به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 59
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 بهمن 94 [ 01:16]
    تاریخ عضویت
    1392-7-27
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    2,623
    سطح
    31
    Points: 2,623, Level: 31
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 127
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    41

    تشکرشده 271 در 111 پست

    Rep Power
    29
    Array
    اگه از نظر اینکه حس میکنی ممکنه با قطع ارتباط به اون خیانت کرده باشی و مثلا اون واقعا دوستت داشته باشه نگران هستی، پس چرا اون غیر از تو با تعدادی دیگه ای دختر دوسته؟!!! فکر میکنی اون از دختر جماعت چی می فهمه؟! (فقط مسائل جنسی رو خوب میفهمه!!!) مشخصه که هنوز پسر جماعت رو درست نمیشناسی. اگه اون به قول خودش عاشقت بود، یک ثانیه به دختر دیگه ای حتی نگاه نمیکره چه برسه به اینکه بره باهاشون به انگیزه های جنسی و با وعده هایی مثل ازدواج دوست شه. در مورد همین دوست دخترهایی که الان این پسره داره و حرفایی که بهشون زده و وعده هایی که بهشون داده تحقیق کن تا متوجه عمق ماجرا بشی.

  2. 3 کاربر از پست مفید Aminn تشکرکرده اند .

    asemaneabi222 (سه شنبه 26 فروردین 93), nasr (چهارشنبه 27 فروردین 93), واحد (دوشنبه 08 اردیبهشت 93)

  3. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 دی 96 [ 22:59]
    تاریخ عضویت
    1392-11-30
    نوشته ها
    297
    امتیاز
    6,423
    سطح
    52
    Points: 6,423, Level: 52
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 127
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    625

    تشکرشده 345 در 183 پست

    Rep Power
    51
    Array
    واقعا از صمیم قلب خوشحال شدم وقتی گفتی توبه کردی...
    نگران خواستگارای اینده هم نباش ایشالا خدا بخاطر برگشتن به سمت راستی و درستی یه نفرو بهتون میده که با شرایطتون کنار بیاد...
    راستی ؛ نمیخام نگرانتون کنم ولی چون گفتین چند سال رابطه جنسی داشتین بدون اینکه به بکارتتون آسیبی برسه نگران شدم نکنه به بیماری مبتلا بشید
    آخه اون مدل رابطه خـــــیـــــــــلـــــــی مضره وباعث بیماری و معذرت میخام بی اختیاری و ضعیف شدن ماهیچه های اون قسمت میشه که نتیجش آبرو ریزیه(معذرت میخام)
    میتونین به دکتر مراجعه کنین که مشکلی دیگه براتون پیش نیاد
    به عنوان یه پسر میگم اون نامرد به بدترین شکل ممکن ازتون و مخصوصا از سنتون سوء استفاده کرده
    وقتی میگی دوست دخترای مختلف داشته و با شما هم سکس داشته و سر یه فنچ چهارده ساله رو با وعده ازدواج شیره مالیده دیگه ارزش فکر کردن هم نداره
    پدرت خیر و صلاحتو میدونه یا خودتون که الان به واسطه سنتون و داشتن رابطه بهش وابسته این و عیباشو کوچیک میبینی؟
    یعنی چی که با دوست دخترای دیگش بوده و شما رو قانع میکرده؟؟؟بد نیست واسه خودت ارزش قائل باشی خواهر عزیزم
    معلومه دختر فهمیده ای هستی و از پس شرایطت سختی که داری بر میای
    راستی نکنه خدای نکرده به واسطه رابطه با ادمای مختلف بیماریهای مقاربتی داشته باشه و به شما هم....(فقط به عنوان یه احتمال میگم)
    درضمن اگه شما رو هم واقعا دوس داشته باشه پس مشکل روانی داره که بازم با وجود اینکه همه جوره تأمینش کردید بازم دنبال دوس دختر بوه
    نمونه های زیادی از این جور ادما رو میتونی تو این تالار ببینی که چطور زندگی رو به کام زنشون زهر میکنن...
    خدا پشت و پناهتون باشه و از صمیم قلب دعاتون میکنم
    ویرایش توسط baitollah-abbaspour : سه شنبه 26 فروردین 93 در ساعت 22:51

  4. 2 کاربر از پست مفید baitollah-abbaspour تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 27 فروردین 93), nasr (چهارشنبه 27 فروردین 93)

  5. #13
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 خرداد 97 [ 07:57]
    تاریخ عضویت
    1391-2-16
    نوشته ها
    863
    امتیاز
    11,692
    سطح
    71
    Points: 11,692, Level: 71
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 358
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,836

    تشکرشده 2,440 در 754 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خیلی تفاوت سطح دارید از هر لحاظ و وجوه اشتراکتون بسیار ضعیفه. بهتره تمومش کنین به هر قیمتی که هست

    - - - Updated - - -

    خیلی تفاوت سطح دارید از هر لحاظ و وجوه اشتراکتون بسیار ضعیفه. بهتره تمومش کنین به هر قیمتی که هست
    *به جادوی چشم تو شیدا شدم*
    *ز خود گم شدم در تو پیدا شدم*
    *من آن قطره بودم که با موج عشق*
    *در آغوش مهر تو دریا شدم
    *

  6. 2 کاربر از پست مفید کامران تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 27 فروردین 93), nasr (چهارشنبه 27 فروردین 93)

  7. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 11 دی 95 [ 09:45]
    تاریخ عضویت
    1391-12-20
    نوشته ها
    343
    امتیاز
    5,466
    سطح
    47
    Points: 5,466, Level: 47
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    59

    تشکرشده 378 در 207 پست

    Rep Power
    53
    Array
    عزيز من معلومه دختر عاقلي هستي هرچه زودتر رابطه ت رو تموم كن اين شخص مناسبي برا ازدواجت نيست
    ماكه با سلام و صلوات و كلي عشق و علاقه ازدواج كرديم تو زندگي به خداي احد و واحد مونديم چه برسه به تو با اين همه مشكلات

  8. 2 کاربر از پست مفید paria_22 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 27 فروردین 93), nasr (چهارشنبه 27 فروردین 93)

  9. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 مرداد 93 [ 15:10]
    تاریخ عضویت
    1393-1-25
    نوشته ها
    52
    امتیاز
    576
    سطح
    11
    Points: 576, Level: 11
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    84

    تشکرشده 76 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آقایkhaleghezey هیچوقت فکرنمیکردم کسی انقدربادقت به حرفام گوش بده.من تاحالاعضوهیچ گروهی نشدم چون از چت وفیسبوک و...بدم میاد ولی دقیقاتوتاریکترین لحظات زندگیم که خداروصداکردم باسایت همدردی آشنا شدمو عضوشدم وصحبتای شماواقعا آرومم کرد.
    شایدتلاش تومهاراحساسی باشدکه میدانی نابجاست.شایدنیزکوشش درتغییرخودت آنجاکه مسیرت تورابه ناراحتی میکشاند.این جمله روهیچوقت یادم نمیره وازبابت مقاله هاواقعا ممنون.فقط تومقاله نکته ای بودکه نوشته شده بودکسیکه بقول خودش به شدت شیفته ی ماست ممکن است تهدیدمان کندکه اگرازاوجداشویم سرمایا خودش بلا می آورد.بایدبا احتیاط دست به عمل زد.یعنی چی؟من الان بایدچکارکنم؟ما13روزقبل رابطمون قطع شدومن حتی بهش نگفتم قصدجدایی دارم.آخرین حرفش این بود که ازین به بعدفقط باپدرت صحبت میکنم تا راضی شن وقول میدم تاقبل تابستون اجازه خواسگاری بگیرم.اون واقعاقصدازدواج داره وبه خانوادش هم همین وگفت ولی من ترسم از بعدازدواجه که واقعا بیماری روحی داشته باشه وبهم خیانت کنه.درضمن ماخیلی باهم نبودیم یعنی توتماتم طول سال شاید5بارهم وازنزدیک میدیدیم وبیشترصحبت هامون تلفنی بودآخه مسافت خونه هامون زیاده واون سرکار میره ومافقط وقتی شهرستان میریم هم ومیبینیم یعنی استان هایی که زندگی میکنیم جداست ولی شهرستان پدریمون یکیه البته چندبارهم دانشگاه اومدکه فقط باهم صحبت کردیم.
    ویرایش توسط nasr : چهارشنبه 27 فروردین 93 در ساعت 12:02

  10. کاربر روبرو از پست مفید nasr تشکرکرده است .

    khaleghezey (چهارشنبه 27 فروردین 93)

  11. #16
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بانو nasr گرامی ما که کار ینکردیم نه تنها من بلکه بقیه دوستان هم وقتی میبینن شما دختر عاقل و باشخصیتی هستید و عاقلانه دارید تصمیم میگیرید زیر نظر پدرتان خوب چرا تشویقتان نکنیم و به حرفاتون گوش ندیم؟

    فعلا که خیلی خوب داری کار میکنی ایشونم گفته میخواد با پدر شما صحبت کنه خوب این عالیه اگه توانست خودشو به پدر شما ثابت کنه چه بهتر یعنب داره تلاش میکنه بهتر بشه.اگرم نتونست که هیچی درکل بزار بابات فکر کنم باتجربست و عاقل خیلی خوب باهات رفتار کرده نشون میده خیلی رابطه خوبی توانسته با شما که دخترش باشی برقرار کنه که به حرفاش اعتماد دار ی و میدونی خیرو صلاحتو میخواد

    اصلا به این فکر نکن بعدها چی میخواد بشه در زمان حال زندگی کن.فعلا همه تمرکزت راب زار روی درسات عقب نمونی بخدا حیفه بابات اینهمه کار میکنه خرج دانشگاه شما را بده توی این گرانی اونوقت شما درس نخوانی خیلی ظلمه.

    در هر صورت ما هستیم ایشالله کنار هم مشاورینم هستن تا مشکل شما حل بشه به امید خدا
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  12. کاربر روبرو از پست مفید khaleghezey تشکرکرده است .

    nasr (چهارشنبه 27 فروردین 93)

  13. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 مرداد 93 [ 15:10]
    تاریخ عضویت
    1393-1-25
    نوشته ها
    52
    امتیاز
    576
    سطح
    11
    Points: 576, Level: 11
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    84

    تشکرشده 76 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.من دیروزهرکار کردم پستم ارسال نشد.دیروزیکی ازپسرای فامیلمون بهم گوشی دادوگفت این واون پسردادوگفت کار واجبی داره.من نمیتونستم قبول نکنم چون دیگه نمیشدبهش پس بده.مادیشب تا5صبح بیداربودیم ومن بهش گفتم حسی بهش ندارم.هرکارکردم قبول نکردوفقط گریه کرد.راستش دیروز برام خواسگاراومد.25ساله لیسانسه خانواده 4نفره کاروماشین وخونم داشت.منم دیشب هرشرایطی که میتونستم براش گذاشتم وگفتم برام خواستگاراومد.گفتم خونه میخوام ماشین میخوام طلامیخوام فقط گریه کردوگفت اگه قراره بخاطرپول پیشم باشی باش.گفت تاتابستون بهم فرصت بده ازسرکارم وام بگیرم واسه ماشین واز ارث پدریم واسه خونه اقدام کنم.گفتم خواسگارم ودوسدارم گفت طوری میشم دوسم داشته باشی.گفتم پدرم مخالفه گفت این هفته میرم پیششون.گفت نهصد دادم برات نشون خریدم.گفت نابودم نکن.گفت اگه تاتابستون نتونستم باشرایطی که خواستیدبیام باهرکی خواستی ازدواج کن.گفتم بعدازدواج بهم خیانت میکنی گفت هرچقدر خواستیدمهریه تعیین کنیدوبه پدرتم گفتم حاضرم اعضای بدن ومهرت کنم وحق طلاقم به تومیدم.هربهانه ای آوردم فقط گریه کرد وقبول کرد.گفت اگه بهم فرصت بدی وتلاشم وکنم اگه نتونستم میذارم ازدواج کنی وکاری به زندگیت ندارم ولی اگه بهم فرصت ندی ونابودم کنی نمیذارم دست کسی بهت یرسه.من دوباره گیج شدم.گفت من 7سال زندگیم وبرات گذاشتم وشدی زندگیم.گفت نابودم نکن.من بایدامروز بهش جواب بدم.چکارکنم؟

    - - - Updated - - -

    درضمن گفت تعهدمیدم درسموادامه بدم واصلاتاوقتی مدرک لیسانسمونیاوردم عروسی نکنیم.گفتم توبه کردم گفت من نمیخواستم اذیتت کنم فقط چون فکرمیکردم بهرقیمتی شده باهات ازدواج میکنم بهت نزدیک شدم وخودم خیلی وقته واقعاپشیمونم بخاطرعلاقم بودنه هوس.گفت نمیتونم التماست کنم یابه پات بیفتم فقط ازت1فرصت خواستم. من هیچ حسی به هیچ پسری ندارم حتی او.ولی حس کردم حرفاش از روصداقته.آخه چرابایدانقدعذاب بکشه وهمه ی شرایطموقبول کنه؟میتونه باهرکی خواست ازدواج کنه.بخاطرظاهرخوبشم که شده خیلیابهش جواب رد نمیدن.نمیدونم چرا انقدر خل شده.لطفاکمکم کنید.
    ویرایش توسط nasr : جمعه 29 فروردین 93 در ساعت 10:43

  14. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 بهمن 94 [ 01:16]
    تاریخ عضویت
    1392-7-27
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    2,623
    سطح
    31
    Points: 2,623, Level: 31
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 127
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    41

    تشکرشده 271 در 111 پست

    Rep Power
    29
    Array
    اینا مرد نیستند، بچه های ریش دار هستن!! مطمئنی بیماری روانی نداره؟! یا بیماری جسمی که اینطوری رفتار میکنه؟! به هر حال این طرف به نظر فرد متعادلی نیست و ممکنه کار احمقانه ای انجام بده یا خدای نکرده بلایی سرکسی بیاره باید مواظب بود. به نظر من کلا مورد رو بسپار به خانواده ات (دیگه هم اصلا خودت باهاش صحبت نکن). اگر هم وقت میخواد با خانواده ات صحبت کنه ببینیم چه گلی میخواد به سرش بماله! مهریه اعضای بدنشو میده!!!!! (آره جون خودش! بگو الان دوتا پا و یه چشمشو علی الحساب بده تا بعد!!) اصلا مغز نداره مثل اینکه! به هر حال با چند نفر دیگه هم مشورت کن و همچنین مشاور متخصص و همچنین اگه لازم بود خانواده ات با بزرگترهای فامیل مشورت کنند.
    ویرایش توسط Aminn : جمعه 29 فروردین 93 در ساعت 13:52

  15. کاربر روبرو از پست مفید Aminn تشکرکرده است .

    nasr (شنبه 30 فروردین 93)

  16. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 مرداد 93 [ 00:43]
    تاریخ عضویت
    1393-1-22
    نوشته ها
    35
    امتیاز
    308
    سطح
    6
    Points: 308, Level: 6
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    299

    تشکرشده 84 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خانم nasr
    تمامی تاپیک رو خوندم، خوشبختانه سایت همدردی تونسته اعضای دلسوز و فهیمی رو گرد هم بیاره
    و شما هم از همین دسته از اعضا هستین

    نکته قابل توجه شما اینه که به اشتباهتون پی بردین و گردن کسی نمیندازین! این برای شروع تغییر فوق العادست
    نکته بعدی اینه که آقا پسره موضوع ما توی یه رابطه احساسی شدید گرفتار شده که حاضره با تمامی شرایط شما کنار بیاد ( البته از نظر لفظی. هنوز قطعیتی در قبولی شرایط شما نمایان نشده )

    در حال حاضر شما دارین بهترین کار رو انجام میدین، همین که پدرتون درگیر این مسئله هستند خودش یه امتیاز بالایی محسوب میشه، فردای روزگار هم که جواب "نه" قاطعی بشنوه، اگه هم شروع به تهدید بکنن، پدرتون میدونن چطوری برخورد کنن.

    وعده سر خرمن رو اکثر افراد میتونن بدن، ولی افراد عملگرا در اقلیت هستن
    باز تصمیم با شماست، آیا معیار های ازدواجتون با این آقا همخوانی داره؟ آیا با ازدواج با ایشون مسیر زندگیتون رو به خوشبختی پیش میره؟
    مقالات داخل سایت میتونه شمارو در مورد پاسخ سوالات راهنمایی کنه

    به امید روز های شاد و پر انرژی




    در ضمن- دوستان همدردی ( بعضی از دوستان )
    خواهشا یک طرفه قضاوت نکنین، ما هیچی از شرایط و صحبت های آقا پسر نمیدونیم، و با صرف گفته های خانم nasr هم نمیشه قضاوت و تصمیم گیریه جامع و درستی کرد. پی بی زحمت این همه به پسر مردم برچسب نچسبونین

  17. کاربر روبرو از پست مفید Esssssi تشکرکرده است .

    nasr (شنبه 30 فروردین 93)

  18. #20
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 مرداد 93 [ 15:10]
    تاریخ عضویت
    1393-1-25
    نوشته ها
    52
    امتیاز
    576
    سطح
    11
    Points: 576, Level: 11
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    84

    تشکرشده 76 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزیزaminn جان من اگه اززندگی شخصیم صحبت کردم بخاطرمشاوره گرفتن بودنه مسخره شدن.ازنظر روحی که نمیدونم مشکل روانی داره یانه ولی ازنظرجسمی هیچ مشکلی نداره.من ازچندنفرازدوستاش واعضای خانوادش پرسیدم رفتارش چطوریه باشما؟گفتن فوق العاده مغروره وحرفای من وباورنکردن.گفتن امکان نداره اون اینجوری حرف بزنه باهات... .
    فکرمیکنم حق باesssssiباشه.اون زیادی درگیرشده.درضمن تاحالاهرکاری گفته کرده حتی اگه واقعا براش گرون تموم میشد.درباره ی مهریه فکرکنم حق باشماست وچون میدونه خانوادم عمرا اعضای بدن بخوان گفت میزنم که اگه اونم پاش برسه کم نمیاره . بهرحال قرارشدآخرهفته گوشی وپس بدم ودوستیمون قطع شه واون به قولاش عمل کنه وتاتابستون بهش فرصت بدم.امیدوارم پشیمون نشم فقط.

    - - - Updated - - -

    درضمن amminجان عزیز درپاسخ به پست26فروردینت:بخدامنم مشکلم همینه که نتونستم ثابت کنم دوست دختر داره.منظورم از این که ماهرانه قانعم میکردم همین بود.اون بمن گفت قبل توبا2نفر دوست بودم واز وقتی تو اومدی باکسی نبودم.یبارقافل گیرانه گوشیش وگرفتم وحدود1هفته دستم بود.ازشماره ناشناسی براش اس عاشقانه میومد ولی تو موارد ارسالیش هیچ جوابی داده نشده بودومن بهش زنگ زدم وطرف دختر بودوگفت دوست دخترشم وقتی گوشیش وبهش پس دادم وقضیه روگفتم شوکه شدوگفت دوست برادر زادمه که شمارم وازش گرفته ومن جواب اسا وتماساش وندادم راستش منم گوشیش وجلو روش باسنگ شکستم که فقط نگام کرد وبابت گوشی نازنینش هیچی نگفت.بعداگفت دیگه گوشیم درست نشد فقط چندوقت بعدبرادرزادش باهام تماس گرفت وگفت من شمارش وبه دوستم دادم و... .قصدم ازبیان این حرف این بودکه هیچوقت اثبات نشد دوست دختر داره.هروقتم پیشم میومدتمام گوشیش وکیف پول و...میگشتم وهیچی نمیگفت.یا انقدر پست وپلید وماهره که من نتونستم خوب مچش وبگیرم یا واقعا راست میگه.من مشکلم همین جاست که واقعا به هیچ نتیجه ای هم نرسیدم این که ازکجابفهمم راست میگه یا دروغ.مادرش گفت پسرم گفته اگه این دختر ازدواج کنه دیگه سرکار نمیرم وازدواج نمیکنم.راستش توفامیلمون یکی بود خانوادش وتهدیدکرد وبه خودکشی و...بعدبادختره ازدواج کرد ولی الان زندگی خیلی خوبی ندارن وچون حمایت خانواده رونداشتن به مشکل مالی زیادی هم برخوردن.دوست ندارم زندگیم اینجوری شه.آخه بعداز7سال دوستی هم نمیشه گفت آتیشی شده و تب تند زود عرق میکنه واین حرفا .
    ویرایش توسط nasr : شنبه 30 فروردین 93 در ساعت 08:09


 
صفحه 2 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دوستی با چند پسر! همزمان
    توسط سپیده دم در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: چهارشنبه 24 اسفند 90, 04:50
  2. من شک کرده ام (مخالفت خانواده پسر بعد از 5 سال دوستی)
    توسط bahar_t در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 41
    آخرين نوشته: چهارشنبه 28 دی 90, 00:20
  3. ارتباط و دوستی دختر و پسر از دیدگاه اسلام
    توسط imans در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: جمعه 24 دی 89, 03:26
  4. دوستی های دختر و پسر بی پایه و اساس و عشق های الکی !
    توسط keyvan در انجمن ارتباط دختر و پسر(عشق)
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 08 دی 88, 00:25
  5. +پسر16 ساله و ابراز احساس علاقه و دوستی
    توسط amanjr در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 17 مهر 87, 12:10

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:33 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.