به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 23
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 آبان 95 [ 19:37]
    تاریخ عضویت
    1393-1-03
    نوشته ها
    71
    امتیاز
    2,112
    سطح
    27
    Points: 2,112, Level: 27
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    35

    تشکرشده 174 در 61 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط saramari2 نمایش پست ها
    با سلام به همگی. من دختری ۲۲ ساله هستم. در حال حاضر در دانشگاه مشغول به تحصیل هستم. داروسازی میخونم. چند وقتی هست درگیری ذهنی برام پیش آمده و نمیتونم حلش کنم. همانطور که میدونید جو دانشگاها الان طوری شده که دختر ها و پسرها با هم دوستن.
    من دختری هستم که به این پسرهای هم کلاسی به چشم برادر نگاه میکنم و هیچ وقت بیشتر از این برام مهم نبودن. اما الان حدودن یک سالی هست که تمام دوستام با پسرها دوست شدن. جدیدن خیلی احساس بدی دارم. همش‌ میخوام مثل اونا باشم. دلم میخواد با یکی باشم.
    چند ماه پیش یکی اومد جلو اما من ردش کردم چون ازش خوشم نیومد.
    مدتیه حالت نرمال ندارم. همش خیال پردازی میکنم. همش خودمو با یکی تو ذهنم میبینم. همش تو خواب میبینم عروس شدم. عید یکی از آشنایان به هوای آشنایی پسرشون با من در مسافرت به دیدن ما آمدند. زیاد برخوردی نداشتیم اما از پسره خوشم اومد. طوری بود که همه میگفتن میان خواستگاری. اما نیومدن.
    من همش احساس افسردگی دارم که من چه مشکلی دارم که هیچ کس مناسب طرف من نمیاد. سر این موضوع یک هفته افسرده بودم. همش دلم میخواد یک آدم مناسب رو پیدا کنم و مثل بقیه تجربه داشته باشم نه اینکه همش خیال پردازی کنم. نمیدونم با خودم چه جوری کنار بیام که به وقتش آدم مناسب پیدا میشه و من هم هیچ مشکلی ندارم. اما احساس پوچی میکنم، دلم نمیخواد این رویا پردازیا به درسم آسیب بزنه
    سلام

    من قضیه رو از رو به رو نگاه میکنم و فقط یک جمله به ذهنم میرسه

    اونهایی که از پل گذشته اند ( دوست پسر و دوست دختر دارند ) حسرت پاکی شما و گذشته خودشون رو میخورند

    شاید الان جمله ام رو به خوبی درک نکنید (به دلیل افکار و جوء حاکم در دانشگاه ) اما باور کنید دوستی های امروز سرابی بیش نیستند هرچی جلو میرید باز هم به اب نمیرسید

    به خدا توکل کنید هیچ دوستی بهتر از خودش نیست

    برای قوی تر کردن این رابطه دوستی فقط کافیه روزی سه مرتبه باهاش صحبت کنی - نماز

  2. 2 کاربر از پست مفید ذمانح تشکرکرده اند .

    m.reza91 (چهارشنبه 27 فروردین 93), کاغذ بی خط (چهارشنبه 27 فروردین 93)

  3. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 تیر 98 [ 14:32]
    تاریخ عضویت
    1393-1-09
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    4,087
    سطح
    40
    Points: 4,087, Level: 40
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    75

    تشکرشده 20 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خوب شما منظور منو کاملا روشن کردید. شما هویت یک خانم رو در نقش مادری و همسری اون میدونید. در حالیکه اگر خانم ها را می شناختید متوجه می شدید که یک خانم قبل از همسر بودن قبل از مادر بودن یک انسان است. منظور من این است که اگر از کودکی هنگامی که کودک تفاوت زن و مرد بودن را نمیفهمد و صرفا به عنوان یک کودک دیگر، یک انسان دیگر ،به دیگری می نگرد جدایی صورت نگیرد هم زن و هم مرد می اموزند که به هم به دیدی غیر از صرفا جنس مخالف نگاه کنند (دیدی که در تمام نوشته شما مشهود است. شما به جای اینکه این مساله رادر نظر بگیرید که در یک جامعه نرمال زن و مرد باید بتوانند و نیاز دارند که در تمام مراحل با هم باشند مستقیما پاسخ به نوشته من را ازدواج مطرح کردید . منظور من نیاز جنسی یا عاطفی نیست . نیاز به تعامل کاملا سالم است. یعنی اولین تصور شما از زن ، جنس مخالف و ازدواج و.... است) معلوم است که دو جنس مخالف که هیچ شناختی از هم نداشته اند بعد از بیست سال اولین کاری که می کنند این است که به صورت افراطی واکنش نشان دهند......
    در مورد اشتغال هم برای کاهش فشار به پسر ها برای ازدواج، هر دو طرف باید یاد بگیرند که در کنار هم زندگی را بسازند .یکی از شرایط اسان تر شدن این است که هم زن و هم مرد با همدلی کار کنند و هزینه ها را بدهند...... حقیقتا مگر نان اوری زن و مرددارد؟ در ضمن در شرایط فعلی جامعه ما معمولا همیشه فرصت ها به پسرها داده می شود.و بنابراین اگر خانمی انتخاب شود فراتر از شایسته بوده ... بنابراین اصلا فکر نکنید که بین هشت نفر مرد و دو خانم ، اگر خانم ها انتخاب شده اند جای کسی را گرفته اند......

    - - - Updated - - -

    خوب شما منظور منو کاملا روشن کردید. شما هویت یک خانم رو در نقش مادری و همسری اون میدونید. در حالیکه اگر خانم ها را می شناختید متوجه می شدید که یک خانم قبل از همسر بودن قبل از مادر بودن یک انسان است. منظور من این است که اگر از کودکی هنگامی که کودک تفاوت زن و مرد بودن را نمیفهمد و صرفا به عنوان یک کودک دیگر، یک انسان دیگر ،به دیگری می نگرد جدایی صورت نگیرد هم زن و هم مرد می اموزند که به هم به دیدی غیر از صرفا جنس مخالف نگاه کنند (دیدی که در تمام نوشته شما مشهود است. شما به جای اینکه این مساله رادر نظر بگیرید که در یک جامعه نرمال زن و مرد باید بتوانند و نیاز دارند که در تمام مراحل با هم باشند مستقیما پاسخ به نوشته من را ازدواج مطرح کردید . منظور من نیاز جنسی یا عاطفی نیست . نیاز به تعامل کاملا سالم است. یعنی اولین تصور شما از زن ، جنس مخالف و ازدواج و.... است) معلوم است که دو جنس مخالف که هیچ شناختی از هم نداشته اند بعد از بیست سال اولین کاری که می کنند این است که به صورت افراطی واکنش نشان دهند......
    در مورد اشتغال هم برای کاهش فشار به پسر ها برای ازدواج، هر دو طرف باید یاد بگیرند که در کنار هم زندگی را بسازند .یکی از شرایط اسان تر شدن این است که هم زن و هم مرد با همدلی کار کنند و هزینه ها را بدهند...... حقیقتا مگر نان اوری زن و مرددارد؟ در ضمن در شرایط فعلی جامعه ما معمولا همیشه فرصت ها به پسرها داده می شود.و بنابراین اگر خانمی انتخاب شود فراتر از شایسته بوده ... بنابراین اصلا فکر نکنید که بین هشت نفر مرد و دو خانم ، اگر خانم ها انتخاب شده اند جای کسی را گرفته اند......

    - - - Updated - - -

    خوب شما منظور منو کاملا روشن کردید. شما هویت یک خانم رو در نقش مادری و همسری اون میدونید. در حالیکه اگر خانم ها را می شناختید متوجه می شدید که یک خانم قبل از همسر بودن قبل از مادر بودن یک انسان است. منظور من این است که اگر از کودکی هنگامی که کودک تفاوت زن و مرد بودن را نمیفهمد و صرفا به عنوان یک کودک دیگر، یک انسان دیگر ،به دیگری می نگرد جدایی صورت نگیرد هم زن و هم مرد می اموزند که به هم به دیدی غیر از صرفا جنس مخالف نگاه کنند (دیدی که در تمام نوشته شما مشهود است. شما به جای اینکه این مساله رادر نظر بگیرید که در یک جامعه نرمال زن و مرد باید بتوانند و نیاز دارند که در تمام مراحل با هم باشند مستقیما پاسخ به نوشته من را ازدواج مطرح کردید . منظور من نیاز جنسی یا عاطفی نیست . نیاز به تعامل کاملا سالم است. یعنی اولین تصور شما از زن ، جنس مخالف و ازدواج و.... است) معلوم است که دو جنس مخالف که هیچ شناختی از هم نداشته اند بعد از بیست سال اولین کاری که می کنند این است که به صورت افراطی واکنش نشان دهند......
    در مورد اشتغال هم برای کاهش فشار به پسر ها برای ازدواج، هر دو طرف باید یاد بگیرند که در کنار هم زندگی را بسازند .یکی از شرایط اسان تر شدن این است که هم زن و هم مرد با همدلی کار کنند و هزینه ها را بدهند...... حقیقتا مگر نان اوری زن و مرددارد؟ در ضمن در شرایط فعلی جامعه ما معمولا همیشه فرصت ها به پسرها داده می شود.و بنابراین اگر خانمی انتخاب شود فراتر از شایسته بوده ... بنابراین اصلا فکر نکنید که بین هشت نفر مرد و دو خانم ، اگر خانم ها انتخاب شده اند جای کسی را گرفته اند......

  4. 3 کاربر از پست مفید پامچال تشکرکرده اند .

    m.reza91 (چهارشنبه 27 فروردین 93), فرهنگ 27 (چهارشنبه 27 فروردین 93), کاغذ بی خط (چهارشنبه 27 فروردین 93)

  5. #13
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    340
    Array
    اما در مورد موضوع،ساراماری،این دوستی ها مثل کشتی کاغذی می مونه که بخوای

    باهاش دریانوردی کنی.


  6. 2 کاربر از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده اند .

    کاغذ بی خط (چهارشنبه 27 فروردین 93), صبوری (چهارشنبه 27 فروردین 93)

  7. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 آذر 93 [ 00:50]
    تاریخ عضویت
    1393-1-26
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    316
    سطح
    6
    Points: 316, Level: 6
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من حرف های همه شمارو کاملآ قبول دارم. اما مشکل من شرایط دانشگاه ها نیست. این مشکلی که الان برای من پیش آمده پیش زمینه روحی و روانی داره تا اجتمایی. این حالتی که برای شما دوستان گفتم مثل کابوس شده برای من. به خاطر این نیست که اطرافیان من با هم دوست هستند، به خاطر این که من احساس کمبود و پوچی میکنم. از درون آشفته ام. صبر و تحمل ازم گرفته شده و همش دعا میکنم و از خدا میخوام که برام این اتفاق بیفته. موضوع ازدواج نیست این حالت بیشتر به خاطر سن هست اما به جایی رسیده که از کنترل من خارج شده و من همش در حال رویاپردازی هستم. به جایی رسیدم که ٰغرور خودمو زیر پا گذاشتم .

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط ذمانح نمایش پست ها
    سلام

    من قضیه رو از رو به رو نگاه میکنم و فقط یک جمله به ذهنم میرسه

    اونهایی که از پل گذشته اند ( دوست پسر و دوست دختر دارند ) حسرت پاکی شما و گذشته خودشون رو میخورند

    شاید الان جمله ام رو به خوبی درک نکنید (به دلیل افکار و جوء حاکم در دانشگاه ) اما باور کنید دوستی های امروز سرابی بیش نیستند هرچی جلو میرید باز هم به اب نمیرسید

    به خدا توکل کنید هیچ دوستی بهتر از خودش نیست

    برای قوی تر کردن این رابطه دوستی فقط کافیه روزی سه مرتبه باهاش صحبت کنی - نماز




    راستش من با حرف شما موافق نیستم. اینکه در دانشگاه دخترها و پسرها باهم دوست میشن الزامآ بد نیست. در دانشگاه خود ما اساتیدی هستند که همسرشونو از همین راه پیدا کردن و زندگی خوبی دارن! مشکل من مشكل دوستی در دانشگاها نیست. وضعیتی که برای من ایجاد شده بیشتر جنبه روحی و روانی داره. کسی که فکر میکردم از همه جهات برای من مناسبه طرفم نیومده. مشکل من اینه

  8. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 آبان 95 [ 19:37]
    تاریخ عضویت
    1393-1-03
    نوشته ها
    71
    امتیاز
    2,112
    سطح
    27
    Points: 2,112, Level: 27
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    35

    تشکرشده 174 در 61 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط saramari2 نمایش پست ها
    راستش من با حرف شما موافق نیستم. اینکه در دانشگاه دخترها و پسرها باهم دوست میشن الزامآ بد نیست. در دانشگاه خود ما اساتیدی هستند که همسرشونو از همین راه پیدا کردن و زندگی خوبی دارن! مشکل من مشكل دوستی در دانشگاها نیست. وضعیتی که برای من ایجاد شده بیشتر جنبه روحی و روانی داره. کسی که فکر میکردم از همه جهات برای من مناسبه طرفم نیومده. مشکل من اینه
    ببین دوست عزیز

    بله حق با شماست خیلی از افراد رو میشناسم که در دانشگاه با هم اشنا شده اند و الان هم زندگی بسیار عالی دارند اما من از نوشته شما دوستی رو کمی فراتر از حد معمول برداشت کردم که از بابت عذر خواهی میکنم

    اگر این قسمت از نوشتون رو کمی بازتر کنید شاید دوستان بتوانند بهتر شما رو راهنمائی کنند

    کسی که فکر میکردم از همه جهات برای من مناسبه طرفم نیومده. مشکل من اینه

  9. کاربر روبرو از پست مفید ذمانح تشکرکرده است .

    saramari2 (چهارشنبه 27 فروردین 93)

  10. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 آذر 93 [ 00:50]
    تاریخ عضویت
    1393-1-26
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    316
    سطح
    6
    Points: 316, Level: 6
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط ذمانح نمایش پست ها
    ببین دوست عزیز

    بله حق با شماست خیلی از افراد رو میشناسم که در دانشگاه با هم اشنا شده اند و الان هم زندگی بسیار عالی دارند اما من از نوشته شما دوستی رو کمی فراتر از حد معمول برداشت کردم که از بابت عذر خواهی میکنم

    اگر این قسمت از نوشتون رو کمی بازتر کنید شاید دوستان بتوانند بهتر شما رو راهنمائی کنند


    راستش نمیدونم چطوری بگم. شرایط دانشگاه ها الان طوری شده که دوستی با جنس مخالف خیلی عادی هست. برای من هم همین حالت پیش اومد اما من اشتباه فهمیدم. از بین هم دانشگاهی ها یک آقایی به قصد دوستی عادی اونم در زمینه درسی جلو اومد اما من اشتباه فهمیدم و فکر کردم بالاتر از دوستی عادیه. نتیجه اش خیال پردازی کاذب و در نهایت آشفتگی روحی و روانی برای من شد. من همش فکر میکنم من یک مشکلی دارم که اینطوری شده چون بقیه که هیچ برتری نسبت به من ندارن وارد رابطه های سالم شدند و الان برنامه ریزی برای بعد دانشگاه دارن. همش فکر میکنم من مشکلی دارم که اینطوری برای من پیش میاد چرا مثل بقیه نمیشه؟ همین باعث شده من افسرده بشم و از درسم جدا شم.
    حدودا یک ماه پیش هم در مسافرت از دوستان برای بازدید من و خانواده آمدن. طوری جلوه دادن که به قصد خواستگاری آمدن. پسرشونشم خیلی خوب برخورد کرد و من هم پسندیدم. اما بعد از گذشت این مدت خبری نشده. همه اینها روی هم برای من دل مشٰغولی ایجاد کرده. همش احساس میکنم من یه مشکلی دارم! چرا باید فقط برای من اینطوری بشه؟

  11. #17
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    353
    Array
    عزیز گلم تو فقط 22 سالته اینده جلو روته. تو هیچ عیبی نداری هیچکس هیچ عیبی نداره اما ممکنه اونی که ادم ازش خوشش میاد توی اون زمان و موقعیت کسی نباشه که از ما خوشش بیاد یا امادگی دوستی نداشته باشه یا امادگی ازدواج نداشته باشه این اصلا معنیش این نیست که عیبی داری.
    درساتو که حتما بخون. خوب بیشتر روی یه ازدواج خوب تمرکز کنی بهتره به نظر من.
    منم مثله تو البته واسه من یه مقدار ورژنش بالاتره و توقعات به جای دوستی سر همبستریه!!! می فهمم چی می گی ادم توی یه جایی باشه که همه یه کاری رو می کنن خودبه خود اون کار میشه درست.
    تو ببین دل خودت چی می خواد. نوشتی یکی اومده دوست شه دوستش نداشتی. خوب بعدا یکی میاد دوست شه دوستش خواهی داشت. البته بعدش ممکنه بازم مشکلی با هم پیدا کنین. خلاصه تا برسه یه پسر به ازدواج یعنی تا برسونیش به ازدواج کلی طول می کشه.
    بشین ببین از اینده ات مثلا از 3 سال دیگه ات و 5 سال دیگه ات و 10 سال دیگه ات چی می خوای واسه خودت اهداف بلند و کوتاه مدت تعریف کن خوب هم به این اهداف فکر کن واقعا چیزایی رو که می خوای پیدا کن. همسر مناسب هم جزو اهدافت بذار. بعدش راه خودتو برو. با همه چه پسر چه دختر هم خوش برخورد باش تا اگه کسی می خواد بیاد بیاد جلو.
    ارامشتو حفظ کن. اگه بتونی ارامش داشته باشی می تونی درست فکر کنی و می تونی تصمیمات درست تری بگیری.
    پسر واسه دوستی زیاده. حالا پیدا میشه. اما پسر مناسب ادم واسه ازدواج کمه.
    موفق باشی.
    ویرایش توسط meinoush : پنجشنبه 28 فروردین 93 در ساعت 00:19

  12. #18
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اول از همه باید بگویم چندتا خطای فکری داری که باعث آشفتگی بیشترت شده است :
    1- ازدواج و دوستی را با هم یکی می دانی در حالی که دو راه کاملا مخالف هم هستند.
    2- اعتماد به نفس خودت را به شدت کاهش داده ای و روی خودت هزارتا عیب می گذاری.
    3- مهارت تفکر انتقادی را کنار گذاشته ای و منفعلانه به پدیده های اطرافت نگاه می کنی. همین باعث فشار عصبی زیادی می شود. و اعتماد به نفست را کم می کند.
    4- فکر می کنی اگر عده ای از همسالانت راهی را در پیش گرفتند و اتفاقاتی در زندگی شان رخ داد شما هم باید همان کار را بکنی و همان اتفاق ها بیفتد
    5- ظاهر زندگی دیگران را با باطن زندگی خودت مقایسه می کنی.
    6- برای هر کاری که می خواهیم انجام دهیم نظر متخصصان باتجربه و امین و عاقل را جویا می شویم و مدت ها مطالعه و تحقیق می کنیم. اما شما به جای این کار ملاک عملت را زندگی چند دختر و پسر کم و سن سال که هنوز هیچ تجربه ای از زندگی ندارند و تازه وارد اجتماع شده اند گذاشته ای.
    7- مهارت ارتباط با جنس مخالف را به خوبی فرا نگرفته ای و اسم دوستی دختر و پسر را ارتباط سالم می گذاری. در حالی که ارتباط سالم به هیچ عنوان این نیست.
    8- شما باید معیارهای کاملا محکم عقیدتی و اعتقادی داشته باشی که با دلیل و برهان ، تجربه و مطالعه فراوان به آن رسیده باشی و ذره ای شک و تردید در آن نداشته باشی. بعد ملاک عملت و ارتباط هایت را این معیارها قرار دهی نه کارهای هم سن و سالهایت . این گونه تکلیفت با خودت معلوم است و دیگر قرار گرفتن در محیطهای مختلف با خصوصیات مختلف برایت آشفتگی فکری و سردرگمی ایجاد نمی کند چون راهت معلوم است.

  13. 3 کاربر از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده اند .

    meinoush (پنجشنبه 28 فروردین 93), فرهنگ 27 (پنجشنبه 28 فروردین 93), کاغذ بی خط (پنجشنبه 28 فروردین 93)

  14. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 آبان 95 [ 19:37]
    تاریخ عضویت
    1393-1-03
    نوشته ها
    71
    امتیاز
    2,112
    سطح
    27
    Points: 2,112, Level: 27
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    35

    تشکرشده 174 در 61 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط saramari2 نمایش پست ها
    راستش نمیدونم چطوری بگم. شرایط دانشگاه ها الان طوری شده که دوستی با جنس مخالف خیلی عادی هست. برای من هم همین حالت پیش اومد اما من اشتباه فهمیدم. از بین هم دانشگاهی ها یک آقایی به قصد دوستی عادی اونم در زمینه درسی جلو اومد اما من اشتباه فهمیدم و فکر کردم بالاتر از دوستی عادیه. نتیجه اش خیال پردازی کاذب و در نهایت آشفتگی روحی و روانی برای من شد. من همش فکر میکنم من یک مشکلی دارم که اینطوری شده چون بقیه که هیچ برتری نسبت به من ندارن وارد رابطه های سالم شدند و الان برنامه ریزی برای بعد دانشگاه دارن. همش فکر میکنم من مشکلی دارم که اینطوری برای من پیش میاد چرا مثل بقیه نمیشه؟ همین باعث شده من افسرده بشم و از درسم جدا شم.
    حدودا یک ماه پیش هم در مسافرت از دوستان برای بازدید من و خانواده آمدن. طوری جلوه دادن که به قصد خواستگاری آمدن. پسرشونشم خیلی خوب برخورد کرد و من هم پسندیدم. اما بعد از گذشت این مدت خبری نشده. همه اینها روی هم برای من دل مشٰغولی ایجاد کرده. همش احساس میکنم من یه مشکلی دارم! چرا باید فقط برای من اینطوری بشه؟
    والا من اگر رشته داروسازی قبول میشدم اعتماد به نفس که خوبه اعتماد سقف میشدم

    کسی که این رشته رو قبول میشه بدون هیچ شکی فردی باهوش و عاقل هست و کمترین مشکل رو نسبت به بقیه افراد جامعه داره

    این چیز جدیدی نیست سال ها قبل هم ارتباط دختر و پسر وجود داشته اما دوستی های امروزه متاسفانه خط قرمزها رو نادیده میگیرند

    من قبول دارم کمی بیش از اندازه خیال پردازی کرده اید اما ایا درسته که بخاطر یک اشتباه کوچک این همه خود رو تحت فشار قرار دهید ؟

    تو اسلام اینجوری هست : اگر کسی ازش خطایی سر بزنه و از اون خطا اطلاع نداشته باشه از اون خطا چشم پوشی میکنند ولی اگر باز هم اون خطا رو تکرار کرد جازاتش میکنند

    حالا که شما کار خطایی انجام نداده اید یک خیال پردازش ساده و . . . پس فکر نمیکنی باید از این موضوع تجربه کسب کنید و از این تجربه به نحوه احسن در اینده استفاده کنید

    از کجا میدونی که اون اقا یا خانواده شما رو زیر نظر نگرفته اند ؟ فکر میکنید با این روحیه و افسردگی باز هم پیش قدم خواهند شد

    بخدا شما هیچ مشکلی ندارید چرا خودتون رو اینقدر دست کم میگیرید

    با افسردگی هیچ چیز درست نمیشه شاد باش تا زندگی اون روی خوشش رو بهت نشون بده

  15. کاربر روبرو از پست مفید ذمانح تشکرکرده است .

    فرهنگ 27 (پنجشنبه 28 فروردین 93)

  16. #20
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 26 تیر 93 [ 19:01]
    تاریخ عضویت
    1392-7-17
    محل سکونت
    البرز کرج
    نوشته ها
    105
    امتیاز
    833
    سطح
    15
    Points: 833, Level: 15
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    92

    تشکرشده 184 در 65 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    22
    Array
    مسئولیت این صحبت ها هم با خودمه ( کسی هم خواست هویت ام رو هم اعلام میکنم )

    من همش فکر میکنم من یک مشکلی دارم که اینطوری شده چون بقیه که هیچ برتری نسبت به من ندارن وارد رابطه های سالم شدند و الان برنامه ریزی برای بعد دانشگاه دارن
    طنز جالبی بود،
    نشون دهنده این هستش که شناخت کافی در مورد بازار کار داروسازی ندارند، فعلا خوابیده با گرفتن یارانه ها از دهن ملت هم میخوان یه چیز هایی رو مثلا درست کنند که بزنند به کار که مثلا فیلد فارما و بقیه جریانات بهتر بشه من خودم توی این داستان لجن زار رو دیدم... اینها دوستان شما میتونند به سه دسته تقسیم بشند اونهایی که میدونند اینجا واسه موندن خوب نیست و اونهایی که نمیدونند و بعدا فیلشون یاد هندستون میکنه و میخوان برند خارج و اون دسته ای که هیچ نمیدونند تو فضا هستند.

    اونی که میدونه خودشو به آب و آتیش میزنه که از اینجا بلند بشه بره خارج، و مطمئن باش اگر واقعا موانع بعدیش رو بدونه سراغ زن گرفتن نمیره چون توی سفارت دردسر زن داشتن رو میبینی و سعی میکنند واسه خودشون cv قوی درست کنند که هر دانشگاهی رو درخواست فرستادند پذیرش بگیرند.
    اونی که نمیدونه و بعد ها میخواد بره خارج اینجا و با عشق بازی کردن با دختر مردم وقت خودش رو تلف کرده.
    اونی هم که توهم زده واسه آینده برنامه میچینه که مشخصه بچه اس یا اینکه خیلی پشتش گرمه (تنها مساله مالی نیست)

    من تمام هم دوره ای های خودم رو دارم میبینم اونی که زیر 24 سال زندگی رو شروع کرده همشون طلاق گرفتند اونی هم که 27 شروع کرده الان وضعش بهتره.

    من نگرشم این هستش که اگر فردی رو دیدید که مناسب هستش و جنبه شو داره و از هر لحاظ سالم هستش جلو برو خودت صحبت کن تا کسی بیاد بهت بگه، موافق و مخالف داره جز اولین پست های خودم در این سایت هم بوده و سعی کردم که با زبون معمولی صحبت ام رو بکنم و فلسفی صحبت نکنم.
    من توی سفری که برای کوتوتل داشتم شانس اوردم پروفسور ژیژک (Zizek) رو دیدم و اسم یوزر خودم هم فلسفه طرز فکر جفتمون بودش، شخصیت جالبی دارند ولی متوجه شدم از دور بهتره
    فیلم مستندی رو ایشون دارند به اسم the pervert's guide to ideology این رو تونستی دانلود کن و ببین انگلیسی ساده صحبت میکنه که یه بچه که تازه از دبیرستان در اومده هم متوجه میشه چی میگه. توقعی هم ندارم که پیش زمینه از هیگل داشته باشی ولی همون 10 دقیقه اول فیلم جواب بخش عمده حالتت رو میده.


    نقل قول نوشته اصلی توسط ذمانح نمایش پست ها
    والا من اگر رشته داروسازی قبول میشدم اعتماد به نفس که خوبه اعتماد سقف میشدم

    کسی که این رشته رو قبول میشه بدون هیچ شکی فردی باهوش و عاقل هست و کمترین مشکل رو نسبت به بقیه افراد جامعه داره

    این چیز جدیدی نیست سال ها قبل هم ارتباط دختر و پسر وجود داشته اما دوستی های امروزه متاسفانه خط قرمزها رو نادیده میگیرند

    من قبول دارم کمی بیش از اندازه خیال پردازی کرده اید اما ایا درسته که بخاطر یک اشتباه کوچک این همه خود رو تحت فشار قرار دهید ؟

    تو اسلام اینجوری هست : اگر کسی ازش خطایی سر بزنه و از اون خطا اطلاع نداشته باشه از اون خطا چشم پوشی میکنند ولی اگر باز هم اون خطا رو تکرار کرد جازاتش میکنند

    با افسردگی هیچ چیز درست نمیشه شاد باش تا زندگی اون روی خوشش رو بهت نشون بده
    خندم میگیره، 10 ترم درس بخونی آخرش هم ممکنه توی آزمایشگاه کار کنی (با سفارش بعضی ها حقوق 2 تا 5 میلیون) یا دیگه بری داروخونه بزنی (اون هم با کمک بعضی ها) و اگر خیلی گردن کلفت باشی میری واردات راه میندازی (اگر دست روی چیز جزئی بذاری کاری باهات ندارند، بوده موردی که بار طرف رو توی گمرک جلو آفتاب گذاشتند به سفارش یکی که دارو های طرف خراب بشه)... خب چرا وارد این رشته میشی ؟! خیابون ناصر خسرو رفتید ؟ من شغل یا کسی رو bash نکردم جامعه برخوردش اینجوریه با حرفه آدم باز داروسازی خوبه بچه های دندون پزشکی که اصلا توی جامعه پزشکی راهشون نمیدند (بنده طرف خودم هستم نگرشم به همه رشته ها یکسان هستش)

    واسه بار سوم میگم دانشگاه آژانس شوهر و همسر پیدا کردن نیست

    گیریم ته داستان ازدواجه، خب کل هم براش میزنیم ، شما یادتون رفته حوصله داری مسئولیت شو هم قبول کنی ؟ بعضی ها فکر میکنند من سخت گیرم حتما هستم که بهم میگند ولی واقع بین هستم و کسی که با احساس تصمیم میگیره، ته کار بعیده خوب باشه.

    در مورد مطلبی که از دین اوردین، در این کشور چیزی بهمون یاد دادن که صحبت شما رو نقض کرده، بنده سیمان ام نم داشت ریزش کرده.
    ویرایش توسط Less Than Nothing : پنجشنبه 28 فروردین 93 در ساعت 16:25


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نیاز عاطفی شدید+سن پایین+ پسر بودن=؟
    توسط Mr.Anderson در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: پنجشنبه 28 اسفند 93, 17:29
  2. ترمیم رابطه دو نفر( پسر داییم و همسرش )
    توسط parvizb در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: چهارشنبه 24 اردیبهشت 93, 09:34
  3. پسرداییمو و خانمش تو عقدن ( فوری فوری مشاوره بدید)
    توسط آزاده69 در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: شنبه 11 خرداد 92, 05:00
  4. رفتم به پسر مورد علاقم گفتم و...! لطفا راهنماییم کنید
    توسط مهنا67 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 23
    آخرين نوشته: چهارشنبه 24 آبان 91, 22:01
  5. +پسر بالا شهری و دختر پایین شهری !
    توسط lord.hamed در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: شنبه 27 بهمن 86, 10:21

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:06 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.