به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 23
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 آذر 93 [ 00:50]
    تاریخ عضویت
    1393-1-26
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    316
    سطح
    6
    Points: 316, Level: 6
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    ارتباط دختر و پسرها در دانشگاه.مرا خیال پرداز کرده و احساس می کنم افسرده ام ، راهنماییم کنید

    با سلام به همگی. من دختری ۲۲ ساله هستم. در حال حاضر در دانشگاه مشغول به تحصیل هستم. داروسازی میخونم. چند وقتی هست درگیری ذهنی برام پیش آمده و نمیتونم حلش کنم. همانطور که میدونید جو دانشگاها الان طوری شده که دختر ها و پسرها با هم دوستن.
    من دختری هستم که به این پسرهای هم کلاسی به چشم برادر نگاه میکنم و هیچ وقت بیشتر از این برام مهم نبودن. اما الان حدودن یک سالی هست که تمام دوستام با پسرها دوست شدن. جدیدن خیلی احساس بدی دارم. همش‌ میخوام مثل اونا باشم. دلم میخواد با یکی باشم.
    چند ماه پیش یکی اومد جلو اما من ردش کردم چون ازش خوشم نیومد.
    مدتیه حالت نرمال ندارم. همش خیال پردازی میکنم. همش خودمو با یکی تو ذهنم میبینم. همش تو خواب میبینم عروس شدم. عید یکی از آشنایان به هوای آشنایی پسرشون با من در مسافرت به دیدن ما آمدند. زیاد برخوردی نداشتیم اما از پسره خوشم اومد. طوری بود که همه میگفتن میان خواستگاری. اما نیومدن.
    من همش احساس افسردگی دارم که من چه مشکلی دارم که هیچ کس مناسب طرف من نمیاد. سر این موضوع یک هفته افسرده بودم. همش دلم میخواد یک آدم مناسب رو پیدا کنم و مثل بقیه تجربه داشته باشم نه اینکه همش خیال پردازی کنم. نمیدونم با خودم چه جوری کنار بیام که به وقتش آدم مناسب پیدا میشه و من هم هیچ مشکلی ندارم. اما احساس پوچی میکنم، دلم نمیخواد این رویا پردازیا به درسم آسیب بزنه

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 خرداد 97 [ 07:57]
    تاریخ عضویت
    1391-2-16
    نوشته ها
    863
    امتیاز
    11,692
    سطح
    71
    Points: 11,692, Level: 71
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 358
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,836

    تشکرشده 2,440 در 754 پست

    Rep Power
    0
    Array
    این الان برای سن شما کاملا طبیعیه و نگرانیتونم کاملا بی مورده. 22 سال هنوز خیلی فرصت داره و انشاله بوقتش کیس مناسب میاد
    *به جادوی چشم تو شیدا شدم*
    *ز خود گم شدم در تو پیدا شدم*
    *من آن قطره بودم که با موج عشق*
    *در آغوش مهر تو دریا شدم
    *

  3. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 30 مرداد 94 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1393-1-05
    نوشته ها
    278
    امتیاز
    5,866
    سطح
    49
    Points: 5,866, Level: 49
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    317

    تشکرشده 1,458 در 274 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    69
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط saramari2 نمایش پست ها
    با سلام به همگی. من دختری ۲۲ ساله هستم. در حال حاضر در دانشگاه مشغول به تحصیل هستم. داروسازی میخونم. چند وقتی هست درگیری ذهنی برام پیش آمده و نمیتونم حلش کنم. همانطور که میدونید جو دانشگاها الان طوری شده که دختر ها و پسرها با هم دوستن.
    من دختری هستم که به این پسرهای هم کلاسی به چشم برادر نگاه میکنم و هیچ وقت بیشتر از این برام مهم نبودن. اما الان حدودن یک سالی هست که تمام دوستام با پسرها دوست شدن. جدیدن خیلی احساس بدی دارم. همش‌ میخوام مثل اونا باشم. دلم میخواد با یکی باشم.
    چند ماه پیش یکی اومد جلو اما من ردش کردم چون ازش خوشم نیومد.
    مدتیه حالت نرمال ندارم. همش خیال پردازی میکنم. همش خودمو با یکی تو ذهنم میبینم. همش تو خواب میبینم عروس شدم. عید یکی از آشنایان به هوای آشنایی پسرشون با من در مسافرت به دیدن ما آمدند. زیاد برخوردی نداشتیم اما از پسره خوشم اومد. طوری بود که همه میگفتن میان خواستگاری. اما نیومدن.
    من همش احساس افسردگی دارم که من چه مشکلی دارم که هیچ کس مناسب طرف من نمیاد. سر این موضوع یک هفته افسرده بودم. همش دلم میخواد یک آدم مناسب رو پیدا کنم و مثل بقیه تجربه داشته باشم نه اینکه همش خیال پردازی کنم. نمیدونم با خودم چه جوری کنار بیام که به وقتش آدم مناسب پیدا میشه و من هم هیچ مشکلی ندارم. اما احساس پوچی میکنم، دلم نمیخواد این رویا پردازیا به درسم آسیب بزنه

    سلام

    خواهر خوبم شما هنوز سن انچنانی ندارید که نگران تاخیر ازدواجتان باشید. اون تجربه ای که شما دنبالش هستید ، اگر دنبال تحقق یافتنش باشید ، چندماه یا چند سال بعد افسوس یک شخص معتاد رو خواهید داشت که افسوس میخوره ای کاش هیچ وقت هوس چنین تجربه ای رو نکرده بود. انشالله بعد اتمام درس پاداش حجب و حیا داشتن خودتون رو میگیرید. دانشگاه مکان مناسبی برای ازدواج و خواستگاری نیست.

    اون جمله ای که پررنگ کردم خیلی درد اور هست. انگار نه انگار یک جامعه اسلامی هستیم. زمانیکه صحبت از تفکیک جنسیتی دانشگاه میشه ، روشنفکران صدای اعتراضشون بلند میشه. این هم نتیجه روشنفکری که معلوم نیست عاقبت ما به کجا ختم بشه.
    بعضی وقتا ادم دوست داره برگرده به زندگی سنتی چند ده سال پیش، که هیچ کدوم از این افتها در زندگیها نبود.. نمونه دیگر افت این زندگیهای مدرن ، اصرار دخترخانمهای امروزی به اشتغال هست، در صورتیکه به این قضبه توجه ندارند هر اشتغال یک دختر در اکثر مواقع فرصت اشتغال از یک پسر رو میگیره، جامعه ای که توی اون پسر نتونه فرصت اشتغال داشته باشه خیلی سخت به ازدواج روی میاره و از اونطرف همون دختر خانم شاغل شاکی هست که چرا منی که تحصیلات دارم ، شغل دارم و چه و چه ، چرا کسی برای ازدواج سمت من نمیاد و یا چرا فرصت ازدواج اینقدر کم شده...

    راه رو گم کردیم. خدا عاقبت همه رو بخیر ختم کنه.

  4. 2 کاربر از پست مفید محمد 93 تشکرکرده اند .

    Parsa1 (پنجشنبه 28 فروردین 93), رفیق فابریک (چهارشنبه 27 فروردین 93)

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 26 تیر 94 [ 19:03]
    تاریخ عضویت
    1392-12-06
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    1,405
    سطح
    21
    Points: 1,405, Level: 21
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    383

    تشکرشده 109 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    بنظر من شما بهتره با توجه به سن کمتون تمرکزتون رو بذارین برای درس خوندن.
    داروسازی رشته آسونی نیست و نیاز به مطالعه دائم و عمیق داره.
    سعی کنین اول یه دکتر خوب باشید ولی هیچوقت همه چیز رو درس قرار ندید.
    تو ترمهای بالاتر و حتی بعد از فارغ التحصیلی ( طرح ) موارد خوبی براتون پیش میاد
    به شرطی که با غرور کاذب خودتون راه رو نبندین.
    بهشون اجازه بدین حرفشون رو بزنن و شما جدی بررسی کنید.
    سالهای اول برای ازدواج زوده.
    عجله نکنین.

  6. 2 کاربر از پست مفید Amir_23 تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (چهارشنبه 27 فروردین 93), فرهنگ 27 (چهارشنبه 27 فروردین 93)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 تیر 98 [ 14:32]
    تاریخ عضویت
    1393-1-09
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    4,087
    سطح
    40
    Points: 4,087, Level: 40
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    75

    تشکرشده 20 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خطاب به محمد 93: مشکلاتی از این دست ناشی از این موضوع است که زن و مرد که به طور طبیعی مکمل هم هستند از سنین بسیار کم از هم جدا می شوند. به جای این که به عنوان یک "انسان" با هم بزرگ شوند در این جامعه همدیگر را به دید "پسر" و " دختر" میبینند.و در نهایت فرد به جای فردیت خودش با جنسیت خودش بزرگ می شود و در نهایت این دو "جنسیت" برای اولین بار در دانشگاه هم رامیبینند. چه اتفاقی می افتد؟ تفکیک جنسیتی دانشگاه ها هم اگر اعمال شود ادامه همین روند اشتباه است. زن و مرد به عنوان مکمل و به عنوان طبیعی ترین نیاز به هم نیاز دارند و اگر صدها دیوار هم کشیده شود این نیاز محو نمیشود . بلکه به شکل بد تری سر باز میکند.
    در مورد اشتغال زنان هم این مورد بسیار خنده دار است که زن کار نکند تا مرد کار داشته باشد. اگر سیستم بر اساس "شایسته سالاری" و نه جنسیت بنا شود ، همه مشکلات حل می شود. در یک جامعه نرمال هم باید برای هر فرد شایسته ای چه مرد و چه زن کار باشد.کار به هر فرد هویت و استقلال می دهد . شما نمیتوانید زنان را برای اینکه به دنبال بنای هویت اجتماعی خود هستند مقصر بدانید! ان سبو بشکست و ان پیمانه ریخت!حقیقت این است که شرایط هیچگاه به ده بیست یا صد سال گذشته بر نخواهد گشت. ما را گم کرده نیستیم. تازه راه داره پیدا میشه....

  8. 2 کاربر از پست مفید پامچال تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (چهارشنبه 27 فروردین 93), کاغذ بی خط (چهارشنبه 27 فروردین 93)

  9. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 آذر 94 [ 10:10]
    تاریخ عضویت
    1392-8-09
    نوشته ها
    227
    امتیاز
    2,683
    سطح
    31
    Points: 2,683, Level: 31
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,932

    تشکرشده 348 در 164 پست

    Rep Power
    33
    Array
    saramari2عزیز من فقط بگم برو تو سایت یه چرخی بزن پر هستند ار کسانی که مورد شما رو پیدا کردند
    حالا به نطرت دوستی با مردها خوبه یا بد هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    مطمین باش پسرها به دنبال دختر پاک می گردند اونها با دخترای کلاس صرفا برای سپری کردن عمرشون به صورت خوش برای مدتی دوست هستند....پس دیدگاهت رو عوض کن و برای شبیه جمع بودن تن به هر کاری نده شرایط سختی هست که گیر کردی
    ازدواج به موقعش برات پیش میاد
    مهم اینه که برای خلاص شدن ار این تفکراتت بیای اینجا برای ما از افکار و اعتقاداتت بنویسی...تا محکمتر بشه به کمک دوستان مثلا با پاسخ به سوال من شروع کن....
    راستی
    لام

    خواهر خوبم شما هنوز سن انچنانی ندارید که نگران تاخیر ازدواجتان باشید. اون تجربه ای که شما دنبالش هستید ، اگر دنبال تحقق یافتنش باشید ، چندماه یا چند سال بعد افسوس یک شخص معتاد رو خواهید داشت که افسوس میخوره ای کاش هیچ وقت هوس چنین تجربه ای رو نکرده بود. انشالله بعد اتمام درس پاداش حجب و حیا داشتن خودتون رو میگیرید. دانشگاه مکان مناسبی برای ازدواج و خواستگاری نیست.

    اون جمله ای که پررنگ کردم خیلی درد اور هست. انگار نه انگار یک جامعه اسلامی هستیم. زمانیکه صحبت از تفکیک جنسیتی دانشگاه میشه ، روشنفکران صدای اعتراضشون بلند میشه. این هم نتیجه روشنفکری که معلوم نیست عاقبت ما به کجا ختم بشه.
    بعضی وقتا ادم دوست داره برگرده به زندگی سنتی چند ده سال پیش، که هیچ کدوم از این افتها در زندگیها نبود.. نمونه دیگر افت این زندگیهای مدرن ، اصرار دخترخانمهای امروزی به اشتغال هست، در صورتیکه به این قضبه توجه ندارند هر اشتغال یک دختر در اکثر مواقع فرصت اشتغال از یک پسر رو میگیره، جامعه ای که توی اون پسر نتونه فرصت اشتغال داشته باشه خیلی سخت به ازدواج روی میاره و از اونطرف همون دختر خانم شاغل شاکی هست که چرا منی که تحصیلات دارم ، شغل دارم و چه و چه ، چرا کسی برای ازدواج سمت من نمیاد و یا چرا فرصت ازدواج اینقدر کم شده...

    راه رو گم کردیم. خدا عاقبت همه رو بخیر ختم کنه.
    محمد آفا دوستمون جواب کاملی به شما دادند و یادت باشه شما برای حل یه مسیله صورت مسیله رو پاک نکنی.....

  10. کاربر روبرو از پست مفید کاغذ بی خط تشکرکرده است .

    فرهنگ 27 (چهارشنبه 27 فروردین 93)

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 21 تیر 98 [ 09:34]
    تاریخ عضویت
    1393-1-11
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    3,915
    سطح
    39
    Points: 3,915, Level: 39
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteranTagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 12 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    منم با محمد 93 موافقم ببینید تو همین سایت چقدر به خاطر همین دوستی ها کار به جاهای باریک کشیده شده و باعث مشکلات زیادی چه قبل از ازدواج و چه بعد ازدواج شده. ما باید قبول کنیم که فرهنگ و مذهبمون با بقیه ملل و فرهنگها متفاوته و این تفاوت وجود داره چه بخواهیم چه نخواهیم دوستی پسر و دختر قبل از ازدواج برای ما فکر کنم یه چیزی حدود 60 تا 70 درصد باعث ایجاد مشکلاتی در زندگی طرفین شده حداقلش آسیب های روحی و روانی بوده.
    خواهرم باید قبول کنی که قدر گوهر رو گوهرشناس میدانه نه هر کس. پس شان و پاکی خودت رو حفظ کن انشالله خدا کسی رو نسیبت میکنه که مثل خودت پاک و آفتاب مهتاب ندیده باشه
    اینکه میگن ما به خاطر این دانشگاه ها اینطویه چون از کودکی ادغام نبوده نه اینطور نیست مگه کشورهای دیگه که از کودکی باهم هستن وضع خوبی دارن چند درصد دختران اروپایی و آمریکایی در دوره دبیرستان نه دانشگاه به صورت نامشروع باردار میشن؟ آماری که خود انگلیسیها دادان این بوده که 60 درصدشون به صورت نامشروع باردار میشن و واقعا اینطور که پیش داره میره و با این چشم بستن ما باید فقط بگیم خدا رحم به جوانان و دختران پاک ومعصوممون کنه.

  12. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 30 مرداد 94 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1393-1-05
    نوشته ها
    278
    امتیاز
    5,866
    سطح
    49
    Points: 5,866, Level: 49
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    317

    تشکرشده 1,458 در 274 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    69
    Array
    سلام مجدد.

    با تشکر از دوستان عزیز پامچال و کاغذ بی خط که در پاسخ نظر من اظهار نظر کردند ، اما از اونجایی که فکر میکنم اینگونه اظهار نظرهای پینگ پونگی که هیج ارتباطی هم به این تاپیک نداره خلاف قوانین سایت هست و از اونجایی که نگرش و طرز فکر من باشما عزیزان متفاوت هست و در نتیجه در نهایت نمیتوان در این بحث به نتیجه ای رسید این پست رو بعنوان اخرین پست در باره موضوعی که اینجا مطرح شد درج میکنم و البته چون در محل کارم هستم زیاد تمرکز جهت بیان تمام مطالب ندارم.


    [quote]
    نقل قول نوشته اصلی توسط پامچال نمایش پست ها
    خطاب به محمد 93: مشکلاتی از این دست ناشی از این موضوع است که زن و مرد که به طور طبیعی مکمل هم هستند از سنین بسیار کم از هم جدا می شوند. به جای این که به عنوان یک "انسان" با هم بزرگ شوند در این جامعه همدیگر را به دید "پسر" و " دختر" میبینند.و در نهایت فرد به جای فردیت خودش با جنسیت خودش بزرگ می شود و در نهایت این دو "جنسیت" برای اولین بار در دانشگاه هم رامیبینند. چه اتفاقی می افتد؟ تفکیک جنسیتی دانشگاه ها هم اگر اعمال شود ادامه همین روند اشتباه است. زن و مرد به عنوان مکمل و به عنوان طبیعی ترین نیاز به هم نیاز دارند و اگر صدها دیوار هم کشیده شود این نیاز محو نمیشود . بلکه به شکل بد تری سر باز میکند.
    احتمالا منظور شما این هست که نه تنها تفکیک در دانشگاه انجام نشود ، بلکه در مقاطع پایینتر هم این اختلاط شکل بگیره تا در دانشگاه دیگه دختر و پسر برای هم چیز عجیبی نباشن. خوب این موضوع یک نگرش سطحی به داستان هست چون اگه این اتفاق بیفته فجایع بزگتری در سنین پایینتر شکل میگیره . نهایتش میشیم اروپا! چقدر در اروپا و غرب بحث خانواده و اون تعاریفی که ما در سنت و دین خودمون از هدف ازدواج و تشکیل خانواده دنبال میکنیم به تحقق میپیونده؟ چقدر روابط نامشروع در سنین پایین شکل میگیره؟ چقدر بارداری ها ناخواسته و نامشروع و سقط جنین و کودکان با والد نامشخص داریم ؟ چقدر زن و مرد اون نقش های معنوی خودشون رو در زندگی بازی میکنن و هزاران مورد و ایراد دیگر.
    اتفاقا صحبت شما در مورد نیاز دختر و پسر و مکمل هم بودن کاملا صحیح هست و این نیاز در وجود هر انسان سالمی وجود باید داشته باشه ولی راه برطرف کردن این نیاز ، فقط و فقط ازدواج هست. متاسفانه شرایط ازدواج در جامعه بقدری سخت شده که افراد سعی میکنن این نیاز رو در قالب غیر از ازدواج تامین کنند . در همین شرایط شمایی که با تفکیک مخالف هستید، فرض کنید یک دختر پسر مثلا در سنین 20-25 سال هستند و این نیاز به جنس مخالف در اونها بیداد میکنه. خوب وقتی اون دختر خانم و اقا پسر میبینند با این شرایط سخت که نیاز به همت بیشتری برای تشکیل خانواده هست و مسئولیت زیادی به اون مترتب هست ولی وقتی در کنار هم و در محیط دانشگاه میتونن این نیازهای هم رو با هیجان بیشتر و بدون پذیرش مسئولیت تجربه کنن ، چه نیازی به تحمل این همه فشار و سختی و مسئولیت . این زمونه هم که حتی درس خوندن حتی تا مقطع دکترا مثل اب خوردن هست و این زمینه ها هم برای دختر هم برای پسر تا سنین 30 سالگی مهیا هست ... نمونه های زیادی در همین انجمن هست که پسرهای زیادی با دختر خانمها در سطح دوستی ارتباط داشتن ، چند سالی از این طریق دوستی نامشروع اقا پسر و حتی دختر خانم امورات و نیازهای خودش رو ولو در سطح پایینتر ارضا کرده ولی حالا که بحث ازدواج و پذیرش مسئولیت زندگی شده اقا پسر و یا حتی دختر خانم جا زده.

    دوست عزیز. هیچ کس منکر این نیازها نیست و هیچ کس هم طرفدار سرکوب کردن این نیازها نیست. ولی خیلی مهمه که این نیازها در کانال خودش که همون ازدواج هست رفع بشه . ازدواج رو اگر اسونتر کردیم ، اگه توقعات رو پایینتر اوردیم ، اگر در پسر احساس امنیت اقتصادی به وجود اوردیم ، این نیازها در بالاترین و متعالی ترین سطح خودش ارضا خواهد شد. (منظور من از نیاز کلا هر مدل نیاز از عاطفی کرفته تا جنسی و سایر موارد که بین دختر پسر هست ، میباشد) ولی اگر بخوایم شرایط ازدواج رو سخت کنیم و از اونطرف ارتباط با جنس مخالف بسیار اسون و دم دستی باشه ، کمتر فردی تمایل پیدا میکنه که تا زمانیکه شرایط اسونتر وجود داره به سمت سختی خودش رو میل بده.

    در مورد اشتغال زنان هم این مورد بسیار خنده دار است که زن کار نکند تا مرد کار داشته باشد. اگر سیستم بر اساس "شایسته سالاری" و نه جنسیت بنا شود ، همه مشکلات حل می شود. در یک جامعه نرمال هم باید برای هر فرد شایسته ای چه مرد و چه زن کار باشد.کار به هر فرد هویت و استقلال می دهد . شما نمیتوانید زنان را برای اینکه به دنبال بنای هویت اجتماعی خود هستند مقصر بدانید! ان سبو بشکست و ان پیمانه ریخت!حقیقت این است که شرایط هیچگاه به ده بیست یا صد سال گذشته بر نخواهد گشت. ما را گم کرده نیستیم. تازه راه داره پیدا میشه....


    خانم پامچال ، فرمایش شما در مورد شایسته سالاری کاملا صحیح هست ولی مگه ما توی مشاغلی که در ایران داریم چقدر مشاغل فوق تخصصی داریم که اگر برای اون کار هشت نفر پسر و دو نفر خانم داوطلب باشن هیچ کدوم از اون هشت نفر از پس اون کار برنیان و صرفا همون دو دختر از پس اون کار بربیان؟ مثلا فرض کنید این خانمهایی که داخل بانکها و یا بسیاری از ادارات کارهای روتین انجام میدن ، ایا واقعا پسری توانایی جانشینی اونها رو نداره؟ خوب این خانمها هر کدوم فرصت کار رو از یک پسر گرفتن که اون پسر میتونست با داشتن اون کار به فکر تشکیل خانواده بیفته . هویت زن در قبال کار خارج از منزل نیست. گرچه این هم بخشی از زندگی یک زن میتونه باشه ولی اون چیزی که به یک زن هویت و معنا میده ، ایفای نقش اون در قالب یک زن و یک همسر و یک مادر هست.

    اگر فکر میکنید راه گم کرده خودتون رو پیدا کردید ، پس سوال اینجاست که چرا روز به روز ناهنجاری های اجتماعی ما ، مشکلات ازدواج ما ، مشکلات و درگیریهای ما بعد از ادواج بیشتر میشه ، عنقریبه که روزی برسه پسرها علاوه بر اینکه ابروهاشون رو برمیدارن و دخترها گرایش پیدا میکنن به صفات و پوشش پسرها ، کم کم دخترها میشن نان اور خانواده و مردها هم میشن خانه دار و بچه دار و بعد از اون هم کم کم دخترها میرن خواستگاری پسرها. و جالب اینجاست که این تحولات بقدری ارام و نامحسوس شکل میگیره که کم کم جزئی از باور ما میشه و مثلا در این مورد میگیم ،" مگر نان اوری زن و مرد داره؟" از ماست که بر ماست.

  13. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 07 آبان 01 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-11
    محل سکونت
    مگه فرقی داره!؟
    نوشته ها
    809
    امتیاز
    24,401
    سطح
    95
    Points: 24,401, Level: 95
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 949
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,979

    تشکرشده 3,495 در 804 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    191
    Array
    راجع به بحث پامچال و محمد 93:
    اول سلام
    بحث جالبی مطرح شد. قطعا شایسته سالاری باید توی سیستم اقتصادی حاکم بشه تا اینکه نیمی از نیروهای کارآمد جامعه رو خونه نشین کنیم.اما این بحث با آزاد سازی جامعه به نظر من متفاوته ،جوامعی مثل هندوستان رو در نظر بگیرید؛ بدون اینکه زیرساخت های اقتصادی و فرهنگی مناسبی داشته باشند جامعه رو لیبرال کردند و الان علاوه بر سایر مشکلاتشون تجاوز جنسی به زنان یکی از مشکلات فرهنگیشون شده که به عقیده ی من بزرگترین توهین به افراد اون جامعه ،چه زن و چه مرد، هست. در کشورهای امریکای لاتین وضعیت خرابتر هم میشه.به نظر من ریشه ی تمام مسائل بحث اقتصاد هست چرا که اگه این مشکل حل بشه خود به خود سن ازدواج پایین میاد چون افراد جامعه ی ما نیاز ندارند مدام توی این دانشگاه های بی کیفیت به اصطلاح درس بخونند تا شاید با مدرک بتونند کار پیدا کنند و از پس اقتصاد خانواده بر بیاند.
    من نسبت به تفکیک جنسیتی توی این مثلا دانشگاه ها نظری بیتفاوت دارم ولی باید فرهنگ دانشجوها در مورد دوستی ها ی بین دختر و پسر اصلاح بشه چون در غالب این روابط معمولا دختر ها هستند که ضربات شدید عاطفی رو متحمل میشند و بنده شخصا روابط پنهانی به بهانه هایی مثل ازدواج یا تنهایی رو قبول ندارم هر چند اگر هم این نیازها واقعی باشه تنها راه پاسخ دادن به اونها ازدواج رسمی و علنی است. برای پسرا رابطه داشتن همزمان با چند تا دختر داره یه چیز عادی میشه اگه برای دختر ها هم عادی بشه دیگه ایران میشه همون هندوستان.
    ضمنا اگر اعتقادات دینی داشته باشید میدونید که پیغمبر 1400 سال پیش اومد تا به انسان ها بگه زندگی یه مسئولیته که خداوند برای اونها قواعدی تعیین کرده ،که یکی از اون قواعد ارتباط زن و مرد از هر نوع در چارچوب خانواده باید باشه، نه اینکه یه فرصته تا هر کاری دلشون خواست انجام بدند. در حقیقت برای هر نیاز راه تعیین شده ای برای پاسخ دادن به اون مقدر نموده.
    اگه بخوام جمع بندی کنم باید بگم که:
    شرکت در مسئولیت های مدنی ،مدیریتی،اقتصادی و ...حق هر انسانی است و افراد باید بر اساس استعدادها و توانایی هاشون به این حق برسند.
    با آزاد سازی جنسی (منظورم روابط جنسی و عاطفی از هر نوع به غیر از ازدواج)مخالفم.
    اقتصاد کشور باید به سمت صنعتی شدن با تکنولوژی های روز دنیا پیش بره قبل از اینکه نفتمون تموم بشه،تا برای همه کار باشه.
    فرهنگ ما باید به ویژه در مورد نگرشش نسبت به "زن" اصلاح بشه،البته با غربی کردن اون مخالفم چون ما هویتمون رو باید حفظ کنیم ولی تعصبی برای حفظ موارد غلط نباید داشته باشیم.
    همه باید تلاش کنیم تا زنان جامعه ی ما مشکلاتشون حل بشه و هویت و جایگاه واقعیشون رو بر اساس گوهر وجودی هر انسان که ازان خداوند هست، بیابند.(مثلا با تشکیل یک n.g.o. و فعالیت درمورد خشونت علیه دختران که در حقیقت همون حوزه ی فرهنگی میشه)
    مسئولیت پذیری واحترام به حقوق یکدیگر و عدم تجاوز به حقوق دیگران ( در این مورد میتونیم از طرز رانندگی هامون شروع کنیم تا برسیم به حقوق زنان )
    به عنوان یه مرد دشمن قسم خورده ی شما خانوم های محترم نیستم!

    امیدوارم از این که بدون اجازه وارد بحث شدم من رو ببخشید.
    خداحافظ

  14. #10
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array
    ولی اون چیزی که به یک زن هویت و معنا میده ، ایفای نقش اون در قالب یک زن و یک همسر و یک مادر هست.
    این حرف به من که پسرم برخورد.شاید یک زن هیچ وقت نتونست،شوهر کنه یا بچه دار بشه.

    تکلیف هویتش چی می شه؟چرا شما زن رو در قالب همسر و مادر تعریف می کنید؟آیا زن

    هویت مستقل نداره؟


  15. 3 کاربر از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده اند .

    Elena1994 (چهارشنبه 27 فروردین 93), m.reza91 (چهارشنبه 27 فروردین 93), کاغذ بی خط (چهارشنبه 27 فروردین 93)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نیاز عاطفی شدید+سن پایین+ پسر بودن=؟
    توسط Mr.Anderson در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: پنجشنبه 28 اسفند 93, 17:29
  2. ترمیم رابطه دو نفر( پسر داییم و همسرش )
    توسط parvizb در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: چهارشنبه 24 اردیبهشت 93, 09:34
  3. پسرداییمو و خانمش تو عقدن ( فوری فوری مشاوره بدید)
    توسط آزاده69 در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: شنبه 11 خرداد 92, 05:00
  4. رفتم به پسر مورد علاقم گفتم و...! لطفا راهنماییم کنید
    توسط مهنا67 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 23
    آخرين نوشته: چهارشنبه 24 آبان 91, 22:01
  5. +پسر بالا شهری و دختر پایین شهری !
    توسط lord.hamed در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: شنبه 27 بهمن 86, 10:21

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:48 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.