به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 55
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 30 بهمن 94 [ 13:54]
    تاریخ عضویت
    1392-4-01
    نوشته ها
    139
    امتیاز
    2,929
    سطح
    33
    Points: 2,929, Level: 33
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    85

    تشکرشده 129 در 66 پست

    Rep Power
    24
    Array

    اشنایی قبل ازازدواج وترسهای پسروتهدیدبه مرگ

    سلام
    دختری بزرگ خانواده سنتی هستم که پسری ازمن خواستگاری کرددرابتداچون علاقه ای به ازدواج نداشتم مدام جواب ردمیدادم طوریکه به من پیشنهاددوستی دادولی بازردکردم ولی ایشان همچنان برخواسته خودمصربودندحتی زمانیکه تصمیم به جدایی میگرفتیم ومن جواب ردمیدادم بعدازچندروزبازسوال میپرسیدندبالاخره گذشت وگذشت تامن به ایشان اجازه دادم خودشان رامعرفی کنندچون من ایشون رونمیشناختم ولی ایشون من رومیشناختندوشماره ام روپیداکرده بودندخودشون رومعرفی کردندوقسم خوردندکه قصدشان جدی هست وگفتندسی ویک دوسالمه بچه نیستم که دنبال دوست دخترباشم وازاین حرفا....بعدازاینکه خودشان رادردانشگاه به من معرفی کردندمن همان روزبه ایشان گفتم که اگرقصدتان جدی هست وقصدونیت بدی نداریدعلاقه تان راثابت کنیدمادرایشان زنگ زدندواجازه خواستگاری گرفتندولی زمان مشخص نکردندبالاخره گذشت وخودایشان هم امدندباباباومامان حرف زدندوشرایطشون روگفتندوگفتندچه کارهایی قراره بکنندولی نزدیک دوساله که بصورت رسمی به خواستگاری نیومدندهرجامیره من رومعرفی میکنه یااگه جایی من روبشناسندخودش روبه عنوان نامزدمن معرفی میکنه درواقع به هرکسی که میشناسه میگه تواداره هم اتاقیهای من ازرابطه من خبرنداشتندطوریکه یکی ازهمکارهای من باایشون همسایست وهمه ماجراروبهش گفته،گفته که یه سال بهم التماس کرده بعدیه سال اجازه اشنایی دادم بعدش همه ماجراروگفته توادارشون جلسه بودمن روهم دعوت کردوبه همه همکارهاش گفت که من خانمشم
    هرچی هم من میگم بابااذیت میشم بابامامان اجازه نمیدن تنهایی بیرون برم مدام فکرمیکنندباتوام درحالیکه باتونیستم هرجابرم هزارباربهم زنگ میزنندکجایی؟نمیای؟حتی خانوادم تهدیدکردندکه اجازه نمیدیم درستوادامه بدی دانشجوی تحصلیلات تکمیلی یه شهردیگه هستم میگه همه تلاشم رومیکنم که زودتربیام
    راستی تایادم نرفته خدمتتون عرض کنم که من باایشون دست نمیدم وحدومرزرورعایت میکنیم درسته ازمزاج هم پرسیدیم( درهمین حد)فقط درحدی که فردامشکلی پیش نیادولی واردجزییات نشدیم چون معتقدم هرچیزی جای خودش روداره ولی یه مدتی هست که اصرارمیکنه ومیگه چرابه من دست نمیدی من هم گفتم ازنظرشرعی وقانونی درست نیست ولی میگه نه میخوای واسه خودت راه فراربذاری براحتی بتونی فراموشم کنی نمیخوای وابستم بشی وازاین حرفادرحالیکه شدیداوابستش شدم واوایل اصلاروم نمیشدبهش بگم دوست دارم درحالیکه براحتی الان بهش میگم
    این همه نوشتم تانهایتابه این برسم که تامیگم تکلیفمون رومشخص کن اولش میگه من همه سعیم رومیکنم ولی شب که میرسه به فکرخودکشی میوفته ازجلواومدن میترسه میگه میدونم دچارمشکل میشم ولی میام اصلاخانوادش جلونمیان خواهرش میادبامن صحبت میکنه مامانش صحبت میکنه میگه میایم ولی درعمل فرارمیکنندنمیخوان واسه خواستگاری بیاندوایشون هم میگندکه خودموخلاص میکنم یاتکلیف توروروشن میکنم
    ایااین انصافه بعدچندسال اینطوری تنهام بذاره؟
    اصلاچطورمیتونه خانوادش روراضی کنه؟خانوادش بهش میگن پسرم شرکتتوتازه راه اندازی کردی نکنه ورشکست بشی؟اصلااول خونمون رودرست کن بعدخواستگاری بریم فردابادختروخانوادش میخوایم رفت وامدکنیم بده خونمون رواینطوری ببینندمن هم گفتم من باخونه وزندگی شماکاری ندارم من فقط خودت رومیخوام
    خونه نداره یه روزمیگه نمیشه که اجاره نشین شیم بایداول خونه بخرم من میخوام عروس ببرم نمیخوام سختی بکشی مدام همینوتکرارمیکنه
    میگه مشکلات من بعدازاین شروع میشه باباواسم شرط میذاره خب حقشه دخترشی وازاین حرفا...
    من ازکجامطمئن شم که راست میگه خانوادش نمیان؟
    اصلاازکجامطمئن شم که قصدش جدیه وفرداتاتقی به توقی نخورده نمیخوادفرارکنه وجلومیاد

    - - - Updated - - -

    ازهمتون معذرت میخوام که پستم طولانی شد
    ویرایش توسط matinalone : شنبه 01 تیر 92 در ساعت 16:46

  2. #2
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام،

    خیلی خوبه که باهاش تماس جسمی نداشتید. جدایی را براتون راحت تر می کنه. ضمن این که بعدها احساس مورد سواستفاده قرار گرفتن یا گناه یا ... احساسات متفاوتی که بسته به شخصیت و فرهنگ شما ممکنه سراغتون بیاد، نخواهید داشت.

    در مورد این آقا، نظر شخصی من این است که اگر فردا ازش جدا بشی، دیره.
    امروز این کار را بکن.

    پسری که در سی و سه سالگی ( زمانی که با شما مطرح کرد 31 ساله بود ) این رفتار را داره، تکلیفش با خودش و زندگیش مشخص نیست،
    کسی که حتی موضوع آشنایی و خواستگاریش را با تلفن مخفی زدن و بازی بچه های 16 ساله انجام می ده،
    کسی که به خودکشی فکر می کنه و حرفش را می زنه،
    کسی که هنوز دنبال تایید خانواده اش هست،
    خانواده ای که دو سال هست شما را علاف کردند و یک سرگرمی واسه پسرشون جور کردند،

    قابل اعتماد نیست. قابل تکیه کردن نیست، قابل همراه شدن نیست.
    یک عمر می خواهی با یک آدم ضعیف، سست اراده، دروغگو سر کنی؟

    یک یا علی مجکم بگو و جدا شو.

  3. 6 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    matinalone (شنبه 01 تیر 92), roze sepid (شنبه 01 تیر 92), sanjab (شنبه 01 تیر 92), taraneh89 (شنبه 01 تیر 92), فرهنگ 27 (یکشنبه 02 تیر 92), شمیم الزهرا (پنجشنبه 06 تیر 92)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 تیر 95 [ 16:53]
    تاریخ عضویت
    1390-8-28
    نوشته ها
    744
    امتیاز
    8,604
    سطح
    62
    Points: 8,604, Level: 62
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,594

    تشکرشده 1,946 در 612 پست

    Rep Power
    88
    Array
    عزیزم
    من فکر میکنم با تحلیلاتی و بیانی که داشتی خودت میدونی مشکل داره این رابطه
    و میدونی ادامش به این شکل به صلاح نیست
    احتمال خیلی زیاد حتی میدونی چطور باید برخورد کنی و چی کار کنی
    من فقط میتونم بت بگم

    نترس
    کاری که فکر میکنی درسته انجام بده
    اون آدم عمرا خودکشی نمیکنه
    [align=center]ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده ایم ...از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم[/align]

  5. 5 کاربر از پست مفید جوانه؟؟؟ تشکرکرده اند .

    matinalone (شنبه 01 تیر 92), roze sepid (شنبه 01 تیر 92), فرهنگ 27 (یکشنبه 02 تیر 92), فرشته مهربان (یکشنبه 09 تیر 92), شیدا. (شنبه 01 تیر 92)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 30 بهمن 94 [ 13:54]
    تاریخ عضویت
    1392-4-01
    نوشته ها
    139
    امتیاز
    2,929
    سطح
    33
    Points: 2,929, Level: 33
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    85

    تشکرشده 129 در 66 پست

    Rep Power
    24
    Array
    موضوع اشنایی بامن روازکسی مخفی نکرده ونمیکنه براحتی به همه میگه که بامن اشناست وپیش همه باهام حرف میزنه
    ولی جلونمیاد میگه خانوادم اگه یه قدم خشک وخالی برام بردارندواسم بسه دیگه چیزی ازشون نمیخوام ولی اوناجلونمیان من چیکارکنم میگه ازهمه چی خستم انقدرفکرکردم هنگ کردم دیگه نمیکشم بسمه وازاین حرفا
    پیش مامان باباش حرف میزنه وقتی دوستی اشنایی فامیلی میبینه میگه قصدم چیه یامن کی هستم
    میگه قصدبدی ندارم که بخوام ازکسی پنهونش کنم من یه دختررومیخوام سن ازدواجمه ولی خانوادم نمیان
    به من میگه توهم الاف من شدی تکلیفت روروشن میکنم نمیذارم اینطوری پیش بره میگه عاشقتم ولی درعمل خلاف نشون میده اگه پسری عاشق دختری باشه براحتی ازش میگذره وقتی خانوادش جلونمیان چیکارمیکنه؟میگه خانوادم نمیان معطل من نشوحلالم کن
    راستی ازگفته هاش فهمیدم که خودارضایی هم میکنه وقبول هم نمیکنه کسی خودارضایی نکنه اصلابه عواقبش واینااعتقادی نداره ومیگه برای بدن لازمه اینم استدلالشه

    من هم میدونم خودکشی نمیکنه ولی به خودش اسیب میزنه طوریکه اون روزی عصبانی شده ال سی دی روشکسته عصبانی بشه چیزی رومیشکنه طوریکه دستش اسیب دیده ودوبارعمل کرده
    اخه این همه ادعاش میشه چرانمیتونه کاری کنه من الم من بلم پس کو؟نشون بده
    راستی بطورحرفه ای بوکس کارمیکنه
    همش میگه برنامه بده باهاش جلوبریم اخه ادم عاقل من میگم فلان روزبیامگه میای که ازمن برنامه میخوای
    میدونیدنمیخوام محکومم کنیدوبگیدقطع رابطه کن نمیخوام
    فقط میخوام بفهمه که نبایداین همه ادعاش بشه اولین روزبه من گفت کسی روحرفم حرفی نمیزنه هرتصمیمی بگیرم واسه همه محترمه ونه نمیارن درعمل خلاف این ثابت شد
    هروقت بخوام گلایه کنم میگه من بیام باباباحرف بزنم فقط توزنگ بزن نگران نباش
    همش حرف حرف حرف بسمه میخوام بهش ثابت کنم نبایدادعاش بشه بلکه درعمل هم بایستی نشون بده که چندمرده حلاجه
    ویرایش توسط matinalone : شنبه 01 تیر 92 در ساعت 17:53

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 آذر 96 [ 13:21]
    تاریخ عضویت
    1390-10-21
    نوشته ها
    214
    امتیاز
    5,696
    سطح
    48
    Points: 5,696, Level: 48
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    108

    تشکرشده 352 در 163 پست

    Rep Power
    38
    Array
    [سلام دختر خانم]
    حرف اول و آخرو شيدا جان زدند كلاً‌تا بحال هر چي بوده تمامش كن
    و اتمام حجت اگر ته دلت علاقه اي بهش داري و ميتوني بپذيري و اطمينان داري كه به درد زندگي ميخوره فقط فقط و فقط بگو رسماً بيان خواستگاري و مهريه و شرايط معقول و غير رمانتيك رو بپذيرن و تعهد كنند وگرنه آينده ات تباه تباهه اگر به هر بهانه و توجيهي ارتباط باهاش را ادامه بدي - ايشون يا مريضي دارن يا كلاه بردارن كه بدون حركت عملي اسم همسر و نامزد روت گذاشته و به ديگران معرفيت ميكنه ؟ ميخواد ازت سوئ استفاده كنه اگر ادامه بدي ممكنه با تهديد جسمي و آبرويي خودت ازت سواستفاده بكنه.
    يك احتمال هم ممكنه اصلاً ايشون مردي و مردانگي نداشته باشه كه در هر صورت رابطه غير رسمي و قانوني و متعهدانه سم مهلك زندگيته؟؟ دختر حواست باشه آب رفته به جوي بر نخواهد گشت احساسات و.. الكيو بذار كنار .

  8. 5 کاربر از پست مفید حسين40 تشکرکرده اند .

    matinalone (شنبه 01 تیر 92), roze sepid (شنبه 01 تیر 92), s7.tahery (پنجشنبه 06 تیر 92), فرشته مهربان (یکشنبه 09 تیر 92), شیدا. (شنبه 01 تیر 92)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 30 بهمن 94 [ 13:54]
    تاریخ عضویت
    1392-4-01
    نوشته ها
    139
    امتیاز
    2,929
    سطح
    33
    Points: 2,929, Level: 33
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    85

    تشکرشده 129 در 66 پست

    Rep Power
    24
    Array
    وقتی بهش میگم میگه من هم خواهردارم قسم میخوره که قصدونیتم خیره
    حالاهم مدام میگه تونمیخوای خودتوبهم نزدیک کنی ازم فرارمیکنی حتی باهام یه دست ساده نمیدی
    چی بایدبهش بگم تابفهمم قصدونیتش چیه؟

  10. کاربر روبرو از پست مفید matinalone تشکرکرده است .

    roze sepid (شنبه 01 تیر 92)

  11. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 آذر 96 [ 13:21]
    تاریخ عضویت
    1390-10-21
    نوشته ها
    214
    امتیاز
    5,696
    سطح
    48
    Points: 5,696, Level: 48
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    108

    تشکرشده 352 در 163 پست

    Rep Power
    38
    Array
    فرصت انتخابهاي خوبتو از دست نده مگر از دست خودت بيزاري؟

  12. 2 کاربر از پست مفید حسين40 تشکرکرده اند .

    roze sepid (شنبه 01 تیر 92), شیدا. (شنبه 01 تیر 92)

  13. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 30 بهمن 94 [ 13:54]
    تاریخ عضویت
    1392-4-01
    نوشته ها
    139
    امتیاز
    2,929
    سطح
    33
    Points: 2,929, Level: 33
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    85

    تشکرشده 129 در 66 پست

    Rep Power
    24
    Array
    وقتی میشنوه خواستگارم دارم بهانه میاره بداخلاقی میکنه بعدش وقتی ازنظرمن مطمئن شدبازم میشه قبلی
    هی میگه امروزمیایم فردامیایم بهت قول میدم مامانومیارم ولی چه فایده روزازنوروزی ازنو

    - - - Updated - - -

    واقعیت اینه که خستم دیگه نمیکشم بسمه
    راستی هروقت هم ناراحت باشه جواب تلفن من رونمیده میگه ببخشیدالان نمیتونم جواب بدم دلم بدگرفته وازاین حرفا
    کم بیاره گریه میکنه

  14. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 آذر 96 [ 13:21]
    تاریخ عضویت
    1390-10-21
    نوشته ها
    214
    امتیاز
    5,696
    سطح
    48
    Points: 5,696, Level: 48
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    108

    تشکرشده 352 در 163 پست

    Rep Power
    38
    Array
    اصلاً‌قول حرفاشو نخور باهاش تماس جسمي مثل دست دادن و اينها رو اصلاً نده شروعش همان و سوئ استفاده جنسي همان و بعدش احتمال زياد ولت ميكنه يا بعنوان طعمه استفاده ميكنه من نميخوام كلاً ايشان را متهم كنم ولي اگر مرد عمل هست و راست ميگه بايد رسماً بياد خواستگاري و تشريفات رسمي و قانوني و لاغير . خودتو نباز فقط عمل

  15. 4 کاربر از پست مفید حسين40 تشکرکرده اند .

    roze sepid (شنبه 01 تیر 92), sanjab (شنبه 01 تیر 92), فرشته مهربان (یکشنبه 09 تیر 92), شیدا. (شنبه 01 تیر 92)

  16. #10
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    متین جان،

    فکر کردم کمی، حداقل کمی، متوجه شدی که این رابطه برات چیزی نداره و خواستم یک کوچولو هم من هلت بدم به سمت راهی که فکر می کنم بهتره.
    اما اینطور که من متوجه شدم، شما دوست داری ادامه بدی.

    اگر گفتم رابطه پنهانی، منظورم شروع رابطه بود.
    پسر سی ساله یک مدت به شما به شکل ناشناس زنگ می زده و بازی درمی آورده که چی؟
    مثل یک مرد می اومد جلو و خواستگاری می کرد. آدم به این شلی و بی ارادگی چیش برای شما جالبه؟

    کسی که عصبانی می شه می زنه تی وی می شکنه، می خوای باهاش بری زیر یک سقف که هر روز شاهد داد و بیداد باشی و کتک بخوری؟

    پسری که در این سن می گه خانواده ام قدم جلو نمی ذارن، اصلا فکر کردن داره؟؟؟؟؟؟؟؟

    شما دیدی کسی و اخلاقی را بشه در سی و ... سالگی عوض کرد؟

    این آدم همینه. می خوای یه عمر عذاب بکشی منتظرش باش. شاید حالا بعد از مدتی بازی کردن با روح و روانت،
    خودت بتونی یه جوری مراسم خواستگاری و عروسی را جور کنی،
    کلی هم باید خرجش کنی و نازش را بکشی
    تا بالاخره زنش بشی.
    بعد هم یه عمر بسوزی و بسازی.

    هیچ کس نمی تونه کسی را تغییر بده. کسی هم نمی تونه راه حل بده بهتون که چیکارش کنید تغییر کنه.

    از این که دو سال اسمت را همه جا برده،
    تو را سر زبانها انداخته،
    والدینت و اقوامت ممکنه منتظر باشند و ... نترس.
    دو سال از زندگیت را خراب کرده، بقیه اش را نذار خراب کنه.


    پی نوشت: اگر قاطعانه ولش کنی و جدا بشی، شاید شاید برای خواستگاری جدی اقدام کنه.
    اگر از سمت شما قطعیت ببینه.
    گرچه نظر من این است که اگر هم آمد نپذیرش.

  17. 4 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    roze sepid (شنبه 01 تیر 92), sanjab (شنبه 01 تیر 92), فرهنگ 27 (یکشنبه 02 تیر 92), فرشته مهربان (یکشنبه 09 تیر 92)


 
صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: شنبه 23 خرداد 94, 09:20
  2. پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: سه شنبه 16 اردیبهشت 93, 18:27
  3. من وبچه هام وتنهایی
    توسط پاکان باران در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 36
    آخرين نوشته: پنجشنبه 30 خرداد 92, 09:33
  4. +آشنایی با تفاوتهای مرد و زن ..وتاثیر آن در روابط سازنده
    توسط arash11 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 38
    آخرين نوشته: دوشنبه 04 آبان 88, 09:27
  5. روشهایی برای تثبیت علاقه وتفاهم درزندگی
    توسط خسته ام در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 06 اردیبهشت 88, 09:05

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.