چرا باید زندگی یکی دیگه برای من مهم باشه ؟
برای اینکه |
بنی آدم اعضای یک پیکرند |
که در آفرینش زیک گوهرند |
چو عضوی به درد آورد روزگار |
دگر عضوها را نماند قرار |
|
چرا باید این همه سختی تحمل کرد وقتی میشه مرد و هم خودت راحت بشی و هم دیگران از مردنت منتفع بشوند ؟
برادر خوب! نشنیدی دنیا دو روزه؟ خیلی طول نمیکشه نگران نباش. اونقدر عمر سریع میگذره که تا بیای به خودت بجنبی می بینی چه فرصتهایی رو از دست دادی. همه اینها برای اینه که یه توشه ای جمع کنیم برای سفر آخرتمون. شما چی جمع کردی برای اونور؟ اونقدر هست که گناه نابخشودنی خودکشی، توش گم باشه؟ یا اینکه فکر می کنی اونقدر از زندگی دو روزه دنیا لذت بردی که حاضر بشی قیامتت رو به خاطرش بسوزونی؟
میدونی آدمی که دنبال آسایش دنیا باشه بدستش نمیاره مگر اینکه قبلش حاضر باشه دنیاش رو ره توشه آخرتش بکنه. اینکه دنبال رضای خدا باشه. اینکه در هر لحظه خدا رو ناظر بر اعمالش ببینه و از اینکه به خطا بره احساس شرم بهش دست بده. راحتی واقعی توی این دنیا بدست نمیاد. اصلا هدف آفرینش که راحتی ما توی این دنیا نیست! هدف معلوم کردن آدم واقعیه. یعنی اونی که بتونه دنیا رو از رو ببره! یعنی به خاطر صبوریش و سختکاریش دنیا جلوش کم بیاره
اینکه خیرت هم به خودت برسه هم به دیگرون. طوری که وقتی از دنیا میری همه از فقدانت آه بکشن. همه برات آرزوی مغفرت کنن. نه اینکه دیگرون از دستت راحت شن! اگه یه طوری زندگی کنی که با رفتنت هم خودت راحت شی هم دیگرون با عرض معذرت باید بهت بگم که زندگیت رو مفت مفت باختی!
زندگی با همه قشنگی هاش و زیبایی هاش ، زشتی های غیر قابل گذشتی داره
زندگی زشت است ای زیبا پسند زیبه اندیشان به زیبایی رسند
آنقدر زشت است این بی بازگشت کز تمامش می شود یک آن گذشت
اوه اوه اوه! لطفا برای اثبات زشت بودن دنیا از شعر مردم مایه نذار! ای بابا شما که تن شاعر بنده خدا رو توی گور لرزوندی! این شعر رو چرا اینطوری چپ اندر قیچی اش کردی؟ اصل شعر اینه:
زندگی زیباست ای زیبا پسند
زیبه اندیشان به زیبایی رسند
آنقدر زیباست این بی بازگشت
کز برایش میتوان از جان گذشت
واقعیتش اینه که فکر میکردم آدم با احساس و مهربانی هستم
اما همیشه دوست داشتم اون آدمی که به خاطر مشکلات رگشو میزنه ، بمیره و راحت شه
یا اون بیمار سرطانی که رو تخت بیمارستان بستری شده و سالهاست داره رنج میکشه می تونست بمیره
راستی غیر از مسائل اخروی چرا نباید بمیره
به نظرم این آخر انساندوستی و آدمیته
همینطور هر وقت خبر مرگ کسی را میشنوم آرزو میکنم کاش من جای اون بودم
مگر غیر از این است که حداکثر 50 سال دیگه میمیرم
مگه غیر از اینه که اینجا جای موندن نیست و باید رفت
پس دیر و زودش زیاد فرقی نداره
آه ، چقدر این جملات تلخ و سیاهند
متاسفم که آن همه پاراگرافهای بی نظیر و دوست داشتنی را با این کلمات زشت قرین کردم
اما اینها افکاری ست که من سالهاست با آنها زندگی میکنم
و جواب مناسبی براشون پیدا نمی کنم
البته فقط وقتی به اونها عمل می کردم که مشکلات سریز بشه
ولی به نظر میرسه باید تجدید نظر کنم و به دنیا جور دیگری نگاه کنم
آره آفرین! این جمله آخریت عالی بود.
جایی در قرآن خوندم که خداوند علت و مسبب ترس از فقر و مشکلات را شیطان معرفی میکرد. و میفرمود که شیطان آدمی را از فقر میترساند. شما باید به تحریک دشمن قسم خورده انسان به فقر فکر کنی تا دستت برای کمک به سمت دیگری دراز نشه. تا برای دختر کوچولو و همسر عزیزت نتونی پدری و همسری کنی. تا برای اون بیمار سرطانی نتونی کاری کنی که دعای اون برکت و مشکل گشای زندگیت باشه. باید دنیا رو سیاه و تیره و تار و نا امید کننده ببینی تا حرکتی نکنی. تا وقتی که پاک مغزت شستشو داده شد و دنیات به بطالت و سیاهی و تاریکی و پوچی گذشت، اونوقت با گناه بزرگ خود کشی تیر خلاص رو هم بهت بزنه و کاری کنه که خدا هم ازت رو برگردونه و آخرتت سیاهتر از دنیات بشه. بعد هم بقول قرآن شیطان وقتی به تو که دعوتش رو اجابت کردی نگاه میکنه روش رو بر میگردونه و بهت میگه : ازت بیزارم!
مشکلات برای ساختن انسانه، که اگر این مشکلات نبودند چطور باید سره از ناسره و انسان از انسان نما مشخص میشدند؟
تا حالا شده هر بار که مشکلی رو حل میکنی و از پس یک مانع توی زندگیت بر میای هر چند کوچیک، سرت رو ببری سمت آسمون و بگی ازت ممنونم! و یه باریکلا هم به خودت بگی! و به شکرانه این موفقیت کوچیک برای دیگری که میتونه زن و فرزندت یا همسایه یا مادر یا پدر یا ایتام یا اقوام یا ... یه کار کوچولو انجام بدی که تضمینی بشه که خدا توی کارهای بعدی هم دستت رو بگیره.
البته فراتر از اون، الان خدا بهت تن سالم، فرزند، همسر خوب، زندگی خوب و خیلی چیزهای دیگه داده که اگه دور و برت رو نگاه کنی میتونی همشون رو ببینی. خیلی از ماها همین ها رو هم نداریم. نا شکری نکن! از همین فرصتی که خدا بهت داده استفاده کن و دنیا و آخرت ات رو با هم بساز. من همیشه به خودم میگم من به حداقل راضی نمیشم. همه خوبیهای دنیا و آخرت رو با هم میخوام. هم دنیام رو باید بسازم و هم آخرتمو. میدونم تا خودم تلاش نکنم هم کسی این کار رو برای من نمیکنه.به شما هم همینو میگم. به هر حال خدا بهت وسیله اش رو داده بقیه اش مونده به غیرت خودت!
اینقدر هم دنبال فلسفه بافی برای توجیه تنبلی و سستی نباش. به خدا توکل کن و بلند شو انشا الله بقیه اش حله.
بینهایت ممنون
علاقه مندی ها (Bookmarks)