به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 فروردین 89 [ 02:32]
    تاریخ عضویت
    1388-6-05
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    2,593
    سطح
    30
    Points: 2,593, Level: 30
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    +مدیریت ارتباط

    سلام دوستان
    نمی دونم چه جوری مشکلم رو مطرح کنم که بتونم عمق نگرانی و ناراحتیم رو به شما منتقل کنم.زیاد هم نمی خوام مزاحم وقت شما بشم و خیلی خلاصه عرض می کنم

    من از 6 ماه پیش به قصد ازدواج با اقا پسری دوست شدم. ایشون بعد از 3 ماه که من رو زیر نظر داشتن به من پیشنهاد ازدواج دادن و من هم با شناختی که ازش داشتم قبول کردم که تا موقعی که شرایطش برای ازدواج فراهم بشه با هم بمونیم...البته موضوع رو هر دوتا خانواده تا حدودی می دونن . به طوری که دیگه نه مادر من خواستگار راه می ده و نه مادر ایشون دختری رو واسش نشون میکنه.
    خلاصه که الان 6 ماه از دوستیه ما می گذره و هنوز هم شرایط خانوادگی ما برای ازدواج مهیا نشده.ایشون هنوز نتونسته کار مناسبی پیدا کنه و از طرفی به علت مشکل خاصی که تو خانواده ما وجود داره فعلا نمیشه که بیان خواستگاری.حالا بماند که مشکل چیه!

    مساله من اینه که ما دوتا چون به هم نا محرم هستیم باید خیلی چیزها رو رعایت کنیم . تو حرفها و حرکاتمون مواظب باشیم و دقت کنیم که سوتی ندیم. اما این شرایط دیگه خیلی داره سخت می گذره. اوایلش سخت نبودهااا ؛ اما روز به روز داره سخت تر می شه.
    من احساس می کنم که داریم از هم دور می شیم و رابطه مون داره خراب می شه.چون هر دو از این وضعیت خسته شدیم اما کاری هم از دستمون بر نمیاد به جز صبر...جدیدا دیگه حرفی برای گفتن نداریم ، من نمی دونم چه جوری این ارتباط رو مدیریت کنم که هم تحمل این وضعیت راحت تر بشه و هم تو آینده مون اثر منفی نذاره. اگه راهنماییم کنید ممنون می شم.

    در ضمن من 21 سالمه و دوستم 24 سال...شاید گفتن این نکته هم بد نباشه که ما تقریبا ماهی یک یا دو بار همدیگه رو میبینیم و ارتباطمون فقط تلفنیه.
    ممنونم

  2. #2
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,052
    امتیاز
    146,692
    سطح
    100
    Points: 146,692, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,653

    تشکرشده 35,974 در 7,400 پست

    Rep Power
    1091
    Array

    RE: مدیریت ارتباط

    سلام
    بدون اشاره به جزئیات موضوع و مشکلات خواستگاری نمیتوان درست راهنمایی کرد ، چه بسا دوستان بتوانند با دریافت اطلاعات بیشتر ، راه کار برای تحقق خواستگاری و نامزد شدن رسمی را به شما ارائه دهند .

    بنده در اینجا فقط به این نکته اشاره می کنم . که رعایت محدودیتهای شرعی در رابطه ، نمی تواند عامل دور شدن و سردی رابطه باشد اگر دلیل علاقه ، عمقی و شناخت دقیق از ویژگیهای شخصیتی و مشترکات ایده آلی دوطرف بوده باشد، بلکه گاهی خود فراق عشق را عمیق تر هم می کند .

    اگر این محدودیتها رابطه را سرد و عشق را کم رنگ می کند ، مشکل جای دیگری است و به احتمال قوی عامل عشق و علاقه احساسات است و عدم امکان بروز آن و محدودیتها کم رنگش می کند ، و حتی نداشتن حرفی برای هم ، نیز مؤید این حقیقت است ، که اگر ابراز عواطف و احساسات باشد حرفی هست اما اگر نه که نیست.

    به نظرم بهتر آن است که جهت خود را به سوی شناخت هر چه بیشتر از افکار و ایده ها و روحیات هم و حتی کمک به هم برای خودشناسی ( یعنی به هم کمک کنید که هر یک خودش را بهتر و دقیق تر بشناسد ) و خودسازی ، تغییر دهید در این صورت می بینید که چقدر حرف برای گفتن هست .


  3. 4 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (جمعه 06 شهریور 88)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 فروردین 89 [ 02:32]
    تاریخ عضویت
    1388-6-05
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    2,593
    سطح
    30
    Points: 2,593, Level: 30
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مدیریت ارتباط

    ممنونم از راهنماییتون فرشته مهربان
    از نظر رابطه عاطفی باید بگم که ما خیلی همدیگه رو دوست داریم و بارها هم من و هم ایشون به این موضوع اشاره کردیم که اگه این ارتباط وجود نداشت تحمل این وضعیت و مشکلات خانوادگیمون غیر ممکن بود. چون در حال حاضر هر دو داریم با مشکلات خیلی سخت و جدی توی خانواده دست و پنجه نرم می کنیم. فکر نمی کنم دونستن مشکلات به ارائه راه حل برای مشکل من کمکی بکنه. چون به محض بر طرف شدن این موانع ما رسما نامزد می کنیم و از این بابت مطمئنیم.
    درسته که محدودیت های شرعی دور کننده نیست ، اما قبول کنید از یه حدی که بگذره دیگه خیلی کلافه کننده می شه. ما 6 ماهه که داریم حدااقل روزی یک ساعت با هم حرف میزنیم، قبول کنید که خیلی با هم آشناییم و خوب همدیگه رو شناختیم ، الان دیگه صحبتهامون پیرامون مسائل روز و سریال ها و غذا و ....این چیزها شده که البته باید شامل این چیزها هم باشه اما دیگه از خودمون حرف نمی زنیم! این من رو خیلی ناراحت می کنه. چند بار هم من صحبت رو کشوندم سمت خودمون و آینده مون ولی ایشون زیاد تحویل نگرفت و منم از زدن حرفم پشیمون شدم. علتش هم واضحه ، من فکر می کنم که تحمل این شرایط برای آقایون خیلی سخته! مخصوصا اگه طرف خیلی خیلی مقید و پایبند باشه و حتی گفتن کلمه دوستت دارم رو هم مشروط به محرم بودن بدونه.
    باید اشاره کنم که ما واقعا عاشق هم هستیم و به طور غیر مستقیم به هم علاقه مون رو نشون می دیم. اما دیگه تحمل این دوران خیلی سخت شده.من خودم دیگه تحمل این دوری و جدایی رو ندارم. الان 3 هفته است که ما همدیگه روندیدیم!!!چون خانواده هامون موافق نیستن.
    برای تماس های تلفنی هم محدودیت داریم. واقعا کلافه کنندست. من خسته شدم.لطفا خودتون رو جای ما بذارین وکمکمون کنید

    راستی من منظور شما رو از خودسازی نفهمیدم.یعنی چی به هم تو راه خودشناسی کمک کنیم؟ یعنی چی کار باید بکنیم؟
    ممنونم.
    در ضمن من دوباره به این موضوع اشاره می کنم که سوال من صرفا در مورد چگونگی گذروندن این زمان تا زمان مهیا شدن شرایط نامزدی و ازدواج است. یعنی چی کار کنیم که این زمان طولانی که معلوم هم نیست چند ماه دیگه طول بکشه روند فرسایشی پیدا نکنه. من حتی از رفتن پیش مشاور هم نتیجه نگرفتم و نتونستن من رو راهنمایی کنن.چون واقعا شرایط عجیب و غریبیه!
    باز هم سپاسگذارم

  5. 2 کاربر از پست مفید Zohre. تشکرکرده اند .

    Zohre. (دوشنبه 23 شهریور 88)

  6. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 اسفند 94 [ 11:19]
    تاریخ عضویت
    1387-7-01
    نوشته ها
    1,948
    امتیاز
    22,799
    سطح
    93
    Points: 22,799, Level: 93
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 551
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,205

    تشکرشده 4,458 در 1,179 پست

    Rep Power
    210
    Array

    RE: مدیریت ارتباط

    سلام بر دوست عزیز و گرامی...
    به تالار همدردی خوش آمدید.

    دوست گرامی ما اصولا برای راهنمایی کردن باید شرایط قبلی و بعدی را در نظر گیریم..( البته برای راهنمایی دقیق)
    بنابراین هنوز ما نمی دانیم شما چگونه با یکدیگر آشنا شدید؟؟؟
    این اشنایی در چه محیطی بوده با چه شرایطی؟؟
    ایا ایده ال ها و ملاک ها رعایت شده؟؟

    حال ما سوال های بالا را در نظر نمی گیریم و فرض بر این است که رابطه شکل گرفته بسیار تابع اصول بوده است.بنابراین به اصل موضوع می پردازیم.

    در این جا چند نکته اهمیت دارد:::
    1>>جرقه آشنایی دوستی بوده است....
    2>>زمان ازدواج بطور دقیق مشخص نشده بود...
    3>>میزان ارتباط و آشنایی بسیار کم است(منظور اوقات اشنایی)
    .................................................. ..........................................
    در مورد گزینه یک(1) باید بگویم:: اصولا تمام اشنایی هایی که به صورت دوستی شکل می گیرد و در این راه هدفی به عنوان "ازدواج" دنبال می شود ....با احساسات شدید دو طرف همراه است که این احساسات نیز از ""انتخاب دوطرفه"" و حس ""مالکیت"" صورت می گیرد.
    بنابراین تاکید اصلی دو طرف(دختر و پسر) بیشتر بر روی نحوی ادامه رابطه است تا "" کیفیت"" ادامه رابطه.
    به صورتی که هر دو طرف فکر می کنند به هر قیمتی که شده است باید رابطه را ادامه داده و به اخر رسانند و در غیر این صورت ""عذاب وجدان"" انان را فرا می گیرد.
    .............................
    در مورد گزینه دوم (2)>>باید بگویم::: شما با توجه به توضیحاتی که دادید پیش فرض ها و شرایط و ملاک هایی را برای ازدواج یکدیگر تعیین ننمودید.... و تنها تکیه را بر """تلاش"" یکدیگر کرده اید که این خود ""انگیزه"" اصلی ادامه راه است ولی ""کافی"" نیست چون تلاش بیهوده مساویست با ""درجازدن"". که همین درجازدن یعنی ""یک نواخت"" بودن و یک نواخت بودن یعنی ""عدم انگیزه" لازم برای ""تلاش"".
    شما باید در ابتدا حداقل شرایط را رعایت می کردید....بر فرض شرط باید این بود که مثلا:: آقا یک کار ثابت داشته باشند و حتما باید زمان رسیدن به این کار مشخص می شد... یعنی می فرمودید تا یک سال دیگر باید شرایط و کار محیا باشد وگرنه....رابطه ما صحیح نیست.
    همچنین آقا هم باید برای شما شروطی می گذاشتند....
    چرا تاکید بر شروط است؟؟ زیرا رسیدن و دست یابی به یکی از شرط ها(مثلا::کار..یا فارغ التحصلی) یعنی اولین جرقه برای ادامه رابطه و بر عهده گرفتن مسئولیت و متقابلا افزایش انگیزه.
    ........................................

    در مورد گزینه سوم(3) >>باید بگویم::با توجه به توضیحاتی که فرمودید...مشخص است میزان دیدار شما اندک بوده و معطوف به زمان و مکان خاص.....که این خود برای اشنایی و شناخت کافی نیست....چرا؟؟
    زیرا وقتی شما یکدیگر را به صورت اندک و با فاصله زمانی زیاد می بینید... مشخص است که هر یک از شما آن رفتار خوب و ایده ال را در لحظه دیدار نشان خواهد داد.
    نکته دوم اینکه....دوری و نزدیکی افراد بهم...به هیچ عنوان نمی توان نشانه فروکش شدن علاقه و هیجان و یا افزایش هر دوی آن باشد.
    چون کسی که دیگری را دوست دارد....دقت کنید منظورم دوست داشتن است نه عشق!!!... با دوری او پریشان نخواهد شد و زمام امور از دستش خارج نمی شود.
    ........................................

    اما بعد از توضیحات بالا.........باید برویم سر اصلی ترین موضوع و نکته بحث... یعنی مدیریت رابطه و نقش هر دو شما در آن.:::
    دوست گرامی در این لحظات تنها اقدام صحیح......آرام بودن و صبوریست.
    به صورتی که >>شما و آن آقا باید مهارت لازم را برای ادامه رابطه و کیفیت ان داشته باشید.
    این مهارت چگونه بدست می آید::::
    >>>طوری که>>>> شما هر دو باید به یک نقطه توافق در بیان دیدگاه ها و مشکلات برسید یعنی حتی برای دعوا کردن و مشاجره باید از قبل برنامه ریزی داشته باشید و اهداف را بیان کنید.
    مثلا::::همسر اینده شما همینک تماسی می گیرد و بعد از احوال پرسی می رود سر مسائل حاشیه ای و نمی توان علاقه خود را نشان دهد......حال وظیفه شما چیست؟؟
    ابتدا درک او و موقعیت....یعنی عدم گلایه و قور زدن...و سخن گفتن با لحنی خوشایند
    دوم:::بیان مشکلات و عقیده با لحنی مودبانه
    مثال::>اگر ار رفتار و نوع لحن ان ناراحت هستید.......بگویید::"" عزیزم می خواستم موضوعی را با شما مطرح کنم اگر اجاطه فرمایید...سپس با اشاره به نکات مثبت او...می روید سر نکات منفی...بر فرض خشمگینانه حرف می زند....بگویید عزیزم یادت هست ان موقع که با من با لحنی زیبا و خوب سخن می گفتی....(.حتما او خواهدگفت ""بله"").... ان وقت بگوید:: انقدر از گفته تو خوشحال شدم که می خواستم پرواز کنم....نمی دانی چقدر خوشگل حرف می زنی.
    .....................
    می بینید:::ما در مثال بالا دو مهارت آموختیم>>>یکی صبر و درک موقعیت و دیگری تکیه بر نکات مثبت همسر و انگیزه دادن و تقویت نکات مثبت او به صورت غیر مستقیم.
    ..................

    ولی نباید یک نکته را هم فراموش کرد....که معمولا آقایان در مقابله با مشکلات... چند صباحی ""جدی"" می شوند و این طبیعیست.... اما شما می توان با زیرکی خاص او را به قول معروف "اهل دل"" کنید.

    بازهم اگر سو.الی بود بفرمایید تا دوستان پاسخگو باشند

  7. 6 کاربر از پست مفید حسین پور تشکرکرده اند .

    حسین پور (جمعه 06 شهریور 88)

  8. #5
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,052
    امتیاز
    146,692
    سطح
    100
    Points: 146,692, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,653

    تشکرشده 35,974 در 7,400 پست

    Rep Power
    1091
    Array

    RE: مدیریت ارتباط

    اونچه منظور من از خودسازی بود ، در میان کلام نقاب عزیز نهفته است .
    دقت کنید هیچ آدمی نمی تواند ادعا کند که صد در صد خود را شناخته است ، چون موقعیتهای تجربه نشده زیادی پیش رو دارد که نمی داند در این موقعیتها چگونه است ، شما الآن در موقعیتی هستید که در هر روزش می توانید ویژگی ای در خود یا طرفتان بشناسید اگر توجه به خود و تحلیل رفتار و حالات و احساس را داشته باشید . مثلاً ، شما از دوستتان ناراحت شده ای ، بررسی می کنی که چرا ؟ مثلاً به خاطر این که تند با شما صحبت کرده ، حالات خود را بررسی می کنی ، و می گویی فهمیدم که اگر با فلان لحن با من صحبت شود فلان احساس را پیدا می کنم ( مثلاً احساس می کنم تحقیر شدم ) و این باعث ناراحتی من می شود ، و بعد در پی این می روی که در این مواقع باید چه کنم و این ناراحتی را برطرف کنم ؟؟ و..... با بررسی خود و این که چه چیزی شما را آرام و ناراحتی را برطرف می کند و .... در پیش گرفتن آن ،یعنی خود سازی .. ....
    نمونه ای را هم نقاب بیان کرد .

    ضمناً قبول کنید که اطلاعات کمی از کم و کیف رابطه خود داده اید ، با این وجود در کل به نظر من ، بنا به اطلاعاتی که داده اید ، نوعی خامی در این رابطه وجود دارد که با پخته کردن آن و به خصوص شناخت بیشتر ، می توان زمان را به درستی طی کرد .

    باز هم تاکید دارم که محدودیتها و دوریه دلتنگی دارد ، اما اگر واقعاً دوست داشتن مبتنی بر شناخت باشد ، سردی و بی میلی را در پی نخواهد داشت .
    البته این نظر بنده است .

    برای فهمیدن بهتر منظورم از خود شناسی ( با تحلیل رفتار ) و خودسازی به این لینک هم سری بزنی بد نیست .

    http://www.hamdardi.net/thread-7904-post-85556.html#pid85556



  9. 4 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (جمعه 06 شهریور 88)

  10. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 خرداد 00 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    محل سکونت
    سنندج
    نوشته ها
    2,798
    امتیاز
    71,961
    سطح
    100
    Points: 71,961, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran50000 Experience PointsSocialTagger First Class
    تشکرها
    9,001

    تشکرشده 10,163 در 2,191 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مدیریت ارتباط

    با سلام,

    بر نوشته های دوستان مهر تأیید میزنم,

    و در ادامه؛ از مقالات زیر استفاده کنید,

    دوران عقد و مدیریت رابطه

    نامزدی قانون های خودش را دارد

    شناخت برای ازدواج

  11. 2 کاربر از پست مفید keyvan تشکرکرده اند .

    keyvan (جمعه 06 شهریور 88)

  12. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 25 تیر 89 [ 01:21]
    تاریخ عضویت
    1387-9-28
    نوشته ها
    115
    امتیاز
    3,313
    سطح
    35
    Points: 3,313, Level: 35
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 37 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مدیریت ارتباط

    در ابتدا به نکته ای اشاره کنم..
    ما انسانها اگر در انجام کاری، تصمیم شخصی رو هم دخیل کنیم مطمئنن به اون پایبند(تر) خواهیم بود و انجام اون بار سختی کمتری برامون خواهد داشت و لی وقتی کاری انجام شه و اتقاقی بیفته که در کنترل خودمون نباشه، مطمئنن اذیت میکنه...
    حال موضوع شما... بنده به نوعی درک میکنم مشکل شما رو.. رابطه هست، صحبت هست.. این صحبت ها حس نیاز بیشتر رو به طور طبیعی بوجود میاره ولی، امکان رسیدن به مسائل بیشتر نیست.. این خستگی و احساس تکراری شدن رو بوجود میاره.. از سمت دیگه مسائل اعتقادی ما که درست هم هستن، بهمون اجازه نمیدن در دوران آشنایی رابطه از حدی فراتر بره..
    بنده فکر میکنم این مشکل، بجا اینکه خودش شما و رابطتون رو محدود کنه، سعی کنید با اختیار کامل و توافق هر 2تون، رابطه کم باشه.. اگه الان روزی صحبت میکنید و ممکنه 3 روز هم صحبتی نباشه، سعی کنید با یک برنامه ریزی با اختیار خودتون کمتر ببینید و صحبت کنید و این از روی اجبار نیاشه.. مثلا خودتون بخواید همدیگر رو هفته ای یکبار ببنید یا خودتون تصمیم بگیرید 3 روزی یکبار صحبت 1 ساعته داشته باشید و ... . اینا مثل بود و بسته به شرایط شما، خودتون تصمیمی میگیرد...
    اونچه اینکار رو متفاوت میکنه با شرایط قبل، این هستش که در شرایط قبل، هر 2تون در شرایطی که حس نیاز دارید میرید سمت طرف مقابل و لی این نیاز در حد صحبت و پرسیدن کارهای روزانه رفع میشه و باقیش میمونه و این مسائل دیگه ای رو بوجود میاره.. ولی در شرابطی که شما تصمیم گیرنده شدید برای اون کار، میدونید که الان نمیتونید به ایشون دسترسی داشته باشید.. میدونید که باید کنترل شده پیش برید و این در اندک زمان خیلی کمی، در دفعات اولیه کم کم شما رو عادت میده... ضمن اینکه وقتی زمان مقرر فرا رسید، میل تو اون 1 سال مسائل بیشتری برای ابراز دارید و بخاطر نموندن وقت خالی انتهای صحبتاتون، فکر چیزی برای گفتن نداریم و .... اذیتتون نمیکنه...

  13. کاربر روبرو از پست مفید mehrdad24 تشکرکرده است .

    mehrdad24 (جمعه 06 شهریور 88)

  14. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 فروردین 89 [ 02:32]
    تاریخ عضویت
    1388-6-05
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    2,593
    سطح
    30
    Points: 2,593, Level: 30
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مدیریت ارتباط

    سلام مجدد
    جا داره که از شما دوستان عزیز از صمیم قلب سپاسگذاری کنم که اینقدر جامع و کامل و دلسوزانه به من پاسخ دادید.
    ارسال های شما رو چندین بار خوندم ، کاملا درست و منطقی بودند.
    من خودم خامی رو در این رابطه احساس می کنم ولی روش های به کمال رسوندن این ارتباط رو نمیدونم .انشاالله با عمل کردن به راهکارهایی که شما ارائه دادید کم کم به سمت و سوی خوبی سوقش میدم.

    در مورد شرایط گذاشتن که نقاب عزیز مطرح کردن باید بگم که انجام شده. یعنی انشاالله کار ایشون تا زمستان امسال قطعی می شه( قراره که استخدام رسمی بشن). البته تا چند وقت پیش یه کار موقتی داشتن که به هم خورد و این تو روحیشون تاثیر بدی گذاشت.
    باقی شرایط هم که فکر می کنم بعدا ها در جلسات خواستگاری رسمی باید مطرح بشه... چون هنوز اقدام کاملا رسمی از طرف خانواده ها صورت نگرفته و فقط یک بار همراه مادرشون به منزل ما اومدند.( منظورم خواستگاری رسمی با حضور مادر و پدرهامون است).
    .................................................. .....
    نکته ای در مورد جرقه ی ارتباط ما مطرح شده بود . ما توی کارگاه های روانشناسی با هم آشنا شدیم. حدود 3 ماه با هم همکلاسی بودیم و در مورد خیلی از مسائل با هم بحث کردیم. در محیطی کاملا دوستانه . گاهی با هم دعوا کردیم و گاهی هم همدیگه رو تایید کردیم. شاید براتون جالب باشه که بدونید ایشون به هیچ وجه قصد ازدواج نداشته. یعنی کسانی که اطراف ما بودند و تشابهات فکری و جهت ذهنی مشترک ما رو می دیدند بهشون گفته بودند که من مورد مناسبی برای ازدواج با ایشون هستم ولی اون اصلا نپذیرفته بود....تا اینکه 2 هفته به مسافرت می ره و از من و کلاس و ....دور می شه. بعد تو خلوت خودش که فکر می کنه میبینه که واقعا نمیشه این همه تناسب و نقاط مشترک رو نادیده گرفت و با هزار ترس و لرز به من این پیشنهاد رو میده.
    ما از نظر خانوادگی ، مذهبی و اعتقادی، ظاهری، تحصیلی، مالی، سیاسی و از خیلی جهات دیگه با هم تناسب داریم و این موضوع رو هم در زمانی که با هم همکلاس بودیم و هم در این مدت 6 ماهه به خوبی متوجه شدیم.

    باز هم از لطف و راهنمایی شما دوستان نهایت سپاس رو دارم و شما رو از ادامه این روند مطلع می کنم .


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 13 اسفند 92, 10:36
  2. موفقیت از آن كسانی است كه ذهنیت موفق دارند
    توسط ani در انجمن موفقیت و شادی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 24 آبان 88, 18:19

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:55 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.