دوستان عزیز 2 سال از ازدواجم میگزره و شوهرم به قدری دروغ میگه که برام غیر قابل تحمله. سر هر چیزی حتی مسائل کوچیک و بی اهمیت دروغ میگه و پنهان کاری میکنه مسائلی که حقیقت و دروغش هیچ اهمیتی نداره. البته این رو هم بگم که فقط به من دروغ نمیگه بلکه با همه حتی پدر و مادرش هم همین برخورد رو داره. البته من احساس می کنم این موضوع به این علته که دوست داره همیشه مرموز باشه و هیچکس ندونه دقیقا کجاست و چیکار میکنه و کجا قراره بره و... این پنهان کاریها و دروغهاش باعث شده تازگیها خیلی شکاک بشم. چون میگه یه جاییه بعد میفهمم جای دیگه بوده احساس می کنم می تونه بهم خیانت کنه یا کارهاییو بکنه که من باهاش مخالفت کردم. به هر حال اینکه رو راست نیست مشکلات زیادیو توی زندگیمون بوجود آورده و با اینکه مطمئنم منو عاشقانه دوست داره و هر کاری برام میکنه نسبت بهش بی اعتماد شدم. به همه حرفهایی که می زنه و چیزهاییکه از قبل برام تعریف کرده مشکوک شدم و دیگه نمیتونم رو سرش قسم بخورم..... کمکم کنید و بگید چیکار کنم که دست از دروغگویی برداره.
علاقه مندی ها (Bookmarks)