موضوع: ازدواج با خواهر دوست دخترم

[align=justify]حدود 5 سال پیش تصادفی با دختری آشنا شدم, خیلی زود به این نتیجه رسیدیم که برای ازدواج مناسب یکدیگر نیستیم.(سن, روابط اجتماعی, افق . . . . ) اما به رابطه دوستیمون ادامه دادیم. اون کسی بود که رابطه متعارف و محدود با جنس مخالف رو دوست داشت و به اکثر پیشنهادها پاسخ مثبت میداد که اینهم منو آزار میداد, اما من رابطه با بیش از یک نفر از جنس مخالف رو نه دوست داشتم و نه یک رابطه رو محدود میخواستم. در عین حال این رابطه بصورت پریودیک و با افت و خیز ادامه پیدا کرده تا الان که احساس میکنم خواهرش برای ازدواج با من میتونه کیس مناسبی باشه. الان خودش و خواهرش پذیرفتند, ولی نگرانم.
آیا در آینده مشکلی نخواهد داشت ؟ یعنی یک زن میتونه بپذیره که شوهرش قبلا با خواهرش رابطه داشته ؟ یا فرزند میتونه بپذیره که خالش شروع ارتباط پدر و مادرش بوده ؟ و حتی خود این دختر بعدا معترض به شوهر یا خواهرش نمیشه ؟ یا خیلی حساس , نگران از ارتباط مجدد اونها و . . . .
و یا همین خواهر بزرگتر بعدا گله مند از جواب مثبت خواهرش با دوست پسرش نخواهد شد و مدعی عشق و علاقه و . . . ؟[/align]

آقا کارهای شرعی هیچ مشکلی نداره
اما.......شما همچی رو با هم قاطی کرده اید .
حالا مطمئنید که حتما همین خواهر رو میخواهید و خواهر دیگه رو نمخواهید؟

سلام دادا
خیلی مراقب باش و تعقل کن

از اين عشق حذر كن
لحظه اي چند بر اين آب نظر كن
آب، آيينه عشق گذران است
تو كه امروز نگاهت به نگاهي نگران است،
باش فردا كه دلت با دگران است

سلام
به نظر بنده
يك ازدواج موفق
يك مادر خانواده براي پسر از مراسمات يك دختر را گلچين مي‌كند يا پسر يا دختر در دانشگاه و محل كار يا هر جاي ديگر همديگر را مي‌بينند شايد هم با حيا دو كلمه با هم صحبت كنند ولي به بزرگترها ارجاع مي‌شود اگر اين سنت رعايت نشد
پس پرده حيا دريده شده و آن دختر و پسر خارج از سنت الهي مي‌خواهند رابطه داشته باشند كه سالي كه نكوست از بهارش پيداست
خانوادهها با همديگر صحبت مي‌كنند
مراسمي برگزار مي‌شود و همه خوشحال و شاد در آن مراسم شركت مي‌كنند
پس مراسم آنقدر رابط با هم داشته باشيد
ولي ديگر كسي از نظر شرع اين رابطها را ناگوار نمي‌شمارد
ولي اگر خارج از اينها باشد
نمي‌دانم شما دختر و پسرها راه درست را نمي‌پيماييد
و به آينده خودتان و خانوادههاي محترمتان لگد مي‌زنيد
ببخشيد كه تند رفتم ولي بايد يك نفر شما را متوجه كارهايش مي‌كرد
برادرتان مهدي وم

در يك كلام
اين كار رو نكن


سربلند و پيروز با شي