موضوع: خواستگار طلبه

سلام خدمت دوستان
درمورد مسئله ای نیاز به راهنمایی و مشورت و کمک داشتم،ممنون میشم اگر دوستان و مشاوران محترم راهنمایی کنن.
بنده دختری 21 ساله هستم و دانشجوی ترم 6 مهندسی و همچنین حوزه ی دانشگاهی هم درس میخونم.اخیرا یه خواستگار طلبه که از اقوام دور هستن برای بنده اومده.یک جلسه باهم صحبت کردیم،از لحاظ کلیات خیلی بهم شبیه هستیم.خودم معقتد و مقید هستم اما تاحالا به این فکر نکرده بودم که با طلبه ازدواج کنم البته مخالف هم نبودم.
تو اینترنت زیاد سرچ کردم و مزایا و محدودیت های زندگی با طلبه هارو خوندم اما الآن یکم تردید دارم.همش فکرهای مختلف میاد تو ذهنم،میگم نکنه فلان حرفش دروغ دربیاد،نکنه بعدا زیر حرفش بزنه و از صبح تا شب ذهنم درگیره!
محل زندگی هامون هم دوره از هم و در 2 شهر متفاوت هستیم و احتمالا اگر ازدواج کنیم من به شهر ایشون میرم.ذهنم دچار دوگانگی شده از طرفی خوشحالم که کسی اومده خواستگاریم که با معیارهام جوره و از طرفی هم نگرانم که نکنه اونجور که فکر میکنم نباشه!
نمیدونم چه جوری باید امتحانش کنم تا ببینم راست گفته یانه!نمیدونم چه سوالاتی و چه جوری باید بپرسم!
اصلا قصد جسارت به طلبه ها و افراد خاصی رو ندارم اما خانواده من از لحاظ خواستگار دروغگو یکبار ضربه خورده و من نمیخوام این اتفاق دوباره تکرار شه،مخصوصا اینکه چون از خانوادم دور میشم اگر یه وقت خدایی نکرده حرفاش دروغ هم باشه دیگه همه چی برام سخت میشه!
از دوستان مطلع خواهش میکنم که کمک کنن و راهنماییم کنن تا بهتر بتونم تصمیم بگیرم و ذهنم رو آروم کنم.
اگر برای پاسخگویی به اطلاعات بیشتری نیازه بگید تا جواب بدم.
پیشاپیش از همگی ممنونم

سلام
بهتره باهم زياد حرف بزنيد و اخلاق هاش رو بدوني تو اينترنت درباره صداقت و روش هاي تشخيص صداقت سرچ كن از پدرت بخواه بيشتر باهاش حرف بزنه چون مرده و مرد ها رو خوب ميتونه ارزيابي كنه
خواستگار محترم چند ساله هستند؟

متولد 67 هستن

نوشته اصلی توسط گل نرگسی

سلام خدمت دوستان
درمورد مسئله ای نیاز به راهنمایی و مشورت و کمک داشتم،ممنون میشم اگر دوستان و مشاوران محترم راهنمایی کنن.
بنده دختری 21 ساله هستم و دانشجوی ترم 6 مهندسی و همچنین حوزه ی دانشگاهی هم درس میخونم.اخیرا یه خواستگار طلبه که از اقوام دور هستن برای بنده اومده.یک جلسه باهم صحبت کردیم،از لحاظ کلیات خیلی بهم شبیه هستیم.خودم معقتد و مقید هستم اما تاحالا به این فکر نکرده بودم که با طلبه ازدواج کنم البته مخالف هم نبودم.
تو اینترنت زیاد سرچ کردم و مزایا و محدودیت های زندگی با طلبه هارو خوندم اما الآن یکم تردید دارم.همش فکرهای مختلف میاد تو ذهنم،میگم نکنه فلان حرفش دروغ دربیاد،نکنه بعدا زیر حرفش بزنه و از صبح تا شب ذهنم درگیره!
محل زندگی هامون هم دوره از هم و در 2 شهر متفاوت هستیم و احتمالا اگر ازدواج کنیم من به شهر ایشون میرم.ذهنم دچار دوگانگی شده از طرفی خوشحالم که کسی اومده خواستگاریم که با معیارهام جوره و از طرفی هم نگرانم که نکنه اونجور که فکر میکنم نباشه!
نمیدونم چه جوری باید امتحانش کنم تا ببینم راست گفته یانه!نمیدونم چه سوالاتی و چه جوری باید بپرسم!
اصلا قصد جسارت به طلبه ها و افراد خاصی رو ندارم اما خانواده من از لحاظ خواستگار دروغگو یکبار ضربه خورده و من نمیخوام این اتفاق دوباره تکرار شه،مخصوصا اینکه چون از خانوادم دور میشم اگر یه وقت خدایی نکرده حرفاش دروغ هم باشه دیگه همه چی برام سخت میشه!
از دوستان مطلع خواهش میکنم که کمک کنن و راهنماییم کنن تا بهتر بتونم تصمیم بگیرم و ذهنم رو آروم کنم.
اگر برای پاسخگویی به اطلاعات بیشتری نیازه بگید تا جواب بدم.
پیشاپیش از همگی ممنونم

سلام
شما یه سری اخلاق از ایشون دیدین که راضی کننده بوده ولی از طرفی چیزهایی در اینترنت و خانواده دیدین که شماره به تردید انداخته. باز هم این چیزهای بد رو فعلا از خودشون ندیدین و فقط ذهنی بوده. پس تا اینجا ایشون خوش درخشیدن...
اگه احساس رو کنار بذارید و طبق گفته کاربرقبلی، جلسات بیشتری با ایشون سپری کنید، مطمئنا اخلاقشون میاد دستتون...

شما تا الان چه سوالاتی ازشون پرسیدید؟
میتونم بپرسم معیارهاتون چیا هستن؟
چه چیزهایی رو برای خودتون محدودیت میدونید؟
از کدوم ویژگی ها خوشتون اومد؟
فکر میکنید میتونید بهشون تکیه کنید؟
نظر پدر یا برادرتون در مورد ایشون چی بوده؟ درمورد خانوادشون چطور؟ (اصلا ملاک نظر، طلبه بودن ایشون نیست)
تردیدتون بخاطر احتمالیه که به دروغ بودن حرفاشون دادید یا بخاطر اینه که کلا زندگی با یک طلبه براتون دور از ذهن بوده؟
اگه حرفاشون راست باشه، بازم مشکل خاصی با زندگی با یک طلبه و این شیوه زندگی دارید؟(مثلا نوع ازدواج تا نوع پوشش خانوادگی و ... )
نظر بعضی دوستان و همکلاسی ها براتون خیلی مهمه؟

با سلام
شما 3 مسئله مجزا را باید درنظر بگیرید
*اول، ایشوت خواستگاری هستند مانند بقیه خواستگارها. ببینید تاسب های لازم رو با هم دارید؟ با هم تفاهم دارید؟
* دوم اینکه از دو محیط دور و طبیعتا متفاوت هستید. مشکلات این قبیل ازدواج ها رو هم باید در نظر بگیرید. دوری از خانواده، نبود حمایت های آنان و دلتنگی هائی که طبیعی هم هستند. از همه مهم تر آداب و رسوم متفاوت و ...
* سوم شرایط خاص همسر طلبه بودن. بهتره در این مورد هم کامل تحقیق کنید. همسر طلبه بودن محدودیت های خودش رو داره. دیگه داشتن حجاب شرعی براتون کافی نخواهد بود. حتما باید چادری باشید. مسائل دیگری هم هستند که باید درنظر بگیرید.

دروغگو بودن هم ربطی به لباس و شغل افراد نداره. به به کسی بیجا اعتماد کنید نه بی دلیل شک داشته باشید. البته در دوره ای که ما زندگی می کنیم و در جامعه ما متاسفانه باید بنا رو بر احتیاط گذاشت و بدون تحقیقات کامل به کسی اعتماد نکرد. بعد از تحقیقات حتی بهترین تحقیقات نتیجه قطعی نیست و نمیشه اعتماد کامل داشت. باید در شرایط ازدواج مانند مهریه، حق مسکن، حق ادامه تحصیل و نظایر آن محکم کاری کرد.
امام هادی‏ - علیه السلام - فرمود: هرگاه روزگاری بود كه عدالت در آن بر ستم غالب باشد، حرام است كه به كسی گمان بد بری مگر این كه بدی او بر تو معلوم شود و هرگاه روزگاری بود كه در آن ظلم و ستم بر عدل و دادگری غالب باشد، هیچ كس نباید به كسی گمان نیك برد، مگر این كه خوبی او بر وی معلوم شود.

امام علی‏ - علیه السلام - فرمود: هرگاه درستی و پاكی بر روزگار و مردمش حكمفرما شد، اگر كسی به دیگری بی‏ آنكه گناهی از او آشكار شود گمان بد برد ستم كرده است و هرگاه فساد و ناراستی بر روزگار و مردم آن چیره شد، اگر كسی به دیگری گمان نیك برد و خوشبین باشد هلاک و نابود می شود.



موفق باشید

پاسخ به ramin231
پاسخ سوالاتی که پرسیدین:
1.سوالاتی که ازشون پرسیدم در مورد عقایدشون،شغل،تحصیلات،رفت و آمدهای دوستانه و فامیلی،گردش،رفتار با همسر،اخلاقیاتشون،مراسماتی که حضور پیدا میکنن،لباسشون،مراسم عروسی،...بود
2.معیارام اینه که فرد به واجبات پایبند باشه و محرمات رو انجام نده(درچارچوب دین باشه)،اخلاق برام خیلی مهمه،روابط اجتماعی،خانواده،رفتار،...
3.محدودیت نمیدونم(هرچقدر فکر کردم به جای محدودیت چه کلمه ای بذارم که منظورم رو برسونه چیزی پیدا نکردم و مجبور شدم از کلمه محدودیت استفاده کنم)،خب یک طلبه مثل افراد عادی جامعه هرکاری رو نمیتونه انجام بده مثلا وقتی لباس تنشه هر حرفی رو نمیتونه بزنه هرکاری رو نمیتونه بکنه و به طبع اون همسرش هم باید خیلی مراعات کنه.
4.از این ویژگی ها که عقایدشون مثل خودم بود یعنی تقریبا هرچی که مطرح شد ایشون با من هم عقیده بودن یعنی میپرسیدم جواب میدادن و میدیدم که با من یکیه(با اینکه از اقوام دور هستن اما هیچ شناختی از هم نداریم و این بار اول بود که من باهاشون هم کلام میشدم)از کلیات خوشم اومده.
5.اگر پای حرف هایی که زدن باشن بله میتونن تکیه گاه خوبی باشن.
6.نظر پدرم مساعد بوده و خانوادشون رو تایید کردن.
7.تردیدم به خاطر اینه که میگم نکنه یه وقت دروغی گفته باشه،از طرفی هم از خودم میترسم که نکنه یه وقت جا بزنم.
8.اگر حرفاشون حقیقت باشه هیچ مشکلی ندارم و کاملا می پذیرم.
9.نظر دوستانم برام محترمه اما اگر تصمیمی بگیرم که بدونم درسته و بافکر اون تصمیم رو گرفتم نظر بقیه تاثیری نخواهد داشت.آدمی نیستم که با نظر بقیه زندگی کنم(این حرفم منافاتی با مشورت کردن نداره)

نوشته اصلی توسط گل نرگسی

پاسخ به ramin231
پاسخ سوالاتی که پرسیدین:
1.سوالاتی که ازشون پرسیدم در مورد عقایدشون،شغل،تحصیلات،رفت و آمدهای دوستانه و فامیلی،گردش،رفتار با همسر،اخلاقیاتشون،مراسماتی که حضور پیدا میکنن،لباسشون،مراسم عروسی،...بود
2.معیارام اینه که فرد به واجبات پایبند باشه و محرمات رو انجام نده(درچارچوب دین باشه)،اخلاق برام خیلی مهمه،روابط اجتماعی،خانواده،رفتار،...
3.محدودیت نمیدونم(هرچقدر فکر کردم به جای محدودیت چه کلمه ای بذارم که منظورم رو برسونه چیزی پیدا نکردم و مجبور شدم از کلمه محدودیت استفاده کنم)،خب یک طلبه مثل افراد عادی جامعه هرکاری رو نمیتونه انجام بده مثلا وقتی لباس تنشه هر حرفی رو نمیتونه بزنه هرکاری رو نمیتونه بکنه و به طبع اون همسرش هم باید خیلی مراعات کنه.
4.از این ویژگی ها که عقایدشون مثل خودم بود یعنی تقریبا هرچی که مطرح شد ایشون با من هم عقیده بودن یعنی میپرسیدم جواب میدادن و میدیدم که با من یکیه(با اینکه از اقوام دور هستن اما هیچ شناختی از هم نداریم و این بار اول بود که من باهاشون هم کلام میشدم)از کلیات خوشم اومده.
5.اگر پای حرف هایی که زدن باشن بله میتونن تکیه گاه خوبی باشن.
6.نظر پدرم مساعد بوده و خانوادشون رو تایید کردن.
7.تردیدم به خاطر اینه که میگم نکنه یه وقت دروغی گفته باشه،از طرفی هم از خودم میترسم که نکنه یه وقت جا بزنم.
8.اگر حرفاشون حقیقت باشه هیچ مشکلی ندارم و کاملا می پذیرم.
9.نظر دوستانم برام محترمه اما اگر تصمیمی بگیرم که بدونم درسته و بافکر اون تصمیم رو گرفتم نظر بقیه تاثیری نخواهد داشت.آدمی نیستم که با نظر بقیه زندگی کنم(این حرفم منافاتی با مشورت کردن نداره)

با معیارهایی که فرمودین و رفتار هایی که مشاهده کردین، پس گزینه خوبی دارین.
این تردید و نگرانی کاملا طبیعیه ... بازم میگم میشه با جلسات بیشتر و مشاهده رفتارهاشون بهتر به شناخت نسبی برسید.
از طرفی باید قبول کنید حتما اختلاف نظرهایی در زندگی به وجود خواهد اومد اما نه به اون شدتی که یکی از طرفین دروغگو خطاب بشه.. این بحثش جداست.
از آشنایان بنده با یک طلبه ازدواج کردن، معیارهاشون به هم نزدیک بود... الان فرزند دارن و آرامش در زندگیشون وجود داره.
اگه شناختتون با تحقیقات و مشاهده شخصی به حد خوبی رسید، به خدا توکل کنید و زندگی رو شروع کنید اما اگه این شناخت راضی کننده نبود، میتونید هردو چند جلسه با مشاور مشورت کنید...

در خواستگارى ها هيچ وقت به صحبت هاى ردو بدل شده اكتفا نكنيد و بر اساس اونها تصميم نگيريد.
همه انسان ها ميدونن كه رفتار درست چيه و معمولا در خواستگارى ها از درست ها صحبت ميكنن. به خصوص اگر از يك طيف جامعه باشيد تمام پاسخ هايى كه به سوالات داده ميشه كاملا قابل پيش بينى هستن. شايد افراد واقعا در ته دلشون به دنبال ايجاد همون ايده آل ها باشن ولى در نهايت يك سرى مسايل مانع از عملكرد درست ميشه. مثلا فرد، ايده آلش اينه كه هر روز صبح براى شادابى و سالمتى جسميش دوش بگيره ولى چون سخت از خواب بيدار ميشه نميتونه هيچ وقت به اين هدفش برسه! ولى با بيان اين جمله كه هر روز دوش گرفتن خيلى خوب و عاليه، شما به صورت پيش فرض ايشون رو يك فرد بسيار ترتميز و خوشبو به حساب مياريد....

بنابراين براى تصميم گيرى بايد فقط به رفتارهاى ايشون توجه كنيد نه جواب سوالاتتون. مثلا اگه ميخوايد ميزان توجه ايشون به همسر رو بسنجيد بايد ببينيد كه به خونواده خودش چقدر توجه نشون ميده. اگر ميخوايد ببينيد در كار منزل همراهيتون ميكنه يا نه بايد ببينيد به مادر يا خواهرش چقدر و تو چه زمينه هايى كمك ميكنه.
به رفتارهاى پدرش در خانواده و نسبت به مادرش توجه كنيد. اينكه در خانواده شون مردسالارى يا زن سالارى رواج داشته؟ اينكه اولويت هاشون تا چه حد به خانواده برميگشته و حتى من به شما قول ميدم اينكه پدرشون تا چه حد به تعدد زوج اعتقاد داشته باشن روى پسر تاثير ميگذاره (هرچند كه در تمامى مسائل مخالف سرسخت پدر باشن!) چون پسرها به خوبى از پدرشون الگوبردارى ميكنن و شما آينده زندگى خودتون رو تا حد زيادى ميتونيد در زندگي والدينش ببينيد و هرچه شما از نظر اخلاقيات به مادر ايشون شباهت بيشترى داشته باشيد، سازگارى بهترى در آينده خواهيد داشت ...

در كل براى تصميم گيرى براى آينده فقط شرايط زندگى حال ايشون و رفتارهاشون رو بررسى كنيد و دنبال سوال و جواب هاى تكرارى نباشيد.

سلام

من دو تا راه حل بهتون پیشنهاد میدم.. امیدوارم براتون مفید باشه

اول اینکه ترسهائی که از رابطه قبلی در ذهنتون مونده رو بذارید کنار و این خواستگارو جداگانه آنالیز کنید و ترسهائی که فک میکنید روش خیلی حساس هستینو رو کاغذ بنویسید تا ذهنتون خالی بشه و زمانیکه این سوالهارو از خواستگار میپرسید رو کاغذ جلوی ترسهاتون بنویسید
و بعدا بخونید و سبک سنگین کنید..اینجا هم میتونید بنویسید تا دوستان کمکتون کنند

دومی هم اینه که دو تا خانم پیدا کنید همسرشون طلبه یا آخوند باشن و ازشون در مورد شرایط و سختیهای ازدواج و زندگی باهاشونو براتون شرح بدهند ..شاید چیزهایی باشه که شما اصلا فکرش نمیکردید و باهاش به مشکل برمیخورید

موفق باشید

نوشته اصلی توسط Ye_Doost

با سلام
شما 3 مسئله مجزا را باید درنظر بگیرید
*اول، ایشوت خواستگاری هستند مانند بقیه خواستگارها. ببینید تاسب های لازم رو با هم دارید؟ با هم تفاهم دارید؟
* دوم اینکه از دو محیط دور و طبیعتا متفاوت هستید. مشکلات این قبیل ازدواج ها رو هم باید در نظر بگیرید. دوری از خانواده، نبود حمایت های آنان و دلتنگی هائی که طبیعی هم هستند. از همه مهم تر آداب و رسوم متفاوت و ...
* سوم شرایط خاص همسر طلبه بودن. بهتره در این مورد هم کامل تحقیق کنید. همسر طلبه بودن محدودیت های خودش رو داره. دیگه داشتن حجاب شرعی براتون کافی نخواهد بود. حتما باید چادری باشید. مسائل دیگری هم هستند که باید درنظر بگیرید.

دروغگو بودن هم ربطی به لباس و شغل افراد نداره. به به کسی بیجا اعتماد کنید نه بی دلیل شک داشته باشید. البته در دوره ای که ما زندگی می کنیم و در جامعه ما متاسفانه باید بنا رو بر احتیاط گذاشت و بدون تحقیقات کامل به کسی اعتماد نکرد. بعد از تحقیقات حتی بهترین تحقیقات نتیجه قطعی نیست و نمیشه اعتماد کامل داشت. باید در شرایط ازدواج مانند مهریه، حق مسکن، حق ادامه تحصیل و نظایر آن محکم کاری کرد.
امام هادی‏ - علیه السلام - فرمود: هرگاه روزگاری بود كه عدالت در آن بر ستم غالب باشد، حرام است كه به كسی گمان بد بری مگر این كه بدی او بر تو معلوم شود و هرگاه روزگاری بود كه در آن ظلم و ستم بر عدل و دادگری غالب باشد، هیچ كس نباید به كسی گمان نیك برد، مگر این كه خوبی او بر وی معلوم شود.

امام علی‏ - علیه السلام - فرمود: هرگاه درستی و پاكی بر روزگار و مردمش حكمفرما شد، اگر كسی به دیگری بی‏ آنكه گناهی از او آشكار شود گمان بد برد ستم كرده است و هرگاه فساد و ناراستی بر روزگار و مردم آن چیره شد، اگر كسی به دیگری گمان نیك برد و خوشبین باشد هلاک و نابود می شود.



موفق باشید

درسته برای دو شهر متفاوت هستیم اما از یک قومیت هستیم و تفاوت رسومی نداریم اما مشکلات دوری،دلتنگی و... وجود داره.
از لحاظ حجاب کامل مشکلی نیست وحجاب کامل رو دارم.این چند روز در باره زندگی با طلبه ها زیاد مطلب خوندم و با افراد مطلع هم صحبت کردم.اگر شما مقاله یا کتابی میشناسید ممنون میشم معرفی کنید.
چون تا حالا باهاشون هم کلام نشده بودم و آشنایی نداشتم چیز بدی ندیدم و از اطرافیان هم که پرسیدم ایشون رو تایید کردن

- - - Updated - - -

در پاسخ به shayeste
ممنون از توضیحاتتون.
حرف هایی که گفتید کاملا درسته اما من چطور میتونم رفتار پدر و مادرشون باهم رو بفهمم؟نمیتونم برم خونشون ببینم چه جورین که از طرفی توی جمع هم مراعات میکنن و خوب رفتار میکنن!
همین که نمیتونم و نمیدونم چه جوری باید جلو برم و بشناسم سختش کرده و مضطربم.