به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 30
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 04 مهر 88 [ 08:50]
    تاریخ عضویت
    1387-12-26
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    3,770
    سطح
    38
    Points: 3,770, Level: 38
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 16 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array

    شوهر اخمو و بي حوصله ...

    سلام دوستان
    من با اين شوهر اخمو و كسلم چيكار كنم؟‌!!!!
    من در دوران نامزدي به سر مي برم.البته هميشه با هم هستيم.نامزدم بيشتر اوقات تو فكره و اخمو هست.گاهي روحيه اش خوبه.اكثرا يا داره حساب كتاب مي كنه يا تو فكره.با اينكه هم سنيم ولي اصلا مثل جوونا نيست !!!
    البته اينم بگم كه كارش خيلي سنگين و بزرگه.ولي خب آخه گناه من چيه.حوصلمو سر مي بره.اصلا موقع حرف زدن انگار دهنشو به زور باز مي كنه.البته گاهي خوبه ها.مي گه مي خنده ولي زود گذره.گاهي به اونايي كه با شوهرشون حرف ميزنن و مي خندن حسوديم مي شه.حرف هاي خنده دار هم كه مي زنم ممكنه فقط يه لبخند بزنه.اصلا سرحال نيست.واقعا گاهي حوصله شو ندارم.حتي حوصله محبت كردن بهش رو ندارم.
    البته نامزدم در كل آدم خوبيه.ولي اين اخلاقش منو كلافه مي كنه طوري كه با اينكه عروسيمون نزديكه ولي گاهي اصلا دوست ندارم بريم خونه خودمون .
    مثلا ديروز با مامانم بيرون بودم اتفاقي تو خيابون ديدمش ،‌من با ذوق گفتم سلام چطوري ... با يه حال گرفته بدون لبخند گفت سلام !
    ميرم دفتر كار دارم....
    اصلا كلا روحيه منو هم خراب مي كنه.تو كل بيرون فكرم مشغول بود كه يعني چي شده.از من ناراحته؟مشكلي پيش اومده ...هزار فكر كردم تا برگرديم خونه.
    غروب با هم رفتيم يه دور كوچيك با ماشين بزنيم گفتم چيزي شده گفت نه.گفتم آخه ناراحتي گفت نه ...همينطوري.موضوع كاريه
    در كل اصلا طوري نيست كه آدم باهاش حرف بزنه.من اصلا باهاش ديگه حرف خاصي نمي زنم.همين حرفهاي روزمره.بيشتر با دوستام و مامانم اينا حرف مي زنم.
    گاهي حوصلش رو هم ندارم.
    البته اينم بگم هميشه اينطور نيستا.ولي حالي به حاليه.مثلا از سر كار مياد تحويل ميگيره.يه ربع بعد تحويل نمي گيره !!!دوباره نيم ساعت بعد خوب مي شه.
    اصلا فكر ميك نم همفكر هم نيستيم و گاهي هم پشيمون مي شم.دلم مي خواست با نامزدم دوست باشم و بهترين لحظه هاي زندگي رو با هم بگذرويم.ولي تا اينجا كه تو اين 4 ماه خوشگذراني خاصي نداشتيم يه زندگي روزمره مسخره.
    صبح مي ره سر كار.من مي رم دفترش كه كاراشو انجام بدم.عصر مياد دفتر.با هم برميگرديم خونه ما.تو خونه ميشينيم .من با مامانم اينا حرف مي زنم اونم با ماشين حساب و دفتر كتاب.يا تلوزيون و يا صحبت با بابام
    شب هم مي خوابيم.گاهي شبا رابطه اي هم هست.گاهي هم حتي يدونه بوسمم هم نمي كنه!!بدون اينكه بگه بيا بخوابيم ميره مي خوابه.يهو ميبينم بلند مي شه ميگه شب بخير من رفتم بخوابم.در حالي كه صد بار بهش گفتم من دوست دارم زن و شوهرها با هم به رخت خواب برن.اونم هميشه مي گه حالا كه خونه خودمون نيستيم.
    البته اينم بگم كه خيلي ادعاي دوست داشتنش هم مي شه ها.مثلا اگه باهاش قهر كنم(كه كم پيش مياد)زود كم مياره و مياد منت كشي.يا اينكه خونه اي كه خريديم رو مي خواد به اسم من سند بزنه.
    ترو خدا راهنمايي كنين كه چه برخوردي داشته باشم بهتره.وقتي تو اون حاله محلش نذارم؟؟چيكار كنم؟
    رفتار درست چيه؟چطوري اونم تبديل به يه فرد سرحال كنم؟؟

    البته اگه بقيه پست هاي منو هم خونده باشين بيشتر با زندگيم آشنا ميشين

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 تیر 88 [ 06:33]
    تاریخ عضویت
    1388-1-15
    نوشته ها
    114
    امتیاز
    3,182
    سطح
    34
    Points: 3,182, Level: 34
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    53

    تشکرشده 55 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: شوهر اخمو و بي حوصله ...

    نگار عزیز
    خیلی خوبه که تو همیشه سر حالی وخندان
    عزیزم از چی ناراحتی؟زندگییت را خراب نکن .حرمتها را نشکن.بزار همیشه برایش تازه گی داشته باشی.اینها که مسئله ای نیست که به خاطرش خودت وهمسرت را نا راحت میکنی.
    عزیزم ااینم باید در نظر بگیری که همسرت تمام هزینه های زندگی{خریدن خانه.عروسیو..............} فکرش را مشغول و خسته می کند.
    سعی کن محبتت را بیشتر کنی .تا اون هم روحیه ی شاد تر پیدا کند

  3. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 27 شهریور 89 [ 17:39]
    تاریخ عضویت
    1387-8-24
    نوشته ها
    1,569
    امتیاز
    8,965
    سطح
    63
    Points: 8,965, Level: 63
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    484

    تشکرشده 502 در 230 پست

    Rep Power
    172
    Array

    RE: شوهر اخمو و بي حوصله ...

    چقدر مردها از انسانیت فاصله می گیرند. خب گناه همسرش چیه که اون باید برای خرید خونه، خرج عروسی و... هزاران مشکل رو تحمل کنه! می خواست زن نگیره. زن می گیری باید روحیش رو حفظ کنی. بوسش کنی. نازش کنی. واسش کادو بخری. حتی اگه زیر بار فشار کاری و روحی استخونهات داره خورد می شهً!!!!

  4. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 03 اردیبهشت 88 [ 11:52]
    تاریخ عضویت
    1387-12-02
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    3,822
    سطح
    39
    Points: 3,822, Level: 39
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: شوهر اخمو و بي حوصله ...

    نگار جون باید تاپیکه قبلتونو ادامه می دادی
    اما جسارتا فکر می کنم شما بیشتر دنبال سوژه از همسرت هستی تا اینکه به حرفهای بچه ها در تاپیکه قبلت گوش بدی...

  5. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 04 مهر 88 [ 08:50]
    تاریخ عضویت
    1387-12-26
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    3,770
    سطح
    38
    Points: 3,770, Level: 38
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 16 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: شوهر اخمو و بي حوصله ...

    من به حرف بچه ها گوش ميدم.
    من فقط به دنبال راهنمايي هستم نه چيز ديگه.

  6. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 03 بهمن 93 [ 17:37]
    تاریخ عضویت
    1387-3-22
    نوشته ها
    219
    امتیاز
    5,683
    سطح
    48
    Points: 5,683, Level: 48
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    82

    تشکرشده 83 در 46 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: شوهر اخمو و بي حوصله ...

    دوست عزیز سعی کن این رابطه دوستی رو تو شروع کنی خب هم تو حق داری و هم ایشون اما در این شرایط بهتره شما شرایط رو بیشتر درک کنی حداقل برای آرامش خودت.سعی کن تو بعضی از کارا ی مربوط به شغلش همراهیش کنی اینجوری بهش کمک می کنی که وقت آزاد بیشتری داشته باشه و هم اینکه بفهمه تو باهاش دوست هستی و می تونه باهات راحت باشه و هم تو فرصتی رو پیدا می کنی که حرفتو بهش بزنی یه جوری که احساس بدی پیدا نکنه.من پیشنهاد می کنم تاپیک مربوط به "del" رو با عنوان "موضوع مهمیه ..." بخونی به نظر من میتونه اینو به آدم یاد بده که شرایط رو به بهترین شکل میشه تغییر داد.

  7. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 04 مهر 88 [ 08:50]
    تاریخ عضویت
    1387-12-26
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    3,770
    سطح
    38
    Points: 3,770, Level: 38
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 16 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: شوهر اخمو و بي حوصله ...

    من از صبح تا عصر تو شركتش هستم و دارم بهش كمك مي كنم.اما دريغ از يك تشكر...

    تازه گاهي سرم داد هم مي زنه تو موضوعات كاري.كاملا فكر مي كنه من وظيفه دارم اونجا كار كنم.دليلش هم اين هست كه قبل از ازدواج اونجا كار مي كردم و از همين طريق آشنا شديم.
    ولي اونموقع من كارمند اونجا بودم و حقوق مي گرفتم.ولي الان چي؟الان اگه نخوام اينجا كار كنم انگار وظيفه مو انجام ندادم!!

  8. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 03 اردیبهشت 88 [ 11:52]
    تاریخ عضویت
    1387-12-02
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    3,822
    سطح
    39
    Points: 3,822, Level: 39
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: شوهر اخمو و بي حوصله ...

    نگار جون من قصد بدی نداشتم اما دوسته عزیز تو تاپیکه قبلت اگه دقت کنی من تجربه هایی که واقعا شبیه موضوع شما بود رو گفتم اما دلم می خواد اوضاع اونطور که می خوای باشه . به همسرت بیشتر محبت کن .خیلی از بچه ها تو تالار خیلی مشکلات بدتری دارن اما روحیشونو از دست ندادن. با روحیه و عشق ادامه بده.

  9. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 28 آذر 99 [ 01:10]
    تاریخ عضویت
    1387-2-31
    نوشته ها
    1,208
    امتیاز
    22,636
    سطح
    93
    Points: 22,636, Level: 93
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 714
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteranSocial10000 Experience Points
    تشکرها
    6,336

    تشکرشده 3,618 در 912 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    141
    Array

    RE: شوهر اخمو و بي حوصله ...

    دوست خوبم خیلی بابت این موضوع ناراحت نباش و سخت نگیر. تو و همسرت چون اکثر مواقع در کنار هم هستید و موضوع دیگه اینکه شما چون نامزد هستید توقع بیشتری از ذوق و عشق و محبت دارید و این رو من کاملا به شما حق میدم و درکتون میکنم. ما زنها احساس میکنیم _ البته بیشتر این احساس ها برای دوران نامزدی هست، و انسان بعد از ازدواج یه کم عاقلانه تر احساس میکنه، یعنی با درک بیشتری هر چیزی رو و هر رفتاری رو احساس میکنه _ وقتی همسرمون بهمون ابراز علاقه میکنه و میگه که خیلی ما رو دوست داره باید هر روز و هر لحظه با دیدن عشقش یه چیزی مثل فیلما ذوق زده بشه و با نگاه های پر از عشق به چشمهای همسرش نگاه کنه و حتی دلش نخواد که برای یه لحظه از همسرش دل بکنه. هر خواسته ای رو که داشتیم، با این دید نگاه میکنیم که باید انجام بده اگه من رو دوست داره و میگه که خیلی عاشقه، اما به منطقی یا غیرمنطقی بودن خواستمون توجه نمی کنیم.
    می فهمم که تو چی میگی! چون من هم توقعات مشابه تو رو داشتم. مثلا: یه بار وقتی نامزد بودیم من حالم خوب نبود. ساعت نزدیک 12 شب بود که به همسرم زنگ زدم که حالم خوب نیست و ازش خواستم که بیاد و من رو به دکتر ببره، با اینکه چندین بار قبلا این کار رو برام انجام داده بود و حتی یه شب با اینکه صبح سر کار میرفت، تا صبح بالای سرم نشسته بود که تبم پایین بیاد و گهگاه تا ساعت چند صبح توی بیمارستان میموند که مثلا سرم من تموم بشه، اما ایندفعه وقتی بهش زنگ زدم. مادرش گوشی رو برداشت و گفت: که خوابه. ولی من باز بهش زنگ زدم و وقتی موبایلش رو جواب داد با صدای خسته و خواب آلوده گفت: که به خدا خیلی خیلی خستم. امروز خیلی کارمون زیاد بود و دارم از خستگی میمیرم. اگه حالت خیلی بد نیست فردا بیام بریم دکتر. من هم نه گذاشتم نه برداشتم، گوشی رو قطع کردم.
    باورتون میشه صبح هر چی بهم زنگ میزد جوابش رو نمی دادم، یا اون قدر با هم بحث کردیم که حد نداشت و هر چی همسرم میگفت که بخدا خسته بودم، من میگفتم اگه واقعا من و مریضیم برات مهم بود باید می یومدی، باور نمی کنید سر این موضوع من تا خود صبح داشتم گریه میکردم.
    یعنی میخوام بگم بعضی موقع ها انتظارات بیش از حد ما خانومها، بعضی وقتها مقایسه های کوچیکی که همسرمون رو با مردهای دور و برمون انجام میدیم، و بعضی وقتها نگرش و عقیده ای که نسبت به دوست داشتن و دوست داشته شدن داریم باعث میشه که یه جور دیگه به خودمون و زندگیمون و همسرمون نگاه کنیم و یه کم سخت بگیریم.
    نگار جان، خانومی، خیلی سخت نگیر و سعی کن خیلی رویایی و آرمانی فکر نکنی، چون قرار نیست که تو و همسرت فقط این چند روزه رو در کنار هم باشید، بهتر یه کم با درک بیشتر به زندگیت و به همسرت فکر کنی و سعی نکن که خیلی مثل من به همسرت فشار بیاری در صورتی که می دونم همه ی ما خانوم ها عاشق زندگی های پر از عشق و محبت ناب هستیم.

  10. کاربر روبرو از پست مفید del تشکرکرده است .

    del (دوشنبه 31 فروردین 88)

  11. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 04 مهر 88 [ 08:50]
    تاریخ عضویت
    1387-12-26
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    3,770
    سطح
    38
    Points: 3,770, Level: 38
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 16 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: شوهر اخمو و بي حوصله ...

    مشكل اينجاست كه اون اصلا خوش برخورد نيست.


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بیحوصلگی شدید
    توسط esm در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 09 تیر 97, 19:39
  2. سردرگمی و بی حوصلگی
    توسط اسناء در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: پنجشنبه 10 مرداد 92, 12:56
  3. چگونه با بی حوصلگی مبارزه کنیم؟
    توسط ویدا@ در انجمن علمی و آموزشی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 08 تیر 92, 15:08
  4. با شكها و بي حوصلگي و سردي شوهرم چه كنم ؟
    توسط تنها مانده در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: چهارشنبه 05 تیر 92, 23:26
  5. اگه حوصله داشتين حرفاي من بي حوصله رو بخونين
    توسط sstanha در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 30
    آخرين نوشته: یکشنبه 04 اسفند 87, 00:43

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:07 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.