به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 آذر 95 [ 19:09]
    تاریخ عضویت
    1394-10-07
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    801
    سطح
    15
    Points: 801, Level: 15
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 99
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Tongue شوهرم زودجوش و کینه ای هست چکار کنم؟

    سلام دوستان ،اول ی گله کنم چند روز پیش ی تاپیک زدم ولی جوابی ندیدم ،گفتم ی تاپیک دیگه بزنم یکی دیگه از مشکلاتمو در میون بذارم ،تو تاپیک قبل هم گفتم من ۲۳ سالمه دو ساله عقد کردم لیسانس مدیریت دارم ،شوهرم ۲۶ سالشه دیپلم دارن و انباردارکارخونه هستن،سنتی ازدواج کردیم با رضایت کامل دو طرف ، شوهرم بسیار ادم خجالتی،زودجوش.بددهن و کینه ای و مغرور هستن و کل. مشکلات ما هم از همین اخلاقای منفیش نشات گرفته ،وقتی قرار عقد گذاشتیم توافق کردیم ی عقد کوچیک بگیریم ولی من هم ارایشگا رفتم هم لباس مجلسی پوشیدم اما هر چی اصرار کردم قبول نکرد بریم اتلیه گفت خجالت میکشمو این حرفا منم سعی کردم درکش کنم و کوتاه اومدم،بعد از عقد همه چی خوب بود ولی کم کم گیر دادناش شروع شد با دوستات نبایدبری بیرون برا فوق ثبت نام نکن من نمیتونم هزینشو بدم ،هیچ برنامه چتی نباید رو گوشیت باشه کلاس ورزش اصلا کلاس هنری ابدا ....این در حالتی بود که من دختر ازادی بودم و برام خیلی سخت بود ،خیلی سر همین موضوعا جنگیدم ولی در اخر خودم کم اوردم ،اینم بگم که شوهرم منو خیلی دوس داره و ی جورایی این سختگیریاشو میذاره پای دوس داشتن و نگران بودن،نمیدونم باهاش چکار کنم دو ساله عقد کردیم بسیاار بحث و دعوا کردیم طوری که حرمتا بینموم شکست تلاش میکنیم درستش کنیم اما نمیشه به خاطر بدهنی هر بار بحثی بشه باز فحش ،انقد بد شدیم که سر هر موضوعی فقط تصمیممون طلاق میشه درموندم و سرگردون نمیدونم باید چکار کنم😢😢 ،دعواهای بی نتیجه که به هیچ جا نمیرسه فقط پشیمونی از بی حرمتی ها ،البته دعواهامونم دلیل دیگه داره که اگه دیدم جوابمو دادید بهتون میگم😞😜

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 اردیبهشت 96 [ 11:33]
    تاریخ عضویت
    1393-4-29
    نوشته ها
    89
    امتیاز
    2,403
    سطح
    29
    Points: 2,403, Level: 29
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 58 در 38 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من واقعا شما رو مي فهمم، سخت هست اما حتما پايان خوشي خواهد داشت،با شما همدردي مي کنم.
    شما وقت بده،درست ميشه،زمان مي خواد ،شايد طول بکشه،دنيا خيلي زيباست ارزش مشکل آفريني رو نداره.تحمّل کن،مگر انبيا و امامان ما تحمّل نمي کردند و رنج نمي بردند؟

  3. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 03 آذر 95 [ 21:20]
    تاریخ عضویت
    1395-8-03
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    176
    سطح
    3
    Points: 176, Level: 3
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط zahra.m71 نمایش پست ها
    سلام دوستان ،اول ی گله کنم چند روز پیش ی تاپیک زدم ولی جوابی ندیدم ،گفتم ی تاپیک دیگه بزنم یکی دیگه از مشکلاتمو در میون بذارم ،تو تاپیک قبل هم گفتم من ۲۳ سالمه دو ساله عقد کردم لیسانس مدیریت دارم ،شوهرم ۲۶ سالشه دیپلم دارن و انباردارکارخونه هستن،سنتی ازدواج کردیم با رضایت کامل دو طرف ، شوهرم بسیار ادم خجالتی،زودجوش.بددهن و کینه ای و مغرور هستن و کل. مشکلات ما هم از همین اخلاقای منفیش نشات گرفته ،وقتی قرار عقد گذاشتیم توافق کردیم ی عقد کوچیک بگیریم ولی من هم ارایشگا رفتم هم لباس مجلسی پوشیدم اما هر چی اصرار کردم قبول نکرد بریم اتلیه گفت خجالت میکشمو این حرفا منم سعی کردم درکش کنم و کوتاه اومدم،بعد از عقد همه چی خوب بود ولی کم کم گیر دادناش شروع شد با دوستات نبایدبری بیرون برا فوق ثبت نام نکن من نمیتونم هزینشو بدم ،هیچ برنامه چتی نباید رو گوشیت باشه کلاس ورزش اصلا کلاس هنری ابدا ....این در حالتی بود که من دختر ازادی بودم و برام خیلی سخت بود ،خیلی سر همین موضوعا جنگیدم ولی در اخر خودم کم اوردم ،اینم بگم که شوهرم منو خیلی دوس داره و ی جورایی این سختگیریاشو میذاره پای دوس داشتن و نگران بودن،نمیدونم باهاش چکار کنم دو ساله عقد کردیم بسیاار بحث و دعوا کردیم طوری که حرمتا بینموم شکست تلاش میکنیم درستش کنیم اما نمیشه به خاطر بدهنی هر بار بحثی بشه باز فحش ،انقد بد شدیم که سر هر موضوعی فقط تصمیممون طلاق میشه درموندم و سرگردون نمیدونم باید چکار کنم😢😢 ،دعواهای بی نتیجه که به هیچ جا نمیرسه فقط پشیمونی از بی حرمتی ها ،البته دعواهامونم دلیل دیگه داره که اگه دیدم جوابمو دادید بهتون میگم😞😜
    سلام . به نظر من مشکلات قابل مدیریت کردن هستن و باید با آرامش و محبت مشکلاتتون حل کنید.
    اول اینکه هیچ وقت کلمه طلاق به خاطر مسائل کوچک استفاده نکنید اینکه شما کلاس بری سر کار بری دانشگاه بری مواردی که باید قبل عقد درموردش به توافق میرسیدین . بعد از ازدواج باید از خیلی از چیزها گذشت کرد .البته منظورم این نیست که هر چی آقا فرمودن شما چشم بگی
    ولی کلمه طلاق نباید قبح بریزی
    اول از همه تا دیدی همسرت داره عصبانی میشه بحث ادامه نده و اجازه بده آروم بشه بعد با محبت یک کم روش های خانمانه درخواستت و بگو دلایلت و بگو و دلایلش و بخواه
    اگه به توافق نرسیدین بگو این بار خواسته تو دفعه بعد اگه تفاهم نداشتیم خواسته من خیلی دوستانه با مهربونی
    مطمئن باش بعد ازدواج حساسیت همسرتون کمتر می شه
    به همسرت کمک کن با تو درس بخونه و پیشرفت کنه کمکش کن باهم برنامه درس خوندن بزارین . بزار فکر نکنه که از تو خیلی عقب می مونه
    بزار بفهمه چقدر دوستش داری و برات ارزش داره
    هیچ وقت تو عصبانیت و ناراحتی بحث ادامه نده که حرمتا از بین بره


    زندگی سخت نگیر ‌. موفق باشی

  4. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 تیر 96 [ 11:19]
    تاریخ عضویت
    1394-3-26
    نوشته ها
    59
    امتیاز
    2,173
    سطح
    28
    Points: 2,173, Level: 28
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 127
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 83 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شوهرتون از نظر جثه چطوری اند ؟ ریزه میزه هستند؟

  5. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 96 [ 00:37]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    641
    امتیاز
    12,858
    سطح
    74
    Points: 12,858, Level: 74
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 392
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 767 در 424 پست

    Rep Power
    111
    Array
    سلام عزیزم مشکل شما بسیار شایع هستوفقط با کار بلدی و مهارت داشتن میتونی حلش کنی با داد وبیداد هرگززززززز بجایی نمیرسی جز اینکه حرمتها شکسته و فحشها بدتر خاهد بود شما شناختت رو از مردا بیشتر کن اونوقت میتونی تو دلش راه پیدا کنی
    حتما حتما سخنرانیهای دکتر حبشی بخصوص کلید مرد ایشون و اقتدار مرد دکتر رو گوش کن زندگیت زیر رو میشه ایشالله
    زن باهوش کسی هست که همسرش رو پادشاه میکنه تا خودش بشه ملکه و زن نادان مردش رو غلام میکنه و خودش........
    پرخاشگری نوعی واکنش به کمبودهاست
    از مشکلاتت جزیی تر بگو و با مثال که بیشتر راهنمایی بشی
    ویژگی‌های خوب و بد خودت و همسرت رو کامل بنویس

  6. 2 کاربر از پست مفید ستاره زیبا تشکرکرده اند .

    nima026 (جمعه 05 آذر 95), باغبان (جمعه 05 آذر 95)

  7. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 آذر 95 [ 19:09]
    تاریخ عضویت
    1394-10-07
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    801
    سطح
    15
    Points: 801, Level: 15
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 99
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط maziyarhosaini نمایش پست ها
    من واقعا شما رو مي فهمم، سخت هست اما حتما پايان خوشي خواهد داشت،با شما همدردي مي کنم.
    شما وقت بده،درست ميشه،زمان مي خواد ،شايد طول بکشه،دنيا خيلي زيباست ارزش مشکل آفريني رو نداره.تحمّل کن،مگر انبيا و امامان ما تحمّل نمي کردند و رنج نمي بردند؟
    سلام،ممنون اقا مازیار بله درسته،ولی من میترسم بدتر شه همه چی 😞

  8. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 آذر 95 [ 19:09]
    تاریخ عضویت
    1394-10-07
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    801
    سطح
    15
    Points: 801, Level: 15
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 99
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط مبیننا نمایش پست ها
    سلام . به نظر من مشکلات قابل مدیریت کردن هستن و باید با آرامش و محبت مشکلاتتون حل کنید.
    اول اینکه هیچ وقت کلمه طلاق به خاطر مسائل کوچک استفاده نکنید اینکه شما کلاس بری سر کار بری دانشگاه بری مواردی که باید قبل عقد درموردش به توافق میرسیدین . بعد از ازدواج باید از خیلی از چیزها گذشت کرد .البته منظورم این نیست که هر چی آقا فرمودن شما چشم بگی
    ولی کلمه طلاق نباید قبح بریزی
    اول از همه تا دیدی همسرت داره عصبانی میشه بحث ادامه نده و اجازه بده آروم بشه بعد با محبت یک کم روش های خانمانه درخواستت و بگو دلایلت و بگو و دلایلش و بخواه
    اگه به توافق نرسیدین بگو این بار خواسته تو دفعه بعد اگه تفاهم نداشتیم خواسته من خیلی دوستانه با مهربونی
    مطمئن باش بعد ازدواج حساسیت همسرتون کمتر می شه
    به همسرت کمک کن با تو درس بخونه و پیشرفت کنه کمکش کن باهم برنامه درس خوندن بزارین . بزار فکر نکنه که از تو خیلی عقب می مونه
    بزار بفهمه چقدر دوستش داری و برات ارزش داره
    هیچ وقت تو عصبانیت و ناراحتی بحث ادامه نده که حرمتا از بین بره


    زندگی سخت نگیر ‌. موفق باشی
    والا چی بگم ،هر چی شما گفتی من تا الان برعکسشو انجام دادم،وقتی عصبانی میشه منم زودی عصبانی میشمو بحث بالا میگیره،مشکل اصلیه ما اینه که شوهرم خونه بابام نمیاد سر ی موضوع قدیمی،راستش تو شهر ما برعکس شهرای دیگه اصلا چیز بدی نیس که دختر و پسر تو عقد همش پیش هم باشن ،و ما هم مث بقیه همیشه پیش هم بودیم و بیشتر موقع ها خونه ما بودیم،بابای من خیلی بداخلاقه ، ی شب بی دلیل بدون اینکه خطایی باشه یا مقدمه ای بابام با غیض و عصبانیت به شوهرم گفت اگه زنتو دوس داری یا برید سرخونه زندگیتون یا فقط جمعه ها بیا ببرش اونم اگه من گفتم مشکل هم داری با این موضوع به سلامت مشرف....منو شوهرم که تا چند لحظه شوکه بودیم که اخه چرا چی شده بعد یک سال؟!!!شوهرم سرشو انداخت پایین و رفت خونشون ولی بعد اون اتفاق من دیگه رنگ ارامش ندیدم،شوهرم نمیاد خونمون حتی با اینکه بابام بهش گفته بیا،عقد داداشم بزور اومد ،هرروزم داره بدتر میشه،موندم چکار کنم ،هر بارم میام درستش کنم خرابتر میکنم مثلاسر این موضوع که میگه نمیام خونتون بابات منو اژ خونش بیرون کرد دعوا شدید شده در حدی که گفتم یا اشتی کن یا طلاق 😞 طوری شده که شوهرم بهم میگه تو فقط به فکر خانوادتی ،منو درک نمیکنی،به خاطر خانوادت حتی حاضری ازمن جدا شی و بخاطر این طرز فکری که با کارام براش ایجاد کردم روز به روز داره کینه خانوادمو بیشتر به دل میگیره ،شما میگید من چکار کنم؟هر کار ی میکنم نتیجه نمیگیرم😢

  9. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 آذر 95 [ 19:09]
    تاریخ عضویت
    1394-10-07
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    801
    سطح
    15
    Points: 801, Level: 15
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 99
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط 2pashimoon نمایش پست ها
    شوهرتون از نظر جثه چطوری اند ؟ ریزه میزه هستند؟
    نه هیکلی هستند و قد بلند چطور؟؟

  10. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 96 [ 00:37]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    641
    امتیاز
    12,858
    سطح
    74
    Points: 12,858, Level: 74
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 392
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 767 در 424 پست

    Rep Power
    111
    Array
    دختر خوب یعنی کاری نبوده که باعث این مشکل بشه و شما ازش دریغ نکنی
    از ماست که برماست
    اولا همین که شما هم مثل همسرت دادو بیداد میکنیمهمترین علت بالا کشیدن درگیریهاتون هست
    همونطور که خودت گفتی هرچی باید انجاممیدادی برعکسش انجام دادی
    حتمادر این سایت مهارتهای ارتباطی رو بخون تا ازش استفاده کنی نه همسرت بلده نه خودت پس حتما مطالعه کن
    در مواقع دعوا فقط وفقط سکوت کن و فقط گوش کن حتی اگر حق باشما باشه به هیچچچچچچچچ عنوان کارت رو توجیه نکن بذار اینقدر بگه تا خالی بشه و حتی گاهی اگه حق با ایشونه سرت رو به نشونه تایید تکون بده و همدلی باهاش کن
    اونوقت خودت میبینی که بعدچند دقیقه یا یه ساعت میاد ازدلت دربیاره نازترو بکشه گاهی ممکنه به زبون نگه معذرت میخام اما مثلا میگه میحای بریم فلان جا یا ......
    ولی وقت خوشی مثلا یکی دو روز بعد ناراحتیهات روبا ارامش بگو قبلش از خوبیاش تعریف کن و بعد بگو در شأن تو نبود فلان حرف یا .......
    بعد بگواگه پدرم اونروز اونطورگفت از جای دیگه ناراحت بوده و ........
    بگو پدرم خیلی دوستت داره وقتی نیستی ازت تعریف میکنه و همینطور وقتی همسرت نیست به پدرت بگو همسرم خیلی شما رو دوست داره و محترم میدونه
    اینطوری هردو ازهم رودربایسی پیدا میکنن و براحتی بهم توهین نمیکنند
    شما با مدریت درست میتونی بینشون رو اصلاح کنی
    من قبلا به شما گفتم سخنرانیهای دکتر حبشی بخصوص کلید مرد و اقتدار مرد ایشون رو گوش کنین تا بدونین چطور بایدرفتار کنید
    این حرف شما صدرصد اشتباه بودی که گفتی یا رفت امد یا طلاق هرمرددیگری هم بود همین حرف همسرت رو میگفت
    و دقیقا همین حرف شما باعث دورشدن هروز از خونوادت شده
    مردا براشون بسیار مهمه که بدونن الویت اول زندگی شون هستن پس هرچیزی که مانع بشه رو از سر راه برمیدارن
    تو تالار خیلی مطالعه کن راهکارهای که به دوستان میشه خیلی کاربردیند
    ویرایش توسط ستاره زیبا : چهارشنبه 10 آذر 95 در ساعت 13:03


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. درخواست ازدواج مجدد زوج
    توسط nasimmng در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: یکشنبه 10 تیر 97, 10:06
  2. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: یکشنبه 28 اردیبهشت 93, 11:43
  3. مکمل بودن زوجین در ازدواج به چه معناست ؟
    توسط طاهره در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: چهارشنبه 05 فروردین 88, 09:26
  4. آیا این ازدواج زود هنگام است!؟
    توسط -M- در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: پنجشنبه 01 اسفند 87, 17:06
  5. خیلی زود باورم ، فکر می کنم همه راست می گن
    توسط mansoore_666 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 26 بهمن 87, 09:34

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:39 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.