موضوع: تصویر ذهنی شما از این کاربر چیست؟ (2)

عطف به تاپیک شماره 1 :

تصویر ذهنی شما از این کاربر چیست؟


ادامه آن در این تاپیک پی گیری می شود با همکاری و همیاری همه دوستان در برقراری نظم و انسجام آن ، ان شاء الله تاپیک مفیدی خواهد بود

موفق و مؤید باشید


================

پاورقی

لطفاً به نکات زیر توجه داشته باشید :



تأکید می شود که در فرصت مقرر دوستان تصویر ذهنی خود را در مورد فرد داوطلب بیان کنند و فرد داوطلب هم بعد از پایان زمان نظرش را راجع به تصویر دوستان اعلام کند یعنی لطفاً قبل از اینکه نظر همه دوستان بیان شد اقدام به بیان درست یا غلط بودن تصورشان ننماید بلکه بگذارید برای بعد از اتمام وقت . مدیر تاپیک هم به داوطلب 1 روز فرصت اعلام نظرش در مورد تصورات را بدهد و بعد از آن نفر بعدی را اعلام کند . هرکدوم از دوستان که در موعد مقرر تصور خود را از فرد اعلام شده بیان نکرده باشند نباید بعد از آن اعلام کنند که نظم و انسجام تاپیک به هم می خورد و فردی که تصور در موردش از طرف دوستان بیان می شود هم :

1 - باز تأکید می کنم که بگذارد همه تصوراتشان را در روزهای مقرر اعلام کنند و در پایان اگر نظری دارد و می خواهد اعلام کند که کدام درست و کدام غلط بوده اعلام کند و در بین پستها این کار را نکند که هم قواعد به هم می خورد هم بی نظمی پیش می آید .

2 - در فرصتی که برای اعلام نظرش داده شده بعد از اتمام روزهای مقرر نظری اگر در مورد تصورات دارد اعلام کند چون بعد از اعلام نفر بعدی نباد پستی ارسال کند .

لازم به ذکر است که هرپستی خارج از این رویه ارسال شود حذف می گردد .

مدیر تاپیک هم توجه داشته باشد که پستهای خارج از این روند و فرمت را گزارش کند برای حذف و نظارت کافی بر نظم تاپیک داشته باشد .

اینجا محلی برای تمرین نظم و خود شناسی و نقد پذیری و توسعه سعه صدر و همکاری و همدلی می تواند باشد امیدوارم در سایه نظمی که برقرار می شود این استفاده ها را از آن داشته باشیم


با تشکر از شما عزیزان همراه و همیار

==================

نوشته اصلی توسط اثر راشومون

پیرو پستی که در ابتدای تاپیک قبلی ارسال شد به دوستان عزیز پیشنهاد موکد میکنیم که تنها تصاویر ذهنی ای را که از روی پستها و فعالیتهای هر کاربر, برایشان ایجاد شده است, بیان کنند و چه بهتر که اشاراتی به نوع تاپیکها و فعالیتهایی که منجر به ایجاد چنان تصاویری برایشان شده است, به شکل کلی و اجمالی و نه خیلی جزیی و یک به یک, داشته باشند.
در این صورت است که این تاپیک جنبه اصلاحی نیز به خود خواهد گرفت. زیرا کاربران شاید برای فهمیدن بازخورد فعالیتهایشان احتیاج به دانستن دیدگاه های بیرونی, داشته باشند و با خواندن چنین دیدگاه هایی از دوستان, هم مقایسه ای بین آنچه مدنظرشان بوده است با آنچه نتیجه کارشان بوده است داشته باشند و هم اگر این نتیجه را در مواردی نپسندیدند, تغییراتی در مشی فعالیتها و پستهایشان ایجاد کنند.
کاملا بدیهی است که این مهم, با دادن تصاویری از مواردی که هیچ کس توانایی اصلاح روی آنها ندارد از قبیل جزئیات ظاهر فرد, قابل حصول نیست.
در انتها تاکید دوباره میشود که این پست, یک پیشنهاد موکد است نه یک تکلیف ابلاغی مدیریتی.

با سلام
من در تصویر ذهنی شماره قبلی یک پستی زده بودم و نکاتی را گفته بودم تا این تاپیک جنبه سرگرمی نداشته باشه. یعنی تصویر ذهنی بیشتر بر اساس برداشتهای افراد از فعالیت های کاربر باشد تا کاربر مذکور متوجه شود که رفتارش چه بازخوردی بین دیگران ایجاد می کند.
اینکه رنگ چشمش چیه، چه غذایی دوست داره و بقیه مسائل که شبیه فال بینی هست خیلی کمک کننده نیست و محتوای تاپیک را به شدت کاهش می دهد.





به هر حال پستهای آخر تاپیک قبلی تصویر ذهنی خیلی عالی بود. تشویق شدم با توجه به اینکه بحث سرپرست تالار همدردی هست ، بنده هم تصویر ذهنی ام را بگویم.

1 - فردی انتقاد پذیر و با سعه صدر بالای هست. کمتر مدیر و کارشناسی می تواند با سخت گیری های حاکم بر این تالار که به خاطر شرایطش مجبور به اعمال هستیم، کنار بیاید.



2 - بین خواستهای اعضاء برای مسامحه و سخت گیری های مدیریت تالار برای اداره بهتر تالار معمولا روی خط اعتدال هست. و معمولا سپر بلای مدیریت تالار در نارضایتی های مراجعان هست.



3 - مسئولیت پذیری ایشون افراطی هست. به اندازه ای که نگرانی آسیب دیدن خودشون وجود دارد.



4 - به نظر نمی رسد فعالیتشان برای خوشایند کاربران یا مدیریت تالار باشد. خودانگیختگی ایشون در کارهایشان از روی معیارهای سطح بالای خودشان تنظیم می شود.



5- در برابر مراجعان لجوج، احساسی، و با تفکرات به شدت آسیب رسان کمتر مشاوره ای و بیشتر مدیریتی کار می کنند. شاید به خاطر حجم کارهای زیاد ایشون و از طرفی وقت بر بودن اینگونه مراجعان و کم نتیجه بودن آنهاست.



6 - خود فاش سازی و صمیمی بودنش با مراجعان خانمی که خیلی آسیب دیده اند بر خلاف اصول مشاوره ای هست. لیکن در اینگونه موارد ایشون از خودشون مایه می گذارند و البته رنجهای زیادی هم می بینند.



7 - ستون اصلی مدیریت تالار همدردی هستند. نگاهی گذرا به تعداد پستها، تشکرها و ... که نسبت به او داشته اند با توجه به اینکه ایشون بعد از دو سال از عمر همدردی به اینجا پیوستن نشان دهنده فعالیتهای ایشون از نظر کمی هست و نگاه کردن به محتوای پستهایشان هم خبر از کیفیت بی نظیر آنها دارد.



8 - نسبت به شناخت کاربران مراجع نما، و کسانی که قصد حاشیه سازی برای تالار دارند از فراست بالایی برخوردارند.



9 - در برابر مدیریت ایشون، کسانی که خیلی به گستردگی و عمق تالار همدردی واقف نبوده اند اعتراضات بیشتر کرده اند. اما کسانی که به خاطر پیشکسوتی یا نگاه عمیق باابعاد تالار همدردی بیشتر آشنا بوده اند از فعالیتهای هوشمندانه و مدیریت ایشون شگفت زده شده اند.



10 - نسبت به دختر و پسرانی که دوستی برقرار می کنند و در احساسات اشتباه این دوره می افتند کمتر هم حسی کرده ، و کمتر چنین مراجعانی نسبت به او گوش شنوا دارند. و بیشتر تیغ مدیریتی ایشون را در اشتباهاتشان لمس می کنند.




11 - در کمک به مراجعانی که واقعا خواستار اصلاح زندگی هستند و خودشان هم مساعدت کرده و مسائل مشاوره ای را شروع به انجام می کنند به صورت ویژه در کمک به آنها فعال و پیش قدم شده و مسائلشون را پیگیری کرده و تا نتیجه نهایی قویا در کنارشان می ماند. گویی خواهر یا مادر یا دوست صمیمی آنهاست. و به عکس اگر مراجعانی به بهانه های واهی هر بار از انجام تکالیف مشاوره ای سر باز زنند. در دفعات بعد کمتر انرژی برای آنها گذاشته و آنها را احاله به پستهای قبلی یا مقالات می کند.




12 - علیرغم مسائل و مشکلاتی که هر کس در زندگیش دارد و ایشون هم زندگی خودش را دارد، لیکن با فروتنی و فداکارانه وقت و انرژی خود را و حتی استراحت و خواب خود را برای اعضاء تالار می گذارد.



13 - در مدیریت تالار ، استراتژی تالار، و هدف گذاری و شکل بندی و کنترل تالار ایده های عالی داشته که بسیاری از آنها را مشاهده می کنید.



14 - در پاکیزه نگه داشتن تالار از مسائل حاشیه ای و آلوده همت تمام دارند. و سعی می کنند محیطی قابل اعتماد برای بازدیدکنندگان ایجاد کند.



15 - نسبت به تهمت ها، انتقادها و بدبینی ها و برداشتهای اشتباه بعضی کاربران بسیار صبور و با اعتماد به نفس بوده و بسیار مودبانه برخورد می کنند. تا کنون کسی حرف اهانت آمیز و بد از ایشون در هیچ شرایطی ندیده است.



16 - در کارهایشان مستمر و ثبات دارند. و اینطور نیست که چند روز زیاد فعال باشند و چند روز فعال نباشند. مگر اینکه دسترسی به نت نداشته باشند.




17- با سایر مدیران و بنده هماهنگ بوده و ریتم تامتوازنی در تالار ایجاد نمی کند.




18 - در ایجاد تاپیک های کاربردی، زیر بنایی و اثر گذار بی نظیر هستند. شما می توانید لیست موضوعاتی که ایجاد کرده اند ببینید در هر زمینه ای منحصر به فرد و پرمحتوا بوده و زمان انقضاء ندارد.




19 - در برابر کسانی که از نظر اعتقادی ضعیف هستند و مشکل دارند ، کار زیادی نمی تواند انجام دهد.




20 - در شناسایی افراد موثر تالار که می توانند به بقیه کمک کنند، دقیق هستند. و حمایت زیادی از آنها دارد. و همیشه اعضاء سازنده را جهت تشویق و شارژ معرفی می کنند. و هم اکنون چندین نفر در فهرست انتظار جهت تشویق وجود دارند.

تشکر ویژه برای همه خدمات ارزنده اشان به تالار همدردی، و مدیریت دو وجهی ایشون که شامل مهربانی مشاوره ای و سخت گیری مدیریتی هست.

سلام

شاید باورتان نشه اگر بگم من متوجه نشدم نوبت من رسیده بوده و پستهای آخر تاپیک قبلی مربوط به خودمه پیرو گزارشات و حرفهای بعضی از دوستان در باغ متوجه بی نظمی تاپیک قبلی شدم و آن پست را ارسال و تاپیک جدید را ایجاد کردم و برام جالب شد که آخر اون تاپیک در مورد خودم بوده . امان از مشغله های دو ماه اخیر که فرصت حضور فعال در همدردی را از من گرفته .

در هر حال عرض معذرت بخاطر تأخیر در ارسال پستم در مورد تصاویر اعلامی . اکنون به مواردی می پردازم .

ابتدا بسیار بسیار تشکر می کنم از دوستانی که نقد داشته اند و ممنون و سپاسگذار و منت پذیر دوستانی هستم که نظر لطف داشته اند و امیدوارم لایق هردو مورد باشم .

بعضی از تصورات را که از بابت نزدیک بودن به واقعیت و دور بودن از آن را یا قابل تأمل و تفکر بودن را مد نظر قرار داده و خدمتتان عرایضم را اعلام می دارم :

نوشته اصلی توسط maedeh120

فرشته مهربون
این اسمو شاید به خاطر کارش انتخاب کرده و جایگاهش تو همدردی

هیچ ربطی به کارم نداره دوستی این اسم فرشته را با نظر لطف به من داده بود و خطابم می کرد و نام معلم مورد علاقه دوران دبیرستانم هم بود وقتی با همدردی آشنا شدم با نام فرشته ثبت نام کردم پیام تکراری بودن آمد یاد فرشته مهربان پینوکیو افتادم مهربان را بهش اضافه کردم بعداً یادم اومد اون فرشته مهربان نبود پری مهربان بود این بود که قسمت این شد که نام من این باشد

نوشته اصلی توسط maedeh120

تو قفل کردن تاپیک استادالبته جسارت نشه خدایی نکرده

همدردی و نیازهایش برای حفظ نظم و روند تخصصی و کارآمد شدن تاپیک ها ما را چنین اوستا کرده

نوشته اصلی توسط maedeh120

مشغله هاش زیاده ....

گاهی خیلی زیاد میشه یا اینکه من مدیریت زمان را به درستی نتوانسته ام اعمال کنم

نوشته اصلی توسط maedeh120

حس میکنم توی یه شرکت کارمنده ارشد باشه ....

نه چنین است

نوشته اصلی توسط maedeh120

از زندگیش به نسبت راضیه ....

نسبتاً نه و خیلی هم راضیم .... اشتباه نشه از خودم زیاد راضی نیستم از زندگی حتی ناملایماتش هم راضیم و خیلی وقتها احساس لذت از زندگی برایم محسوس هست حتی در سختیها ، بخاطر الطاف و حکمتهایی که در کار خدا می بینم

نوشته اصلی توسط آرام دل

فرشته مهربون سلام خواهرم


عین اسمش مهربونه
دلسوزه

سلام بر شما . نظر لطف شماست . مهربونی و دلسوزی را معمولاً بازخورد گرفته ام از دنیای غیر مجازی و مجازی . امیدوارم در تعادل باشد

نوشته اصلی توسط آرام دل

خیلی جدیه البته تو محیط کار

در محیط های کاری مردانه بیشتر . در محیط زنانه به نظر خودم میانه هست

نوشته اصلی توسط آرام دل

آشپزیش خوبه

از کجا فهمیدی ؟ من که در آشپزخانه همدردی ایفای نقش نداشتم . خیلی مایل بودم بدانم از چه چیزی این تصور ایجاد شده برایت .

آشپزی را بسیار دوست دارم و با عشق و علاقه بهش می پردازم

نوشته اصلی توسط آرام دل

زودرنج نیست

غالباً چنین است ، آخه خیلی چیزها که دیگران را می رنجاند از نظر من ارزش ناراحتی و رنجیدن نداره شاید برای همین چندان یادم نمیاد رنجشها را که اگر موردی هم بوده پایدار نبوده و مقطعی و زود گذر بوده

نوشته اصلی توسط آرام دل

اعتماد به نفسش بالاست

بله همینطور هست و البته لطف الهی هست

نوشته اصلی توسط آرام دل

خیلی عاطفیه

باز خورد زیادی داشته ام که چنینم . ظهور و بروز درست آن مهم است که نمی دانم در چه وضعیتی هستم

نوشته اصلی توسط آرام دل

شغلش مددکار اجتماعیه

یک دوره ای این موقعیت را رسماً داشته ام

نوشته اصلی توسط آرام دل

تو زندگیش برنامه داره

از این بابت از خودم راضی نیستم

نوشته اصلی توسط آرام دل

کمتر عصبانی میشه

شاید به همین خاطر وقتی به ندرت پیش میاد خیلی محسوس هست

نوشته اصلی توسط آرام دل

فوق لیسانسه

خیر

نوشته اصلی توسط آرام دل

انشاالله همیشه سلامت باشید
بهترینها رو براتون آرزو دارم

سپاسگذارم و ملتمس دعا

نوشته اصلی توسط Somebody20

فرشته مهربون...


خیلی با جذبست و همه ازش حساب میبرن.

کاش اعلام نظر میکردی که حدش را چطور می بینی و بازخوردش چطور هست

نوشته اصلی توسط Somebody20

احساساتی نیست.

هستم

نوشته اصلی توسط Somebody20

مرتبه.

میگن چنینم . سعی می کنم وسواس نباشه و نشه

نوشته اصلی توسط meinoush

فرشته مهربان

به سنشون هیچوقت فکر نکرده بودم
خیلی جالبه دوستان نوشته بودن حدود 30. حدودا همسن من هستن یعنی و این همه هم خوب می تونن مشکلاتو تحلیل کنن و درک کنن
خجالت زده شدم

بدخواهت خجالت زده بشه . قدر خودت را بدان عزیزم

نوشته اصلی توسط meinoush

مهربونن. تا قبل از ایشون فکر می کردم ادم مهربون نباید سخت گیر باشه. اما حالا می دونم که میشه. هم مهربونن هم تا حدی سخت گیر

خودمم به این رسیدم . شاید بهتره بگیم میشه قانون مند و منظم بود در عین حال منعطف و آسان گیر در موقعیت مناسب و وقت لازم .چون این را تمرین داشته ام و خیلی خوب بوده و هست ( کافیه کمال گرایی را فهمید و در مهار داشت )

نوشته اصلی توسط meinoush

یادمه هر وقت نظراتشونو می خوندم راجع به تاپیکا حتی اگه اولش هم موافق نبودم باز اخر سر تاپیک که پیش می رفت می دیدم خیلی نظرشون درست بوده

مثل افتاب مهربون و بخشنده ان. اما کاش به همه ی تاپیکا بتابن و همه رو راهنمایی کنن.

همزمان داشتن مدیریت و مشاوره واقعاً کار سختی هست . با اینکه سعی کرده ام مشاوره را بیشتر داشته باشم و روحیه مشاوره ای را بیشتر اعمال کنم ولی به ضرورت و بخاطر کمبود نیرو مدیریت غالب شده

نوشته اصلی توسط meinoush

احساساتی هستن و ملایم
اما به مرور یاد گرفتن که نیازه گاهی هم سرسخت بود

یه چیزی که بخصوص در خانواده هنوز نتونستم اعمال کنم و نمی دونم چطوری باید بتوانم ، سرسنگین بودن ( از نظر عاطفی و با هدف تأیب )در مواقع لازم هست

نوشته اصلی توسط meinoush

کم حرف نیستن
اما به چیزایی که می گن هم دقت دارن

کم حرفی را دوست دارم اما از پرحرفی درگاهی از اوقاتم ،ناراضی هستم که در تمرین مهار این اوقات هستم

نوشته اصلی توسط meinoush

بچه ها رو دوست دارن
طبیعت پرنده ها صدای پرنده ها و درخت ها رو دوست دارن اما کم وقت می کنن برن تو طبیعت

دقیقاً همینطور هست . هم در مورد بچه ها هم طبیعت
در بقیه موارد از نظر لطفت ممنون هستم عزیز دعا کن نزد خدا هم همین اعتبار را داشته باشم که زهی سرخوشی

نوشته اصلی توسط ammin

واما فرشته مهربان.
بیشترتصویرانتقادی ارائه میدم اگه اشتباه بود فبها اگه تقریبادرست بودکه کمکی کرده باشم:

خوشحالم کردید با خیر خواهیتان . سپاسگذارم

نوشته اصلی توسط ammin

فرشته مهربان: شخصیت پیچیده ومحجوبی داره،نه گفتنش ضعیفه

بیشتر بازخورد به ساده و روان بودن گرفته ام . در خصوص نه گفتن ، زمانی چنین بوده اما سالهاست روی خودم و این مهارت کار کردم و در صد بالایی موفق بوده ام الحمدلله

نوشته اصلی توسط ammin

فرشته توی دوره ای که فعلاهست ازقدم چپ کمتر آسیب میبینه فعلا ازقدم راست آسیب پذیرتره یعنی تمرکز ومسئولیت پذیری بالا ممکنه باعث ضعیف شدن توکل دراو بشه

چند سالی این آفت گریبانم را گرفته بود . خوشبختانه سالهای اخیر با تشخیص این ضعف توانستم مهارش کنم البته بیشتر در رابطه با خانواده بوده و مدتی هم در رابطه با همدردی

نوشته اصلی توسط ammin

ذهنش شلوغه

دقیقاً برعکس . از دوران نوجوانی توجه و تمرکز بر کنترل ذهن و خلوت داشتنش رسمم شده و بسیار هم مفید بوده و عمده توصیه من به افراد بخصوص احساس محورها کنترل ذهن است که بنا به تجربه آثار مفیدش را درک کرده ام که سرآمدش رهایی از دغدغه هاست و اسارت قضاوتها

نوشته اصلی توسط ammin

گاهی صورت مطالبش (نه سیرت ومحتوا) بالحن زیاد ی بالغانه ای شکل می نویسه که هم حسیش ممکنه به نظرمراجع تازه وارد ضعیف بنظربرسه تاجایی که راه داره خودمونی تربنویسه

در تمرینم هم برای گزیده نویسی هم این مورد . که فعلاً چندان موفق نبوده ام

نوشته اصلی توسط ammin

بیشتربه مطالب عمیق وکمی اسرارآمیزعلاقه منده

از کجا فهمیدید ؟ شاید برای همین داستانهای ژولورن را خوشم می اومد بخصوص جزیره اسرار آمیز و اون سریالی اولی که ازش پخش شد

نوشته اصلی توسط ammin

دوست داره درمحیط وشرایطی باشه که گفتگو ها کمی باکنایه وادبی تر ردوبدل بشه

شفافیت و سیالی و روان و بی تکلف بودن در عین ادب و احترام را بیشتر ترجیح می دهم واهلش هستم

نوشته اصلی توسط ammin

شأن خودش رو همیشه رعایت میکنه

حفظ شأن و حرمت نفس و شخصیت را از لوازم ثبات و استقامت می دانم .

نوشته اصلی توسط ammin

گاهی بنظر میرسه روی یک قسمت ازخودش زیادکارکرده وازقسمتی دیگه مقداری غافل مونده.

اگر بیشتر باز می کردید و مثال می زدید ممنون می شدم

نوشته اصلی توسط ammin

برنامه ریزی هاش کمی ضعیفه ومعمولاوقت کم میاره

از این بابت از خودم راضی نیستم و همیشه تصورم این است که از فرصتها بهتر از این می شد استفاده کنم که نمی دانم از کمال گرایی است یا واقعیت همینه موفقیت های زیاد و رضایت از زندگی مانع تشخیص درست شده

نوشته اصلی توسط ammin

نیازمندومستعد دریافت معرفتهای عمیق و بالحنی آسون وعامیانه وخودمانی درحوزه مذهب واعتقادات هست بسیاربه آرامش واون چیزی که دنبالش هست نزدیکش میکنه

منظور را درست متوجه نشدم . از طرفی همیشه خود را نیازمند ارتقاء معنوی می بینم از طرفی هم به آرامش داشتن ، در میان خانواده و فامیل و دوست و آشنا مشهورم

نوشته اصلی توسط paiize

سلام فرشته مهربان


خیلی حواسش به حرفهاورفتارش هست ومدام درحال ارزیابی خودشه...ابن کارش ستودنیه

فکر می کنم وظیفه عمده همه ما در رابطه با خودمون همین باشه . سعی و تلاشم همین هست . البته ارزیابی منصفانه ، نه سرکوب خود و نه توجیه و دفاع در برابر ضعف و اشتباه . و باور و یقین عینی بنا به تجربه دارم که کافیه مراقب عملکرد خود باشیم که درست و مورد رضای خدا باشه دیگر نگران هیچ چیز نباشیم چون همه چیز معجزه وار ردیف می شود و حکمتها آشکار می شود به هرکس هم اینار توصیه کرده ام و عمل کرده همین نتیجه را گرفته .... حرف در اینرابطه زیاد دارم اما قراره پرحرفی نکنم

نوشته اصلی توسط paiize

گاهی هم کارهایی میکنه یاتصمیماتی میگیره که یه کم باب میل خودش نیست

یادم نمیاد اینجوری بوده باشه برعکسش بیشتر اتفاق افتاده که حتی مبارزه معقول هم داشته ام تا خودم باشم

نوشته اصلی توسط paiize

مدتیه کم میان همدردی کاش بیشتربیان...وقتی هم میان بیشترتوکارقفل کردن تاپیکها هستن...مثل این مامورهایی که میان پلمپ میکنن!البته همین کارهم کلی اروقتشون رومیگیره...امان ازدست بعضی کاربرها که رعایت حال فرشته جان رونمیکنن..
امیدوارم هرجاهستن شادوسلامت باشن

اخیراً فرصت کمی برای حضور در تالار داشته ام که تصورم اینه که کم توفیق شده ام و از این بابت گاه ناراحت شدم.سپاسگذار دعای خیرتان هستم

نوشته اصلی توسط اثر راشومون

اولا تنها طرفدار موسیقی آیینی و بعضی از موسیقیهای مجاز سنتی هستند و ثانیا بسیاری از انواع محبوب و متداول موسیقی را حتی یک دقیقه نمیتوانند تحمل کنند.

موسیقی سنتی را ترجیح می دهم و البته خیلی وقت صرف گوش کردن به موسیقی نمی کنم هم فرصت نمیشه هم از اشتغال ناخودآگاه ذهن به کلمات و ریتم آهنگ گریزانم و .......

نوشته اصلی توسط اثر راشومون

به نظام جمهوری اسلامی بسیار علاقمندند و این به هیچ وجه به خاطر شغل رسمی و مطمئن دولتی ای که دارند نیست بلکه از روی اعتقاد قلبیشان است.

بله

نوشته اصلی توسط اثر راشومون

تنها ورزشی که انجام میدهند پیاده روی و گاهی کوه پیمایی سبک است.

تنها ورزش نیست اما مورد علاقه ام هست بخصوص کوه

نوشته اصلی توسط اثر راشومون

برای آشپزی حاضر نیستند زیاد وقت صرف کنند یا غذاهای خیلی پر زحمت درست کنند ولی غذاهایی که این خصوصیات را نداشته باشند, خوب درست میکنند.

180 درجه متفاوت از واقعیت است بسیار آشپزی و خلاقیت در این زمینه را دوست دارم البته برای دیگران . وقتی خودم تنها باشم ترجیح می دهم کمتر پختنی میل کنم

نوشته اصلی توسط اثر راشومون

کنترل زیادی روی بروز احساساتشان دارند و کم پیش میاید "شاید هم هرگز پیش نیاید" که در مواجهه با تکانه های احساسی و هیجانی به شیوه متداول اکثریت خانمها, اشکشان جاری شود یا جیغ بکشند یا..., که این موضوع در بخشهایی از زندگی به نفعشان بوده است و در بخشهایی به ضررشان بوده و خواهد بود و به نظر می آید بد نباشد که "اگر بازیگر ماهری هستند" با کمی فیلم بازی کردن جلوی چنین ضررهای محتملی را بگیرند.

کنترل دارم ولی اینجوری که شما فرمودید را نفهمیدم ،چون خیلی وقتها صحنه های معنوی ، عاطفی یا انسانی حساس موجب جاری شدن اشکم شده اما از حال طبیعی خارج نشدم خوشبختانه و ضرری که فرمودید را متوجه نشدم و البته احساس نکردم در زندگی

نوشته اصلی توسط اثر راشومون

با مشاهده ساعت ارسال پستهایشان مشخص است که خواب شبانه منظمی ندارند و این با توجه به جنسیتشان برای سلامتیشان متاسفانه خطرناک است,

حق با شماست البته وقتی خوابم بگیره معطل نمی کنم

نوشته اصلی توسط اثر راشومون

نمره انتقاد پذیریشان 75 از 100 است.

اگر این باشد خیلی خوب است

نوشته اصلی توسط اثر راشومون

ظاهرشان عادی است ولی ضریب هوشی نسبتا بالایی دارند و چون ضریب هوشی بالا اگر با تجربیاتی در امر مشاوره و مطالعات روانشناسی همراه باشد, گاهی در باور کردن بعضی از ابراز محبتهای فرد در همسرش مانع ایجاد میکند, "حق دارند بپرسند چرا؟ کی همچین حرفی زده؟" در نتیجه اگر روزی موقعیت ازدواجی برایشان بوجود آمد, در صورتیکه سوالی که در بالا داخل "" آوردم را نپرسیده باشند , از اولین بررسیهایشان این خواهد بود که آیا میتوانند محبتهای احتمالی خود را به آن آقا بباورانند؟ "عجب فعلی اختراع کردم " ,ولی اگر سوال داخل "" را پرسیده باشند, آقای مورد نظر با خوش اقبالی از این مرحله از بررسیها معاف خواهند شد.

من که نفهمیدم چی گفتی همینقدر می دانم که به جا و مناسب عواطف را خرج می کنم و نگران درک شدن یا نشدن و باوراندن آن نیستم . مهم این است که من آنچه درست است و لازم هست و احساسم هست را بجا آورم همین رضایت بخش لدت آفرین هست ولو طرفم باور نکند. اصراری به باوراندن ندارم

نوشته اصلی توسط اثر راشومون

مانند اکثریت خانمهای بسیار مذهبی حشر و نشرشان با آقایان در دنیای حقیقی خیلی کمتر از دنیای مجازی است و به همین دلیل شناخت از روحیات آقایان را بیشتر از راه مطالعه کتاب و مطالعه پستهای ارسالی در فضای اینترنت بدست می آورند و در نتیجه تنها فضای فکری قشر خاصی از آقایان اجتماع را به عینه لمس میکنند, یعنی آقایانی دارای تحصیلات بالا و دارای تالیفات و آقایانی اهل و معتاد به فضاهای مجازی و فرومهای اینترنتی, نه برآیند کلی این اجتماع معظم را.
حال اگر این را علاوه کنیم بر اینکه به بسیاری از پستهای مشاوره ایشان با استفاده از همذات پنداری و تجسم موقعیت میرسند, به دلایل ایجاد دو نتیجه زیر دست یافته ایم:
اولین نتیجه اینکه در صورتیکه خانمها مشکل فردی غیر مرتبط با اطرافیان داشته باشند, بیشتر امکان دارد که برای آن, راه حلی موثر به ذهنشان برسد تا در مورد آقایانی که چنین مشکلاتی دارند. مثلا در مورد آقایی که همین اواخر مشکل اعتیاد بیمارگونه به دعا کردن داشت و یا آقایی با نام کاربری باران 13 در چند ماه قبل از آن و چند مورد دیگر که در اینجا مجال ذکر همه آنها نیست, متاسفانه مشاوره موثری نتوانستند داشته باشند, البته تابحال مورد موفق هم داشته اند. ولی در مورد خانمها, برعکس, در بسیاری از موارد نسبتا موفق بوده اند.
دومین نتیجه هم اینکه اگر یک آقای مراجع در روابط با همسرش و یا یک خانم از اعضای خانواده اش مشکل پیدا کند, احتمال یافتن راه حل موثر برای این آقا و انتخاب برخوردی مناسب با همسر ایشان, برایشان بیشتر است تا وقتی که یک خانم مراجع چنین مشکلاتی را در روابط با همسرش پیدا کند. مثلا برای خانمهایی که همسرشان ترکشان کرده است معمولا توصیه اصلیشان فرستادن اس ام اس هایی به همسرشان و گفتن جملات عاشقانه و در عین حال اعلام عدم وابستگی و محکم بودنشان بوده است, مثلا حوالی یک سال پیش به خانمی که به علت انجام یک اشتباه و دریافت یک ایمیل از طرف یک آقای نامحرم همسرشان ترکشان کرده بود همین توصیه را کردند, ولی چیزی که در آخر دل همسرشان را نرم کرد و به ایشان برگرداند, دقیقا یک عکس العمل غریزی و یک تکانه احساسی بود که وقتی آن آقا حاضر نمیشد در مقابل همسرشان از وضعیت دراز کشیده به نشسته تغییر حالت دهد این خانم شروع به زدن خودشان کردند یعنی یکی از همان کارهایی که همواره از آن منعشان کرده بودیم, اما نتیجه آن, همان معجزه ای بود که انتظارش را میکشیدند و اگر آن اتفاق پیش نمی آمد, اگر تا 10 سال هم اس ام اس ارسال میکردند به نتیجه ای نمیرسیدند. همین خانم اخیرا تاپیک دیگری را نیز ایجاد کرده اند که در آن با یک عکس العمل غریزی دیگر که با تمام جزئیات
بهترین عکس العمل ممکن بود و به غیر از آن دیگر کاری نمیشد انجام داد, جلوی یک انفجار بالقوه خشم را در همسرشان گرفتند. اما من فکر نمیکنم اگر قبل از این عکس العمل, در تالار مشورت میگرفتند, فرشته مهربان چنین راه حلی را برایشان مفید میدانست.
نمونه دیگر, یکی از خانمهایی هستند که از سال گذشته چند تاپیک پر مخاطب در تالار داشته اند و در حال حاضر هم یک تاپیک فعال دارند که باز ارسال اس ام اس های توصیه شده هیچ قدم مثبتی را در بهبود روابطشان با همسرشان باعث نشده است و الآن در کش و قوس رای دادگاه در مورد حق اشتغال و تمکین و ... هستند, تنها بازه زمانی که ایشان توانستند یک مدت نسبتا طولانی, دل همسرشان را نرم کنند و به زندگی برگردانند در سال گذشته بود که قبل از آن, چند عکس العمل غریزی به تکانه های احساسی و موقعیتهایی که با آن مواجه میشدند, نشان داده بودند مثلا همان بوسه بی هوایی که هنگام سوار شدن به ماشین از گونه همسرشان برداشتند و ... و از آن مهمتر اینکه دیگر حرفی از اشتغال پیش نیاوردند. این مدت نرم شدگی دل همسرشان نیز به سر نیامد مگر با قبولی این خانم در آزمون استخدامی و مطرح شدن دوباره موضوع اشتغال. اما در توصیه هایی که به این خانم شد همه جا صحبت از ابراز محبتهای کلامی و اس ام اسی و از طرفی کوتاه نیامدن از موضوع اشتغالشان بود.
خلاصه اینکه فکر میکنم اولا تصور فرشته مهربان از اینکه ابراز عدم وابستگی و محکم بودن و در همان حال ارسال اس ام اس ها و جملات محبت آمیز اینقدر میتواند آقایان را جذب کند از اینجا نشات میگیرد که چنین تاثیری را در قاطبه خانمها و از جمله در خودشان مشاهده کرده اند و آنرا به همان دلیل شیوه مشاوره ای همذات پنداری که پیشتر عرض کردم به جنس مخالف نیز تعمیم داده اند و ثانیا در کنار روشهای عادی و معمول مشاوره ای, به استفاده هوشمندانه و منطقی از عکس العملهای غریزی و ناخودآگاه خانمی که چند ماه با همسرش زندگی کرده و بسیاری از اخلاقها و رفتارهای همسرش را بیشتر از هر مشاوری لمس کرده است, زیاد اعتقاد ندارند و همان اسلوبهای همیشگی و از پیش طراحی شده را کافی میدانند.
اما در عوض مشاوره های موفقشان به آقایان را در موضوعات اختلافات خانوادگی همگی به خاطر داریم مثلا آقای آرام در سال گذشته که توصیه بسیار خوبی در رابطه با پرخاشها و دیگر رفتارهای ناپسند همسرشان دریافت کردند و همچنین آقای پژمان و ....

بابا خیلی پیچیده اش کردید ، مگر نه ؟؟..... در دادن راه کارهای عاطفی بیشتر نگاهم به فرد مقابل مراجع و وضعیتش و میزان اثر پذیری اوست و معتقدم خانمها خیلی کم از استعدادهای خدا دادی و به قول شما غریزیشان بهره می گیرند . بعضی ملاحظات اخلاقی اجازه نمی دهد در فضای عمومی تالار خیلی از راهکارهای جزیی عاطفی را به مراجع خانم بدهم حواسم به بازدید کننده های آقا لازم هست باشد لذا دستم بسته می ماند که ددر فضای مشاوره خصوصی این محدودیت نیست

نوشته اصلی توسط اثر راشومون

بعضی از مشاوره هایشان به کتاب و مقاله مذهبی یا ادبی ای که که در همان روز مطالعه کرده اند بیشتر مربوط است تا به موضوع مورد مشاوره مثل همان آقایی که اعتیاد بیمار گونه به دعا کردن داشتند.

اتفاقاً اصلاً اینطور نیست و بیشتر مبتنی بر تجزیه و تحلیل و تشخیص شخصی هست و به راهنمایی های کلیشه ای کتابی اعتقاد ندارم و بی روح می دانم

نوشته اصلی توسط اثر راشومون

با بیشتر عقاید فروید و یونگ مخالفند "البته نه با همه آرائشان" , و از آنجا که روانشناسی در غرب پایه اش بر یکی از این دو مکتب قرار دارد, روانشناسی غربی را هم به طور 100 درصدی قبول ندارند و تنها طرفدار علوم انسانی اسلامی شده هستند.

روانشناسی را ابزار مفیدی می دانم و معتقد به بومی سازی هستم اما نارسایی هایی هم در آن می بینم به قول مدیر همدردی روانشناسی کافی نیست معنا درمانی و خدا درمانی را بیشتر قبول دارم

نوشته اصلی توسط اثر راشومون

در بین اعضایی که مدتهای طولانی است که غایب هستند, اگر بخواهیم فقط یک نفر را نام ببریم, بیشتر از همه برای خانم بی دل دلتنگ هستند.

علاوه بر ایشان ستاره و طاهره و شیدا حاتمی را هم دوست دارم بیشتر در تالار ببینم

نوشته اصلی توسط اثر راشومون

در انتها برایشان آرزوی موفقیت روز افزون میکنم و امیدوارم که از تصاویری که در این پست طولانی آورم به هیچ وجه رنجیده خاطر نشده باشند.
البته دو سه مورد دیگر نیز بود که دوست داشتم اضافه کنم ولی ترسیدم که باعث ناراحتیشان شود.

ممنون و سپاس سرسوزنی هم حرفی که ناراحت کننده باشد ندیدم

نوشته اصلی توسط آویژه

فرشته مهربون ...




دانشگاه رفته ولی دوره حوزه رو هم گذرونده

متأسفانه تحصیلات حوزی را توفیق پیدا نکرده ام

نوشته اصلی توسط آویژه

دانش آموزاش دوسش دارن ولی خب گاهی هم فک می کنن قدیمی فکر می کنه

درست بر عکس تصور قدیمی فکر کردن غالباً براشون جالبه که اطلاعات به روز دارم بخصوص در حوزه اشتغال ذهنی و عاطفی آنها به عنوان نسل جوان و آشنایی و فعالیت در دنیای مجازی و......

نوشته اصلی توسط آویژه

آشپزیش عالیه، ولی خیلی ریسک نمی کنه غذاهای جدید درست کنه

در خانواده و میان دوستان مغروفم به اختراع و من درآری در این حوزه

نوشته اصلی توسط آویژه

صبرش زیاده و زبانزد فامیل

بنا به همین تجربه به مفتاح الفرج بودن صبر اعتقاد زیادی دارم و صبر را که از نظر من اصلاً به معنای تحمل و ناچاری نیست را دوای بسیاری از دردها می دانم

نوشته اصلی توسط آویژه

یاد گرفته شادیش واسه دیگران باشه و اندوهش رو بذاره واسه خودش، بعد از نیمه شب ...

خیلی اهل اندوه نیستم و تلخی ها زود یادم میره و سخت بخاطرم می آید اما خاطرات شاد و فرح بخش هم خوب در خاطرم می ماند هم خوب یادم می آدی حتی از کودکی هایم

نوشته اصلی توسط آویژه

یه کمی خسیسه

با خسیسی میانه ای ندارم مگر گاهی اوقات در حق خودم که نمی دانم می شود اسمش را خسیسی گذاشت یا خیر چون بیشتر در رابطه با خودم معتقد به ضروریات هستم و درگیر نشدن با نیازهای کاذب

نوشته اصلی توسط آویژه

خط کشش واسه روش درست زندگی کردن مدت هاست عوض نشده. واسه همین بعضی وقتا با دور و برش احساس غریبی می کنه

چنین احساسی ندارم و در رابطه با دور و برم نتونستم خیلی جاها سرسنگین بودن و اخم را یاد بگیرم و دوام بیارم چه برسه به خط کش به دست بودن اما قاطعیت را دارم اگر منظور از خط کش قاطعیت است و البته این هم در جای خودش ضروری هست

نوشته اصلی توسط آویژه

روی نوشتنش خیلی کار کرده. دیگه کمتر حرفای قلمبه سلمبه می زنه

هرسخن جایی و هر نکته مکانی دارد ، بنا بر این درست متوجه شدید بخصوص در همدردی و کار مشاوره سعی بر روان نویسی داشته ام البته سخت و همراه با کار زیاد نبوده الحمدلله

نوشته اصلی توسط آویژه

یه کلاس قرآن داره واسه خانم ها

چنین توفیقی نداشته ام تا حالا و در رابطه با انس با قرآن کوتاهی زیاد داشته ام

نوشته اصلی توسط آویژه

هر کی از بغلش رد بشه، یه سهمی از مهربونی داره براش

واقعاً !!!!!!!!!! از شوخی گذشته . باز خورد غالبی که در میان دوست و آشنا و خانواده دارم این هست که به آدم آرامش می دهی هم حضور و هم حرف هایت و از این بابت شرمنده لطف حضرت حق هستم و خود را صاحب چیزی نمی دانم


خدا قوت