به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 8 12345678 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 77
  1. #1
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 تیر 93 [ 22:58]
    تاریخ عضویت
    1393-3-26
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    202
    سطح
    4
    Points: 202, Level: 4
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points7 days registered
    تشکرها
    53

    تشکرشده 94 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array

    زندگی من با هووم میخوام طلاق بگیرم

    خیلی خسته ام کاش هیچ وقت دوباره ازدواج نمیکردم چهار سال پیش همسرم رو از دست دادم تو زندگیم مشکلات زیادی داشتم ولی ساختم شوهرم مرد خوبی بود من هم دوستش داشتم خدایش بیامرزد.یک دختر پنج ساله دارم که با من زندگی میکنه.سال گذشته برام خواستگار اومد من اولش قصد ازدواج نداشتم ولی خانواده خودم و شوهر مرحومم اصرار بر این ازدواج داشتند.پدرم وضع مالی چندان خوبی نداشت پدرشوهرم هم فوت شده بود من سربارشون بودم نمیخواستم بیشتر از این موجب ناراحتیشون بشم قبول کردم. ایشون قبلا ازدواج کرده بودند و یکسالی بود که متارکه کردند زن قبلیش رو خیلی دوست داشت اما چون زنش میخواست خارج از ایران زندگی کنه و همسرش این رو نمیخواست باعث اختلافات و جداییشون شد همه اینا رو روز خواستگاری به من گفت در اصل من انتخاب پدرش بودم نه خودش.با اصرار پدرش با من ازدواج کرد از همون اول سردیش رو تو ارتباط با خودم حس کردم حتی با من رابطه برقرار نمیکرد تا اینکه کم کم با محبت کردن اونو جذبش کردم به من علاقمند شده بود منم دوستش داشتم زندگی خیلی خوبی داشتیم تا اینکه زن سابقش سرو کله اش پیدا شد اومد پیش شوهرم با گریه و التماس گفت دوباره باهاش ازدواج کنه گفت تغییر کرده گفت انتظاری نداره عقد دائم کنه میگفت صیغه ام کن اگر تغییر نکردم منو از خونت بنداز بیرون شوهرم گفت من زن دارم اونم گفت هیچ اشکالی نداره من تو رو دوست دارم و میخوام باهات زندگی کنم.شوهرم قبول کرد چون خیلی دوسش داشت. من و دخترم طبقه پایین و خودشون طبقه بالا زندگی میکنند . یک هفته بعد از ازدواج زنش شروع به تحقیر کردنم کرد هر روز به من بد و بیراه میگفت سرو صدا راه مینداخت میگفت از زندگیم برو بیرون مهرداد هیچ علاقه ای به تو نداره من عشق اول و آخرشم من فقط نگاش میکردم راستش خیلی دلم براش میسوخت من حساس نبودم ولی اون از من متنفر بود حق هم داشت من هووش بودم الان سه ماهه که با مهرداد ازدواج کرده تو این سه ماه مهرداد حتی منو لمسم نکرد شوهرم خیلی هواشو داره نمیذاره ناراحت شه با این حال بازم از بودن من ناراحته چند بار به مهرداد گفتم طلاقم بده گفت دوستت دارم نمیتونم ازت جدا شم با اینکه از هم دوریم ولی روز به روز عاشقش میشم من با این شرایط مشکلی ندارم اما هووم تحمل نداره منم دوست ندارم با بودنم کسیو اذیت کنم.صدای دعواشون رو میشنوم و میبینم شوهرم چقدر رنج میکشه البته تنها من دلیل دعواشون نیستم از اول باهم مشکل داشتند.شوهرم هر بار واسم دردو دل میکنه منم آرومش میکنم تا دیروز که دعوای سختی باهم کردند کار به کتک کاری کشید من رفتم جداشون کنم که خودمم ناخواسته کتک خوردم.جلو هووم به مهرداد گفتم طلاقم بده خوشحالی رو تو صورت هووم دیدم مهرداد عصبانی زد بیرون هووم خیلی آروم شده بود به من میگه چجوریه که انقدر آرومی من لبخند زدم و اومدم پایین کلی گریه کردم دلم واسه شوهرم میسوزه.شب که شوهرم اومد خونه یک راست اومد پایین گفت از من میخوای طلاقت بدم؟ بدون اینکه تو رو در نظر بگیرم سرت هوو اوردم همیشه باهات سرد بودم ولی تو همیشه با محبت بودی من چجوری فراموشت کنم من دوستت دارم منم گفتم من نمیخوام ناراحت ببینمت ببین چه زندگی درست کردی؟تو که نمیتونستی جمعش کنی چرا دوباره زن گرفتی؟حالا چاره نداری باید یک کدوممون رو انتخاب کنی قهر کرد رفت بالا.منم ازین وضعیت خسته شدم باور کنید ذره ای حسادت نمیکنم فقط دیگه تحمل تحقیر شدنو سرو صدا و ناراحتی شوهرم رو ندارم.با وجود اینکه دوستش دارم ولی میخوام طلاق بگیرم

    - - - Updated - - -

    ای کاش کسی بود با من دردو دل میکرد ای کاش راهی بود هووم انقدر حساس نبود.مهرداد واسه خودش باشه نخواستمش همین که از دور میبینمش و سایه اش بالای سرمه برام دنیاییه ولی گاهی وقتا خیلی خسته میشم.امروز به زنش گفتم فکر کن من مستاجرتونم من و مهرداد که هیچ ارتباطی باهم نداریم پس چرا زندگی رو به کام خودتو شوهرت تلخ میکنی دوباره سرم داد کشید میگه حتی از نظر غذایی هم هواشو نداشته باش آخه نمیتونم دلم میسوزه میبینم همش غذای آماده میخوره اصلا این زن رحم ندارهفقط به فکر تیپ و قیافشه خدا به اینجور آدما قیافه خشگل هم میده برعکس اخلاق.

  2. 9 کاربر از پست مفید نیکا88 تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (دوشنبه 26 خرداد 93), khaleghezey (سه شنبه 27 خرداد 93), maryam240 (یکشنبه 20 تیر 95), paiize (یکشنبه 01 تیر 93), pasta (دوشنبه 26 خرداد 93), sevil73 (جمعه 21 آذر 93), کاغذ بی خط (چهارشنبه 25 تیر 93), veis (دوشنبه 26 خرداد 93), برومند (سه شنبه 27 خرداد 93)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 تیر 97 [ 09:43]
    تاریخ عضویت
    1393-3-26
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    4,305
    سطح
    41
    Points: 4,305, Level: 41
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    32

    تشکرشده 170 در 63 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نیکا جان من تازه اومدم اینجا
    زندگیه دیگه . احساس میکنم روحیه ات خیلی مادرانه است الان دخترت کجا زندگی میکنه؟ واسه اون سخت نیست این شرایط؟

  4. 6 کاربر از پست مفید نیم پز تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (دوشنبه 26 خرداد 93), khaleghezey (سه شنبه 27 خرداد 93), paiize (یکشنبه 01 تیر 93), کاغذ بی خط (چهارشنبه 25 تیر 93), نیکا88 (سه شنبه 27 خرداد 93), برومند (سه شنبه 27 خرداد 93)

  5. #3
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شما اصلا به حرف هوویت گوش نکن. اگر داد و فریاد کرد خیلی خونسرد نگاهش کن و بگو من همسرش هستم و موظف هستم وظایف همسری خودم را انجام دهم. شما هم خودت می دانی هر طور می خواهی زندگی کن اما من به وظایفم پایبندم و دلیلی هم ندارد که شوهرم را رها کنم. هر چه داد زد و فحش داد بگو من حرفم را زدم و دیگر ادامه نده و به خانه خودت برو.
    من حس می کنم شوهرت هم دارد از این وضع خسته می شود. کدام مرد عاقلی می آید یک زن دلسوز و مهربان را رها کند و با زنی زندگی کند که اینقدر آزارش می دهد؟
    از جذابیت جنسی هم برای همسرت کم نگذار و با ناز و کرشمه زنانه رفتار کن. برایش مثل یک عروسک زیبا باش.
    می دانی چرا هوو اینقدر ناراحت است ؟ چون در برابر تو احساس ضعف می کند و خودش را بهتر می شناسد.
    بالاخره همسرت از رفتار هوو خسته می شود. یادت باشد به هیچ وجه در رابطه هوو و شوهرت دخالت نکن.
    حتی اگر کتک کاری هم کردند شما دخالت نکن. زندگی خودشان است.
    در این میان به فکر خودت و دخترت باش. با دخترت به دیدن اقوام بروید تفریح بروید خودت برو یک هنری یاد بگیر برو یک کاری که برای خودت دوست داری انجام بده و به زندگی ات برس.

    اما اگر روی طلاق اصرار داری بنشین فکر کن ببین شرایطش را دارید که زندگی خود را مستقل اداره کنید یا نه. ببین می توانی مشکلات بعد از طلاق را تحمل کنید یا نه.

  6. 17 کاربر از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده اند .

    del (سه شنبه 27 خرداد 93), deljoo_deltang (دوشنبه 26 خرداد 93), dosty (شنبه 31 خرداد 93), khaleghezey (سه شنبه 27 خرداد 93), maryam240 (یکشنبه 20 تیر 95), mordad (دوشنبه 26 خرداد 93), paiize (یکشنبه 01 تیر 93), pasta (دوشنبه 26 خرداد 93), sara 65 (سه شنبه 27 خرداد 93), کلانتر جو (سه شنبه 24 بهمن 96), کاغذ بی خط (چهارشنبه 25 تیر 93), واحد (دوشنبه 26 خرداد 93), نیکا88 (سه شنبه 27 خرداد 93), مهربونی... (سه شنبه 27 خرداد 93), مصباح الهدی (دوشنبه 26 خرداد 93), برومند (سه شنبه 27 خرداد 93), دريا88 (دوشنبه 26 خرداد 93)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 اسفند 95 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1393-1-25
    نوشته ها
    152
    امتیاز
    4,004
    سطح
    40
    Points: 4,004, Level: 40
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 63.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    223

    تشکرشده 333 در 122 پست

    Rep Power
    32
    Array
    نیکا جان لطفا روحیتو نباز شماحتما همسر خوبی هستی که شوهرت نمیخاد ترکت کنه اون خانم قصدش بیرون کردن شما از زندگیشه در مقابل حرفاش محکم و محترمانه. جوابشو بده خودتو نباز عزیزم.اون اگر میخاست قصدش زنزندگی بود و شوهرش براش مهم بود ترکش نمیکرد.حالا که همسرتو دوس داری برای زندگیت تلاش کن مایه آرامش همسرت باش بیشتر از هروقتی بهش رسیدگی کن. در مورد روابطت با همسرت لازم نیست به اون خانم چیزی بگی سیاست داشته باش و محکم.دیر یا زود همسرت سمت شما میاد

  8. 9 کاربر از پست مفید mordad تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 27 خرداد 93), pasta (دوشنبه 26 خرداد 93), کلانتر جو (سه شنبه 24 بهمن 96), کاغذ بی خط (چهارشنبه 25 تیر 93), واحد (دوشنبه 26 خرداد 93), نیکا88 (سه شنبه 27 خرداد 93), مهربونی... (سه شنبه 27 خرداد 93), مصباح الهدی (دوشنبه 26 خرداد 93), برومند (سه شنبه 27 خرداد 93)

  9. #5
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نیکا خانم،

    زمانی که شما با اون آقا ازدواج کردید، اون خانم همسرشون نبودند.
    شما نه با دروغ، نه با خیانت و .... وارد زندگی ایشون نشدید.

    با توجه به این که گفتی شرایط خانوادگی و اقتصادی مساعدی برای جدایی نداری،
    این ازدواج دوم شماست،
    همسرت را دوست داری و مشکلی با هم ندارید،
    چرا باید جدا بشی؟ بعد از جدایی ممکنه در شرایط بدی قرار بگیری. چرا می خوای زندگیت را خراب کنی؟

    مهربانی خوبه، در نظر گرفتن حقوق دیگران لازمه، رعایت اخلاق و گذشت خوبه، اما نه این که به خودت آسیب برسونی.
    جدایی شما از نظر عاطفی ضربه بدی به خودت خواهد زد. بعد از اون هم مشکلات متعدد طلاق و ...

    اگر همسرت می تونه منزل جداگانه ای تهیه کنه که اون خانم نزدیک شما نباشه، ازش خواهش کن این کار را بکنه.
    البته اگر از نظر امنیت و ... مشکلی نیست.
    به زندگیت و دخترت و همسرت برس و اصلا در ماجرای همسرت و اون خانم دخالت نکن.
    همین که اجازه دادی وارد زندگیت بشه و بزرگواری کردی و ندیده گرفتی، به اندازه کافی لطف کردی.

    دیگه نه به طلاق فکر کن و نه حرفش را بزن.
    الان هم به جای این کارها، روی خودت و دخترت سرمایه گذاری کن.
    کاری که علاقمندی برو یاد بگیر،
    ورزش کن،
    برای همسرت خاطره های خوب بساز.
    از خانه داری و آشپزی و درست کردن کیک و دسر و ... هر چیزی که دوست داری و بلدی کم نذار.
    به بچه دار شدن فکر کن ( اقدام نکن تا کمی زندگیت استیبل بشه) و در موردش با همسرت حرف بزن.
    مثلا اسم بچه، یا ... چیزایی که نشون بدی به زندگیت و شوهرت علاقمندی، نه از سر ناچاری موندی.

    اون خانم باید تاوان اشتباهش را خودش بده، نه شما.
    اگر جدا بشی، وضعیت زندگیت خیلی خوب نخواهد بود. ضمن این که تو این ماجرا هیچ تقصیری نداشتی و الانم با شوهرت مشکل نداری.
    عاقلانه نیست به خاطر دیگران زندگیت را خراب کنی و خودت و دخترت را بندازی به دردسر.

    همسرت و اون خانم، بچه دارند؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  10. 18 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    del (سه شنبه 27 خرداد 93), deljoo_deltang (دوشنبه 26 خرداد 93), kamran2007 (دوشنبه 26 خرداد 93), khaleghezey (سه شنبه 27 خرداد 93), pasta (دوشنبه 26 خرداد 93), sanjab (دوشنبه 26 خرداد 93), sara 65 (سه شنبه 27 خرداد 93), کلانتر جو (سه شنبه 24 بهمن 96), کاغذ بی خط (چهارشنبه 25 تیر 93), واحد (دوشنبه 26 خرداد 93), نیکا88 (سه شنبه 27 خرداد 93), نازنین2010 (سه شنبه 27 خرداد 93), نسترن س (پنجشنبه 29 خرداد 93), مهسانه (دوشنبه 26 خرداد 93), مصباح الهدی (دوشنبه 26 خرداد 93), آویژه (دوشنبه 26 خرداد 93), برومند (سه شنبه 27 خرداد 93), دريا88 (دوشنبه 26 خرداد 93)

  11. #6
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 تیر 93 [ 22:58]
    تاریخ عضویت
    1393-3-26
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    202
    سطح
    4
    Points: 202, Level: 4
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points7 days registered
    تشکرها
    53

    تشکرشده 94 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    در پاسخ به نیم پز عزیز دخترم پیش من زندگی میکنه گاهی وقتا میفرستمش خونه عزیزجون و مادرجونش البته خیلی کم.نیکا اسم دخترمه، از هووم میترسه میگه مامانی خاله وقتی عصبانی میشه شبیه هالک میشه ازاین حرفش خنده ام میگیره
    نوپو عزیز راجع به جذابیت جنسی هووم حسابی وارده لباساش همه نیم تنه یعنی من ندیدم شلوار پاش کنه همش شلوارکهای خیلی کوتاه که دخترم میبینه میگه چرا خاله شلوارک بچه گونه پوشیده:) ولی من همیشه با بلوز و شلوارم البته تابستونا تاپ تقریبا آستین دار میپوشم لباسام همیشه مرتب و قشنگند ولی نمیتونم لباس لختی بپوشم از اول اینجوری بودم بعدشم نمیخوام الگوی نامناسبی واسه دخترم باشم.مهرداد تمایل به من داره ولی فقط کافیه ده دقیقه بیاد پایین زنش چنان قشقرقی به پا میکنه که اون سرش ناپیداست.قبل از اومدن هووم خیلی از رابطه ج با من راضی بود ولی الان سه ماهه دریغ از یک بوسهدلم واسه بغلش تنگ شده
    مرداد مرسی عزیزم بهم قوت قلب دادی ممنونم
    شیدا عزیز راجب خونه جدا گرفتن ،خودم بهش فکر کردم ولی میترسم کلا رهام کنه اینجا که هستم حداقل هر روز میبینمش. فرزندی ندارند شوهرم بچه دوست داره ولی هووم میگه بچه هیکلش رو بهم میزنه و جلو تفریحاتش رو میگیره.مهرداد به دخترم گفته صداش بزنه بابا مهرداد،هر وقت دخترم صداش میکنه چنان جانی میگه که انگار بچه خودشه.خیلی هوای دخترمو داره.مرد خوبیه.من خودم بچه دوست دارم ولی روم نمیشه به شوهرم بگم

    - - - Updated
    ویرایش توسط نیکا88 : سه شنبه 27 خرداد 93 در ساعت 02:26

  12. 6 کاربر از پست مفید نیکا88 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 27 خرداد 93), maryam240 (یکشنبه 20 تیر 95), paiize (یکشنبه 01 تیر 93), کاغذ بی خط (چهارشنبه 25 تیر 93), مهربونی... (سه شنبه 27 خرداد 93), برومند (سه شنبه 27 خرداد 93)

  13. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 22 بهمن 95 [ 18:24]
    تاریخ عضویت
    1393-1-30
    محل سکونت
    زیر آسمان خدا
    نوشته ها
    193
    امتیاز
    4,750
    سطح
    43
    Points: 4,750, Level: 43
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 200
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    10

    تشکرشده 916 در 198 پست

    Rep Power
    34
    Array
    سلام مامان نیکا. خوش اومدی.
    چقدر شما خوبی! دلم نیومد حقیقتو نگم.
    من هم با نظر دوستان کاملا موافقم.
    اگر واقعا به شوهرت علاقه مندی و همینکه سایه اش بالا سر خودت و نیکا باشه برات کافیه. به نظر من صبر کن.
    چون این خانوم یک بار جدا شده و باز هم همسرت رو ترک میکنه.
    مطمئن باش تنهاش میذاره چون یک همچین زنایی به قول معروف زن زندگی نیستن. هنوز دختر بچه ای هستن که دنبال جلب توجهن. بازیگرای خانوم هالیوودی با همه ادا و اصولشون عاشق مادر شدن هستن. دیگه چه کسی از اونا بیشتر به هیکلش اهمیت میده؟؟؟؟؟؟؟؟کسی که میگه به خاطر هیکلش حاضر نیست مادر بشه اصلا انسان نیست! البته این نظر شخصی منه. ببخشید که عنوان کردم.
    شما صبر کن دوست عزیز. من فکر میکنم دوباره طلاق میگیره. البته به این شرط که شما محکم بایستید و احساسات و غیرت شوهرتونو تحریک کنید. مبنی بر این که من تا حالا زن بیوه بودم اگه طلاقم بدی زن مطلقه میشم و با این بچه جز بدبختی هیچ چیز دیگه ای نصیبم نمیشه (البته دارید عین حقیقت رو میگید).
    دیگه حرفی از اینکه طلاقم بده نزنید. سرتون رو به کارهای خودتون گرم کنین.
    به اون زن (هالک به قول نیکاجان) اصلا بها ندید. به قول معروف تحویلش نگیرید. لباس تحریک کننده لزوما لباس لختی نیست. شوهر من که از دامن های خوشگل و جذاب بیشتر خوشش میاد. به آرایش صورتتون در منزل زیاد برسید. زیبا باش تا دل شوهرتو ببری.
    این زن اگر زن خوب و شایسته ای بود شما شایدحق داشتی عذاب وجدان بگیری(که البته به قول شیداجان شما بعد از طلاق ایشون وارد این زندگی شدی و اصلا خیانتی در کار نبود). و شاید میشد بهت حق داد که بخوای جدا بشی و زندگی یک زنی که از کرده خودش پشیمونه رو به هم نزنی.
    حالا که مشکل داره از همه نظر، اصلا هم از جدایی و ترک زندگیش عذاب وجدان نداره. دوس داره هر کاری خواست بکنه و بعد برگرده ببینه همه چیز سر جاشه. واقعا لازمه که بخوای زندگیتو ترک کنی؟؟؟
    بایست به خاطر همسرت. اگر برای این خانوم امیدی برای جدایی شما و همسرتون وجود داشته باشه، میمونه و تا جدایی شما برای زندگیش تلاش میکنه و بعد از جدایی شما از همسرتون مثل دفعه قبل بعد یکی دو سال رهاش میکنه.
    مقاوم باشید. بذارید این زن با دیدن شما به اعمال بدش پی ببره. هر عملی یک تاوانی داره.
    شما زن خود ساخته و مهربونی هستید ولی اجازه ندید یک انسان که شایستگی این رفتار شما رو نداره، از مهربونیتون سوء استفاده کنه.
    موفق باشی گلم

    تا توانی دفع غم از خاطر غمناک کن
    در جهان گریاندن آسان است اشکی پاک کن

    ویرایش توسط Kamelia-94 : سه شنبه 27 خرداد 93 در ساعت 07:12

  14. 8 کاربر از پست مفید Kamelia-94 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 27 خرداد 93), paiize (یکشنبه 01 تیر 93), کلانتر جو (سه شنبه 24 بهمن 96), کاغذ بی خط (چهارشنبه 25 تیر 93), نیکا88 (سه شنبه 27 خرداد 93), نسترن س (پنجشنبه 29 خرداد 93), مهربونی... (سه شنبه 27 خرداد 93), برومند (سه شنبه 27 خرداد 93)

  15. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 10 فروردین 98 [ 11:48]
    تاریخ عضویت
    1392-1-18
    نوشته ها
    96
    امتیاز
    5,259
    سطح
    46
    Points: 5,259, Level: 46
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    1,092

    تشکرشده 246 در 78 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام نیکا 88 عزیزم
    به همدردی خوش اومدی
    منم مثل برخی دوستان فکر میکنم شما نباید زندگی مشترکتون رو رها کنید. به خاطر خودتون و دخترنازتون و همسرتون.
    همسر شما با علم کامل با شما ازدواج کرده و دوستتون داره. چرا میخواین زندگی تونو رها کنید و دودستی تقدیم به دیگران کنید و برید؟؟؟
    دو حالت داره :
    1- با این تعاریفی که شما از اون خانم کردین ، دیر یا زود از همسرتون جدا میشه ، اونوقت شما به عنوان همسر اون آقا به زندگی مشترکتون ادامه میدین.

    2- اون خانم سر عقل میاد و دست از این رفتار زشت برمیداره ، اونوقت شوهر شما میتونه عدالت بیشتری بین همسرانش برقرار کنه. بازم به نفع شماست.

    خواهرانه عرض میکنم :
    1- اینقدر حرف طلاق نزنید، مرتب نگید طلاقم بده. شما که شوهرتونو دوست دارید، با این حرف بیشتر آزارش میدین.
    2- از شوهرتون خواهشکنید عدالت بیشتری بینتون رعالت کنن. حتی میتونین اینو با سیاست زنانه ازشون بخواین. مثلا بگین : عزیزم من امشب به مناسبت ---- شام خوشمزه ای پختم. بیا پایین باهم شام بخوریم. یا اینکه براشون برنامه کادو و سورپرایز و... داشته باشین که بهتون توجه بیشتری نشون بدن.
    3- میتونین با رعایت لباس پوشیدن مناسب که الگوی دخترتون هم باشه، لباسای زیبا و ... بپوشید و همسرتون به سمت رابطه جنسی سوق بدید.
    4- میگین دلتون برای آغوشش تنگ شده. بله آغوش شوهرتون حق شماست. پس حقتونو بگیرین. . گاه و بیگاه بغلش کنید. خیلیم قشنگه. بیشتر کنارش باشین. آرومش کنید.
    5- تو دعوای زن و شوهری همسرتون و هوو دخالت نکنید. چه معنی داره شما برای کمک و جدا کردن دعوا برین و خودتون اونجا کتک بخورین؟ اون زن که یکبار روی شما دست بلند کنه، دفعات بعد هم اینکارو خواهد کرد. قوی باشین و به زندگی خودتون توجه کنید و نه هوو.
    6- اگر براتون امکان داره خانه جداگانه ای بگیرید. در همون حوالی. شاید اونجوری شوهرتون بهتر بتونه بهتون سر بزنه ، به دور از چشم هوو.
    7- حتی به داشتن فرزند هم فکر کنید. به دوام زندگی تون . به خودتون ، دخترتون و همسر محترمتون.

  16. 4 کاربر از پست مفید مهربونی... تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 27 خرداد 93), paiize (یکشنبه 01 تیر 93), نیکا88 (سه شنبه 27 خرداد 93), برومند (سه شنبه 27 خرداد 93)

  17. #9
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو نیکا88

    خداوکیلی با این جمله خیلی حال کردم

    .نیکا اسم دخترمه، از هووم میترسه میگه مامانی خاله وقتی عصبانی میشه شبیه هالک میشه ازاین حرفش خنده ام میگیره

    با سپاس از دوستان منم کلا موافقم زن خوبی هستی معلومه فهمیده و باشعوری و توی خانواده خوبی بزرگ شدی
    ولی خوب بودن تنها کافی نیست بانو باید قوی هم باشید محکم و استوار این موضوع تنها برای خودت نیست مهرداد هم نیاز داره شما قوی و محکم باشی و از اون مهمتر دخترت باید یاد بگیره از مادرش مهربان باشه ولی کنارش قوی و محکم بودن اینکه حقشو بگیره را هم بهتره از شما یاد بگیره.

    مهرداد نیاز به حمایت از طرف شما را داره نیازه داره بداند که شما پشتش هستی درسته انتخاب باباش بودید ولی الان واقعا دوست داره و بهم نیاز داره لطفا کنارش باش و جوری رفتار کن که بتواند به شما تکیه کنه ما مردا نیاز داریم به همسری که بتوانیم روش حساب کنیم مخصوصا از نظر عاطفی و احساسی هرچقدرم قوی باشیم ماها بازم نیاز داریم به همسری که دوسمون داشته باشه کنارش احساس رضایت و آرامش کنیم.

    بعنوان یه مرد میگم وقتی ازدواج میکنیم همسرمان هرچقدرم زیبا باشه آرایش کنه تناسب اندام خوب داشته باشه لباس های اندامی و تنگ و باز بپوشه نهایت بعد دوسال تکراری میشه هر زنی میخواد با هر هیکل و جذابیت جنسی باشه و یا هر مردی باشه توی اکثر مواقع اینجوریه خود من متاهلم و دوستای متاهل هم دارم چیزی که یه مرد را نزدیک همسرش نگه میداره و باعث رابطه جنسی طولانی مدت میشه بعلاوه تناسب اندام و زیبایی و آرایش و عشوه های زنانه که لازمه مهارت رابطه جنسی و از همه مهمتر عشق و محبت واقعیه که یه مرد کنار همسرش احساس میکنه حس امنیت حس مورد قبول واقع شدن حس اینکه تکیه گاه زن و بچه هاشه حس احترام و..... شما همه چیزایی که یه مرد نیاز داره را دارید بانو فقط نیاز دارید در مواردی کسب مهارت کنید و خودتان را بالا بکشید.نه فقط برای خودت بلکه مهرداد و دخترت بخاطر هر سه تای شما

    هوو شما توانسته حالا به هر دلیلی تا یه مدت بدون شوهر زندگی کنه پس به بعدشم میتواند ایشون حسوده اگه برگشته نه بخاطر شوهرش تنها بلکه بخاطر حس حسادتی که به شما داره و اینکه شوهرشو ازش گرفتید میخواد پسش بگیره

    بنظر من سعی کن از نظر رابطه جنسی خودتو قویتر کنی بیشتر محبت کن بهش

    دیگه حرف طلاقو نزن نزن نزن

    دفعه آخرت باشه داری این کلمه را بکار میبری (شرمنده دیگه سیدم و یکم جوشی)
    رابطه جنسی خودتو تقویت کن لباسایی که دوست داره بپوش مخصوصا وقتی که پیش هم هستید خوب اون بوست نمیکنه پس شما اینوسط چیکاره اید بانو؟رابطه که فقط یکطرفه نیستش چرا شما آغاز کننده نباشید بانو اتفاقا خیلی هم لذت داره اینهمه شما خانوما ناز دارید و ما باید ناز شما را بکشیم خوب یکبارم ما مردا ناز کنیم آی که چقدی حال میده

    آموزش مسائل جنسی و زناشویی,ازدواج,مشاوره, پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده

    آموزش جنسی و زناشوئی - گروه آموزشی تنظیم خانواده • گروه آموزشی تنظیم خانواده

    حتما وقت بزار و مطالعه کن اینم خصوصی بگم سعی کن حتی وقتی شوهر شما توی این مورد قوی نبود به رخش نکشی این واسه ما مردا خیلی سنگین تمام میشه و به غرورمان خیلی برمیخوره.

    ایشون جذابیت دارن و خوشگل ولی شما هم حتما زیبا هستید و جذاب که شوهرت جذبت شده با اینکه خودتان اول گفتید انتخاب پدرش بودید ما مردا لجبازیم یه زن باید خیلی خوب باشه تا بتواند چنین مردانی را جذب کنه که همسرشان به انتخاب خودشان نبوده اینو فراموش نکن بانو

    اینو شما نوشتید:
    مهرداد به دخترم گفته صداش بزنه بابا مهرداد،هر وقت دخترم صداش میکنه چنان جانی میگه که انگار بچه خودشه.خیلی هوای دخترمو داره.مرد خوبیه.

    خوب دختر خوب چرا استفاده نمیکنی بیشتر از دخترت تا به شوهرت نزدیکتر بشی چه ایرادی داره وقتی طرفت داره شارلاتان بازی در میاره و شوهرت را تحت فشار قرار داده شما بهش کمک نمیکنی تا حداقل یکجا باشه اندکی درش آرامش داشته باشه جایی که توش محبت و عشق باشه حس مرد بودن و حس پدر بودن مخصوصا دخترم باشه که بدتر با اون ناز و اداهایی که دارن پدرسوخته ها به شوهرت بگو نیکا دوست داره و دلش برات تنگ میشه


    مقالات زیر را وقت کردی حتما مطالعه کنید نیاز دارید به کسب مهارت و اینکه یاد بگیرید حق گرفتنیه دادنی نیست بانو

    لینک های مهارت های ارتباطی و رفتار جراتمندانه


    مهارتهای ارتباطی

    چگونه منفعل نباشیم؟

    اینا هم تاپیک های she هستش.

    مشاوره تخصصی با جناب sci

    کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه






    - - - Updated - - -

    لطفا بخاطر خودت مهرداد و دخترت حقتو بگیر خواهشا حقتو بگیر بانو چون لیاقتشو داری این ایشون بوده که وارد زندگی خوشبخت شما شده خودت به مهرداد عادت کردی از اون بالاتر دخترت بهش عادت کرده بابا صداش میکنه اون شوهرت طفلی چه گناهی کرده میدونم زن آرومی هستی و شوهرتو دوس داری ولی اینجوری بیشتر داری بهش ظلم میکنی و داره درد میکشه و تو هم شاهد درد کشیدنش هستی .

    تو اینو میخوای؟
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  18. 7 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    del (سه شنبه 27 خرداد 93), paiize (یکشنبه 01 تیر 93), نیکا88 (سه شنبه 27 خرداد 93), نسترن س (پنجشنبه 29 خرداد 93), مهربونی... (سه شنبه 27 خرداد 93), برومند (سه شنبه 27 خرداد 93), خیال (سه شنبه 27 خرداد 93)

  19. #10
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 فروردین 03 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,419
    امتیاز
    286,911
    سطح
    100
    Points: 286,911, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,575

    تشکرشده 37,077 در 7,001 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    با سلام و احترام
    مورد شما مبتلا به عمومی نیست.
    لذا پیشنهادم اینست که عضو انجمن آزاد بشوید و جوانب مشکلتون را از طریق انجمن خصوصی و تخصصی مطرح کنید تا آنجا با توجه به همه موارد زندگی شما خصوصی پاسخ شما داده شود.

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  20. 3 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 27 خرداد 93), کاغذ بی خط (چهارشنبه 25 تیر 93), نیکا88 (سه شنبه 27 خرداد 93)


 
صفحه 1 از 8 12345678 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. جوونی چیه؟
    توسط Yellow.king در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: جمعه 18 تیر 95, 01:04
  2. پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: یکشنبه 05 مهر 94, 16:46
  3. به عنوان يک نوجوون ديگه نمى دونم چيکار کنم؟
    توسط 66nastaran در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: جمعه 21 فروردین 94, 16:22
  4. چطوری جوون بمونیم؟
    توسط ani در انجمن اعتقادی،‌اخلاقی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: پنجشنبه 19 اسفند 89, 13:54
  5. مشکل یه جوون دم بخت
    توسط soyomax در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: دوشنبه 11 مرداد 89, 23:49

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:07 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.