قرآن و روزه از نگاه مهاتما گاندي

موهنداس كرمچند گاندهي، مشهور به مهاتما گاندي (1948.1869) رهبر بزرگ استقلال هند از يوغ استعمار پير انگليس ،‌از معدود رهبراني بود كه از روشهاي معمول در مبارزات آزاديبخش استفاده نكرد ،‌بلكه با سلاح عشق و ايمان ، و اهرم مبارزه منفي توانست به سلطه بي چون و چراي استعمار در كشورش پايان بخشد.
الف ) مطالعه قرآن

يكي از منابع آگاهي بخش به او در مسير مبارزه منفي ، قرآن كريم بود. او مي گفت: من عقيده دارم كه تورات و انجيل و قرآن به اندازه وداها ( كتاب مقدس هندوان ) الهامات الهي دارند و مقدس هستند

و مي افزاود : من همان خدا را كه در كتاب مقدس هندوان مي شناسم ، در قرآن هم مي بينم

گفتني است ،‌گاندي مطالعه جدي پيرامون اسلام و قرآن را در سالهاي جواني در دوران اقامت خويش در آفريقاي جنوبي (1914.1893) آغاز كرد و اين كار تا اواخر عمر او ،‌بويژه در خلوت زندان هاي مكرري كه داشت ، ادامه داشت ، ادامه يافت .

جوديت براون در شرح روزگار اقامت گاندي در آفريقاي جنوبي مي نويسد: « معاشران جديد و مسلمان گاندي به او اصرار كردند اسلام را مطالعه كند . مي دانيم او ترجمه قرآن را خريده و خوانده و در آن زمان كتب ديگري هم درباره اسلام مطالعه كرده است

ويليام شايرر، خبرنگار مشهور امريكايي كه مدتي با گاندي محشور بوده است،‌ مي نويسد: در جلسات نيايش غروب گاندي…. حضار ،‌دسته جمعي آياتي از كتاب مقدس را زمزمه مي كردند. ادعيه آنها تنها از كتاب مقدس هندو … نبود،‌بلكه قطعاتي از انجيل و آياتي از قرآن نيز قرائت مي شد. او نه تنها خود قرآن را بدقت مطالعه مي كرد،‌ بلكه ديگران را نيز تشويق مي كرد اين كتاب آسماني را نيك بخوانند.

شايرر همچنين مي نويسد:

من « به گاندي واقعا مديون هستم، زيرا روح و فكر مرا آماده ساخت تا نسبت به زيبايي ، درايت …، بوداييسم و تا حدي در مورد قرآن توجه و درك عميق تري پيدا كنم….»

و بالاخره روزي هم كه گاندي توسط يك هندوي افراطي ترور شد، اموال او به شرح زير صورت برداري شد: يك عينك ، دو جفت كفش چرمي ، يك قاشق چوبي، يك لنگ خونين( كه دور خود مي بست )، دو كاسه چوبي ،‌يك ساعت جيبي ، يك نمكدان و كتب مقدس كليه اديان از جمله ، قرآن كريم).

ب ) اصرار برروزه

گاندي در دوران اقامت در آفريقاي جنوبي ، با دوستان جديدي روبه رو شد كه او را با اسلام آشنا كردند و در مبازره و شكل دادن به زندگي اجتماعي جديدش ، نقش بسيار داشتند.

او در زندگينامه اش به روزگاري اشاره مي كند كه مدرسه اي داشت و جوانان و كودكاني از اديان مختلف در آن تحصيل مي كردند. و در ادامه مي نويسد: در ماه رمضان به مسلمانها گفتم حتماً روزه بگيريد. خودم قصد روزه از صبح تا غروب را داشتم ،‌ ولي مسلمانان و مسيحي ها و هندوان و پارسي ها ( زرتشتي هاي هند) گفتم در اين امر با من همكاري كنند. براي آنها شرح دادم انسان بايد در هر كاري كه فردي به منظور خودداري و تصون از {نگهداري} نفس انجام مي دهد،‌ شركت كند. بسياري از دوستان … از اين پيشنهادم حسن استقبال كردند. جوانان هندو و زرتشتي در هر قسمت ،‌ از مسلمان ها متابعت نمي كردند. زيرا لازم هم نبود.

مسلمانان براي صرف افطار تا غروب آفتاب و چند لحظه بعد از آن صبر مي كردند. ولي ديگران كه چنين نمي كردند،‌فرصت داشتند براي دوستان مسلمان غذاهاي خوب تهيه كنند و سفره بچينند…

نتيجه اين تجربيات آن شد كه عموم مردم به ارزش روزه گرفتن پي بردند و روحيه جديدي به وجود آمد…
او به اين حد بسنده نكرد « حتي كار را بدانجا كشاند كه در احترام به ماه رمضان ، اعضاي غير مسلمان را نيز وادار نمود روزانه به خوردن يك وعده غذا ،‌آن هم هنگام افطار در كنار مسلمانان،‌ اكتفا نمايند.

گاندي روزه را به مثابه ابزار مهمي در مبازره منفي مي دانست .

سلاح كارساز او ، كه با آن بن بست ها را مي شكست ، روزه بود ( 16 بارروزه در 35 سال ).

او روزه را با مراسم عبادي خاص همچون قرائت آياتي از قرآن و انجيل و كتاب مقدس هندوان مي گشود.

مهاتما گاندي همچنين اعلام كرد كه از سيره شخص پيامبر اسلام (ص) آموخته كه روزه انسان را به خدا متوكل مي كند و راه را به سوي مكاشفه الهي مي گشايد.

توضيح : در اين مقاله از كتاب « مهاتما گاندي ، همدلي با اسلام ،‌ همراهي با مسلمين » تاليف حجت الاسلام علي ابوالحسني ( منذر) فراوان بهره برده ايم .