سلام به همه،پسري هستم 20ساله،در شهر اصفهان،از يك خانواده سرشناس،مذهبي و متمول.از دوران كودكي،دختري را ميشناسم كه احساسي نسبت به اين دختر داشته ام،كه نسبت به دختر ديگري نداشته ام.او را به شدت دوست دارم و نميتوانم به دختر ديگري فكر كنم.هميشه سعي بر سركوب كردن اين احساس داشته ام ولي نتوانستم. اين دختر يك فاميلي نسبتا دور با من دارد و حداكثر ماهي يك بار همديگر را ميبينيم،ايشان نيز از دختران با حيا و مذهبي است و اهل دوستي هاي قبل از ازدواج نيست،همانگونه كه من نيز نبوده ام.خانواده هر دوي ما داراي اعتقادات مذهبي مشتركي است،از دوران كودكي سعي كرده ام از راه هاي متفاوت،عشقي كه نسبت به او داشته ام را بفهمانم،ولي او ظاهرا نسبت به اين مسئله بي تفاوت نشان ميدهد(با اين كه ميدانم دختران در فهم اين موضوع فوق العاده تيز هستند) و همين موضوع من را رنج ميدهد،براي مثال او از من قول گرفت كه ديگر براي او smsنفرستم و يا ديگر حاضر به چت كردن با من در اينترنت نيست،با اين حال او با توجه به شناختي كه از من و خانواده ام دارد،ميداند كه من قصد دوستي ندارم،و قصد من ازدواج است،او هم سن من است و پدر و مادرش را نيز از دست داده است،الان نيز خواستگاران زيادي دارد،ولي فعلا مشغول به تحصيل است.قابل توجه است كه من برادر بزرگتري دارم كه در آستانه ازدواج است،من نيز دانشجو هستم و داراي خانه مجزا و معافيت سربازي ميباشم،ولي به علت سن كم و عدم شاغل بودن،نميتوانم پيشنهاد ازدواج را مطرح كنم،البته مادرم را نيز از اين جريان مطلع ساخته ام و نظر مادر من هم نسبت به او مثبت است.در اين رابطه نيز بسيار دعا كرده ام، در آخر از محضر شما دوستان،اين سوالات را دارم كه از كجا بفهمم او به من علاقه مند است و حاضر است به خاطر من منتظر بماند؟آيا با همه اين اوصاف،ممكن است با فرد ديگري ازدواج نمايد؟ لطفا "خانم هاي گرامي"،من را راهنمايي بفرماييد،از وقتي كه به من اختصاص داديد،بينهايت سپاسگذارم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)