به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 39
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 بهمن 99 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1399-4-26
    نوشته ها
    449
    امتیاز
    6,953
    سطح
    55
    Points: 6,953, Level: 55
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    195

    تشکرشده 435 در 224 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array

    ** 54 دام در روابط بین زن و شوهر **

    سلام ، در این تاپیک با یاری خدا می خوام‌خلاصه ای از این کتاب رو بنویسم ان شاءالله که مفید واقع بشه.

    نویسنده : دکتر آلن فی
    «کتاب خانه الکترونیکی کتابراه»
    مقدمه :

    آیا رابطه‌تان در معرض خطر قرار دارد؟ یا طراوت خود را از دست داده و کسل‌کننده شده است؟ یا شاید تاحدودی خوب باشد، اما احساس می‌کنید می‌تواند بهتر از این باشد. در حقیقت بیشتر رابطه‌ها کارامد نیستند یا به‌هیچ‌وجه کارایی ندارند، به‌یقین آن‌ها آن‌قدر که باید، خوب نیستند. چرا رابطه‌ها کارایی خود را از دست می‌دهند؟

    ساده‌ ترین جواب این است که بیشتر زوج‌ها نمی‌دانند چطور باید عمل کنند تا رابطه‌شان کارامد شود. بیشتر اشخاص زندگی را بدون برخورداری از مهارت‌های لازم برای خلق و حفظ رابطه‌ای با کیفیت سپری می‌کنند.

    استفاده از اصولی که در این کتاب آمده است، به شما کمک می‌کند این مهارت‌ها را فرا بگیرید و ارتباطتان را تا جایی‌که ممکن است، خوب و کارامد کنید.

    با به‌ کارگیری این مهارت‌ها که براساس روان‌شناسی ارتباطی جدید هستند، خواهید دید که چطور رابطه‌ای ناموفق می‌تواند در مدت‌زمانی کوتاه، حتی بعد از سال‌ ها ناراحتی و نا خشنودی بهبود یابد و رشد کند

    برای مدیریت بهتر رابطه‌ی خود، به تلاش و برنامه‌ریزی نیاز است؛ اما مزایای حاصل به زحمتش می‌ارزد. برای موفقیت در این زمینه، فقط سه مؤلفه لازم است: انگیزه، آگاهی و ابزارها

    ادامه دارد...
    ویرایش توسط سحر بهاری : شنبه 25 مرداد 99 در ساعت 17:59 دلیل: درخواست ترنم آرامش برای اضافه کردن متن

  2. 3 کاربر از پست مفید تبسم آسمانی تشکرکرده اند .

    فرزانه 123 (جمعه 17 مرداد 99), باغبان (دوشنبه 06 مرداد 99), سحر بهاری (دوشنبه 06 مرداد 99)

  3. #2
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 بهمن 99 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1399-4-26
    نوشته ها
    449
    امتیاز
    6,953
    سطح
    55
    Points: 6,953, Level: 55
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    195

    تشکرشده 435 در 224 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    دام اول :

    بازگو‌یی گله و شکایت‌های گذشته


    تجربه‌های منفی گذشته، به‌ ویژه کارهای ناخوشایندی را که همسرتان در قبال شما
    انجام داده است، بازگو نکنید:

    ● به یاد می‌آورم که چطور به خواهرم توهین کردی.

    ● تو نمی‌خواستی ما بچه‌دار شویم و حالا من خیلی پیر شده‌ام.

    در حالی که برخی رخدادها جزئی به‌ نظر می‌رسند و برخی خیلی مهم‌تر، مهم این است که به یاد داشته باشید گذشته گذشته و مرده است. گذشته تنها به دو طریق ارزشمند است:

    1. یادآوری تجربه‌های خوشایند

    2. یادگیری و کسب تجربه از اشتباهات

    بازگویی ناخشنودی‌ها و حرف‌های قدیمی باعث دوری و آزردگی بین زوج‌ها می‌شود.

    من می‌گویم به جای بخشیدن، فراموش کنید. فراموش کردن خیلی بهتر از بخشیدن است. بخشیدن یعنی این‌ که همسرتان اشتباه کرده و حق با شما بوده است. این رویه شما را در یک موقعیت اخلاقی برتر قرار می‌دهد و خود همین نیز موجب مشکل می‌شود.

    اگر همسرتان در گذشته باعث آزردگی‌تان شده است، یا آن ‌را فراموش کنید یا ببینید آیا می‌توانید در زمان حال فایده‌ای در آن بیابید.

    اگر می‌خواهید همسرتان به‌نحوی برای جبران آسیبی که به شما رسانده است کاری کند، محترمانه خواسته‌تان را از او درخواست کنید. برای این مشکل دو بخش وجود دارد:

    1. آزردگی‌تان را بیان کنید.

    2. آزردگی‌تان را احساس کنید.

    و دو بخش نیز برای راه‌حل وجود دارد:

    1. دیگر در مورد آن صحبت نکنید.

    2. احساسات بدتان را خنثی کنید

    اگر بتوانید به‌ گونه‌ای موفقیت‌ آمیز بر اشتیاقتان به بازگویی ناراحتی‌های گذشته‌ تان چیره شوید، شش مرحله برای مقابله با احساسات منفی وجود دارد:

    1.از اهمیت یک رخداد به ویژه اگر رخدادی نادر بود، بکاهید و به آن توجه نکنید.

    2. موارد مثبت موجود در ارتباطتان را در نظر بیاورید.

    3. در نظر بگیرید که هر نقشی در آن حادثه داشته‌اید، به‌ احتمال زیاد نتوانسته‌اید قاطعانه عمل کنید.

    4. فرض کنید همسرتان به عمد یا مغرضانه عمل نکرده است.

    5. اگر امکان دارد، به‌روشی خوشایند از همسرتان بخواهید برای کاری که با شما کرده یا موجب آزردگی‌تان شده است، عملی جبرانی انجام دهد.

    6.از خودتان بپرسید با چسبیدن به آزردگی چه چیزی به دست می‌آورید.

  4. 2 کاربر از پست مفید تبسم آسمانی تشکرکرده اند .

    فرزانه 123 (جمعه 17 مرداد 99), باغبان (دوشنبه 06 مرداد 99)

  5. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 بهمن 99 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1399-4-26
    نوشته ها
    449
    امتیاز
    6,953
    سطح
    55
    Points: 6,953, Level: 55
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    195

    تشکرشده 435 در 224 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    دام دوم :

    عدم تأیید

    شما هر قدر هم تلاش ‌کنید، نمی‌توانید از هر کاری که همسرتان انجام می‌دهد، قدردانی کنید. تأیید یا پذیرش کامل غیر واقع‌ بینانه است. از طرف دیگر، عدم تأیید مزمن در ارتباطاتی که مشکل دارند، متداول است.

    «من از لباس‌هایت، طرز غذا خوردنت،
    ولخرجی‌هایت، حساسیت‌ها، باز گذاشتن درِ کمد،
    طرز حرف زدنت با بچه‌ها خوشم نمی‌آید.»

    این فهرست می‌تواند همچنان ادامه داشته باشد. گاهی عدم تأیید غیرکلامی است، شاید به‌صورت اخم کردن یا ریشخند.

    اگر می‌خواهید همسرتان تغییرات خاصی در خود به وجود آورد، ایرادی ندارد و می‌توانید به روش‌هایی سازنده‌ چنین تغییراتی را درخواست کنید؛

    اما عدم تأیید کلامی یا غیرکلامی موجب رنجش و آزردگی می‌شود. به‌جای‌ این‌که عدم تأیید خود را در زمان حال ابراز کنید، تغییر عادتی را در آینده درخواست کنید.

    پیت و اِمی از نظر مالی تحت فشار بودند، چون پیت تاحدودی هرچه دلش می‌خواست می‌خرید. اِمی مدام به پیت می‌گفت که عادات ولخرجی‌ اش را تأیید نمی‌کند.

    اِمی همچنین از پیت انتقاد می‌کرد و او را مورد سرزنش قرار می‌داد و به‌طرزی ناخوشایند با آشنایان صرفه ‌جو مقایسه‌اش می‌کرد.

    تأثیر مخرب روش مدیریت مالی پیت و عدم تأیید تند و نامناسب امی زمانی خنثی ‌شد که امی به ‌روشی مناسب از پیت ‌خواست که قبل از هر گونه خریدی با هم درباره‌ی آن صحبت کنند. آن‌ها تصمیم گرفتند برای مرور مسائل مالی جلسات هفتگی تشکیل بدهند.

    در اولین جلسه، پیت پذیرفت که درباره‌ی تمام خریدهای بالای
    پنجاه دلارش با اِمی تبادل‌نظر کند و اِمی هم ‌موافقت کرد که از بیان عدم تأیید او خودداری کند. به‌علاوه، اِمی بازگشت پیت به رفتار قبلی‌اش را خیلی جدی نمی‌گرفت و مشوق گفتگوی سازنده‌ی مستمر بود.

    درست همان‌طور که حذف اظهارات عدم تأیید مهم است، نادیده گرفتن اشتباهات جزئی همسرتان و آموختن این‌که چطور عاداتی را که از عادات شما متفاوت هستند تحمل کنید نیز اهمیت دارد. هر عمل همسرتان را به‌گونه‌ای ارزیابی نکنید که او در ترس مداوم از عدم تأییدتان زندگی کند

  6. 2 کاربر از پست مفید تبسم آسمانی تشکرکرده اند .

    فرزانه 123 (جمعه 17 مرداد 99), باغبان (دوشنبه 06 مرداد 99)

  7. #4
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 بهمن 99 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1399-4-26
    نوشته ها
    449
    امتیاز
    6,953
    سطح
    55
    Points: 6,953, Level: 55
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    195

    تشکرشده 435 در 224 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    دام سوم :




    انتقاد کردن

    انتقاد پایه‌ی یادگیری بیشتر و رشد است. ما از طریق اظهار نظر‌هایی که از همسر، دوستان ، خانواده، معلمان، بچه‌ها، همسایه‌ها، درمانگران و حتی غریبه‌ها دریافت می‌کنیم، چیزهای بسیاری می‌آموزیم.
    اما به‌ راحتی می‌توانید در روالی قرار بگیرید که از عادات، باورها، علایق و نحوه‌ی برخورد همسرتان با موقعیت‌ها انتقاد کنید.

    چون ممکن است ندانید که در چنین دامی افتاده‌اید، به‌دقت به آنچه به همسرتان می‌گویید، به‌ویژه حرف‌های منفی‌تان، گوش دهید.

    ● تو بدجنس، احمق، تندخو، بی‌کفایت و... هستی.

    ● تو همسری خوب، مهربان، مناسب و... نیستی.

    ● تو نمی‌توانی هیچ کاری را درست انجام بدهی.

    بسیاری از ما نمی‌خواهیم به ما گفته شود چه ایرادی داریم؛ اما انتقادی که سازنده و درست مطرح شود، به‌ویژه اگر پیشنهادهایی در جهت بهبود ارتباط مطرح کند، می‌تواند ارزشمند باشد.

    درست و حتی ضروری است که احساسات منفی را ابراز کنید؛ اما درخواست تغییر خیلی بهتر از انتقاد است.

    بیانِ «عزیزم، من به‌ راستی از تو بابت تمیز بودنت تشکر می‌کنم»، بهتر از «تو خیلی تمیز نیستی» یا «تو باید خودت را تمیز کنی» (معنای ضمنی انتقاد با خود دارد) است. چنین اظهاراتی به‌ هیچ تغییر مثبتی منجر نمی‌شوند و موجب بروز مشکلات هم خواهند شد.

  8. کاربر روبرو از پست مفید تبسم آسمانی تشکرکرده است .

    باغبان (دوشنبه 06 مرداد 99)

  9. #5
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 بهمن 99 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1399-4-26
    نوشته ها
    449
    امتیاز
    6,953
    سطح
    55
    Points: 6,953, Level: 55
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    195

    تشکرشده 435 در 224 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    دام چهارم

    سرزنش دیگری و موجه جلوه دادن خود


    ● ما گم شدیم، چون تو مسیر درست را بلد نبودی.

    ● جانی مریض شد، چون تو به او اجازه دادی در هوای سرد بدون لباس گرم بیرون برود.

    ● حساب ما در بانک بی‌اعتبار شد، چون تو چک بی‌محل کشیدی

    کارهای زیادی در زندگی و روابط درست از آب در نمی‌آیند و اغلب خیلی مشکل است که این چالش‌ها را بپذیریم یا با آن روبه‌رو شویم.
    برای حل چنین مشکلاتی لازم است با هم همکاری کنید؛ اما سرزنش کردن احتمال هر‌گونه همکاری را ناممکن می‌سازد.

    «ما در مسابقه‌ی تنیس باختیم، چون تو بد بازی کردی.»

    حتی اگر این درست باشد که شما به‌ دلیل بازی بد همسرتان باختید، اگر او را سرزنش کنید چیزهایی خیلی بیشتر از بازی را خواهید باخت.


    زمان‌هایی وجود دارد که مهم است علت وقوع برخی شرایط را توضیح دهیم تا از بروز مشکلاتی مشابه در آینده پیشگیری کنیم؛ اما به‌یاد داشته باشید هدف شما این است که ارتباطی با کمترین اشتباه به وجود آورید. اگر اشتباهی رخ داد، از آن تجربه کسب کنید یا آن را فراموش کنید. اتفاقی افتاده و تمام شده و گذشته است. به زندگی‌تان ادامه دهید.

    سرزنش کردن همیشه بد است؛ اما اگر همسرتان را برای کاری که انجام نداده یا بابت موضوعی که تحت مسؤولیت شما بوده است سرزنش کنید، برای مثال بگویید: «تقصیر تو است که من چاق هستم، چون مدام خوراکی می‌خری»، بسیار مخرب است.

    خیلی بهتر است که مسؤولیت اعمال خودمان را بپذیریم: «مقصر خودم هستم که پرخوری می‌کنم» یا «وقتی برای خرید می‌رفتی می‌بایست به تو یادآوری می‌کردم که زیادی خوراکی نخری».

    تلاش برای اجتناب از سرزنش همسر ممکن است جلوه‌ای از سرزنش کردن خود را به خود بگیرد. برای مثال: «من مسؤولیت کامل این اتفاق را می‌پذیرم. اشتباه خودم بود، چون با تو خیلی خوب رفتار کردم. من نمی‌بایست به تو اجازه می‌دادم به دانشگاه برگردی تا حالا خیال کنی که از من باهوش‌تری.»

    سرزنش ممکن است با دامی دیگر همراه شود: موجه جلوه دادن خود.
    «اشتباه تو بود که ما گم شدیم؛ من می‌خواستم نقشه بیاورم» یا «تو از حرفم بد برداشت کردی؛ من خیلی روشن حرف زدم».

    این‌که دست به دست یکدیگر بدهید تا از اشتباهات بعدی جلوگیری کنید، خیلی بهتر از سرزنش دیگری و موجه جلوه دادنِ خود است. در مواردی که همسرتان اشتباه می‌کند، به‌احتمال زیاد خودش به‌اندازه‌ی کافی احساس بدی خواهد داشت. حتی اگر رفتارش موجب حتی اگر رفتارش موجب آزردگی شما شده است، کمی از او حمایت کنید.

    جین به‌طور اتفاقی بیل را پشت در قفل‌شده‌ی خانه منتظر می‌گذارد. بی‌تردید جین اشتباه کرده است؛ اما اگر بیل او را سرزنش کند، هر دو بازنده هستند.
    به‌عنوان یک زوج بازنده هستند و بچه‌هایشان نیز به دلیل تنش موجود در خانه می‌بازند. از طرف دیگر، اگر بیل بگوید: «می‌دانم اتفاقی بود، اشکالی ندارد، ناراحت نیستم»، ارتباطشان خیلی بهتر خواهد ‌شد.

    اگر جین این کار را تکرار کند، بیل می‌تواند بگوید: «خیلی مهم نیست و من می‌دانم خودت هم ناراحت هستی. بیا ببینیم می‌توانیم اقداماتی انجام بدهیم که دوباره چنین اتفاقی نیفتد»

  10. 2 کاربر از پست مفید تبسم آسمانی تشکرکرده اند .

    فرزانه 123 (جمعه 17 مرداد 99), باغبان (دوشنبه 06 مرداد 99)

  11. #6
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 بهمن 99 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1399-4-26
    نوشته ها
    449
    امتیاز
    6,953
    سطح
    55
    Points: 6,953, Level: 55
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    195

    تشکرشده 435 در 224 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    دام پنجم

    متهم کردن


    زمانی‌که اشتباهی رخ می‌دهد، اگر همسرتان را بابت آن سرزنش کنید در واقع شما برای موضوعی که از آن خوشتان نمی‌آید یا احساس می‌کنید از نظر اخلاقی درست نیست، همسرتان را متهم می‌کنید یا با تهمت زدن به او حمله می‌کنید.

    حرفی که می‌زنید چه حالت سرزنش داشته باشد و چه اتهام، ممکن است صحیح باشد؛ اما بازگویی یا نحوه‌ی مطرح کردنش مشکل‌ساز است. «تو بدون اجازه ماشینم را برداشتی»‌، «تو با فلانی سر و سری داری» نمونه‌هایی از اتهام است.

    جان ساعت ده شب به آشپزخانه رفت تا دونات بخورد که متوجه شد چیزی از آن‌ها باقی نمانده است. او نمی‌دانست چه اتفاقی برای دونات‌ها افتاده است؛ اما همه‌چیز را زیر سر لیندا می‌دانست: «تو همه‌ی دونات‌ها را خوردی!»

    همه می‌دانند که فریاد زدن موجب تولید دونات نمی‌شود و زندگی جان با متهم کردن لیندا به‌هیچ‌وجه بهبود نمی‌یابد. جان چه فریاد بزند و چه آرام باشد، دوناتی وجود ندارد.

    او می‌تواند خودش را با حملات خشمگینانه‌اش ناراحت کند و موجب ترس و وحشت لیندا شود. بهتر است فوری مشکل را حل کند (می‌تواند بیرون برود و باز هم دونات بخرد یا به خوردن چیزی دیگر بسنده کند).

    اگر چنین مواردی تکرار می‌شوند، برای مشکلات آتی راه‌حل‌هایی در نظر بگیرید: «چطور است برنامه‌ای تنظیم کنیم تا فردی که آخرین قوطی نوشابه یا بستنی یا دونات را می‌خورد، نام آن را روی فهرست خرید داخل آشپزخانه بنویسد.»

  12. 2 کاربر از پست مفید تبسم آسمانی تشکرکرده اند .

    فرزانه 123 (جمعه 17 مرداد 99), باغبان (دوشنبه 06 مرداد 99)

  13. #7
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 بهمن 99 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1399-4-26
    نوشته ها
    449
    امتیاز
    6,953
    سطح
    55
    Points: 6,953, Level: 55
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    195

    تشکرشده 435 در 224 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    دام ششم

    سین جیم‌ کردن همسر

    کجا بودی؟ با چه کسی بودی؟ چرا دیر کردی؟ تلفنی با چه کسی صحبت می‌کردی؟»

    همسرتان را درباره‌ی این‌ که کجا بوده و بابت اعمال یا انگیزه‌ هایش سؤال‌ پیچ نکنید، به‌ویژه‌ از او درباره‌ی خانواده، دوستان یا همکارانش توضیح نخواهید.

    این‌که بدگمانانه از بچه‌ها درباره‌ی اعمال و کارهای همسرتان پرس‌وجو کنید نیز آسیب‌زا است، هم برای ارتباطتان و هم برای بچه‌هایتان.

    اگر به تلفن جواب می‌دهید و کسی با همسرتان کار دارد، سؤالات زیاد درباره‌ی فرد تلفن‌کننده نیز مخرب است، مگر از شما خواسته شده باشد تلفن‌ها را بررسی کنید

    سؤال‌ پیچ کردن به‌ معنی عدم اعتماد، مداخله یا کنترل افراطی همسرتان است.
    هیچ‌ کس به حضور یک دادستان در خانه‌اش نیاز ندارد.

    به جای سؤال‌ پیچ کردن، به حریم خصوصی همسرتان احترام بگذارید. به جای گفتن: «کجا بودی؟ با چه کسی بودی؟» می‌توانید بگویید: «خوبی؟ خوش گذشت؟ دلم برایت تنگ شده بود. خوشحالم که می‌بینمت.»

    در ابتدا چنین روشی ممکن است دشوار باشد؛ اما با کمی تلاش در این مسیر به نتایج فوق‌ العاده‌ای خواهید رسید

  14. 2 کاربر از پست مفید تبسم آسمانی تشکرکرده اند .

    فرزانه 123 (جمعه 17 مرداد 99), باغبان (دوشنبه 06 مرداد 99)

  15. #8
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 بهمن 99 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1399-4-26
    نوشته ها
    449
    امتیاز
    6,953
    سطح
    55
    Points: 6,953, Level: 55
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    195

    تشکرشده 435 در 224 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    دام هفتم

    تهدید کردن

    ● دارم به تو اخطار می‌دهم. اگر یک بار دیگر این کار را بکنی، ترکت خواهم کرد.

    ● اگر مدام سر به‌ سرم بگذاری، کتکت خواهم زد.

    ● اگر دوباره این کار را بکنی، فکر رابطه‌ی جنسی را از سرت بیرون کن.

    ● به اداره‌ی مالیات خبر می‌دهم که از زیر پرداخت مالیات فرار می‌کنی.

    ● به بچه‌ها می‌گویم چه کارهایی با من کردی.

    پیام اصلی در این دام این است که اگر کاری را که من دوست ندارم انجام بدهی، یا از انجام آنچه من می‌خواهم طفره بروی، تهدید به عمل تلافی‌جویانه می‌کنم.

    اگر گاهی نیاز دارید از خودتان در مقابل اعمال آسیب‌ زای همسرتان محافظت کنید، احساساتتان را بیان کنید و توضیح دهید که می‌خواهید او در آینده‌ چگونه عمل کند.

    لحن و روش آرام و منطقی مهم است. می‌توانید بگویید: «خیلی ناراحت می‌شوم وقتی به خانه می‌آیی و می‌بینم بوی سیگار می‌دهی. می‌دانم که از سیگار کشیدن با دوستانت لذت می‌بری؛ اما برای من خیلی دشوار است.

    تصمیم گرفته‌ام اگر در آینده دوباره چنین اتفاقی بیفتد، از ورود تو به اتاقم جلوگیری کنم تا این‌که بوی سیگار از بین برود.»

    به‌یاد داشته باشید، تهدید رفتاری پرخاشگرانه است؛ اما حمایت از خود عملی قاطعانه به‌شمار می‌رود

  16. 2 کاربر از پست مفید تبسم آسمانی تشکرکرده اند .

    فرزانه 123 (جمعه 17 مرداد 99), باغبان (دوشنبه 06 مرداد 99)

  17. #9
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 بهمن 99 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1399-4-26
    نوشته ها
    449
    امتیاز
    6,953
    سطح
    55
    Points: 6,953, Level: 55
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    195

    تشکرشده 435 در 224 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    دام هشتم

    اعتبار کسب کردن

    وقتی تصمیم خوبی می‌گیرید یا کاری هوشمندانه انجام می‌دهید، آیا تمام تلاشتان را می‌کنید تا همه‌ از آنچه انجام داده‌اید مطلع شوند تا بتوانید اعتبار کسب کنید؟

    یا بدتر از این، آیا شما اعتبار کسب می‌کنید در حالی که همسرتان شایسته‌ی آن است؟ یا می‌گذارید دیگران شما را تحسین کنند در حالی که عقیده‌ی اصلی از همسرتان بود؟ این موقعیتی است که درواقع بهتر است به جای گیرنده، دهنده باشید.

    کسب اعتبار در محل کار ممکن است به‌ گونه‌ای مناسب قاطعانه و عملی باشد؛ اما در روابط صمیمانه آسیب‌ زا است، مگر همان میزان اعتبار را به همسرتان هم بدهید.

    وقتی تلاش ‌کنید در خلوت و در جمع به همسرتان اعتبار ببخشید، احساسات بهتری خلق می‌کنید:
    «عزیزم، این پیشنهاد عالی را تو مطرح کردی» یا «بدون تو نمی‌توانستم از پس این کار بر بیایم»، یا اگر با فردی دیگر صحبت می‌کنید، بگویید: «این موضوع اول به فکر همسرم رسید.»


    دام نهم

    حق دادن به‌خود

    این گرایش که حق داشته باشیم و سعی کنیم آن را ثابت کنیم، از سلاح‌های اصلی در جنگ و دعواهای منیت‌های زوج‌هایی است که با هم رقابت و کشمکش دارند.

    گاهی این رفتار فقط برای کسب تأیید و تحسین از جانب همسرتان است (ببین چقدر من باهوش هستم؟)، اما اغلب برای کسب برتری به کار برده می‌شود.

    اگر شما و همسرتان به‌ جای همکاری با یک دیگر تک‌ رو باشید، به‌ احتمال زیاد به جای تبادل افکار و احساسات سعی می‌کنید یکدیگر را اصلاح و تکذیب کنید و تا سر حد مرگ از مواضع خود دفاع می‌کنید.

    بتی: من به تو این اطلاعات را دادم.

    دان: نه، تو به من چنین اطلاعاتی ندادی.

    بتی: به طور حتم دادم.

    در رابطه‌ای صمیمانه مهم نیست حق با چه کسی است، مگر این‌ که با تصمیم‌های مهمی سروکار داشته باشید، مانند: «آیا فرزندمان باید عمل جراحی قلب کند یا نه؟»

    در برخی موارد، موضوع چندان جدی نیست؛ اما پیامد آن هنوز مهم است. «برای رسیدن به سالن تئاتر باید به سمت چپ بپیچم یا سمت راست؟» اگر به سمت نادرست بروید، ممکن است شروع نمایش را از دست بدهید.

    مواردی وجود دارد که یکی از همسران حق دارد و دیگری اشتباه می‌کند. اما این نیاز که حق با شما باشد و سعی کنید نشان دهید که حق با شما است، مخرب است.

    اظهاراتی همچون «حق با من است و تو اشتباه می‌کنی» یا «من که به تو گفته بودم»، موجب ایجاد فاصله بین طرفین می‌شود.

    هر بار که به همسرتان تأکید ‌کنید حق با شما بوده و او اشتباه می‌کرده است، او را تضعیف و کم‌اهمیت جلوه می‌دهید.

    در زندگی مشترک، به‌ یقین بهتر است که اشتباه کنید و آن را بپذیرید، نه این‌که حق با شما باشد و به خود ببالید.

    اگر به‌ راستی شما درست می‌گویید، خیلی مهم است که از همسرتان حمایت کنید. «به‌نظرم در این مورد حق با من بود؛ اما اغلب حق با تو است. در هر صورت، این اهمیت ندارد.»

    برخی اشخاص فقط منتظرند تا همسرشان اشتباهی مرتکب شود و سپس خوشحال شوند، رفتاری که یکی از بیمارانم آن را «پدیده‌ی مچ‌گیری» می‌نامید.

    درک و فهم روان‌شناختی بالایی می‌طلبد که بگویید:
    «شاید اشتباه کرده باشم»،
    «شاید منظورم را خوب مطرح نکردم»‌، «ممکن است خوب متوجه نشده باشم».
    و بیان عباراتی همچون «نمی‌دانم»، «اشتباه کردم» و «ببخشید»، به نفس قوی و سلامت روانی بسیاری نیاز دارد.

    در‌حالی‌که برخی اشخاص خیلی فروتن و متواضع هستند، اشخاص زیادی برای گفتن همین جملات ساده به تمرین نیاز دارند

    به‌طور معمول دو نفری که ارتباط صمیمانه‌ای
    دارند و با هم زندگی می‌کنند، نمی‌توانند بر محور برنده ـ بازنده به ارتباط خود ادامه دهند

  18. 2 کاربر از پست مفید تبسم آسمانی تشکرکرده اند .

    فرزانه 123 (جمعه 17 مرداد 99), باغبان (پنجشنبه 09 مرداد 99)

  19. #10
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 بهمن 99 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1399-4-26
    نوشته ها
    449
    امتیاز
    6,953
    سطح
    55
    Points: 6,953, Level: 55
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    195

    تشکرشده 435 در 224 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    دام دهم

    افسوس خوردن

    اغلب عبارتی همچون: «اگر شرایط جور دیگری بود...»، «اگر کارم را از دست نمی‌دادم...»، «اگر در کشورمان می‌ماندیم...»، «اگر بچه‌مان مریض نمی‌شد...» و «اگر فقط آن خانه را خریده بودیم، خوشبخت می‌شدیم» را می‌شنویم.

    هر قدر می‌توانید برای بهبود شرایط کاری انجام دهید.
    در غیر این‌صورت شرایط را همان‌طور که هست بپذیرید و ارتباط خود را با افسوس خوردن بابت شرایطی که در زندگی وجود دارد، تخریب نکنید.

    به جای این‌ که بابت کاری که می‌بایست در زندگی انجام می‌دادید زانوی غم بغل بگیرید، ببینید اکنون برای بهبود زندگی‌تان چه‌ کار می‌توانید بکنید. بدین‌طریق خوشحال‌تر خواهید شد.

    افسوس خوردن به هیچ هدف سودمندی کمک نمی‌کند. این دام یادآور دیگری است که گذشته گذشته و تمام شده است. ما در زمان حال به سر می‌بریم و برای آینده برنامه‌ریزی می‌کنیم.

    دام یازدهم

    فراگیر دانستن عقیده خود

    «روش من درست است»، «تنها نظر من منطقی است». عده‌ی کمی چنین قضاوت‌های مستبدانه‌ای دارند؛ اما نمونه‌های زیادی از این دام ارتباطی در زندگی روزمره وجود دارد.

    «مارچوبه خوشمزه است» با «من عاشق مارچوبه هستم» خیلی فرق دارد. مارچوبه خوب یا بد نیست؛ برخی اشخاص آن را دوست دارند و برخی از آن متنفرند.

    اگر گمان ‌کنید که فقط عقیده‌ی خودتان درست است یا سلیقه‌ی شما فوق‌العاده است، در مسیری قرار می‌گیرید که با هر کسی که با شما توافق نداشته باشد، مشکل پیدا ‌کنید.

    «این فیلم افتضاح بود»، به‌طور ضمنی می‌گوید هر کسی که از آن خوشش بیاید احمق است. به تفاوت بین جملات زیر توجه کنید:

    الف) من از این کتاب خوشم نیامد؛ اما همسرم از آن خوشش آمد. (خوب)

    ب) این کتاب مزخرف بود؛ اما همسرم از آن خوشش آمد. (ضعیف)

    عادت گفتن «من... را ترجیح می‌دهم»، «به نظر من...»، «من بر این باورم که...»، «شاید اشتباه کرده باشم اما...»، «حرف من این است که...»، «آن‌طور که من آن را می‌بینم...» و «برای من مطلوب بود» را در خود پرورش دهید

  20. 2 کاربر از پست مفید تبسم آسمانی تشکرکرده اند .

    فرزانه 123 (جمعه 17 مرداد 99), باغبان (پنجشنبه 09 مرداد 99)


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.