به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 13 مهر 93 [ 19:55]
    تاریخ عضویت
    1393-1-21
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    147
    سطح
    2
    Points: 147, Level: 2
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 3
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 21 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    خواستگاری در آینده نه چندان دور

    سلام

    کمک لازم دارم، امیدوارم کمکتون رو از من دریغ نکنین

    من قبلا سابقه عشق نوجوانی رو داشتم، هیچوقت هم بروزش ندادم و با اون طرف رابطه برقرار نکردم و اون مدل عشق رو خوب میشناسم.
    اما حدود 4 سال میشه به یکی از همبازیای بچگیم علاقه پیدا کردم، رابطم با اون در حد چت هست و دوستانه، اما حرفی از علاقه به میون نیومده و کلا شاید ماهی 1 بار چت کنم باهاش.
    کلا خودمو با کاراهای متفرقه از ورزش گرفته تا هرچیز سرگرم میکنم تا بهش فکر نکنم و حتی یه مدت سعی کردم به یکی دیگه فکر کنم و ببینم از سرم میوفته یا نه، که دیدم نع، از سرم نمیوفته.
    من در حال حاضر شرایط ازدواج رو ندارم، 22 سالمه اما تا 2-3 سال دیگه شرایطشو پیدا میکنم، فعلا هم روم نمیشه به خانوادم چیزی بگم، حداقل تا وقتی درسم تموم بشه.
    از طرف دیگه هم الان بیشتر هم بازی بچگیام و خیلی از دوست و همسایه ها و همکلاسیام یا زادواج کردن یا تو فکرشن.
    اینم بگم مادر من انگار یجورایی متوجه شده، چون زیاد در مورد اون و خانوادش تیکه میندازه، یا حتی بعضی وقتا ک مثلا ما مهمون اونا هستیم یا اونا مهمون مان مامانم و مامانش، یا باباش موقع شیرینی خوردن به هم با شوخی میگن ایشالا شیرینی اصل کاری رو با هم میخوریم!
    از لحاظ خانواده و مسائل فرهنگی کاملا با هم در یک سطحیم و خب، البته همه چیز قرار نیست مثل هم باشه اما اشتراکاتمون خیلی زیاده که اینم طبیعیه.
    حدود 5-6 ماه از من بزرگتر هست البته.

    همونطور ک گفتم دوست دوران بچگی هم بودیم و رابطمون مثل خواهر برادر که نمیشه گفت اما صمیمیه.

    کاری که من میخام بکنم اینه که تو همون چت بهش غیر مستقیم و با ایما و اشاره بفهمونم میخوامش! همین
    مثا در مورد درسهاش سوال کنم و خودمو مشتاق این نشون بدم که مهمه برام درسش کی تموم میشه یه راهش میتونه باشه؟ نه؟
    لطفا راهنماییم کنید.

    ممنون

  2. کاربر روبرو از پست مفید hosseinkhan تشکرکرده است .

    khaleghezey (دوشنبه 05 خرداد 93)

  3. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود دادا

    پیشنهاد من اینه کنار درست بچسبی به پیدا کردن شغل و درست کردن رزومه کاری اینجوری بهش نشان بده داری برای رسیدن بهش تلاش میکنی عملی نشان بده هم به خودت ثابت میشه توان لازم برای تشکیل زندگی متاهلی را دارا هستی هم به خانوادت و دختر خانوم و خانوادش اینجوری فکر کنم زودتر به نتیجه دلخواهت برسی تا اینکه بخوای رویا پردازی کنی

    ایاشلله شرینی کار پیدا کردنتو بخوریم بعدشم شیرینی عروسیت فدات شم
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  4. 2 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    hosseinkhan (دوشنبه 05 خرداد 93), sara 65 (دوشنبه 05 خرداد 93)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 13 مهر 93 [ 19:55]
    تاریخ عضویت
    1393-1-21
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    147
    سطح
    2
    Points: 147, Level: 2
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 3
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 21 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آره خاله قزی
    این حرفو بشدت قبول دارم، کم کم خودمم به این نتیجه رسیده بودم، تابستونی ایشالا میرم سر کار.
    من خوبی رشتم اینه همین که فارغ شدم میتونم کار پیدا کنم با حقوق خوب و مناسب یا میتونم ادامه تحصیل بدم برای phd یا هم کار کنم و هم ادامه تحصیل بدم.
    این که شما گفتید برای خانواده خودم خوبه، میخام یجیوری به خودشم بفهمونم دیگه، یجوری کلامی.

  6. کاربر روبرو از پست مفید hosseinkhan تشکرکرده است .

    khaleghezey (دوشنبه 05 خرداد 93)

  7. #4
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شما که خانواده هایتان موافق هستند و خبر دارند. پس یعنی ایشان متوجه شده و به خانواده اش گفته است. آنها هم عکس العمل بدی نشان نداده اند.
    پیشنهاد من این است که وقت خودت را به چت کردن نگذران و برو سر اصل مطلب و تکلیفت را روشن کن. دخترها از پسری که جسارت ابراز علاقه و خواستگاری دارد خیلی بیشتر خوششان می آید.
    اگر هم مشکل کار داری می توانی کار پاره وقت بگیری یا یکی دوسال نامزد کنید.

  8. 2 کاربر از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 05 خرداد 93), شیدا. (چهارشنبه 07 خرداد 93)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 13 مهر 93 [ 19:55]
    تاریخ عضویت
    1393-1-21
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    147
    سطح
    2
    Points: 147, Level: 2
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 3
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 21 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نوپو نمایش پست ها
    شما که خانواده هایتان موافق هستند و خبر دارند. پس یعنی ایشان متوجه شده و به خانواده اش گفته است. آنها هم عکس العمل بدی نشان نداده اند.
    نقل قول نوشته اصلی توسط نوپو نمایش پست ها
    پیشنهاد من این است که وقت خودت را به چت کردن نگذران و برو سر اصل مطلب و تکلیفت را روشن کن. دخترها از پسری که جسارت ابراز علاقه و خواستگاری دارد خیلی بیشتر خوششان می آید.
    اگر هم مشکل کار داری می توانی کار پاره وقت بگیری یا یکی دوسال نامزد کنید.


    یعنی به خوانوادش گفته؟ آخه من که هنوز چیزی بهش نگفتم!
    فقط چت میکنیم، البته طولانی!
    یا شایدم ممکنه مادر من چیزی بهشون گفته باشه؟ یعنی میشه؟
    آخه از بچگی با هم خیلی مچ بودیم، یبارم در دوران 14-15 سالگی کوچه و محل پسرا رازامونو بهم میگفتیم( اون موقه هم دوسش داشتم اما نمیشد گفت عشق بوده)، اونام رفتن به خودشو و داداششو و مادر پدر من گفتن البته کسی چیزیم نگفت، حتی مامان بابام، هرچند اون پسره خبرکش از داداشش کتک خورد
    ویرایش توسط hosseinkhan : دوشنبه 05 خرداد 93 در ساعت 14:05

  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 13 مهر 93 [ 19:55]
    تاریخ عضویت
    1393-1-21
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    147
    سطح
    2
    Points: 147, Level: 2
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 3
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 21 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    کسی جواب منو نمیده؟
    چی بگم بهش؟

  11. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    102
    Array
    سلام دوست عزیز ...قبلش چند تا نکته رو برای خودت مشخص کن..

    الان ایشون دارند با شما چت می کنند فردا روزی اگه بهش رسیدی باز تازه رگ غیرتت نزنه بالا که با من چت می کرد و...

    اگه نه ایشون بنا به هر دلیلی با شما فقط چت میکنه و از این بابت ها مطمئنی

    یا از فکرشون بیا بیرون..یا خواستگاری کن درست و حسابی ....

    شما که باهاش در چت هستی میتونی ازش غیر مستقیم بپرسی نظرش راجب ازدواج چیه..یه وقت هست میگه نه من حالا حالا بهش فکر نمی کنم و... یه وقت میبین میگه بستگی داره طرف کی باشه ..

    به هر حال خیلی راحت میشه به طور غیر مستقیم حرف دلش چیه و اگه نظر مثبتی راجب ازدواج بهت نداره دیگه بهش هیچی نگی....

  12. کاربر روبرو از پست مفید فدایی یار تشکرکرده است .

    شیدا. (چهارشنبه 07 خرداد 93)

  13. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 13 مهر 93 [ 19:55]
    تاریخ عضویت
    1393-1-21
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    147
    سطح
    2
    Points: 147, Level: 2
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 3
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 21 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فدایی یار نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز ...قبلش چند تا نکته رو برای خودت مشخص کن..

    الان ایشون دارند با شما چت می کنند فردا روزی اگه بهش رسیدی باز تازه رگ غیرتت نزنه بالا که با من چت می کرد و...

    اگه نه ایشون بنا به هر دلیلی با شما فقط چت میکنه و از این بابت ها مطمئنی

    یا از فکرشون بیا بیرون..یا خواستگاری کن درست و حسابی ....

    شما که باهاش در چت هستی میتونی ازش غیر مستقیم بپرسی نظرش راجب ازدواج چیه..یه وقت هست میگه نه من حالا حالا بهش فکر نمی کنم و... یه وقت میبین میگه بستگی داره طرف کی باشه ..

    به هر حال خیلی راحت میشه به طور غیر مستقیم حرف دلش چیه و اگه نظر مثبتی راجب ازدواج بهت نداره دیگه بهش هیچی نگی....
    ممنون از شما

    من از این تیپها نیستم که غیرتم بیخود بالا بزنه، بعدشم از لحاظ فرهنگی و خانواده کامل میشناسنشون، از این بابتت خیالم تغریبا راحته...

    فقط یچیزی هست، من مستقیما نمیتونم در مورد ازدوتج سوال کنم، کم کم باید این کار رو بکنم...
    الآن دارم سعی میکنم در مورد درسشون ازشون سوال کنم، اینطور که من متوجه شدم ایشون برنامه خاصی برای درسشون ندارن و میگن ایشالا هرچی خیره ...، چه برسه به ازدواج...
    اما خوب نمیدونم چرا هرچی اونوتر میره خانواده من علائم بیشتری رو مبنی بر اینکه میدونن من ایشونو دوست دارم نشون میدن، با تیکه ها و حرفاشون و رسما هم بهم گفتن وقتی درست تموم شد برات به فکریم...

    فکر کنم باید کم کم هم به ایشون حرفمو بزنم و هم به خانوادم چراغ سیز نشون بدم...


    بازم میخام عزیزان منو کمک کنن، چون بیشتر بهم کمک میکنه

  14. کاربر روبرو از پست مفید hosseinkhan تشکرکرده است .

    فدایی یار (چهارشنبه 07 خرداد 93)

  15. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    102
    Array
    خواهش می کنم.

    فقط دوست عزیزم بهت یه توصیه دارم این که هر چقدر داری به اون خانم فکر میکنی یه جایی هم واسه این بذار که خدایی ناکرده اگه قسمت هم نشدید بنا به هر دلیلی به وقت زیاد غصه نخوری و بدونی انشالله خدا صلاحتو حتما توی این دیده.

    اره بهترین کار اینی هستش از طرف خوناودت اقدام کنی و اصلا هم ایرادی نداره خونوادت بدونند شما دوست داری ازدواج کتی و مورد هم اشنا هستن.

  16. کاربر روبرو از پست مفید فدایی یار تشکرکرده است .

    شیدا. (چهارشنبه 07 خرداد 93)

  17. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 13 مهر 93 [ 19:55]
    تاریخ عضویت
    1393-1-21
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    147
    سطح
    2
    Points: 147, Level: 2
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 3
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 21 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فدایی یار نمایش پست ها
    خواهش می کنم.

    فقط دوست عزیزم بهت یه توصیه دارم این که هر چقدر داری به اون خانم فکر میکنی یه جایی هم واسه این بذار که خدایی ناکرده اگه قسمت هم نشدید بنا به هر دلیلی به وقت زیاد غصه نخوری و بدونی انشالله خدا صلاحتو حتما توی این دیده.

    اره بهترین کار اینی هستش از طرف خوناودت اقدام کنی و اصلا هم ایرادی نداره خونوادت بدونند شما دوست داری ازدواج کتی و مورد هم اشنا هستن.

    آره،ولی یکمم سخته به مادر و پدرم بگم :|
    تا یکی دوسال پیش همش به مامان بابام میگفتم من تا 27-28 سالگی کاری نمیکنم، اونام باورشون شده...، البته یکمم غرور علکی هم دارما..
    ولی خوب بالاخره باید کم کم بهشون چراغ سبز نشون بدم...

    یکم سخته...

  18. کاربر روبرو از پست مفید hosseinkhan تشکرکرده است .

    فدایی یار (پنجشنبه 08 خرداد 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:51 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.