به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 26

موضوع: * خواهر شوهر

  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 اسفند 89 [ 16:18]
    تاریخ عضویت
    1389-9-01
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    2,516
    سطح
    30
    Points: 2,516, Level: 30
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    83

    تشکرشده 84 در 37 پست

    Rep Power
    0
    Array

    * خواهر شوهر

    میخواستم ازتون کمک بگیرم.
    من و خواهر شوهرم 3 سال اختلاف سنی داریم (من بزرگترم) ولی یه عالمه اختلاف عقیده .اونقد که دارهزندگی من از هم میپاشه.
    مادر و پدر شوهرم هیچ گونه دخالتی نمیکنند هیچی نه از نوع بد ونه خوبش.
    یه بار نشد دخترشون نصیحت کنند.
    به خدا من ادم مهربونیم ولی اگه کسی با من بد باشه نمیتونم تحملش کنم و قطع رابطه میکنم.
    مثلا 1-از همون روز اول خرید دخالت و حسودی میکرد. 2-ما رفتیم مکه اومدیم مهمونی دادیم پاش نذاشت چه فرودگاه چه مهمونی3- تازه روز مهمونی ز زنگ زد به گوشی شوهرم من برداشتم به من هیچی نگفت از شوهرم معذرت خواهی کرد که نمیتونم بیام در صورتیکه مهمونی رو بابای من داده بود . 4-دو ماه که گذشت از مکه بازم با شوهرم هماهنگ کرده بودند و اومد خونمون شبیه بت زهر مار، تو خونه خودمم پررو بازی درمیاره میخواد بگه خونه داداشمم و تو هیچ کاره ای5-یه گوشی شوهرم واسم خرید هزار تا تیکه بهم انداخت6-به من میگه تو خرسی یه مو کندنم ازت غنیمته6-همینکه شوهرم ازم یه کم دور میشه با مامانش شروع میکنن میگن تا حالا که غذای سنتی میخوردی حالا اهل پیتزا شدی!!!!!!!!! وقتی این حرفا رو میشنوم میسوزم . من تو خانواده خیلی مرفهی بودم الانم حقوقم دوبرابر شوهرمه. به خدا از خانواده اونا خیلی بهتریم نمیدونم چرا این طوری برخورد میکنن! شوهرمم فقط کارشون توجیه میکنه هیچی به اونا نمیگه. اگه بهم رو بده خودم جوابشون میدم ولی از شوهرم میترسم وسط دعوا طرفدار اونا بشه و ضایع شم. اگه من همین حرفا رو به خواهرش بزنم چی کارمیکنه ولی اونا......

  2. کاربر روبرو از پست مفید PUPAK تشکرکرده است .

    PUPAK (پنجشنبه 10 آذر 90)

  3. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 اسفند 89 [ 16:18]
    تاریخ عضویت
    1389-9-01
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    2,516
    سطح
    30
    Points: 2,516, Level: 30
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    83

    تشکرشده 84 در 37 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خواهر شوهر

    من هرچی به شوهرم میگم باهاش صحبت کنه یا لا اقل ازمن نخواد باهاش رابطه ای داشته باشم یا توجیه میکنه یا میگه اون کوچیکتره! از لباس پوشیدن من و از همه چیم ایراد میگیره میگه موهای تو مثل پیشی گربه است

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 اسفند 89 [ 16:18]
    تاریخ عضویت
    1389-9-01
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    2,516
    سطح
    30
    Points: 2,516, Level: 30
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    83

    تشکرشده 84 در 37 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خواهر شوهر

    نگفتین من چی کار کنم؟
    به نظر شما شوهرم نباید به من این اجازه رو بده از خودم دفاع کنم جای اینکه بگه اون از تو کوچیکتره و حرص من در بیاره

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 اسفند 89 [ 16:18]
    تاریخ عضویت
    1389-9-01
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    2,516
    سطح
    30
    Points: 2,516, Level: 30
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    83

    تشکرشده 84 در 37 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خواهر شوهر

    مرسی ولی آخه شوهرم میگه هیچی نگو. ولی من بعد که میام خونه به خودش میگم توجیه میکنه و من مجبور میشم همه رو تو دلم بریزم. آخه هیچ کس تا حالا با من ابن جوری برخورد نکرده.
    آدم بی خیالیم نیستم که بگم جهنم بزار بگه.

    خیلی از دعواهمامون سر همین شخص بوده دیگه خسته شدم واقعا خسته شدم .
    هر چند روز یه بار زهرش به جونم میریزه و من وشوهرم وارد یه دعوای بزرگ میشیم و تازه دعوا تموم میشه باز روز از نو ....

  6. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 اردیبهشت 92 [ 16:23]
    تاریخ عضویت
    1389-4-01
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    4,956
    سطح
    45
    Points: 4,956, Level: 45
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,162

    تشکرشده 2,174 در 573 پست

    Rep Power
    83
    Array

    RE: خواهر شوهر

    شما تو دلت نمی ریزی حرفاتو بلکه رو مخ شوهر بیچارت می ریزی . بدترین کار ممکن همینه که شما موضوع رو به همسرت می گی و همینم باعث می شه که شوهرت جبهه می گیره و مدام از اونا دفاع می کنه. شما در ظاهر هم شده بیخیال باشید تا شوهرتون و اونا متوجه بشن که رفتارای اونا نمی تونه باعث بشه شما اذیت بشی. بی خیال تر این حرفا باشید چون تنها با همین راه می تونید همسرتون و شیفته خودتون کنید و باعث شید اونا هم بفهمن که با این رفتار زشت نمی تونن شما رو اذیت کنن و باعث بشن شما از کوره در برید.
    من بازم تاکید می کنم این مسایل رو به شوهرتون نگید و خود دار باشی. عواقب خیلی بدی داره.
    موفق باشید

  7. 2 کاربر از پست مفید sisili تشکرکرده اند .

    sisili (شنبه 07 بهمن 91)

  8. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 اسفند 89 [ 16:18]
    تاریخ عضویت
    1389-9-01
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    2,516
    سطح
    30
    Points: 2,516, Level: 30
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    83

    تشکرشده 84 در 37 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خواهر شوهر

    چشم سیسیلی عزیزم. ولی میدونی چرا بهش میگفتم؟ چون اون طوری شوهرم واقعا نمیفهمه خواهر و مادرش چطورین و فکر میکنه باهام خیلی خوبن و همیشه به من میگه قدرشون بدون ببین چقد دوست دارن.!!!!!!!!! چون اکثر مواقع همینکه شوهرم ازم دور میشه شروع میکنن بس که بدجنسن وگرنه همیشه باهام بد باشن.
    اون موقع از من میخواد که با اونا مثل یه فرشته مهربون باشم ولی این طوری شاید از اونا دفاع کنه ولیلااقل دیگه این توقع ازم نداره

  9. کاربر روبرو از پست مفید PUPAK تشکرکرده است .

    PUPAK (سه شنبه 02 آذر 89)

  10. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 اردیبهشت 92 [ 16:23]
    تاریخ عضویت
    1389-4-01
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    4,956
    سطح
    45
    Points: 4,956, Level: 45
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,162

    تشکرشده 2,174 در 573 پست

    Rep Power
    83
    Array

    RE: خواهر شوهر

    مطمئن باش هر مردی خانوادش و خیلی خوب می شناسه.
    اما گاهی که خیلی ناراحتی می تونی بگی امادگیش و داری یه کم با هم حرف بزنیم و درد و دل کنیم یه کم ناراحتم و فقط تو ارومم می کنی. اگه اعلام امادگی کرد بدون اینکه هیچ توهینی بکنی به خانواودش کارهایی که کردن و حرفایی که زدن و به همسرت بگو و منتظر جواب نباش حتی منتظر نباش شوهرت ازت طرفداری کنه و بگه بی خود کردن چنین کاری با تو کردن وقتی حرفات تمام شد بگو ممنون که گوش دادی و برو دنبال کارت چیزی که خودش باید بفهمه می فهمه.
    فقط هر از گاهی این کار و بکن نه هر بار که اومدن خونتون یا رفتی خوونشون.
    موفق باشی

  11. 2 کاربر از پست مفید sisili تشکرکرده اند .

    sisili (سه شنبه 09 آذر 89)

  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 اسفند 89 [ 16:18]
    تاریخ عضویت
    1389-9-01
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    2,516
    سطح
    30
    Points: 2,516, Level: 30
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    83

    تشکرشده 84 در 37 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خواهر شوهر

    من همچنان باید باهاش رفت و آمد کنم؟
    اتفاقا چند روز دیگه عروسیشه من میتونم نرم و شوهرم اگه خواست تنهایی بره؟
    اصلا دوست ندارم ببینمش. تحملش واسم سخته. باز دوباره یه دعوای دیگه. به خدا تنم میلرزه

  13. #9
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1387-10-24
    محل سکونت
    قم
    نوشته ها
    146
    امتیاز
    13,263
    سطح
    75
    Points: 13,263, Level: 75
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 387
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    285

    تشکرشده 346 در 110 پست

    Rep Power
    31
    Array

    RE: خواهر شوهر


    آئین نامه حل مشکلات با خانواده شوهر


    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی


    سوم: هیچ گاه همسرت را به عنوان قاضی بین خودت و خانواده اش قرار نده. چون همسرت باید تعارض احساس همسری ومادری را حل کند که سنگین تعارضی هست. و این به مرور حساسیتش را نسبت به شما کاهش داده و به قول عوام ، رویش به شما باز می شود.
    .



    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
    تاوقتی خوشبختی ما گره به چیزی یا کسی می خوره ، ما باید دنبال آن کس و چیز بدویم و التماس کنیم که همانجایی بروند که ما می خواهیم. در حالیکه در پاسخ من تاکید کرده ام باید روی افکار و ذهن خود کار کنید. ما نمی توانیم آدمهای دنیا را آنطور که می خواهیم و آن هم در کوتاه مدت چنان تغییر دهیم که رفتارشان طبق میل ما باشد.
    تو اهمیت را از بیرون خودت کم کن و به خودت اهمیت بده. مثالی می زنم خوب توجه کن:
    اگر شما گردنبند طلایی گرانبها و اصلی داشته باشی. خیلی به حرف دوستات که با پوزخند میگویند بدلی هست توجه نخواهی کرد. چون قیمت واقعی در دل خود این طلاست. لذا ارزش آن درون آنست و با تعریف کردن و توجه کردن دیگران هیچ ربطی ندارد. و اگر هم دیگران نپذیرند و از آن تعریف نکنند، از ارزش این طلا کم نمی شود یا طلا از چشم شما نمی افتد.
    اما اگر شما شک داشته باشید که این گردنبند طلاست، و مرتب در چشم این و اون به دنبال ارزش آن باشی. با هر متلک ، خنده و بی توجهی به خودت و این گردنبند شک می کنی. کافیست که ارزش واقعی این گردنبند را بدانی تا خودت قیمتش را دانسته و دنبال تعریف و توجه های دیگران به آن نباشی.
    البته این یک مثال است. ولی نکته ای که مهم است ، این است که طبق پاسخهای قبلی ( که امیدوارم این بار به قصد عمل کردن به آن فکر کنی)، شما لازم است ارزش واقعی خودت را بدونی، ( حالا می خواهد مادر شوهر توجه و صحبت و ... با شما داشته باشد یا نه). اما رفتار شما نیز با آنها تابع ارزشها و معیارهای خودت هست. اگر شما فردی خود ساخته و خودانگیخته باشید. می توانید طبق معیاری که درست می دانید رابطه مودبانه ای با آنها داشته باشید. ولی خیلی برای اخمها و بی توجهی ها اصلا ارزش قائل نباشی . از طرفی هم آنقدر ضعیف نباشی که تحت تاثیرات آنها فراموش کنی که ارزشهایت چیست و واکنشهایی شبیه خود آنها به آنها نشان دهی.
    تمام این مطالب با فرض اینست که شما خوب مطلق و آنها بد مطلق باشند.( که بنده به این مطلق ها زیاد اعتقاد ندارم) و عقیده دارم اگر شما بتوانید طبق شناخت خود و ارزشهای درونی خود درست رفتار کنید به مرور شاهد تغییرات مثبتی در زندگی خود خواهید بود.

  14. 4 کاربر از پست مفید ساقی تشکرکرده اند .

    ساقی (سه شنبه 09 آذر 89)

  15. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 اسفند 89 [ 16:18]
    تاریخ عضویت
    1389-9-01
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    2,516
    سطح
    30
    Points: 2,516, Level: 30
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    83

    تشکرشده 84 در 37 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خواهر شوهر

    بله حق کاملا باشماست.ممنون .
    در رابطه با همسرم حتما همین راه حل انجام میدم. دیگه به حرفاشون تا جایی که بتونم اهمیت نمیدم که باعث دعوا بین خودمون نشه ولی اونقد آدم قوی نیستم که پیش اونا بتونم تحمل کنم. همون طور که قبلا سوال کردم نمیدونم اشکال داره حالا که نمیتونم، رفت و آمد نکنم. واسه عروسیش چی کار کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اون که به من میگه خرس با این همه زهری که تو زندگی ما پاشیده برم عروسیش !هدیه واسش ببرم!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:33 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.