به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 29
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 مهر 91 [ 06:01]
    تاریخ عضویت
    1389-6-11
    نوشته ها
    189
    امتیاز
    3,988
    سطح
    40
    Points: 3,988, Level: 40
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 162
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    562

    تشکرشده 569 در 128 پست

    Rep Power
    0
    Array

    میخوام زندگیمو بسازم لطفا راهنماییم کنید

    سلام چند تا مسئله هست که هنوز نتونستم حلش کنم اگه دوستان باتجربه راهنماییم کنند واقعا ممنون میشم و لطف بزرگی در حقم میکنید
    اولین مسئله من:اینکه وقتی همسرم میگه میخوام به خاطر تو بیام ایران من باورم نمیشه با خودم میگم شاید واسه من نباشه و اما اینم بگم من بیشتر فکرا از حرفهای همسرم میاد تو ذهنم مثلا یه بار بهم گفت من شوهری نیستم که بگم تو سنت کمه متوجه نمیشی که من با کسی رابطه داشته باشم خب ذهن من دقیقا به عکس مسئله میره توی تاپیکم گفتم اسم یه خانم تو ای دیش ادد بود و این خانم تهران زندگی میکنه که یه بار بهش گفتم البته غیر مستقیم که چند روز بعد رفتم ای دی شو چک کردم دیدم هر دو اسم خانم پاک شده
    و اما مسئله دوم:میخوام بدونم چطور میتونم همسرمو جذب کنم یا چه طور باهاش برخورد کنم که منو بچه ندونه واقعا گیج شدم نمیدونم چی درسته چی اشتباه همه رفتارام قاطی شده یک لحظه خوشحالم یک لحظه ناراحت یه لحظه اینقدر باهاش خوبم و یک لحظه مثل بچه هام واقعا گیج شدم اگه بتونید راهنماییم کنید ممنون میشم


  2. کاربر روبرو از پست مفید shomila تشکرکرده است .

    shomila (چهارشنبه 29 دی 89)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 آذر 91 [ 18:02]
    تاریخ عضویت
    1389-8-28
    نوشته ها
    725
    امتیاز
    3,175
    سطح
    34
    Points: 3,175, Level: 34
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,056

    تشکرشده 2,054 در 617 پست

    Rep Power
    86
    Array

    RE: میخوام زندگیمو بسازم لطفا راهنماییم کنید

    شمیلا جان
    چرا نمی ری مشاوره؟ چرا سعی نمی کنی مشکلت را کامل و دقیق حل کنی. الان مدتیه که دایم با عناوین یا تاپیک های مختلف سوالت را مطرح می کنی و ریشه ی همشون یکیه. یه شک و تردید افتاده تو ذهنت و دلت و داره اذیتت می کنه. سعی کن حلش کنی. ریشه کنش کنی. اینجوری که نمی شه زندگی کنی عزیزم. داغون می شی یا زندگی مشترکتون را خراب می کنی.
    یه پیشنهاد کوچولو هم دارم. می دونم خودت خانومی و می دونی. جهت یادآوری. تا وقتی این قضیه کاملا حل نشده به بچه دار شدن فکر نکن.

  4. 2 کاربر از پست مفید بهشت تشکرکرده اند .

    بهشت (چهارشنبه 29 دی 89)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 مهر 91 [ 06:01]
    تاریخ عضویت
    1389-6-11
    نوشته ها
    189
    امتیاز
    3,988
    سطح
    40
    Points: 3,988, Level: 40
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 162
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    562

    تشکرشده 569 در 128 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: میخوام زندگیمو بسازم لطفا راهنماییم کنید

    نمیدونم چرا اینجوری شدم صبرم خیلی کم شده تازگیها بهش گیر میدم البته یکی دو روزه که نزدیک یه هفته میشه تقریبا هر روز دعوا داریم امروزم بهم گفت یعنی چی داری چه کار میکنی من جلو چشم توام چه کار میخوام بکنم چرا فکر میکنی من دارم کاری میکنم تا میام جلو فکر میکنی دارم با کسی چت میکنم مگه من زندانیم گاهی اوقات میترسم سرمو بیارم جلو که نکنه بگی داری کاری میکنی؟میدونم این کارام اشتباه خیلی هم اشتباه اما اینم میدونم که پنهانی با کسی رابطه داره نمیدونم باید چه کار کنم یعنی میشه فقط با من باشه؟یعنی میشه زندگیمون درست بشه؟اخه گیرای منم واسه کارای پنهانی اونه...یعنی بی تفاوت باشم؟اخه شما بگید میشه؟حتی وقتی میگه به خاطر تو میام ایران میگم نکنه واسه کسه دیگه ای باشه شک دارم؟اره شک دارم اما چرا؟نه این شکام واسه 2سال پیش نیست واسه قبل ازدواج نیست چون من با اون ادم ازدواج نکردم و همه چیز فراموش شده.اعتماد داشتم اما چرا باز شدم همون ادم بی اعتماد چون دیدم؟میدونم با کسی اینترنتی رابطه داره وای نه خدا کنه اشتباه باشه من چطور میتونم کاری کنم که اون نره؟که فقط با من باشه وقتشو بذاره واسه من بهم راست بگه چکار کنم؟نمیخوام زندگیمو از دست بدم چون دوسش دارم چون سختی کشیدم چون تا حالا صبر کردم که محمدم خوب شد صبر کردم که فقط اومد سمت من اما حالا چطور دستی دستی دارم میبازم؟نه نمیخوام بازنده باشم واقعا به راهنمایی نیاز دارم
    مشاوره رفتم فقط میگه اگه دیدی با یک زن دیگه بود یا ... چیزی نگو سعی کن براش خودتو بیارایی و ...
    اما من راه حل میخوام که شوهرم فقط مال من باشه اخه این توقع زیادیه؟من فقط میخوام زندگی کنم خوب...میخوام زندگی مو بسازم اما واقعا گیج شدم هر لحظه یه طور رفتار میکنم بی ثبات شدم اصلا رفتارم ثابت نیست گاهی ناراحتم گاهی خوشحال گاهی از عشق لبریزم گاهی عاشق اما با تنفر نه تنفر نه اما نمیدونم شخصیت خودمو فراموش کردم نه اصلا من همیشه اینطور بودم...
    فقط یک چیز میخوام اونم اینه که خوب زندگی کنم اینه که شوهرم فقط با من باشه زندگی کنم درست زندگی کنم و...

  6. کاربر روبرو از پست مفید shomila تشکرکرده است .

    shomila (پنجشنبه 30 دی 89)

  7. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 فروردین 93 [ 12:48]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    نوشته ها
    1,249
    امتیاز
    16,138
    سطح
    81
    Points: 16,138, Level: 81
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 212
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,122

    تشکرشده 8,124 در 1,482 پست

    حالت من
    Vaaaaay
    Rep Power
    141
    Array

    RE: میخوام زندگیمو بسازم لطفا راهنماییم کنید

    سلام شمیلا عزیزم:

    خوبی؟
    خب من متاسفانه خیلی سرم شلوغ بوده و هست ولی سعی می کنم کنارت باشم عزیزم و از دوستان دیگه خواهش می کنم که این بار هم کنارمون باشند تا بلکه بتونیم با کمک خودت به یک نتیجی برسیم////
    ببین شمیلا عزیزم بدترین و مهترین عیبی که شما داری اینه که بسیار عجولی....من ابتدا برای رسیدن درست به هدف ازت می خوام صادقانه به تمام حرف های این تاپیک و سایر دوستان گوش بدی و همه تلاشتو بکنی نه فقط در حرف در عمل..
    عزیزم هیچ زندگی به آسانی بدست نمیاد و فکر نکن هرکس خوشبخته اونو به بهای آسونی بدست آورده و خدا دودستی خوشبختی رو توی دامنش گذاشته...
    دوست عزیزم شما خیلی عجولی و با همین قضاوت های زود هنگام خودت راه تشخیص صحیح را بستی و همین موجب شده بسیار احساسی حتی به پاسخ دوستان در تاپیک های قبلیت پاسخ بدی..
    می خوم باهم راحت باشیم چون قرار بر اصل صداقت و هدف تغییر هست و در نهایت ازت می خوام به تک تک پست های دوستان دقت کنی و فکر کنی و استخراج کنی و فوری بازخورد ندی که من چه کار کنم یا اینکه کسی جواب بده..اینها برخوردهایی بود که من در روند تاپیک قبلی شما دیدم دوست من..درسته شما 18 سال داری و با سن کم عاشق شدی و عزیزم حقیقتا در ازدواجت راه درست پیش نرفتی ولی شاید بشه با تغییر های رفتاری هم در خودت هم همسرت امیدوار بود به نتایج مثبت...
    عزیزم ازت می خوام یاد بگیری صبور باشی و در مورد پست ها فکر کنی و اگر با تفکر خودت..تاکید می کنم تفکر خودت صحیح بود انجام بدی چون حرف های ما معلوم نیست 100 درصد صحیح باشه عزیزم پس باید خودت برای زندگیت تصمیم بگیری...
    پس 1:عدم صبر و قضاوت های پیش از موعد شما تمام زندگی شما را تحت تاثیر قرار داده عزیزم...
    من نمیگیم همسرتون کاری نمی کنه یا ارتباطی نداره..باشه شایدم داره ولی شما از یک طرف می گید ارتباط داره از یک طرف می گید خدا کنه نداشته باشه ..پس شک دارید و یقین نرسیدید و برای یک شک به یقین نرسیده دارید خودتونو حسابی از بین می برید...
    این شک ها..بدبینی ها و دودلی ها به این راحتی از بین نمیره تا خودت نخوای....
    شما با هر حرکت ایشان برداشت های خودتو می کنی و بر اساس برداشت های شخصی خودت قضاوت می کنی و رفلکس می دی ..خب عزیزم هیچ مردی چنین رفتاری رو تحمل نمی کنه این یک جور توهین به شخصیت مرد هست...
    شمیلا جان مردها دوست دارن تکیه گاه زنشون باشن ...دوست دارن همسرشون بهشون اعتماد کنه..دوست دارن فکر کنند آینده زنشون رو دارن می سازند...
    مورد بعد اینکه شما باید حتما مطالعه خودتونو خیلی بالا ببرین ..از روابط زوجین و یک حرف رو از من به یادگار داشته باش هیچ مردی به زور با هیچ زنی همراه نمیشه..تا نخواد نمی تونی مجبورش کنی..اگر فرض کنیم همسر شما فردی بدون پایبندی اخلاقی باشه چطور آن زمان عقد اصرار یه ازدواج گرفتن داشت و آمد و ازدواج کرد؟چرا این کارو کرد ؟میشه نظرتو بگی؟
    .شما بسیار اعتماد به نفس خودتو از دست دادی و به خصوص عزت نفس خودتو..شما اصلا خودتو دوست نداری عزیزم این از تک تک خط های نوشته هات معلومه...کسی تا خودشو دوست نداشته باشه نمی تونه ادعای عاشقی کنه ..شما می خوای همسرت مثل اسیر تو دستت باشه هیچ اسری نیست که بالاخره از زندانبان خودش نفرت پیدا نکنه..این راهو ادامه نده..خودتو دوست داشته باش ..می دونی چطور باید خودتو دوست داشته باشی؟دلم می خواد خودت بگی تا کم کم جلو بریم..
    شما زیبایی ..شما کسی هستی که او نانتخاب کرد و ازدواج کرد و گرنه نیازی نبود ازدواج کنه و بعد خدای نکرده خیانت کنه خب ازدواج نمی کرد و راحت کارشو می کرد....
    شمیلا عزیزم تا زمانی که خودتو نسازی نمی تونی همسرتو مال خود کنی...تا زمانی که عیوب خودتو برطرف نکنی نمی تونی شوهرتو مال خود کنی و برشا جذاب باشی..جذابی یک زن به زیبایی اندام صرف و آرایش نیست زیبایی زن یک هنره..یک هنر آموختنی..من تلاش زیادی کردم و الان واقعا بلدم..ادعا می کنم بلدم....و تلاشمو می کنم ....شما چه کردی عزیزم؟
    شمیلا جان خداوند کجای زندگی شماست؟چقدر خودتو و سرنوشتتو در دست اون می دونی ؟آیا به نظرت ما به عنوان انسان اختیاری هم داریم؟
    عزیزم اقدامات شما در پیگیری مسنجر....در چک ایمیل ..در تعبیر خواست های اون به ضرر خودتون نشان از بدبینی شماست..شاید هم ایشان خطا کند ولی شما حق دخالت در امور شخصی اونو ندازید تا زمانی که مطمئن بشی..منظورم این نیست از مردت بی خبر بشی ولی هزاران راه هست برای اینکه بفهمی مردت مال تو هست یا نه....
    دیر اومدن سر لاین و نبردن شما به اونجا و ..دلیل خوبی برای شک شما نیست....
    تا اینجا کفایت می کنم تا صحبت های شما رو بشنوم..
    شمیلا من جواب فوری نمی خوام ...من می خوام فکر کنی..صبر و یاد بگیری..صبر می دونی یعنی چی...تاپیک سرگذشت منو بخون...مال بالهای صداقتو بخون فکر کردی راحت به این نتایح رسیده..مال دل بخون...
    عزیزم صبرو یاد بگیر..صبر رو من در روند این تاپیکت خواهم دید...
    یادته چی گفتم با یاد خدا بنویس با یاد خدا زندگی کن ..با یاد خدا نتیجه رو حاصل کن....
    بسم الله..

  8. 8 کاربر از پست مفید سارا بانو تشکرکرده اند .

    سارا بانو (پنجشنبه 30 دی 89)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 مهر 91 [ 06:01]
    تاریخ عضویت
    1389-6-11
    نوشته ها
    189
    امتیاز
    3,988
    سطح
    40
    Points: 3,988, Level: 40
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 162
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    562

    تشکرشده 569 در 128 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: میخوام زندگیمو بسازم لطفا راهنماییم کنید

    بسم الله الرحمن الرحیم
    سلام امروز اومدم که جواب سوالاتون و بدم راستش من پست شما رو خیلی خوندم طوری که خط به خطش توی ذهنم جا گرفت,حتی دفتر خاطرمو برداشتم و تمام سوالهایی و که پرسیدید نوشتم تا ببینم چقدر میتونم جواب بدم؟ اما من جواب همه سوالهارو نمیدونستم خب جوینده یابنده س ...
    سارا جون ازت ممنونم که همراهم هستی تا بتونم مشکلات(مسائلم)و حل کنم...همین یک پست شما خیلی به من کمک کرد صبر چیزی که من خیلی وقت پیش فراموش کردم اما نیاز داشتم چون بهم ارامش میده البته سخت اما داشتنش نعمته
    و اما جواب سوالهاتون:
    1.چرا راضی شد با من ازدواج کنه؟چرا اصرار داشت؟
    چون منو دوست داشت واقعا منو دوست داشت...چون در عین عاشق بودن غرورم و داشتم همیشه منتظر ابراز علاقه از طرف اون بودم,چون زیبایی ظاهری خوبی داشتم چون زیبایی باطنی هم داشتم چون مهربون و دلسوز بودم چون با تمام سرگذشتی که داشتم اعتمادبه نفس و عزت نفس داشتم چون با وجود اشنایان دورو و دروغگو من همیشه باهمه یکرو و صادق بودم و.........
    2.میدونی چطور باید خودتو دوست داشته باشی؟ راستش نه من اصلا چیزی به نام دوست داشتن خود نمیدونستم نه اینکه ندونم میدونستم چون قبلا کتاب زیاد میخوندم اما حالا اینقدر درگیرو دار زندگی 2نفره شده بودم که همه چیز یادم رفته بود اما این تلنگری شد که من دوباره مطالعه داشته باشم و خود فراموش شدم و بیاد بیارم
    کلید دوست داشتن خود پرهیز از انتقاد و عیب جویی از خودمون یعنی من باید تلاش کنم که خصوصیات مثبت و برجسته و خوب خودمو بشناسم و اونا رو ستایش کنم و تقویت کنم
    اگر در کاری شکست خوردم خودمو ناتوان ندونم و خودمو ببخشم و بگم اشتباهات راهی برای پیروزی و زندگی پربارتر
    با خودم با محبت و ملایمت و صبور باشم و............

    3.خدا در کجای زندگی شماست؟
    خدا در تک تک لحظات زندگی منه,من عاشق خدا هستم یه مدت خدا رو از یاد بردم البته خدارو نه خودمو فراموش کردم چون خدا فراموش نمیشه...من تموم زندگیمو مدیون خدا هستم من زنده بودنم انسان بودنم واینکه الان دارم زندگی میکنم ....من عاشق خدا هستم و اونو شاهد تموم زندگیم میدونم و خدا رو عاشق واقعی میدونم چون به بنده هاش واقعا عشق میورزه و......
    4.ایا ما به عنوان انسان اختیاری هم داریم؟
    بله من معتقدم که خدا زمانی که مارا خلق کرد و از روح خود در ما دمید به ما قدرت فکر و انتخاب و اختیار داد و اصلا به قسمت هیچ اعتقادی ندارم چراکه امروزه هرکس برای فرار از وجدان خود از قسمت اسم میبرند مثلا یکی دزد میگن چرا دزدی میناله میگه ندارم این سرنوشت منه قسمت من بدبخت این بوده خدا اینطور کرده یا خواسته اما واقعا این درسته؟نه خب خدا همیشه همراه بنده هاش هست و بهترین هارو برای بنده هاش میخواد و مقدار مقاوت و صبر و تحمل بنده هاش و با مسائلی که دارند میسنجد خب اونی که دزدی میکنه خودش این راه و انتخاب کرده و خدا بارها راه درست را نشانش داده اما خودش نخواسته به هر حال هر کس اعتقاداتی داره نمییخوام در این تاپیک شک واسش پیش بیاد من تا امروز اینو اموختم
    خیلی وقته به یاهوش سر نزدم و دیگر نمیخوام به کارهای شخصیش دخالت کنم تا هم خودم شک واسم پیش نیاد وهم اون اعتماد ش نسبت بهم کم نشه
    منتظر راهنماییتون هستم ممنون که برای حل مسائلم وقت میذارید

  10. 3 کاربر از پست مفید shomila تشکرکرده اند .

    shomila (یکشنبه 03 بهمن 89)

  11. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 مهر 91 [ 06:01]
    تاریخ عضویت
    1389-6-11
    نوشته ها
    189
    امتیاز
    3,988
    سطح
    40
    Points: 3,988, Level: 40
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 162
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    562

    تشکرشده 569 در 128 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: میخوام زندگیمو بسازم لطفا راهنماییم کنید

    بسم الله الرحمن الرحیم
    سلام
    جمعه رفته بودم شهرستان تا وقتی رسیدم همسرم یک بار زنگ زد دیروز تعطیلیش بود بعد از ساعت 1گفت بعد از ظهر زنگ میزنم ولی تا ساعت 7زنگ نزد 7یعنی 11:30 اونجا که اونم قطع شد دیگه زنگ نزد شب ساعت 9:30یعنی 2اونجا ایمیل داده بود که شب بخیر شارژم تموم شده و...
    من خیلی اعصابم بهم ریخت چون توقع داشتم روز تعطیلیش چند بار بهم زنگ میزد خیلی جالبه که اصلا متوجه سرد برخوردکردن و ناراحتی من نمیشه دیگه نمیخوام بهش ابراز علاقه کنم تا کی باید من جلو بیفتم اخه چرا نمیفهمه
    دوباره میترسم منو دوست نداشته باشم من تحمل این یکی و ندارم و مطمئنم دوم نمیارم الان اومدم پای نت با کسی حرف میزد دیگه شک نیست اطمینان دارم یعنی این مسئله با صبر درست میشه؟
    خسته ام من تحمل همه چیز و دارم الا این یک چیز

  12. کاربر روبرو از پست مفید shomila تشکرکرده است .

    shomila (سه شنبه 05 بهمن 89)

  13. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 آذر 91 [ 18:02]
    تاریخ عضویت
    1389-8-28
    نوشته ها
    725
    امتیاز
    3,175
    سطح
    34
    Points: 3,175, Level: 34
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,056

    تشکرشده 2,054 در 617 پست

    Rep Power
    86
    Array

    RE: میخوام زندگیمو بسازم لطفا راهنماییم کنید

    شمیلا جان می شه بګی چرا نمی تونی بری پیش شوهرت زندګی کنی؟
    اګه ممکنه یه کم دقیق جواب بده. کدوم کشوره؟ چرا تو نمی تونی ویزا بګیری؟ ایشون با چه ویزایی الان اونجاست؟

    می خوام مطمعن بشیم که راست می ګه و واقعا نمی تونه تو رو ببره پیش خودش.

  14. 2 کاربر از پست مفید بهشت تشکرکرده اند .

    بهشت (سه شنبه 05 بهمن 89)

  15. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 مهر 91 [ 06:01]
    تاریخ عضویت
    1389-6-11
    نوشته ها
    189
    امتیاز
    3,988
    سطح
    40
    Points: 3,988, Level: 40
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 162
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    562

    تشکرشده 569 در 128 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: میخوام زندگیمو بسازم لطفا راهنماییم کنید

    چند روز دیگه میاد ایران میگه دیگه نمیرم دو سه ماه یه بار برم منم نمیبره که واسم اونش مهم نیست یعنی باید سعی کنم مهم نباشه

  16. کاربر روبرو از پست مفید shomila تشکرکرده است .

    shomila (سه شنبه 05 بهمن 89)

  17. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 آذر 91 [ 18:02]
    تاریخ عضویت
    1389-8-28
    نوشته ها
    725
    امتیاز
    3,175
    سطح
    34
    Points: 3,175, Level: 34
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,056

    تشکرشده 2,054 در 617 پست

    Rep Power
    86
    Array

    RE: میخوام زندگیمو بسازم لطفا راهنماییم کنید

    خب اشکال کار همینه. یعنی چی که واسم مهم نیست. ازدواج کردین که جدا زندگی کنید؟

    اتفاقا گره ی زندگی شما در همینه. من از اولین روزایی که حرفهات را می خوندم یادمه. نسبت به این قسمت یه حساسیت خاصی داری و همیشه هم مبهم ازش حرف می زنی. برای همین هم به وضوح سوالم را پرسیدم. ولی باز هم به شکلی منو به قول معروف پیچوندی. اما اشکال کار شما همینه. وقتی با هم زندگی نمی کنید و ... چه انتظاری از شوهرت داری؟

    منو نمی بره یعنی چی؟؟
    برام مهم نیست یعنی چی؟؟

  18. کاربر روبرو از پست مفید بهشت تشکرکرده است .

    بهشت (سه شنبه 05 بهمن 89)

  19. #10
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array

    RE: میخوام زندگیمو بسازم لطفا راهنماییم کنید

    سلام shomila جان

    عزیزم

    می خواهم با تو صریح حرف بزنم ، اشکال که نداره ؟؟ چون می دانم خواهان یاری برای رفع این وضعیت در خودت هستی ، صریح باهات حرف می زنم .

    دچار وسواس فکری و سوء ظن نسبت به همسرت شده ای . ریشه آن هم وابستگی شدید شما به وی و ترس است ، ترس از دست دادن وی ، ضمن اینکه شما بیشتر از آنکه شوهرت را به خاطر خودش دوست داشته باشی ، عاشق عشقی که به تو داره هستی ، و اینه که لحظه به لحظه می خواهی چک کنی که آیا هنوز دوستت داره یا نه .
    عوارض طبیعی عاشق عشق معشوق نسبت به خود بودن ، نگرانی از اینکه علاقه معشوق کم شود یا از بین برود ، بیقراری ، اضطراب ، قانع نشدن از ابراز علاقه های معشوق و به عبارتی ناباوری ، تا بدانجا که هر کاری هم بکند که اثبات کند تو را دوست دارد باز هم ناباوری میاد وسط ، از دیگر عوارضش ، انحصارطلبی است ، دقت می کنی که بارها گفته ای می خواهی مطمئن شوی که فقط با شماست و مال شماست ! . و...... اینها گوشه هایی از عوارض و آثار عاشق عشق معشوق بودن در تو است ، اما اثراتش در او ، رفته رفته با رفتارهای نامتعادل و هیجانی و اضطرابی و انحصار طلبانه و سوءظنی و ... از طرف شما ، خسته ، درمانده ، و فراری می شود و ..... بقیه را خود بخوان از این مختصر حدیث مفصلش را .

    اما چه باید کرد :

    او را رها کن ، او را برای خود نخواه ، و با خودت کار کن که از وابستگی بیرون آیی ، برای این کار مهمترین گام اینه که احساس محوری را کنار بگذاری ، یعنی در پی کنترل هیجان و احساس باشی .

    همچنین تکنیک توقف فکر را در مقابله با افکار وسواسی به کار بگیر ، و از روش تأخیری در واکنش ها یت استفاده کن .

    اگر به آنچه گفتم خوب توجه کنی و برای درک دقیقتر اونها و وارد عمل شدن از یک مشاور مجرب و مطمئن هم به طور حضوری کمک بگیری ، مطمئنم به آرامش و رضایت و لذت خواهی رسید .

    ببینم چه می کنی .

    این پست را هم بخوان :

    http://www.hamdardi.net/thread-13846-post-125823.html#pid125823

    و این تاپیک را :

    http://www.hamdardi.net/thread-14220.html

    من و دوستان هم برات دعا می کنیم .

    .

  20. 8 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (سه شنبه 05 بهمن 89)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. لطفا راهنماییم کنید
    توسط bita2 در انجمن اختلاف با خانواده در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: پنجشنبه 31 مرداد 92, 12:17
  2. راهنماییم کنید لطفاً
    توسط roze siah در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: پنجشنبه 10 مرداد 92, 10:02
  3. می خوام ارشد حتما حتما قبول شم البته با این شرایط.... لطفا راهنماییم کنید
    توسط sami92 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: یکشنبه 02 تیر 92, 12:07
  4. راهنماییم کنید همسرم را برگردونم
    توسط نازنین آریایی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 73
    آخرين نوشته: پنجشنبه 23 خرداد 92, 00:46
  5. آیا درانتخابم اشتباه کردم یانه؟(لطفا راهنماییم کنین)
    توسط هیلان در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: سه شنبه 09 فروردین 90, 14:04

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:30 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.