به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 دی 92 [ 15:11]
    تاریخ عضویت
    1392-1-06
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    601
    سطح
    12
    Points: 601, Level: 12
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    6

    تشکرشده 13 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Tavajoh کاش می مردم و این روز رو تجربه نمی کردم ..... + لطفاً خانمهای فروم پاسخ بدهند

    سلام دوستان.
    از شما دوستان راهنمایی میخواهم.
    پسری هستم 27 ساله در مقطع کارشناسی ارشد مشغول تحصیل هستم. ترم اول هستم. با دختری آشنا شدم از همکلاسیهایم. در دانشگاه قبلی ام (کارشناسی) ایشون رو دورادور دیده بودم اما هیچوقت همکلاسی نبودیم.

    دختریست مذهبی، محجبه و از نظر من بسیار با کمالات. به بهانه درس سعی کردم به ایشون نزدیکتر بشم و خلاصه سعی کردم با کمک کردن در درسها کمی فاصله ها رو کمتر کنم.

    تا قبل از امتحانات وضعیتی به وجود آمد که مجبور شدم کمی زودهنگام (قرار بود بعد از امتحانات مطرح کنم تا ذهن ایشون معطوف به درسها باشه) به ایشون بگم که بهشون علاقه مند هستم.


    از اون روز دیگه ایشون رو ملاقات نکردم اما احساس می کنم بتونم بله را بگیرم. (با توجه به چندبار ایمیلی که رد و بدل شد)


    اما مشکل کجاست؟؟
    بزرگترین دغدغه من شده صحبت راجع به گذشته ام.
    با عرض معذرت متاسفانه از 15-16 سالگی گرفتار سیگار شدم!! مصرفم کم بود اما وابستگی ام زیاد. شاید فقط روزی 2 یا نهایت چهارتا آنهم در یک یا دو نوبت. اما کسانی که سیگاری باشند می دانند منظور من از وابستگی چی هست.
    تا به امروز تقریباً هیچ کدام ازدوستان (بجز یکی دومورد که خودم بهشون گفتم) حتی فکر هم نمی کنند که من سیگاری باشم!!! (این سیگار لعنتی سالها تنها مرحم تنهاییهایم بوده)
    حتی خانواده ام (پدر و مادر) هم شاید فکر می کنند بعد از اینهمه سال دیگه فرزندشان ترک کرده (چون همون سالهای دبیرستان مادرم یکبار متوجه شد).

    اگر به کلی سیگار را ترک کرده باشم هم باز حس می کنم باید این موضوع را به آن دختر بگویم. حس می کنم اگر اینکار را نکنم دیگر هرگز نمی توانم ادعای صداقت داشته باشم.

    از طرفی با پدرم هم اصلاً میانه خوبی ندارم. اخلاق های عجیب و غریب و اعصاب خوردکنی دارد. بارها و بارها توسط پدر تحقیر شده و می شوم. (اما به ظاهر موضوع حادی نیست، لااقل از دید دیگران!) آیا راجع به این مسائل (اینکه همیشه در خانواده احساس تبعیض کرده ام و همواره تحقیر شده ام) هم صحبت کنم ؟؟

    دوران دبیرستان که بودم (شاید حدود 11 سال قبل!!) عاشق دختری شدم! از همان عشقهای دوران بلوغ. اما هرگز کار به دوستی نکشید. می ترسم مطرح کردن این موضوع هم باعث ناراحتی آن دختر شود.

    من به این دختر خانم علاقه زیادی دارم اما احساس گناه می کنم! و حس می کنم لایق چنین دختر پاک و معصومی نیستم.

    از یک طرف می خواهم همه چیز را راجع به گذشته خودم بگویم و از طرفی می ترسم با اینکار او را از دست بدهم. چون به هرحال گذشته ها گذشته و ممکن است با اینکار آینده هم خراب شود...
    اما احساس بی صداقتی و شرم می کنم اگر نگویم.

    اگر بخواهم همه چیز را راجع به خودم بگویم چطور اینها را مطرح کنم تا شاید آن دختر بتواند با آنها کنار بیاید؟؟؟ و اگر لازم نیست همه چیز را بگویم چه چیزهایی را مطرح کنم؟؟؟

    لطفاً کمکم کنید.

  2. کاربر روبرو از پست مفید sarkhorde تشکرکرده است .

    مهربونی... (شنبه 14 دی 92)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 شهریور 94 [ 22:51]
    تاریخ عضویت
    1392-10-02
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    1,511
    سطح
    22
    Points: 1,511, Level: 22
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    26

    تشکرشده 46 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام در مورد اون عشق سابقتون فکر نمیکنم موضوع مهمی باشه خب طبیعتا شما در دوران نوجوانی و بلوغ بودین و تحت تاثیر عواطف خاص همون دوره.ولی در مورد سیگار سعی کنین صادقانه مطرحش کنین و کم کم سیگاروترک کنین.شما اگه طرفتونو دوست داشته باشین باید ای کارو انجام بدین.میتونیننم به اون خانم بگین که من قبلا سیگار میکشیدم ولی ترکش کردم این نشاندهنده اراده شماست دوست عزیز.وگرنه ترک سیگار که در برابر خیلی مشکلات که چیزی نیست

  4. 3 کاربر از پست مفید ستاره کویر تشکرکرده اند .

    sarkhorde (جمعه 13 دی 92), کاغذ بی خط (شنبه 14 دی 92), شیدا. (جمعه 13 دی 92)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 11 تیر 95 [ 17:12]
    تاریخ عضویت
    1392-10-12
    محل سکونت
    اصفهان
    نوشته ها
    115
    امتیاز
    3,940
    سطح
    39
    Points: 3,940, Level: 39
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    221

    تشکرشده 334 در 103 پست

    Rep Power
    29
    Array
    سلام عزیز دل برادر

    سیگارو که نمیدونم چی بگم. سیگاری نبودم و نمیتونم درکت کنم.

    اما در مورد عشق دبیرستان دلیلی نداره چیزی مطرح کنی؟ مگه نشنیدی " جز راست نباید گفت، هر راست نشاید گفت". البته این نظر شخصی من هست.

    در مورد رابطه با پدر هم فکر میکنم با مستقل شدن شما و ازدواج کردنتون یه مقدار دید پدرتون نسبت به شما عوض بشه هر چند صحبتهای مردونه با پدرتون شاید بتونه مشکل را در همین مقطع حل کنه.

    در مورد احساس شرمتون میتونم بگم هر کسی تو زندگی رفتارهای خوب و بد زیادی داره. اما تلاش به قرار گرفتن در مسیر صحیح و بدست آوردن موفقیت در تغییر رفتارهای نامطلوب حتی در حد خیلی جزئی میتونه در بهبود حس بی صداقتی شما موثر باشه.

    شاد، سربلند و پیروز باشید

  6. 4 کاربر از پست مفید mobin31080 تشکرکرده اند .

    sarkhorde (جمعه 13 دی 92), کامران (شنبه 14 دی 92), مهربونی... (شنبه 14 دی 92), شیدا. (جمعه 13 دی 92)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 30 فروردین 93 [ 12:27]
    تاریخ عضویت
    1392-7-23
    نوشته ها
    56
    امتیاز
    641
    سطح
    12
    Points: 641, Level: 12
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    76

    تشکرشده 40 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست محترم..من متاهلم وفقط به استناد تجربه خوم میگم...
    به هیچ عنوان درمورد عشق های قبلی تون بهشون نگید مخصوصا که شما به اون خانم در دوره نوجوانی علاقه داشتید و هیچ رابطه ای هم بین شما نبوده حتی شاید اگر بگید اون خانم فکر کنن شما هنوز به نفر قبلی فکر میکنید که خاطراتش در ذهنتان پرسه میزند......در این مورد مهمترین مساله تعهد وپایبندی شما بعد ازین است.فکر نمیکنم اون تجربه که هیچ اثر ادامه داری روی زندگیتون نداشته چیز مهمی باشه.....

    دررابطه باسیگار هم فکر نمیکنم هیچ دختری خوشش بیاد نامزدش یا همسرش سیگار بکشه واین بهانه ی خوبیه که از همین الان ترکش کنید و خواستگاری رو تا مدتی به تعویق بیندازید تا اول اراده ی ترک سیگار به خودتان ثابت شود...

  8. 5 کاربر از پست مفید ava.f تشکرکرده اند .

    sarkhorde (جمعه 13 دی 92), فرشته اردیبهشت (جمعه 13 دی 92), کامران (شنبه 14 دی 92), مهربونی... (شنبه 14 دی 92), شیدا. (جمعه 13 دی 92)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 دی 92 [ 15:11]
    تاریخ عضویت
    1392-1-06
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    601
    سطح
    12
    Points: 601, Level: 12
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    6

    تشکرشده 13 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوستان از راهنماییهاتون ممنونم.
    اما ممکنه بگید که چطور این که سیگاری بودم رو مطرح کنم؟؟
    آیا اینکه بگذارم زمانیکه به من وابسته شده مطرحش کنم دور از انصاف نیست؟؟ بهتر نیست همین حالا که هنوز روابط عمیق نشدند مطرح بشه تا اینجوری اگر اون خانوم هم واقعاً براش غیر قابل تحمل باشه بتونه نظرش رو بیان کنه.


    راستش من سال گذشته به صورت اینترنتی با فردی (خانمی) تقریباً آشنا - هر دو در انجمنی عضو بودیم - درد دل کردم. و چون خواهری نداشتم این فرد رو در قالب خواهر خودم تصور می کردم. البته این ارتباط صرفاً اینترنتی (و حتی تلفنی هم نه) بود. تلقینات اون فرد شاید یکی از دلایل این همه حس نگرانی باشه . چون یه بار با ایشون مطرح کردم مشکل سیگار رو و گفتم اگر شمای جای کسی بودید که من قصد ازدواج باهاش رو دارم چه واکنشی نشون می دادید. و ایشون گفتند که براشون هرگز قابل قبول نیست که همسرش در گذشته سیگار می کشیده ....

    راستش اون اعتماد نابجا و درد دل کردن که متاسفانه در کمال صداقت هم بود هم یکی دیگه از دغدغه هام هست که البته هرگز قصد بیانش رو ندارم....

    متاسفانه برخی افراد نمی دونم به چه علتی شاید از روی بزرگواری!!! -اما حالا می دونم که فقط برای خودشون نه برای خود انسان- پای درد دل انسان می نشینند و خود رو "من جای خواهر شما" جا می زنند و بعد طوری رفتار می کنند که انسان از کرده خود پشیمون می شه و تصمیم می گیره که دیگه هرگز به غریبه ای -گرچه همه اون رو تایید کنند- اعتماد نکنه و همواره با یک نقاب روزمرگی که اکثر آدمهای امروز در روابط اجتماعیشون به صورت می زنند رفتار کنه.

    امیدوارم بعد از امتحانات همه چیز به خیر و خوشی پیش بره و اون خانوم -که امیدوارم همسر آینده ام باشه- بزرگوارانه و با گذشت با این مسئله و نقص من روبرو بشه و هر دو بتونیم درکنار هم و با کمک همدیگه مسیر کمال رو به سوی خداوند در پیش بگیریم.

    پس منتظر جوابتون برای بخش بالا که bold کردم هستم.
    باز هم از وقتی که برای من صرف کردید متشکرم.

  10. کاربر روبرو از پست مفید sarkhorde تشکرکرده است .

    مهربونی... (شنبه 14 دی 92)

  11. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 مرداد 96 [ 15:00]
    تاریخ عضویت
    1392-8-30
    نوشته ها
    285
    امتیاز
    4,535
    سطح
    42
    Points: 4,535, Level: 42
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    400

    تشکرشده 440 در 186 پست

    Rep Power
    39
    Array
    سلام
    اولا تبریک بابت تصمیم ازدواج
    عشق دبیرستان رو که اصلا فراموشش کنید چیزی نیست که اگه نگید شما رو در ناخوداگاهتون متهم به دروغگویی بکنه. یعنی رو خودتون کار کنید تا بتونید کارهای بد گذشته رو فقط از دید تجربه نگاه کنید نه گناهی که هنوز رو دوشتون هست. البته اگه واقعا میخواین پایبند به زندگی اینده تون باشید
    در مرود سیگار : مواد مخدر نبوده که قابل گذشت نباشه بعدم من درک میکنم چون پناه بردن به سیگار بخاطر رفتارای پدرتون تا حدی قابل درکه
    اما نکته مهمی که این وسط هست و کمک حتمی میکنه واسه اینده تون اینه که: حتما برید پیش یه مشاوره و اینارو بهش بگید نذارید با حس تحقیری که از طرف پدرتون در شما وجود داره ازدواج کنید
    یعنی همین الان شروع کنید جلسات مشاوره رو
    اینجوری هم قوی میشید و هم میتونید تصمیم قطعی در مورد سیگار بگیرید
    حتما میدونید زندگی مشترک مشکلات و مسائلی هم داره: اینطور نباشه که دوباره وسط راه موقع مشکلات جای توکل به خدا به سیگار یا امثالش پناه ببرید
    پس اگه مشاوره برید و قضیه سیگار رو ریشه کن کنید با خیال راحت راجع به خودتون میتونید صحبت کنید. حتی اگه بگید گذشته سیگار میکشیدید و الان تغییر کردید و طرز فکرتون رو شرح بدین و برای اون خانوم جذاب باشین دیگه فکر نمیکنم مهم باشه که گذشته سیگاری بودین دیگه بالاخره هر کسی یه اشتباه تو زندگیش داشته یکی روابط جنسی یکی سیگار یکی هر چیز دیگه... هیچ کس بچه پیغمبر نیست ... مهم اینده است... از همین فردا (بازم میگم به شرطیکه با خودتون عهد ببندین در مورد ترک سیگار)
    شما نسبت به خیلی از اقایون شرایط بهتری دارید منظورم گذشته است، پس خودتون رو ناامید نکنید

  12. 4 کاربر از پست مفید خانوم مجرد تشکرکرده اند .

    sara 65 (جمعه 13 دی 92), sarkhorde (جمعه 13 دی 92), کامران (شنبه 14 دی 92), شیدا. (جمعه 13 دی 92)

  13. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 مهر 02 [ 20:03]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,568
    امتیاز
    39,190
    سطح
    100
    Points: 39,190, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,236

    تشکرشده 6,880 در 1,486 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    322
    Array
    فک نمیکنید بزرگ نمایی میکنید مشکلات رو؟

    عنوان تاپیکتون واقعا برام عجیبه فکر کردم چی شده !! واقعا انقدر سخته که ارزوی مرگ میکنید بخاطرش؟ اگه مشکل اینه که...

    چیزی که با اراده حل میشه که دیگه مشکل نیست

    دوستان هم گفتند چه لزومی داره عشق دوران عهد قدیم رو حکایت کنید ؟

    مسلما من اگه خاستگار سیگاری داشته باشم یه ثانیه تحمل نمیکنمش البته نظرات متفاوته خیلی از

    دخترا با این که اکراه دارن ولی قبول میکنن مساله سیگارو .

    یعنی شما نمیخای اینو ترک کنی و دنبال راهی هستی که چطور بهش بگی ؟!!! ترک کنید خب

    در ضمن فک نمیکنی بجای این تاپیک اگه مینوشتی چطور سیگارو ترک کنم بهتر بود ؟ مشکلت راحتتر هم حل میشد؟

    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را
    ویرایش توسط فرشته اردیبهشت : جمعه 13 دی 92 در ساعت 23:07

  14. 4 کاربر از پست مفید فرشته اردیبهشت تشکرکرده اند .

    sara 65 (جمعه 13 دی 92), فرهنگ 27 (شنبه 14 دی 92), کامران (شنبه 14 دی 92), شیدا. (جمعه 13 دی 92)

  15. #8
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام

    شما طوری نوشتید که من یک صلوات فرستادم، بعد تاپیک را باز کردم. فکر کردم چی شده !!


    الان شما می خوای موضوع شیرین و زیبای خواستگاری و ازدواج را مطرح کنی، اسمت را گذاشتی سرخورده؟؟؟

    شما قبل از همه این موضوعات با یک روانشناس صحبت کنید و سعی کنید اگر مشکلی هست به کمک ایشون پیدا و حل کنید.
    اعتماد به نفس پایینی دارید
    خودتون را گناهکار و غیرقابل بخشش می بینید
    فکر می کنم علتش هم همون رفتارهایی باشه که گفتید پدرتون با شما داشتند و دارند.

    مثالهایی که زدید و مواردی که مطرح کردید به انداز تیتر تاپیکتون فاجعه نبود، خیلی به خودتون دارید سخت می گیرید.

    عشق خیالی دوران دبیرستان را که کلا بی خیال بشید و اصلا نه جایی مطرح کنید، نه به خودتون یادآوری کنید.

    نه با این خانم و نه هیچ خانم دیگری که قصد خواستگاری دارید از خانواده تون بد نگید.
    شما فراموش می کنید و می بخشید و تمام می شه، اما برای اون خانم فراموش نمی شه یا ازش سو استفاده می کنه و یا دید بدی نسبت به خانواده شما پیدا می کنه، که درست نیست.
    پس مساله رابطه تون با پدر را هم مطرح نکنید و ربطی به اون خانم نداره.
    اگر می خواهید حلش کنید یا دردو دل کنید یا .... با روانشناس مطرح کنید. اما با همسر احتمالی، خیر.

    می مونه سیگار،
    که دوستان گفتند دیگه.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  16. 6 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    sara 65 (جمعه 13 دی 92), فرهنگ 27 (شنبه 14 دی 92), فرشته اردیبهشت (جمعه 13 دی 92), کامران (شنبه 14 دی 92), مهربونی... (شنبه 14 دی 92), veis (جمعه 13 دی 92)

  17. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 تیر 97 [ 14:07]
    تاریخ عضویت
    1392-5-19
    نوشته ها
    312
    امتیاز
    8,869
    سطح
    63
    Points: 8,869, Level: 63
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 181
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    480

    تشکرشده 882 در 242 پست

    Rep Power
    60
    Array
    فقط لاگین کردم که بگم شیدا جان می بوسمت با جوابی که دادی . :-*********** کاش می شد صد هزار بار تشکر زد. مخصوصا بابت جملات اولت.
    والا قلبم اومد توو دهنم تا این تاپیک باز بشه !!!
    کارتون اصلا درست نیست که عنوان غیر مرتبط و مبالغه آمیز می زنید.
    بعد از خوندن پستم گزارش بدید حذفش کنن. چون راهنمایی خاصی ندارم براتون.

  18. 2 کاربر از پست مفید veis تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (شنبه 14 دی 92), مهربونی... (شنبه 14 دی 92)

  19. #10
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    جمعه 03 فروردین 03 [ 04:10]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,022 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array
    سلام به شما

    قبل از هرچیزی این چه نام کاربری که انتخاب کردین!! این همه اسم قشنگ....همین نامهای کاربری تاثیرات زیادی روی حال و هوا و روحیات شخص میذاره

    بگذریم...

    من فکر میکنم شما هنوز دقیقا مفهوم صداقت رو یاد نگرفتین....صداقت به این معنا نیست که شما 11 سال پیش گرفتار یه عشق دوران بلوغ و زود گذر شدی و حالا باید خودت رو در موقیعتی قرار بدی که این موضوع رو به طرفت بگی !

    به این نمیگن صداقت.

    نکته دیگه اینکه شما به فکر بله گرفتن از این خانوم نباشید..بهتره خیلی رسمی از ایشون شماره منزل رو جهت امر خیر بخواهید و بقیه کارها رو به بزرگترها بسپارید.

    در مورد سیگارتون هم بهتره قبل از مطرح کردنش با اون خانوم درصدد ترکش باشین.چون دو راه بیشتر ندارین:یا اینکه دروغ بگین بهشون و یا اینکه مخفی کنید که در هر دو حالت باعث میشه رابطه به سرانجام نکشه و همه چیز خراب بشه.

    پس قبل از هر اقدامی اگر میخواهید یه خانومی با همه مشخصات خوبی که ذکر کردین رو به همسری خودتون دربیارین باید براش انرژی و وقت و هزینه صرف کنید.

    حتما حتما در این راه از یه بزرگتر کمک بگیرین و سر خود کاری انجام ندین.

    ضمنا اتفاق خیلی وحشتناکی هم نیفتاده که انیجوری ازروی مرگ کردین !!!


    ************************************************** **

    و اخرین نکته اینکه شما موضوع تاپیکتون مبهمه و باید موضوع انتخابی شما گویای مشکل شما باشه....طبق قوانین سایت ارسال پست در این تاپیکها ممنوعه.از مدیران محترم عذر خواهی میکنم.

    شما در ارسال بعدیتون همینجا مووضعی جدیدی که گویای مشکلتون باشه رو مطرح کنین تا مدیران براتون تغییر بدن

    موفق باشین
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.

    ویرایش توسط maryam123 : جمعه 13 دی 92 در ساعت 23:39

  20. 4 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    faghat-KHODA (یکشنبه 15 دی 92), فرهنگ 27 (شنبه 14 دی 92), فرشته اردیبهشت (شنبه 14 دی 92), کامران (شنبه 14 دی 92)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: یکشنبه 12 اردیبهشت 95, 09:19
  2. پاسخ ها: 57
    آخرين نوشته: شنبه 14 آذر 94, 14:57
  3. نامزدم عصبیه..روز به روز مشکلاتومن بیشتر میشه
    توسط dokhtare_asemoon در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: پنجشنبه 06 تیر 92, 18:39
  4. یک ماه پس از جدایی،هنوز مثل روز اول جدایی
    توسط bahar_N در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: جمعه 06 مرداد 91, 10:17
  5. پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: سه شنبه 01 اردیبهشت 88, 08:22

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:32 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.