سلام
من 22 سالمه لیسانس نرم افزار - کارمند با حدود 2سال سابقه کاری
اما سربازی نرفتم
تقریبا 1 سال پیش با یکی از همکارام که 8 ماه از من بزرگتره آشنا شدم
و باهاش تقریبا یه جور رابطه دوستانه محترمانه رو شروع کردم
البته با اطلاع پدر ایشون و مادر بنده
چون هم من و هم اون بنده خدا آدمهای نسبتا مذهبی هستیم
در حد معمولی که حروم و حلال رو رعایت می کنیم
من از اولش به قصد ازدواج و آشنایی بیشتر پا پیش گذاشتم دوست داشتم باهاش بتونم زندگی ام رو شکل بدهم چون بعد این 1 سال فهمیدم همون دختر پاک و نجیب ای هست که از اون اول فکر میکردم
این رو هم عرض کنم که علاقه فعلی من و ایشون دو طرفه هست و ایشون هم کاملاتمایل دارند
اما من حدود 3 ماهه که با هم یه مقدار جدی تر داریم حرف ازدواج و تاهل رو می زنیم
می بینم که من واقعا فعلا حوصله زندگی متاهلی و قبول این مسئولیت رو ندارم
خودش رو خیلی دوست دارم و کنارش آرامش دارم اما احساس می کنم زندگی متاهلی زوده برام
نمی تونم خودم قانع کنم که سربازی نرفته و کار سفت و محکم نداشته برای ازدواج پا پیش بگذارم
و از طرفی هم نمی خوام از دستش بدم
میشه راهنمایی ام کنید من باید چی کار کنم؟؟
خداییش گیج شدم
ممنونم
علاقه مندی ها (Bookmarks)