معمولا همون چيزهايي که به نظر نقطه ضعف افراد به نظر مي رسد،
در صورت روش ارتباطي صحيح در مورد آنها ، مي توان آنها را به نقطه قوت رابطه خودتون تبديل کنيد.
مثلا شوهر شما به مادرش و پدرش احترام مي گذارد و به اونها زياد اهميت مي دهد و از آنها حرف شنوي دارد.
اين نشان مي دهد که والدين وي نيازهاي روحي رواني فرزندشان را خوب شناخته اند و او را سيراب مي کنند.
انسانها معمولا به طرف منبع ارضاء نيازهايشان تمايل دارند.
بايد به اين سئوال جواب دهي، خانواده او کدام نياز همسرتان را خوب جواب مي دهند.
- نياز به احترام؟!
- نياز به تائيد؟!
- نياز به پيشرفت؟!
-نياز به مهر و محبت؟!
- نياز به تفريح؟!
- نياز به اظهار نظر؟!
- نياز به آزادي و مديريت؟!
- نياز به ارضاء حس مسئوليت پذيري
و خيلي نياز هاي ديگر. به اين معنا که شما نيز مي توانيد فردي که چنين حرف شنوي از خانواده و محبت به آنها دارد را مديريت کنيد.
به جاي استفاده از توانايي هاي منطقي خودتون از اين به بعد صرفا توانايي هاي احساسي خود را رو کند.
يعني به جاي ارائه راه حل، انتقاد، توصيه ، تحسين، و بحث هاي منطقي، به دنبال هم حسي و احترام به او برآئيد.
ضعفهايش را ناديده بگيريد و احساسهاي مثبت خود را نثارش کنيد.
در خلوت خودتون به او بگوئيد که عليرغم بعضي مشکلات دوستش داريد و به همسري با او افتخار مي کنيد.
نه مستقيم نه غير مستقيم او را با هيچ کس مقايسه نکنيد. سعي کنيد زياد در آغوشش بگيريد
و هنگاميکه مي خواهد بحث را به طرف منطق بکشاند شما با بوسيدن و لمس او ، بگوئيد هرچي تو بگي دلبرم.
هنر شما در عشق ورزيدن و دلبري کردنه
شما بايد ذره بيني برداريد و کوچکترين نقاط مثبت همسرتان را بيابيد.
و آنها را در ذهن خود نگهداريد و هر وقت چنين رفتار و گفتار مثبت را مي بينيد
آن را برجسته کنيد و بازخورد مثبت به او بدهيد
علاقه مندی ها (Bookmarks)