سلام به همگی
دختری هستم 21 ساله
متاسفانه من از ترم اول دانشگاه نسبت به یکی از هم کلاسی هام خیلی کنجکاو بودم دوست داشتم بیشتر باهاش آشنا شم و به طور کلی درباره اش کنجکاوبودم... تو کلاس منتظرش بودم یعنی وقتی حرف میزد یا نبود میفهمیدم و چشمم به قولی نا خودآگاه دنبالش بود ...هیچوقت اسمش رو عشق یا علاقه نمیزاشتم چون معیار های من رو نداشت... ایشون هم به من نیگاه میکرد گرچه از اون پسرایی نیست که چشمش همه طرف باشه واسه همین احساس کردم ایشون هم به من علاقه داره ولی مثل خودم از این علاقه مطمئن نیست.
الان که ترم پنجم دانشگاه هستم ,دوست صمیمی همون آقا از من خواستگاری کرده , اولش که منظور اصلیش رو نگفت من فکر کردم واسه دوستش میخواد خواستگاری کنه اما ایشون به من گفت که دوستش یعنی همون آقایی که من بهش علاقه دارم عاشق یک دختر هست حتی اسم دختره رو هم بهم گفت!
این آقا شرایط خیلی بهتری داره حتی همه ی اطرافیان بیشتر تاییدش میکنن و قبولش دارن
اما من اصلا نمیتونم بهشون احساسی داشته باشم...مدام با اونی که بهش علاقه دارم مقایسه میکنم و می بینم اون چقدر دوست داشتنی بود اما این نه....
از طرفی زیاد واسه اینکه بهم گفت اون یکی دیگه رو دوست داره ناراحت نیستم نمیدونم باورم نمیشه یا برام مهم نیست...به قولی حال خودم رو نمیفهمم تو شرایط بدی هستم میشه کمک کنید دوستان؟!
علاقه مندی ها (Bookmarks)