سلام
من یه پسر 24 ساله هستم. چند ماه پیش با یکی از آشناهای دورمون که 22 سالشه و در یک شهر دیگه زندگی می کنه به صورت اینترنتی رابطه ای رو شروع کردیم. اولا به صورت چت بود و بعد از اون به صورت sms و تلفن شد.
اون دختر قبلا عاشق پسری بود که پسره ترکش کرده بود و ما با هم صحبت می کردیم.
همیشه بهش می گفتم دنبال رابطه جدی هستم و با هم آشنا بشیم قصدم ازدواج هست (چون خانواده اشو می شناختم کامل و بعد از چند ماه صحبت اینترنتی، از خودشم هم خوشم اومد) ولی اون میگفت من روز اول که باهات وارد چت شدم، فقط یه دوستی معمولی میخواستم نه یه رابطه جدی و دیگه نمی تونم این قضیه رو عوضش کنم.
این مدت که با هم بودیم براش هیچی کم نذاشتم، وقت و انرژی گذاشتم و اصلا نذاشتم حس کنه که تنهاس :)
هرچند که با تمام این ها، اکثرا میگفت برای اون پسر که عاشقش بود گریه می کنه و امید داره که برگرده
بعد از چند وقت من بهش علاقه مند شدم و با خودم می گفتم اونم به من علاقه مند می شه. توی پیامک ها و پیام هامون به هم ابراز علاقه می کردیم. چند وقت پیش تصمیم گرفتم برم ببینمش و اون هم اصرار کرد که بیا همدیگه رو ببینیم!
وقتی رفتم اونجا یک روز خیلی خوب داشتیم و من بیشتر از قبل بهش علاقه مند شدم و فکر می کردم که دیگه رابطه امون جدی شده! ولی درست عصر اون روز به من پیامک داد که من رابطه جدی با کسی نمیخوام و به قصد ازدواج با تو آشنا نشدم و ....
میگفت اینکاری که تو کردی (هدیه و ...) دوست پسر دوست دخترا و نامزدا اینطوری برخورد می کنن، فکر کنم یه جورایی فکر نمی کرد که اینقدر جدی باشم.
بعد از این قضیه، دیگه ابراز علاقه ای به من نداشت و سرد شده بود، در صورتی که من فکر می کردم به هم نزدیک شدیم!
دو هفته گذشت و خبر رسید که پسری که عاشقش بوده داره ازدواج می کنه! خیلی داغون شد و به منم می گفت دیگه به همدیگه پیامک ندیم و حالم بده و ...
این شد که من دوباره رفتم شهرشون و باهاش قرار گذاشتم و اونم اومد. خیلی تعجب کرده بود که به خاطر اون، این همه راه رو رفته بودم. دوباره با هم ملاقات داشتیم و این بار هم می گفت که منو بیخیال شو چون من از اول با نیت ازدواج نیومدم جلو و .....
حالا من موندم و علاقه شدید به اون و اون هم نسبت به من سرد!
خیلیا از همون اول بهم گفتن وارد این رابطه نشو برای تو خطرناکه و وابسته می شی ولی من فکر می کردم که اگر با من آشنا بشه و بدونه چقدر دوسش دارم و ببینه براش هر کاری می کنم، علاقه مند می شه بهم.
ضمنا من احتمالا به زودی برای کارم می رم شهر اونا و این بود که دنبال رابطه جدی بودم!
نظر شما چیه دوستان؟ کسایی که با این موارد قبلا سر و کار داشتن، به نظرتون راه برگشتی هست یا اینکه رابطه ما تمومه؟ :(
علاقه مندی ها (Bookmarks)