به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 06 اسفند 95 [ 19:27]
    تاریخ عضویت
    1395-9-25
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    227
    سطح
    4
    Points: 227, Level: 4
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 17.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Gadid درمورد محل زندگیم دروغ گفتم به خاستگارم

    سلام به همه دوستان عزیز
    من مدتی پیش با یه آقایی آشنا شدم و با هم در ارتباط بودیم تا کم کم به هم بسیار زیاد علاقمند شدیم و ایشون از من خواست که اجازه بدم تا برای خاستگاری بیان. نظر من کاملا مثبت هست و مطمئنم نظر خانواده ها هم همینه، تو این مسئله شکی ندارم. فقط این بین یک مشکل خیلی بدی وجود داره.
    اولین و بزرگترین و مهمترین معیار ایشون برای انتخاب همسر صداقت و راستگویی هست، و بارها این موضوع رو تکرار کرده که یکی از دلایل اصلی ایشون برای انتخاب من اینه که آدم دروغگویی نیستم و بسیار صادقم و اهل مخفی کاری و این حرفا نیستم. واقعا من توی این مدتی که با هم در ارتباطیم همیشه با ایشون صادق بودم به جز یک بار و همون یک بار برام مشکل ساز شده.
    من چون در اوایل آشنایی فکر میکردم این یک دوستیه ساده س و قرار نیست به جایی ختم بشه و اینکه چون فکر میکردم ایشون از نظر اجتماعی و اقتصادی خیلی بالاتر از من هستن در مورد محل زندگیم بهشون دروغ گفتم و الان هم واقعا پشیمونم. توی این مدت بارها ایشون از من پرسیدن تا حالا بهمن دروغ گفتی یا نه و من هربار با عذاب وجدان میگفتم نه من تا حالا کوچکترین دروغی بهت نگفتم.
    الان که بحث ازدواج و خاستگاری مطرح شده نمیدونم باید چیکار کنم. باید راستشو بگم و ایشونو از دست بدم و یا یه راه چاره پیدا کنم. با شناختی که ازشون دارم به جرات میتونم بگم اگر بگم دروغ گفتم اگر عاشقترین و مجنونترین آدم روی کره زمین هم باشه ولم میکنه و نظرش نسبت بهم کاملا عوض میشه... نه به خاطر محل زندگیم، بلکه به خاطر ماهیت کار که دروغگویی بوده. بهش هم حق میدم چون بارها و بارها ازم خواهش کرده بود که هیچ دروغی بهش نگم حتی اگر واقعیت بسیار آزاردهنده باشه. الان واقعا من حاضرم هرکاری کنم که این موضوع سد راه ازدواجم نشه... حتی حاضرم پول قرض کنم بدم به خانواده م تا بریم توی اون منطقه ای که به ایشون گفتم خونه بگیریم. ولی نمیدونم باید چیکار کنم، واقعیتو بگم و خودمو خلاص کنم یا دنبال راه چاره باشم و واقعیتو همیشه مخفی کنم.
    تنها چیزی که الان میدونم اینه که اگه به خاطر همچین مسئله ای ایشونو از دست بدم هیچ وقت خودمو نمیبخشم.
    از همتون خواهش میکنم با نظراتتون بهم کمک کنید، واقعا این روزا از بس به این موضوع فکر میکنم سرم داره منفجر میشه.
    بسیار ممنون از همه ی دوستان

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 مرداد 99 [ 22:16]
    تاریخ عضویت
    1393-7-18
    نوشته ها
    223
    امتیاز
    9,079
    سطح
    64
    Points: 9,079, Level: 64
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 271
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    130

    تشکرشده 285 در 148 پست

    Rep Power
    45
    Array
    سلام خانم
    من اگه جای شما بودم ، زودتر حقیقت و میگفتم و نمیذاشتم تا این مرحله برسه ، اما پیشنهاد من این هست که همین الان هم دیر نشده که واقعیت و به ایشون بگی ! آدم ها خطا میکنن ، و اگر ایشون آدم عاقلی باشه بخاطر این اشتباه شما رابطه رو بهم نمیزنه ، رابطه ای که به قول خودتون خیلی خوب پیش رفته ! پس سعی در پنهان کردن این موضوع نکنید ، چون اگر روزی به هر دلیلی بفهمه اونوقت بیشتر این موضوع براش آزار دهنده میشه ! خودت هم اذیت میشی که هربار این موضوع و متوجه نشه و همش میخوای با استرس و عذاب وجدان این موضوع و مخفی کنی ! پس الان با گفتنش صداقت خودت و نشون بده ، تا بفهمی که این آقا شمارو واقعا با همین شرایط ( مکان خونتون ) هم دوست داره یا نه ! بنظرم با گفتنش بازم صداقتت و نشون میدی ، و اون آقا هم اگه فهمیده و عاقل باشه درک میکنه .
    موفق باشی

  3. 3 کاربر از پست مفید نجمه چ تشکرکرده اند .

    Ramin231 (سه شنبه 03 اسفند 95), Sara.Sal (دوشنبه 02 اسفند 95), بارن (سه شنبه 03 اسفند 95)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 فروردین 03 [ 05:33]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    محل سکونت
    زیر باران
    نوشته ها
    775
    امتیاز
    24,207
    سطح
    94
    Points: 24,207, Level: 94
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 143
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience PointsOverdriveSocial
    تشکرها
    2,329

    تشکرشده 1,634 در 590 پست

    Rep Power
    161
    Array
    سلام

    هرچه زودتر حقیقت رو بهش بگو و تصمیم رو به عهده ی خودش بگذار ،بگذار اگر قراره انتخابت کنه همونطور که هستی بپذیره تورو .

    بهش بگو اما محکم و استوار ، نگران نباش ،توجیه نکن ،خواهش نکن . فقط بگو و تصمیم رو به عهده خودش بگذار .

    میتونی از قبل بهش بگی یه مساله ای هست که می خوام حضوری بهت بگم که مهم هست ،این طوری ذهنش آماده تر میشه.


  5. 4 کاربر از پست مفید Eram تشکرکرده اند .

    Ramin231 (سه شنبه 03 اسفند 95), Sara.Sal (سه شنبه 03 اسفند 95), بارن (سه شنبه 03 اسفند 95), ستاره زیبا (چهارشنبه 04 اسفند 95)

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 مرداد 96 [ 15:07]
    تاریخ عضویت
    1394-12-02
    نوشته ها
    198
    امتیاز
    4,191
    سطح
    41
    Points: 4,191, Level: 41
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    414

    تشکرشده 240 در 117 پست

    Rep Power
    40
    Array
    سلام
    به دلایل مختلف و متعددی، در ایران ازدواج یکی از بزرگ ترین و بغرنج ترین موضوعات زندگی شده. شاید یکی از علل اون کوته فکری خود ما باشه. تو هر منطقه ای افراد باکلاس و تحصیل کرده و با فرهنگ و مبادی ادابی میتونن وجود داشته باشن. شما الان از نظر من میتونین به این اقا بفرمایید:
    " چون ابتدا تصمیم ما ازدواج نبود، طبیعتا هم ترس داشتم که آدرس دقیق خونه مون رو بهتون بدم و هم دلیلی نمیدیدم برای اینکار. بعد از مدتی که توی رابطه مون جلو رفتیم و شناخت و تصمیممون مبنیبر ازدواج شد، تصمیم گرفتم که تنهاترین واقعیتی رو که به دلیل باورهای شخصیم باهات در میون نزاشتم زمانی عنوان کنم که از خصوصیات تحصیلی، رفتاری، اخلاقی و شخصیتی هم مطمعن شدیم و فرد مقابل رو برای همسری اینده مون انتخاب کردیم و شما به یک خواستگار بالفعل تبدیل شدین. گفتن این حقیقت رو دقیقا برای لحظه ی اخر که اماده ی خواستگاری هستین نگه داشتم چون بر این باورم که ادرس محل زندگی دخترخانم رو فقط به خواستگار میدن نه فرد دیگه."
    به نظرم اینطوری عنوان کنی بهتره تا بگی وای من بهت یه دروغی گفتم و اونم اینه و حالا ببین باز منو میخوای و .... این طرز صحبت خیلی لول پایین و بی کلاسه. هر کسی هم با شنیدن این جملان چندشش میشه از فرد مقابل. اگر تحصیلات و موقعیت اجتماعی و شغلیشون و همچنین شخصیتشون خوب باشه برخوردشون با جملات بالا که عنوان کردم صحیحتر خواهد بود.

  7. 6 کاربر از پست مفید nardil تشکرکرده اند .

    sahandrz (سه شنبه 01 فروردین 96), Sara.Sal (سه شنبه 03 اسفند 95), میس بیوتی (جمعه 13 اسفند 95), بارن (سه شنبه 03 اسفند 95), حیاط خلوت (چهارشنبه 04 اسفند 95), ستاره زیبا (چهارشنبه 04 اسفند 95)

  8. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 03 اردیبهشت 99 [ 17:23]
    تاریخ عضویت
    1395-11-13
    نوشته ها
    125
    امتیاز
    4,990
    سطح
    45
    Points: 4,990, Level: 45
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 160
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    532

    تشکرشده 229 در 100 پست

    Rep Power
    31
    Array
    سلام
    پیشنهاد میکنم دقیقا همینطور که اینجا توضیح دادین، به ایشونم بگین...
    اینکه ازتون ناراحت میشن، اجتناب ناپذیره اما بعید میدونم این موضوع باعث شه کلا بیخیال شن. باید عواقب این موضوع رو تحمل کنید ولی اگه درست و صادقانه بی کم و کاست این موضوعو بهشون بگین، انشاءالله حل میشه...

  9. 2 کاربر از پست مفید Ramin231 تشکرکرده اند .

    nardil (سه شنبه 03 اسفند 95), Sara.Sal (سه شنبه 03 اسفند 95)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 دی 96 [ 22:59]
    تاریخ عضویت
    1395-10-26
    نوشته ها
    90
    امتیاز
    2,059
    سطح
    27
    Points: 2,059, Level: 27
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    61

    تشکرشده 175 در 69 پست

    Rep Power
    0
    Array
    توى صحبت هاى شما تلاشتون براى جذب اين آقا موج ميزنه. شما در دوره شناخت و آشنايى هستين يا در دوره تلاش براى از خودگذشتگى و محبوب نشون دادن؟!
    از همون ابتدا كه با توجه به طرز فكرتون براى نگه داشتن ايشون دروغ گفتين تا الان كه نگران از دست دادن ايشون هستيد ...

    اگه دوره شناخت رو سپرى ميكنيد بهتر بود به دنبال علت رفتار ايشون ميگشتيد. اينكه يك آقايى شما رو بارها بنشونه جلوى خودش و شروع كنه به سين جيم كه اعتراف كن دروغ گفتى يا نه، اصلا رفتار روتينى نيست!! و بايد ريشه يابى بشه. اين مسئله ميتونه چند تا دليل داشته باشه:
    ١) تجربه تلخى كه از گذشته همچنان با ايشون همراهه.
    ٢) خودشون فرد درغگويى هستن و بنابراين در مقابل ديگران اولين خصيصه اخلاقى كه به ذهنشون مياد همينه و اگر ديگران در مقابلشون اين رفتار رو داشته باشن احساس شكست ميكنن!
    ٣) ايشون متوجه شدن كه شما يك پنهان كارى داشتين و با چندين بار پرسش منتظرن تا واقعيت رو از زبان شما بشنون.
    ٤) ايشون ذاتا فرد شكاكى هستن.

    از بين چند تا موردى كه برات نوشتم خوشبينانه ترين حالت مورد سوم هست ولى اگه هركدوم از موردهاى ديگه درست باشن، زندگى با ايشون ميتونه برات تبديل به جهنم بشه ...
    بهتره دست از اين شخصيت مهرطلبت بردارى و به جاى تلاش براى نگه دارى ايشون، به دنبال ريشه هاى اخلاقى ايشون و مشكلات احتمالى آينده باشى.

  11. 5 کاربر از پست مفید Shayeste تشکرکرده اند .

    Eram (پنجشنبه 05 اسفند 95), nardil (سه شنبه 03 اسفند 95), Ramin231 (سه شنبه 03 اسفند 95), Sara.Sal (سه شنبه 03 اسفند 95), ZENDEGIBEHTAR (سه شنبه 03 اسفند 95)

  12. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 06 اسفند 95 [ 19:27]
    تاریخ عضویت
    1395-9-25
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    227
    سطح
    4
    Points: 227, Level: 4
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 17.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Shayeste نمایش پست ها
    توى صحبت هاى شما تلاشتون براى جذب اين آقا موج ميزنه. شما در دوره شناخت و آشنايى هستين يا در دوره تلاش براى از خودگذشتگى و محبوب نشون دادن؟!
    از همون ابتدا كه با توجه به طرز فكرتون براى نگه داشتن ايشون دروغ گفتين تا الان كه نگران از دست دادن ايشون هستيد ...

    اگه دوره شناخت رو سپرى ميكنيد بهتر بود به دنبال علت رفتار ايشون ميگشتيد. اينكه يك آقايى شما رو بارها بنشونه جلوى خودش و شروع كنه به سين جيم كه اعتراف كن دروغ گفتى يا نه، اصلا رفتار روتينى نيست!! و بايد ريشه يابى بشه. اين مسئله ميتونه چند تا دليل داشته باشه:
    ١) تجربه تلخى كه از گذشته همچنان با ايشون همراهه.
    ٢) خودشون فرد درغگويى هستن و بنابراين در مقابل ديگران اولين خصيصه اخلاقى كه به ذهنشون مياد همينه و اگر ديگران در مقابلشون اين رفتار رو داشته باشن احساس شكست ميكنن!
    ٣) ايشون متوجه شدن كه شما يك پنهان كارى داشتين و با چندين بار پرسش منتظرن تا واقعيت رو از زبان شما بشنون.
    ٤) ايشون ذاتا فرد شكاكى هستن.

    از بين چند تا موردى كه برات نوشتم خوشبينانه ترين حالت مورد سوم هست ولى اگه هركدوم از موردهاى ديگه درست باشن، زندگى با ايشون ميتونه برات تبديل به جهنم بشه ...
    بهتره دست از اين شخصيت مهرطلبت بردارى و به جاى تلاش براى نگه دارى ايشون، به دنبال ريشه هاى اخلاقى ايشون و مشكلات احتمالى آينده باشى.

    سلام دوست عزیز
    با حرفتون موافقم. انکار نمیکنم که تمام تلاشمو میکنم که این رابطه روحفظ کنم، چون واقعا احساس خوشحالی میکنم در کنار این آقا. ولی من الان در دوره آشنایی هستم، و هیچ تلاش مازادی برای محبوب نشون دادن خودم نمیکنم، کاملا خوده واقعیمو تا الان به ایشون نشون دادم، هیچوقت وانمود نکردم که آدم دیگه ای هستم چه از نظر خصوصیات اخلاقی و رفتاری چه مسائل و اهداف دیگه. همیشه همینطور بوده به جز در مورد مسئله محل زندگیم.
    ولی اینطور نبوده که ایشون بشینه و منو بازخوست کنه که آیا بهش دروغ گفتم یا خیر... بیشتر به این صورت بوده که به هم قول بدیم که هیچوقت هیچ دروغی به همدیگه نگیم چون از نظر ایشون اصلیترین مسئله ای که باعث فروپاشی یه رابطه میشه دروغه. و من متاسفانه هربار که این قولو میدادم اصرار بر این میکردم که من تا الانشم کوچکترین دروغی بهت نگفتم (واقعا متاسفم بابت این حرفم).
    در مورد دلایلی هم که شما گفتین مورد یک کاملا درسته چون ایشون از رابطه ی قبلی که داشتن و دروغ های اون خانوم که شدیدا باعث فروپاشی رابطه شون شده برام صحبت کردن. مورد 3 رو هم واقعیت اینه که خودم هم به این موضوع شک کردم، ولی نمیدونم واقعا ایشون چیزی بو بردن یا خیر.
    با تمام این تفاسیر، هنوز نمیدونم چجوری باید این مشکلو حل کنم. مشکل سر مهرطلبی من نیست، مشکل من اینه که نمیخوام به خاطر یه دروغ ساده یه رابطه بهم بخوره و یا اگر هم بهم نخوره ایشون اعتمادشو نسبت به من از دست بده و یا به باقی حرفام هم به خاطر دروغی که گفتم از این به بعد با شکاکی نگاه کنه.

  13. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array
    هر عملی که انسان انجام میده پیامد های خودش رو داره.
    1- شروع رابطه وقتی هنوز نمی دونی منجر به چه خواهد شد بدون اطلاع از خانواده ها پیامدش اینه که ------> مجبورمیشی دروغ بگی چون آینده ای برای این رابطه تصورنمیکنی
    2- یکبار دروغ گفتن -----------> پیامدش اینه که هر بار مجبوری برای پوشوندن اون دروغ دروغ دیگری بگی
    3- دروغ های پشت سرهم-----> قرار دادن شما در موضع ضعف به طوری که ترس از دست دادن طرف شما رو داره به مرحله های پر هزینه تر سوق میده

    و معلوم نیست این کلاف آخرش به کجا ختم میشه. پیشنهاد من به شما اینه که این چرخه باطل رو زودتر تمام کنید. مسولیت و عواقب کارهایی که تا به حال کردید روبپذیرید و یکبار حقیقت رو به ایشون و خانوادتون بگید و کنار بشینید. اینجوری دیگه ترسهای شما هم میریزه . من بیشتر نگران اینم که شما به خاطر ترسهایی که دارید (ترس از برملا شدن دروغتون و ترس از اختلاف سطح اجتماعی و اقتصادی و ...)چشمهاتون درست واقعیتهای طرف مقابلتون رو ندیده باشه .
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  14. 2 کاربر از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده اند .

    nardil (چهارشنبه 04 اسفند 95), Sara.Sal (چهارشنبه 04 اسفند 95)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. به خواستگارى كه در حال شناخت همديگر هستيم دروغ گفتم
    توسط فرين دخت در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: دوشنبه 04 آبان 94, 00:06
  2. دارم به خواستگارم دروغ میگم.
    توسط Pooh در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: پنجشنبه 09 مهر 94, 13:46
  3. خسته از دروغ
    توسط lorazpam در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: دوشنبه 09 اردیبهشت 92, 04:14
  4. دروغ در جلسه خواستگاری (همسرم اصلا قناعت نداره)
    توسط a_kamrani در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: سه شنبه 12 دی 91, 22:02
  5. وابستگی عامل اصلی دروغ (به دروغ گفتم که به خواستگاریش می روم)
    توسط amir19 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: جمعه 13 مرداد 91, 02:07

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:05 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.