به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 18 دی 95 [ 12:30]
    تاریخ عضویت
    1394-10-17
    نوشته ها
    42
    امتیاز
    1,275
    سطح
    19
    Points: 1,275, Level: 19
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    27

    تشکرشده 18 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Unhappy خواستگار دارم ولی همسر سابقم برگشته و....

    با سلام، من حدود یکساله که عضو این سایت شدم و چون هیچکس را ندارم که باهاش راحت باشم خیلی بهم کمک کرده، ممنونم. اما الان اصلا حال روحی خوبی ندارم....
    من ۸ ماهه جداشدم . تاحالا چندمورد خواستگار داشتم که چون خوصیاتشون بامن جورنبود من ردشان کردم.الان هم خواستگار دارم که تقریبا شرایطش خوبه ولی یک ماهی میشه که همسرسابقم دوباره پاشو گذاشته در زندگی من و منه احساساتی را خیلی پریشان و آشفته کرده... همش میگه من خوب نبودمو قبول دارمو خیلی ابراز علاقه میکنه و همش در صفحه مجازیش طرح های شکست عشقی میذاره...درصورتی که در زندگی اصلا رمانتیک نبود و میگفت من تاحالا عشقو تجربه نکردم! من خودم میخواستم باکسی ازدواج کنم که واقعا منو دوست داشته باشه و فکرنمیکردم شوهرسابقم اینطوری برگرده.. وضعیت مادیشم متوسطه .اما الان خواستگارهام ازنظر مادی کمی بهترهستن. مرتب بهم پیام میده نمیدونم زندگی ساده ی قبلمو تکرارکنم با شناختی که دارم ازش یا با ادم جدید و با موقعیت بهتر روبرو بشم? آشفتگی ذهنیم تا حدی رسیده که به خانواده گفتم من اصلا نمیخوام ازدواج کنم اما دلم چیز دیگه ای میگه،میترسم خواستگار خوبمو از دست بدم و همچنین میترسم که بعدا پشیمون بشم که چرا با شوهر سابقم آشتی نکردم و حسرت بخورم چون خیلی ابراز علاقه و پشیمونی میکنه...خدایا کمکم کن.... من خیلی سختی کشیدم همش در حال کلنجار رفتن باخودم هستم. دوستان شماهم مثل خواهربرادر نداشته ام کمکم کنید.

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 00 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1393-5-18
    نوشته ها
    670
    امتیاز
    19,001
    سطح
    87
    Points: 19,001, Level: 87
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 349
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,250

    تشکرشده 1,509 در 535 پست

    Rep Power
    142
    Array
    سلام دوست عزیز

    نظر من کارشناسی نیست.ولی با توجه به اینکه شوهر سابق شما به اندازه کافی فرصت برای دوست داشتن شما داشت و استفاده نکرد به نظرم بهتره بهش جواب رد بدین

    و در مورد خاستگارهای جدیدتون با جدیت بیشتری فکر کنید.

  3. 4 کاربر از پست مفید آنیتا123 تشکرکرده اند .

    nardil (شنبه 18 دی 95), بارن (شنبه 18 دی 95), خانم مهندس (چهارشنبه 22 دی 95), زن ایرانی (شنبه 18 دی 95)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 دی 96 [ 18:05]
    تاریخ عضویت
    1395-3-27
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    1,905
    سطح
    26
    Points: 1,905, Level: 26
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdrive1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    45

    تشکرشده 64 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بر زهرا و همه ی اعضا
    به قول شاعر : در پیش بی دردان چرا فریاد بی حاصل کنم ؟...گر شکوه ای دارم ز دل با یار صاحب دل کنم
    به عبارتی سوخته دل را سوخته دل میفهمد
    عرضم به حضورتون بنده خودم حدود چند ماه پیش تو همین سایت اون موقع مشاوره خواستم از دوستان که تا چند روز دیگه از همسرم قراره جدا بشم و کمک کنید و دلایل رو گفتم که متاسفانه چند روز بعدش کار به جدایی کشید و الباقی ماجرا
    بر اساس تجربه و تفکراتی که تو خلوت خودم تو این چند ماه بهش رسیدم سخن میگم
    ببینید شما میگید 8 ماه است که از هم جدا شدید ..حالا به هر دلیلی که باشه ... و حدود 1 ماه پیش باز سر و کله ش پیدا شده ..یعنی شما 7 ماه بدون همسرتون و در تنهایی خودتون زندگی کردید
    خب تو این 7 ماه قاعدتا به گذشته ها زیاد فکر کردید و شوهر سابقتون هم همینطور زیاد فکر کرده
    آیا تو این هفت ماه که زندگیتونو سبک سنگین و تجزیه تحلیل کردید به چه چیزایی رسیدید که امروز برگشت همسرتون دچار آشفته بازارت میکنه ؟
    آیا واقعا دوسش داری ؟ اگه دوسش داری هر گز به این سرعت رابطه ی جدیدی رو با کسی دیگه ای شروع نکن چون ذهنت همیشه درگیر میمونه ..هم خودت زندگیت جهنم میشه هم برای اون کسی که انتخابت کرده
    و البته من نمیگم که با شوهر سابقتون دوباره ازدواج کنید ..مگه اینکه اونم به این باور و قطع و یقین رسیده باشه که اشتباهاتی داشته و درصدد رفعش براومده که اینم1 از هزاره
    ببینید دوست من ازدواج فقط یک سند و دو تا امضا نیست که باهاش پیوند پیدا کنیم یا ازش گسسته بشیم ..این روح و روان ماست که پیوند میخوره و هیچ کاغذ و سند و امضایی نمیتونه اون پیوند ها رو قط کنه
    و اگه هم روح و روان از هم جدا بشه هیچ کاذ و سند و امضایی نمیتونه باعث وصلت بشه
    همه ی آدما تو زندگیشون یه عیب و ایراد هایی دارن .. و این تفاوت ها ذاتی هستن ..همه ی انسان ها که نباید مثل هم باشن ..مهم اینه که بتونیم تفاوت های دیگران رو درک بکنیم
    ..اینا رو گفتم تا بدونی اولا اگه فکر میکنی یه روز یه آدم بی عیب و نقض پیدا میکنی خیلی احتمالش کم هست
    و دوم اینکه اگه واقعا شوهر سابقت رو دوس داری و هنوز بهش فکر میکنی به این سرعت با یکی دیگه ازدواج نکن
    مقالاتی رو که من خوندم اتفاق نظر دارن که آدما بعد از طلاق تا 2 سال نباید رابطه ی جدیدی رو شروع کنن چون ذهن انسان از یه طرف درگیره گذشته شه و از طرف دیگر آمادگیه اینو نداره که رابطه ی احساسی دیگه رو شروع کنه
    به خودتون فرصت بدید ...به شوهر سابقتون هم فرصت بدید ..
    آدما میتونن رابطه های فیزیکی رو زود تموم کنن ولی پیوند های احساسی هرگز
    اگه جدایی از شوهر سابقتون به خاطر اختلاف نظر های جزیی بوده به نظرم با هر کسی زندگی کنی این اختلاف نظرهای جزیی وجود داره و قرار نیست با هر اختلاف نظری فورا درخواست طلاق بدید
    قبل از هر اقدامی برامون از دلایل طلاقتون و خصوصیات و اخلاق شوهرتون و همچنین خودتون بگید تا بتونیم کمکتون کنیم که انشالا سبب خیری بشیم

  5. 3 کاربر از پست مفید behnam2020gh تشکرکرده اند .

    nardil (شنبه 18 دی 95), جوادیان (شنبه 18 دی 95), ستاره زیبا (چهارشنبه 22 دی 95)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 18 دی 95 [ 12:30]
    تاریخ عضویت
    1394-10-17
    نوشته ها
    42
    امتیاز
    1,275
    سطح
    19
    Points: 1,275, Level: 19
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    27

    تشکرشده 18 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array
    باسلام و تشکر. علت. جدایی ما دعوا و بحث های مکرر بود که اکثر دعواها هم بخاطر اطرافیان بود و شوهرسابقم خییییلی روی مادر و خواهرشون حساس بودن و اگر بحثی میشد درباره انها زندگی را جهنم میکرد و بقول خودش خیلی به قیافه گرفتن من حساس بود. اما من زندگیمو دوست داشتم باوجود فشارمالی که بود و خودم هم کار میکردم ولی اون نمیذاشت زیاد من کمک خرج باشم و بیشتر درامدش هم برای صندوق قرعه کشی جمع میکرد و بخاطرهمین در خرج خانه و خرجی من کم میاورد ولی من توقع مادی ازش نداشتم. وضعیت کاسبی هم خراب شده بود. خیلی باهم بحث داشتیم و اونم برام کم گذاشت اواخر زندگی. محبتشم کمترشد.علنا هم سیگارمیکشید. ولی با این شرایط روابط زناشوییمان خوب بود. راستش من اعصابم خیلی ضعیف شده بود و اواخر خیلی زود اشکم درمیومد و قبولش نداشتم. اما راضی به طلاقم نبودم. شب عید بود که خودش بعد دعوا ول کرد و رفت. و به پدرم زنگ زد و پدرم هم واسطه جدایی ما شد. که بیشتر اذیت نشیم. اما هنوز اون علاقهه هست چون ۴سال ما زندگی کردیم.اما بهش کم اعتماد شدم.... نمیدونم راه چارم چیه.منم اشتباهاتی داشتم که البته دست خودم نبوده .توافقی جداشدیم.

  7. کاربر روبرو از پست مفید زهراهستم تشکرکرده است .

    behnam2020gh (شنبه 18 دی 95)

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    144
    Array
    سلام
    در اولین فرصت به مشاوره مراجعه کنید اگه دلایل طلاقتون سطحی بوده و خود شما هم پی به سطحی بودنش بردین البته بدون دخالت دادن احساسات, و هنوز هم شوهرتونو دوس دارین بهش فرصت بدین تا دوباره

    باهاتون زندگی جدیدی رو اغاز کنه اما تضمینی نیست که دوباره اختلاف پیش بیاد و شما هم بخاطر رد کردن خواستگارهاتون پشیمون بشید

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 مرداد 96 [ 15:07]
    تاریخ عضویت
    1394-12-02
    نوشته ها
    198
    امتیاز
    4,191
    سطح
    41
    Points: 4,191, Level: 41
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    414

    تشکرشده 240 در 117 پست

    Rep Power
    40
    Array
    این لینک رو من خودم میپسندم چون تقریبا به صورت جامع به سوال شما پاسخ داده. با خودتون خلوت کنید. دست به قلم بشید.
    1. به عقل و منطقتون رجوع کنید و تمام خصوصیات خوبی که در این مرد میبینید که درش ذاتی هست و نهادینه شده و شما دوستشون دارید و به خاطر همون خصوصیات خوب و مثبت، همسری ایشونو قبول کردید، بنویسید.
    2. تو یه برگه ی دیگه تمام ویژگی های منفی ای که داره و تو 4 سال زندگی مشترک ازش دیدید که اون ها هم درش نهادینه شده و نمیتونه به راحتی اون ویژگی های منفی رو از خودش دور کنه و همون ها باعث جدایی شما شدند رو بنوییسید. شما اگر زن باهوشی باشید تو این 4 سال بسیاری از خصایص این مرد رو متوجه شدین.
    3. به دلتون رجوع کنید و ببینید چقدر دلتون باهاش هست و به قول معروف این مرد به دلتون نشسته. شما الان دیگه یه دختر کم سن و سال بی تجربه نیستین. شما کوله باری از تجربه دارین و از هیجانات و احساساتی شدن ها باید به دور باشید.
    4. حرفهای اون مرد رو بشنوید و ببینید به چه تعداد از ویژگی های منفی خودش که باعث خرابی زندگی مشترکتون شده فکر کرده و بهشون پی برده. اگر دیدید از این 7 ماه فرصت خوب استفاده کرده و نقایص خودشو متوجه شده و تلاش میکنه رفعشون کنه جای امیدواری داره.
    5. نقص های خودتون و نقاط مثبت خودتون رو هم بنویسید رو یه برگ کاغذ.
    6. حتما این لیست ها رو سعی کنید اینجا هم بگذارید تا از منطق بقیه هم برای تصمیم گیری استفاده کنید تا نتیجه ی بهتری داشته باشید.
    ویرایش توسط nardil : شنبه 18 دی 95 در ساعت 14:15

  10. کاربر روبرو از پست مفید nardil تشکرکرده است .

    شیدا. (شنبه 18 دی 95)

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 مهر 99 [ 05:19]
    تاریخ عضویت
    1395-9-08
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    4,717
    سطح
    43
    Points: 4,717, Level: 43
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    19

    تشکرشده 25 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    فرض را به این بگیرید که ایشون هیچ تغییری نکردند و شما قراره با همون ادم زندگی کنید ، ایا انقدر تغییر کردید که از پس مشکلات گذشته بر بیاید و قابلیت سازش با رفتار و شرایط گذشته را دارید که این زندگی به جفتتون ارامش بده ؟
    ممکنه واقعا تغییر مثبت داشته باشند و از گذشته درس گرفته و درصدد جبران باشند و یا ممکن است از شدت علاقه یا تنهایی یا عذاب وجدان تغییر موقتی در رفتار نشان دهند
    به هر حال شماییید که باید با دقت حقیقت را دریابید
    دقت کنید که در اصول مهم زندگی مثل شرایط مذهبی ، فرهنگی ، اجتماعی ، خانوادگی چقدر تشابه دارید چون تشابهات است که به زندگی آرامش نسبی میدهد هر چند در ابتدای ازدواج این موارد بعلت احساسات و هیجان اولیه مشکلی ایجاد نمیکند ولی در دراز مدت واقعا تاثیر گذار است
    به فرض قبول پیشنهادشون و برگشت بهشون حتما یه دوره ای مانند نامزدی برای شناخت داشته باشید و خودتون و ایشون را از ابتدا و با دقت و بدون احساس بسنجید ، این دوره را یک دوره ازمایشی در نظر بگیرید و اصلا رسمی و قطعیش ندونید تا عاقلانه تصمیم بگیرید
    ویرایش توسط nel : سه شنبه 21 دی 95 در ساعت 21:45

  12. 2 کاربر از پست مفید nel تشکرکرده اند .

    خانم مهندس (چهارشنبه 22 دی 95), ستاره زیبا (چهارشنبه 22 دی 95)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:36 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.