به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 11 آذر 02 [ 15:25]
    تاریخ عضویت
    1394-4-15
    نوشته ها
    127
    امتیاز
    7,810
    سطح
    59
    Points: 7,810, Level: 59
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 140
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    46

    تشکرشده 95 در 52 پست

    Rep Power
    25
    Array

    6 همسرم حرفامو نمیپذیره ....

    سلام دوستان.
    مدت دو ساله که عروسی کردم و یه بچه چهار ماهه دارم. قبلا هم پست گذاشتم.
    همسرم علاقه خاصی به پرنده ها داره والبته نگهداری کردن ازشون و البته ردو بدل و به اصطلاح خرید و فروش.
    من مخالف بودم. باهاش کنار اومدم. در واقع پذیرفتم که این جزو علاقمندی هاشه و اسیبی به من نمیرسونه. اما الان افتضاح شده. شش تا پرنده داره. هر بار میگه ردشون میکنم اما... رد نمیکنه. یا رد میکنه باز دوباره میخره. از خرید وفروشش چیزی عاید زندگی نمیشه جز ضرر. که قبول نداره.
    خودم ازش خواستم که این پولا رو وارد زنگیمون نکنه.واقعا موندم با این علاقش چیکار کنم. اعتدال نداره فقط و فقط افراط میکنه.
    چند بار هم باهاش حرف زدم اما فایده نداشت. هر بار فقط قول داده. یه مدته کاریش نداشتم بدتر شد که بهتر نشد.
    صبح 8میره سرکار شب ده میرسه خونه. وقتی میاد خسته است دوست داره کنار ما باشه. پرنده ها هم هستن. یکی دو تا هم نیستن شیش تا.
    ما تهران زندگی میکنیم. همسرم دوست داره یریم پیش خانوادش کرمانشاه و اونجا زندگی کنیم. من موافقم هر کجا که بخواد. اما مشکلم شغلشه. اونجا شغل نداره. اما قبول نمیکنه و میگه یه وانت میگیرم رو وانت کا. میکنم. قصد هم داره طلاهای منو بفروشه که وانت بخره. ماهیچ پس اندازی نداریم. من بیشتر بفکر پسرمم. بفکر ایندش. اما همسرم میگه نگران نباش وانت بخرم بریم اونجا اینکارو میکنم اون کارو میکنم. حرفامو نمیپذیره.
    من یه اندک درامدی از کارای تایپ دارم. دیروز تولدش بود. براش یه کت و شلوار گرفتم. اما بهم گفت میبری پسش میدی. هرچقد باهاش حرف زدم فایده نداشت. عید عروسی داداششه. همیشه تو خرید اول خریدای منو انجام میده بعد خودش. که خریدای خودشو بیشتر میپیچونه.بخاطر همین براش خریدم. اما میگه میری پسش میدی. یه شلوار واسم میگیری. و برای خودت و بچمون هم لباس میگیری. میدونم بفکر ماست. اما من با یه ذوقی براش خریدم. اما حرف حرف خودشه. دوس دارم بعد مدتها شیک بپوشه اما گیر داده باید پسش بدی...
    دوستان من خیلی ساده نوشتم. اکثر حرفامو نمیپذیره و کار خودشو میکنه. نمیدونم چیکار کنم. ممنون میشم از دوستان و مدیران که راهنماییم کنید.

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 بهمن 95 [ 04:00]
    تاریخ عضویت
    1394-1-06
    نوشته ها
    142
    امتیاز
    2,999
    سطح
    33
    Points: 2,999, Level: 33
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    101

    تشکرشده 183 در 100 پست

    Rep Power
    33
    Array
    من با اینجور آدمها فقط از روش" چشم" گفتن استفاده میکنم.
    بعضی مردها فقط تشنه چشم شنیدن هستن.
    خیلی خوب میشه به این ویژگی احترام بزاریم.
    خیلی از مشکلات حل میشه.
    کلا تو زندگیت هیچوقت با همسرت بحث و کَلکَل نکن.

  3. کاربر روبرو از پست مفید maral569 تشکرکرده است .

    نازنین2010 (پنجشنبه 09 دی 95)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 01 مرداد 98 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1391-9-30
    نوشته ها
    143
    امتیاز
    6,685
    سطح
    53
    Points: 6,685, Level: 53
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 251 در 103 پست

    Rep Power
    34
    Array
    سلام دوست خوبم
    زیاد به پرنده ها گیر ندین خب هر کسی یک سرگرمی داره. برای یه بار هم شده از خوندن تاپیکی لبخند به لبم اومد مردی که اونقدر به فکر همسرشه که اولویت خریدن لباس رو هم به خانمش میده. قدر زندگیتونو بدونین و تاپیکهای دیگه رو بخونین شوهرم خرجی نمیده و شوهرم هیچ خریدی برایم انجام نمیده و .....
    در مورد کار شوهرتون هم باهاش همفکری کنین ولی مقطعی فکر نکنین خرید وانت و کارکردن تو یه شهر دیگه یه کار مقطعیه به فکر کارهایی باشین که امکان توسعه دارن مثل پخش موادغذایی سوپرمارکتها با وانت و بعد گرفتن نمایندگی پخش و ...

  5. کاربر روبرو از پست مفید suzana تشکرکرده است .

    مه و خورشيد 75 (یکشنبه 19 دی 95)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 آذر 00 [ 21:47]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    421
    امتیاز
    12,188
    سطح
    72
    Points: 12,188, Level: 72
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 262
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 635 در 275 پست

    Rep Power
    67
    Array
    مشکلت با پرنده هاش چیه؟
    اگه کثیف می کنند یاباید کار خاصی براشون انجام بدی بهش بگو(البته با خوش رویی) وقت نکردم که به پرنده ها برسم
    چرا بهش میگی این پول ها را وارد زندگیت نکنه؟
    خدایا کمکم کن تا ایمان، نام و نان برایم نیاورد

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 11 آذر 02 [ 15:25]
    تاریخ عضویت
    1394-4-15
    نوشته ها
    127
    امتیاز
    7,810
    سطح
    59
    Points: 7,810, Level: 59
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 140
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    46

    تشکرشده 95 در 52 پست

    Rep Power
    25
    Array
    ممنون داستان بابت نظراتتون. من همسرمو عاشقانه دوست دارم و قدردان زحماتش هستم. از خدا هم ممنونم و سپاسگذار.
    با پرنده هاش هم مشکلی ندارم فقط تعدادشون که رو به افزایش میذارن عذابم میده. علت اینکه کرمانشاه رفتن رو به تعویق میندازم دلیل اول کار نداشتن دلیل دومم هم همین پرنده هاست. چون اونجا دیگه هر روز میخواد به اتفاق برادرا و دوستاش درگیر پرنده باشن. بنظرم کمتر به فکر کار میره.
    هرچند میگه من اینجور ادمی نیستم که از زیر کار در برم.
    حرفشو قبول دارم. اما مشکل رو نرمی و خجالت و عدم نه گفتن و احساسا تی بودنشه. که معمولا ازش سو استفاده میکنن.
    و من دوست ندارم به خاطر دیگران و رو نرمی شوهرم زندگیم داغون شه. اینده بچم خراب شه.
    همسرم مرد شریف و خانواده دوستیه. متوجه سو استفاده دیگران هم هست و همیشه میگه عیبی نداره بذارفکرکنن زرنگن. اما گاهی عواقبش جبران ناپذیره


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ۵ماهه شوهرم ترکم کرده کمکم کنید زندگیم داره از هم میپاشه
    توسط یاصاحب زمان ادرکنی در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 113
    آخرين نوشته: شنبه 01 خرداد 95, 02:14
  2. خیلی گریه میکنم،بخاطر این گریه کردنا زندگیم داره از هم میپاشه
    توسط E_Aysan در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: دوشنبه 24 اسفند 94, 09:35
  3. چرا به من کمک نمکنید زندگیم از هم میپاشه!!
    توسط مامان آرشا در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: سه شنبه 30 تیر 94, 19:08
  4. از شما میپرسم
    توسط لبریز در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: شنبه 18 مرداد 93, 00:53
  5. باورم نمیشه به این راحنی زندگیم داره میپاشه
    توسط شمیم الزهرا در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 23
    آخرين نوشته: یکشنبه 20 مرداد 92, 12:37

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:08 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.