به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 11 12345678910 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 102
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 آذر 93 [ 02:54]
    تاریخ عضویت
    1392-6-04
    محل سکونت
    زیر سایه خدا...
    نوشته ها
    517
    امتیاز
    3,053
    سطح
    34
    Points: 3,053, Level: 34
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 147
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    143

    تشکرشده 599 در 247 پست

    Rep Power
    62
    Array

    Tavajoh می خواهم به شوهرم اس بدم

    سلام
    میخواهم قبل از اینکه از طریق دادگاه اقدام کنم و دادخواست ملاقات فرزند بدم آخر هفته که شوهرم میاد بهش اس ام اس بدم که یه جا قرار بذاریم تا من آیدا رو ببینم

    اس ام اس بدم بهتره یا اینکه دادخواست ملاقات بدم؟
    متن اس ام اس چی باشه ؟
    اگه جواب نداد یا نیاورد چی؟

    پ.نوشت
    هفته پیش 5شنبه دخترمو تو ماشین مادر شوهرم دیدم و بعد به شوهرم اس دادم که دایه های مهربون تر از مادر دخترتو تنها ول کردن تو خیابون
    اونم ج داد به تو ربطی نداره اسم دخترمو نیار منتظرم باش هه
    منم گفتم کی بود که میگفت من مردم طلاقت میدم چشم منتظر مردونگیت هستم
    یکم اس ام اسی جر و بحث کردیم
    تمام سختی دنیا رو میشه با یک جمله تحمل کرد خدایا میدانم که میبینی!

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    آخه اصل مشکل شما چیه
    احساس میکنم فقط لج و لجبازیه

  3. 3 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 10 اردیبهشت 93), paiize (پنجشنبه 11 اردیبهشت 93), پریناز67 (چهارشنبه 10 اردیبهشت 93)

  4. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 آذر 93 [ 02:54]
    تاریخ عضویت
    1392-6-04
    محل سکونت
    زیر سایه خدا...
    نوشته ها
    517
    امتیاز
    3,053
    سطح
    34
    Points: 3,053, Level: 34
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 147
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    143

    تشکرشده 599 در 247 پست

    Rep Power
    62
    Array
    وکیل شوهرم دوباره دادخواست طلاق داده امروز ابلاغیه اشو پلیس آورد اداره

    باید برم تو کوه فریاد بزنم آیا باز هم امیدی هست؟
    شاید بشنوم هست هست هست

    من که دیگه کلا قید زندگی و بچه مو زدم
    تمام سختی دنیا رو میشه با یک جمله تحمل کرد خدایا میدانم که میبینی!

  5. #4
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 آذر 93 [ 02:54]
    تاریخ عضویت
    1392-6-04
    محل سکونت
    زیر سایه خدا...
    نوشته ها
    517
    امتیاز
    3,053
    سطح
    34
    Points: 3,053, Level: 34
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 147
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    143

    تشکرشده 599 در 247 پست

    Rep Power
    62
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط zendegiye movafagh نمایش پست ها
    آخه اصل مشکل شما چیه
    احساس میکنم فقط لج و لجبازیه
    قربون احساست برم احساس نکن مطمئن باش
    اتفاقا امروز به یه خانم تو دادگستری گفتم بی دردی و خوشی زیاد زده زیره دلمون مردُم تو حسرت داشتن موقعیت مان ولی آقا نمیخواد به درک اسفل السافلین که نمیخواد
    لیاقت نداره

    بزرگترین حماقت لبخند زدن به کسی است که ارزش لگد زدن هم ندارد

    خیلی حماقت کردم

    - - - Updated - - -

    تو شب آرزوها از خدا خواستم که همیشه باهم دوست بمونیم...
    دریغ که دیگری جدایی مارو پیش خدا فریاد زده بود...
    تمام سختی دنیا رو میشه با یک جمله تحمل کرد خدایا میدانم که میبینی!

  6. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 10 فروردین 98 [ 11:48]
    تاریخ عضویت
    1392-1-18
    نوشته ها
    96
    امتیاز
    5,259
    سطح
    46
    Points: 5,259, Level: 46
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    1,092

    تشکرشده 246 در 78 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط zendegiye movafagh نمایش پست ها
    آخه اصل مشکل شما چیه
    احساس میکنم فقط لج و لجبازیه
    اصل مشکل این دو، شکستن حرمتها و حریم هاست، هم بین دو همسر و هم بین خانواده ها.


    دیروز همه تاپیکهای شما رو خوندم. واقعا که ناراحت شدم. واقعا که چطور مفت و مجانی زندگی تونو از دست دادین. واقعا گره ای که میشد با دست به راحتی باز کرد، الان دیگه با دندون هم نمیشه بازش کرد. نمیدونم روزیکه آیدا بزرگ بشه و سوال کنه که من واسه چی الان فرزند طلاقم؟ تو و پدرش چه جوابی بهش میدین.

    تو محل ما یه ضرب المثلی هست که میگن سیخ عزت و احترام نباید بین زن و شوهر شکسته بشه. اونوقته که سیاه بخت میشن.

    با شناختی که تو همین دنیای مجازی از شما پیدا کردم، میدونم آدم مغروز و لجوجی هستی و مطمئنم که دوتا میزاری رو حرفامو بهم پس میدی. اما اشکال نداره. درک میکنم که حال خوبی ندارین.

    میدونی عرور کاذب و لجوج بودنت، تو همه تاپیکات مشخصه، حتی خیلی جاها با مامان خودتم لج کردی، زمانیکه بهت میگفت برگرد سر خونه و زندگیت، تو به حرف مادرتم گوش نکردی.
    تنفر از خانواده شوهرت تو همه تاپیکات موج میزنه و دائم داری نفرینشون میکنی، اونوقت انتظار داری شوهرت بیاد و ببرتت؟ آشتی کنه باهات؟؟
    شوهرت داغونه، به قول خودش سابقه دار شده، اما تو متوجه عمق این فاجعه نیستی و فقط میخوای آشتی کنی، زمانیکه حکم شلاق برای همسرت و مادرش میگرفتی، باید این فکرا رو میکردی بهار. حتی دادن رضایت دیگه فایده ای نداشت. اخه نوش دارو بعد از مرگ سهراب چه خاصیتی داره دختر خوب؟؟


    واسه سر کار رفتن ، چه اتفاقایی افتاد برات. آخه کار کردن چه ارزشی داره وقتی حلاوتی و آرامشی نباشه، تف به کاری که باعث بشه یه زن از زندگیش دور بشه و یه مرد زندگیش متلاشی بشه و یه بچه بی گناه این وسط ...

    - - - Updated - - -

    میتونستی حتی اگر چاقو و کشی هم کردن تو شکایت نکنی، کارو به جاهای باریک نکشونی، اگه خانوادتم میخواستن شکایت کنن، تو مانعشون بشی...

    میتونستی فقط واسه یه روز تحمل کنی و یه غذای ساده بپزی و مادرشوهرت که مهمونت بود رو اونجوری سرکار نذاری و دل همه رو خون نکنی.
    آخه این همه اشتباه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ تا کی میخوای به این اشتباهاتت ادامه بدی؟/
    به خودت بیا بهار. فرصتی نمونده . تو یه مادری. اونیکه باید کوتاه بیاد ، تویی. اشتباهاتتو جبران کن.
    دست از این غرور لعنتی بردار. مگه همش نمیگی که تو نمیخوای بچه ات زیر دست نامادری بزرگ بشه، خب بجنب که این اتفاق نیوفته .

  7. 6 کاربر از پست مفید مهربونی... تشکرکرده اند .

    paiize (پنجشنبه 11 اردیبهشت 93), parsa1400 (پنجشنبه 08 خرداد 93), کیانا 93 (شنبه 03 آبان 93), پریناز67 (پنجشنبه 11 اردیبهشت 93), zendegiye movafagh (پنجشنبه 11 اردیبهشت 93), شیدا. (پنجشنبه 11 اردیبهشت 93)

  8. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 28 مهر 02 [ 00:16]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,563
    امتیاز
    44,252
    سطح
    100
    Points: 44,252, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    7,950

    تشکرشده 6,439 در 1,458 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    358
    Array
    سلام بهار جان
    من تقریبا تاپیکهات روخوندم.به نظر من شما خیلی احساسی هستید وهمین باعث شده تادرمواقعی که باید صبر میکردین وراهنمایی هایی که دوستان ومشاورها اینجا بهتون دادن روپیاده کنیدهمه چی روبااحساساتتون سخت میکردین.
    الان هم توکلتون به خدا باشه وآرامش خودتون روحفظ کنید.من خیلی واسه شما دعا میکنم وازخدا مدام میخوام که کنارتون باشه تادرستترین رفتارروداشته باشیدوبهترین نتیجه روبگیرید.
    من نمیتونم راهنمایی واسه شما داشته باشم.فقط پیشنهاد میدم یه بار دیگه راهنمایی های دوستان ومشاورها روبخونید.زمانی که قهربودیدومیخواستین آشتی کنید.
    اینبارسعی کنیدبهترازقبل رفتارکنیدوعجولانه حرف نزنیدوتصمیم نگیریدکه دوباره لج ولجبازی شروع میشه.
    امشب شب آرزوهاست حتما واستون اختصاصی دعا میکنم امیدوارم هرچی که به صلاح شماو دخترگلتون هست روخدا بهتون بده.
    عمر که بی عشق رفت

    هیچ حسابش مگیر...

  9. 2 کاربر از پست مفید paiize تشکرکرده اند .

    مهربونی... (پنجشنبه 11 اردیبهشت 93), شیدا. (پنجشنبه 11 اردیبهشت 93)

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 10 فروردین 98 [ 11:48]
    تاریخ عضویت
    1392-1-18
    نوشته ها
    96
    امتیاز
    5,259
    سطح
    46
    Points: 5,259, Level: 46
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    1,092

    تشکرشده 246 در 78 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من خیلی به مشکلت فکر کردم، خیلی ناراحتت شدم. به نظر من فقط یه راه برات مونده.

    یه عذرخواهی بلندبالا از مادرشوهرت. همین.

    تو متوجه اهمیت این موضوع نیستی، میخوای آشتی کنی و برگردی سر خونه و زندگیت، اما میخوای اثری از مادرشوهرت نباشه.
    دقیقا مثل این میمونه که به شوهرت بگی : عزیزم من دوست دارم برگردم. بیا آشتی کنیم. اما بی زحمت دستتو قطع کن. از دستت خوشم نمیاد.

    آخه مگه ممکنه بهار؟؟ خانوادش و مادرش براش اهمیت دارن. به مادرش نسبت خونی داره. چرا نمیفهمی این اهمیت رو؟؟
    واقعا و صادقانه میگم. من اگه جای تو بودم و تو این مرحله بحرانی قرار داشتم، میرفتم و حتما مادرشوهرمو میدیدم و عذرخواهی میکردم و حتی گریه وزاری و خواهش میکردم منو ببخشه.

    فقط اون زن هست که میتونه نظر شوهرتو تغییر بده .
    میدونم الان میای و داد و بیداد راه میندازی و دوباره میگی به درک اسفل السافلین که منو نخوان . اما کوتاه بیا دختر خوب و عرورتو بشکن و تا دیر نشده، اشتباهاتتو جبران کن.

  11. 3 کاربر از پست مفید مهربونی... تشکرکرده اند .

    paiize (پنجشنبه 11 اردیبهشت 93), پریناز67 (پنجشنبه 11 اردیبهشت 93), zendegiye movafagh (پنجشنبه 11 اردیبهشت 93)

  12. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    شما با این غرور تون با هر شخص دیگه ای هم زندگی کنید ممکنه این مشکلات براتئن پیش بیاد
    به خاطر دخترتون هم که شده برید آشتی
    به جای اینکه اس بدید دلم قرصه ایدا پدری مثل شیر داره و ... و اونایی که زندگیمو خراب کردن ...ناله و نفرین
    پاشین برین پیش همسر و دخترتون و آشتی کنید
    وگرنه عذاب وجدان میگیریدو مطمئن باشید همسرتون بعد که ازدواج کنه این شمایید که پشیمون میشید آرزوی یک لحظه بودن با دخترتون رو دارید

  13. 5 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    پژمان1348 (دوشنبه 22 اردیبهشت 93), پریناز67 (پنجشنبه 11 اردیبهشت 93), مهربونی... (پنجشنبه 11 اردیبهشت 93), محمد 93 (پنجشنبه 11 اردیبهشت 93), شیدا. (پنجشنبه 11 اردیبهشت 93)

  14. #9
    Banned
    آخرین بازدید
    جمعه 06 آذر 94 [ 00:45]
    تاریخ عضویت
    1393-1-10
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    1,419
    سطح
    21
    Points: 1,419, Level: 21
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 81
    Overall activity: 17.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    38

    تشکرشده 30 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام بهارمنم با نظر دوستان موافقم،الان دخترت نه پدر و نه مادری بالای سرشه،میدونی چه آسیب بزرگی بهش وارد میشه،من که اگه دو روز با شوهرم قهر باشم پسرم کز میکنه و دایم تو خودشه چه برسه به طلاق،شما کوتاه بیا خانومم،هر چقدر بدی دیدین شما ببخشید،ببخش نه اینکه طرفت لایق بخششه بلکه خودت لایق ارامشی،اگه ببخشی قلبت اروم میگیره،بخاطر دخترت،بخاطر ارامشت برو از دل مادرشوهرت در بیار هر چند هم شما مقصر نباشی،بهترینها رو برات ارزو دارم
    ویرایش توسط پریناز67 : پنجشنبه 11 اردیبهشت 93 در ساعت 13:50

  15. 2 کاربر از پست مفید پریناز67 تشکرکرده اند .

    محمد 93 (پنجشنبه 11 اردیبهشت 93), شیدا. (پنجشنبه 11 اردیبهشت 93)

  16. #10
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 آذر 93 [ 02:54]
    تاریخ عضویت
    1392-6-04
    محل سکونت
    زیر سایه خدا...
    نوشته ها
    517
    امتیاز
    3,053
    سطح
    34
    Points: 3,053, Level: 34
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 147
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    143

    تشکرشده 599 در 247 پست

    Rep Power
    62
    Array
    دیشب به شوهرم اس ام اس دادم " در شب آرزوها دعا کردم که همیشه با هم بمانیم غافل از اینکه دیگری جداییمان را فریاد زده بود فردا شب آرزوهاست آرزو میکنم به هرچی می خواهی برسی شاد باشی شب بخیر" این آخرین اس ام اسی بود که بهش دادم

    هرچی که گفتید قبول ولی راهکارایی که پیشنهاد دادید رو نمیتونم انجام بدم چون دیگه هیچ امیدی ندارم قید زندگی و بچه و خوشبختی رو زدم و دارم روزگار میگذرونم تا عمرم تموم شه

    - - - Updated - - -

    یه چیز دیگه که اینجا یکی نوشته بود دلمو خیلی درد آورد
    درمورد چاقوکشی و حبس اون شاهد دروغ آورده بود و علیه مادرم و برادرم شکایت کرده بود با این کار او بازم انتظار داشتید من خانوادمو راضی کنم رضایت بدم و شکایتشونو پس بگیرن؟؟
    و درمورد دعوا با پسر صاحب خونه از من مایه گذاشته بود و به پسر صاحبخونه گفته بود که تو با زنم رابطه داری! از منم به جزم های مختلف شکایت کرده بود که نتونست ثابت کنه

    اگه واقعا این انتظارو داشتیدکه خیلی بی انصافید!! خیلی دلم درد اومد

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریناز67 نمایش پست ها
    سلام بهارمنم با نظر دوستان موافقم،الان دخترت نه پدر و نه مادری بالای سرشه،میدونی چه آسیب بزرگی بهش وارد میشه،من که اگه دو روز با شوهرم قهر باشم پسرم کز میکنه و دایم تو خودشه چه برسه به طلاق،شما کوتاه بیا خانومم،هر چقدر بدی دیدین شما ببخشید،ببخش نه اینکه طرفت لایق بخششه بلکه خودت لایق ارامشی،اگه ببخشی قلبت اروم میگیره،بخاطر دخترت،بخاطر ارامشت برو از دل مادرشوهرت در بیار هر چند هم شما مقصر نباشی،بهترینها رو برات ارزو دارم
    نمیتونم ببخشم خیلی اذیت شدم خیلی

    - - - Updated - - -

    این جواب اونایی که میگن برای چی میخواستی بری سرکار و سرزنش کردن مگه کار چه ارزشی داشت

    نقل قول نوشته اصلی توسط اشک؟ نمایش پست ها
    سلام. خیلی کوتاه مینویسم ولی امیدوارم کسی باشه که راهنماییم کنه..
    5ساله ازدواج کردم.. یه پسر 3ساله و یه جنین تو شکمم دارم.. ولی دیگه به بمبست خوردم.. حالم خیلی بده.. یه همسر سرد و نفهم.. تا حالا هم همچین حالمون خوب نبوده ولی الان دیگه مشکل مالی هم بهش اضافه شده...
    حالا مشکل بزرگم اینه که با وجود تحصیلات بالا و داشتن موقعیتهای زیاد برای پیشرفت و کار، از همون ابتدا به درخواست همسرم از همشون چشم پوشیدم و تا 2 سال برای خودش بدون حتی 1 ریال دستمزد و یا حتی بیمه کار کردم.. الانم 2-3 ساله بخاطر بچه تو خونه نشستم.. هیچ درآمدی حتی مختصر ندارم.. بسیار بسیار از نظر مالی در مضیغه(مضیقه؟) هستم... اونهم اصلا شارژم نمیکنه تا جایی که حتی برای انجام آزمایشهای روتین بارداری هم پولی ندارم.. بعد از ازدواج با وعده های واهی منو از خانوادم دور کرده و الان تو یه شهر دور از پدر و مادرم هستم و به نسبت رفت و آمدمون هم خیلی کمتر از معموله و به همین دلیل اونا هم هیچی از شرایط زندگیم و خصوصا جزئیات نمیدونن! .. اگه بدونن که منو میکشن چون پدرم از اول میگفت برو برای خودت سر کار و مستقل باش ولی من خر بودم و به هوای کمک کردن به کاسبی شوهرم الان هیچی ندارم.. هیچ پس اندازی تو این چند سال نداشتم و تمام خریدهای منزل هم باخودمه.. بارها از پولهایی که کم کم به عنوان کادو و عیدی از خونوادم گرفتم، برای خونه خرید کردم ولی کسی نفمیده تا آبروم نره....
    هیچ اطلاعی از مسائل حقوقی ندارم.. الان دیگه به تنفر و افسردگی رسیدم.. واقعا دوست دارم ازین باتلاق بیام بیرون ولی نمیدونم قانون چقدر ازم حمایت میکنه... من هیچی رو واسه روز مبادا نگه نداشتم و از اول ساده و خوشبین با شرایط کنار اومدم...
    اما الان چه کنم؟ برم دادگاه بگم نفقه نمیده؟ اونا برام چیکار میکنن؟.. اگه تقاضای طلاق کنم یا مهرمو بگذارم اجرا چی میشه؟ ...داغونم.... اگه کسی اطلاعات بیشتر داره راهنماییم کنه

    منم حال و روز وضع زندگیم بهتر از خانم اشک نبود برای همین برای سرکار رفتن پافشاری کردم بخدا اگه یه زندگی روتین و معمولی با حداقل امکانات داشتم انقدر برای کار پافشاری نمیکردم
    خیلی سختی کشیدم خیلی خورد شدم وللی بازم مقصر 100درصد شدم
    اشکال نداره مهم وجدانمه که راحت به جز در مورد بچه ام پیش من باشه هم اذیت میشه الانم داره اذیت میشه واقعا نمیدونم چیکار کنم
    تمام سختی دنیا رو میشه با یک جمله تحمل کرد خدایا میدانم که میبینی!

  17. 3 کاربر از پست مفید بهار_68 تشکرکرده اند .

    negaran (پنجشنبه 11 اردیبهشت 93), کاغذ بی خط (یکشنبه 28 اردیبهشت 93), شیدا. (پنجشنبه 11 اردیبهشت 93)


 
صفحه 1 از 11 12345678910 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:33 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.