سلام.من یه مدت به این سایت سر میزنم اما نتونستم جواب سوالمو بگیرم.
من یه دانشجوی پزشکیم با سطح خانوادگی بالا.از وقتی که خاسگار اومد خونمون.همشونو رد میکردم و میگفتم نمیخام.البته از ازدواج بدم نمیومد ولی به خاطر درسم.
خلاصه رشتمون طوریه که با یکی مثل خودت باشی بهتر درکت میکنه.تا چند وقت پیش هیچ تعریفی از فرد مورد نظر ایندم نداشتم/اما دیگه انگار وقتش شده .راستش من درسم سنگینه اما دوست دارم با کسی باشم که از نطر خانوادگی سطح بالا باشن.اما هر بار که ی خاسگار میاد من فقط خودمو با اون تطبیق میدم اصلا انگار واسه خودم معیار ندارم.همشم به خاطر این رشته کوفتیم هس که طولانیه .طرح داره.کشیک داره و مامانم میگه هرکسی اینو قبول نمیکنه.من واقعا خودمو گم کردموانگار باید یکی باشه که منو انتخاب کنه نه من اونو.یکی از همکلاسیام خاسگارمه ولی با سطح خانوادگی و فرهنگی پایین.خودمم خوشم نمیاد.ولی انگار دارم به خودم میقبولونمش.من چیکار کنم.انقد خودمو با اینو اون تطبیق دادم واقعا نمیدونم چی میخام.بیشتر هیجانی عمل میکنم.چیکار کنم خودمو بیشتر بشناسم؟انقد از رشتم بد گفتن انگار با ازدواج باید ارزوهامو دفن کنم.انگار فقط دو راه دارم یا ازدواج با کسی که مثلا پزشکه و ادامه درس.یا با کسی که میخام و خونه نشینی.ا
حالا ازتون کمک میخام.چطوری معیارامو تعیین کنم که تحت تاثیر خاسگارا نباشه و ثبات داشته باشه؟؟؟