به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 91 [ 20:43]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    201
    سطح
    4
    Points: 201, Level: 4
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 14 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array

    مادرشوهر بی شخصیت من

    سلام من چند ماهه پیش عروسی کردم نشد بریم برای ماه عسل.تا اینکه دو هفته پیش رفتیم شمال.من و همسرم سه روز زودتر رفتیم بقیه خانوادش مادر شوهرم و خواهرشوهرام بعد از سه روز اومدن ،ماه عسل ما رو خراب کردن .خجالت نمی کشن نمی فهمم ماه عسل دو نفره هست اومدن مزاحم ما شدن.
    ویلای خودشون بود منم نتونستم حرفی بزنم .حتی به شوهرم نگفتم ناراحت شدم از اومدنشون .مادر شوهر یکی از دوستاشم آورده بود خانمی در حدود 60 سال از سنش خجالت نکشید .راست رفت چپ اومد قربون صدقه شوهر من رفت.می گفت ماشالا هزار ماشالا مثل شاخ شمشاد می مونه .در آخر هم لطفش رو تکمیل کرد گفت شوهرت مثل نوه من می مونه شوهرت .نوه منم شکله اینه خوشگل خوش هیکل ولی میره با دخترای ایکبیری دوست میشه .دوست دخترشو آورده بود من ببینم دختره کوتوله و زشت بود.تا کمر نوه ام بود.
    مادر شوهرم گفت شاید قسمتشون این جوره .مثل عروس من.
    رسما به من گفت کوتوله زشت .هیچی جواب ندادم .شوهرم گفت بیا بریم برات خرید کنم .برد منو بیرون کلی لباس خرید .شام خوردیم می خواست یادم بره.منم غرورم اجازه نداد حرفی بهش بزنم .بهش نگفتم دیدی مامانت و دوستش به من چی گفتن!!
    ولی الان که برگشتیم خیلی اعصابم بهم ریخته.میخوام باهاشون قطع رابطه کنم.میخوام به شوهرم بگم من دیگه نمی خوام مادرشو ببینم .
    هر وقت یاد حرفشون می افتم سرم سوت میکشه .با شوهرم بد اخلاق می شم.

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 17 بهمن 93 [ 20:56]
    تاریخ عضویت
    1391-9-23
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    1,633
    سطح
    23
    Points: 1,633, Level: 23
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 42 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مادرشوهر بی شخصیت من

    سلام دوست عزیز !
    اینطور که به نظر میاد همسرتون نتونستن مرز مشخصی رو برای خانواده هاتون ترسیم بکنند.
    در اغلب ازد.واج ها این اتفاق پیش میاد که یکی از زوجین و یا هر دوی آنها در اویل ازدواج به سبب بی تجربگی و وابستگی به والدین و سایر عوامل توانایی ایجاد مرز رو ندارن!
    مرزها حدودی نامرئی هستند که خانواده ها به مرور زمان با شناخت پیدا کردن به آنها بیش از حد مجاز اجازه دخالت در زندگی زناشویی فرزندانشون رو نمیتونن داشته باشن !
    مرزها در اویل ازدواج خیلی کمرنگ هستند ولی به راحتی و با مدیریت رفتار و همکاری زوجین برای والدین و سایرین مشخص و قابل رویت خواهند بود.
    اگر همسر شما به راحتی و بدون هیچگونه واهمه و دلخوری به والدینشون در مورد ماه عسل حرف میزد و اونها رو منع میکرد نشانگر این بود که والدینش مرزها رو شناختند ولی در اصل اینگونه نیست!!
    والدین در اویل ازدواج باور کردن اینکه فرزندشون ازدواج کرده و تشکیل خانواه داده براشون سخته و همانند قبل ازدواج رفتار میکنند........
    شما نباید از خانواده همسرتون گلایه بکنین و بگین که نمی خواهین فلان کس رو ببنین اگر به این روابط ادامه بدید مطمئنا متحمل شکست خواهید شد و اولین ضرر رو خودتون خواهین دید!
    شما اولین کاری که باید بکنین به صورت خیلی صمیمی و در محیطی آرام و در زمانی مناسب با همسرون خلوت بکنین و این مساله رو گوشزد بنین
    مثلا بگین" من تو ماه عسل نتونستم زیاد پیشت باشم ، خیلی دوست داشتم کنارت بودم ولی چون والدینت اومدن من نتونستم محبتم رو ابراز بکنم " با این جمله همسرتون به اصل قضیه پی خواهند برد...
    بعد به مرور زمان سعی کنین مرزها رو خودتون ترسیم بکنین!
    مثلا اگر مشکلی پیش اومد به همسرتون بگین "برای حل فلان مشکل باید دوتامون در موردش همفکری بکنیم و تصمیم قاطعی بگیریم ، من به والدینم میگم که در این مورد دخالت نکنند و لطفا شما هم به والدینتون بگین که لطفا تصمیم گیری در فلان مکل رو به خودمون واگذار بکنین"
    اگر این روند ادامه پیدا بکنه حتما به نتایج حیرت انگیزی خواهین رسید و مرزها دقیقا برای والدینتون مشخص خواهند بود.......
    پس نگران نباشین!!!!
    هیچگاه هم در مورد کسی افکار منفی روبروز ندید که اولین فرد زیان بیننده خود شما خواهین بود.. شما با مدیریت رفتار خودتون و همسرتون میتونین رفتار دیگران رو هم مدیریت بکنین.....
    اگر بتونین تو دل همسرتون برای خودتون جا باز کنین حتما ایشون در مواقع ضروری از شما دفاع خواهند کرد و کسی اجازه توهین رو نخواهد داشت...
    پس به آینده متمرکز بشین
    سبز باشین

  3. 11 کاربر از پست مفید سجاد صالحی تشکرکرده اند .


  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 مرداد 93 [ 07:39]
    تاریخ عضویت
    1391-3-18
    نوشته ها
    74
    امتیاز
    1,080
    سطح
    17
    Points: 1,080, Level: 17
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    152

    تشکرشده 157 در 60 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مادرشوهر بی شخصیت من

    سلام دوست عزیزم

    اول از همه خیلی خیلی مبارک باشه عروسیتون
    صحبت هات رو که خوندم خیلی برام عجیب نبود. می دونی چرا؟‌تقریبا همه اول ازدواجشون از این مسائل دارن. البته شاید بعده ها هم پیش بیاد. ولی اگر خوب با مسئله برخورد کنین می شه جلوی خیلی هاشون رو گرفت یا اینکه کمترین تاثیر منفی رو ازشون گرفت.

    در مورد ماه عسلتون کاملا درک می کنم چه حسی داشتی وقتی که همه پاشدن اومدن اونجا و حس و حالتون رو ازتون گرفتن. نمی دونم چرا این جوریه ولی احتمالا مامان باباها خیلی حواسشون نیست یا کلا به این چیزا فکر نمی کنن یا دلشون برای پسرشون تنگ شده دیگه بقیه چیزا براشون مهم نبوده

    بعدشم که اون طوری باهات صحبت کردن! بازم خوبه که همسرت خوب درک کردن و حق رو به تو دادن. همین که بردنت بیرون و برات کلی خرید کردن نشون می ده که کاملا بهت حق دادن. خیلی کار خوبی کردی که اون لحظه برخورد بدی نکردی. اما یه چیز خیلی مهم هست. سعی کن همه چی رو تو خودت نریزی. چون یه روزی می شه که همه اینا جمع می شه و یه دفه یه انفجار خیلی بزرگ رخ می ده و اون موقع خودتم تعجب می کنی که چرا من اینجوری کردم. منظورم اینه که با همسرت صحبت کن. نه که همش غرغر کنیا. نه! بشینین یه بار با هم در موردش صحبت کنین. صحبت کردن و توضیح دادن و بیان کردن احساس به آرومی و بدون دعوا خیلی خیلی مفیده. مسائلی رو که من اوایل ازدواجم با همسرم مطرح کردم و در موردشون صحبت کردیم و نظر همدیگه رو می دونیم دیگه برامون مشکل درست نکرده ولی اونایی که در موردشون حرف نزدیم هنوزم دردسر می شه!
    پیشنهاد من اینه که یه موقع که حالت خوب بود و حس دعوا و اینا نداشتی و همسرت هم سرحال بود بشینین با هم صحبت کنین. توی یه محیط عاشقونه دستای همسرتو بگیر و براش درد دل کن. نحوه صحبت کردنت خیلی مهمه. توی مقاله های همین سایت می تونی چیزهای مفیدی در این مورد پیدا کنی. به همسرت بگو اون سه روز که با هم تنها بودین چه قدر خوش گذشت. کاش اینقدر زود تموم نمی شد. البته من اعتراضی ندارم چون اینجا ویلای مامان ایناست و اونا حق دارن هر موقع دوست دارن بیان اینجا و چه خوب که گذاشتن ما سه روز رو تنها باشیم. ولی کاش بازم منو تنهایی با خودت ببری مسافرت. در مورد اون صحبت مامان جون هم اون موقع خیلی ناراحت شدم ولی چه قدر خوب که تو درک کردی و منو بردی بیرون تا فراموش کنم.
    اینا به فکر من رسید. شاید یه طور خیلی بهتر بتونی بگی. ولی حتما قبلش بهش فکر کن و مواظب باش به خانواده همسرت بی احترامی نکنی حتی اگر اونها بهت بی احترامی کرده باشن. شما کاری که درسته رو انجام بده و حواست به زندگی خودت باشه. بی احترامی به خونواده همسرت یا قطع رابطه با اونها فقط باعث می شه که همسرت بین تو و خونوادش گیر کنه. اگر دیدی در آینده مشکل ادامه پیدا کرد می تونی با سیاست ارتباطت رو محدود کنی ولی قطع ارتباط اونم حالا که اول ازدواجتونه فقط مشکلات خیلی بیشتر براتون به وجود می آره.

    ببخشید خیلی طولانی شد
    برات آرزوی خوشبختی و موفقیت می کنم.

  5. 2 کاربر از پست مفید زهرا ۲ تشکرکرده اند .

    زهرا ۲ (سه شنبه 05 دی 91)

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 بهمن 91 [ 23:30]
    تاریخ عضویت
    1391-9-04
    نوشته ها
    45
    امتیاز
    339
    سطح
    6
    Points: 339, Level: 6
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    108

    تشکرشده 115 در 37 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مادرشوهر بی شخصیت من

    [size=large]با سلام

    اول از همه مبارکه

    خب راست میگید.حق دارید دلخور باشید.ولی یه چیزی که خیلی جالبه تو رفتار شما،صبر و نوع برخورد خوبتون با قضیست.

    شما در سخت ترین لحظه(شنیدن حرفهای مادرشوهرتون)تحمل کردید و جواب ندادید.از اون مهمتر زمانی که با شوهرتون تنها شدید و بهترین زمان واسه گلایه کردن بود،گلایه نکردید.حالا به هر دلیل

    پس اونقدر رو خودتون کنترل دارید که نذارید یه سری افکار مسموم در شما رخنه کنه.مثل قطع رابطه با خونواده شوهرتون.

    خیلی خوبه از شوهرتون نخواستید در مقابل مادرش بایسته.لطفا بعد از اینم با متانت و صبرتون ایشون رو در این برزخ قرار ندید.

    شوهرتون وقتی شما رو میبره خرید تا یادتون بره یعنی اینکه حواسش به شما و دور و بری هاش هست.اینه که مهمه.والبته مدیریت بعدش

    خواهر گرامی فضیلتها در مواجهه با افکار مسموم تبدیل به رذیلت میشن.پس افکار منفی رو دور بریزین


    یا علی
    [/size]

  7. 4 کاربر از پست مفید salman111 تشکرکرده اند .

    salman111 (سه شنبه 05 دی 91)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 91 [ 20:43]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    201
    سطح
    4
    Points: 201, Level: 4
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 14 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مادرشوهر بی شخصیت من

    از همگی دوستانی که به مشکل من رسیدگی کردن متشکرم.
    در مورد حفظ مرز با خانواده ها نکته های خیلی خوبی ذکر کردید با شوهرم حتما صحبت میکنم چون میدونم اگر اون حرفی نمیزنه بهشون از نادانیه نه از اینکه من را مورد آزار قرار بده.

    زهرا خانم عزیز خودم هم دوست ندارم قطع رابطه کنم ولی حرفش برام گرون تموم شد .هر وقت بهش فکر می کنم جوش میارم .گریه می کنم.عوض اینکه عروسشو ببره بالا زد تو سر من.خواهر شوهرم گفت مامان نگو عروس به این خوشگلی داری.اونم آره آره با خنده نکرد بگه آره منظورم چیز دیگه بود.دوستشم گفت نه عروس شما به پسرت میاد ماشالا.خاک بر سر حرف شو زده بعد بر می گرده این جوری میگه
    فکر می کنی به سر دختری که تازه داره با خانواده جدیدی آشنا میشه تو چنین لحظه ای چی میاد.میخواستم زمین باز شه برم تو زمین.شوهرم خیلی زود دستمو کشید گفت پاشو برو حاضر شو بریم شهر و بگردیم اون به دادم رسید وگرنه که جلوی خودشون زده بودم زیر گریه.الان خیلی حرصیم مشکل پ...هم دارم شاید اونم مذید بر علته .دارم منفجر میشم از ناراحتی

    آقا سلمان عزیز برای خودمم صبرم عجیب بود .وقتی با شوهرم تنها شدم گریه کردم ولی گفتم برای دوری از مامان بابامه.از نوشته هاتون ممنونم ولی شوهرم باید جواب مادرشو می داد.که نداد

  9. 3 کاربر از پست مفید ماه عسل تشکرکرده اند .


  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 91 [ 20:43]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    201
    سطح
    4
    Points: 201, Level: 4
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 14 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مادرشوهر بی شخصیت من

    چقدر از این تالار مشاوره خوشمان امد سریع پاسخو هستند از مدیریت تالار متشکرم
    عزیزان در مقابل بی احترامی که مادر شوهرم کرد چه عکس العملی نشان دهم؟به خود او؟

  11. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 مهر 93 [ 00:49]
    تاریخ عضویت
    1391-8-22
    نوشته ها
    603
    امتیاز
    2,846
    سطح
    32
    Points: 2,846, Level: 32
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    884

    تشکرشده 793 در 374 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    72
    Array

    RE: مادرشوهر بی شخصیت من

    سلام
    تبریک میگم عروس خانم
    ولی یه نکته رو باید متذکر شم که شما خیلی دارین تند میرین از بابت حرف زدن و غرغر کردنتون میگم. شما نباید به خاطر یه حرف مادرشوهرتون زود عجولانه تصمیم بگیرید که تا حد قطع رابطه برید. یه کم صبور باشید خانمم. در ضمن شما یه کم دارین زیاده روی میکنید ببینید شما عنوان تاپیکتون رو چی انتخاب کردین؟

    مادرشوهر بی شخصیت من


    زندگی اونقدر سراشیبی و سر بالایی داره که این جور مسائل توش گم میشن. شرمنده که اینو میگم ولی کاملا از طرز حرف زدنتون مشخصه که شما یه دختری هستین که دوست دارین همیشه تعریف و تمجید بشنوین و این فقط یه معنی میده ، غرور . این خانواده الان دیگه مال شماست و باید اینو مد نظر داشته باشین که الان شما عضوی از این خانواده هستین. فکر کنید مادرتون باشما چنین رفتاری داشته اونم بی شخصیت میدونستین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟.

  12. 2 کاربر از پست مفید kamr تشکرکرده اند .

    kamr (سه شنبه 05 دی 91)

  13. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 91 [ 20:43]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    201
    سطح
    4
    Points: 201, Level: 4
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 14 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مادرشوهر بی شخصیت من

    نقل قول نوشته اصلی توسط kamr
    سلام
    تبریک میگم عروس خانم
    ولی یه نکته رو باید متذکر شم که شما خیلی دارین تند میرین از بابت حرف زدن و غرغر کردنتون میگم.


    شما نباید به خاطر یه حرف مادرشوهرتون زود عجولانه تصمیم بگیرید که تا حد قطع رابطه برید. یه کم صبور باشید خانمم. در ضمن شما یه کم دارین زیاده روی میکنید ببینید شما عنوان تاپیکتون رو چی انتخاب کردین؟




    مادرشوهر بی شخصیت من




    زندگی اونقدر سراشیبی و سر بالایی داره که این جور مسائل توش گم میشن. شرمنده که اینو میگم ولی کاملا از طرز حرف زدنتون مشخصه که شما یه دختری هستین که دوست دارین همیشه تعریف و تمجید بشنوین و این فقط یه معنی میده ، غرور . این خانواده الان دیگه مال شماست و باید اینو مد نظر داشته باشین که الان شما عضوی از این خانواده هستین. فکر کنید مادرتون باشما چنین رفتاری داشته اونم بی شخصیت میدونستین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟.
    شما بهت توهین شه تو جمع غریبه جلوی خانمی غریبه چه حالی بهت دست میده؟
    بله مادرم هم این رفتار می کرد به قطع می گفتم مادر از شخصیت به دوره که در یک جمع بیای ظاهر طرف مقابلت رو خورد کنی .اگر با عروسمون این برخورد رو می کرد بهش می گفتم خیلی از شما بعیده و فرهنگ و شخصیت شما در این حد نبود.و فوق العاده عصبانی میشدم از دست مامانم.
    عزیزم واقعا به نظرت کم حرفی زده شده؟
    فکر کن یکی دم به دیقه از شوهرت تعریف کنه .ما دیدیم از عروس تعریف می کنن یک کلمه هم نگه عورس خانم مبارک .فقط بگه به به چه چه ،چه دومادی شاخ شماده ، ماشالا ،اسفند دود کنید براش.صدقه دور سرش بگردونه .توهم در مقابل این همه تعریف فقط لبخند بزنی .دراخرم بگه عین نوه منه .ولی نوم میره با دخترای ایکبیری دوست میشه ،دوست دخترش رو دیدم کوتوله و زشت بود تا کمر نوه من.
    بعد مادرشوهرتم خندان خندان بگه شاید قسمتشون اینجوره مثل عروس من!
    بعد شمام عین خر سرتو بندازی پایین هیچی نگی.من از نظر ظاهر کم ندارم اگر کم داشتم هم حق نداشت این حرف رو بزنه .منو از چشم شوهرم بندازه.شوهر من مرد درستیه ولی هر مردی باشه میگه من عجب چیزی هستم زنم در حد من نیست.

  14. 2 کاربر از پست مفید ماه عسل تشکرکرده اند .


  15. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 12 بهمن 91 [ 16:03]
    تاریخ عضویت
    1391-8-16
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    287
    سطح
    5
    Points: 287, Level: 5
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 29 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مادرشوهر بی شخصیت من

    سلام عزیزم
    نوشتتو که خوندم خیلی دلم گرفت میتونم کاملا درکت کنم که اون لحظه چه حسی داشتی ولی خیلی خوشحال شدم از اینکه شوهرت هواتو داره...
    مطمئن باش شوهرت خیلی دوست داره که اون لحظه به شما گفته پاشو بریم بیرون و کلی برات خرید کرده و مهمترین شخص زندگی تو شوهرته نه مادر شوهرت...پس ناراحت نباش . هر کسی با نحوه رفتارش شخصیت خودشو نشون میده من با خوندن متنت حتی حس کردم مادر شوهرت از دوست داشتن زیاد شوهرت نسبت به تو حسادت کرده و این حرفو زده...پس بی خیال...بزار انقدر ازین حرفا بزنن تا یروزی خودشون خسته بشن...مطمون باش بی تفاوتی تو زودتر از قطع رابطه کردن جواب میده...قطع کردن رفت و امدت اصلا کار منطقی نیست . .. سعی کن با سیاست هرچی بیشتر دل شوهرتو به دست بیاری و همچنین دل خوانواده شوهرتو ...وقتی با اونا راحت باشی میبینی که زندگیت چقدر شیرینتر میشه باور کن
    ببخشید زیاد حرف زدم ولی اینا همش تجربیات خودم بود [size=medium]

  16. کاربر روبرو از پست مفید sheidi تشکرکرده است .

    sheidi (سه شنبه 05 دی 91)

  17. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 30 فروردین 92 [ 12:34]
    تاریخ عضویت
    1391-10-27
    نوشته ها
    28
    امتیاز
    259
    سطح
    5
    Points: 259, Level: 5
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 40 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مادرشوهر بی شخصیت من

    سلام عزیزم
    می خواستم فقط اینو بگم که شوهرت واقعا بهترین کارو کرده که تو رو از محیط تنش و ناراحتی دور کرده. انتظار اینو نداشته باش که هیچ وقت به خاطر شما جلو مادرش بایسته و جوابشو بده. بهتره همیشه انتظار داشته باشی که هم احترام تو رو پیش مادرش حفظ کنه و هم احترام مادرش رو پیش تو. البته نباید بزاره که هر کدومتون به دیگری بی احترامی کنید که همین کار رو هم کرده و تو رو از اونجا دور کرده تا هم روحیه ات بهتر بشه و هم مادرش فرصت بیشتری برای بی احترامی به شما پیدا نکنه.
    موفق و سربلند باشی


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. درمان شخصیت کمالگرا (شخصیت وسواسی)
    توسط مدیرهمدردی در انجمن وسواس
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: دوشنبه 27 دی 00, 12:40
  2. پدر دختر اختلال شخصیت داره و اطلاعات در مورد این بیماری
    توسط Naashena در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: جمعه 08 شهریور 92, 09:53
  3. پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: پنجشنبه 27 تیر 92, 19:39
  4. چه همسری مناسب کدام شخصیت >>>
    توسط فرشته مهربان در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 26
    آخرين نوشته: پنجشنبه 04 خرداد 91, 01:12
  5. پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: دوشنبه 20 اردیبهشت 89, 10:14

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:39 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.