من يه مشكلي دارم كه ازش خسته شدم حسابي! خواهر شوهري دارم همسن من يعني 26 سالشه و يه بچه 2 ساله هم داره. به نظر من رفتاراي اون اصلاً خوب نيست و يه جورايي مريض گونه هست. به اين معنا كه به شوهر من ناز و عشوههاي آنچناني مياد و گرچه با لباس زير نميگرده پيشش اما با يه لباس حرير مياد كه يقهاش هم كلي بازه و كلاً همه چيزش پيداست. به نظرم كاملاً عقده اي هستش. اون چه من باشم چه نباشم عشوشو به شوهرم مياد. وقتي به طور دقيق ريشه يابي كردم و يه بار هم از دهن شوهرم پريد، اون شوهرشو رو عاشقانه دوست نداره منظورم اينكه از قد و قوارش خوشش نمياد و برعكس عاشق قد و قواره و قيافه و رفتاروو... شوهر منه. بدبختي من اينجاست كه شوهرم از خواهرش حساب ميبره و مثلاً وقتي همگي قرار ه بريم جايي مهموني شوهرم بلافاصله ميپرسه كه اون خواهرش هم مياد ؟ كلاً اعصابم داغون ميشه. اينم بگم كه اون خواهرش قد و قيافه خيلي خوبي داره ولي من اصلاً و ابداً آدم حسودي نيستم و اون اولش كه اين رفتاراش رو نديده بودم باهاش خيلي خوب بودم كه ديدم يواش يواش نه نميشه اينجوري ادامه داد. با بقبه خواهرش خيلي خوبم ولي اين يكي رفتاراش اذيتم ميكنه. اين نكته را بگم كه من 3 تا جاري دارم كه يكي همشهري خودشونه و بقيه از شهراي ديگه هستن ولي همشون با خانواده شوهرم تقريباً قطع رابطه كردن كه من دليلش رو درست و حسابي نميدونم. شوهرم هر بار يه چيز ميگه و از ارون اول ميگفت كه ازش نپرسم و حتي نميذاره يك دقيقه من با جاريم تنها باشيم و ميگه باهاشون اصلاً حرف نزن فقط با خواهرام حرف بزن. ولي يه باز از دهان خواهر شوهرم پريد كه اونا سر پوشش و رابطه همين خواهره با اونا قطع رابطه كردن. بعدش وقتي من هم بيخبر از اين موضوع سر همين مسئله با شوهرم بحثم شد اون گفت همتون حسوردي ميكنين. آخه اعتماد به نفس تا چه حد!!! 4 نفر با تحصيلات و قيافههاي مختلف همگي به يه آدم مريض حسودي كنن! ديگه خسته شدم. بگيد چي كار كنم من آخه.
علاقه مندی ها (Bookmarks)