به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 30 بهمن 89 [ 09:56]
    تاریخ عضویت
    1389-11-11
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    1,616
    سطح
    23
    Points: 1,616, Level: 23
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    همسرم خیلی خوبه اما ...

    سلام به همه دوستان همدردی
    من تازه وارد این سایت شدم و علت ورودم هم وجود مشکلی هست که چند ساله اذیتم میکنه.

    4 سال پیش ازدواج کردم،راستش اون موقع وضعیت روحی خیلی خوبی نداشتم و اعتراف میکنم که ازدواج تو اون وضعیت درست نبود. به هر حال الان 4 ساله که با همسرم زندگی میکنم و تو این مدت اجازه ندادم اذیت بشه و یا احساس کمبود کنه (مالی و عاطفی)( این حرف رو از صحبت های خودش نتیجه میگیرم نه برداشت های خودم) و همیشه بهم میگه که چقدر دوسم داره و ازم راضیه. راستش خیلی خوب و مهربونه، قانع و فداکار و من هیچ گله ای از اخلاقش ندارم
    اما
    نمیدونم چجوری مطرح کنم ،شاید خیلی بی شرمی یا قدرنشناسی باشه، راستش "دوسش ندارم" تو این مدت هرچقدرسعی کردم عاشقانه باهاش زندگی کنم نتونستم ، شاید یه چیزایی مثل تفاوت فرهنگی ،طرز لباس پوشیدن ،نوع آرایش و یا چیزای دیگه ای مثل اینا به این احساس کمک کرده اما "وقتی چیزی تو دلت نیست ،نیست، به زور نمیشه" . خسته شدم از اینکه احساس عشقی بهش ندارم اما دارم ادای عاشقا رو در میارم. خواش میکنم راهنماییم کنید

  2. کاربر روبرو از پست مفید r1r1r1 تشکرکرده است .

    r1r1r1 (چهارشنبه 18 اسفند 89)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 بهمن 91 [ 17:06]
    تاریخ عضویت
    1389-6-31
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    1,840
    سطح
    25
    Points: 1,840, Level: 25
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    23

    تشکرشده 24 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: همسرم خیلی خوبه اما ...

    سلام بیشتر توضیح بده.

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 تیر 94 [ 07:29]
    تاریخ عضویت
    1389-11-16
    نوشته ها
    90
    امتیاز
    4,518
    سطح
    42
    Points: 4,518, Level: 42
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    43

    تشکرشده 43 در 33 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: همسرم خیلی خوبه اما ...

    الان کاری است که انجام دادی ونمیتونه کاری بکنی بایدسعی کنی دوستش داشته باشی و ..مثلان اونطوری که دست داری لباس بپوشه براش اون لباس ها رابخری ویاعطری که دوست داری رابهش بدی تاموقع نزدیکی تون ازش استفاده کنه

  5. #4
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: همسرم خیلی خوبه اما ...

    سلام r1r1r1

    شما مجبور نيستي نقابي به چهره بزني كه دوست نداري و زماني كه اين كار را كردي و نقشي را براي خودت فراهم كردي دقيقا اين خواست خود شماست .


    اولين چيزي كه در مورد اختلاف فرهنگي و نوع پوشش به ذهنم مي رسد اين است كه بنا بر هر دليلي شما همسرتان را با وجود اين تفاوت ها قبول و انتخاب كرده ايد و اساسا قرار هم نيست كه همه ي انسانها شبيه به هم باشند تا بتوانند با يكديگر زندگي كنند . قشنگي زندگي به همين تفاوتهاست اما مسئله بر سر درك اين تفاوتهاست . شما مختار هستيد كه از اين تفاوتها براي خود نقش مظلوم و قرباني را انتخاب كنيد و مسير زندگي را جلو ببريد يا تصميم بگيريد كه انتخاب ديگري دوست داشته باشيد .

    پس به جاي بهانه گيري لطفا قدر داشته هايتان را بدانيد و در پذيرش شرايط زندگي خود باشيد و در لابه لاي شخصيت همسر و شرايط زندگي كه داريد روي نيمه ي مثبت و پر ليوان زندگي تان تمركز كنيد . و ارزش معنايي را در لابه لاي رابطه تان جستجو كنيد كه اسمش را هر چيزي بتوانيد بگذاريد . (" وين داير" كتابي دارد به نام "بهانه ممنوع" كه توصيه مي كنم آن را بخوانيد )

    متاسفانه بعضي وقتها ما به دنبال سراب عاشقي هستيم شايد گاهي لازم نباشد ابدا احساس عشق كنيم همين اندازه كه همسرتان را دوست داشته باشيد كفايت مي كند .


    تصور كنيد همين امروز و در همين ثانيه همسري كه عاشقش نيستيد و برايش اين تاپيك را زده ايد در تصادفي سخت دچار جراحت شديد شده اند .واكنش شما چيست ؟

    -بي تفاوت هستيد تا هر بلايي به سرش آمد- آمد ؟
    -خوشحال مي شويد و پايكوبي راه مي اندازيد ؟!
    - ناراحت مي شويد و در تلاش و تكاپو خواهيد بود تا بهترين امكانات پزشكي را برايش مهيا كنيد و...

    نمي دانم كدام يك از گزينه هاي بالا انتخاب شماست اما اگر گزينه ي سوم را انتخاب كرديد اين معناي دوست داشتن مي دهد . چرا كه شما اگر حسي نداشته باشيد اين انتخاب را نيز نخواهيد داشت و .........و البته ياد آور مي شوم يكي از دلائل انتخاب گزينه ي سه دوست داشتن است

  6. 5 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (دوشنبه 18 بهمن 89)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 23 اردیبهشت 91 [ 13:01]
    تاریخ عضویت
    1387-1-25
    نوشته ها
    58
    امتیاز
    4,116
    سطح
    40
    Points: 4,116, Level: 40
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    140

    تشکرشده 214 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: همسرم خیلی خوبه اما ...

    دوست عزیز سلام
    وقتی که خدا بهت لطف کرده و یه همسر خوب بهت داده چرا میخواهی پسش بزنی
    خیلیها ارزوی داشتن همسر خوب رو دارند
    یه چرخی توی تالار بزن و ببین دوستان چه مشکلاتی رو دارن
    به قول دکتر شریعتی : دوست داشتن از عشق بالاتر است .
    لازم نیست عاشق همسرت باشی همینکه دوستش داشته باشی کافیه
    حتما در زمان انتخاب جدابیتی برات داشته که انتخابش کردی پس الان سعی کن به افکار مزاحمی مثل عاشق نبودن توجه نکنی
    من چند وقت پیش از شیطونی دخترم کلافه شده بودم و همش غر میزدم و سایر چیزهای خوبی که دخترم باعث بوجوداومدنش شده بود رو نادیده می گرفتم و همش ناراحت بودم
    تا اینکه دوستم تماس گرفت و از من خواست برای نوه خاله اش که به بیماری نادری مبتلا شده دعا کنم اون گفت اون پسر تنها 4 سالش هست ( دقیقا همسن دخترم ) - دوستم می گفت تنها ارزوی پدر و مادرش اینه که اون بچه بتونه حداقل حرکتی از خودش داشته باشه
    اونوقت تازه من فهمیدم که چقدر ناشکر بودم
    همون لحظه زانو زدم و خدا رو به خاطر دادن این نعمت شکر کردم و گفتم
    خدایا شکرت که دختر سالم و زیبائی به من دادی اونوقت دیگه شیطنتهاش برام شیرین شد
    عزیزم اینو بهت گفتم تا بدونی گاهی نیازه که ما به نعمتهامون فکر کنیم و شاکر باشیم اگر شوهرت مردخائن - هوسباز - خسیس - بددل و...... بود اما تو عاشقش بودی به نظرت خوشبخت بودی ؟ اونوقت میگفتی کاش کاش کاش
    عزیز نازنین
    از زاویه دیگه به این موضوع نگاه کن
    امیدوارم بتونی درک کنی خدا چه نعمت بزرگی بهت داده
    [size=large]حتي اگر تنهاترين تنهايان هم شوم باز هم خدا هست او جانشين تمام نداشته هاي من است .[align=center][/align][/size]

  8. کاربر روبرو از پست مفید رهايي تشکرکرده است .


  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 30 بهمن 89 [ 09:56]
    تاریخ عضویت
    1389-11-11
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    1,616
    سطح
    23
    Points: 1,616, Level: 23
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: همسرم خیلی خوبه اما ...

    ضمن تشکر از همه دوستان
    احساس میکنم نتونستم منظورمو خوب عنوان کنم. به اعتقاد من زندگی که صمیمیت و عشق نداشته باشه به یه مو بنده. این طبیعیه که از بین پرسش های ani عزیز من گزینه سوم رو انتخاب میکنم اما این انتخاب از روی دوست داشتن نیست بلکه از روی وظیفه و مسئولیتی هست که به عهده منه و اگه انجام ندم گناه کردم.
    درسته که من خودم این انتخابو کردم اما واقعا اگه یه بار دیگه میتونستم انتخاب کنم اینکارو نمیکردم. شاید اگه خانومم بداخلاق بود یا مشکلی داشت بدون هیچ فکری جدا میشدم اما اون واقعا خوبه و مشکلی نداره و اگه من بخوام به قول ani عزیز بهانه جویی کنم پیش وجدانم شرمنده ام .بنابر این تا حالا فقط دارم حسرت میخورم اما چون اون این چیزا رو نمیدونه و حق داشتن یه زندگی خوب رو هم داره ،این وسط فقط من دارم اذیت میشم.
    ترس از عدم استواری این نوع زندگی روهمه چیزم تاثیر گذاشته و حتی میترسم که با این شرایط پدر بشم.
    ممنون از همه راهنماییها

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 23 اردیبهشت 91 [ 13:01]
    تاریخ عضویت
    1387-1-25
    نوشته ها
    58
    امتیاز
    4,116
    سطح
    40
    Points: 4,116, Level: 40
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    140

    تشکرشده 214 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: همسرم خیلی خوبه اما ...

    ببخشید من تا پست 6 فکر می کردم شما یک خانم هستید
    [size=large]حتي اگر تنهاترين تنهايان هم شوم باز هم خدا هست او جانشين تمام نداشته هاي من است .[align=center][/align][/size]

  11. #8
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: همسرم خیلی خوبه اما ...

    سلام عزيزم

    چند نكته در ميان صحبتهاي شما هست كه براي من خيلي جالب بود كه در اينجا مي اورم و چون صفحه نقل قول من باز نمي شود مجبورم دستي اين كار را انجام بدهم .

    به اعتقاد من زندگی که صمیمیت و عشق نداشته باشه به یه مو بنده.

    تعريف شما از صميميت چيست ؟
    توقع داريد صميميت از كجا وارد چرخه زيستي شما و همسرتان بشود ؟
    اين عدم صميميت از جانب شماست يا از طرف همسرتان ؟

    صميميت هم مثل هزار فاكتور ديگر يك مسئله انتخابي و شخصي است . شما اگر تصميم بگيريد كه با كسي صميمي باشيد اين كار را حتما مي كنيد و اگر نخواهيد حتي به قيمت مبارزه با درونيات خود به مبارزه با صميميت داتي خود بلند مي شويد و قد علم مي كنيد .

    و متاسفانه بايد عرض كنم كه با حرف شما موافق هستم .
    صمیمیت و عشق نداشته باشه به یه مو بنده.

    اما چرا و به چه دليل ؟

    به اين دليل كه هر چه ميزان صميميت كمتر باشد بازي رواني بيشتر مي شود و بازيكن حرفه اي هيچوقت قابل پيش بيني نيست و ابدا معلوم نيست كه چه مي گويد و چه مي خواهد و.....


    و نكته ي بعدي

    این طبیعیه که از بین پرسش های ani عزیز من گزینه سوم رو انتخاب میکنم اما این انتخاب از روی دوست داشتن نیست بلکه از روی وظیفه و مسئولیتی هست که به عهده منه و اگه انجام ندم گناه کردم

    شما از احساس وظيفه و مسئوليت در اين پاراگراف صحبت كرديد و چيزي به اسم گناه .
    ضمن اينكه كلمه اي به اسم وظيفه و گناه را مترادف و هم راستا با مسئوليت نمي دانم .

    البته مي توانم درك كنم كه شما از چه جايگاهي اين سه واژه را مترادف و هم راستا مي دانيد.
    شما مي توانيد خيلي از مسائل را جزو مسائل وظيفه اي خود بدانيد و نسبت به آنها احساس وظيفه هم بكنيدو در صورت كوتاهي و يا تخطي در انجام نيز احساس گناه كنيد.

    اما اين انتخاب شما نيست بلكه پيروي از تعريف شرح وظايف و مسئوليت پذيري و گناه و... است كه ديگران براي شما كرده اند (اشكالي هم ندارد اما هميشه هم به معناي درست بودن تعريف والد نيست )

    مثال
    زن خوب زني است كه لباسهاي شوهر ش را هميشه بشورد و به او سرويس بدهد . وظيفه ي زن اينگونه است كه هميشه به صورت همسرش لبخند بزند . و زن خوب زني است كه ............و اگر اين كارها را انجام نداد بايد احساس گناه كند .



    و اما

    درسته که من خودم این انتخابو کردم اما واقعا اگه یه بار دیگه میتونستم انتخاب کنم اینکارو نمیکردم.....

    اما در اين بخش به واقع لزوم كلمه اي چون مسئوليت نمود پيدا مي كند .
    در تصميماتي كه مي گيريم و انتخابهايي كه مي كنيم لزوم مسئولانه بودن نيز مورد نياز است .


    در دو حالت مسئولانه بودن تصميمات و انتخابها مورد بحث قرار مي گيرد

    1- مسئولانه بودن تصميم و انتخاب نسبت به خود
    2- مسئولانه بودن تصميم و انتخاب نسبت به غير ( افراد دخيل در رابطه )

    حال شما بفرمائيد در ابتداي اين انتخاب شما اين مورد را مورد واكاوي قرار داده ايد يانه ؟
    از كي و چه زماني متوجه شديد كه انتخاب شما علي رقم خوبي اين خانم انتخاب مناسبي براي شما نيست ؟
    و چه تصميمي براي ادامه ي راه اين زندگي داريد ؟
    چه خصوصياتي از همسرتان شما را به اين نتيجه مي رساند كه ايشان گزينه ي مناسب نيستند ؟


    ضمن اينكه من به هيچ عنوان بر چسب بدي و خوبي به شما نمي زنم و كاملا شما را درك مي كنم و سعي دارم تا شما سر دوربين را به سمت خود بگيريد و خودتان را بررسي كنيد و.....



  12. 7 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (چهارشنبه 14 دی 90)

  13. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 آذر 96 [ 15:16]
    تاریخ عضویت
    1389-9-14
    نوشته ها
    429
    امتیاز
    9,392
    سطح
    65
    Points: 9,392, Level: 65
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 258
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,069

    تشکرشده 2,080 در 437 پست

    Rep Power
    56
    Array

    RE: همسرم خیلی خوبه اما ...

    دوست عزيزم

    اول از همه اينكه اينقدر "دوست نداشتن" همسرتون رو تكرار نكنيد اصلا بهش فكر هم نكنيد همين قضيه منجر به تشديد احساس عدم رضايت شما ميشه.

    دوم اينكه سعي كنيد از ابراز محبت الكي و ساختگي دست برداريد با اين كار همسرتون براي جلب محبت و رضايت شما تلاش ميكنه و تغييراتي مطابق با خواست و سليقه ي شما (هر چند كوچك) در خودش ايجاد ميكنه مثلا تنوع در لباس پوشيدن و آرايش و خلاصه همون چيزهايي كه شما هم ممكنه علاقمند باشيد و بدين نحو محبت ايشون رفته رفته در دل شما مي شينه.

    سوم اينكه اگر از بعضي عادات و فرهنگهاي ايشون خوشتون نمياد به ايشون اطلاع بدين. نذارين بي جهت اين ناراحتي ها در دلتون باقي بمونه تا محبت همسرتون از دلتون رخت ببنده. البته با احترام و كاملا دوستانه اينكارو انجام بدين و نكته ي آخر كه از همه مهمتره :

    نمي دونم شما مسلمان هستيد يا نه. اگر هستيد حتما شما هم باور داريد كه خداوند هيچ وقت شر انسانها رو نمي خواد و هميشه خير انسانها رو خواسته حتي اگر ما به اين قضيه واقف نباشيم، پس بايد باور داشته باشيد كه خداوند بهترين مشاوره و همين خداوند مهربان در قرآن به مرداني همانند شما به طور مستقيم خطاب كرده كه:

    "اي مردان مؤمن، اگر همسرتان را دوست نداريد او را طلاق ندهيد! چه بسا چيزهايي كه شما نسبت به آنها اكراه داريد اما خير شما در آنها نهفته است"

    پس اگر تمام تلاشتون رو هم كرديد و باز هم به ايشون علاقه مند نشديد وعده ي خداوند رو باور كنيد كه يقينا حقه و چه بسا از قبل همين زن قانع و خوب كه شما داريد خداي بزرگ فرزندي فوق العاده و يا يك زندگي بي نظير و مرفه به شما عطا كنه و افق هاي زيباي زندگي در انتظار فرداهاي شما باشه.

    موفق باشيد

  14. 2 کاربر از پست مفید yasa تشکرکرده اند .

    yasa (سه شنبه 19 بهمن 89)

  15. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 30 بهمن 89 [ 09:56]
    تاریخ عضویت
    1389-11-11
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    1,616
    سطح
    23
    Points: 1,616, Level: 23
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: همسرم خیلی خوبه اما ...

    ممنون از دوستان

    فعلا که دارم زندگی میکنم و فقط اون احساس مسئولیت و اینکه اونو خوشحال میبینم نگهم داشته
    خصوصیاتی که باعث دل زدگی من شده چیزهایی نیست که یه ادمی که 30 سال باهاش زندگی کرده بتونه تغییرش بده ،چیزایی مثل سلیقه ،رفتارهای خانوادگی حتی شکل ظاهری

    اون ایه از قران خیلی ارومم کرد، شاید واقعا بشه بدون عشق و با یه حداقل دوستی زندگی کرد،شاید باید تا اخر ،تاوان ندونم کاری خودم رو بدم و هیچ حق اعتراضی هم نداشته باشم (معنی هم نداره که به خودم اعتراض کنم)

    شاید به قول دوستمون دارم زیاد سخت میگیرم و باید راضی باشم اما از اینده میترسم...



 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:43 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.