سلام
من 26سالمه.2ساله پیش عقد کردم وپارسال هم عروسیمون بود.در این مدت روزای خوب زیادی داشتیم ولی بگو مگو هم طبعا داشتیم
مشکلمون هم در%99 مواقع سر نحوه برخوردش با خانوادش بوده
شوهرم تو این مدت به من نشون داد که خانوادشو به همه چیز ترجیح میده
از اونجایی که مادرش 5سال پیش فوت کرده شوهرم خودشو سرپرست و قیم 2تا خواهر مجرد 1خواهر متاهل و برادرا و پدرش! میدونه.
رفتارای نامهربانانه زیادی ازشون دیدم ولی نمیتون بگم بالای چشمای قشنگشون ابروئه!
از لحاظ مالی که نگو.......... حاضره از زندگی خودمون بزنه و یا قرض کنه ولی به اونا نگه که دستم خالیه!!
متاسفانه اونا هم خیلی پررو شدن و به هر بهانه ای پول طلب میکنن!
مثلا شوهرم به من گفت که نباید واسه ارشد دانشگاه پیام نور برم درحالیکه قبول کرده هزینه دانشگاه پیام نور خواهرش اونم کارشناسی که حداقل4ساله رو بده!!!!!!
5روز پیش هم که سر کادو عروسی خواهرم دعوامون شد.میخواد به خواهر من 100تومن بده ولی واسه ازدواج اول داداشش 4سال پیش که مجرد بوده 400تومن داده بوده! حالا هم که میگه واسه ازدواج دومش بیشتر از 100 میده
5روز پیش هم که با عصبانیت گفت هر کاری دلم بخواد میکنم!!!! از وقتی هم قهر کردیم جای خوابشو عوض کرده.دیگه تحمل تبعیضاشو ندارم.دفعات قبل هر وقت باهاش حرف میزدم قبول میکرد ولی 2باره روز از نو..... این دفه حسابی جبهه گرفته.واقعا نمیدونم چیکار کنم از دستش حسابی دلم گرفته.کمکم می کنید؟؟؟؟؟؟؟
درضمن بگم: ما از لحاظ فرهنگی زیاد فرق داریم ولی من تحمل میکنم که ناراحت نشه.
وقتی میریم شهرشون با دیدن یه سری کارا بهم میریزم.ولی حیف گه اونا هنوز در200سال پیش زندگی میکنن!!!!!!!!!!!
علاقه مندی ها (Bookmarks)