به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 آذر 92 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1392-8-27
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    74
    سطح
    1
    Points: 74, Level: 1
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Question با این شرایط ازدواج کنم؟؟ نظر بدین

    سلام..
    به نظرتون من با این شرایط ازدواج کنم؟
    24ساله دانشجوی کارشناسی مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف. سربازی هم رد کردم. فعلا کار ندارم ولی بعد فارغ التحصیلی(با توجه به رشته و دانشگاهم) از نظر کاری مشکلی ندارم و حداقل 1.5 ، 2 میتونم دربیارم. اگه بخوام شاید بشه از ترم بعد یا سال دیگه دانشجویی هم کار برنامه نویسی کنم. درآمدشم ماهی 1، 1.5 تومن میشه(اگه وقت بذارم). از دوستان سال بالاییم هستن که کار میکنن.
    من دوس دارم دختری مناسب پیدا کنم و چن سالی عقد باشیم(درحدود 2 تا 3 سال). ولی تقریبا همه نا امیدم میکنن. کمتر کسی بوده تایید کنه..همه میگن نمیشه اول کار پیدا کن بعد. یا اینکه کلا از ازدواج منو میترسونن..
    ولی من نیاز زیادی به ازدواج دارم. خیلی احساساتی هستم. دوس دارم کسی باشه بهم محبت کنه احترام بذاره براش مهم باشم و همینطور من..در ابراز احساسات و زدن حرفای عاشقانه هم مهارت دارم!!قبلا هم عاشق دختری شدم که خیلی همو دوس داشتیم ولی نشد بهم برسیم..از نظر جنسی هم تحت فشارم(ولی دلیل اصلیم برا ازدواج همون نیاز عاطفیه. چون هروقت این نیازم بر طرف شده- در ارتباطم با همون دختر خانوم که همو دوس داشتیم- از بابت نیاز جنسی احساس فشاری هم نداشتم زیاد)
    با این اوصاف که گفتم الان تقریبا همه فکرم به ازدواجه. تو درسام ضعیف شدم. بخاطر فشار جنسی و تنهایی عصبی شذه ام حوصله هیچ کاری رو ندارم. من مذهبی بودم اهل مسجد ولی الان نمازامو به زور میخونم. کلی نماز روزه قضا دارم.خیلی خسته م. گوشه گیر شدم و روحم پژمرده شده..اعتماد به نفسم پایین اومده.شدم آدمی که دیگه ظاهرو باطنش یکی نیس. دوس داشتم باطنم هم مث ظاهرم مذهبی بود ولی نتونستم..
    به نظرتون با این شرایط چیکار میتونم بکنم؟؟ فعلا نمیتونم کار کنم. از طرفی با این شرایط پیش بره دانشگاهم هم هیچوقت تموم نخواهد شد و احتمالا نصفه ول کنم!( شاید بپرسین چرا تو 24 سالگی هنوز دانشجوی کارشناسیم. من قبلا هم دانشگاه تاپ میخوندم ولی بخاطر همین مسایل که گفتم نهایتا کارم به خدافظی از دانشگاه کشید. خیلی سخت بود ولی خدا کمکم کرد. به طور معجزه اسایی از سربازی معاف شدم و این باعث شد دوباره روحیه مو بدست بیارم و تونستم دوباره سرپا وایسم دوباره کنکور دادم و همون رشته و دانشگاهی که آرزوشو داشتم قبول شدم. این دفه انگیزه م بیشتره ولی خب هنوز مشکلاتم هس...)
    ببخشید طولانی شد..پیشاپیش ممنون
    (راستی اینم بگم مهمترین ملاک من برا ازدواج ایمان و اخلاق.من خیلی دوس دارم همسرم مذهبی باشه و حجاب رو خیلییی دوس دارم. برا همین به ازدواج کردن با یه دختر طلبه هم خیلی فکر کردم و میکنم. نظرتون چیه؟)

  2. کاربر روبرو از پست مفید Mohammad2023 تشکرکرده است .

    فدایی یار (سه شنبه 20 اسفند 92)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 01 شهریور 93 [ 13:22]
    تاریخ عضویت
    1392-8-22
    نوشته ها
    31
    امتیاز
    675
    سطح
    13
    Points: 675, Level: 13
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    17

    تشکرشده 31 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام برادر بزرگواربه جرات میتونم بگم تا99% درکتون میکنم.شرایطی مشابه با موقعیت متفاوتبشدت بهتون پیشنهاد میکنم ازدواج کنید.معیارهای اصلی تون رو معین کنید (بافکر)و از غیر مهم هاش بگذریداگر سطح توقع تان را پایین بیاورید انشالله عاقبت بخیر میشوید.انشالله به زودیالبته بیکار بیکار هم کمتر پدری راضی میشه.ولی یه کار دانشجویی بهترین گزینه ست.که ازدواج بهتون انگیزه اش رو هم میده

    - - - Updated - - -

    سلام برادر بزرگواربه جرات میتونم بگم تا99% درکتون میکنم.شرایطی مشابه با موقعیت متفاوتبشدت بهتون پیشنهاد میکنم ازدواج کنید.معیارهای اصلی تون رو معین کنید (بافکر)و از غیر مهم هاش بگذریداگر سطح توقع تان را پایین بیاورید انشالله عاقبت بخیر میشوید.انشالله به زودیالبته بیکار بیکار هم کمتر پدری راضی میشه.ولی یه کار دانشجویی بهترین گزینه ست.که ازدواج بهتون انگیزه اش رو هم میده

  4. کاربر روبرو از پست مفید bande تشکرکرده است .

    سپیدقلب (سه شنبه 28 آبان 92)

  5. #3
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظر من دختر طلبه اگر سبک زندگی حوزوی و ساده مثل همتاهای مرد خودش داشته باشد برای شما مناسب است. مشروط بر اینکه اعتقاداتان با هم جور باشد.

  6. کاربر روبرو از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده است .

    سپیدقلب (سه شنبه 28 آبان 92)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 آذر 92 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1392-8-27
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    74
    سطح
    1
    Points: 74, Level: 1
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نوپو نمایش پست ها
    به نظر من دختر طلبه اگر سبک زندگی حوزوی و ساده مثل همتاهای مرد خودش داشته باشد برای شما مناسب است. مشروط بر اینکه اعتقاداتان با هم جور باشد.
    ممنون بابت نظرتون.
    درمورد دختر طلبه اینو بگم که با اعتقاداتم جوره و مدت زیادیه به این موضع فکر میکنم. اما مشکلی که هس اینه که ما تو آشناهامون دختر طلبه نداریم و اگه بخوام باید مادرمو بفرستم از طریق حوزه اقدام کنه. و این کار برا خونواده ما یکم نامانوسه و خودم هم روم نمیشه. از طرفی دوس ندارم خونوادم یا هرکس دیگه فکرکنه چون من شرایطم اینطوری بود مثلا دختر مناسب نتونستم پیدا کنم مجبور شدم دختر طلبه انتخاب کنم. چون واقعا به این خاطر نیس و من قلبا خیلی دوس دارم همسرم طلبه باشه و حتی اگه با یه غیر طلبه ازدواج کنم اگه قبول کنه بهش میگم بره حوزه. شاید اگه شرایط مناسبی از نظر مالی وکاری برا ازدواج داشتم خیلی راحت میرفتم و یه دختر طلبه انتخاب میکردم تا این شرایطی که الان دارم..
    به هر حال االان منتظرم مادرم کیس های مورد نظرشو معرفی کنه شاید از بین همینها فرد مورد نظرمو پیدا کردم..
    به نظرتون شرایط بده؟

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط bande نمایش پست ها
    سلام برادر بزرگواربه جرات میتونم بگم تا99% درکتون میکنم.شرایطی مشابه با موقعیت متفاوتبشدت بهتون پیشنهاد میکنم ازدواج کنید.معیارهای اصلی تون رو معین کنید (بافکر)و از غیر مهم هاش بگذریداگر سطح توقع تان را پایین بیاورید انشالله عاقبت بخیر میشوید.انشالله به زودیالبته بیکار بیکار هم کمتر پدری راضی میشه.ولی یه کار دانشجویی بهترین گزینه ست.که ازدواج بهتون انگیزه اش رو هم میده

    - - - Updated - - -

    سلام برادر بزرگواربه جرات میتونم بگم تا99% درکتون میکنم.شرایطی مشابه با موقعیت متفاوتبشدت بهتون پیشنهاد میکنم ازدواج کنید.معیارهای اصلی تون رو معین کنید (بافکر)و از غیر مهم هاش بگذریداگر سطح توقع تان را پایین بیاورید انشالله عاقبت بخیر میشوید.انشالله به زودیالبته بیکار بیکار هم کمتر پدری راضی میشه.ولی یه کار دانشجویی بهترین گزینه ست.که ازدواج بهتون انگیزه اش رو هم میده
    سلام...
    من معیارام مشخصه. اخلاق ایمان فرهنگ و حجاب که تو این موارد اصلا کوتاه نمیام. و از نظر وضع مالی اصلا برام مهم نیس.
    ممنون. شما از معدود کسانی هستین که منو تشویق کردین
    التماس دعا..

  8. کاربر روبرو از پست مفید Mohammad2023 تشکرکرده است .

    bande (سه شنبه 28 آبان 92)

  9. #5
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 35,998 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array


    با سلام

    به همدردی خوش آمدید



    وضعیت شما قابل درک هست و بهتر هست ازدواج کنید

    معیارهایتان را دقیق و به کمک یک مشاور با توجه به شناختی که از تیپ شخصیتی خود به دست می آورید مشخص کنید و با توجه به این معیارها به دوستان و آشنایان و خانواده بسپارید که برای شما دنبال همسر بگردند .

    در این فاصله در پی کاری نیمه وقت و تدارک حد اقلی امکان مالی باشید برای هزینه های اولیه .

    به خواستگاری هرکس می روید ضمن دادن شناخت از خود شرایط خود را صادقانه بیان کنید . در صورت شنیدن جوابهای رد متعدد ،ناامید نشوید .

    مهمترین گام برای شما شناختی مناسب از تیپ شخصیتی خود و مشخص شدن تیپ شخصیتی متناسب با شما و تعین معیارهای ازدواج و سپس جستجو هست و همچنین اقدام به کار نیمه وقت برای تدارک برنامه های ازدواج

    موفق باشید





  10. 4 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    del (سه شنبه 28 آبان 92), فدایی یار (سه شنبه 20 اسفند 92), دختر مهربون (سه شنبه 28 آبان 92), سپیدقلب (سه شنبه 28 آبان 92)

  11. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 28 آذر 99 [ 01:10]
    تاریخ عضویت
    1387-2-31
    نوشته ها
    1,208
    امتیاز
    22,636
    سطح
    93
    Points: 22,636, Level: 93
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 714
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteranSocial10000 Experience Points
    تشکرها
    6,336

    تشکرشده 3,618 در 912 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    141
    Array
    حتما حتما به توصیه ی فرشته ی مهربان واسه پیدا کردن یه کار نیمه وقت و شناخت شخصیت خودتون اقدام کنید.
    وضعیت شما اصلا بغرنج نیست. خداوند خودش وعده داده که در صورت ازدواج از نظر مالی پشتیبان بندگانش خواهد بود.
    اصلا هم فکر نکنید که دایره ی انتخابهاتون محدوده.
    مهم هم نیست که دیگران در مورد شما چه فکری میکنند. مهم اینه که شما بتونید درست انتخاب کنید و رضایت داشته باشید از زندگی تون.
    خیلی سخت نگیر. شما به فکر ازدواج باش و این رو با اطرافیانت در نظر بگیر. مطمئن باش که خداوند خودش درست میکنه.
    بعدشم خیلی زود ناامید نشو.


    - - - Updated - - -

    حتما حتما به توصیه ی فرشته ی مهربان واسه پیدا کردن یه کار نیمه وقت و شناخت شخصیت خودتون اقدام کنید.
    وضعیت شما اصلا بغرنج نیست. خداوند خودش وعده داده که در صورت ازدواج از نظر مالی پشتیبان بندگانش خواهد بود.
    اصلا هم فکر نکنید که دایره ی انتخابهاتون محدوده.
    مهم هم نیست که دیگران در مورد شما چه فکری میکنند. مهم اینه که شما بتونید درست انتخاب کنید و رضایت داشته باشید از زندگی تون.
    خیلی سخت نگیر. شما به فکر ازدواج باش و این رو با اطرافیانت در نظر بگیر. مطمئن باش که خداوند خودش درست میکنه.
    بعدشم خیلی زود ناامید نشو.
    آرزوهایم مشخص است و دست یافتنی و
    من
    برای رسیدن به آنها نهایت تلاش خود را خواهم داشت!
    و امروز
    من شاکرم! شاکرم که خداوندی دارم که
    آرزوهایم رو به من هدیه دادند و
    منه انسان
    چیزی رو نخواهم ساخت، حتی دیگر لیستی نخواهم نوشت، من!!
    من سر طاعت در برابر لیستی که به من هدیه میدهد برمیآورم.


  12. کاربر روبرو از پست مفید del تشکرکرده است .

    سپیدقلب (سه شنبه 28 آبان 92)

  13. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 فروردین 93 [ 20:00]
    تاریخ عضویت
    1392-7-24
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    211
    سطح
    4
    Points: 211, Level: 4
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    63

    تشکرشده 27 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام برادر.
    شرایط من هم خیلی شبیه شماست.
    این تاپیکم:
    آیا می توانم به ازدواج فکر کنم؟
    ولی یه چیز مهم رو حتما در نظر بگیر که من به این نتیجه رسیدم. اگر بخوای عجله کنی نتیجه عکس میده...
    یعنی چی ،یعنی ممکنه تو انتخابت اشتباه کنی و هم خدای نکرده ازدواجت خراب بشه هم به موازات اون زندگی و درس و دانشگاهت....
    راستی بهت حسودیم میشه چون معلومه که خدا خیلی دوستت داره که این همه کمکت کرده..
    بعد از اینم می تونه کمکت کنه..
    شاید عشق اولت صلاح نبوده باهاش ازدواج کنی و فقط یه سکوی پرش بوده برات به یک دانشگاه بهتر و ...
    شاید...
    شاید...
    و شاید های دیگه...
    در ضمن راجع به گوشه گیریت توصیه میکنم با دوستات و هم دانشگاهیات روابط بیشتری برقرار کنی تا اعصابتم بیاد سر جاش.این باعث میشه حالت بهتر بشه و تصمیمتم بهتر اتخاذ کنی..
    موفق باشی

  14. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 06 تیر 93 [ 06:00]
    تاریخ عضویت
    1392-1-22
    نوشته ها
    523
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,312

    تشکرشده 1,508 در 444 پست

    Rep Power
    64
    Array
    به نظر من شما قبل از ازدواج حتما نیاز داری که به یک روانپزشک مراجعه کنی. جواب این سوالها شاید وضعیتت رو روشن تر کنه.

    روابطت با پسرها چطوریه؟ چند دوست پسر داری؟ با دوست دختر قبلی روابطتت در چه حدی بود؟ چرا به جای ازدواج دوست دختر نمیگیری؟

  15. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 آذر 92 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1392-8-27
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    74
    سطح
    1
    Points: 74, Level: 1
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با تشکر از همه دوستانی وقت گذاشتن و جواب دادن
    اگه دوستان دیگه هم نظری دارن ممون میشم

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط toojih نمایش پست ها
    به نظر من شما قبل از ازدواج حتما نیاز داری که به یک روانپزشک مراجعه کنی. جواب این سوالها شاید وضعیتت رو روشن تر کنه.

    روابطت با پسرها چطوریه؟ چند دوست پسر داری؟ با دوست دختر قبلی روابطتت در چه حدی بود؟ چرا به جای ازدواج دوست دختر نمیگیری؟
    من قبلا به روانپزشک مراجعه کردم. البته زیاد ادامه نمیدادم. من مشکلمو میدونم کجاست! فقط نمیتونم حلش کنم.
    روزهایی که ارتباطم با خدا خوب باشه اعتماد به نفسم بالاس با همه گرم میگیرم سعی میکنم تو جمع باشم و ..
    اما مشکل اینجاس نمیتونم این وضعیتو ادامه بدم و بیشتر اوقات برعکسه. اعتراف میکنم وقتی به گناه میفتم یدفه همه چی خراب میشه.
    دیگه حوصله ندارم گوشه گیرم سعی میکنم تنها باشم اعتماد به نفسم فوق العاده میاد پایین. خیلی سعی کردم گناه نکنم ولی نمیشه..بارها توبه شکستم..
    روابطم با پسرها رو که گفتم. با توجه به حرفایی هم که زدم احتمالا باید حدس زده باشین دوستان صمیمیم اندکن. زیاد اهل ارتباط برقرار کردن نیستم چون اغلب گوشه گیرم و کم حوصله
    با دوست دخترم ارتباطم خیلی صمیمی بود. همو دیده بودیم ولی بیشتر از طریق تلفن در ارتباط بودیم.
    قصدشو داشتیم ولی اصن کار به اونجا نکشید که بخواهیم زیاد هموببینیم و همه چی خراب شد. پدرشون متوجه رابطه ما شدن و منو ندیده رد کردن!
    بعد اون من خیلی سعی کردم راضیش کنم که بذاره حداقل از طریق خونواده اقدام کنم اما نشد همش میگفت دوستت دارم اما چاره ای نداریم. همش گریه میکرد.
    تو مدتی که باهم در ارتباط بودیم رابطمون واقعا عاشقانه بود. با اینکه درمقابل همه احساسات و اصرارهای بیش از حد من من جوابشون فقط این بود که چاره ای جز جدایی نداریم!
    من درمقابل ایشون بیش از حد صبوری کردم خیلی با حوصله و همیشه با آرامش برخورد میکردم و سعی میکردم راضیش کنم به طوری که برا خودمم عجیبه. چون واقعا دوسش داشتم و میخواستمش.
    چرا دوس دختر نمیگیرم؟ برای اینکه احساساتی هستم. زود وابسته میشم. نمیتونم با کسی باشم و بعد یه مدت بگم باشه دیگه تموم خدافظ.
    مگه اینکه کسی باشه که برا ازدواج بخوامش. و خب با توجه به معیارام که میخوام طرفم حتما مذهبی باشه فرد مورد نظرم قطعا اهل دوستی نخواهد بود!( اون دختر خانوم هم مذهبی بود به زور راضی به ارتباط شدن.
    ولی خب بخاطر همین ارتباط همه چی خراب شد)
    راستی اینم بگم آشناییمون تا وقتی که پدرش بفهمه حدودا 3 ماه طول کشید. بعد اون من نزدیک 8 ماه فقط سعی کردم ایشونو راضی کنم که اجازه بدن من به طور رسمی اقدام کنم که نشد. ت
    و این مدت رابطه ی عاطفی ما خیلی قوی بود و میتونم بگم تقریبا تمام احساسات و عشقم رو براش خرج میکردم. اون هم متقابلا همینطور..
    ولی وقتی درمورد خواستگاری میخواستم حرف بزنم میگفتن نمیشه ما باید جدا بشیم چاره ای نداریم.
    (فکر کنم به پدرش خیلی احترام قایل بود و هم اینکه میترسید من اقدامی بکنم دیگه اجازه ندن بره دانشگاه. چون خانوادش خیلی مذهبی بودن)

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط سپیدقلب نمایش پست ها
    سلام برادر.
    شرایط من هم خیلی شبیه شماست.
    این تاپیکم:
    آیا می توانم به ازدواج فکر کنم؟
    ولی یه چیز مهم رو حتما در نظر بگیر که من به این نتیجه رسیدم. اگر بخوای عجله کنی نتیجه عکس میده...
    یعنی چی ،یعنی ممکنه تو انتخابت اشتباه کنی و هم خدای نکرده ازدواجت خراب بشه هم به موازات اون زندگی و درس و دانشگاهت....
    راستی بهت حسودیم میشه چون معلومه که خدا خیلی دوستت داره که این همه کمکت کرده..
    بعد از اینم می تونه کمکت کنه..
    شاید عشق اولت صلاح نبوده باهاش ازدواج کنی و فقط یه سکوی پرش بوده برات به یک دانشگاه بهتر و ...
    شاید...
    شاید...
    و شاید های دیگه...
    در ضمن راجع به گوشه گیریت توصیه میکنم با دوستات و هم دانشگاهیات روابط بیشتری برقرار کنی تا اعصابتم بیاد سر جاش.این باعث میشه حالت بهتر بشه و تصمیمتم بهتر اتخاذ کنی..
    موفق باشی
    سلام دوست عزیز..
    ممنون..من درسته دوس دارم زودتر ازدواج کنم ولی معیارم مشخصه و ان شالله که اشتباه نکنم
    عشق اولم هم اره..به نظرم صلاح همونیه که خدا میخواد و همونیه که پیش میاد..سخته ولی سعی میکنم فراموشش کنم
    دوس دارم بیام و حتما تاپیکتونو میخونم.
    ممنون بابت وقتی که گذاشتی. شما هم موفق باشی ان شالله
    ویرایش توسط Mohammad2023 : سه شنبه 28 آبان 92 در ساعت 20:05

  16. کاربر روبرو از پست مفید Mohammad2023 تشکرکرده است .

    سپیدقلب (جمعه 01 آذر 92)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. من برگشتم و یه کار خلاف قوانین تالار کردم.چیکار کنم؟؟
    توسط Somebody20 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: جمعه 16 خرداد 93, 18:23
  2. نمی دونم دوسش دارم یانه!؟؟ و البته اونم منو دوست داره!؟؟
    توسط ramin_ad در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: سه شنبه 22 بهمن 92, 00:16
  3. رفتارهاي كلي من در برابر خانواده ي شوهرم چه جوري باشه؟؟
    توسط مريم.م در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 مهر 90, 00:51
  4. آیا به یه خاین حق میدین؟؟
    توسط sogand در انجمن تعدد زوجات، چند همسری، صیغه موقت
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: چهارشنبه 16 شهریور 90, 23:01
  5. چکار کنم شوهرم یار و همراهم بشه؟؟
    توسط مهسان-م در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: شنبه 10 مهر 89, 21:22

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:05 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.