به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 39 , از مجموع 39
  1. #31
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,023 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array
    سلام.
    به نظرم این راهکار درستی نیست . انگار فرار از مشکل هست . اون موقع همش باید در اضطراب این باشید که همسرتون متوجه نشه و ...
    یه جورایی انگار دارید توی این آتیش هیزم میذارید و گره دست رو به دندون میندازین
    به فکر بچه هاتون هم باشید .اونا گناهی ندارن بین شما دو نفر موندن...همسر شما با دروغ و شما با انتخاب غلط آینده بچه ها رو تباه میکنید ...شما اول تکلیف تون رو با این زندگی و این همسر مشخص کنید .
    اگر کار همسر شما اشتباه بوده خب شما هم دارید همون راه رو میرید که
    به عواقبش فکر کنید
    فیلم match point دقیقا همین موضوع هست که از روی واقیعت هم ساخته شده اگر وقت کردید نگاهی کنید
    ممکنه توی دام آدمی بیفتید که اولش همه جوره اوکی باشه ولی بعداً دنبال تهدید و لو دادن قضیه به همسرتون و ....باشه و اون موقع افتضاحی بار میاد که اون سرش ناپیداست....

  2. کاربر روبرو از پست مفید maryam123 تشکرکرده است .

    hasan575 (جمعه 05 آبان 02)

  3. #32
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,057
    امتیاز
    147,222
    سطح
    100
    Points: 147,222, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,670

    تشکرشده 36,010 در 7,405 پست

    Rep Power
    1093
    Array
    سلام و خداقوت

    این راه حل مسکن وار فقط قوز بالا قوز است برای شما.
    شما بر اساس محاسبات غیر واقع بینانه و بدون دوراندیشی عقلانی وغیر منصفانه و مبتنی بر احساسات دارید فکر و تصمیم می گیرید.
    ریشه اصلی مشکل شما در درون خود شماست... خانم شما با همه نقطه ضعفهایی که شما بر می شمارید انتخاب شما بوده... چه چیز در درون شما منجر به انتخاب اشتباه شما شد؟
    چه چیز در درون شما باعث غفلت شما از عملکرد و روند دروغپردازی خانمتان شد؟
    شما الآن علیرغم اینکه مشاوره حضوری دارید می گیرید و قطعا به شما راهکارهایی داده شده برای رفع ضعفهای خودتان و مدیریت زندگیتان در مسیر روشنگرانه برای تصمیم درست، چه چیزی در درون شما وادارتان می کند که به جای عمل به آن راهکارها در بازه زمانی مشخص به فکر این راهکار آسیب زایی که به نظرتان رسیده بیافتید؟
    من جواب شما را دارم اما می خواهم به شما کمک بشه که به واکاوی خود بپردازید و ریشه مشکلات در درون خود را بیابید و اگر خواستید به شما در رفع مشکلتان بطور ریشه ای پرداخته بشه تا دست به اشتباه دیگری(چه بسا اشتباهات تکراری نزنید)
    مثلا فرض محال که راه حلی که به ذهنتان رسیده درست باشه. اون مشکل ریشه ای در شما باعث میشه که دوباره به انتخاب غلط رو بیارید.(اشتباه تکراری)

    ضمن اینکه باید خدمتتان عرض کنم این مشکلی که چنین راهکاری براش به ذهنتون اومده(فروکش کردن هیجانات و شور زندگی) را درست تبیین و تحلیل و ریشه یابی نکردید... در نتیجه راه حل آن هم مناسب نخواهد بود و مشکلات دیگری خواهد داشت که ناگفته پیداست.

  4. کاربر روبرو از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده است .

    hasan575 (جمعه 05 آبان 02)

  5. #33
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,427
    امتیاز
    287,586
    سطح
    100
    Points: 287,586, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,596

    تشکرشده 37,095 در 7,008 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط hasan575 نمایش پست ها


    اما با بلاهایی که این مدت همسرم سرم آورد ، حس می کنم دیگه اون حس سرخوشی بم دست نمی ده ...


    ......

    می خوام یا یه خانومی که طلاق گرفته هست ، دوست بشم و صیغه موقت هم بخونیم که از لحاظ شرعی و قانونی هم اوکی بشه .... توی هفته فوقش یک روز هم با همدیگه بیرون می ریم ... اما فکر کنم حسم نسبت به زندگی خیلی بهتر بشه ...


    همین الان که فقط تصمیم گرفتم و هنوز اقدام نکردم ، فکر کنم دارم یه مقدار حالم بهتر می شه

    با سلام و احترام
    ================================================== ============


    در اینجا تصمیم گرفتم یک مطلب کلی که تقریبا اکثر ما به نوعی درگیرش هستیم بیان کنم. و این مطلب برای عموم هست و فقط اختصاص به hasan575 گرامی ندارد.
    ================================================== ===========

    مغلطه : "در زندگی صرفا در صدد این باشیم که موقتا حالمان را خوب کنیم."


    این مغلطه را چه کسانی که به کار برده اند و چگونه؟
    1 - دانش آموزی که هنگام خواندن کنکور سختش هست. و بیشتر عشق می کند که با دوستانش تفریح کند چون حالش خوب می شود. اما درس خواندن برایش تنش دارد.
    2 - آقایی که کار برایش سخت هست، لذا با دوستانش گعده میگیره و با دوستانش به شمال و عیش و نوش میره چون اینطوری حالش بهتره
    3 - فردی که در زندگی و همکارانش مشکلاتی دارد که حل آنها برایش سخت هست. لذا به سراغ مواد مخدر می رود و موقتا حالش خوب میشه.
    4 - فردی که فرزندش فوت کرده است، خیلی غمگین هست، روی به خوردن سنگین مشروبات الکلی می کند. و اینطوری فکر می کنه حالش خوب میشه.
    5 - زنی که احساس تحقیر و ضعف از طرف شوهرش می کنه و برای اینکه حالش خوب بشه، با دروغ سعی می کنه خودش رو قوی نشون بده و موقتا حالش خوب بشه
    6 - و همسرانی که به جای حل مشکلات در زندگی رو به خیانت و ارتباط با جنس مخالف می آورند که موقت حالشون خوب بشه.
    7- ....
    8-....
    9 -....

    اگر بنده این فهرست را بخواهم ادامه بدهم باید به تعداد تک تک مراجعان و مشکلاتشان ادامه دهم. یعنی چی؟
    یعنی غالبا افراد به جای اینکه بهترین تصمیم برای حل مشکلاتشان را بگیرند، دنبال تصمیمی هستند که حالشون را خوب کنند. احساس خوب پیدا کنند. لذا دنبال راههای ساده ، ارزان ، دم دستی و لذت بخش می گردند. مانند فردی که برای پولدار شدن تصور می کند حوصله کار کردن و وقت گذاشتن ندارد. و راحت می تواند با سرقت پولدار بشود.
    اگرچه ظاهر این تصور درست به نظر می رسد، اما صدها جنبه منفی دیگر این تصمیم اندیشیده نمی شود.

    برای اینکه حالمان به صورت پایدار، دائمی و اصولی و همه جانبه بهبود پیدا کند. نیاز هست که تفکر کنیم، مشورت کنیم و بعد اقدام کنیم و بعد روی اقدام خود مستمر عمل کنیم.

    آنها که می خواهند خیلی خیلی سریع حالشان خوب شود، همانهایی هستند که هرگز حالشان خوب با ثبات نیست. و آن را به گردن شانس ، یا به گردن دیگران، یا به گردن ... می اندازند.


    تا اینجا هر چه گفتم یک مطلب کلی و همه گیر هست.



    برای شما hasan575 گرامی،
    خواهش می کنم. مطلب بالا را مطالعه کنید. اگر احتمالا مواردی از آنها کمک کننده بود به کار بگیرید. در غیر اینصورت مرا ببخشید که این مطلب کلی را در ذیل پست شما قرار دادم.




    ============
    پاورقی:
    کسانی که تمایل دارند در این خصوص بیشتر مطالعه کنند می توانند
    (EA)/ Experiential Avoidanceیا اجتناب تجربه ای را جستجو کنند. که در مفاهیم رویکرد ACT به آن اشاره شده است.

  6. 2 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    hasan575 (جمعه 05 آبان 02), فرشته مهربان (چهارشنبه 03 آبان 02)

  7. #34
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 27 آبان 02 [ 02:19]
    تاریخ عضویت
    1400-10-21
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    1,733
    سطح
    24
    Points: 1,733, Level: 24
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 62.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    27

    تشکرشده 17 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من چند هفته قبل کل ماجرا رو برای پدرش جلوی روی خودش گفتم . پدرش فقط به دخترش گفت راسته ؟ اونم گفت آره . بش،گفت چرا ؟ با گریه گفت نمی دونم ...

    خانوادش هیچ برخوردی باش نکردن ، فقط همین ...


    فکر کنم بهتره به خانواده خودم بگم . بدونن چقدر ۶ سال منو اذیت کرده ‌ . می دونم تغییر هم نمی کنه . الان هم که خودش اعتراف نکرد و همه چی لو رفت ‌....


    نمی دونم چرا دلم نمی یاد ؟؟!! یا اینکه از تبعات بعدش می ترسم ....

  8. #35
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 27 آبان 02 [ 02:19]
    تاریخ عضویت
    1400-10-21
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    1,733
    سطح
    24
    Points: 1,733, Level: 24
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 62.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    27

    تشکرشده 17 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    باید کارهایی که کرده براش تبعات سنگینی داشته باشه ...

    کاری که با روحیه من کرد قابل جبران نیست . من هیچ وقت آدم ۶ سال قبل نمی شم .....

    آنقدر سنگین که دیگه نه بتونه تکرارشون کنه و نه جراتش رو داشته باشه ....

    - - - Updated - - -

    امشب جلوی من با همون دوست صمیمی اش که کمکش کرده بود منو اون همه سال بازی بده راحت داشت حرف می زد ....

    آنگار نه انگار که اتفاقی افتاده ‌‌.‌....

    تازه باش صحبت که کنی ، می گه خودم بیشتر اذیت شدم که این دروغ ها رو گفتم تا تو !!!!

  9. #36
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,057
    امتیاز
    147,222
    سطح
    100
    Points: 147,222, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,670

    تشکرشده 36,010 در 7,405 پست

    Rep Power
    1093
    Array
    سلام
    میشه نظر و راهکارهای مشاوره حضوری که رفتیدرا بگید که بتونیم بهتر راهنمایی بدهیم؟
    واینکه مشاوره حضوری ادامه دارد یا یک جلسه رفتید و رهاکردید؟

  10. کاربر روبرو از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده است .

    hasan575 (شنبه 27 آبان 02)

  11. #37
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 27 آبان 02 [ 02:19]
    تاریخ عضویت
    1400-10-21
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    1,733
    سطح
    24
    Points: 1,733, Level: 24
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 62.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    27

    تشکرشده 17 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    ابتدا من خودم یک جلسه رفتم و جلسه بعد با همسرم رفتم ...

    کلا فایده ای نداشت ...
    چون همسرم می خواست جلوی مشاور همه چی رو وارونه جلوه بده !!

    وقتی مشاوره خواست باش تنها حرف بزنه و من بیرون رفتم ،می شنیدم که به مشاور می که شوهرم دست بزن داشته و منو تحقیر می کرده و .... که من این کارا رو کردم ....

    در حالی که برعکس این موضوع هست . اون دست بزن داشته و می زنه . چند تا که به من می زنه و کنترلم رو از دست می دم ، منم توی جوابش بش می زنم . تازه اون می کوبه با مشت توی سرم ، اما من دلم نمی یاد اون جوری بزنم .

    بعدشم چه تحقیری من کردم ...از اول زندگی هر چقدر هم که خرج کردم ، بازم می گفت تو خرج ما رو نمی دی و فقط دارای پول غذا می دی ( حداقل هم ۵۰ میلیون دارم ماهی خرج می کنم ) .

    به نظرم دلیل کل دروغ های ۶ سال که به من گفت هم یک چیز بود ، اینکه هر چقدر می خواد خرج بکنه و منم آماده خدمت بش باشم ....



    الان هم چند دفعه اصلا بش گفتم نمی خوام بات زندگی کنم‌، برو از خونم و مهرت هم می دم . این حرفو که می زنم می گه خونه بابام نمی رم و اصلا خودم رو می کشم و می ره آشپزخونه چاقو برداره یا بره سمت تراس خودش رو پرت کنه ...
    وقتی حرف طلاق رو می زنم ، با گریه می گه خودم روزی صد بار به خودم می گم چقدر آدم به درد نخور و شارلاتانی هستم و اصلا خودم رو می کشم . حس می کنم انگار حمله عصبی بش دست می ده ...

    نمی دانم چقدر فیلم هست و چقدر واقعی هست ...ولی اگه سر این جریانا خودکشی کنه ، دخترام هیچ وقت منو نمی بخشن ...منم دیگه موندم چکار کنم ... اصلا نباید باش بحث کنم ...


    یک دروغ جدید هم چند روز قبل گفت و فهمیدم ....

    به من گفت جایی کار داشتم و یکی از بچه ها رو نیم ساعت گذاشته خونه پدرم . وقتی اومده بوده دیده بچه چشمش کبود شده و خورده بوده زمین و گفت مادرت نیم ساعت نتونسته بچم رو نگه داره ...

    بعد امروز با مادرم حرف زدم و گفت جلوی خانومت بچه افتاد زمین ....


    الان بش می گم چرا دروغ گفتی دوباره و گفته بودم دوباره دروغ بگی طلاقت می دم .
    کلی گریه و زاری کرد که رفتن اونجا مامانت فلان حرف رو زد و منم برای همین دروغ گفتم و بعدشم گفت اصلا خودم رو می کشم و .....
    گفتم کاری دست مون نده ازش عذرخواهی هم کردم و پارک و رستوران و .... هم بردمش ....

  12. #38
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 27 آبان 02 [ 02:19]
    تاریخ عضویت
    1400-10-21
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    1,733
    سطح
    24
    Points: 1,733, Level: 24
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 62.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    27

    تشکرشده 17 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من یک مشکلی دارم به نام آفانتازیا چند حسی ...
    حدود نیم درصد مردم این مشکل رو دارن ..

    یعنی وقتی چشمام رو ببندم ، نه می تونم تصویری رو تجسم کنم و نه می تونم صدایی رو تجسم کنم و نه هیچ کدوم از حواس دیگه رو تجسم کنم ....

    خب تجسم و تصور باعث می شه شما بتونید با بخش ناخود آگاه خودتون تعامل داشته باشید .
    اما من این ارتباط رو ندارم . این موضوع باعث می شه خودشناسی ضعیف تری نسبت به آدم های معمولی داشته باشم.

    واقعا چقدر ذهن آدم های معمولی قشنگ تر هست . خیلی دوست داشتم حتی چند ساعت می تونستم ذهن یه آدم عادی رو داشتم .. خب در ذهن من فقط صدای خودم هست .

    خب اگه حافظه آدم معمولی یک کتابخونه باشه ، حافظه من به اندازه لیست فهرست کتاب های تون کتاب خانه هم نیست .‌ فقط یک سری حقایق در حافظه من هست . هیچ کدوم از حواس در حافظه من نمی مونند و قابل بازیابی نیستند .

    شاید دلیل اینکه همسرم تونست ۶ سال. منو باری بده ، به همین خاطر بود .

    - - - Updated - - -

    یه موضوع بی ربط
    خیلی برام جالبه که بدونم آدم‌ های معمولی چطور تجسم می کنند ...
    مثلاً وقتی دارید فکر می کنید و تصاویری توی ذهن تون می یاد ، خب چطور همزمان می تونید با چشم تون هم ببینید ...

    تو دنیای واقعی نمی تونم‌ از کسی بپرسم

  13. #39
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,427
    امتیاز
    287,586
    سطح
    100
    Points: 287,586, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,596

    تشکرشده 37,095 در 7,008 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط hasan575 نمایش پست ها
    سلام
    ابتدا من خودم یک جلسه رفتم و جلسه بعد با همسرم رفتم ...

    کلا فایده ای نداشت ...
    چون همسرم می خواست جلوی مشاور همه چی رو وارونه جلوه بده !!

    وقتی مشاوره خواست باش تنها حرف بزنه و من بیرون رفتم ،می شنیدم که به مشاور می که شوهرم دست بزن داشته و منو تحقیر می کرده و .... که من این کارا رو کردم ....

    در حالی که برعکس این موضوع هست . اون دست بزن داشته و می زنه . چند تا که به من می زنه و کنترلم رو از دست می دم ، منم توی جوابش بش می زنم . تازه اون می کوبه با مشت توی سرم ، اما من دلم نمی یاد اون جوری بزنم .
    با سلام
    مشاوره یک فرایند هست. نه یک اتفاق
    مراجعان می توانند مطالب خود را با مشاور در میان بگذارند.
    مشاور صحبت های دو طرف را می شنود.
    مثلا اگر همسرتان می گوید که شما او را کتک می زنید.
    مشاور حتما شما را در آن جلسه یا طی جلساتی که در فرایند مشاوره انجام می دهد ، هر دو شما را مواجهه می دهد که یک تکنیک مشاوره هست. و در آن شما هم همین مطالب که اینجا گفتید در میان می گذارید.
    مشاور حتی ممکن است در طی جلسات تست های شخصیت یا سایر تست ها را از شما بگیرد.

    حالا نوع دیگر به مسئله می پردازیم.
    شما فرض کنید در مشاوره های قبلی که رفتید مشاور متوجه مشکل شما نشد.
    و بعد مشاور جدید هم رفتید مشاور متوجه رفتار شما نشد.

    سوال؟
    آیا در این کشور هیچ مشاوری وجود ندارد که مشکل شما را متوجه شود!!!!

    و سوال دیگر؟
    بیشترین تعداد جلسه که با یک مشاور مستمر ادامه دادید آیا حتی به 8 جلسه رسید؟!!! ( که کمترین زمان اثربخشی جلسات برای مشکلات هست)


    نتیچه گیری؟
    شما ترس از مشاوره دارید. چون توقع دارید که در همان جلسه اول مشاور همسرتان را محکوم کند و به جای شما تصمیم بگیرد و بگوید همسر بدی دارید بروید طلاق بگیرید و مسئولیتش با من!!!!!!!

    چنین مشاوری هنوز ساخته نشده است.


    لطفا بگردید و یک مشاوری که قبول دارید انتخاب کنید و فرایند مشاوره را طی تعدادی جلسات مشاوره تا خاتمه ادامه دهید و بعد تصمیم بگیرید و مسئولیت تصمیم های خود را هم بپذیرید.
    اینکه مکرر فقط تکرار کنید. همسرم دروغگو هست. مشکل شما را حل نمی کند. باید واکاوی شود و این در چند سطر امکان پذیر نیست.

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  14. کاربر روبرو از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده است .

    فرشته مهربان (یکشنبه 28 آبان 02)


 
صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:36 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.