به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7

موضوع: برگشت مجدد

  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    دیروز [ 14:28]
    تاریخ عضویت
    1398-6-08
    نوشته ها
    1,063
    امتیاز
    23,442
    سطح
    94
    Points: 23,442, Level: 94
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 908
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,685

    تشکرشده 2,214 در 904 پست

    Rep Power
    221
    Array

    برگشت مجدد

    سلام و علیکم ورحمه الله و برکاته.
    دوستان سلام. خوبین؟ شبتون بخیر.
    خب بعد اتفاقی که برای مادرم افتاد، یه مدت خیلی توی خودم بودم. تا اینکه حالم بهتر شد مقداری و تصمیم گرفتم مجدد اقدام کنم برای ازدواج. خب چند جا رفتیم برای خواستگاری (البته با فواصل زمانی زیاد، مثلا هر چهار پنج ماه یک مورد) و خب حقیقتا اصلا نتونستم خودمو قانع کنم که باهاشون ازدواج کنم. تنها یه مورد یه مقدار جدی شد که خب بعد چند جلسه، دیدیم که از لحاظ هایی تفاوتهایی داریم و کنسل شد...

    البته باید اذعان کنم که هر چی این قضیه خواستگاری رفتن جلوتر میره، خیلی در خودم دقیقتر میشم و بیشتر و بیشتر سلیقه خودم و معیارهای خودم رو میشناسم (البته از همون اول هم داشتم، ولی الان یه مقدار دقیقتر شدن).
    البته خانواده دیگه یه جورایی خسته شدن دیگه. از بس اینور اونور گشتن. ولی خداییش نتونستم گزینه مناسبم رو پیدا کنم. پیش مشاور هم رفتم و گفتن که باید فعالیتهای اجتماعیت رو بیشتر کنی تا خودت بتونی گزینه ت رو پیدا کنی. ولی خب بخاطر شرایط شغلی که دارم، خیلی این کاری که خواستن، انجام دادنش برام سخته. بهمین خاطر خانواده چندین و چند بار روی گزینه ای که من پرونده ش رو کامل بسته بودم، اصرار میکنن که دوباره مفتوحش کنیم. منظورم این گزینه هست:
    http://www.hamdardi.net/thread-46631.html
    ولی خب توی این تاپیک بالا، گفتم که من تصمیمم رو گرفتم و برگشت اشتباهه. ولی خب خانواده اصرار دارن که برگردیم به این مورد. علت اصرار خانوادمم فک میکنم اینه که اونا فک میکنن این گزینه، گزینه خوبیه. درهر صورت دوباره به این قضیه فکر کردم و دیدم که اگه برگشت به این قضیه، دو سال پیش اشتباه بود، الان دیگه اشتباه در اشتباه است!
    هدفم از این تاپیک این بود که یکم بار فکریم رو تخلیه کنم اینجا.
    و اینکه نظر خاصی دارین در این مورد؟ واقعا شما چطور فکر میکنین؟ اصلا نظرخواهی از بقیه کار درستی هست؟! (برای منی که تصمیم قاطع گرفتم، ولی خانواده مدام اصرار میکنن)

  2. کاربر روبرو از پست مفید gholam1234 تشکرکرده است .

    مدیرهمدردی (سه شنبه 18 بهمن 01)

  3. #2
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    دیروز [ 14:28]
    تاریخ عضویت
    1398-6-08
    نوشته ها
    1,063
    امتیاز
    23,442
    سطح
    94
    Points: 23,442, Level: 94
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 908
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,685

    تشکرشده 2,214 در 904 پست

    Rep Power
    221
    Array
    خیلی ممنونم از نظرات کارشناسی دوستان! لطفا تاپیک رو ببندین، متشکرم...
    برگشت، اشتباه که چه عرض کنم، دیگه خودمم تمایل به برگشت ندارم اصلا

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 بهمن 01 [ 19:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    688
    امتیاز
    14,984
    سطح
    79
    Points: 14,984, Level: 79
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 366
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,002

    تشکرشده 1,784 در 580 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    119
    Array
    سلام و عرض ادب

    خب من دیروز اتفاقی آمدم همدردی و تاپیک شما را دیدم و نظرمو جلب کرد. و منتظر راهنمایی شدم که بنظر می آید خیلی خوش شانس نبودم. بنابراین منم مثل شما تشکر میکنم :). دیگر خودم تصمیم گرفتم بنویسم ������. البته می دانم که خود شما خیلی خوب این مسایل را می دانید و البته نمی دانم دودلیهای شما را بیشتر می کنم یا کمتر!!

    سوال شما سوال راحتی نیست و فاکتورهای زیادی روی نتیجه نقش دارند. به عنوان مثال:
    -گاهی آدم ایرادات طرف مقابل و خودش را می بیند ولی با کمی سبک سنگین کردن و وزن دادن تصمیم می گیرد ازدواج کند. حالا این وسط گاهی وزنهایی که داده ناشی از عدم شناخت واقعی خودش یا درک واقعی مشکل شخص مقابل بوده و بعد از مدتی می فهمد که آدم این کار نبوده و پشیمان می شود. مثل افرادی که با التماس می خواهند با فرد فرزندداری ازدواج کنند و بعد می فهمند تحمل فرزند ان شخص را ندارند.
    گاهی انقدر آن شخص خوبی دارد که بدیهایش وزن چندانی ندارد و آدم به راحتی می تواند بپذیرد و خوشبخت هم باشد.
    گاهی مساله هایی برایش پیش می آید که اصلا مد نظر نداشته و چه بسا در خواب هم نمی دیده! و اصلا تصور نمی کرده که اینها می توانسته مشکل زا باشد!
    گاهی برخی مشکلات در بستر مناسب ایجاد می شود. مثلا شاید همسر خوبی باشد اما والد خوبی نه. یعنی مثلا در هنگام فرزندار شدن تازه عیوب مربوط به والدگری شخص مشخص می شود.
    گاهی آدم از خودشم شناخت کافی ندارد و گاهی تصمیماتی می گیرد که خودشم تعجب می کند.
    گاهی رفتارهایی از سمت مقابل می بیند و برداشت مناسبی ندارد. مثلا وسواس و پارانوییدی بودن شخص را مربوط می کند به عشق زیاد یا خصاصت شخص مقابل را به ساده زیستی و .... و همین طور برعکسش مثلا اینکه شخص مقابل خیلی با کلاس نمی گرده را به سلیقه بدش و مرتب نبودنش نسبت دادند در حالی که ممکنه بخاطر بی پولی باشد.
    اینها را داشته باشید بعلاوه ی اینکه زندگی انقدر جنبه های غیر منتظره دارد یک بیماری ناگهانی یک اتفاق ناگهانی و .. آدمها را تغییر می دهد

    حالا ببینید با این همه فاکتور موثر چقدر پاسخ دادن سخت می شود.
    اینها را بگذارید یک طرف. شناخت سطحی در طی جلسات محدود هم یک طرف. مثلا چون ممکنه عصبانیتی که از ایشون دیدین مربوط به شرایطی بوده باشد که حال ایشان خوش نبوده باشد. در روزهایی در ماه تولید سروتونین دچار اختلال می شود. شاید ایشون در گیر یک مساله ی مهم بوده باشد که شما خبر نداشته بوده باشین و هزار شاید دیگر. بهرحال معمولا ما ادمها را با نگاه خودمان تفسیر میکنیم که یک فاکتور موثر بر آن جنسیتی هست. منظورم این است که یک اتفاق در دنیای مردانه ممکنه جور دیگری تفسیر بشود تا دنیای زنانه. مثلا ریس همسر دوستم که یک خانمه بخاطر موفقیت کاریش همه ی کارمندهایش را دعوت به شیرینی می کند در حالی که همسر دوستم برداشتش این بوده که می خواهد خودنمایی کند!!

    بهترین و مطمین ترین کار داشتن شناخت از خود و نیازهای خود است. این خیلی خیلی کمک می کند. یک شناخت واقع گرایانه. این شناخت با ادراک خود شخص، مطالعه ی کتابهای مفید در این زمینه و مشاوره بدست می ‌آید. و دومین فاکتور خیلی مهم خودباوری است. وقتی به این نتیجه رسیدید که شخصی مناسب شما است و این نتیچه گیری مبتنی بر ادله های بسیاری بوده است نباید حرفهای دیگران چه در تایید چه در ردش شما را منصرف کند. شما ضمن اینکه صحبتها و استدلالهای دیگران را می شنوید اما تصمیم نهایی را باید خودتان بگیرید. این مشکلی بود که من خودم داشتم. گزینه ای داشتم که شاید پنجاه نفر تاییدش می کردند ولی من میدیدم شرایط خیلی مناسب نیست و جایی از کار می لنگد. انقدر اصرار همکاران و واسطه ها طولانی شد که بصورت خصوصی از مدیر محترم همدردی آنهم بعد از دوماه بعد از اتمام قضیه مشاوره گرفتم! خیلی خیلی مهمه که تصمیم را درست بگیرید و وقتی گرفتید چیزی پشیمانتان نکند. و بقول استیو جابز نباید اجاره داد هیاهوی بیرون مانع از شنیدن صدای درونتون بشه! گاهی شما به یک دلیل ساده مثلا یک ویژگی جسمی از آن شخص خوشتان نمی آید و به دلیل خوب بودن ان شخص همه ترغیب میکنند که این وصال صورت بگیرد. آن وقت باید سالها مشاوره رفت که بشود با این مساله کنار آمد!!
    بنظر من منابعی که می تواند به شما خیلی کمک کند :
    همدردی و مطالعه قسمتهای مربوط به مشکلات خانواده ها. ببینید تفاوت میان تفسیر خانمها از یک واقعه و اقایون. اینجا بستر مناسبی برای شناخت خانمهاست
    صحبتهای دکتر سامرند سلیمی
    صحبتهای دکتر شاهین فرهنگ
    مطالعه در مورد نیازهای اساسی انسان و قطعا منابعی که من اطلاع ندارم
    مطالعه در مورد خطاهای شناختی


    می بینید چه سوال سختی پرسیده اید ! اما برای اینکه به نظر من دیگر انقدر دچار دو دلی نشوید جلسه ی شناخت را من بعد بیشتر و دقیقتر و با حضور یک متخصص آگاه ادامه بدین. حتی با این شرایط هم به نظر من نمی شود قاطعانه گفت یک ازدواج موفق خواهد بود بلکه می شود گفت شانس موفقیتش بالا خواهد بود. دقیقا استدلالهای اعضای خانواده را بشنوید و نقد کنید.

    من به عنوان یک آدم معمولی فکر میکنم که رابطه ای خوبه که آدم نیاز نباشد خودش را بخاطرش خیلی تغییر بده. بخاطرش دست از علاقه هاش بردارد. دست از اهداف اصلی زندگیش بردارد. مسلما که باید بخاطر زندگی مشترک تا حدی ایثار کرد اما نباید این ایثار منجر به احساس قربانی بودن بشود. بنظرم آنچه شناخت را خیلی دقیقتر می کند دیدن تیزبینانه رفتار طرف مقابل در موقعیتهای مختلفه نه حرفهایی که رد و بدل می شود.

    و در انتها فکر میکنم کلا زندگی پیچیده شده در سختی و رنج هست. بهترین تلاشتان را انجام بدهید. این تنها کاری است که از دست شما بر می اید. و سپس توکل کنید. وقتی انسان برای کاری تمام تلاشش را کرده اگر اتفاقی هم بیفتد خودش را مقصر نخواهد دانست.
    برای شما که انسان خوش قلبی به نظر می آیید آرزوی بهترینها را دارم. روح مادر عزیزتان شاد. یادشان جاودان. و همینطور روح مادر پو عزیز و پدر فکور گرامی و برادر رونیام و پدر زلال نازنین . چقدر خبر بد شنیدم امشب :/. خواستم با شخصیت شما بیشتر آشنا شوم پست هایتان را خواندم و متوجه این اتفاقات شدم!! خداوند منان این عزیزان را مورد رحمت خودش قرار بده و ما را نیز !!
    شب شما بخیر

    ببخشید یک نکته را هم فراموش کردم عادت اول کتاب هفت عادت مردمان موثر بنظر من عادت مهمی در زندگی و کار هست اگر مطالعه نکردین بنظرم دیدنش خالی از لطف نیست . تاکیدم در این قسمت اهمیت نقش خود شما در یک ازدواجه. در همین سایت انقدر داستانهای زیبایی هست که ادمها با تغییر خودشان یک زندگی را زیر و رو کردن . من امید دارم روزی داستانهای زیبای همدردی تبدیل به یک کتاب بشود
    ویرایش توسط مهرااد : دوشنبه 17 بهمن 01 در ساعت 23:10

  5. 2 کاربر از پست مفید مهرااد تشکرکرده اند .

    gholam1234 (سه شنبه 18 بهمن 01), مدیرهمدردی (سه شنبه 18 بهمن 01)

  6. #4
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    دیروز [ 14:28]
    تاریخ عضویت
    1398-6-08
    نوشته ها
    1,063
    امتیاز
    23,442
    سطح
    94
    Points: 23,442, Level: 94
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 908
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,685

    تشکرشده 2,214 در 904 پست

    Rep Power
    221
    Array
    مهراد خانم، سلام. ممنون از نظرتون.
    مشاوره گرفتن هم شاید معایب خودش رو داشته باش، مثلا انگشت اتهام به سمتت گرفتن و مدام سرزنشت کردن! خب علی القاعده هیچ کی دوست نداره در چنین موقعیتی قرار بگیره. مثلا میری برای مشاوره، همون لحظه اول بهت میگه اسکیزوئید هستی! پارانویید هستی! خب آدم حس خوبی نداره علی القاعده.
    ولی انصافا ذره ای از این حالت رو در گفتار شما ندیدم. بسیار نکات ارزشمندی گفتین. ممنونم. شناخت خود!!!!!! خیلی قبلا در موردش کتاب خوندم، ولی می بینم که با دیدن آدمها بیشتر به شناخت خودم میرسم! عجیبه!!!!!!

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 بهمن 01 [ 19:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    688
    امتیاز
    14,984
    سطح
    79
    Points: 14,984, Level: 79
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 366
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,002

    تشکرشده 1,784 در 580 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    119
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط gholam1234 نمایش پست ها
    مهراد خانم، سلام. ممنون از نظرتون.
    مشاوره گرفتن هم شاید معایب خودش رو داشته باش، مثلا انگشت اتهام به سمتت گرفتن و مدام سرزنشت کردن! خب علی القاعده هیچ کی دوست نداره در چنین موقعیتی قرار بگیره. مثلا میری برای مشاوره، همون لحظه اول بهت میگه اسکیزوئید هستی! پارانویید هستی! خب آدم حس خوبی نداره علی القاعده.
    ولی انصافا ذره ای از این حالت رو در گفتار شما ندیدم. بسیار نکات ارزشمندی گفتین. ممنونم. شناخت خود!!!!!! خیلی قبلا در موردش کتاب خوندم، ولی می بینم که با دیدن آدمها بیشتر به شناخت خودم میرسم! عجیبه!!!!!!
    سلام و عرض ادب مجدد.

    کاملا موافق نکاتی که اشاره کردین هستم! متاسفانه همون‌طور که یافتن پزشک حاذق معلم خوب سخت شده مشاور خوب نیز! اما همون‌طور که شخصی که اسم پزشکو فقط یدک می کشه آدم رو نسبت به همه ی پزشکها نباید بدبین کنه اینجا نیز مشاوره هم! چرا تاکید میکنم روی این مسأله چون همون‌طور که خودتان تلویحا اشاره کردین شناختتون روز بروز از خودتون بیشتر می شود. این از الزامات سن هست. حالا مشاوره با آدمی که یکی دو دهه از شما بزرگتره جسن مخالف را بهتر می شناسند و نیازهای دهه های بعدی شما را نیز قطعا کمک کننده است. منتهی انتخاب مشاور خیلی خیلی مهم است. من متاسفانه خودم قربانی دو راهنمای کاملا غلط بودم یا دوستانم که متاسفانه از مشاور پیشنهاد رابطه دریافت کردند!. بهرحال مشاورها هم انسان هستند. آنقدر مسأله ی تعیین مشاور اهمیت دارد که خانم پریرخ دادستان چهره ی مشهور روانشناسی ایران و شاگرد پیاژه در فیلم مستندی که بافتخارشان ساخته شده به نکته ی ارزشمندی اشاره می کنند و آن اینکه در سوییس فارغ التحصیل روانشناسی تا چهار الی پنج سال از کارورزیش و گرفتن فیدبک نگذرد اجازه ی مشاوره ندارد. این در حالی است که دانشجویی این رشته در کشور ما بخودش اجازه ی مشاوره میده. آن هم در حالی که شخص مقابلش اطلاعات وسیعتری نسبت به خودش داره! داستانی که برای خود من اتفاق افتاد!
    اما علی رغم مشکلات موجود ما نیازمند راهنمایی آدمهایی هستیم
    -که بما در تشخیص اختلالات شخصیتی کمک کنند. همانطور که می دانید غالب اختلالهای شخصیتی قابل اصلاح با صبوری و مهربانی و همسرداری عالی نیستند!
    - ما نیاز داریم بمشاورهایی که از لحاظ جنسی مسأله را بررسی کنند. ( در همین همدردی ببینید چقدر اتفاق افتاده با وجود فرزند هنوز مسأله دوست داشتن شخص مقابل هضم و بر طرف نشده! چند سال پیش با یکی از مشاوره‌ای بنام کشورمان دیداری داشتم بمن میگفتند که در حال مطالعه نورونهای مغز هستند و میگفتند که بررسی شده که وقتی خانمی بمردی علاقه نداره هورمون جنسی ترشح نمی شود ! برای همین هست که این مسایل خیلی وقتها با جلسات مشاوره هم حل نمی شوند! )
    و چون شما اتفاقا آدم حساس و دقیقی هستین نیازمند این تجربیات هستین! بقول آقای سامرند ازدواج در ایران مقوله ی بسیار گرانی است.
    من خودم خواهر هستم. سلیقه و اخلاقیات برادرم را خیلی خوب می شناسم اما میبینم گاهی چه خطاهایی می کند.
    آن شاله که همسر بسیار خوبی نصیب شما بشود
    در این سایت پستهای مدیر محترم همدردی آقای sci گرامی و خانم فرشته ی مهربان baby و مهاجر بی نشان و آنی عزیز مخصوصا آن تاپیک های طولانی و قدیمی را بخونین . خیلی عالی آند. من فکر میکنم پستهای این عزیزان از همدلی و تخصص و عمق برخورداره و در غالب موارد خالی از قضاوت کردن هست.
    شاد سلامت و خوشبخت باشید
    یاد یخاطره افتادم! دو تا از چهره های.... با هم ازدواج کردند من دو مشاور را در فیس بوک فالو میکردم. یکیشون اعلام کرد بزودی خبر طلاقشان را خواهید شنید چون هردو مبتلا باختلال شخصیت نمایشی و .. هستند و این تیپ‌های شخصیتی باهم کنار نمی آیند ! دقیقا هم رخ داد !

    نیایش به قصد این نیست که خدا را به برآوردن آرزوهایمان وادارد، بلکه برای آن است که اشتیاق به خدا را در ما برافروزد و ما را به سوی خدا فرا ببرد. دیونوسیوس مجعول می گوید:
    "کسی که در قایقی نشسته و طنابی را که از صخره ای به طرفش پرت شده می گیرد و می کشد، صخره را به طرف خود نمی کشد، بلکه خودش و قایق را به صخره نزدیک تر می کند".
    فریدریش هایلر، نیایش، ص 331

    ویرایش توسط مهرااد : چهارشنبه 19 بهمن 01 در ساعت 00:14

  8. 2 کاربر از پست مفید مهرااد تشکرکرده اند .

    gholam1234 (چهارشنبه 19 بهمن 01), Mvaz (جمعه 28 بهمن 01)

  9. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دیروز [ 18:22]
    تاریخ عضویت
    1398-1-10
    نوشته ها
    786
    امتیاز
    23,235
    سطح
    93
    Points: 23,235, Level: 93
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,562

    تشکرشده 1,776 در 732 پست

    Rep Power
    172
    Array
    سلام آقا غلام نتیجه تاپیکت چی شد، چه تصمیمی گرفتی؟

  10. 2 کاربر از پست مفید Mvaz تشکرکرده اند .

    gholam1234 (شنبه 29 بهمن 01), الهه زیبایی ها (شنبه 29 بهمن 01)

  11. #7
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    دیروز [ 14:28]
    تاریخ عضویت
    1398-6-08
    نوشته ها
    1,063
    امتیاز
    23,442
    سطح
    94
    Points: 23,442, Level: 94
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 908
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,685

    تشکرشده 2,214 در 904 پست

    Rep Power
    221
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط mvaz نمایش پست ها
    سلام آقا غلام نتیجه تاپیکت چی شد، چه تصمیمی گرفتی؟
    سلام mvaz بزرگوار. کنسل شد قضیه. از بیخ و بن دیگه فکر نمیکنم به این قضیه. هر چی خیره ایشالا...

  12. 2 کاربر از پست مفید gholam1234 تشکرکرده اند .

    Mvaz (شنبه 29 بهمن 01), الهه زیبایی ها (شنبه 29 بهمن 01)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:56 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.