به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 آبان 01 [ 22:46]
    تاریخ عضویت
    1394-3-19
    نوشته ها
    336
    امتیاز
    10,609
    سطح
    68
    Points: 10,609, Level: 68
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 241
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    241

    تشکرشده 267 در 138 پست

    Rep Power
    55
    Array

    Tavajoh با شوهر دهن لقم چکار کنم😭

    سلام وقت بخیر
    امیدوارم حالتون خوب باشه

    میرم سر اصل مطلب
    حدودا ۱۲ ساله عقد و ۱۰ ساله ازدواج کردم.دلم میخواد همسرم راز دارم باشه ولی هرچی میشه میره به خانوادش میگه با اینکه مثلا میگم فلان چیزو نگی میگع باشه ولی باز میره میگه و بعدشم خودش زنگ میزنع که من گفتم واقعا خیلی برام ناراحت کنندس.

    من بعد ۱۰ سال زندگیه مشترک باردار شدم و مادرم خیلی منتظر بارداریه من بود. اول به همسرم گفتم بعد خواستم به مامانم که برای دیدن خواهرم به شهر دیگه ای رفته بودن و چند روزی نبودن تلفنی خبر بدم ولی همسرم گفتن بذار مامانت بیاد و وقتی من بودم در حضور من بهش بگو منم به نظرش احترام گذاشتم و همین کارو کردیم و مامانم و خانواده همسرم رو سوپرایز کردیم و خیلی خوشحال شدن‌.

    برای جنسیت بچمون امروز با مامانم و همسرم رفتیم و وقتی فهمیدیم وقتی اومدیم به همسرم گفتم لطفا به کسی از خانوادت در مورد جنسیت بچمون نگو و بذار یکی از همین شبا میریم و با هم بگیم و گفت باشه و قبول کرد.
    عصر یهو زنگ زده که پدرم اومده و سوال کرده و منم بهش گفتم.پدرشوهرمم طوریه میره به همه میگه.من خیلی ناراحت شدم از همسرم و گفتم من وقت دادن خبر بارداریم به مامانم به حرف تو احترام گذاشتم ولی تو با اینکه یک ساعت قبلش بهت گفتم نگو رفتی گفتی.شوهرمم گفت حواصم نبوده و شرمنده .

    عادتشه همیشه در تمام کارها در ظاهر با من موافقت میکنه ولی میره کار خودشو میکنه و من عصبی میشم چرا اینجوری کردی با اینکه گفتم نکن و میگه حواصم نبوده شرمنده و دوباره و دوباره و دوباره تکرار میکنه جالب اینکه راز دار خانوادشه و هیچ چیزی ازشون به من نمیگه و حریمشون رو رعایت میکنه خوب کاری میکنه ولی کاش برای منم اینطور باشه

    واقعا خسته شدم یعنی من نباید جرات کنم به همسرم چیزی بگم؟نباید راز دار باشه؟خیلی ناراحتم لطفا راهنماییم کنید
    چیکار کنم این اخلاق از سرش در بیاد؟
    وقتی این کارو میکنه و خبرچینی میکنه من چه واکنشی داشته باشم؟

  2. #2
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    سلام مونای عزیز، تبریک میگم بهت

    احتمال میدم در خصوص علل عدم رازداری همسرت قبلا پاسخ هایی دریافت کردی یا حداقل دربارش خوندی و یکسری راهکارها رو اجرا کردی.

    اما من بهت توصیه میکنم یمدتی در رابطه با همسرت ( بگو، نگو ) رو کنار بگذاری و بجاش خودت رو برای او الگو قرار بدی.

    اگر از این مبحث شما فاصله بگیریم و بخوایم یه رابطه ی دیگری رو مد نظر قرار بدیم ، وقتی خانمی میگه با مادرم و همسرم برای تعیین جنسیت رفتم و به شوهرم گفتم فعلا به خانوادت نگو، باید بفکر تخلیه هیجانات و آرامش همسرش هم باشه.

    یعنی الان مادر شما متوجه شده و احتمالا پدرت، خواهر با برادرت... اما همسرت با توجه به شخصیتی که داره و از طرفی هیجانی که تخلیه نشده باید صبر کنه تا وقتش برسه !
    وقتی میخوایم الگو باشیم باید خودمون شروع کننده بشیم، من میخوام تعیین جنسیت کنم پس این خبر رو بصورت مشترک توی یه روز با حضور همسرم به اطلاع همه برسونم. نه اول مادر خودم بفهمه، بعد از چند روز خانواده همسرم!



    - - - Updated - - -

    سلام مونای عزیز، تبریک میگم بهت

    احتمال میدم در خصوص علل عدم رازداری همسرت قبلا پاسخ هایی دریافت کردی یا حداقل دربارش خوندی و یکسری راهکارها رو اجرا کردی.

    اما من بهت توصیه میکنم یمدتی در رابطه با همسرت ( بگو، نگو ) رو کنار بگذاری و بجاش خودت رو برای او الگو قرار بدی.

    اگر از این مبحث شما فاصله بگیریم و بخوایم یه رابطه ی دیگری رو مد نظر قرار بدیم ، وقتی خانمی میگه با مادرم و همسرم برای تعیین جنسیت رفتم و به شوهرم گفتم فعلا به خانوادت نگو، باید بفکر تخلیه هیجانات و آرامش همسرش هم باشه.

    یعنی الان مادر شما متوجه شده و احتمالا پدرت، خواهر با برادرت... اما همسرت با توجه به شخصیتی که داره و از طرفی هیجانی که تخلیه نشده باید صبر کنه تا وقتش برسه !
    وقتی میخوایم الگو باشیم باید خودمون شروع کننده بشیم، من میخوام تعیین جنسیت کنم پس این خبر رو بصورت مشترک توی یه روز با حضور همسرم به اطلاع همه برسونم. نه اول مادر خودم بفهمه، بعد از چند روز خانواده همسرم!


  3. 2 کاربر از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده اند .

    MimiBahar (سه شنبه 01 فروردین 02), طنین باران (دوشنبه 16 آبان 01)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:58 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.