به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 25
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 تیر 01 [ 17:44]
    تاریخ عضویت
    1399-2-13
    نوشته ها
    41
    امتیاز
    2,550
    سطح
    30
    Points: 2,550, Level: 30
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    9

    تشکرشده 19 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    الان سه سال هستش كه از اون ماجرا ميگذره
    اما روز به روز حال من بدتر شده
    مشكل اينجاست كه همسر من جديدا تو حرفاش ميگه من ميدونم تو موندي كه من رو نابود كني و بعد بري

    - - - Updated - - -

    با تموم اين حرفا واقعا خسته م
    دوست دارم دنيا روي خوشش رو بهم نشون بده
    بعضي وقت ها اينقدر واقعا احساس تنهايي ميكنم و دوست دارم يكي باشه دركم كنه
    حرفام رو بشنوه
    فكر ميكنم كه كاش منم ميتونستم مثل خودش بهش خيانت كنم تا دردش رو متوجه بشه …
    و تنها اميدم اين شده كه بيام توي همدردي و يه ذره درد دل كنم سبك بشم
    ممنونم از شما mvaz عزيز
    سحر بهاري مهربون
    و mimibahar نازنين
    امروز باز هم وقت مشاوره دارم اما كنسلش ميكنم چون واقعا از بس خسته م كه توان توضيح دادن براي مشاوره م رو ندارم
    و وقتي همسرم نمياد عملا خيلي تاثيري روي رابطه مون نداره

    دعا كنيد كه خدا آرامش رو به قلبم برگردونه و كمكم كنه كه بتونم به خاطر اين دو تا جوجه ي نازنازيم تحمل كنم

  2. کاربر روبرو از پست مفید Tanhaaaa1000 تشکرکرده است .

    MimiBahar (یکشنبه 12 تیر 01)

  3. #12
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    لطف دارین

    نقل قول نوشته اصلی توسط Tanhaaaa1000 نمایش پست ها
    اما خب وقتي حدس نزنم كه ميشه اعتماد كاااامل.
    _ حدس زدن، شک کردن، بی اعتمادی، بدبینی و ... غلطه.

    _ ( اعتماد کامل ) هم غلطه.

    خب بالاتر توضیح مختصری برای حدس زدن دادم که چطور میشه ازش عبور کنیم، اما حدس نزدن یعنی ( اعتماد کامل ) ؟

    لازمه اول ببینیم این اعتماد کامل چیه. یعنی مثلا شریک زندگی من هیچ وقت، تحت هیچ شرایطی دچار لغزش و وسوسه و گناه و ...نمیشه. یه معشوق بی عیب و نقص، که حتی تو کتاب داستان ها و فیلم ها هم پیدا نمی‌کنیم.

    اعتماد کامل هم مضراتی داره. اعتماد کامل میتونه؛

    _باعث درک ناقص ما از طرف مقابل بشه، موجب کم رنگ شدن و کم اهمیت شدن او ، بطوری که کمتر بهش توجه کنیم، کمتر جدیش بگیریم بشه، حضور قوی و پر شوری برای هم نداشته باشیم ، کمتر به معایب خودمون توجه کنیم، کمتر به مسائل و مشکلات زندگی توجه کنیم و...

    ما در واقع نه میخوایم بشینیم بدون آگاهی کافی، بدون ارتباط درست حدس بزنیم و ... که نتیجش بی اعتمادیه و اضطرابه و نه اعتماد کامل داشته باشیم.

    وقتی حرف از اعتماد میزنیم توش؛ واقع بینیه، پذیرشه، خودآگاهیه، شناخت شخصیت فرد یا افراد مقابله، شناسایی باورهای غلط خودمونه، قدرت تشخیص و ریشه یابی مشکلاتمونه، بلد بودن چگونگی روبرو شدن با مسائل و اتفاقات جدیده...
    .........................

    نقل قول نوشته اصلی توسط Tanhaaaa1000 نمایش پست ها
    خب آدمي كه بي حوصله وارد خونه ميشه
    هيج اشتياقي به زنش نداره
    ميتونه ٢ ماه تموم جاي خوابش رو جدا كنه.
    خانم تنها رابطه وقتی مشکل داره نمیشه انتظارات خیلی رمانتیک و رویایی داشت، اول باید آدمای اون ارتباط به آگاهی برسن، قدم بردارن، مشکلات کم کم رفع بشن، آسیب ها درمان بشه، بعد.
    دوستان گرامی ؛

    لطفا، انجمن آموزش استفاده از تالار همدردی را مطالعه بفرمایید.

  4. #13
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Tanhaaaa1000 نمایش پست ها

    اما خب وقتي حدس نزنم كه ميشه اعتماد كاااامل و وقتي اعتمادم كامل باشه
    اگه دوباره بهم خيانت كنه از كجا متوجه بشم؟؟؟؟
    تنهای عزیز،

    زیربنای ناآرامی های شما اینه که از واقعیت فرار می کنی. و به دنبال اعتماد کامل هستی.

    به این دو سوال جواب بده

    1 - چه دلایل منطقی ای وجود داره که همسرت با کسی وارد رابطه نشه؟
    2 - چه دلایل منطقی ای وجود داره که به قول شما دوباره بهت خیانت کنه؟

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  5. #14
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    دیروز [ 16:32]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,156
    امتیاز
    90,044
    سطح
    100
    Points: 90,044, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,808

    تشکرشده 6,771 در 2,368 پست

    Rep Power
    0
    Array

    با سلام


    اگه رسیدید آخر خط ،،،اشکال نداره بیاین اول خط .
    به بن بست ها فکر نکنید ،،،خودکار را بیارید اول خط تا راه حل ها ظاهر شون .
    وقتی مسئله خیانت پیش میاد در طرفین ، باید اول برسی بشه شخص می خواد از این زندگی بیرون بیاد و یا ادامه بده . یعنی شخص چه هدف و پلنی و سبک مقابله ای داره ؟
    بعضی ها انکار می کنند ،،، یعنی سبک مقابله ای شون اجتناب هست ، دوست ندارن به روی همسرشون بیارن .
    بعضی وقت ها جبران افراطی هست ،،،یعنی میگه تو این کار را کردی من هم این کار را می کنم .
    بعضی ها تسلیم میشن یعنی میسوزن و می سازنن .
    بعضی ها می خوان هوشمندانه ادامه بدن و علت ها را بررسی کنن .
    و....
    باید اول ببنیم که چه سبک مقابله ای را انتخاب می کنیم .




    خیلی مهمه احساس بی ارزشی نکنید.
    در مرحله اول سعی کنید قوی باشید و روحیه تون را حفظ کنید .
    وقتی روحیه تون را حفظ کنید ،،،وقتی به خود علاقمند باشید و حس بی ارزش نکنید ، بهتر می تونید مسائل را آنالیز کنید و قطعا تصمیم مطمئن تری میگیرید ( جدا از هر تصمیمی )
    سعی کنید سبک مقابله ای تون را بدونید چیه و چه تصمیمی می خواین بگیرید و علت بی وفایی را هوشمندانه با کمک یه مشاور حاذق بررسی کتید .
    به نظرم یه فرصتی به همسرتون بدید ،،، به فرصت هوشمندانه در مسیر درست .
    بعضی از خانم ها یا آقایون که دچار خیانت میشن یکی از علت ها میتونه اعتیاد باشه ( اعتیاد به خیانت )
    یعنی فرد ، همسرش و بچه هاش را دوست داره ولی در اون لحظه نمی تونه آنالیز کنه ، نمی تونه کنترل کنه ،،،درست مثل یه فرد معتاد به مواد . برای همین باید دنبال علت ها باشیم تا درمان صورت بگیره .
    یکی از علت ها خستگی و ملال و روزمردگی ست ،،، یعنی زوجین تنوعی ندارن و بعد ازدواج فکر می کنن تمام شده و هیچ عاشقانه دونفره ای در کار نیست .
    یعنی رفتار و کارهای هیچان انگیزی انجام نمیدن – درد و دل نمی کنن - نشست ها ی دو نفره ندارن و .....یه روند کسل رونده را ادامه میدن .
    وقتی این خلاء ها در طرفین انباشه باشه و خلاقیت و تنوعی با هم نداشته باشن ،،،به مرور زمان امکان داره طرفین سعی کنند از محیط بیرونی خودشون این خلاء را پر کنن .
    بعضی موقع ها همان طور که بیان شد اعتیاد به خیانت هم هست که با روش و تصحیح سبک زندگی می تونه بهتر و حل بشه .
    متاسفانه زندگی در شبکه های اجتماعی و پر رنگ تر شدن این موارد و عدم آگاهی درست از این ابزارات هم خازج از علت نیست .
    بعضی موقع ها لجبازی هم هست ،،،نباید بذارید رابطه به صورت لجبازی پیش بره .
    رابطه نباید دستوری باشه ،،،
    رابطه نباید توش " من " یا " تو " باشه ،،،
    تحقیر توش نباشه
    دید بالا و پایین نباشه
    و....



    معمولا همه دوست داریم کارهای آسون انجام بدیم - در واقع به جایکه مسئولیت اشتباه های خودمون را قبول کنیم ، مدام طرفین ، مکانسیم دفاعی انجام میدن و مشکل را گردن هم می ندازن ،،،چون آسون ترین کار هست . برای همین این خلا عاطفی هر روز بیشتر و بیشتر میشه بدون اینکه درمان صورت بگیره .
    علاوه بر مواردی که دوستان بهتون کمک می کنند ، سعی کنید مشاوره حضوری را ادمه بدید .


    در پناه خدا .
    ویرایش توسط باغبان : شنبه 11 تیر 01 در ساعت 16:25 دلیل: تایپی

  6. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 11 تیر 01 [ 19:02]
    تاریخ عضویت
    1401-3-12
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    410
    سطح
    8
    Points: 410, Level: 8
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    2
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    به نظر من زندگی هرچه اونطرف تر میره از لحاظ روحی روانی خیلی سخت میشه اما خیلی کارساز اگر بدونیم در اوج ناامیدی چه باید کرد هرچقدر آموزش رشد مهارت های فردی و ارتباطی ببینیم می تونیم نفر برتر زندگی خودمان باشیم.

  7. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 تیر 01 [ 17:44]
    تاریخ عضویت
    1399-2-13
    نوشته ها
    41
    امتیاز
    2,550
    سطح
    30
    Points: 2,550, Level: 30
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    9

    تشکرشده 19 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط میشل نمایش پست ها
    تنهای عزیز،

    زیربنای ناآرامی های شما اینه که از واقعیت فرار می کنی. و به دنبال اعتماد کامل هستی.

    به این دو سوال جواب بده

    1 - چه دلایل منطقی ای وجود داره که همسرت با کسی وارد رابطه نشه؟
    2 - چه دلایل منطقی ای وجود داره که به قول شما دوباره بهت خیانت کنه؟
    عزیزم میشل
    بنظر من خیانت هیچ توجیهی نداره و حتی چندین جلسه ای هم که با هم مشاوره رفتیم مشاور به من گفت که هرچی باهاش صحبت کردم ببینم چه خلایی تو زندگیتون بوده که به سمت این کار گرایش پیدا کرده
    گفته هیچی
    اشتباه خودم بوده ربطی به کسی نداشته
    اتفاقا دفعه قبلی که داشت به من خیانت می کرد ما رابطه مون خیلی خوب بود و من دنبال چکاپ های قبل از اقدام به بارداری بودم
    من به هیییچ وجه اصلا به همسرم شک هم نداشتم تا اینکه بصورت اتفاقی متوجه شدم که هر روز لیست تماس هاش رو پاک میکنه
    و واقعا الکی گیر دادم که یه دلیلی داره که تو این کار رو کردی و وقتی ازش خواستم پرینت مکالمات ش رو بگیره
    اون موقع بود که گفت آره یه همچین فردی توی زندگیم هستش
    و من اصلا باورم نمی شد که همسرم بخواد همچین کاری بکنه

    کلا همسرم وقتی هم بیرون میریم اگه یه خانومی که از نظر ظاهری زیبا باشند
    خودم متوجه‌ میشم که اصلا ناخودآگاه یه دفعه برمیگردن سمتشون

    و دلایل خییییلی زیادی برای ادامه ی زندگی وجود داره
    مگه آدم به همین راحتی بخاطر یه هوس کانون خانواده ش رو از بین میبره
    حتی اگر من براش جذابیت نداشته باشم، یه انسان چطور یه لحظه با بچه ش بودن رو با یه آدم بی ارزش معامله میکنه؟؟
    بچه مون عااااشق شهر بازی هستش و همیشه چون همسرم کارش طول می کشید ما تنهایی می رفتیم
    ولی همیشه اصرار می کرد که بابا تو رو خدا تو هم بیا
    چطور میشه که بچه تو خونه باشه و آدم بره دور دور

  8. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 تیر 01 [ 17:44]
    تاریخ عضویت
    1399-2-13
    نوشته ها
    41
    امتیاز
    2,550
    سطح
    30
    Points: 2,550, Level: 30
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    9

    تشکرشده 19 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دیشب همسرم خیلی اعصابش خورد بود بهش گفتم دوست داری باهم صحبت کنیم
    گفت نه حوصله حرف زدن ندارم
    دیدم پیام داده که تو عصری رفتی آزمایشگاه چطور دو ساعت طول کشید فک کردی من احمقم
    نمیدونم کار نیم ساعته رو دو ساعت طولش میدی
    معلوم نیست کجا رفتی
    !!!!!!!!!
    بعد هم گفته بود البته به من ربطی نداره با کی میری و کجا میری
    منم رفتم پیشش دستش رو گرفتم و گفتم لطفا حرف بزن تا بتونیم مسئله مون رو حل کنیم
    میگه وقتی از من بدت میاد دست منو نگیر( من یکی دو بار تو بحث هامون بهش گفتم که من دیگه هیچ علاقه ای بهت ندارم و یه روزی منم بهت خیانت میکنم تا طعم شکستش رو باشی و بدونی من چی میکشم)
    بهش گفتم که دوستش دارم ولی دستش رو از تو دستم بیرون کشید

    من نمیدونم چرا عمدا نمیخاد این قضیه تموم بشه و میخاد بحث و جدل راه بیندازه
    هرچی فک میکنم به این نتیجه میرسم که تصمیمش برای جدایی قطعی هستش و فقط میخاد با کارها و حرفاش باعث بشه که من پا پیش بذارم

    ازتون خواهش میکنم بنظرتون الان برخورد درست چی هستش
    چیکار کنم که هم ارزش و عزت نفس خودم حفظ بشه
    هم زندگیم و بچه ها

  9. #18
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سوالمو درست نخوندی.

    مهم نیست به چه علتی اینکارو کرده، به هر علتی که بوده، منطقا به احتمال قابل توجی بازم تکرارش می کنه.

    و به احتمال قابل توجهی تا حالا هم همون یکباری نبوده که متوجهش شدی. حداقل به این دلیل که در اولین بار سطح عذاب وجدان بالاتر از اینهاست.

    تو هنوز دنبال دلیل می گردی که فکر کنی این اتفاق دیگه نمیفته. در حالیکه این اطمینان خاطر برای هیچ انسانی نیست، چه برسه به امثال همسر شما.

    تا اینو نپذیری که چه اتفاقی افتاده و تا واقعیت همسرت رو انکار می کنی، به مرحله بعدی نمی رسی

  10. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 تیر 01 [ 17:44]
    تاریخ عضویت
    1399-2-13
    نوشته ها
    41
    امتیاز
    2,550
    سطح
    30
    Points: 2,550, Level: 30
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    9

    تشکرشده 19 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط میشل نمایش پست ها
    سوالمو درست نخوندی.

    مهم نیست به چه علتی اینکارو کرده، به هر علتی که بوده، منطقا به احتمال قابل توجی بازم تکرارش می کنه.

    و به احتمال قابل توجهی تا حالا هم همون یکباری نبوده که متوجهش شدی. حداقل به این دلیل که در اولین بار سطح عذاب وجدان بالاتر از اینهاست.

    تو هنوز دنبال دلیل می گردی که فکر کنی این اتفاق دیگه نمیفته. در حالیکه این اطمینان خاطر برای هیچ انسانی نیست، چه برسه به امثال همسر شما.

    تا اینو نپذیری که چه اتفاقی افتاده و تا واقعیت همسرت رو انکار می کنی، به مرحله بعدی نمی رسی
    ببخشيد متوجه منظورتون نشدم
    يعني من بايد اين مسئله رو تو ذهنم پذيرش كنم كه همسرم خيانت كرده و احتمال داره باز هم خيانت كنه

    يعني اينجوري فكر كنم و بعد براي زندگيم تصميم بگيرم

  11. #20
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    درسته.

    مراحل بعدی می تونن اینها باشن:

    - ذهنت دست از تلاش برای مچ گیری برمی داره. چون چیزی که عقلت می گه رو پذیرفتی و انکار نمی کنی. این باعث می شه یک سری تغییر رفتار داشته باشی. مثلا دیگه طولانی شدن یا نشدنِ خریدش برات مهم نیست. یا به هیچ عنوان بهش نمی گی که ممکنه تو هم خیانت کنی، چون می دونی خیانت کردن به یک انسان خائن آسون تره و با این حرف داری اینکارو براش تسهیل می کنی.

    - دیگه نمی تونی احساساتی که قبلا بهش داشتی رو تجربه کنی. اگه عاشقش بودی، دیگه عاشقش نیستی. ولی گذشته از این، دیگه دوستش هم نداری. چون فکر می کنی آدم خیلی خیلی بدیه که تونسته چنین کاری رو انجام بده. فکر می کنی خیلی ظالمه، فکر می کنی تو و بچه هاتون رو دوست نداره و ... از زاویه ی خودت و بچه هات می سنجیش و به برداشت های خیلی تاریکی می رسی.

    - به خودت و بچه هات نگاه می کنی و می بینی که حالا که یکی از اعضای خونواده رو از دست دادین و اون دیگه چیزی نیست که قبلا بوده، حالا چی به نفعتونه؟ به نفعتونه این عضو خاطی رو از خونواده بندازین بیرون؟ یا به دردسرش نمی ارزه؟

    - گذشته از هر تصمیم که در مرحله قبل گرفته باشی، به اهداف دیگه ای که توی زندگیت داری فکر می کنی، هدف گذاری های جدید می کنی. کم کم می بینی که بدون عشق این آدم هم می تونی شادمانه زندگی کنی. هنوز امکان شادی و موفقیت رو داری، حتی بیشتر از قبل. چون الان خودت تکیه گاه خودت هستی.

    - یکی دو سالی صرف می شه تا جهان بینی جدیدی درت شکل بگیره و موفقیت های فردی و خونوادگی زیادی کسب می کنی.

    - اگه تصمیمت به جدائی نبوده باشه، شروع می کنی به نگاه کردن به همسرت از یک زاویه جدید. اینبار بعنوان کسی که وابسته ی وفاداریش نیست و خیلی قدرت مندتری. اینبار از زاویه ی خودش بهش نگاه می کنی. و نتایج متفاوتی می گیری. مثلا دیگه فکر نمی کنی ظالمه، فکر می کنی ناتوانه. و باز هم خوبی ها و زیبائی هاش رو می بینی. ابعاد مختلف شخصیتش رو می بینی. و احتمالا دوستش خواهی داشت، حتی بیشتر از قبل (با وجود احتمال خیانت که دیگه برات کاملا عادی شده). هرچند دیگه عاشقش نیستی و می بینی نیازی هم نیست که باشی.

  12. کاربر روبرو از پست مفید میشل تشکرکرده است .

    MimiBahar (پنجشنبه 16 تیر 01)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:26 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.