به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 اردیبهشت 03 [ 14:00]
    تاریخ عضویت
    1399-12-20
    نوشته ها
    529
    امتیاز
    12,667
    سطح
    73
    Points: 12,667, Level: 73
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 183
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    995

    تشکرشده 980 در 394 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    0
    Array

    * معجزه ی اعتماد به نفس *




    پیش‌ نیاز موفقیت‌ های بزرگ، اعتماد به‌ نفس است. در واقع افراد فقط با داشتن اعتماد به‌ نفس عالی، موفق به انجام کارهای بزرگ و شگفت‌ انگیز می‌ شوند. پیش‌ نیاز داشتن اعتماد به‌ نفس، خودباوری است. تا زمانی‌که خود را باور نکرده باشیم، صاحب اعتماد به‌ نفس عالی نخواهیم بود. پیش‌نیاز خود باوری، خویشتن‌ دوستی واقعی است.

    با دوست داشتن واقعی خود است که خودمان را همان‌ گونه که هستیم و بدون قید و شرط می‌ پذیریم.

    پیش‌ شرط دوست داشتن واقعی خود، خویشتن‌ پذیری و داشتن تصویر مثبت از خود است.

    اعتماد به‌ نفس است که می‌توان در برابر موانع و مسائل، پایداری کرده و بر موانع و سختی‌ها غلبه کرد... اعتماد به‌ نفس ارثی و فطری نیست، بلکه اکتسابی و یاد گرفتنی می‌ باشد. هر کسی با رعایت قواعدی می‌ تواند اعتماد به‌ نفس خود را بالا ببرد... افرادی که اعتماد به‌ نفس بالایی دارند، علل موفقیت‌ ها یا عدم موفقیت‌ ها را در درون خود جست‌ و جو می‌ کنند، در حالی‌که افراد با اعتماد به‌ نفس پایین، عوامل خارجی و بیرونی را علت عدم موفقیت و مانع رسیدن به اهداف خود می‌پندارند...

    اعتماد به‌ نفس به ثروت، قدرت، تحصیلات، موقعیت‌ ها و موفقیت‌ ها ارتباطی ندارد...
    از نشانه‌ های کمبود اعتماد به‌ نفس، این است که فرد به بهانه‌ های گوناگون، خود را در دام نگرانی‌ ها، تشویش‌ ها و دلهره‌ ها ببیند و اسیر اندیشه‌ های منفی شود و منتظر حوادث و اخبار بد باشد... اعتماد به‌ نفس به خاطر آن‌ چه انجام می‌ دهید، به‌ وجود نمی‌آید، بلکه باور داشتن قابلیت‌ ها و توانمندی‌ های خویشتن است...

  2. کاربر روبرو از پست مفید طنین باران تشکرکرده است .

    miss seven (پنجشنبه 28 مرداد 00)

  3. #2
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 اردیبهشت 03 [ 14:00]
    تاریخ عضویت
    1399-12-20
    نوشته ها
    529
    امتیاز
    12,667
    سطح
    73
    Points: 12,667, Level: 73
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 183
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    995

    تشکرشده 980 در 394 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    0
    Array
    تصویر ذهنی، خود پنداری

    پیش‌ شرط دوست‌ داشتن واقعی خود، داشتن تصویر مثبت از خود و پذیرش خویش به آن صورتی است که هستیم. بنابراین، زمانی که از خود تصور مثبت داشته و خود را به آن صورتی که هستیم، بپذیریم، می‌ توانیم خودمان را به‌ طور واقعی و عمیق دوست بداریم.

    با خویشتن‌ پذیری مثبت است که مدیریت زندگی و طراحی امورمان را در اختیار می‌ گیریم و خود را مسؤول اعمال، رفتار و احساسات خود می‌ دانیم و در جهت موفقیت بیش‌ تر و کسب نتایج بهتر گام بر می‌ داریم از طرفی، نقاط مثبت خود را تقویت می‌ کنیم و از سوی دیگر، به درمان و رفع کمبودها و نقاط منفی می‌ پردازیم.

    تصویر ذهنی هر کسی، تأثیر شگفت‌ انگیز و نقش بسیار تعیین‌ کننده‌ ای بر باورها، اندیشه‌ ها، احساسات و عملکرد شخص دارد و در ساخت روحیه و شخصیت، حرف اول را می‌ زند.

    · با خودپنداری مثبت، انگیزه‌ ی کار، تلاش و دست‌ یابی به اهداف و موفقیت‌ ها، بسیار زیاد شده و در برابر موانع و ناکامی‌ ها، مقاومت و بردباری ما زیاد می‌ شود و در هر شرایطی، خود را ارزشمند می‌ دانیم.

    · با خویشتن‌ پذیری، به خواسته‌ های واقعی خود ارزش و اعتبار می‌ بخشیم و برای به‌ دست آوردن آن‌ ها، تلاش واقعی به‌ عمل می‌ آوریم.

    · با خویشتن‌ پذیری به‌ جای سرزنش خود و دیگران و به‌ جای این‌ که در افکار منفی، اضطراب‌ ها و نگرانی‌ ها غرق شویم، از تجربه‌ های کسب‌ شده، به‌ خوبی و به‌ صورت مثبت بهره‌ برداری می‌ کنیم.

    · با تصویر و خودپنداری مثبت است که ایمان به خود و توانایی استفاده از قدرت‌ های درونی‌ مان، بسیار بالا می‌ رود و به فردی کارآمدتر، مؤثرتر و ثمربخش‌ تر تبدیل می‌ شویم و به سلامتی روانی و جسمانی واقعی دست می‌ یابیم.

    · کسی که از خود، تصویر و پندار منفی داشته باشد، خود را غرق در کمبودها، موانع، فقر، دشمنی و... می‌ بیند و بیش‌ ترِ رؤیاها و تخیلات و انرژی خود را ندانسته و ناآگاهانه، در مسیر منفی به‌ کار می‌ گیرد و با نپذیرفتن خود و دیگران، ناآگاهانه باعث افزایش درد، رنج و عذاب خود و دیگران می‌ شود.

    · با خود انگاره‌ ی منفی و خویشتن‌ نپذیری، فرد به‌ طور دائم به نقاط منفی خود و دیگران توجه می‌ کند و خود را مسؤول باورها، اندیشه‌ ها، احساسات و رفتار های خود نمی‌ داند. چنین فردی، پیوسته به سرزنش خود و دیگران می‌ پردازد و جهنمی بنا می‌ کند که خود و دیگران را در آن می‌ سوزاند.

    · کسی که از خود تصویر منفی داشته باشد، خود را دست‌ کم گرفته و از خود انتظارهای غیر واقعی پیدا می‌ کند. حتی در دام کمال‌ طلبی گرفتار شده و به علت ترس از بی‌ عیب و نقص نبودن، از انجام بسیاری از کارها خودداری می‌ کند و در عمل به فردی عاطل و باطل مبدل می‌ شود.

    · تحت‌ تأثیر تصویر ذهنی منفی از خود، هرگز از افکار، عملکرد و احساسات مان، عمیقاً راضی
    نمی‌ شویم و همواره خود را نفی کرده و نمی‌ پذیریم. هر چند به‌ظاهر سرمست و سرخوش بوده و به اهداف مادی و غیرمادی گوناگون هم رسیده باشیم، ولی در طول زندگی، از رضایت درونی، آرامش و شادابی واقعی برخوردار نبوده و به‌ ویژه در انتها، احساس پوچی و بیهودگی خواهیم کرد.

  4. کاربر روبرو از پست مفید طنین باران تشکرکرده است .

    miss seven (پنجشنبه 28 مرداد 00)

  5. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 اردیبهشت 03 [ 14:00]
    تاریخ عضویت
    1399-12-20
    نوشته ها
    529
    امتیاز
    12,667
    سطح
    73
    Points: 12,667, Level: 73
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 183
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    995

    تشکرشده 980 در 394 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    0
    Array
    تصویر ذهنی از چه زمانی شکل می‌ گیرد؟

    در دوره‌ ی 7 ساله‌ ی نخست، کودک، به مادر، پدر و اطرافیان خود بسیار وابسته بوده و بدون این‌ که مفهوم خوبی یا بدی را بداند و حتی بدون هیچ‌ گونه حق انتخاب، کلیه‌ ی امور و جریان‌ های جاری و ارائه‌ شده را حقیقت محض می‌ پندارد و همه‌ی رویدادها، به‌طور خودکار و بی‌ کم و کاست، در ذهن کودک ضبط می‌ شود.

    این نوارهای ضبط‌ شده، دارای نفوذی بسیار قوی بوده و همیشه آماده‌ ی باز نواختن در تمام عمر هستند، به‌ طوری‌ که خود ارزیابی و ارزش‌ ها و آرزوهای فعلی‌ مان، تحت تأثیر تصاویر ذهنی هستند که از خود داریم و ریشه‌ های آن، به دوران کودکی بر می‌ گردد. به عبارت ساده:

    انسان رشد کرده و تغییر می‌ کند و در سنین مختلف زندگی خود، به شکل‌ های متفاوتی ظاهر می‌ شود ولی سبک شخصیت و باورهای اولیه‌ ی بسیاری از انسان‌ ها، بدون تغییر اساسی باقی می‌ ماند.

    کودک با یک دنیا کنجکاوی، خلاقیت، کسب تجربه، بصیرت و انرژی‌ های پویا که همگی بکر هستند، پا به دنیا می‌ گذارد.


    برای این‌ که کودکان سالم و مطلوب بزرگ شده و به‌ طور مطلوب و طبیعی رشد کنند، به شرایطی از قبیل:

    احساس امنیت، آرامش، محبت و گرمی، آزادی نسبی، تشویق، کمک و راهنمایی و حمایت از طرف مادر، پدر و اطرافیان و... نیازمندند.

    وقتی این شرایط به‌ وجود آید، کودکان در مسیر استعدادهای طبیعی‌ شان رشد می‌ کنند و از استعدادها و انرژی‌ های بالقوه‌ ی خود، به‌ طور صحیح بهره‌ مند شده، خود را پذیرفته، احساسات، علاقه‌ ها، میل‌ ها و آرزوهای خود را نیز به‌ صورت طبیعی نشان می‌ دهند و در نهایت، فرد به‌ صورت مطلوب و طبیعی بزرگ شده، زندگی شادتر و سعادتمندتری را برای خود و دیگران فراهم می‌ سازد.

    متأسفانه در بسیاری از خانواده‌ ها، به علت عدم آگاهی مادر و پدر، شرایط نامناسب و ناهنجاری بر محیط تربیتی کودکان حاکم است:

    بی‌ توجهی به نیازهای خاص کودک، ایجاد محیط نا امن همراه با انتقاد، تحقیر، تهدید، فحش و تنبیه‌ های لفظی و بدنی، بهانه‌ جویی‌ ها، ادب‌ کردن‌ های بی‌ مورد، فشار و سخت‌ گیری‌ های بیش از حد یا برعکس، مواظبت، محبت و حمایت‌ های افراطی از کودک، او را لوس بار می‌ آورد؛ در نتیجه کودک، از رشد طبیعی خارج شده و شخصیت کاذب پیدا کرده و ارزش خود را کم‌ تر یا زیادتر از آن‌ چه که هست، می‌ پندارد و دچار آسیب و اختلال شخصیتی فراوان می‌ شود.

    باید توجه کرد که منابع پیام‌ ها و شرایط اولیه‌ ی ایجاد باورها معمولاً فراموش می‌ شوند اما آثار آن‌ ها در عادت‌ ها و باورها باقی می‌ مانند

    در واقع، به علت این‌که مادر و پدر، ویژگی‌ های کودکان خود را به‌ درستی نمی‌ شناسند و از سوی دیگر تصور می‌ کنند که باورها، اندیشه‌ ها و سبک زندگی‌ شان، درست است، بنابراین کاملاً حق خود می‌ دانند که راه و رسم و باورهای خود را به فرزندانشان یاد داده و سرمشق و الگوی آنان باشند.

    به عنوان مثال، اگر بچه‌ ای، چپ‌ دست باشد و درون‌ گرا، ولی مادر و پدرش با دست راست بنویسند و برون‌گرا، چه اتفاقی می‌ افتد؟ مادر و پدر با توجه به باورهایشان و بدون توجه به روان طبیعی کودک، سعی‌ می‌ کنند فرزندشان با دست راست بنویسد و ویژگی افراد برون‌ گرا را از خود بروز دهد! به عبارت ساده، مادر و پدر ندانسته و ناآگاهانه، کودکان خود را وادار می‌ کنند که برخلاف سبک و روش طبیعی خود عمل کنند
    درنتیجه جلوی عملکرد و احساسات طبیعی آنان را می‌ گیرند و آسیب و اختلال شخصیتی به‌ وجود آورده و مانع رشد استعدادهای طبیعی کودکان خود می‌ شوند.

    همین کودکان وقتی بزرگ شده و وارد جامعه می‌ شوند، به انسانی با عزت نفس کم، تصویر ذهنی منفی، اعتماد به‌ نفس پایین، شخصیت کاذب و احساسات ناخوشایند، از زندگی‌ ای سراسر اضطراب، منفی و ناموفقی برخوردار می‌ شوند.

    با توجه به این‌ که در کودک، حس کنجکاوی، شوق جست‌ و جو گری و فهمیدن، اشتیاق لمس کردن، حس کردن، کسب تجربه و مهارت و به‌ طور کلی، قدرت خلاقیت، بسیار بسیار بالاست بنابراین، برای کشف دنیای پیرامون خود و رفع نیازهای طبیعی‌ اش، احتیاج دارد حرکت کند، اشیاء را لمس کند، بازی کند، بپرد، بشکند، با سر و صدا احساسات خود را نشان دهد.

  6. #4
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 اردیبهشت 03 [ 14:00]
    تاریخ عضویت
    1399-12-20
    نوشته ها
    529
    امتیاز
    12,667
    سطح
    73
    Points: 12,667, Level: 73
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 183
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    995

    تشکرشده 980 در 394 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    0
    Array
    از سوی دیگر، با توجه به این‌ که انسان با ترس متولد نمی‌ شود، بنابراین، بچه‌ ها در دل خود، ترس و هراسی ندارند و فاقد هر نوع ترس طبیعی هستند (به استثنای ترس از افتادن و ترس از صداهای بلند و...). هم‌ چنین بچه‌ ها به این کاری ندارند که دیگران چه فکر می‌ کنند و چه می‌ گویند، بنابراین تحت تأثیر این‌ همه انگیزه، شور و شوق، اشتیاق و پویایی، به‌ راحتی احساسات خود را بروز می‌ دهند اما مادر و پدر بی‌ اطلاع و نا آگاه به مسائل تربیتی، علاوه‌ بر این‌که ندانسته، ترس را در ذهن کودکان خود برنامه‌ ریزی می‌ کنند، به‌صورت سازش‌ ناپذیر و قیم‌ مآبانه تلاش می‌ کنند:


    1) در مقابل ذهن کنجکاو و بسیار پویای کودکان که به‌ صورت شلوغی، شیطنت، جست‌ و خیز، پرسش‌ های مختلف و... بروز داده می‌ شود، سد و موانعی به‌ وجود بیاورند تا آنان آرام، حرف‌ شنو و مطیع بار آیند. در چنین شرایطی، علاوه‌ بر جلوگیری از رشد طبیعی روانی کودک، اگر خلاقیت کودک در بدو تولد، یکصد بوده باشد، در سن 6-5 سالگی به کمتر از 10 می‌ رسد!


    2) دیدگاه‌ ها و باورهای خود را که بیش‌ تر منفی هستند، از روی جهالت و نادانی و با تعصب فراوان، به کودکان بسیار عزیزشان ارائه داده و آنان را مجبور به اجرای آن می‌ کنند تا مشابه و جلد دومی از خود بسازند! و متأسفانه در بسیاری موارد هم موفق می‌ شوند!


    3) خطرناک‌ ترین و وحشتناک‌ ترین کار مادر و پدر و اطرافیان (که اغلب ندانسته و ناآگاهانه انجام می‌ دهند)، این است که تصویر ذهنی بسیار منفی در ذهن کودک خود می‌ سازند که:

    «تو لیاقت نداری»...، «تو عرضه‌ ی هیچ کاری را نداری»...، «تو نمی‌ توانی این کار را انجام دهی»...، «تو هیچ‌ وقت موفق نمی‌ شوی»...، «تو بی‌ شعور و نفهم هستی» و... چون مادر و پدر، تمامی دنیای فرزند خود هستند و فرزند نیز از هر نظر به آنان اعتماد و اعتقاد دارد، تکرار این کلمه‌ ها و جمله‌ های منفی باعث می‌ شود کودک از خود تصویر منفی بسازد و باور کند که «من آدم خوبی نیستم... من بی‌ لیاقت هستم... من خیلی ایراد دارم... من همیشه اشتباه می‌ کنم... من دوست‌ داشتنی نبوده و لایق محبت نیستم...
    من ناتوان هستم و...» این باورها و برنامه‌ ریزی‌ های سیاه و منفی، به‌ صورت تصویر ذهنی منفی برای بیش‌ تر انسان‌ ها تا آخر عمر باقی می‌ ماند

    چنین والدینی، عقیده و باور دارند که کودک خوب و دوست‌ داشتنی، بچه‌ ای است: ساکت و آرام، حرف‌ شنو، مطیع و عاقل که کمتر مرتکب خطا و اشتباه می‌ شود. در صورتی‌که هر تجربه‌ ای، ممکن است همراه با خطا باشد! حتی مادر و پدر، دوست‌ داشتنِ خود را شرطی کرده و به فرزندشان بگویند: «در صورتی‌که مطیع و حرف‌ شنو باشی و فلان کار را انجام بدهی یا فلان کار را انجام ندهی، مامان و بابا تو را دوست دارند!»‌ یا «چون فلان کار بد را انجام دادی، دیگه دوستت نداریم» و... در حالی‌که بچه به محبت بدون قید و شرط و محیط بدون تبعیض نیاز دارد یا به کودکشان می‌ گویند:

    «گریه نکن، آدم‌ های ضعیف گریه می‌ کنند، وقتی از چیزی ناراحت می‌ شوی، داد و فریاد نکن، فقط بچه‌ های بد این‌کار را انجام می‌ دهند.» بنابراین کودک دردها، ناراحتی‌ ها و احساسات ناخوشایند و آزار دهنده‌ ی خود را در درونِ خود انبار می‌ کند که به‌ تدریج تبدیل به عقده و تصویر منفی از خود می‌ شود.

    با توجه به این‌ که مغز کودک بسیار کنجکاو و پویاست، دائم خود را در مسیر حرکت، کشف مجهول‌ ها و به‌ دست آوردن تجربه و مهارت‌ های جدید قرار می‌ دهد. جلوگیری و ممانعت از فعالیت‌ های جسمی و فکری کودک توسط مادر و پدر و اطرافیان، از نظر بچه که به چون و چرایی، علت و معلولی و حتی به رابطه‌ ی بین مسائل آگاهی ندارد، بسیار عجیب، حیرت‌ انگیز و غیرقابل درک و فهم است.

    بنابراین، کودک برای این‌که از اطرافیان کمتر آزار ببیند، به‌ناچار کنجکاوی و خلاقیت خود را محدود تر می‌ سازد و به‌ اجبار دستش از آزادی‌ های سازنده، کوتاه‌ تر می‌ شود.

    محیط تربیتی و آزادی‌ های کودک هر قدر محدودتر باشد، احساس ضعف و ناتوانی‌ اش بیش‌ تر خواهد بود و در نتیجه در بزرگسالی هم بیش‌ تر مورد بد رفتاری و حتی سوء استفاده‌ ی دیگران قرار خواهد گرفت یا برعکس، در سنین بالا برای سرپوش گذاشتن روی ضعف‌ های دوران کودکی، آدمی ظالم، زورگو و خشن خواهد شد. چنین افرادی، اگر چه در رفاه بوده و استعداد کافی هم داشته باشند، همواره احساس نا امنی و حقارت خواهند کرد.

    در چنین اوضاع و شرایطی، احساس نا امنی، تشویش و دلهره‌ ای دائمی در کودک ایجاد شده و احساس تنهایی، بی‌ کسی و بیچارگی می‌ کند. در واقع کودک به‌ جای این‌ که انرژی خود را صرف پرورش استعدادهای طبیعی و اصیل خود کند، به‌ ناچار صرف تخفیف و خواباندن دلهره‌ ها و اضطراب‌های ناشی از آزار دیگران می‌ کند. این امر از سویی باعث تضعیف و کندی رشد استعدادهای ذاتی او می‌ شود و از سوی دیگر موجب رشد و نمو بیش از حد بعضی از استعدادهای منفی‌ اش می‌ شود.

    در نتیجه رشد طبیعی «خود اصلی»کودک، بسیار کند خواهد شد. در چنین شرایطی، کودک تمایلات و احساسات تصنعی و بدلی (خود ایده‌ آلی) را در خود پرورش می‌ دهد تا بتواند در روابطش با دیگران، کمتر آزار دیده و با احساس ایمنی غیر واقعی در امان بماند.

  7. #5
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 اردیبهشت 03 [ 14:00]
    تاریخ عضویت
    1399-12-20
    نوشته ها
    529
    امتیاز
    12,667
    سطح
    73
    Points: 12,667, Level: 73
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 183
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    995

    تشکرشده 980 در 394 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    0
    Array
    با توجه به این‌ که کودک در چه شرایط مطلوب یا نامطلوبی پرورش یابد، تصاویر ذهنی بسیار متفاوتی از خود می‌ سازد:

    کودکانی که تحت شرایط مطلوب بزرگ شده‌ اند، معمولاً چنین تصاویر ذهنی از خود دارند:

    افرادی مثبت‌ اندیش، سازنده، پرتوان، با انگیزه و پویا بوده و خود را انسانی دوست‌ داشتنی، با محبت، خلاق، مبتکر، بخشنده و نیکوکار می‌ بینند... خود و دیگران را دوست می‌ دارند... آزاد اندیش بوده و به عقاید خود و دیگران احترام می‌ گذارند... نیکی و خوبی را برای همه می‌ خواهند... در روابط با دیگران، معتقد به رعایت حق و عدالت و انصاف‌ اند. این گروه از افراد، هم برای خود و هم برای دیگران مثمر ثمر هستند.

    کودکانی که تحت شرایط نامطلوب بزرگ شده‌ اند، معمولاً چنین تصاویر ذهنی از خود دارند:

    خود را انسانی بیچاره، ناتوان، مضطرب، تحقیر شده، منفی، بازنده و با آینده‌ ای تیره و تار می‌ بینند... احساسات، اعتقادها و ارزش‌ هایشان حتی برای خودشان به‌ طور کامل روشن و شفاف نبوده و با خود و دیگران کشمکش‌ های دائمی دارند...

    به‌ جای این‌ که صفات اصیل داشته باشند، به آن‌ ها تظاهر می‌ کنند... آرزوهای خود را به‌ جای تلاش برای رسیدن به آن‌ ها، در تخیل، ارضا می‌ کنند. ناخودآگاه و ندانسته یا آگاهانه و دانسته، حقایق مربوط به خود را تحریف می‌ کنند تا خود و دیگران، آنان را نبینند.

    تحت شرایط نامطلوب دوران کودکی، شخص دچار انواع اعتیاد ذهنی و فکری می‌ شود؛ اعتیاد به ترس، اعتیاد به اضطراب و نگرانی، اعتیاد به بدگویی، اعتیاد به امور جنسی و هوس‌ بازی ، اعتیاد به پول و مادیات، اعتیاد به کار زیاد و غرق شدن در آن و... اعتیادها و گرفتاری‌ های ناشی از آن‌ ها باعث می‌ شوند که شخص به مسائل پیرامون خود بی‌ توجه و بی‌ تفاوت شده و با غرق شدن در اعتیادش، از خود نیز فرار کند

    چرا تصویر ذهنی، تا این حد مهم و سرنوشت‌ ساز است؟

    تصویر ذهنی هر کسی، نقش بسیار تعیین‌ کننده‌ ای داشته و چارچوب زندگی‌ اش را شکل می‌ دهد؛ یعنی مشخص می‌ کند که چه کارهایی از نظر ما عملی هستند و چه کارهایی غیر ممکن! چه احساساتی برای ما جالب و جذاب هستند و چه مسائلی برای ما دردناک و خطرناک!‌ چه چیزهایی برای ما قابل قبول هستند و چه مواردی غیرقابل قبول روحیه و شخصیت ما، به‌ طور دقیق با تصویر ذهنی ما مطابقت دارد.

    در واقع تصویر ذهنی ما، چارچوب باورها، اندیشه‌ ها، احساسات، عملکرد، روحیه و شخصیت مان را مشخص می‌ کند. در نتیجه، دوست داشتن خود، خویشتن‌ پذیری، خود باوری و داشتن اعتماد به‌ نفس، تحت تأثیر مستقیم تصویر ذهنی‌ ای قرار دارد که از خود داریم.

    هر تغییری که در تصویر ذهنی خود بدهیم، آثار آن را در باورها، اندیشه‌ ها، احساسات، عملکرد، روحیه و در بروز استعدادها و... مشاهده خواهیم کرد. در واقع هر کسی می‌ تواند با تغییر تصویر ذهنی‌ اش، زندگی و نگرش خود را دگرگون سازد.

    به‌طور مثال: وقتی تصویر ذهنی‌ مان از خود غیرفعال، تنبل و ناموفق باشد، بسیاری از فعالیت‌ های ذهنی و جسمی ما محدود می‌ شوند و به فردی تنبل، غیرفعال و ناموفق تبدیل می‌ شویم. در صورتی‌که اگر تصویر ذهنی‌ مان از خود، فردی زرنگ، باهوش، با پشتکار و موفق باشد و انگیزه‌ های قوی در خود به‌ وجود آوریم، این قابلیت‌ ها به ما وسعت و قدرت بخشیده و باعث شکوفایی استعدادهای درونی‌ مان شده و ما را به‌ سوی هدف‌ ها و خواسته‌ هایمان می‌ کشاند و از ما شخصیتی کارساز و موفق می‌ سازد و سرانجام به آن‌ چه می‌ خواهیم، می‌ رسیم و به فردی کارآمدتر، مفیدتر، مؤثرتر و مثمر ثمرتر تبدیل می‌ شویم.

    اگر بخواهیم آگاهانه تغییرهایی در خود به‌ وجود آوریم، باید تصویر ذهنی خود را تغییر دهیم تا به نتیجه‌ ی مطلوب برسیم. در واقع با تغییر تصویر ذهنی، هویت خود را تغییر می‌ دهیم.

    به‌ عنوان مثال:

    یک فرد معتاد اگر بخواهد اعتیاد خود را ترک کند، از خود تصویر ذهنی شخص معتاد را دارد. او برای تغییر، لازم است تصویر ذهنی‌ ای از خود بسازد که شخص سالمی است و برای سلامتی و شادابی خود، کوشش می‌ کند. همانند کسی که ترک‌ اعتیاد کرده و به هدفش رسیده، فکر کرده و همان‌ گونه احساس کرده و عمل کند. در چنین شرایطی است که به‌ صورت شخص سالم و شاداب در خواهد آمد.

    بسیاری از انسان‌ ها، نمی‌ توانند از تصویر ذهنی منفی گذشته‌ ی خود که در روزهای کودکی ساخته‌ شده، خارج شوند و بیش‌ تر اسیر آن تصویر ذهنی منفی گذشته‌ ی خود هستند و در نتیجه از عزت نفس کم و اعتماد به‌ نفس پایین برخوردار بوده و در سراسر زندگی‌ شان تحت تأثیر افکار منفی، در نگرانی و اضطراب قرار دارند و هرگز به موفقیت‌ های واقعی، رضایت از زندگی، شادابی و آرامش عمیق نمی‌ رسند.

    اگر مطالب بالا را جمع‌ بندی کنیم، به این نتیجه می‌ رسیم که:

    تصویر ذهنی هر کسی، بر اساس این‌ که مثبت باشد یا منفی، چارچوب تجسم‌ ها، تخیل‌ ها و چگونگی استفاده از قدرت و توانمندی‌ های درونی و انرژی‌ های بی‌ کرانش را ترسیم می‌ کند. در واقع نقش تصویر ذهنی، بسیار جالب و شگفت‌ انگیز است به این معنی که:

    وقتی از خود تصویر منفی داریم، تحت تأثیر تصویر منفی، بیش‌ترِ رؤیاها و تخیلات و حتی انرژی خود را به‌ صورت ناخودآگاه در مسیر منفی به‌ کار گرفته و همواره منتظر کمبودها، موانع، مشکلات، بیماری‌ ها، فقر، دشمنی دیگران با ما، گرفتاری و حوادث غیر مترقبه‌ ی منفی و... هستیم.

    در حالی‌ که وقتی تصویری مثبت از خود داریم یا حتی آگاهانه این تصویر را در خود آفریده باشیم:

    انرژی و قدرت خلاقیت و نیروی تخیل ما، در مسیر مثبت به‌کار می‌ افتد و در مسیر شادابی، تندرستی، زیبایی، آرامش، ایجاد روابط دلخواه با خود و با دیگران، عشق و محبت، ثروت، توانگری، موفقیت و... در هر زمینه و هر موردی که مثبت و شایسته باشد، قرار می‌ گیریم.

    چه باید کرد؟

    با توجه به این‌ که خود ارزیابی، اولویت‌ ها، ارزش‌ ها و آرزوهای فعلی ما، تحت تأثیر تصاویر ذهنی هستند که ریشه‌ های آن به دوران کودکی بر می‌ گردد و با عنایت به این‌ که از لحظه‌ ی تولد تا کنون، کلیه‌ ی احساسات، عملکرد ها، اندیشه‌ ها و... در مغزمان ضبط شده و نگه‌ داری می‌ شوند و پاک‌ شدنی هم نیستند، برای این‌ که تصاویر منفی ذهن خود را تغییر داده و اثر آن‌ ها را به حداقل برسانیم، می‌ باید:

    احساس و اندیشه‌ ی خود را نسبت به آن‌ ها تغییر دهیم و از تکنیک‌ ها و روش‌ های موفقیت مانند تلقین‌ های مثبت به خود، پرسش‌ های مثبت از خود، تصاویر ذهنی مثبت و... بهره جسته و تصاویر ذهنی جدیدی در خود به‌ وجود آوریم تا خود را در مسیر خویشتن‌ پذیری واقعی، دوست‌ داشتن واقعی خود، خودباوری واقعی و اعتماد به‌ نفس واقعی قراردهیم.

    در فصل بعدی به «خود دوست‌ داشتن» خواهیم پرداخت.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:35 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.