به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 28 , از مجموع 28
  1. #21
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    مواجه شدن با خود

    تغییر پس از مواجه شدن با خویشتن روی میدهد و ما زمانی مواجهه شدن با این اضطراب و درد را به جان میخریم، که به اندازه کافی از زیستن در مرداب متعفن و ایستا خسته شده ایم.

    تغییر وقتی با درد همراه نباشد، یعنی هنوز هیچکدام از تکه های ما از جایشان تکان نخورده اند تا یکپارچگی را تجربه کنیم.
    ویرایش توسط سحر بهاری : چهارشنبه 23 فروردین 02 در ساعت 20:31 دلیل: تغییر رنگ فونت

  2. 3 کاربر از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده اند .

    miss seven (دوشنبه 10 مرداد 01), مدیرهمدردی (پنجشنبه 24 فروردین 02), طنین باران (پنجشنبه 16 دی 00)

  3. #22
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    برخی از ما در روابط عاطفی


    گاه بخش‌هایی از ما، میلی به رابطه ندارند
    چرا که قبلا "رها" شده‌اند
    قبلا "تحقیر" شده‌اند
    و یا قبلا "دوست داشته نشده‌اند"
    اما در ظاهر، ما انرژی زیادی برای ایجاد رابطه صرف می‌کنیم.

    بسیاری از ما درون یک رابطه
    بیشتر از هرچیز، مشغول فاصله گرفتنیم و تمام‌مان را نمی‌توانیم در رابطه رها کنیم و این چنین به هم آسیب می‌زنیم.
    همان آسیبی که سالها قبل در قالب عشق به ما خورده‌ است.

    گاه ما عشق را به صورت ناقص و آسیب دیده
    از کسانی دریافت کرده‌ایم که برایمان اولین معنای عشق بوده‌اند‌‌ و حالا همان را با معشوق امروزمان تکرار می‌کنیم.

    گاه یکدیگر را تنگ به آغوش می‌کشیم
    غافل از آنکه گاه دستهایمان قیچی‌های بُرنده‌ای هستند
    که با هر آغوش، آسیب هم می‌زنند‌ و ما سالهاست که آنرا عشق تعبیر می‌کنیم.
    ویرایش توسط سحر بهاری : چهارشنبه 23 فروردین 02 در ساعت 20:31 دلیل: تغییر رنگ فونت

  4. 2 کاربر از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده اند .

    miss seven (دوشنبه 10 مرداد 01), مدیرهمدردی (دوشنبه 10 مرداد 01)

  5. #23
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    مرز بین تنهایی و ناتوانی در ارتباط


    مرز بین:

    "من تنهایی‌مو دوست دارم"
    با
    "من در ارتباط با آدمها مشکل دارم و ترجیح می‌دم به تنهاییم پناه ببرم"

    به اندازه‌ای باریکه، که گاه فرد سالها جزو دسته‌ی دومه، اما خودشو توجیه کرده که جزو دسته‌ی اوله.

    حالت اول زمانیه که ما نه تنها ظرفیت تحمل تنهاییمون بالاست، بلکه در روابطمون با آدمها مهمترین شیوه‌مون برای مدیریت تعارضها و آشفتگی‌های بین‌ فردیمون، فاصله گرفتن از آدمها نیست.

    این شیوه‌ای قدیمی در ذهن ماست که رفتارهای دفاعی ناسالم ما رو طوری برای ما با کلمات دیگه تزئین می‌کنه که حتی گاه فضیلت هم به حساب میان، مثلا فردی که در گفتارش رعایت حال طرف مقابل رو نمی‌کنه و بی‌مهابا مشکلش رو جلو جمع می‌کوبه تو صورتش، اسم خودش رو می ذاره آدم رُک و صادق، یا فردی که نمی‌تونه اضطراب ناشی از وسواسش رو تنظیم کنه، اسم رفتارهای وسواسیش رو می‌ذاره نظم و تمیزی.

    بسیار از افرادی هم که در روابط بین فردی مشکل دارن، مدتهاست در پیله‌ی تنهایی خودشون فرو رفتن و یا با چیزهایی سر خودشون رو گرم کردن، اما سالهاست به خودشون و دیگران می‌گن: "من تنهایی‌مو دوست دارم"، یا "من زیاد نیازی به دیگران ندارم"، یا "روشنفکرا تنهان"، یا "کسایی که بیشتر می‌فهمن تنهاتر می‌شن"، یا "نباید با هرکسی قاطی شد" و ...

    تنهایی زمانی سالمه، که ما ناخودآگاه به واسطه مشکل در روابط، بهش پناه نبردیم، بلکه با وجود روابط سالم و صمیمی‌ای که داریم، مرزهای هویتی خودمون رو هم حفظ می‌کنیم و در کنار زمان‌هایی با دیگران، زمان‌هایی رو با خودمون می‌گذرونیم.

    کسانی که به واسطه‌ی ترس از تنهایی ترجیح می‌دن تنها باشن، نیاز به صمیمت پایینی دارن پس فاصله‌ای که از دیگران می‌گیرن رو احساس نمی‌کنن و این چیزی نیست که اونها رو آزار بده، پس سالها در همون وضعیت می‌مونن و احتمالا افرادی هم که با اونها بلندمدت مرتبط خواهند بود هم نیاز به ارتباطشون کمه، چرا که فاصله‌گیری‌های گاه و بیگاه اونها رو خیلی احساس نمی‌کنن، چرا که با ساز و کار روان خودشون همسازه.
    این میشه که به قول معروف در و تخته همدیگه رو انتخاب می‌کنن، ابتدا همه چیز خوبه، اما بعد از مدتی رابطه از هم می‌پاشه، چرا که ممکنه دونفر نیاز به صمیمیتشون کم باشه، اما رابطه به عنوان عنصر سوم مثل یک گیاه نیاز به آب و غذا و صمیمت داره، چیزی که اون دو نفر به اندازه کافی دنبالش نیستن که به رابطه بدن.
    ویرایش توسط سحر بهاری : چهارشنبه 23 فروردین 02 در ساعت 20:33 دلیل: تغییر رنگ فونت

  6. کاربر روبرو از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده است .

    مدیرهمدردی (پنجشنبه 24 فروردین 02)

  7. #24
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    رنج آدمها را انکار نکنید
    این انکار خود آدمها است!


    زمانی که ظرفیت تحمل رنج کسی را نداریم
    بی‌‌اختیار آنرا کوچک می‌کنیم و می‌گوییم:

    "حالا که چیزی نشده، خدا رو شکر کن که بدتر نشد، من خودم دوسال پیش بدترش برام اتفاق افتاد، انقدر ناله نکن، امیدوار باش...!"

    ما به اندازه‌ای می توانیم درک کنیم که طرف مقابلمان چه عمقی از رنج را تجربه کرده، که بتوانیم اصیل و عمیق در خودمان با آن رنج روبرو شویم.

    اگر‌ نتوانیم در همان موقعیت تمامی احساسات خودمان را اعم از ترس و خشم و غم و ناامیدی و ... را تجربه کنیم و خودمان را بزنیم به کوچه علی چپ، ناگزیر شنونده‌ای غیرهمدل خواهیم بود.

    گاه خوب بر رنج دیگری تمرکز کردن و دیدن اینکه ما این حجم از رنج را نمی‌توانیم تاب بیاوریم و بیان همین با صداقت، اصیل ترین رفتار ممکن و انسانی‌ ترین همدلی خواهد بود.

    ما بسیاری از روابطمان را ناآگاهانه از دست می‌دهیم زیرا ندیده‌ایم که در آن زمان بخصوص چطور رنج دیگری را نادیده‌ گرفته‌ایم و با کوچک شمردن و صرفا راهکار دادن، او را با بی‌نهایت تنهایی‌اش تنها گذاشته‌ایم
    .
    ویرایش توسط سحر بهاری : چهارشنبه 23 فروردین 02 در ساعت 20:35 دلیل: تغییر رنگ فونت

  8. کاربر روبرو از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده است .

    مدیرهمدردی (پنجشنبه 24 فروردین 02)

  9. #25
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    عقل کل...



    هیچ چیز به اندازه "ندانستن" ما را به سمت "آگاهی" رهنمون نمیکند. البته ندانستنی که انکار نشود...!

    و انکار... انکار ریشه در تجربه‌ی حقارت و تنهاییِ بسیار دارد، تجربه‌ی حقارت و تنهاییِ بسیار ما را از دیگران دور و بی‌نیاز می‌کند و در دانستن، همیشه دو تن حضور دارند؛
    _ آنکه عشق می‌دهد.
    _ و آنکه نیازمند است.

    افسوس آنکه بیشتر تحقیر شده‌، بیشتر باور به عقل کل بودن دارد.

  10. کاربر روبرو از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده است .

    مدیرهمدردی (چهارشنبه 27 اردیبهشت 02)

  11. #26
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    تقلا...


    زندگی از جایی به بعد، تلاش بیشتر برای دستاوردهای بزرگتر نیست، بلکه افزایش ظرفیت نداشته‌ها و از دست رفته‌ هاست.

    اگر نتوانسته باشیم این ظرفیت را در خودمان تقویت کنیم، تا آخرین لحظه از زندگی همیشه بخشی از ما درگیر تقلا برای بدست آوردن چیزهایی است که در واقعیت خارج از توان و شرایط واقعی ما برای بدست آوردن آنها است.

    آنچه باعث می‌شود ما فکر کنیم لزوما هر چیزی در این زندگی و دنیا حتما در کمال آفریده شده و ما هم باید در مسیر خود هر چیزی را در کمال آن بدست بیاوریم، حاصل باقی ماندن ما در مراحل رشد اولیه و کودکی است.

    همانجا که به طور طبیعی برای کاهش اضطراب مرگ، نیاز داشتیم فکر کنیم خیلی قوی هستیم و از پس همه چیز بر می‌آییم و تا ابد باید جهان را از آن خود کنیم و این گرسنگی روانی، زندگی کردن را از ما دریغ خواهد کرد.

  12. 2 کاربر از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده اند .

    Mvaz (چهارشنبه 11 مرداد 02), مدیرهمدردی (یکشنبه 18 تیر 02)

  13. #27
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    باور به ثانیه ها...


    برای آنکه زمان را باور کنیم،‌ نیاز به عکسها و آیینه داریم.
    عکسها چیزی را نگه نمی‌دارند، بلکه چیزی را که ذهن ما‌ می‌خواهد دفن کند، بالا نگه می‌دارند.

    من زمان را باور نکرده بودم تا آن هنگام که آینه و موهایم همدست شدند.

    و سپیدی، همیشه نشانه‌ی پاکی نیست
    بلکه گاه می‌خواهد چیزی را به فهم ما فرو کند
    که روان ایستای ما از ورودش سر باز می‌زند.

    من خودم را در خودم و درون شما و شما خودتان را در دیگران و در خود می‌یابید. ما به هم زل می‌زنیم و زمان
    مثل ارابه‌ای با اسب‌های رم کرده، بی‌امان از ما می‌گذرد.


  14. 2 کاربر از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده اند .

    Mvaz (چهارشنبه 11 مرداد 02), مدیرهمدردی (جمعه 13 مرداد 02)

  15. #28
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    ناامیدی از یافتن عشق...

    هیچکس از دوباره عاشق شدن ناامید نمیشود، در واقع آنچه رخ میدهد این است که فرد بیشتر به احساس ناخودآگاه میرسد که با این خویشتنی که دارد، نمیتواند رابطه ی عمیقی را تجربه کند.
    آنچه احساس ناامیدی از دوست داشتن، دوست داشته شدن مجدد و یا ناامیدی از قرار گرفتن در یک رابطه ی عاطفی با کیفیت را میسازد، را در دو حالت آگاهی فرد از مسائلش میتوانیم تبیین کنیم.


    _ مشکل از من است.
    _ مشکل از غیر، من است.

    » بینش زیاد به مسائل خود؛

    اگر فرد نسبت به مشکلات روانشناختی و ترس های خود بینش بالایی داشته باشد، در میابد که آنچه بعنوان انتخاب نامناسب یا تخریب رابطه برایش اتفاق می افتد، نتیجه مسائل روانشناختی خودش است و این طبعا میتواند برای او بسیار غمگین کننده و حتی ناامید کننده باشد که نمیتواند فرد مناسب را به درستی انتخاب کند و یا نمیتواند یک رابطه را نگه دارد و آن را نابود میکند.

    » بینش پایین به مسائل خود؛

    اما اگر فرد نسبت به مشکلات شخصیتی خود، ترس ها و آسیب هایی که دیده و نیز اکنون به دیگران وارد می‌کند آگاهی کافی نداشته باشد، آن مسائل را در دیگران میجوید و دائم ذهنش روابط نافرجام را اینگونه تبیین میکند ( نمیدونم چرا هر کسی میاد تو زندگی من، میلنگه! اصلا انگار نسل آدمای خوب سر اومده).

    عشقی که تجربه نمیشود و فرد را ناامید میکند، در واقع ناتوانی خود فرد در صمیمت است، که آنرا در دیگری و روابطش میابد، در واقع ما در حسرت دیگری نیستیم، در واقع در حسرت خویشتنی هستیم که از خودمان هم بسیار فاصله دارد، چه رسد به شریک عاطفی.

    رنج بزرگ آن نیست که عشق را بدست نمی آوریم، بلکه این است که هیچ وقت به اندازه کافی آنرا نداشته ایم.



 
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:41 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.