دوستم رفتارهای عجیبی داره لطفا راهنمایی کنید

[zzzz]

سلام من یک دوستی دارم که8 سال ازمن بزرگتره و ده سال سابقه داره تو یه اداره. ما باهم تو اون اداره که کاراموزی میرفتم دوست شدیم
الان ده ساله دوستیم .ایشون خانم هستن .
ایشون مجردن . ارشد دارن.خونه مجردی دارن توتهران .وخانوادشون شهرستان.
راستش ایشون خیلی بمن دروغ میگه .
چند موردشو میگم .
صورتشو.بوتاکس میکنه ژل میزنه عمل میکنه میگه نکردم و صورت خودمه.
پدرش فوت شده ولی بمن میگه زندس .
خانوادش یه شهردیگن ولی بمن میگه فلان شهرن.
روزای تعطیل بمن میگه رفتم پیش خانوادم ولی درحالیکه نرفته.
از شغل پدر من و پدرای همکاراش بر باباش شغل و بیوگرافی درست میکنه مثلا من قبلا گفته بودم پدرم چ شغلی داشته 6 ماه بعد میگه بابای منم همینه شغلش .
ب من پیام میده میگه دارم میرم مسافرت با دوستام درحالیکه متوجه میشم که سرکارشه و نرفته.
وهزارتا دروغ دیگه. این دروغا بر ایشون که بامن ده ساله دوستن اصلا توجیح پذیرنیست. منوایشون روزی چند ساعت باهم تلفنی حرف میزنیم.چرا انقد باید دروغ بگه؟ یا مثلا عکس خالشو پسرخالشو نشون میده میگه مامان وبرادرمه. بعدمیگه بابام اهل عکس انداختن نیس برهمین عکس ندارم.
خیلی این رفتارها برام عجیبه. میشه لطفا کمک کنید که ایشون چ مشکلی داره ؟؟ ایا بیمارن؟ یا اینکه مشکل اخلاقی داره و من باید ارتباطمو کات کنم
ممنون

[ammin]

سلام

به نظر میرسه ایشون عزت نفس پایینی دارن، نپذیرفته چیزایی که نداره عیب نیست.فکر نمیکنم نیازی به کات کردن باشه. میتونی کم کم رابطت باهاش صمیمی تر کنی و سوقش بدی به سمتی که باهات راحت باشه. شاید فکر میکنه اگه خود واقعیش نشون بده دوستاش رو از دست بده.

[zzzz]

سلام

به نظر میرسه ایشون عزت نفس پایینی دارن، نپذیرفته چیزایی که نداره عیب نیست.فکر نمیکنم نیازی به کات کردن باشه. میتونی کم کم رابطت باهاش صمیمی تر کنی و سوقش بدی به سمتی که باهات راحت باشه. شاید فکر میکنه اگه خود واقعیش نشون بده دوستاش رو از دست بده.

ممنونم
افرین .فوت پدرش چیزی نیس که بخواد نگه هیچ اشکالی نداره مگه چیه منم برهمین تعجب میکنم.مگه ادم کسیش فوت شه بیکلاسیه اخه.
اخه ارتباط با این ادمایی که مدام دروغ میگن ادم اذیت میشه.حس میکنه ب شعورش توهین شده.
دقیقا شما راست میگین ایشون میترسه منو یا دوستاشو ازدست بده. چندبار من خواستم بخاطر دروغاش کات کنم مدام پیام میدادوعذرخواهی میکرد

[سحر بهاری]

سلام

با توجه به موارد مختلفی که نوشتین انگیزه دروغگویی هم میتونه برای ایشان متفاوت باشه و باید بررسی بشه. اما دو مطلب مهم که خودتون باید بهش بپردازین و جاش خالیه؛

_ اولین مطلب اینه خب معمولا افراد گرایش به دوستی با همسن و سالان خودشونو دارن. مثلا احساسات هم رو بیشتر درک میکنن، در برابر دنیایی قرار دارن که میتونن خیلی چیزاش رو با هم کشف و تجربه کنن و ...

مثلا خانمی که ۳۰ ساله هست ، مطمئنا تجربیات بیشتری نسبت به دوست ۲۲ ساله خودش داره. مسیرهایی که رفته، مواردی رو که تجربه کرده، اطلاعاتی که بدست آورده، از هیجاناتی که عبور کرده و ... اینها چیزی نیست ازش بگذریم. از طرفی خیلی وقت ها اونفرد بزرگتر میتونه مواردی رو منتقل کنه که اقتضای سن خودش و شرایطش هست و فرد کوچکتر از همین کانال دچار آسیب بشه. این مطلب رو داشته باشین.
* سپس باید بریم سراغ اینکه چرا با وجود محرز شدن دروغگویی ایشون باز هم شما این ارتباط رو ادامه دادین؟ ارتباطی که شما با اطلاعات غلط ادامه دادین ، ارتباط ناسالمی بوده.

این چه میخواد ارتباط دوستانه دو تا دختر یا دو تا پسر ، چه میخواد ارتباط عاشقانه باشه. ناسالمه

مثلا فردی میگفت من در ارتباط عاطفی بودم که متوجه میشدم طرف مقابلم دروغ میگه اما فارغ از علت دروغگویی او ، مشخص شد این خانم هم به دلایل مختلفی که مربوط به خودش بوده و باید اونو برطرف میکرده این ارتباط آسیب زا رو ادامه میداده. ( یعنی خودش هم یک ستون این آسیب بوده. ( علاوه بر آسیبی که طرف مقابل بهش میزده )
ده سال دوستی و ارتباط تلفنی چند ساعته در روز چیزی کمی نیست که از اون ساده بگذریم.

_ بعد از بررسی اینها در نهایت باید بخودتون برگردین و مراقبت از خودتون کنین. توجه به خود مهمه، نه گشتن بدنبال علت مشکل دیگران ( چون ما ناجی دیگری نیستم و خودش باید بفکر خودش باشه و احساس کنه که نیاز به تغییر داره ) اونوقت هست که خودتون تصمیم میگیرین نه اینکه ما یا دیگری بهتون بگه بمون یا تمومش کن. تصمیمتون رو یه تصمیم درست میدونین و بهش پایبندین و هر چه زمان بگذره پشیمانی درونش نمیبینین .

[zzzz]

سلام

با توجه به موارد مختلفی که نوشتین انگیزه دروغگویی هم میتونه برای ایشان متفاوت باشه و باید بررسی بشه. اما دو مطلب مهم که خودتون باید بهش بپردازین و جاش خالیه؛

_ اولین مطلب اینه خب معمولا افراد گرایش به دوستی با همسن و سالان خودشونو دارن. مثلا احساسات هم رو بیشتر درک میکنن، در برابر دنیایی قرار دارن که میتونن خیلی چیزاش رو با هم کشف و تجربه کنن و ...

مثلا خانمی که ۳۰ ساله هست ، مطمئنا تجربیات بیشتری نسبت به دوست ۲۲ ساله خودش داره. مسیرهایی که رفته، مواردی رو که تجربه کرده، اطلاعاتی که بدست آورده، از هیجاناتی که عبور کرده و ... اینها چیزی نیست ازش بگذریم. از طرفی خیلی وقت ها اونفرد بزرگتر میتونه مواردی رو منتقل کنه که اقتضای سن خودش و شرایطش هست و فرد کوچکتر از همین کانال دچار آسیب بشه. این مطلب رو داشته باشین.
* سپس باید بریم سراغ اینکه چرا با وجود محرز شدن دروغگویی ایشون باز هم شما این ارتباط رو ادامه دادین؟ ارتباطی که شما با اطلاعات غلط ادامه دادین ، ارتباط ناسالمی بوده.

این چه میخواد ارتباط دوستانه دو تا دختر یا دو تا پسر ، چه میخواد ارتباط عاشقانه باشه. ناسالمه

مثلا فردی میگفت من در ارتباط عاطفی بودم که متوجه میشدم طرف مقابلم دروغ میگه اما فارغ از علت دروغگویی او ، مشخص شد این خانم هم به دلایل مختلفی که مربوط به خودش بوده و باید اونو برطرف میکرده این ارتباط آسیب زا رو ادامه میداده. ( یعنی خودش هم یک ستون این آسیب بوده. ( علاوه بر آسیبی که طرف مقابل بهش میزده )
ده سال دوستی و ارتباط تلفنی چند ساعته در روز چیزی کمی نیست که از اون ساده بگذریم.

_ بعد از بررسی اینها در نهایت باید بخودتون برگردین و مراقبت از خودتون کنین. توجه به خود مهمه، نه گشتن بدنبال علت مشکل دیگران ( چون ما ناجی دیگری نیستم و خودش باید بفکر خودش باشه و احساس کنه که نیاز به تغییر داره ) اونوقت هست که خودتون تصمیم میگیرین نه اینکه ما یا دیگری بهتون بگه بمون یا تمومش کن. تصمیمتون رو یه تصمیم درست میدونین و بهش پایبندین و هر چه زمان بگذره پشیمانی درونش نمیبینین .

سلام ممنون
من چندین بار خواستم باهاشون کات کنم ولی ایشون با پیامک های عذرخواهی نذاشتن. یک جوری که انگار وابسته ن ومیخوان بامن ارتباط داشته باشن. سنشونم اشتباه متوجه سدین.من31 سالمه ایشون39
فقط ارتباط تلفنی نیست .بیرون هم میریم .
اخه شما میگین عزت نفس نداره درحالیکه چون کارمنده و من بیکار.حتی خونه 80 متری سمت غرب تهران برخودش داره و مدام اینارو تو سرمن میزنه و پوز میده . حالا نحوه خرید خونشم کلی دروغ گفته که ...
من دنبال تغییر دادنش نیستم بفکر خودم بودم که اومدم اینجا تایپیک زدم . میخوام بدونم که شاید خلافی چیزی داره . البته اینم بگم محبتم بهم میکنه .گاهی رستوران میریم اون حساب میکنه . من باهاش مشکل انچنانی ندارم فقط از دروغایی که میگه بدم میادچون من باهاش صادقم.
واینکه اینم بگم ایشون ثبات اخلاقی نداره.یعنی یکبارمیگه من ازهمسایهام بدم میاد اذیتم میکنن چند روز بعد میگه من مشکلی ندارم باهاشون و راحتم . و افتخارمیکنه که همسایهاش دکترمهندسن.
من حتی شک دارم که ایشون شاید ازدواج کرده قبلا. ازدواج کردن ایراد ندارد ولی اینکه بعث ده سال صادق نیست ایراده . خلاصه بگم هیچی از زندگیش بمن راست نمیگه صادق نیست.مدام کلاس میزاره .گاهی منو میبره رستوران کادومیخره پول رستورانوحساب میکنه و باهام بعدش بدرفتاری میکنه مثل کیسه بوکس عقدهای درونیشو روم خالی میکنه.اگه عزت نفس داره چرا اینجوریه؟

[سحر بهاری]

متشکرم، لطفا با دقت مطلب رو بخونین.

اون سن یه مثال برای دو شخص نامعلوم بود. در واقع اشاره به فاصله سنی داشت که البته بهش نپرداختم و هدف من مخاطبان تاپیک بودن که برای انتخاب دوست دقت داشته باشن.

در مورد عزت نفس هم این مسئله رو آقای امین مطرح کردن و من از زاویه دیگری به سؤالتون پرداختم.
................

من دنبال تغییر دادنش نیستم بفکر خودم بودم که اومدم اینجا تایپیک زدم . میخوام بدونم که شاید خلافی چیزی داره.

مثل کیسه بوکس عقدهای درونیشو روم خالی میکنه.اگه عزت نفس داره چرا اینجوریه؟.

اگر بفکر خودتون هستین پس رها کنین که چی میخواین در موردش بدونین!
آنچه رو که او مخفی کرده یا وارونه جلوه میده یا دربارش صادق نیست کمترین اهمیت رو در زندگی شما داره. ( ایشون فقط یه دوسته و کمترین تاثیر رو در روند زندگی شما داره، خیلی خودتون رو درگیر نکنین ). بیشترین اهمیت اطلاعاتیه که شما روز به روز بیشتر در اختیارش قرار میدین و آسیب هایی که متوجهتون هست.

این بفکر بودن در مورد خودتون ارزشی نداره وقتی هر بار حاضر میشین این ارتباط رو با چند تا پیامک و ... معذرت خواهی از سر بگیرین و مجددا همون آش و کاسه. یا وقتی با تردید سؤال میپرسین من این ارتباط رو قطع کنم؟

از روانشناس کمک بگیرین و علت چسبیدن خودتون به این ارتباط مریض رو پیدا کنین، ممکن هست در زندگی جای دیگری هم به نحوی دیگر درگیر چنین ارتباط هایی هستین یا بشین. حتما یه چیزایی دستتون رو میگیره و البته برای ادامه زندگی و آینده بنفعتون هست.

[ammin]

برداشت من از پست اولت که گفتی ده ساله دوست هستید این بود که بین شما اعتماد متقابل وجود داره.

با توجه به بقیه صحبتهات که انگار اطلاعات زیادی از زندگیش نداری و بیم آسیب هم از ناحیه ایشون داری. جواب اینکه کات کنی یا نه به عهده خودته. همون طور که خانم سحری بهاری هم اشاره کردند نیازی نیست دنبال چرایی دروغ گفتنش باشی. مهم اینه که توی این رابطه دوستی رشدی رو احساس میکنی؟ یا داری اذیت میشی و مدام نگرانی؟

[zzzz]

برداشت من از پست اولت که گفتی ده ساله دوست هستید این بود که بین شما اعتماد متقابل وجود داره.

با توجه به بقیه صحبتهات که انگار اطلاعات زیادی از زندگیش نداری و بیم آسیب هم از ناحیه ایشون داری. جواب اینکه کات کنی یا نه به عهده خودته. همون طور که خانم سحری بهاری هم اشاره کردند نیازی نیست دنبال چرایی دروغ گفتنش باشی. مهم اینه که توی این رابطه دوستی رشدی رو احساس میکنی؟ یا داری اذیت میشی و مدام نگرانی؟

ممنونم
.شما درست میگین
حرفتون درسته. اومدم تایپیک زدم که بپرسم که این همه دروغای ایشون بخاطر اینه بیماره یا اینکه کار خلاف میکنه میخواد من از کارش سر در نیارم
. وگرنه دروغتی ایشون تاثیری روی من نداره و نخواهدگذاشت . فقط از رفتارش ناراحت و عصبانی میشم که چرا باوجود این همه دوستی بمن دروغ میگه .
خب من فکرکردم شاید اعتماد بنفس نداره عزت نفس نداره اومدم که مشکلش حل شه راه حل چی هست.
یا نه اگه عمدا دروغ میگه نقشه داره من تکلیفمو بدونم .
من همه این رفتارهای ایشونو با خانوادمم مشورت کردم که خانوادم گفتن شاید دوستت عضو گروه سیاسی خاصیه یا فلان کارو میکنه .من ترسیدم اومدم اینجا سوال بپرسم .