به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 29
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 29 آبان 00 [ 20:09]
    تاریخ عضویت
    1400-3-13
    نوشته ها
    111
    امتیاز
    3,448
    سطح
    36
    Points: 3,448, Level: 36
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    255

    تشکرشده 259 در 102 پست

    Rep Power
    27
    Array
    "" آره حس میکنم این پیامش همین منظور رو داشته . پیام اولی که بعد این پیاما داد بنظر میومد کاملا اعتمادشو از دست داده باشه. چیزی که بهش گفتم همین منظور ازدواج بود ولی مثلا خیر سرم خواستم بصورت ادبی گفته باشم. اگه خواهری هم داشتم قطعا اونو پیش قدم میکردم ولی تو همچین شرایطی که اصلا جوابش به سمت بله نیست نمیخوام مادرم بفرستم. اگه بدونم یک ذره علاقه از طرفش باشه اونوفت.
    من قبل از ایشون حس علاقه به کسی داشتم ولی هیچ وقت شرایط مناسب ازدواج نداشتم واسه همین هم نمیگفتم. همین باعث شده الان بیشتر دست و پا بزنم و نخوام فعلا فراموش کنم. حس میکنم اگه این فرد که دوسال فکر بودم و خیلی ویژگی های مد نظرم رو داره بدون تلاش کافی از دست بدم... ""




    منم فکر می کنم نظر ایشون منفی هست .دختر و پسرهایی که آهن ربا همنند معمولا پیگیر هم میشن و اگه یکی از طرفین پیگیر نمیشه یعنی در معیارها به مشکل خوردن و نتونستن با خودشون کنار بیان . امکان داره جلسه اول خواستگاری و آشناییی به این مفهوم برسن و امکان داره جلسه بیستم . درست هم نیست فقط نگاه بد به مردم داشته باشیم - شاید معیارهای طرف مقابل را نداریم .منم یه روز به خودم اومدم دیدم چقدر ما آدم ها می تونیم مغرور باشیم . از موقعی که حقی دیگری را در نظر گرفتم و گفتم طرق مقابل هم نظری داره و حق انتخابی داره ،، آرامش بهتری دارم . دلم را اینجوری تمیز تر کردم .
    پاسخ منفی البته به این معنی نیست که شما خدایی نکرده پر از ایرادید - هم موج و هم نوسان یکدیگه نبودید شاید .
    بالاخره طرف مقابل شما هم معیارها و نظری داری تو ازدواج و باید احترام گذاشت .شما که پسر هستین این مورد نشد می تونید بی نهایت مورد را برین بالاخره یکیش درست میشه . دخترها چی بگن باید از بین خواستگارهای محدود یکی را انتخاب کنن
    خودتون راسرزنش نکنین . شاید برای خیلی های دیگه جذاب باشید از نظر ازدواج .
    کلا اگه شما برادرم بودید بهتون می گقتم اول مسیر ازدواج را با خانواده برین - دوم اینکه دل نبندین و هیجانات و بخصوص نفس و گناه نفس را کنترل کنین و بدونین طرف شما هم یه طرق قضیه هست و فقط شما نیستید .
    دختر و پسرهایی که تو ازدواج آسیب می بینن یکی از این دو مورد و یا هر دو مورد را اشتباه می کنند . لازم نیست 10 تا کتاب بخونین . دو مورد بالا را که گفتم کفایت می کنه .
    دعا می کنم سرشار از آرامش باشید .
    ویرایش توسط لاله123 : پنجشنبه 13 خرداد 00 در ساعت 21:05

  2. کاربر روبرو از پست مفید لاله123 تشکرکرده است .

    سحر بهاری (پنجشنبه 13 خرداد 00)

  3. #12
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Mnalireza نمایش پست ها
    تمام این چیزایی که گفتم پیام بوده.
    چه دانشگاه، چه پیام، چه بیرون. بحث ارتباط با کسی هست که از شکل درست خودش بعنوان یک راهنما خارج شده و شما رو درگیر کرده.

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mnalireza نمایش پست ها
    چون کم رو هست نه جواب گوشی میده نه خیلی با بیرون رفتن میونه خوبی داره. احتمالا قرار هم به همین علت نمیخواد.
    .
    و ده ها احتمال دیگر که ما از اون باخبر نیستیم. لازم نیست شما خودتون رو قربانی مسائل دیگران بکنین، ایشان اگر هر گونه اختلال روانی یا مشکلی دارن علاوه بر اینکه هشداری برای انتخاب شما هست لازمه خودشون بهش رسیدگی کنن.
    اگر بحث بر گفتن بود که به هر صورت انتقال دادین و ایشونم پاسخی دادن. پس چیزی باقی نمیمونه و شما از حالا به بعد باید برگردین و مسائل دیگر رو در مورد خودتون بررسی کنین.


    نقل قول نوشته اصلی توسط Mnalireza نمایش پست ها
    اون مسئله جریان متفاوتی بود و همون موقع هم میدونستم. اون موقع هم تاپیک زدم که یکم توصیه ای همدردی چیزی بشنوم شاید بتونم آروم بشم یا راه حلی پیش پام گذاشته باشه.همونطور که گفتم قبلا بوده شرایطی که کسی رو میخواستم و هیچ نگفتم و همین باعث شده ناامید باشم و فکر کنم هر بار دارم شکست میخورم تو ابتدای مسیر.
    بله جریان متفاوت بود ولی هر بار به شیوه ای در حال ادامه هست. باید دید چقدر به راهنمایی ها در کنار همدردی ها توجه و عمل کردین. این ترس از شکست با تحلیل میسر هست. اینکه مدام خدمت ما عرض میکنم بخودتون برگردین برای همین هست.

    نحوه ی تفکر و تصمیم گیری های شما، مسیرهایی که در اون قدم میگذارین، افرادی که انتخاب میکنین، میتونه از همون ابتدا شما رو مأیوس کنه یا در نهایت رد بشین یا شکست بخورین.
    خودتونم اشاره کردین و منم تاکید میکنم مثلا چرا شما باید این ارتباط رو ادامه میدادین؟ حتی در حد پیام. حتی اگر استادش هم بودین همون سر کلاس کافی بود .

    اینکه کسی رو مد نظر داشته باشین با اینکه اون پیام نده شما بدین یا برعکس تفاوت داره و سبب وابستگی و شعله ور شدن احساسات میشه. شاید بنا به ده ها دلیل برای طرف مقابلتون یک ارتباط ساده یا کم اهمیت تلقی بشه اما برای شما سبب آسیب میشه و این آسیب به ملکه ی ذهنتون تبدیل میشه که ؛

    _ من برای یه ارتباط عاطفی مناسب نیستم.
    _ من ارزشمند نیستم.
    _ من همیشه شکست میخورم.
    _ من جذاب نیستم.
    _ حتما یه مشکلی دارم.
    _ هیچکسی منو دوست نداره

    و ...

    حتما نیاز دارین مقاله بخونین، مطالب مفید مشاوران رو در شبکه های اجتماعی دنبال کنین و از مشورت با اونها استفاده کنین.
    ویرایش توسط سحر بهاری : پنجشنبه 13 خرداد 00 در ساعت 21:18

  4. #13
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 آبان 00 [ 09:13]
    تاریخ عضویت
    1399-5-06
    نوشته ها
    219
    امتیاز
    5,439
    سطح
    47
    Points: 5,439, Level: 47
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    270

    تشکرشده 423 در 177 پست

    Rep Power
    46
    Array
    به نظرم پاسخ ایشون به شما منفی بوده با توجه به مطلبی که بیان کردین .می تونین یه واسط هم بفرستین ولی دیگه خودتون پیگیری نکنین .
    خواستگاری بیشتری برین . خواهید دید موردهای بهتری هستن . و این ذهن شما بوده که گرفتاری برای خودش ایجاد کرده .
    فقط بحث احساسات شما می مونه که فکر کنم خوب مدیریت می کنین اونجور که دارم تو تاپیک شما میخونم .
    در کل فرمول مدیریت احساسات یه قاعده مهم و اصلی در جاده ازدواجه . دختر و پسر نباید به هیچ عنوان تا عقدی صورت نگرفته خودشون را وابسته کنند و این جای توجیه نداره . اگه مسیر خطا میره باید دختر و پسر متذکر هم بشن . می تونین مقالات سایت را بخونین در مورد احساست و مدیریت احساسات .
    دعا می کنم همه ماها و همه دختر و پسرهای ما به آگاهی برسن - احساسات خودشون را مدیرت کنند در مسیر ازدواج - مسیر ازدواج را درست برن و موردی که به صلاحشون هست روزیشون باشه .

  5. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 اردیبهشت 01 [ 12:17]
    تاریخ عضویت
    1398-4-04
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    2,820
    سطح
    32
    Points: 2,820, Level: 32
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 80
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 7 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط لاله123 نمایش پست ها
    "" آره حس میکنم این پیامش همین منظور رو داشته . پیام اولی که بعد این پیاما داد بنظر میومد کاملا اعتمادشو از دست داده باشه. چیزی که بهش گفتم همین منظور ازدواج بود ولی مثلا خیر سرم خواستم بصورت ادبی گفته باشم. اگه خواهری هم داشتم قطعا اونو پیش قدم میکردم ولی تو همچین شرایطی که اصلا جوابش به سمت بله نیست نمیخوام مادرم بفرستم. اگه بدونم یک ذره علاقه از طرفش باشه اونوفت.
    من قبل از ایشون حس علاقه به کسی داشتم ولی هیچ وقت شرایط مناسب ازدواج نداشتم واسه همین هم نمیگفتم. همین باعث شده الان بیشتر دست و پا بزنم و نخوام فعلا فراموش کنم. حس میکنم اگه این فرد که دوسال فکر بودم و خیلی ویژگی های مد نظرم رو داره بدون تلاش کافی از دست بدم... ""




    منم فکر می کنم نظر ایشون منفی هست .دختر و پسرهایی که آهن ربا همنند معمولا پیگیر هم میشن و اگه یکی از طرفین پیگیر نمیشه یعنی در معیارها به مشکل خوردن و نتونستن با خودشون کنار بیان . امکان داره جلسه اول خواستگاری و آشناییی به این مفهوم برسن و امکان داره جلسه بیستم . درست هم نیست فقط نگاه بد به مردم داشته باشیم - شاید معیارهای طرف مقابل را نداریم .منم یه روز به خودم اومدم دیدم چقدر ما آدم ها می تونیم مغرور باشیم . از موقعی که حقی دیگری را در نظر گرفتم و گفتم طرق مقابل هم نظری داره و حق انتخابی داره ،، آرامش بهتری دارم . دلم را اینجوری تمیز تر کردم .
    پاسخ منفی البته به این معنی نیست که شما خدایی نکرده پر از ایرادید - هم موج و هم نوسان یکدیگه نبودید شاید .
    بالاخره طرف مقابل شما هم معیارها و نظری داری تو ازدواج و باید احترام گذاشت .شما که پسر هستین این مورد نشد می تونید بی نهایت مورد را برین بالاخره یکیش درست میشه . دخترها چی بگن باید از بین خواستگارهای محدود یکی را انتخاب کنن
    خودتون راسرزنش نکنین . شاید برای خیلی های دیگه جذاب باشید از نظر ازدواج .
    کلا اگه شما برادرم بودید بهتون می گقتم اول مسیر ازدواج را با خانواده برین - دوم اینکه دل نبندین و هیجانات و بخصوص نفس و گناه نفس را کنترل کنین و بدونین طرف شما هم یه طرق قضیه هست و فقط شما نیستید .
    دختر و پسرهایی که تو ازدواج آسیب می بینن یکی از این دو مورد و یا هر دو مورد را اشتباه می کنند . لازم نیست 10 تا کتاب بخونین . دو مورد بالا را که گفتم کفایت می کنه .
    دعا می کنم سرشار از آرامش باشید .
    اگه یه نه رک یا یه جوری راحت میگفت خوشم نمیاد و حال نمیکنم و زشتی و ... میگفت قطعا راحتتر‌ بود بیخیال شدنش ولی اینجوری خیلی طول می کشه... فکر نکنم دیگه دختری سر راه من قرار بگیره که حتی در این حد هم نزدیک باشم و احتمالا باید کاری که خوشم نمیاد انجام بدم و به خونواده بگم یکی پیدا کنه :/

  6. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 اردیبهشت 01 [ 12:17]
    تاریخ عضویت
    1398-4-04
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    2,820
    سطح
    32
    Points: 2,820, Level: 32
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 80
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 7 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Niagara نمایش پست ها
    به نظرم پاسخ ایشون به شما منفی بوده با توجه به مطلبی که بیان کردین .می تونین یه واسط هم بفرستین ولی دیگه خودتون پیگیری نکنین .
    خواستگاری بیشتری برین . خواهید دید موردهای بهتری هستن . و این ذهن شما بوده که گرفتاری برای خودش ایجاد کرده .
    فقط بحث احساسات شما می مونه که فکر کنم خوب مدیریت می کنین اونجور که دارم تو تاپیک شما میخونم .
    در کل فرمول مدیریت احساسات یه قاعده مهم و اصلی در جاده ازدواجه . دختر و پسر نباید به هیچ عنوان تا عقدی صورت نگرفته خودشون را وابسته کنند و این جای توجیه نداره . اگه مسیر خطا میره باید دختر و پسر متذکر هم بشن . می تونین مقالات سایت را بخونین در مورد احساست و مدیریت احساسات .
    دعا می کنم همه ماها و همه دختر و پسرهای ما به آگاهی برسن - احساسات خودشون را مدیرت کنند در مسیر ازدواج - مسیر ازدواج را درست برن و موردی که به صلاحشون هست روزیشون باشه .
    خب باید اول دختری دیده بشه که بعد به فکر خواستگاری بیفتم ... بنظرم اگر کسی رو هم در نظر بگیرم باز میشه مثل همین . از روی احساس فقط‌. چون شناخت که ندارم. بدون شناخت هم خواستگاری رفتن فقط نه شنیدنه

  7. #16
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    امروز [ 00:56]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,970
    امتیاز
    33,590
    سطح
    100
    Points: 33,590, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,395

    تشکرشده 6,402 در 1,795 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    دوستان نکته های خیلی مهمی به شما گفتند. هم مسیر آشنایی تا ازدواج باید درست باشه، هم به معیارهای طرف مقابل باید احترام گذاشت و... اما مساله مهمی که از لابلای صحبتهای شما متوجه شدم اینه که بسیار تایید طلب و مهر طلب هستید، یعنی بیشتر جذب دختری میشید که به شما کمتر اعتنا کنه.یا شما رو توی ابهام دوست داشتن یا نداشتن قرار بده، کلا بی خیال این رابطه واین دختر بشو و روی این تایید طلبی کار کن ببین چرا خودتو زیاد دوست نداری یا زیاد قبول نداری اگه اینو حل نکنی هم وارد روابط اشتباهی میشی هم اگه رابطت به نتیجه برسه توی اون رابطه با محبت زیاد یا بی توجهی های افراطی دچار مشکل میشی

  8. کاربر روبرو از پست مفید ammin تشکرکرده است .

    Mnalireza (جمعه 14 خرداد 00)

  9. #17
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 23 اردیبهشت 03 [ 11:47]
    تاریخ عضویت
    1398-6-08
    نوشته ها
    1,063
    امتیاز
    23,459
    سطح
    94
    Points: 23,459, Level: 94
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 891
    Overall activity: 54.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,685

    تشکرشده 2,216 در 904 پست

    Rep Power
    221
    Array
    سلام برادر، خوبی؟ چقدر خوب و واضح دوستان راهنمایی کردن. من فقط جملات آقای امین رو تاکید مجدد میکنم، اینکه ایشون گفتن تاییدطلب و مهرطلب، من بحث دارم روی این نظر. بنظر من علت صحبتهای ایشون و واکنشهاشون، یکم احساساتی بودن هست، اینکه خیلی توی چنین جوی قرار نگرفتن قبلا، و با یه مورد دیگه فک میکنن که اینجا آخر زندگی هست. و اینکه آدم خودش و روحیاتش رو توی این مرحله به درستی نمیشناسه، بر شدت این قضیه می افزاید.
    و من باز تاکید میکنم که وقتی یه پسر بیست و چند سال از فاین فضا دور بوده و یه دفعه میفته وسط چنین رویداد پراحساسی، خیلی هم نمیشه خرده گرفت. اون اموزش درست و حسابی رو نه والدینمون بهمون دادن و نه مدارس، و از همه مهمتر خودمونم دنبالش نرفتیم. بعد یه دفعه میخایم یکی رو انتخاب کنیم، و هی بهمون میگن باید بر احساساتت مسلط باشی!
    برادر گرامی، بنظرم یکم بیشتر روی خودتون کار کنین، و به یه شناخت حداقلی از خودتون برسین. ببینین واقعا از زندگی چی میخاین. البته خیلی هم درگیر مباحث فلسفی لینام نشین، یه حداقل شناختی از خودتون کسب کنین بنظرم کافیه

  10. کاربر روبرو از پست مفید gholam1234 تشکرکرده است .

    Mnalireza (جمعه 14 خرداد 00)

  11. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 اردیبهشت 01 [ 12:17]
    تاریخ عضویت
    1398-4-04
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    2,820
    سطح
    32
    Points: 2,820, Level: 32
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 80
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 7 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط ammin نمایش پست ها
    سلام
    دوستان نکته های خیلی مهمی به شما گفتند. هم مسیر آشنایی تا ازدواج باید درست باشه، هم به معیارهای طرف مقابل باید احترام گذاشت و... اما مساله مهمی که از لابلای صحبتهای شما متوجه شدم اینه که بسیار تایید طلب و مهر طلب هستید، یعنی بیشتر جذب دختری میشید که به شما کمتر اعتنا کنه.یا شما رو توی ابهام دوست داشتن یا نداشتن قرار بده، کلا بی خیال این رابطه واین دختر بشو و روی این تایید طلبی کار کن ببین چرا خودتو زیاد دوست نداری یا زیاد قبول نداری اگه اینو حل نکنی هم وارد روابط اشتباهی میشی هم اگه رابطت به نتیجه برسه توی اون رابطه با محبت زیاد یا بی توجهی های افراطی دچار مشکل میشی
    سلام. والا دقیق نفهمیدم منظورتون چیه ولی فکر کنم دلیلش ترس و اعتماد به نفس پایینم خصوصا تو چنین موضوعاتی که تایید یا رد شدن مهم باشه هست. همچنین همیشه بیشتر به فکر دیگرانم تا خودم. پیش خودم میگم نکنه حرفی بگم ناراحت بشه، نکنه بلایی سرش بیاد...

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط gholam1234 نمایش پست ها
    سلام برادر، خوبی؟ چقدر خوب و واضح دوستان راهنمایی کردن. من فقط جملات آقای امین رو تاکید مجدد میکنم، اینکه ایشون گفتن تاییدطلب و مهرطلب، من بحث دارم روی این نظر. بنظر من علت صحبتهای ایشون و واکنشهاشون، یکم احساساتی بودن هست، اینکه خیلی توی چنین جوی قرار نگرفتن قبلا، و با یه مورد دیگه فک میکنن که اینجا آخر زندگی هست. و اینکه آدم خودش و روحیاتش رو توی این مرحله به درستی نمیشناسه، بر شدت این قضیه می افزاید.
    و من باز تاکید میکنم که وقتی یه پسر بیست و چند سال از فاین فضا دور بوده و یه دفعه میفته وسط چنین رویداد پراحساسی، خیلی هم نمیشه خرده گرفت. اون اموزش درست و حسابی رو نه والدینمون بهمون دادن و نه مدارس، و از همه مهمتر خودمونم دنبالش نرفتیم. بعد یه دفعه میخایم یکی رو انتخاب کنیم، و هی بهمون میگن باید بر احساساتت مسلط باشی!
    برادر گرامی، بنظرم یکم بیشتر روی خودتون کار کنین، و به یه شناخت حداقلی از خودتون برسین. ببینین واقعا از زندگی چی میخاین. البته خیلی هم درگیر مباحث فلسفی لینام نشین، یه حداقل شناختی از خودتون کسب کنین بنظرم کافیه
    سلام.
    ممنونم خیلی حرفای خوبی زدی ... یعنی تقریبا ذهن من رو خوندی. خیلی ساده و خودمونی منطورت رو رسوندم. ذهنم آروم شد

  12. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 29 آبان 00 [ 20:09]
    تاریخ عضویت
    1400-3-13
    نوشته ها
    111
    امتیاز
    3,448
    سطح
    36
    Points: 3,448, Level: 36
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    255

    تشکرشده 259 در 102 پست

    Rep Power
    27
    Array
    اگه یه نه رک یا یه جوری راحت میگفت خوشم نمیاد و حال نمیکنم و زشتی و ... میگفت قطعا راحتتر‌بود بیخیال شدنش ولی اینجوری خیلی طول می کشه... فکر نکنم دیگه دختری سر راه من قرار بگیره که حتی در این حد هم نزدیک باشم و احتمالا باید کاری که خوشم نمیاد انجام بدم و به خونواده بگم یکی پیدا کنه :/


    شما فکر کنم تجربه اولتون بوده در خواستگاری و احتمالا دختر خانم ها را خوب نمی شناسین ، هیچ دختری نمی یاد مستقیم همچین حرفی بزنه خب . معمولا اگه میانگین طرف مقابل از نظر معیارها و شرایط باب طرف نباشه یه چیزی شبیه همون چیزی که به شما گفته می گن که درست هم هست این روش و این گفتن از باب احترام . فکر نکنین برای دخترها آسونه اونها هم اذیت میشن جواب نه میدن .فکر کنم این طبیعت زندگی هست و امکان داره یه پسر هم به دختر جواب نه بده و غیر مستقیم بعد چند جلسه بگه معیارهای همو نداریم . منم صحبت های دوستان را تایید می کنم و برای همین میگن دل نبندین و حق نظر طرف مقابل را در نظر بگیریم . 50 درصد ما هستیم - 50 درصد طرف مقابل و خانواده مقابل . بعضی موقع ها دختر و پسرها به نتیجه میرسن ولی از خانواده به مشکل می خورن باز .برای همین میگن مدیریت روابط عاطفی باید رعایت بشه .یه جورایی اولین قدم بزرگ شدن ما دختر پسرها همینه فکر کنم .منم وقتی موردی برام درست نمیشه میگم خدایا شکرت میگم خدایا شاید یه دلایل پنهانی بوده و تو میدونی و ما نمی دونیم . شاید طرف خوب بوده - منم خوب بودم - ولی هم موج و هم نوسان هم نبودیم و اگه ازدواج می کردیم خرابکاری میشد . اینجوری خودم ر ا مدیریت می کنم .
    نا امید نشید خب - به خانواده و بخصوص همسایه ها و دوستان بسپارید - به خدا هم بسپارید - اونی که روزیتون باشه پیداش میشه . تازه شم یادتون باشه ازدواج همه چیز نیست - به برنامه شخصی خودتون ادامه بدید - با روحیه باشید . اگه تو فکرتون بگید موردی دیگه پیدا نمیشه یعنی تو خطای فکری قرار گرفتید . یه مطلب می خوندم در مورد عشق داشت صحبت می کرد کارشناسش می گفت عشق یعنی اینکه اگه بهش نمیرسه باز براش دعا کنی . ولی الان دختر و پسرهای ما بعضی موقع ها برعکس میرن . یعنی به جای عشق وابستگی دارن . تا به هم نمیرسن خودشون و طرف را محاکمه می کنن و دنیا را تموم شده می دونن . عشق یه نعمته و جنسش پاکه و اگه بهش هم نرسی همش توش دعا و نیاشه .اگه می بینی به جای دعا توش کینه و چیزهای دیگه هست عشق نبوده اون و باید تمرین کنیم بزرگ شیم . عشق واقعی یعنی برای خواسته ات بجنگی و اگه نشد برای خوشبختی معشوقت دعا کنی جناب . ببینین اینجوری هستین ؟
    اگه اینجوری باشین خدا یه دختر از اون بهتر سر راههتون قرار میده .
    مانا باشید .
    ویرایش توسط لاله123 : یکشنبه 16 خرداد 00 در ساعت 22:15

  13. 2 کاربر از پست مفید لاله123 تشکرکرده اند .

    gholam1234 (یکشنبه 16 خرداد 00), Mnalireza (دوشنبه 17 خرداد 00)

  14. #20
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 اردیبهشت 01 [ 12:17]
    تاریخ عضویت
    1398-4-04
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    2,820
    سطح
    32
    Points: 2,820, Level: 32
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 80
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 7 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط لاله123 نمایش پست ها
    اگه یه نه رک یا یه جوری راحت میگفت خوشم نمیاد و حال نمیکنم و زشتی و ... میگفت قطعا راحتتر‌بود بیخیال شدنش ولی اینجوری خیلی طول می کشه... فکر نکنم دیگه دختری سر راه من قرار بگیره که حتی در این حد هم نزدیک باشم و احتمالا باید کاری که خوشم نمیاد انجام بدم و به خونواده بگم یکی پیدا کنه :/


    شما فکر کنم تجربه اولتون بوده در خواستگاری و احتمالا دختر خانم ها را خوب نمی شناسین ، هیچ دختری نمی یاد مستقیم همچین حرفی بزنه خب . معمولا اگه میانگین طرف مقابل از نظر معیارها و شرایط باب طرف نباشه یه چیزی شبیه همون چیزی که به شما گفته می گن که درست هم هست این روش و این گفتن از باب احترام . فکر نکنین برای دخترها آسونه اونها هم اذیت میشن جواب نه میدن .فکر کنم این طبیعت زندگی هست و امکان داره یه پسر هم به دختر جواب نه بده و غیر مستقیم بعد چند جلسه بگه معیارهای همو نداریم . منم صحبت های دوستان را تایید می کنم و برای همین میگن دل نبندین و حق نظر طرف مقابل را در نظر بگیریم . 50 درصد ما هستیم - 50 درصد طرف مقابل و خانواده مقابل . بعضی موقع ها دختر و پسرها به نتیجه میرسن ولی از خانواده به مشکل می خورن باز .برای همین میگن مدیریت روابط عاطفی باید رعایت بشه .یه جورایی اولین قدم بزرگ شدن ما دختر پسرها همینه فکر کنم .منم وقتی موردی برام درست نمیشه میگم خدایا شکرت میگم خدایا شاید یه دلایل پنهانی بوده و تو میدونی و ما نمی دونیم . شاید طرف خوب بوده - منم خوب بودم - ولی هم موج و هم نوسان هم نبودیم و اگه ازدواج می کردیم خرابکاری میشد . اینجوری خودم ر ا مدیریت می کنم .
    نا امید نشید خب - به خانواده و بخصوص همسایه ها و دوستان بسپارید - به خدا هم بسپارید - اونی که روزیتون باشه پیداش میشه . تازه شم یادتون باشه ازدواج همه چیز نیست - به برنامه شخصی خودتون ادامه بدید - با روحیه باشید . اگه تو فکرتون بگید موردی دیگه پیدا نمیشه یعنی تو خطای فکری قرار گرفتید . یه مطلب می خوندم در مورد عشق داشت صحبت می کرد کارشناسش می گفت عشق یعنی اینکه اگه بهش نمیرسه باز براش دعا کنی . ولی الان دختر و پسرهای ما بعضی موقع ها برعکس میرن . یعنی به جای عشق وابستگی دارن . تا به هم نمیرسن خودشون و طرف را محاکمه می کنن و دنیا را تموم شده می دونن . عشق یه نعمته و جنسش پاکه و اگه بهش هم نرسی همش توش دعا و نیاشه .اگه می بینی به جای دعا توش کینه و چیزهای دیگه هست عشق نبوده اون و باید تمرین کنیم بزرگ شیم . عشق واقعی یعنی برای خواسته ات بجنگی و اگه نشد برای خوشبختی معشوقت دعا کنی جناب . ببینین اینجوری هستین ؟
    اگه اینجوری باشین خدا یه دختر از اون بهتر سر راههتون قرار میده .
    مانا باشید .
    باور کنید من الان تو ذهنم این نیست که نفرینش کنم. میدونم نظر اون مهم که چه بسا اصل کاریه تو قضیه من. اونم وقتی این چیزا بهش گفتم کلا فکر کرد که من هر کاری تا حالا کردم بخاطر این موضوع بوده و هر جوری اطمینانش دادم که اصلا هیچ ربطی به این موضوع نداشته فکر نکنم باور کنه. حتی با این وجود گفتم هیچ فرقی نمی کنه هیچ چیز و هر وقت اگه سوالی کاری چیزی در مورد دانشگاه بود بگید.
    اینم که میگم هنوز فراموش نشده، خب آدم باید یکمی اصرار کنه. نمیشه تا من پرسیدم و گفت نه دیگه همه چی ول کنیم. شاید سو تفاهمی بوده تو ذهنش، شاید از چیزی بدش میاد که اگه بدونم بهتره حداقل میشه خودمو اصلاح کنم. حتما حکمتی داره که نمیشه چون من تو سه چهار سال اخیر تمام اتفاقایی که افتاده واقعا حکمت هاشو فهمیدم و لطف خدا رو چشیدم. الانم یکم اصرار اگه نشد که ایشالا خیرمون جای دیگه باشه.
    اینم که گفتم نه رک می گفت برای این بود که من بتونم سریع فراموش کنم. وگرنه اون شخصیتش بالاتر از این حرفاست و خیلی مودبه. من میگفتم اضلا شاید موذب بشه بگه آره... یکی ار دلایلم که زودتر نگفتم هم همین بود. گفتم شاید مثلا اونم علاقه ای به من پیدا کنه بخاد بروز بده نه خودم یکطرفه باشم.

    این جمله هم گفتم دیگه چنین دختری سرراه من قرار نگیره بخاطر این گفتم که جنس خودم رو می دونم. من آدمی نیستم که هر جوری علاقه پیدا کنم. یعنی سخت میشه من یه دختر ببینم، بعد علاقه پیدا کنم بعد بخوام منتظر باشم ببینم اون طرف چی، بعد بخوام بگم....
    از طرفی جوری هم نیستم که دختر بخواد جذبم بشه... واسه همین خیلی سخته ...

  15. کاربر روبرو از پست مفید Mnalireza تشکرکرده است .

    لاله123 (دوشنبه 17 خرداد 00)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:18 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.