به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 34
  1. #21
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    انسانِ بنده خدا چه حیوان خنگیه. یکیش سرما می خوره، خجالت نمی کشه بیاد شرکت و بقیه رو مریض کنه، یکیش خجالت می کشه بهش بگه برو خونه که مبادا ناراحتش کنه. توی قیامت اولی کمتر از دومی شرمنده ی خالقش می شه.

    برای نفر بعد: نازنین، فلاسک، آسمان، ساده، پرتو

  2. 6 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    miss seven (دوشنبه 27 دی 00), Mvaz (سه شنبه 28 دی 00), فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 29 دی 00), باغبان (سه شنبه 28 دی 00), شمیم الزهرا (پنجشنبه 30 دی 00), طنین باران (دوشنبه 27 دی 00)

  3. #22
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 22 اردیبهشت 03 [ 22:25]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,159
    امتیاز
    90,126
    سطح
    100
    Points: 90,126, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,809

    تشکرشده 6,781 در 2,371 پست

    Rep Power
    0
    Array
    همراه مادر و خواهرم نازنین ، تصمیم گرفتیم بریم روستا پیش بی بی ،،،اونجا آسمون یه جوریه ،،، انگار ستاره ها و اجرام آسمانی نزدیکته ،،،
    رسیدیم و شب شد - بی بی خیلی پیر شده بود ولی هنوز اون طراوت چهره معصومش نمایان بود ،،،بعد شام با فلاسک چای و کوله باری سبک و ساده تصمیم گرفتم بزنم تو دل شب و آسمان شب روستا را تماشا کنم ،،،
    پرتو و درخشش نوری را دیدم ، نمی دونم از کجا آمده بود و کجا می رفت ،،،یادمه بی بی می گفت وقتی پرتو نوری را دیدی چشم هاتو ببند و یه آرزو کن .




    کبوتر- رودخانه - باغبان - gholam1234 - Mvaz
    ویرایش توسط باغبان : سه شنبه 28 دی 00 در ساعت 15:53 دلیل: تایپی

  4. 5 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    miss seven (چهارشنبه 29 دی 00), Mvaz (سه شنبه 28 دی 00), فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 29 دی 00), شمیم الزهرا (پنجشنبه 30 دی 00), طنین باران (سه شنبه 28 دی 00)

  5. #23
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 اردیبهشت 03 [ 14:00]
    تاریخ عضویت
    1399-12-20
    نوشته ها
    529
    امتیاز
    12,667
    سطح
    73
    Points: 12,667, Level: 73
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 183
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    995

    تشکرشده 983 در 394 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    0
    Array
    در یکی از روزهای بهاری سه تا از رفقای صمیمی به نام آقای باغبان ، جناب ام واز و آقا غلام تصمیم گرفتند به زیارت امام رضا (ع) بروند . در بین راه رودخانه ای را دیدند که منظره ی زیبایی داشت و آنجا اتراق کردند و کمی استراحت کردند و بعد به سمت مشهد حرکت کردند و به زیارت امام رضا (ع) رفتند . حیاط حرم پر از کبوتر های زیبا بود که توجه این سه رفیق را به خود جلب کرده بود.


    اینترنت ، روستا ، شادی ، مهمان ، باران

  6. 4 کاربر از پست مفید طنین باران تشکرکرده اند .

    miss seven (چهارشنبه 29 دی 00), Mvaz (سه شنبه 28 دی 00), باغبان (سه شنبه 28 دی 00), شمیم الزهرا (پنجشنبه 30 دی 00)

  7. #24
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    اینترنت روستا قطع بود، بنابراین شادی و مهمانش رفتن زیر باران قدم زدن.

    سایه بان، نیتروژن، رمز، دکه، پاشنه

  8. 6 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    miss seven (چهارشنبه 29 دی 00), Mvaz (سه شنبه 28 دی 00), فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 29 دی 00), باغبان (سه شنبه 28 دی 00), شمیم الزهرا (پنجشنبه 30 دی 00), طنین باران (سه شنبه 28 دی 00)

  9. #25
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    زیر سایه بانِ دکه ایستاد و سیگارشو با پاشنه کفشش خاموش کرد، رمز بمب نیتروژن رو فراموش کرده بود.

    سبز، واکسن، دریچه، قهوه، قسط

  10. 4 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    miss seven (چهارشنبه 29 دی 00), باغبان (چهارشنبه 29 دی 00), شمیم الزهرا (پنجشنبه 30 دی 00), طنین باران (چهارشنبه 29 دی 00)

  11. #26
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 اردیبهشت 03 [ 14:00]
    تاریخ عضویت
    1399-12-20
    نوشته ها
    529
    امتیاز
    12,667
    سطح
    73
    Points: 12,667, Level: 73
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 183
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    995

    تشکرشده 983 در 394 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    0
    Array
    ابتدا قهوه ام را خوردم و سپس قسطامو پرداخت کردم و بعد از آن رفتم دوز سوم واکسنم را بزنم ، خانم پرستار از داخل دریچه سبز رنگ واکسن رو بیرون آورد و به من تزریق کرد


    پولدار ، مهربان ، مترسک ، شبکه پویا ، کباب کوبیده
    ویرایش توسط طنین باران : چهارشنبه 29 دی 00 در ساعت 12:01

  12. 4 کاربر از پست مفید طنین باران تشکرکرده اند .

    miss seven (چهارشنبه 29 دی 00), میشل (چهارشنبه 29 دی 00), باغبان (چهارشنبه 29 دی 00), شمیم الزهرا (پنجشنبه 30 دی 00)

  13. #27
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 مرداد 01 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1394-9-10
    نوشته ها
    1,022
    امتیاز
    36,001
    سطح
    100
    Points: 36,001, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    5,233

    تشکرشده 2,945 در 957 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    257
    Array
    زمانیکه بچه بودم تا بزرگسالی اینقدر کار کردم تا پولدار بشم ولی الآن که سنی از من گذشته کارم اینه که هر روز از رستوران کباب کوبیده بگیرم و مثل بچه ها از برنامه های شبکه پویا لذت ببرم بخصوص مجموعه مترسک مهربان ... هیچ وقت از دستش نمیدم


    خشم..... انیمیشن.....دریا......طالع بینی.... سکوت

  14. 4 کاربر از پست مفید miss seven تشکرکرده اند .

    میشل (پنجشنبه 30 دی 00), باغبان (چهارشنبه 29 دی 00), شمیم الزهرا (پنجشنبه 30 دی 00), طنین باران (پنجشنبه 30 دی 00)

  15. #28
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    در سکوت به انیمیشن خشم دریا نگاه می کرد، اما چیزی نمی دید، کتاب طالع بینی هنوز توی دستش بود.

    شکلات، آهن، سکه، بیمارستان، کش

  16. 3 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    باغبان (جمعه 01 بهمن 00), شمیم الزهرا (پنجشنبه 30 دی 00), طنین باران (پنجشنبه 30 دی 00)

  17. #29
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 02 [ 03:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    27,600
    سطح
    98
    Points: 27,600, Level: 98
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 750
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,274

    تشکرشده 2,351 در 551 پست

    Rep Power
    162
    Array
    کودکی با چشمان اشک آلود پشت در بیمارستان در انتظار مادرش بود، رهگذری به خیال اینکه کودک فقیر است سکه ای به او داد، کودک با سکه شکولات خرید و همچنان پشت در آهنی بیمارستان منتظر مادرش بود که متوجه شد کش شلوارش شل شده

    حضرت فاطمه ع، کودک، قبر، آسمان، باران

  18. 3 کاربر از پست مفید شمیم الزهرا تشکرکرده اند .

    Mvaz (شنبه 02 بهمن 00), باغبان (جمعه 01 بهمن 00), طنین باران (جمعه 01 بهمن 00)

  19. #30
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 22 اردیبهشت 03 [ 22:25]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,159
    امتیاز
    90,126
    سطح
    100
    Points: 90,126, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,809

    تشکرشده 6,781 در 2,371 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نام خدا
    السلام علیک یا حضرت فاطمه سلام الله علیه
    همیشه نوشته هایت را این جور شروع می کردی دخترم ،،،
    کودک من کجایی ،،،، الان روز دوم هست و من عاشقانه کنار قبر کوچکت هستم ،،،بیا با من مدارا کن ، دوباره در می زنم در را وا کن ،،،،در این آسمان و تو این باران دوباره با چشمات زندگیم را احیاء کن .




    ---------------
    آدم برفی - مسابقه - مادربزرگ - چای - کرسی
    ویرایش توسط باغبان : جمعه 01 بهمن 00 در ساعت 03:29

  20. 3 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    Mvaz (شنبه 02 بهمن 00), شمیم الزهرا (جمعه 01 بهمن 00), طنین باران (جمعه 01 بهمن 00)


 
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:47 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.