به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 16 , از مجموع 16
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 دی 00 [ 02:26]
    تاریخ عضویت
    1395-8-02
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    8,559
    سطح
    62
    Points: 8,559, Level: 62
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 191
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    878

    تشکرشده 238 در 114 پست

    Rep Power
    36
    Array
    دوستان عزیزم ممنون از نظرات و پیشنهاداتتون‌‌. فکور عزیز ممنون که همیشه راهکارهای خوبی ارائه میدی. انشاالله بتونم بدون دغدغه این دوران سپری کنم.

  2. کاربر روبرو از پست مفید زن ایرانی تشکرکرده است .

    فکور (شنبه 25 بهمن 99)

  3. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 دی 00 [ 02:26]
    تاریخ عضویت
    1395-8-02
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    8,559
    سطح
    62
    Points: 8,559, Level: 62
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 191
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    878

    تشکرشده 238 در 114 پست

    Rep Power
    36
    Array
    سلام، دوستان خبر بارداری رو همسرم با یه جعبه شیرینی به مادرشون دادن و گفتن بیشتر شوکه شد و چند بار گفته باور نمیکنم تا در نهایت گفتن مبارکه. دیگه هیچ سوالی نپرسیدن و کسی هم از خانواده همسرم بهشون تبریکی نگفت حتی خواهرشون‌. همسرم خیلی ناراحت شدن مخصوصا زمانیکه دوستاشون ازشون می پرسیدن که مادرت حتما خیلی خوشحال شده!! تقریبا یه هفته ای هیچ تماسی با مادرشون نداشتن و مادرشون هم همینطور، تا اینکه امروز رفتن دیدنشون و بازهم هیچ واکنشی مادرشون نداشتن و همسرم هم گفتن من هم برخورد خاصی نداشتن و مثل همیشه بودم ولی کمی دو دل بودن که آیا لازمه بود ناراحتی رو ابراز کنن یا اینکه به روی خودشون نیارن و مثل سابق برخورد کنن. بهرحال راه دوم رو انتخاب کردن و به دیدن مادرشون رفتن. حالا من نمی‌دونم با این شرایط که ایشون برای بچه خودش ارزش قائل نیست آیا من عید برم دیدنشون یا همینطوری مثل خودشون بی تفاوت برخورد کنم، چون همسرم معتقده که بهتره عید بریم و خوب الان با این رفتار ایشون کمی برام سخته گرچه که انتظارش رو داشتم. خیلی تلاش میکنم فکرم رو از این قضیه رها کنم ولی واقعا گاهی فکرم درگیر میشه.
    ویرایش توسط زن ایرانی : یکشنبه 03 اسفند 99 در ساعت 01:48

  4. #13
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 آذر 00 [ 21:47]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    421
    امتیاز
    12,188
    سطح
    72
    Points: 12,188, Level: 72
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 262
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 635 در 275 پست

    Rep Power
    67
    Array
    از عید دیدنی چه هدفی داری؟

    اگه همسرت میگه عید بیا دیدن مادرم بهتره که برا ارامش خودت هم که شده بری و با همسرت سر این مورد بحث نکنی

    اگه برخورد مادر با شما خوب بود بیشتر بمونین واگه سرد بود زود بیاین خونه خودتون

    - - - Updated - - -

    از عید دیدنی چه هدفی داری؟

    اگه همسرت میگه عید بیا دیدن مادرم بهتره که برا ارامش خودت هم که شده بری و با همسرت سر این مورد بحث نکنی

    اگه برخورد مادر با شما خوب بود بیشتر بمونین واگه سرد بود زود بیاین خونه خودتون

  5. کاربر روبرو از پست مفید نازنین2010 تشکرکرده است .

    زن ایرانی (چهارشنبه 06 اسفند 99)

  6. #14
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    سلام
    بازم بهت توصیه می کنم فکرت رو رها کن
    اگه همسرت میگه بریم
    شما هم برو
    به مدت کوتاه
    و اگه همسرت میگه نریم شما هم نرو

    کلا برای آرامش بین خودت و همسرت قدم بردار
    با مواردی که پیش اومده اینکه اون خانم دوست داره شما بری یا نری اهمیتی نداره
    فقط رابطه خودت و همسرت و آرامش شما

    اگر رفتی فقط برای احترام به حرف و نظر همسرت داری میری و برخورد اونها هم مهم نیست که سرد باشه یا نباشه چون برای اونها نرفتی و به خاطر همسرت رفتی
    فکر کن داری میری یه کار یا وظیفه که ممکنه مطلوب هم نباشه انجام بدی

    اونا تبریک بگن یا نگن
    خوشحال بشن یا نشن
    مهم نیست
    کلا بهشون فکر نکن نه فکر مثبت و نه فکر منفی

    من جای همسرت هم بودم زیاد فکرمو درگیر نمی کردم
    ولی به هرحال این انتخاب همسر شماست

    شما انتخاب کن که آرامش داشته باشی بدون هیچ فکری در مورد این افراد

  7. 2 کاربر از پست مفید فکور تشکرکرده اند .

    نیکی 69 (چهارشنبه 06 اسفند 99), زن ایرانی (چهارشنبه 06 اسفند 99)

  8. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 دی 00 [ 02:26]
    تاریخ عضویت
    1395-8-02
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    8,559
    سطح
    62
    Points: 8,559, Level: 62
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 191
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    878

    تشکرشده 238 در 114 پست

    Rep Power
    36
    Array
    سلام دوستان عزیز همدردی. همسرم قبل از عید با مادرش هماهنگ کرده بود که ما میایم و البته ایشون هم طبق گفته همسرم بی میل نبوده و استقبال کرده. بعد از سال تحویل حدود نیم ساعت رفتیم. من کاملا عادی و مثل قبل برخورد کردم ولی ایشون بنظرم کمی استرس داشت و مدام میخواست نشون بده که خیلی خوشحاله و اوضاع عالیه. روز سیزده بدر هم باغشون دعوت کردن با یکی از خاله های همسرم و با اینکه بخاطر شرایط و کرونا نمی‌خواستم بریم ولی به همسرم گفته بودن تو فضای باز میشینیم. برخوردشون پیش خواهرشون معمولی بود ولی در مورد بچه دار شدن ما ایشون اصلا بروی خودشون نیاوردن و کاملا عادی برخورد کردن. تو باغ هم با خواهر و بچه هاشون یه جا جمع شدن که من علاقه ای به حضور پیش اونا نداشتم و اونا هم چیزی نگفتن و کاملا جدا نشسته بودیم. درکل رفتار مادرشوهر هم مثل قبل بود نه بی توجهی نه تحویل، کاملا معمولی، منم همینطور. حالا این هفته تولد ایشون هست و پارسال چون همسرم فراموش کرده بود ایشون خیلی دعوا کردن و مدتی همسرم تحت فشار بود چون سالهای قبل من از قبل برنامه ریزی میکردم. حالا امسال همسرم میگه که باهم گل ببریم. ولی اصراری هم نداره برخلاف عید دیدنی که اصرار داشتن. خواستم در این مورد راهنمایی کنید. چون قرار نیست ارتباط من و مادرهمسر مثل قبل باشه، فقط در حد مناسبات، آیا لازمه برای تبریک تولد به منزلشون برم؟ همسرم نظرش اینه که ماهی یه بار در حد سر زدن باهم بریم و بقیه اوقات همسرم تنها بره. خواستم نظر شما دوستان عزیز رو بدونم. با توجه به شرایطم که نمیخوام خیلی فکرم درگیر این مسائل باشه.

  9. #16
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 فروردین 03 [ 07:07]
    تاریخ عضویت
    1396-1-29
    نوشته ها
    813
    امتیاز
    25,800
    سطح
    96
    Points: 25,800, Level: 96
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 550
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,580

    تشکرشده 2,292 در 742 پست

    Rep Power
    203
    Array
    با سلام
    باتوجه به اینکه نتیجه گرفتین که دوری و دوستی
    پس
    ی تلفن کافیه
    برای اینکه نه سیخ بسوزه نه کباب. بهونه خوب هم اینه که
    کروناست و قرتطینه و فلان و اینا.
    و ی چیز خیلی مهم که البته نظر منه اینکه
    من موافق تنهایی رفتن همسر به جایی نیستم تو دراز مدت چیز خوبی ازش درنمیاد. منظور م به انزوا کشیده شدن یک طرف هست.
    خصوصا که الان تازه دارین بچه دار میشین و میرین تو دوران شیرین بچه که
    همه دلشون میخواد بچه رو ببینن و .... البته میگم شاید سلیقه ایه.

  10. کاربر روبرو از پست مفید الهه زیبایی ها تشکرکرده است .

    زن ایرانی (یکشنبه 22 فروردین 00)


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:06 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.