به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 بهمن 99 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1399-4-26
    نوشته ها
    449
    امتیاز
    6,953
    سطح
    55
    Points: 6,953, Level: 55
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    195

    تشکرشده 435 در 224 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array

    مــهارت های زنــدگی زنـاشویی

    بسم الله الرحمن الرحیم

    مقدمه

    ارتباط صمیمانه می‌ تواند یکی از لذت‌ بخش‌ ترین تجارب انسانی و هم چنین یکی از بزرگ‌ ترین منابع‌ درد و رنج باشد. عشق با امید خیلی زیادی شروع می‌شود: رؤیای این‌ که روزی احساسمان درک شود، به‌ طور کامل پذیرفته شویم، احساس تعلق کنیم، مورد حمایت و امنیت قرار بگیریم؛‌ رؤیای شور و هیجان عمیق؛ رؤیای پیوند همیشگی. اما این امیدها و رؤیاها در برخورد با واقعیت‌ های عشق فرو می‌ ریزد : نیازها برطرف نمی‌ شوند، خشم باعث جدایی می‌ شود، قضاوت‌ ها پذیرش را دشوار می‌ سازد، تنهایی شکل می‌ گیرد و زوج‌ ها از هم فاصله می‌ گیرند.

    چه چیزی باعث می‌ شود ارتباط صمیمانه کارآمد شود؟

    بعد از بررسی صدها ارتباط، ما به این نتیجه رسیدیم اشخاصی که ارتباط صمیمانه‌ ی مؤثری دارند، از مهارت‌ های معینی سود می‌ برند. به همین دلیل ما این کتاب را مهارت‌ های زندگی زناشویی نامیده‌ ایم. ارتباطات مختلف که دوام می‌ یابند و عمیق می‌شوند، در زوج‌ هایی دیده شده است که مهارت‌ های بین فردی اولیه را تمرین می‌ کنند: گوش کردن، ارتباط شفاف، مذاکره، مهار مناسب خشم و غیره.

    این کتاب به شما کمک می‌ کند مهارت‌ هایی را رشد و گسترش دهید تا بتوانید عشق تان را سرزنده نگه دارید. اول از همه، چون هدف ما آموزش مهارت‌ ها است، تأکید ما به‌ جای مفاهیم و نظریه، بر عملکرد و تغییر است؛

    یعنی اینکه نمی‌ توانید منفعلانه بنشینید و بخوانید. شما باید دست به کار شوید: تمرینات را انجام دهید، نکته‌ ها را یادداشت کنید، رفتارهایی جدید را امتحان کنید، خطر واکنش‌ هایی تازه در برابر همسرتان را بپذیرید. این کار به صبر و شکیبایی و گاهی جرأت نیاز دارد. اما رؤیا و امیدی که در ابتدا با آن‌ ها شروع کرده‌ اید، ارزش تلاش را دارد.

    شرایط زندگی‌ تان تغییر خواهد کرد، البته نه با بخت و اقبال، نه چون شما بیشتر درک می‌ کنید یا ارتباط تان به‌ گونه‌ای نامنتظر سرشار از شور و هیجان می‌ شود، بلکه چون شما در نقش زوج، مهارت بیشتری به‌ دست می‌آورید.

    این کتاب برای زوج‌ هایی است که هنوز به یکدیگر متعهد هستند، زوج‌ هایی که هنوز مایلند برای زندگی مشترک شادتر تلاش کنند.

    همچنین باید برای حفظ تلاش تان در طول زمان صبور باشید، چون این روش‌ ها خیلی سریع شکل نمی‌ گیرند. تغییراتی که شما قصد دارید در ارتباط تان به‌ وجود آورید، دست کم به چند هفته وقت نیاز دارد ـ و اغلب چندین ماه ـ تا مؤثر واقع شود.

    کارکردن به تنهایی و کار کردن با یکدیگر:

    بیشتر فصل‌ های این کتاب به گونه‌ ای مطرح شده‌ اند که برای ایجاد تغییرات یک جانبه در ارتباط تان مناسب هستند. این فصل‌ ها گام‌ به‌ گام به شما نشان خواهند داد که چطور الگوهای تعامل و ارتباطی‌ تان را تغییر دهید. و با توجه به ماهیت نظام زندگی زوجی، وقتی شما تغییر ‌کنید، همسرتان نیز در پاسخ به شما تغییر خواهد کرد.

    وقتی رفتارهای جدیدی در پیش بگیرید، باعث ایجاد واکنشی در طرف مقابل می‌ شوید. حتی کوچک‌ ترین تلاشی از جانب شما می‌ تواند تأثیر بسیار زیادی داشته باشد.

    گاهی همسرتان در برابر رفتارهای جدیدتان مقاومت خواهد کرد. برای بیشتر اشخاص، تغییر، حتی تغییر مثبت، ترسناک است. اما اگر مقاومت به خرج دهید، اگر رفتار جدید را همچنان به‌کار ببرید، احتمال خیلی زیادی وجود دارد که همسرتان نیز به مسیری مثبت تغییر جهت دهد.

    در حالی‌که تلاش یک طرفه می‌ تواند مؤثر باشد، با یکدیگر کار کردن تا حدودی نتایج سریع‌ تری به بار می‌ آورد. هر دوی شما بر یک هدف تمرکز می‌ کنید و هر دوی شما یکدیگر را مورد حمایت و تقویت قرار می‌ دهید. هر دو احساس ارزشمند بودن می‌ کنید و با دیدن تلاش‌ های طرف مقابل، احساس می‌کنید مهم و مورد توجه هستید.


    کتابخانه الکترونیکی کتابراه
    نویسندگان : دکتر متیو مک کی ، پاتریک فانینگ ، دکتر کیم پالگ
    مترجمان : شمس الدین حسینی ، الهام آرام نیا

  2. 3 کاربر از پست مفید تبسم آسمانی تشکرکرده اند .

    wisdom (سه شنبه 07 بهمن 99), باغبان (پنجشنبه 09 بهمن 99), سحر بهاری (سه شنبه 07 بهمن 99)

  3. #2
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 بهمن 99 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1399-4-26
    نوشته ها
    449
    امتیاز
    6,953
    سطح
    55
    Points: 6,953, Level: 55
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    195

    تشکرشده 435 در 224 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    مهارت های اولیه :

    1. گوش کردن


    گوش سپردن واقعی به همسرتان دشوار است. واکنش راحت‌ تر این است که فاصله بگیرید و توجه نکنید، پاسخ تان را تکرار کنید، علایم خطر را از حرف‌ های او حذف کنید، شواهدی به نفع عقیده‌ ی خودتان جمع‌ آوری کنید، قضاوت کنید و غیره.

    اما گوش کردن مهم‌ ترین مهارت ارتباطی است که باعث صمیمیت می‌ شود و آن‌ را حفظ می‌ کند. وقتی خوب گوش ‌کنید، احساس همسرتان را بهتر درک می‌ کنید، با او هماهنگ‌ تر می‌ شوید، از ارتباط تان بیشتر لذت می‌ برید و بدون ذهن‌ خوانی دلیل هر حرف یا عمل همسرتان را می‌ فهمید.

    گوش کردن در واقع تعهد و تعریف و تمجید است. گوش کردن تعهدی به درک و همدلی، کنار گذاشتن علایق و نیازها و پیشداوری‌ ها، و در نظر گرفتن ارتباط تان از دید همسرتان است. گوش کردن تمجید از همسرتان است چون می‌ گوید: «من به تو اهمیت می‌ دهم. می‌ خواهم بدانم چه فکر و احساس و نیازی داری.»

    تاریخچه

    گوش کردن فعال روشی است که کارل راجرز ابتدا در سال 1951 مطرح کرد. در سال 1983، مک‌ کی، دیوس و فانینگ روش تشخیص، سنجش و غلبه بر موانع گوش دادن را رشد دادند. در سال 1990، داتیلیو و پادسکی، تمرین ارتباط دوطرفه را که در آن شما به نوبت نقش گوینده و شنونده را به خود می‌ گیرید، به‌خوبی در درمان شناختی زندگی زناشویی به‌کار بردند.

    پیشینه‌ی نظری

    گوش کردن فقط ساکت ماندن در حالی‌ که همسرتان صحبت می‌ کند، نیست. گوش کردن واقعی با نیت‌ شما مشخص می‌ شود. اگر نیت‌ شما این باشد که درک کنید، لذت ببرید، بیاموزید یا به همسرتان کمک کنید، در این صورت به‌ راستی در حال گوش کردن هستید.

    برای بیشتر زوج‌ ها، گوش کردن واقعی و مؤثر به‌ ندرت شکل می‌ گیرد. در واقع آن‌ ها
    بیشتر به گوش کردن کاذب روی می‌ آورند. در گوش کردن کاذب، نیت شما درک، لذت بردن، آموختن یا کمک نیست. نیت‌ های شما تحت‌ تأثیر یکی از چندین موانعی قرار می‌ گیرد که با گوش کردن همراه می‌ شوند.

    وقتی توصیف‌ های زیر را می‌ خوانید، موانعی را که می‌ توانید به یاد بیاورید که برای اجتناب از گوش دادن به همسرتان به‌ کار می‌ برید، مشخص کنید.

  4. 2 کاربر از پست مفید تبسم آسمانی تشکرکرده اند .

    wisdom (سه شنبه 07 بهمن 99), باغبان (پنجشنبه 09 بهمن 99)

  5. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 بهمن 99 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1399-4-26
    نوشته ها
    449
    امتیاز
    6,953
    سطح
    55
    Points: 6,953, Level: 55
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    195

    تشکرشده 435 در 224 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    موانع در مسیر گوش کردن

    ذهن‌خوانی . وقتی شما به آنچه در واقع همسرتان می‌ گوید توجه نکنید یا بدگمان باشید و در عوض خودتان سعی ‌کنید برداشتی از آنچه منظور او است در نظر بگیرید، در حال ذهن‌ خوانی هستید.

    ذهن‌ خوان‌ ها اهمیت زیادی به نشانه‌ های ظریفی همچون لحن صدا، حالات چهره و وضعیت بدنی می‌ دهند. آن‌ ها مفهوم واقعی آنچه را همسرشان می‌ گوید به نفع فرضیه‌ ها و برداشت‌ های خود‌شان نادیده می‌ گیرند.

    ذهن‌ خوانی برای ارتباط صمیمانه مهلک است چون موارد بدیهی را نادیده می‌ گیرد و بر تصورات تأکید می‌ کند. پل به پگی می‌ گوید: «به نظرم هر دو لباس به تو می‌ آید. هر کدام را می‌ خواهی بپوش.» پگی به خودش می‌ گوید: «او منظورش این است من آن‌ قدر لاغر هستم که هیچ لباسی به من نمی‌ آید.»


    مرور کردن. شما آن‌ قدر مشغول مرور آنچه می‌ خواهید بگویید هستید که هرگز آنچه را همسرتان به شما می‌ گوید، نمی‌ شنوید. ‌گاهی حتی ممکن است کل زنجیره‌ ی گفتگو را مرور کنید: «من حرفم را مطرح می‌ کنم، سپس همسرم حرفش را می‌ گوید، سپس من دوباره حرفم را مطرح می‌ کنم…»

    سوزی به سباستین می‌ گوید که چرا او باید پسرشان را در روز یکشنبه به کنسرت پیانو ببرد، اما سباستین گوش نمی‌ کند. او در حال مرور جواب خودش به اظهارات سوزی است، چون می‌ خواهد به مسابقه‌ ی ورزشی برود. سباستین به‌ هیچ‌ وجه نگرانی عمیق سوزی را در این باره که او زمان بیشتری را با پسرشان سپری می‌ کند، درک نمی‌کند.


    از صافی گذراندن. از صافی گذراندن یعنی اینکه شما به برخی موارد گوش کنید اما توجهی به موارد دیگر نکنید. شما ممکن است به علایمی توجه کنید که نشان می‌ دهد همسرتان عصبانی، ناراحت یا مضطرب است و سپس وقتی احساس کنید حال همسرتان خوب است، حالات بغرنج او و این مسأله را که از شما توقع نمی‌ رود به هیچ یک از مشکلات احساسی‌ اش واکنش نشان دهید، نادیده بگیرید.
    از صافی گذراندن همچنین می‌ تواند مسایلی را که نمی‌ خواهید بشنوید، حذف کند. به عنوان مثال، گوش‌ های شما به‌ خوبی همه چیز را می‌ شنوند تا اینکه همسرتان شروع به صحبت درباره‌ ی مادرش یا مسافرت می‌ کند. در این شرایط توجهی به حرف‌ های او ندارید.

    قضاوت کردن. قضاوت کردن یعنی اینکه به دلیل برخی قضاوت‌ های منفی به همسرتان گوش ندهید، یا اینکه تنها با این هدف به او گوش ‌دهید که او را سرزنش کنید و به او برچسب‌ های منفی بزنید. اگر تصورتان این باشد که همسرتان احمق، کوته‌ بین یا دیوانه است، به او گوش نمی‌ دهید. یا فقط برای جمع‌ آوری شواهدی جهت احمق بودن و کوته‌ بینی همسرتان به او گوش می‌ دهید.

    راندی اعتقاد دارد که کریک فردی خود محور است. از این رو، وقتی کریک درباره‌ی خودش صحبت می‌ کند، راندی به‌ ندرت به او گوش می‌ دهد. این قضاوت منفی باعث می‌ شود راندی ماهیت واقعی کریک را نشناسد.

  6. 2 کاربر از پست مفید تبسم آسمانی تشکرکرده اند .

    wisdom (سه شنبه 07 بهمن 99), باغبان (پنجشنبه 09 بهمن 99)

  7. #4
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 بهمن 99 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1399-4-26
    نوشته ها
    449
    امتیاز
    6,953
    سطح
    55
    Points: 6,953, Level: 55
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    195

    تشکرشده 435 در 224 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    خیالبافی. حواس هر کسی پرت می‌ شود. وقتی شما سال‌ های زیادی با کسی زندگی کرده‌ اید، خیلی ساده است که به او گوش ندهید و به‌ سوی تخیلات خودتان بروید. اگر توجه به همسرتان خیلی دشوار است، چه بسا علامت خطری باشد که از ارتباط یا موضوعاتی خاص اجتناب می‌کنید.

    هر بار که گلوریا درباره‌ ی کلاس هنرش صحبت می‌ کند، حواس رالف جایی دیگر است. او در نهایت متوجه شد از زمانی که گلوریا در کلاس سپری می‌ کند آزرده می‌ شود و با خیال بافی کردن از مواجهه با مسأله اجتناب می‌ کند.


    توصیه کردن. همسرتان حرفش را تمام نکرده است که میان حرف او می‌ پرید و می‌ خواهید توصیه‌ تان را مطرح کنید. جستجوی شما برای راه‌ حل درست و اصرارتان که هر مشکلی را برطرف کنید، باعث می‌ شود به نیاز واقعی همسرتان توجه نکنید.

    وقتی جورج درباره‌ ی ناکامی‌ هایش و احساس افسردگی‌ اش در مورد شغل دشوارش با مری صحبت کرد، مری دست از سر او بر نداشت: «تو باید دنبال کار جدیدی باشی. چرا به دانشگاه نمی‌ روی و مقداری توصیه‌ های شغلی نمی‌ آموزی؟ یا تو می‌ توانی با مصاحبه‌ های اطلاعاتی با مجریانی در زمینه‌ ی علایقت تجربه‌ ی بیشتری کسب کنی؟» جورج حتی احساس درماندگی بیشتری کرد. در واقع آنچه او می‌ خواست همدلی بود و اینکه فرصت داشته باشد کمی افسرده باشد.


    مشاجره کردن. شما تنها به عدم توافق، مشاجره و مجادله گوش می‌ کنید. شما موضعی را در نظر می‌ گیرید و علی‌ رغم آنچه همسرتان می‌ گوید از آن دفاع می‌ کنید. در بیشتر ارتباطات مشکل‌ دار، مشاجره معیار متداولی در ارتباط است.

    هر موضوعی که جویس مطرح می‌ کند ـ بچه‌ ها، پول، اقوام ـ شوهرش تد بدون توجه به هر نظریه‌ ی جدیدی که او مطرح می‌ کند، با او مخالفت می‌ کند. تد به قدری مشاجره‌ ای عمل می‌ کند که قادر به گوش کردن نیست.



    حق به جانب بودن. این عمل شما را از شنیدن هر موضوعی که باعث شود کمتر از کامل بودن جلوه کنید، حمایت می‌ کند.

    برای اجتناب از هر گونه اظهار نظری که شما را در موضع ضعف قرار می‌ دهد، دروغ می‌ گویید، فریاد می‌ زنید، موضوع را تغییر می‌ دهید، توجیه می‌ کنید، طفره می‌ روید، بهانه‌ تراشی می‌ کنید یا به انتقاد رو می‌ آورید.

    جنیفر درباره‌ ی برگه‌ ی اخطار دیرکرد پرداخت صورت‌ حساب دندان‌ پزشک نگران است و از رودی می‌ پرسد که آیا او صورت‌ حساب را پرداخته است یا نه. رودی این حرف جنیفر را سرزنش‌ آمیز می‌ بیند و می‌ گوید که پرداخت به‌ موقع صورت‌ حساب
    عمل احمقانه‌ ای است. «بیا آن‌ ها را دیر بپردازیم. ـ ما پول را نگه می‌ داریم و تا زمانی‌که اخطار دوم را بفرستند، سود بیشتری به‌ دست می‌ آوریم. پس زیاد موضوع را جدی نگیر و بگذار پول‌ ها در حساب بماند.» رودی هرگز درک نمی‌کند که چقدر جنیفر درباره‌ ی دریافت برگه‌ ی اخطار عصبی است.


    تغییر موضوع. شما موضوع مورد بحث را تغییر می‌ دهید یا هر وقت گفتگو خیلی شخصی یا تهدید کننده بشود، آن‌ را تغییر می‌ دهید. با تغییر موضوع یا به شوخی گرفتن مطلب سعی می‌ کنید از شنیدن نگرانی‌ های جدی همسرتان اجتناب کنید.

    سیلویا به آنا می‌ گفت که او باید از تنبلی و خوابیدن تا لنگ ظهر دست بردارد. آنا خنده‌ ای کرد و گفت: «هی، با این همه فشار روانی، توقع داری سرحال باشم؟»


    موافقت کردن. شما خیلی سریع موافقت می‌کنید. به محض اینکه همسرتان شک، عصبانیت یا نگرانی‌ اش را ابراز می‌ کند، وسط حرفش می‌ پرید: «آره… حق با توست… می‌ دانم… متأسفم… خودم درستش می‌ کنم.» شما آن قدر سعی دارید خوب، حمایتی و توافقی جلوه کنید که به همسرتان زمان کافی نمی‌ دهید تا تمام افکارش را بیان کند.

    مالی سه بار سعی کرد به جف بگوید چرا از خودروی کهنه‌ شان که در بزرگراه‌ ها باعث ترافیک می‌ شود، خسته شده است. هر بار، جف از او عذرخواهی ‌کرد و چند روزی درباره‌ ی یکی دو خودروی داخل خیابان حرف زد. او هرگز این پیام را نگرفت که مالی از او می‌ خواست از دست این خودروها خلاص شود تا در آینده‌ ی نزدیک مجبور نباشند آن‌ ها را تعمیر کنند.

    صرف وقت برای تسلط بر این مهارت شما می‌ توانید فوری شنونده‌ ا‌ی بهتر شوید. فقط با خواندن مطالب قبلی و انجام تمریناتی که خواهد آمد، سطح آگاهی‌تان را بالا ببرید تا از فرصت‌های موجود برای بهبود گوش سپردن تان آگاهی بیشتری به‌ دست آورید.

  8. 2 کاربر از پست مفید تبسم آسمانی تشکرکرده اند .

    wisdom (سه شنبه 07 بهمن 99), باغبان (پنجشنبه 09 بهمن 99)

  9. #5
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 بهمن 99 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1399-4-26
    نوشته ها
    449
    امتیاز
    6,953
    سطح
    55
    Points: 6,953, Level: 55
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    195

    تشکرشده 435 در 224 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    گوش کردن فعال

    کافی نیست که فقط دهان تان را ببندید و گوش‌ هایتان را باز کنید. مغزتان نیز باید فعالانه در فرایند گوش کردن مشارکت کند. در واقع چیزی به‌ عنوان شنونده‌ ی منفعل وجود ندارد. گفتگو مسیری دو طرفه و فرایندی مشترک است، حتی وقتی تنها یک طرف همه‌ ی حرف‌ ها را می‌ زند. برای گوش کردن فعال، باید شرح و بسط دهید، شفاف‌ سازی کنید و بازخورد بدهید.

    شرح و بسط دادن

    هر وقت همسرتان مطلب جدیدی به شما می‌ گوید، شما باید با کلمات خودتان آنچه را تصور می‌ کنید او گفته است، بیان کنید. این مهم‌ ترین بخش خوب گوش کردن است.

    شما می‌ توانید تفسیرتان را با عباراتی این‌ چنینی شروع کنید: «درک من از حرف‌ های تو این است که… به عبارت دیگر،… اجازه بده اصل مطلب را بگویم… خوب، پس تو احساس می‌ کنی که… اگر منظورت را به درستی درک کرده باشم… منظورت این است که… تو داری می‌ گویی که…»

    اگر پیوسته شرح و بسط بدهید، موارد زیر را به‌ دست خواهید آورد:

    ■ از بیشتر موانع گوش کردن جلوگیری می‌ کنید.

    ■ در جا فرضیه‌ ها و بدفهمی‌ ها را اصلاح می‌ کنید.

    ■ هدیه‌ ای گرانبها هم چون شنیده شدن و مورد تأیید قرار گرفتن به همسرتان می‌ دهید.

    ■ احساسات خشمگینانه را کاهش می‌ دهید.

    ■ به خودتان کمک می‌ کنید آنچه را گفته شده است، به یاد بیاورید.

    دفعه‌ ی بعد که همسرتان چیزی به شما می‌ گوید، سعی کنید حرف‌ های او را شرح و بسط دهید. ممکن است متعجب شوید که چقدر طول می‌ کشد تا حتی ساده‌ ترین حرف‌ ها را درک کنید. به عنوان مثال، جوئل تصمیم می‌ گیرد آنچه را سیندی درباره‌ ی مادرش به او می‌ گوید، شرح و بسط دهد:

    سیندی: مادرم می‌ خواهد در تعطیلات عید پیش ما بیاید و با ما بماند.

    جوئل:‌ مادرت خودش پرسید که آیا می‌ تواند برای تعطیلات عید پیش ما بیاید؟

    سیندی: بله. خوب،‌ او نپرسید. من به او پیشنهاد دادم و او هم با نظرم موافقت کرد.

    جوئل: تو می‌ خواهی که مادرت پیش ما بیاید

    سیندی: آره، می‌ خواهم.

    جوئل: و با ما بماند.

    سیندی: خوب، او اغلب پیش کتی می‌ ماند، اما می‌ خواهم اینجا بیاید تا مدت بیشتری با هم باشیم.

    جوئل: می‌ خواهی نسبت به گذشته زمان بیشتری را با او سپری کنی؟

    سیندی: آهان. ما می‌ توانیم چند روزی استراحت کنیم، با بچه‌ ها بازی کنیم، و با هم حرف بزنیم.

    جوئل: فقط با هم باشید و خوش باشید.

    سیندی: و درباره‌ی اوضاع و احوالش صحبت کنیم. اینکه چطور به‌ تنهایی زندگی می‌کند.

    جوئل: تو می‌ خواهی درباره‌ ی تنهایی‌ اش صحبت کنی؟

    سیندی: بله، او در آن خانه‌ی بزرگ تنها زندگی می‌ کند. اگر به اینجا نقل مکان کند، می‌ تواند نزدیک ما و نوه‌ هایش باشد.

    جوئل: پس تو می‌ خواهی مادرت برای همیشه پیش ما بیاید. نه فقط برای تعطیلات عید؟

    سیندی: خوب،‌نه برای همیشه. فقط چند هفته به‌ طور امتحانی؛ تا ببیند آیا اینجا را دوست دارد یا نه و اگر دوست داشت، خانه‌ ای در این نزدیکی برای او تهیه کنیم.

    همان‌طور که می‌توانید ببینید، شرح و بسط ملایم جوئل موضوعی را آشکار کرد، که از یک ملاقات ساده‌ ی تعطیلات عید خیلی مهم‌ تر بود. اگر او شنونده‌ ی خوبی نبود، این موضوع کشف و آشکار نمی‌ شد.

  10. 2 کاربر از پست مفید تبسم آسمانی تشکرکرده اند .

    wisdom (سه شنبه 07 بهمن 99), باغبان (پنجشنبه 09 بهمن 99)

  11. #6
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 بهمن 99 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1399-4-26
    نوشته ها
    449
    امتیاز
    6,953
    سطح
    55
    Points: 6,953, Level: 55
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    195

    تشکرشده 435 در 224 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    شفاف ‌سازی

    مهارت شرح و بسط به شفاف‌ سازی منجر می‌ شود. شما آنچه را شنیده‌ و استنباط کرده‌ اید به همسرتان می‌ گویید، متوجه می‌ شوید استنباط‌ تان اشتباه بوده است و برای شفاف‌ سازی و روشن کردن مطلب شروع به طرح سؤال می‌ کنید. هنگام سؤال کردن به یاد داشته باشید قصد شما این است که درک کنید، لذت ببرید، بیاموزید و کمک کنید. نیت‌ شما نباید این باشد که با طرح سؤال بر تحمیل دیدگاه خودتان فشار بیاورید، سرزنش کنید، تحقیر کنید یا به هر نحوی او را زیر نفوذ خودتان بگیرید.

    سؤال کردن تصویری گسترده‌ تر در اختیارتان قرار می‌ دهد که شامل جزییات خاص‌ تر، حالات بهتری از احساسات و درک بیشتری از دیدگاه همسرتان است. درباره‌ ی حقایقی همچون چه کسی، چه چیزی، کجا، کی و چطور بپرسید. و سؤالاتی همچون «چه احساسی در این زمینه داری؟» و «چه فکری در این مورد می‌ کنی؟» مطرح کنید.

    بازخورد

    بعد از اینکه گفته‌ های همسرتان را شرح و بسط دادید و برای شفاف‌ سازی درک و برداشت تان سؤالاتی کردید، نوبت بازخورد است. شما واکنش‌ های خودتان را مطرح می‌ کنید. شما بدون قضاوت و به آرامی، افکار، احساسات، عقاید و خواسته‌ هایتان را بیان می‌ کنید. شما تجربه‌ ی درونی‌ تان را از حرف‌ های همسرتان مطرح می‌ کنید بی آنکه گرفتار موانع گوش دادن شوید. به عنوان مثال، مشاجره یا توصیه کردن.

    بازخورد سه دستاورد دارد. اول، فرصت دیگری به شما می‌ دهد که برداشت تان را از حرف‌ های همسرتان بررسی کنید، به طوری که او بتواند هر بدفهمی را اصلاح کند. دوم، به همسرتان کمک می‌ کند تا به درستی و تأثیرات گفت و گویش پی ببرید. سوم، همسرتان از سودمندی دیدگاه جدیدتان بهره‌مند می‌ شود.

    بازخورد خوب فوری، صادقانه و حمایتی است.
    فوری بدین معنا است که شما وقت تلف نمی‌ کنید. به محض اینکه احساس کردید حرف‌ های همسرتان را از طریق شرح و بسط و شفاف‌ سازی درک کرده‌ اید، فوری بازخورد می‌ دهید. تأخیری در حد یک ساعت نیز از تأثیر آن می‌ کاهد.

    صادقانه یعنی اینکه شما واکنش واقعی‌ تان را نشان می‌ دهید، به دلیل ترس از اهانت غیر واقعی رفتار نمی‌ کنید، مایل به سلطه‌ جویی نیستید، یا نمی‌ خواهید احساسات غیر واقعی‌ تان را آشکار کنید. به عنوان مثال، ‌اگر معتقدید همسرتان اشتباه می‌ کند یا احساس تهدید شدگی می‌ کنید، باید در بازخوردتان همین موارد را آشکار کنید.

    حمایتی یعنی اینکه صداقت تان نباید بی‌ رحمانه باشد. شما باید راه‌ هایی پیدا کنید که عقاید منفی را بدون تخریب معنای آن‌ ها به‌ خوبی مطرح کنید. به عنوان مثال، ممکن است به جای اینکه بگویید «این دفعه گند زدی»، بگویید: «به نظرم شاید اشتباه کرده باشی.» یا به جای «اگر ترکم کنی می‌ میرم»، بگویید: «احساس خوبی نسبت به رفتنت ندارم.»

  12. 2 کاربر از پست مفید تبسم آسمانی تشکرکرده اند .

    wisdom (سه شنبه 07 بهمن 99), باغبان (پنجشنبه 09 بهمن 99)

  13. #7
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 بهمن 99 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1399-4-26
    نوشته ها
    449
    امتیاز
    6,953
    سطح
    55
    Points: 6,953, Level: 55
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    195

    تشکرشده 435 در 224 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    تمرینات

    با بدنتان گوش دهید

    بدن تان می‌ تواند با انتقال این پیام که در حال گوش کردن هستید، مشوق همسرتان باشد. دفعه‌ ی بعد که همسرتان با شما صحبت می‌ کند، رهنمودهای ساده‌ ی زیر را دنبال کنید:

    1. ارتباط چشمی برقرار کنید.

    2. به همسرتان نزدیک‌ تر شوید یا کمی به جلو متمایل شوید.

    3. به نشانه‌ ی تأیید سرتان را تکان دهید یا با «بله» یا «آهان» جواب دهید.

    4. در قبال آنچه گفته شده است، لبخند بزنید یا همدلی نشان دهید.

    5. گشاده‌ رو باشید، رو به‌ روی همسرتان قرار بگیرید، دستان تان نه باز باشد و نه دست به سینه بنشینید.

    6. فعالانه از هرگونه حواس‌ پرتی اجتناب کنید. صدای رادیو را کم کنید، مجله را کنار بگذارید، و غیره.

    گفتگوی دو طرفه

    این تمرین ساده اما قدرتمند ممکن است خیلی ساختاری و ساختگی به نظر برسد، اما به هر حال آن را امتحان کنید. با هم توافق کنید روی موضوعی بحث کنید که منبع تعارضی خفیف بین شما است. به‌ نوبت گوینده و شنونده باشید.

    وقتی گوینده هستید:

    1. عقیده‌ تان را به‌طور خلاصه و موجز توضیح دهید.

    2. از طرف خودتان و از تجربه‌ هایتان صحبت کنید. برای ابراز احساسات و نیازهایتان از جملاتی با ضمیر «من» استفاده کنید.

    3. از سرزنش و بدگویی بپرهیزید درباره‌ ی احساسات همسرتان از جملاتی با ضمیر «تو» استفاده نکنید.

    بعد از پنج دقیقه، از حرف زدن دست بکشید. همسرتان آنچه را گفته‌ اید خلاصه خواهد کرد. اگر مطلبی جا افتاده است، موضوع را با همسرتان در میان بگذارید.

    وقتی شنونده هستید:

    1. دقت کنید تا به درستی احساسات، عقاید و نیازهای همسرتان را درک کنید.

    2. از عدم توافق، بحث و جدل، اصلاح کردن یا از پیش جواب دادن اجتناب کنید.

    3. می‌ توانید تنها برای شفاف‌ سازی مطلب، سؤالاتی مطرح کنید.

    بعد از اینکه همسرتان به مدت پنج دقیقه صحبت کرد، همان‌ طور که حرف‌ هایش را درک کرده‌ اید، آن‌ ها را خلاصه کنید. همسرتان هر مطلبی را که نادیده گرفته‌ اید به آن می‌ افزاید یا هر آنچه را ممکن است درک نشده باشد، شفاف‌ می‌ کند. پیوسته مطلب گفته شده را بررسی کنید تا گوینده احساس کند که منظورش به‌ خوبی درک شده است.

    حالا جای خود را با همسرتان عوض کنید. اجازه دهید کسی که شنونده بود، نقش گوینده را به خود بگیرد و برعکس. همان
    رهنمود ها را دنبال کنید تا حرف‌ های گوینده‌ ی دوم هم به‌ خوبی شنیده و درک شود.

  14. 2 کاربر از پست مفید تبسم آسمانی تشکرکرده اند .

    wisdom (سه شنبه 07 بهمن 99), باغبان (پنجشنبه 09 بهمن 99)

  15. #8
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 بهمن 99 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1399-4-26
    نوشته ها
    449
    امتیاز
    6,953
    سطح
    55
    Points: 6,953, Level: 55
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    195

    تشکرشده 435 در 224 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    آرت و ایوی این تمرین را این‌ گونه انجام دادند:

    ایوی: وقتی متوجه شدم مادرت ده هزار دلار برای ما گذاشته است، خیلی خوشحال شدم. احساس کردم که بالاخره می‌ توانیم زندگی‌ مان را بهبود ببخشیم. ما می‌ توانیم هزینه‌ ی کارت‌ های اعتباری‌ مان را بپردازیم، ماشین مان را تعمیر کنیم و مقداری پول در بانک پس‌ انداز کنیم و زندگی یکنواخت را کنار بگذاریم.

    آرت: یعنی تو احساس می‌ کنی ما زندگی یکنواختی داریم؟

    ایوی: بله. می‌ دانم هر دوی ما پول خوبی به‌ دست می‌ آوریم و بچه‌ ای هم نداریم که بخواهد به دانشگاه برود یا خرجی داشته باشد، اما به نظر می‌ رسد که ما همیشه کمی بیشتر از آنچه در می‌آوریم خرج می‌ کنیم. احساس می‌ کنم همیشه بدهی داریم و حساب بانکی‌ مان خالی است. برای همین است که نمی‌ خواهم به‌ هاوایی یا جامائیکا یا هر مکان گران‌ قیمتی برویم.

    من عاشق مسافرت هستم، اما خیلی دوست دارم مقدار بیشتری پول در بانک داشته باشیم. همچنین از اینکه هر وقت موضوع سفر را مطرح می‌ کنی من اشتیاقی نشان نمی‌ دهم، کمی احساس گناه می‌ کنم. منظورم این است که او مادر تو بود و این پول نیز متعلق به تو است و می‌ توانی هر کاری می‌ خواهی با آن بکنی.

    آرت: هی، این پول مال هر دوی ما است.

    ایوی: این اظهار نظر است، نه سؤال.

    آرت: متأسفم.

    ایوی: باشد. به هر حال حرفم همین بود.

    آرت: پس بگذار این موضوع را خلاصه کنم:

    تو درباره‌ ی زندگی یکنواخت احساس اضطراب می‌ کنی. تو می‌ خواهی این پول را پس‌ انداز کنیم و آن را صرف سفر یا چیزهای دیگر نکنیم. همچنین از اینکه به من بگویی با پول مادرم چه کنم، احساس گناه می‌ کنی.

    ایوی: احساساتم را به درستی درک کردی، اما به برنامه‌ هایم اشاره نکردی. من می‌ خواهم هزینه‌ ی کارت‌ های اعتباری را بپردازیم و ماشین مان را تعمیر کنیم. من فقط می‌ خواهم این پول به‌ خوبی خرج شود.

    آرت: و تو دوست داری آنچه را باقی مانده است، پس‌انداز کنیم.

    ایوی: بله. حتی اگر این پول برای رفتن به مکان ساحلی خوش آب و هوا کافی باشد، من ترجیح می‌ دهم آن را پس‌انداز کنیم.

    آرت: متوجه شدم.

    سپس نوبت آرت شد. او توضیح داد که اشتیاقش به سفر خیلی هم بیهوده نبوده است. بعد از مدت‌ ها مراقبت از مادرش و نگرانی بابت بیماری او، احساس خستگی می‌ کرد. او می‌ خواست به جایی گرم برود و برای مدتی استراحت کند و غم و غصه‌ اش را کاهش دهد، و در این باره که حالا هر دو والدینش مرده بودند و در این جهان یتیم شده بود و کسی را نداشت، فکر کند. او همچنین توضیح داد خیلی از این بابت که تا حدودی بدهی داشته باشند احساس فشار نمی‌ کند، چون شغلی مطمئن همراه با فرصت‌ های پیشرفت خوبی داشت.

    در این تمرین، اولین بار بود که آرت به‌ راستی به احساس عدم امنیت ایوی درباره‌ ی پول گوش می‌ کرد و این اولین بار بود که ایوی می‌ دید آرت خیلی تحت‌ تأثیر مرگ مادرش قرار گرفته است. آن‌ ها در نهایت با هم توافق کردند که صورت‌ حساب‌ها را بپردازند، به تعطیلاتی کم هزینه بروند و مقداری هم پس‌انداز کنند.

  16. 2 کاربر از پست مفید تبسم آسمانی تشکرکرده اند .

    wisdom (سه شنبه 07 بهمن 99), باغبان (پنجشنبه 09 بهمن 99)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:33 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.