به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 16 , از مجموع 16
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 شهریور 00 [ 17:32]
    تاریخ عضویت
    1396-1-29
    نوشته ها
    193
    امتیاز
    7,864
    سطح
    59
    Points: 7,864, Level: 59
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    373

    تشکرشده 325 در 136 پست

    Rep Power
    43
    Array
    نازی جان حرف تقصیر شما و ایشون نیست. حرف اینه که شما در این یک هفته رفتارهای اشتباهی انجام دادید که نشان دهنده ضعفهای روانی شماست.

    و احتمال خیلی زیاد این رفتارها منحصر به این یک هفته نبوده.


    تا وقتی که این ضعفها در وجودتون هست شما مناسب هیچ کس نیستید. حالا طرفتون میخواد خوب باشه یا بد.

    ببین هر شخصی اگر با چنین ضعفهایی ازدواج کنه میتونه یه ازدواج خوب را هم خراب کنه.

    پس الان بحث من شما هستید نه اون اقا.

    شما فعلا باید خودت را کنار بکشی از بحث ازدواج و روی خودت کار کنی .

    اون اقا هم که رفته و تماس گرفتن شما با اون اشتباه محضِ.

    از تجربه ام میگم اگر مردی با من چنین رفتاری میکرد چه من مقصر بودم چه نبودم هرگز دیگه اجازه نمیدادم برگردِ.

    شما هم که انگار زیاد تمایل به ادامه رابطه نداشتید پس تمومش کنید. و روی خودتون حسابی کار کنید.


    نازی جان چون خودم تجربه کردم توی زندگیم میگم. اگر خدا از اسمون به زمین بیاد و به کسی که ضعف وجودی داره بگه این ادم مناسبت نیست اون شخص بخاطر همون ضعفها حتی حرف خدا را هم باور نمیکنه یا باور میکنه ولی سوار همون ضعفها میشه ومیره سمت اشتباهش.

  2. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 آبان 00 [ 09:13]
    تاریخ عضویت
    1399-5-06
    نوشته ها
    219
    امتیاز
    5,439
    سطح
    47
    Points: 5,439, Level: 47
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    270

    تشکرشده 423 در 177 پست

    Rep Power
    46
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط nazijoon نمایش پست ها
    راستش از بی توجهیش خسته شدم
    نشانه وابستگی و زنگ خطر . شاید الان کم باشه ولی با ادامه دادن و تخیلات تو وابستگی شدید تر میشه .


    نقل قول نوشته اصلی توسط nazijoon نمایش پست ها
    2.یک بار نامزدی داشتم که به دلیل عدم تفاهم در زمینه تفاوت فرهنگی از اون ارتباط بیرون اومدم.یکی دو مورد دیگه هم بودن که ادعای ازدواج داشتن ولی مشکل عمده این بود که در همه روابط حتی وقتی همه چیز روبراه بود من گاها متوجه خیانت از طرف مقابل میشدم و این مساله تو ضمیر ناخودآگاه من رفت

    روبراه وقتی میشه که اسم همسرت در شناسنامه ات باشه .




    نقل قول نوشته اصلی توسط nazijoon نمایش پست ها
    در مورد دلبستگی هم من نظرم کمی متفاوته.شاید الان زود باشه برای اینکار اما مسلما وقتی دلبستگی پیش نیومده باشه هم اجازه نمیدم اسم کسی وارد شناسنامم بشه



    خوب درست میگی نازی جون . آدم باید فردی تو شناسنامه اش باشه به عنوان همسر که بهش کشش و دلبستگی ای داشته باشه .
    ایراد جایی هست که دختر و پسر در جریان ازدواج وقتی چیزی معلوم نشده و معیارهاشون کامل بررسی نشده و عقدی نشده ، در مسیر ازدواج اشتباه می کنند و خودشون را تعلق به هم می دونند .این جا خطرناکه . اگه رعایت نشه و احساساتتشون را مدیریت نکنند و مسیر را اشتباه برنند آسیب می بینند و باعث میشه تو ضمیر ناخوداگاهشون ثبت بشه . مسیر ازدواج باید رسمی و حضوری باشه نه از طریق شبکه های اجتماعی و غیره . تو نباید پیگیری کنی . پیگیری به عهده بزرگترهاست . در مورد سختگیری هات در تصمیم ها احتمالا شخصیت کمال گرایی هم در تو هست . می تونی یه تست کمال گرایی را انجام بدی .
    رفتار ایشون و خود شما زنگ خطره و هر دو در مسیر اشتباه هستید . باید یه پروسه ای بهش فرصت بدی و بگی به همراه خانواده بیاید جلو رسمی . ارتباط های مجازی را قطع کنید .اگه ایشون اومد جلو مراحل بعد را برین اگه نیامد تمام . اینکه تو بری پیگیری کنی و بگی آخه چرا و از این چیزها به جایی درستی نمی رسی و راهت اشتباس . ( حتی یکبار هم نباید پیگیری کنی ) اگه ایشون میگه تمام بشه شما هم باید تمام کنید و دنبال دلایل نباشی . در صورتی می تونی اینگونه بری که احساسات کنترل بشه . اگه نشه نمیتونی . تو فقط باید مسیر درست ازدواج را بری . کانال احساسات را درست هدایت کنی در هر مرحله به خصوص مرحله آشنایی و شناخت . حضوری مشاوره برو و در مورد مسیر درست ازدواج و کمال گرایی جویا بشو.
    ویرایش توسط Niagara : دوشنبه 26 آبان 99 در ساعت 15:27

  3. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 آذر 99 [ 12:12]
    تاریخ عضویت
    1399-8-25
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    1,593
    سطح
    22
    Points: 1,593, Level: 22
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط آنه ماری نمایش پست ها
    نازی جان حرف تقصیر شما و ایشون نیست. حرف اینه که شما در این یک هفته رفتارهای اشتباهی انجام دادید که نشان دهنده ضعفهای روانی شماست.

    و احتمال خیلی زیاد این رفتارها منحصر به این یک هفته نبوده.



    کد HTML:
    تا وقتی که این ضعفها  در وجودتون هست شما مناسب هیچ کس نیستید. حالا طرفتون میخواد خوب باشه یا بد.
    ن قبول دارم بعضی ضعفها رو دارم اما واقعا بعضی رفتارها آدم رو بشدت عصبانی میکنه!شاید رفتارهای در لحظه بدی داشتم اینو قبول دارم اما خوب وقتی اون اقا کنار کشید یهو (اصلا هم نگفت میخوام تمام کنم)پس حتما علاقه عمیقی نبوده

    ببین هر شخصی اگر با چنین ضعفهایی ازدواج کنه میتونه یه ازدواج خوب را هم خراب کنه.

    پس الان بحث من شما هستید نه اون اقا.

    شما فعلا باید خودت را کنار بکشی از بحث ازدواج و روی خودت کار کنی .

    ون اقا هم که رفته و تماس گرفتن شما با اون اشتباه محضِ.

    کد HTML:
    از تجربه ام میگم اگر مردی با من چنین رفتاری میکرد چه من مقصر بودم چه نبودم هرگز دیگه اجازه نمیدادم برگردِ.
    کدوم رفتارامنظورتونه؟

    شما هم که انگار زیاد تمایل به ادامه رابطه نداشتید پس تمومش کنید. و روی خودتون حسابی کار کنید.


    نازی جان چون خودم تجربه کردم توی زندگیم میگم. اگر خدا از اسمون به زمین بیاد و به کسی که ضعف وجودی داره بگه این ادم مناسبت نیست اون شخص بخاطر همون ضعفها حتی حرف خدا را هم باور نمیکنه یا باور میکنه ولی سوار همون ضعفها میشه ومیره سمت اشتباهش.
    خوب مشکل اینجاس که الان من بفهمم ایرادها از من بوده بطور کامل برای بعدامیپرسم یا کلا با این آقا در تضاد بودیم؟
    ویرایش توسط nazijoon : سه شنبه 27 آبان 99 در ساعت 10:01

  4. کاربر روبرو از پست مفید nazijoon تشکرکرده است .

    الهه زیبایی ها (سه شنبه 27 آبان 99)

  5. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 شهریور 00 [ 17:32]
    تاریخ عضویت
    1396-1-29
    نوشته ها
    193
    امتیاز
    7,864
    سطح
    59
    Points: 7,864, Level: 59
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    373

    تشکرشده 325 در 136 پست

    Rep Power
    43
    Array
    یک بارم که دیگه دعوا بالا گرفت و من خیلی عصبانی شدم.ولی ایشون از یه تاریخ به بعد سعی میکرد منو آروم کنه و مدام من میگفتم تمام کنیم تمام کنیم ایشون مقاومت میکرد و نمیزاشت این اتفاق بیفته

    چند روز پشت سر هم بحث و منم قهر میکردم و جواب نمیدادم و ایشونم پیگیری میکرد و من مدام میگفتم تمام کنیم ایشونم میگفت بیشتر فکر کن.

    .تمام مدت من میگفتم تمام شه اون نمیزاشت.
    شما که الکی نمیگفتید تموم کنیم درسته؟ پس خودتون هم تمایلی نداشتید به ادامه رابطه . حالا دلیلش چی بوده حتما خودتون بهتر میدونید. برای خودتون دوباره دلیلهاتون را مرور کنید.
    اگر دلیلهای درست داشتی خب همین الان تمومش کن .دیگه اگه اون اقا تماس گرفت یا نگرفت یا اصرار کرد یا نکرد جواب شما منفیِ.

    مسائلی هم که به ذهن من میرسند اینه که ایشون 40 سالشه ایا قبلا ازدواج کرده؟ چرا تا الان ازدواج نکرده؟ میتونه علامت خوبی نباشه.

    ایشون 20 سال خارج از کشور بوده ادمها با 5 سال زندگی در خارج فرهنگشون تغییر میکنه چه برسه به این همه مدت.
    شما هم که سنتی هستید. در نتیجه شما دو نقطه مقابل هم هستید و اکثر دعواهاتون هم بخاطر همین تفاوت فرهنگی بوده.

    این را نمیشه درستش کرد مخصوصا اینکه بدبینی هم دارید که احتمالا از خیانتی که در رابطه های قبلی دیدید ناشی شده.


    اینها همه امتیازهای منفی که میتونه خیلی ازارت بده و عصبانیت کنه و زندگی را برات سخت کنه.باعث بشه گیر بدی. دعوا کنی. قهر کنی. ودیگه دوست داشتنی نباشی.

    مثل الان که این اقا دیگه تمایلی به ادامه رابطه با شما نداره. اگر برگرده هم بعید میدونم رابطه را با شما به قصد ازدواج ادامه بده شاید فقط برای دوستی ساده باشه. بهتره خودت راسبک نکنی و پیگیرش نباشی و دیگه بهش فکر نکنی .

    کدوم رفتارامنظورتونه؟
    عصبانی شدن .گیر دادن. بدبین بودن. قهر کردن. (حالا اگر حتی ایشون کاری کرده باشه که عمدا شما را ناراحت کنه) یکدفعه مهربون شدن.مدام گفتن اینکه تموم کنیم ولی هنوز داری ادامه میدی( حالا با اصرار ایشون یا بدون اصرار).



    این رفتارها به خاطر چیه؟ بخاطر اینه که اون عصبانیت کرده(اگر اینطوره پس چرا باهاش ادامه میدادی؟چون اصرار میکرد که بمونی ؟ یعنی اگر یه نفر اصرار کنه که بمونیم تا ازارمون بده ما باید قبول کنیم.)

    دلیل رفتارهات همون ضعفهای وجودیته که با کمک یه روانشناس میتونی پیداشون کنی و حلشون کنی.

    خوب مشکل اینجاس که الان من بفهمم ایرادها از من بوده بطور کامل برای بعدامیپرسم یا کلا با این آقا در تضاد
    بودیم؟

    نه همه ایرادها از شما نبوده این رابطه مناسب شما نبوده و نیست. (توضیحات اولم برای رسیدن به این جواب بود)
    فقط اگر شما قوی تر بودید همون ابتدا رابطه را تموم میکردید و اینقدر اذیت نمیشدیدو اذیت نمیکردید.

  6. کاربر روبرو از پست مفید آنه ماری تشکرکرده است .

    الهه زیبایی ها (سه شنبه 27 آبان 99)

  7. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 آذر 99 [ 12:12]
    تاریخ عضویت
    1399-8-25
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    1,593
    سطح
    22
    Points: 1,593, Level: 22
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط آنه ماری نمایش پست ها
    شما که الکی نمیگفتید تموم کنیم درسته؟ پس خودتون هم تمایلی نداشتید به ادامه رابطه . حالا دلیلش چی بوده حتما خودتون بهتر میدونید. برای خودتون دوباره دلیلهاتون را مرور کنید.
    اگر دلیلهای درست داشتی خب همین الان تمومش کن .دیگه اگه اون اقا تماس گرفت یا نگرفت یا اصرار کرد یا نکرد جواب شما منفیِ.

    مسائلی هم که به ذهن من میرسند اینه که ایشون 40 سالشه ایا قبلا ازدواج کرده؟ چرا تا الان ازدواج نکرده؟ میتونه علامت خوبی نباشه.

    ایشون 20 سال خارج از کشور بوده ادمها با 5 سال زندگی در خارج فرهنگشون تغییر میکنه چه برسه به این همه مدت.
    شما هم که سنتی هستید. در نتیجه شما دو نقطه مقابل هم هستید و اکثر دعواهاتون هم بخاطر همین تفاوت فرهنگی بوده.

    این را نمیشه درستش کرد مخصوصا اینکه بدبینی هم دارید که احتمالا از خیانتی که در رابطه های قبلی دیدید ناشی شده.


    اینها همه امتیازهای منفی که میتونه خیلی ازارت بده و عصبانیت کنه و زندگی را برات سخت کنه.باعث بشه گیر بدی. دعوا کنی. قهر کنی. ودیگه دوست داشتنی نباشی.

    مثل الان که این اقا دیگه تمایلی به ادامه رابطه با شما نداره. اگر برگرده هم بعید میدونم رابطه را با شما به قصد ازدواج ادامه بده شاید فقط برای دوستی ساده باشه. بهتره خودت راسبک نکنی و پیگیرش نباشی و دیگه بهش فکر نکنی .


    عصبانی شدن .گیر دادن. بدبین بودن. قهر کردن. (حالا اگر حتی ایشون کاری کرده باشه که عمدا شما را ناراحت کنه) یکدفعه مهربون شدن.مدام گفتن اینکه تموم کنیم ولی هنوز داری ادامه میدی( حالا با اصرار ایشون یا بدون اصرار).



    این رفتارها به خاطر چیه؟ بخاطر اینه که اون عصبانیت کرده(اگر اینطوره پس چرا باهاش ادامه میدادی؟چون اصرار میکرد که بمونی ؟ یعنی اگر یه نفر اصرار کنه که بمونیم تا ازارمون بده ما باید قبول کنیم.)

    دلیل رفتارهات همون ضعفهای وجودیته که با کمک یه روانشناس میتونی پیداشون کنی و حلشون کنی.




    نه همه ایرادها از شما نبوده این رابطه مناسب شما نبوده و نیست. (توضیحات اولم برای رسیدن به این جواب بود)
    فقط اگر شما قوی تر بودید همون ابتدا رابطه را تموم میکردید و اینقدر اذیت نمیشدیدو اذیت نمیکردید.

    سلام.ممنون از جوابیتون.راستش این مدت که با خودم فکر کردم متوجه شدم این تفاوت فرهنگی نیست که مشکل ماست.چون اون آقا مسائلی رو بیان میکرد که خودشم انجامش نمیداد فقط میگفت میخوام ببینم نظر تو چیه و اینقدر کشش میداد تا من عصبانی بشم.حالا دلیلش چی بوده نمیدونم! من سنتی هستم اما اونم بی بند و بار نیست که هرجا بخواد بره.فقط لفظشو میومد! نمیدونم چرا!!!

    اخه دلیل عصبانیتم اونقدر محکم نبود که بخوام کات کنم شاید میگفتم دیگه نمیخوام ادامه بدم اونم لحظه ای(که میدونم اشتباه بوده) اما اگه دلیل محکمی بود مسلما ادامه نمیدادم.اونم نظرش همین بود میگفت مسائل جزئیه و حل شدنی


    هفته اخر من نمیدونم چرا خیلی از کوره در میرفتم.تا جایی که دو تاویس به من داد که صداش توش ناراحت بود راستش خیلی ناراحت شدم

    دیشب باهم صحبت کردیم میگفت من اصلا با دختر رابطه برقرار نمیکنم ببین چی بودی برای من که از راه دور اینقدر باهات راه اومدم اما یه کاری کردی کلافه شدم.تو خیلی خوبی بهترین دختری هستی که تاحالا ملاقات کردم فقط طاقت اینکه همش استرس داشته باشم ندارم.من همینجام جائی نرفتم پای کسیم وسط نیست.ابن مدت منتظر بودم جو رو آروم کنی اما تو همچنان گیر میدادی

    منم ازش عذر خواهی کردم (بخاطر عذاب وجدان خودم) و گفتم هر تصمیمی بگیری من بهش احترام میزارم و برات آرزوی خوشبختی دارم هر تصمیمی که بگیری

    اونم گفت یکم براز جمع بندی کنم زندگیمو یکم فکر کنم که یه تصمیم درست بگیرم

    منم گفتم من به نظرت احترام میزارم

    حالا نمیدونم محترمانه میخواسته بگه برو(گرچه فوق العاده آدم رک هست و رودرواسی نداره)یا چی واقعا نمیدونم

    اگر هم باز به هم فرصت بدیم باید ببینیم تونستیم اختلاف ها رو حل کنیم و من تونستم خودمو کنترل کنم اینم میشه یه چالش برای من

    آیا این فرصت دادن درسته؟و چقدر باید برای خودم زمان بزارم و بعد برم دنبال زندگیم و موقعیتهای دیگه؟(چون من عادت ندارم وقتی فکرم یه جا متمرکزه به کسی دیگه فکر کنم)

  8. #16
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط nazijoon نمایش پست ها
    منم گفتم من به نظرت احترام میزارم
    شما ابتدا باید از خودتون مراقبت کنین و بخودتون احترام بگذارین...سپس خواهید دید وقتی به اصلاح خودتون میپردازین آدمای موجه و مطمئن تری به زندگیتون ورود پیدا میکنن.

    من در پست اولم خدمت شما عرض کردم این دست ارتباط برای شما مضر هست حتی اگر اون آقا تغییر رویه بدن و فردا مجنون سرگشته بشن!
    شما یکبار یک ارتباط ناموفق رو تجربه کردین که آسیب هاش براتون از دست رفتن زمان، از دست دادن موقعیت های دیگر، سوء ظن و ... بوده، بهمین علت باید محتاط تر باشین و اجازه ندین گذشته تکرار بشه.علاوه بر توصیه های قبلی، از یک متخصص کمک بگیرین.

    «افرادی که به گذشته ی خودشون آگاه نیستن، محکوم به تکرارش خواهند بود.»
    دوستان گرامی ؛

    لطفا، انجمن آموزش استفاده از تالار همدردی را مطالعه بفرمایید.


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:17 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.