به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 مهر 99 [ 00:35]
    تاریخ عضویت
    1399-6-15
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    1,740
    سطح
    24
    Points: 1,740, Level: 24
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Unhappy دیدار مکرر همسرم با دوستانش

    سلام
    من ۲۲ ساله ام و همسرم ۲۳ ساله و تقریبا سه ماهه که عقد کردیم. کل پروسه عقد و آشناییمون سه هفته طول کشید که این اشتباه از من بود. تو همون دوران به همسرم گفتم که از مرد رفیق باز متنفرم و اون هم گفت اینطور مردی نیست و قول داد که چنین چیزی ازش نمی بینم. هر چند نشونه هایی دیده بودم و به چنین چیزی شک داشتم. همسرم از لحاظ اخلاقی عالیه و خیلی بهم محبت می کنه و صبوره، خونواده خوبی داره و کاری و زرنگه. تا یک ماه اول عقد همه چیز خوب بود ولی کم کم همسرم شروع به رابطه با دوستاش کرد و هرروز حداقل دو ساعت رو با دوستاش می گذروند.
    من آدم حساسیم و سعی کردم با سرسنگین شدن و تذکر دادن و غر زدن و هر راه دیگه ای بهشون تذکر بدم که کارشون درست نیست ولی فقط اوضاع بدتر شد و احساس می کنم ازم فراری شده. خودش می دونه کارش درست نیست ولی به روال همیشگیش ادامه میده. بزرگترین ترسم اینه که ازدواج کنم و بعد از عروسی دیگه همسرم توی خونه بند نشه... تو دوستانم چنین مردهایی رو دیدم که تا نیمه شب با دوستهاشونن و من این زندگی رو نمی خوام.
    از این لحاظ به شدت فکر و خیال می کنم و حتی تا فکر جدایی هم رفته م ولی واقعا دوستش دارم. می دونم نمی تونم اونو تغییر بدم و کارهام فقط باعث دلسردی میشه. چاره چیه؟

  2. #2
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    سلام به شما

    همسران این حق رو دارند که هر چند وقت یکبار برای تجدید قوای روحی خودشون با دوستانشون ملاقاتی داشته باشن ، اما وقتی این کار بصورت افراطی پیش میره عللی مطرح هست ؛

    * فقدان روابط صمیمی با خانوده یا همسر
    * سختگیری و کنترل گری والدین در دوران مجردی
    * فقدان آگاهی های لازم و مهارت های مختلف جهت شروع زندگی مشترک و پختگی ناکافی
    * حمل عقده های سرکوب شده ی دوران مجردی به زندگی مشترک و احساس آزادی عمل با استقلال
    * پیروی از الگوهای رفیق باز مثل والدین رفیق باز
    * وابستگی به دوستان و تأمین نیازهای عاطفی، روانشناختی و تعاملات اجتماعی‌

    و...

    اما وقتی این موضوع باعث آزار شما میشه ابتدا بهترین راه گفتگوی مؤثر هست. نحوه ی بیان احساسات ما، درخواست هامون و ... بسیار مهمن. نباید حالت تذکر یا ... داشته باشه و باعث واکنش بدتری از جانب طرف مقابل بشه.

    پس نحوه ی گفتگوی صحیح این هست؛

    * رفتار گرم و‌ صمیمی
    * انتخاب زمان مناسب برای گفتگو
    * سخن روشن و‌ بدور از ابهام
    * استفاده از کلماتی مثل ( عزیزم )_ ( جانم ) و... بجای صدا زدن اسم همسر یا تو
    * فکر کردن روی مسئله ای که میخواین بیان کنین
    * جدا کردن مسائل غیر ضروری برای گفتگو
    * خلاصه گویی و عدم پر حرفی
    * خوب گوش دادن (۱)
    * تقویت تماس چشمی
    * مدیریت احساسات
    * استفاده از کلمات و جملات مثبت
    * تشکر و قدردانی از زحمات یا تلاش های فرد مقابل
    * توجه به لحن و تن صدا خود
    * قرار گرفتن در فضای مناسب و آرام
    * عدم سرزنش، توهین، تمسخر، مقایسه و ... همسر
    * تقویت اعتماد بنفس خود
    و...

    (۱)
    شنونده ی خوبی برای سخنان همسرتون باشین تا حدی که بتونن بدون نگرانی از سرزنش، تمسخر، توهین و در کل تنش تمامی آنچه که در ذهنشون هست رو برای شما بیان کنن و نگرانی از عکس العملتون نداشته باشن و در اینصورت وقتی هدفتون درک کردن ، نه جواب دادن باشه، میشه این انتظار رو داشته باشین شما هم در گفتگو موفق بشین و سخنانتون شنیده بشه. وقتی قرار باشه فقط خودتون حرف بزنین و تریبون مال شما باشه همسرتون ممکنه تمایل نداشته باشن در گفتگو شرکت کنن یا ادامه بدن.

    این لینک رو هم بخونید...
    http://www.hamdardi.net/thread-22198.html
    ....................

    اگر گفتگوی صحیحی داشتین و همچنین نیازهای روانی و عاطفی و احساسی همسر خودتون رو تامین ‌کردین و باز چنین برنامه ای ادامه پیدا کرد لازم هست حتما بصورت حضوری با هم به مشاوره مراجعه کنین.

    * نکته ی مهم
    لطفا تا زمانی که تغییرات کافی رو در همسرتون مشاهده نکردیم و به شناخت بیشتر از ایشان نرسیدین برای عروسی دست نگه دارین و سعی کنین رابطه ی خودتون رو با همسرتون مدیریت کنین و خیلی مثل زندگی مشترک رفتار نکنین .

    ویرایش توسط سحر بهاری : شنبه 15 شهریور 99 در ساعت 16:29

  3. 2 کاربر از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده اند .

    Hiva1377 (شنبه 15 شهریور 99), Mvaz (یکشنبه 16 شهریور 99)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 آبان 00 [ 09:13]
    تاریخ عضویت
    1399-5-06
    نوشته ها
    219
    امتیاز
    5,439
    سطح
    47
    Points: 5,439, Level: 47
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    270

    تشکرشده 423 در 177 پست

    Rep Power
    46
    Array
    تو دوران عقد هستید و هنوز مراسم عروسی هم نگرفتید .طبیعتا زیاد در کنترل هم نیستید .چطوری فهمیدی روزی 2 ساعت با دوستانشونه ؟ خودش بهتون میگه؟
    مردی که رفیق باز باشه معمولا کاری نیست ،مگر در زمان مشخص و محدوود .اون زمان محدود هم مشکلی پیش نمی یاد . بهش بگید یه خورده کم تر کنه ولی کلا ازش نگیرید تا لجبازی نشه .
    سن شما و شوهر تون کم هست و شاید هنوز شوهرتون در عالم همسر داری و زندگی نباشه .بهش بگو بریم مشاوره .

  5. کاربر روبرو از پست مفید Niagara تشکرکرده است .

    Hiva1377 (شنبه 15 شهریور 99)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 مهر 99 [ 00:35]
    تاریخ عضویت
    1399-6-15
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    1,740
    سطح
    24
    Points: 1,740, Level: 24
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنونم بابت کمکتون
    راستش فکر می کنم همسرم مجموعه ای از این علل رو برای این کارش داره و کمی هم به خاطر اینه که هنوز ازدواج رو جدی نگرفته
    راستش این چند وقت مدام تذکر دادم و فکر می کنم باید مدتی بهش استراحت بدم و سعی کنم دوباره از یه در دیگه وارد بشم. سعی می کنم از روشهایی که گفتید استفاده کنم. البته ترس بزرگی هم دارم که من رو به چشم زنی کنترلگر ببینه و دچار عقده بشه. تلاشم رو می کنم.


    - - - Updated - - -

    خوب هر روز با هم در ارتباطیم و بیشتر روزها با همیم. همیشه بعد از کار دو ساعتی رو دوستانشون می گذرونن و بعدش با همیم و بعضی شب ها می گن که خسته ام و کلا با دوستانشونن
    حرف من هم همینه که هرروزش درست نیست و حداقل یک روز در هفته بیشتر نباید باشه ولی همین حرفم رو به چشم گیر الکی می بینند و اوضاع بدتر میشه
    اگر نتونستم مشکل رو با حرف درست کنم حتما همین کار رو می کنیم

  7. 2 کاربر از پست مفید Hiva1377 تشکرکرده اند .

    Niagara (شنبه 15 شهریور 99), سحر بهاری (شنبه 15 شهریور 99)

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 آبان 00 [ 09:13]
    تاریخ عضویت
    1399-5-06
    نوشته ها
    219
    امتیاز
    5,439
    سطح
    47
    Points: 5,439, Level: 47
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    270

    تشکرشده 423 در 177 پست

    Rep Power
    46
    Array
    یه خورده تو شخصیت مردها باید بیشتر تحقیق کنی عزیز .
    تجربه بگم ،مردها با زنان کنترل گر تو حالت تدافعی میرنند و لجبازی میکنند. اگه تو زندگی آینده تون این کنترل گری را داشه باشی اذیت می شید و یه هدف نمی رسید . چون مردها می تونند دور از چشم ما و آگاهی ما با دوستانشون برن و تفریحاتشون را داشته باشند و ما هم اصلا نفهمیم .
    باید سیاست به خرج بدی . باهاش صحبت کنید . ولی زیاد بهش گیر ندید . سعی کنید خودتون از دوستانشون براش جذاب تر باشید . خودمونی بگم : با همسرتون رفیق بشید رفیقی بهتر از رفیقانش.

  9. کاربر روبرو از پست مفید Niagara تشکرکرده است .

    Hiva1377 (دوشنبه 17 شهریور 99)

  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 مهر 99 [ 00:35]
    تاریخ عضویت
    1399-6-15
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    1,740
    سطح
    24
    Points: 1,740, Level: 24
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    راستش من از جنس مردا چیزی نمی دونم و ازدواج برام خیلی سخت بود.
    من اصلا دوست ندارم کنترلگر باشم فقط نگران آینده م و از بعد عروسی به شدت می ترسم، راستش نمی دونم با چنین مردی می تونم زندگی خوبی داشته باشم یا نه.
    از سیاست های زنانه تقریبا هیچی سرم نمی شه ولی سعی می کنم یاد بگیرم :) ممنونم از کمکتون و ممنون می شم اگه بیشتر راهنماییم کنید

  11. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 آبان 00 [ 09:13]
    تاریخ عضویت
    1399-5-06
    نوشته ها
    219
    امتیاز
    5,439
    سطح
    47
    Points: 5,439, Level: 47
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    270

    تشکرشده 423 در 177 پست

    Rep Power
    46
    Array
    سیاست زنانه عجیب و پیچیده نیست .
    اولویت زندگی مشترک در مقابل اولویت خود . اینو هر کی با توجه به زندگیش باید پیدا کنه و نسخه ای نیست ولی یه چیزهای کلی داره .مثلا تو روابطی که با شوهرمون به مشکل میخوریم فقط به فکر خودمون نباشیم به فکر زندگی مشترک مون باشیم .یه خورده از خواسته خودمون کوتاه بیایم تا اون هم یاد بگیره مدیریت کنه و اگه قرار باشه شوهر بگه من دوست دارم برم با دوستام بیرو ن و ما هم بگیم حق نداری بری ، میشه دعوا . اگر ختم بخیر هم بشه با زور و مشاور هست که فایده نداره . یادت باشه مردها تا خودشون نخوان نمیشه و می تونند راحت ما را دور بزنند و ما نمی فهمیم و اون زندگی جهنم میشه .
    یه چیزهایی قبل ازدواج هست که باید درست بررسی کنیم و انتخاب کنیم ( تو معیارهای ازدواج ) اگه اونها دقت نشه بعدش را باید مدیریت کنیم . شخصیت شوهر را باید در دوران قبل عقد بررسی میکردی الان باید مدیریت کنی.
    شخصیت شوهر که مثلا 30 سالش هست را نمیشه عوض کرد سریع . ولی میشه بهبود داد با مدیریت دو طرفه . برای تو هم اینجوریه هیوا . شوهرت یه شخصیتی داره نمیشه اون را عوض کنی کلا که . باید مدیریتش کنی .
    اینم بگم شخصیت کاملی وجود نداره . هر شوهری مثل هر زنی یه مسائلی داره .
    یواش یواش برو جلو . اولش هم اینکه به شوهرت دستور نده .به مردها دستور بدی برعکسش جواب میده . اینو مشاور می گفت . بذار مرد پادشاه باش و تو ملکه . برعکس بده اگه مرد ملکه باشه و زن پادشاه ، افتضاح هست . مرد باید شخصیت قوی ای داشته باشه و آویزون زنش نشه و هی بگه چشم . این مردها تنفر برانگیزن به نظرم .
    با شوهر رفیق باش باهاش پارک برو - بخند - جنبه داشته باش - شوخ باش - کوه برو . بعضی موقع ها بذار حرف اون باشه . بعضی موقع حرفت خودت را بیار بالا و بعضی موقع ها حرف اون .
    همین که با شوهرت حرف بزنی و بهش اعتماد کنی و دستور بهش ندی خودش یه سیاست هست . حالا بذار روزی یه ساعت هم با دوستاش باشه . بامرور خودش کم میکنه .
    همین موارد سیاست دیگه .
    ویرایش توسط Niagara : یکشنبه 16 شهریور 99 در ساعت 19:21

  12. 2 کاربر از پست مفید Niagara تشکرکرده اند .

    Hiva1377 (دوشنبه 17 شهریور 99), Mvaz (یکشنبه 16 شهریور 99)

  13. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 مهر 99 [ 00:35]
    تاریخ عضویت
    1399-6-15
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    1,740
    سطح
    24
    Points: 1,740, Level: 24
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنونم از راهنمایی هاتون خیلی واسم جالبه
    از این به بعد روی رفتارها و حرفهام دقت می کنم
    امیدوارم اوضاع بهتر بشه

  14. کاربر روبرو از پست مفید Hiva1377 تشکرکرده است .

    Niagara (دوشنبه 17 شهریور 99)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:37 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.