به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 36
  1. #11
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 بهمن 99 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1399-4-26
    نوشته ها
    449
    امتیاز
    6,953
    سطح
    55
    Points: 6,953, Level: 55
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    195

    تشکرشده 435 در 224 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    فرمان هشتم:

    هدفمند زندگی کن

    زندگی موهبت و هدیه خداوند به ما است. اجازه نداریم آن را تباه کنیم. اجازه نداریم در فقر، نا امیدی، حسرت و افسردگی روزگار را بگذرانیم و در این دنیا بدون هدف و آرمان زندگی کنیم.

    مراقب گذر لحظه‌ های ارزشمند عمر خود باشید. لحظه‌ لحظه‌ های ارزشمند عمر، مستحق این بی‌ خیالی نیست. پس یادتان باشد که «زندگی دکمه بازگشت ندارد.»

    انسان‌ های هدفمند خود را باور دارند و اعتماد به‌ نفس شان عالی است. هدف‌ ها مقصدند و زندگی، مسیر. تا مقصد معین نباشد، مسیر معنا ندارد.

    بی‌ هدف بودن، شما را دچار روزمرگی می‌ کند و داشتن هدف شما را از تقلید کورکورانه و از گم شدن در راهی که مقصود شما نیست، باز می‌ دارد. بدانید و آگاه باشید هدف‌ ها هستند که مسیر و مقصد زندگی را تعیین و روشن می‌ کنند و به انسان اعتماد به‌ نفس، انگیزه و عشق به زندگی می‌ دهند. هدف، شما را به تحرک وا می‌ دارد و با استعداد ها و توانمندی‌ های بیکران درون تان آشنا می‌ کند.

    هدف، انگیزه رفتن و محرک تلاش و کوشش تان می‌ شود. داشتن هدف، برنامه‌ ریزی در پی دارد، داشتن برنامه، هدف‌ ها را محقق می‌ سازد و برنامه‌ ریزی درست، موفقیت می‌ آفریند.

    شما با طرح‌ هایی که در نظر می‌ گیرید و اهدافی که بر می‌ گزینید، از ورای این دروازه‌ها، باغ سبز زندگی‌ تان را مشاهده می‌ کنید. کسانی فردا در زندگی‌ شان به دستاوردهایی می‌ رسند که امروز رویایی در سر داشته و اهل عمل و اقدام باشند. در این میان تنها انسان هدفمند و جهت یافته است که به رویاهایش می‌رسد. اگر امروز به ایده‌ای بیندیشید و دست به اقدام بزنید، فردا قله زندگی را فتح خواهید کرد. کسی که هدفی دارد، برای رسیدن به آن، راه را پیدا خواهد کرد و کسی که هدف ندارد، در اقیانوس زندگی، دچار سرگردانی می شود مهم ترین نکته در هر کار ، از ته دل خواستن و طلب کردن هدف است.

    اگر رویایی در سر داشته باشید و از ته دل، با تمام وجود و عشق خود، آن را بخواهید و با شهامت و جرأت حرکت کنید و قدمی برای تحقق خواسته خود بردارید، بدون شک همه هستی به راه می‌ افتد و به کمک تان می‌ شتابد تا رویای شما تحقق ‌یابد. هرگز در این مورد شک نکنید. ما فقط به یک اتفاق احتیاج داریم؛ تبدیل حرف به عمل! داشتن هدف و برنامه در زندگی به انسان حرکت، انگیزه، اعتماد به‌ نفس و نشاط می‌ دهد و در انسان انرژی می‌ آفریند. کسی که با هدفی مشخص به چیزی، اعتقاد و ایمان دارد، برای رسیدن به آن با تمام توانش می‌ کوشد، به پیش می‌رود و هیچ سد و مانعی را یارای آن نیست که در برابرش مقاومت کند.

    او بر می‌ خیزد و برای رسیدن به آرمان‌ هایش تلاش و کوشش می‌ کند. زندگی، فرصت‌ های فراوانی در اختیار کسانی‌ که به جستجوی آرمان‌ های بلندشان به پا خواسته‌ اند و به تحقق رویاهایشان همت گماشته‌ اند، قرار می‌ دهد. به این ترتیب خط‌ مشی خود را در زندگی تعیین کنید و سکاندار کشتی سرنوشت خود باشید، بنابراین با طراحی و هدف‌ گذاری، تمام مسیر زندگی‌ تان را روشن کنید و از زندگی‌ تان یک شاهکار بسازید. برای خود در زندگی هدف و رسالت تعیین کنید؛ شما تمام موارد لازم، برای برداشتن اولین قدم در اختیار دارید، پس منتظر دیگران نمانید، دست از بهانه‌ گیری و بهانه‌ جویی‌ های بی‌ پایه و اساس بردارید و اکنون را به‌ عنوان بزرگ‌ ترین فرصت زندگی خود بپذیرید و اولین گام را به‌سوی تحقق آرزوهای خود؛ یعنی آینده بردارید و آن قدر در این مسیر مداومت و پافشاری به خرج دهید که در نهایت اتفاقی که همیشه آرزوی آن را داشتید، در مقابل چشمان شما محقق شود و به وقوع بپیوندد. به یاد داشته باشید: هرگز، هرگز، هرگز تسلیم نشوید؛ وگرنه بلعیده می‌شوید.

    دو بذر درخت کنار یکدیگر در دل یک زمین حاصلخیز خوابیده بودند.

    بذر اولی گفت:
    «دلم می‌خواد رشد کنم.
    ریشه بزنم.
    دلم می‌خواد ریشه‌هام رو، فرو کنم تو خاک زیر پام.
    جوونه بزنم.
    دلم می‌خواد جوونه‌ هام زمین بالای سرم رو بشکافه.
    دلم می‌ خواد جوونه‌ های ترد و لطیفم رو،
    شکوفه‌های رنگارنگم رو،
    مثل پرچمی که رسیدن بهار رو اعلام می‌کنه،
    به اهتزاز دربیارم!
    دلم می‌ خواد گرمای خورشید صورتم رو نوازش کنه؛
    برکت و طراوت شبنم صبح گاهی رو تک‌ تک گلبرگ‌ هام حس کنه.»
    و این چنین بود که او رشد کرد…

    بذر دوم گفت: «می‌ترسم!
    اگر ریشه‌هام رو تو زمین زیر پام فرو کنم،
    نمی‌دونم تو دل تاریکی با چه چیزی ممکنه مواجه بشم؟
    اگر بخوام راهم رو از دل این خاک سخت به‌سمت بالا طی کنم، ممکنه جوونه‌ های ترد و نازکم آسیب ببینه!
    اصلا چه فایده‌ای داره اجازه بدم جوونه‌ هام رشد کنند؟
    وای! اگر یک مار نامرد از راه برسه… اون‌وقت چه‌ کار کنم؟
    می‌دو‌نم، اگر غنچه هم کنم…
    یک بچه نادان اون‌ ها رو می‌کنه و پرپر می‌کنه!
    نه… نه… ترجیح می‌دهم تو همین پیله امن خودم بمونم تا شرایط بهتر بشه!»
    و این چنین بود که بذر کوچولو منتظر شرایط امن و ایده‌آل ماند...
    اول بهار بود و همه‌جا پر از بذر و دانه گیاهان. مرغی از آن حوالی رد می‌شد و از زمین دانه بر می‌ چید، با مشاهده دانه منتظر، او را برچید و بلعید!

    آری دوست من: زندگی همیشه کسانی را می‌ بلعد که خطر پذیری در جهت رشد و بالندگی را رد می‌ کنند.

  2. #12
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 بهمن 99 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1399-4-26
    نوشته ها
    449
    امتیاز
    6,953
    سطح
    55
    Points: 6,953, Level: 55
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    195

    تشکرشده 435 در 224 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    فرمان نهم:

    ظاهرت تو را معرفی می‌ کند، پس مراقب آن باش

    در زمان حکومت یکی از خلفا زنی از شوهر خود به نزد خلیفه رفت و تقاضا کرد که شوهرش را احضار کنند و از او بخواهند، او را طلاق دهد.

    خلیفه علت را پرسید.
    زن گفت: «من شوهرم را دوست ندارم و زندگی با او برایم ناگوار و زجرآور است.»
    خلیفه به کنجکاوی و پرسش‌ های گوناگون ادامه داد، شاید بتواند علت دلسردی زن را بیابد.
    خلیفه گفت: «آیا شوهرت در پرداخت مخارج تو کوتاهی می‌کند؟»
    زن گفت: «نه.»
    خلیفه گفت: «آیا تو را کتک می‌ زند و اذیت می‌کند؟»
    زن گفت: «نه.»
    خلیفه گفت: «آیا به تو بی‌ اعتنایی می‌کند؟»
    زن گفت: «نه. هیچ‌ یک از این‌ ها نیست. شوهرم مرد خوبی است؛ ولی من از او خوشم نمی‌ آید.»

    خلیفه دستور داد شوهر آن زن را بیاورند. ساعتی گذشت و مأموران، جوانی را به حضور خلیفه آوردند که بی‌ نهایت کثیف و ژولیده بود. موهایش نامرتب و اصلاح نشده، ناخن‌ هایش بلند و لباسش پاره و ژنده بود.
    خلیفه او را سوال‌ پیچ کرد تا شاید از لا به‌ لای پرسش‌ ها و پاسخ‌ ها، به دلسردی زن پی ببرد؛ ولی هیچ‌ گونه دلیلی به‌ دست نیامد. در آن هنگام از خاطر خلیفه گذشت که شاید علت دلسردی زن، همین وضع آشفته مرد باشد. به‌همین علت به زن دستور داد و گفت: «امروز برو و فردا صبح همراه شوهرت برای اجرای طلاق به این‌جا بیا.»

    زن رفت و پس از آن خلیفه به مأموران خود دستور داد، شوهر آن زن را به حمام بردند، سر و صورتش را اصلاح کردند و لباس پاکیزه‌ای به او پوشاندند و او را مرخص کردند؛ سپس خلیفه به جوان گفت: «فردا صبح به همراه همسرت به این‌ جا بیا.»

    روز بعد هرچه خلیفه انتظار کشید، از آمدن آن‌ ها خبری نشد. کسی را در پی آن‌ ها فرستاد. وقتی آمدند به زن گفت: «ما برای اجرای طلاق آماده‌ایم.» اما زن با نگرانی و اضطراب پاسخ داد: «برای چه، من هرگز از شوهرم جدا نمی‌ شوم، او را دوست دارم و از حرف‌ های دیروز خود هم پشیمانم.»
    خلیفه لبخندی زد و آن‌ها را به ادامه زندگی و دلگرمی با یکدیگر تشویق کرد. خلیفه درست فکر کرده بود. سر و وضع نابسامان مرد یا زن، می‌ تواند انگیزه دلسردی و بی‌ مهری و حتی طلاق و جدایی باشد.

    نکته: همان‌طورکه زن به‌خاطر ژولیدگی و کثیفی شوهرش از او بیزار شده بود، ما نیز اگر مرتب نباشیم، از خودمان بدمان می‌ آید و احساس بی‌ ارزشی خواهیم کرد. اگر ذهن ما پر از افکار منفی باشد و مدام آن‌ها را نشخوار کنیم و به خانه‌ تکانی آن نپردازیم، تصویری بسیار زشت از خود و زندگی پیدا می‌ کنیم و حالمان از خودمان به هم خواهد خورد. پس چرا نشستی؟ برخیز، به حمام برو و فکر و ذهن خود را شستشو بده!

  3. #13
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 بهمن 99 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1399-4-26
    نوشته ها
    449
    امتیاز
    6,953
    سطح
    55
    Points: 6,953, Level: 55
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    195

    تشکرشده 435 در 224 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    فرمان دهم:

    حُسن‌ ها و خوبی‌ های خود و دیگران را ببین و آن‌ها را یادآوری کن

    بُود خار و گل با هم ای هوشمند
    چه در بند خاری تو گل دسته‌ بند
    گرت عیب‌ جویی بود در سرشت
    نبینی ز طاووس جز پای زشت
    «سعدی»


    پژوهش‌ ها نشان می‌ دهد که تعریف مناسب از خود در زندگی روزمره یا در محیط مجازی مانند اینترنت، باعث ترشح ماده شیمیایی دوپامین در مغز می‌ شود که این ماده باعث شادی و نشاط می‌ گردد. دانشمندان اعلام کردند که هنگام تعریف از خود یا اتفاقی که برای شخص افتاده است، لذتی که در هنگام غذا خوردن حس می‌شود، مطرح است. کسانی‌ که در این تحقیق شرکت کردند از دریافت وجه نقدی خودداری کردند. دانشمندان ضمن اعلام این‌ که ۳۰ تا ٤۰ درصد صحبت‌ های زنان و مردان از تجربیات شخصی‌ شان بوده است، تأکید کردند که این میزان در سایت‌ های شبکه‌ های اجتماعی به ۸۰ درصد می‌رسد.

    از آن‌ جا که این ضمیر ناخودآگاه است که سیگنال‌ های ورودی را از طریق حواس پنجگانه و رشته‌ های فکری (توجه به خود) دریافت کرده، پردازش می‌ کند و بارور می‌ سازد، بنابراین هر گونه تعریفی که انسان از دیگران بشنود، به‌ ویژه آن‌ جا که این تعریف صادقانه باشد، در ضمیر ناخودآگاه پردازش شده و اعتماد به‌ نفسی بهتر و عالی‌ تر در انسان ساخته می‌ شود. در عین حال این موضوع را وقتی انسان مطرح می‌ کند، ضمیر ناخودآگاه ساده‌ لوحانه و بدون قضاوت این تعریف را می‌شنود و در وجود شخص اعتماد به‌نفس می‌سازد؛ اما همان‌طورکه می‌دانید این موضوع در فرهنگ ما مقبول نیست که کسی از خود تعریف کند.

    در هر صورت وقتی می‌گویید؛ من انسان با ارزش یا انسان توانمندی هستم، ضمیر ناخودآگاه با بهره‌گیری از این سخن، اعتماد به‌ نفس تان را افزایش می‌ دهد. اما باید ببینیم که چگونه انسان می‌ تواند در معرض تعریف، ستایش و تمجید دیگران قرار گیرد. از آن‌ جا که هر انسانی براساس فطرتش دوست دارد که مورد تعریف، تمجید و ستایش دیگران قرار گیرد، بنابراین وقتی کسی از او تعریف می‌ کند؛ برای مثال چه زیبا سخن می‌ گویید یا چه خط زیبایی دارید، به وجد می‌ آید، خوشحال می‌ شود و این خوشحالی را به فرد تعریف‌ کننده منتقل می‌کند. بنابراین انسان‌ ها مانند آینه‌ ای عمل می‌ کنند که وقتی تعریفی از آن ها می شود

    و سیگنال مثبتی دریافت می‌ کنند، آن سیگنال مثبت را به فرد مقابل منعکس می‌ کنند و این در حالی است که بیشتر مواقع فرد تعریف‌ شده ساکت نمی‌ ماند، بلکه به سخن می‌ آید و مقابله به مثل می‌ کند. فقط تعریف کردن مناسب و به‌ موقع از دیگران عامل ایجاد اعتماد به‌ نفس در افراد جامعه می‌دشود، بنابراین این عمل بسیار نیکوست. ضمن این‌ که می‌ تواند عاملی برای ارتقای اعتماد به‌نفس آدمی شود. به تعبیر زیبای حافظ:
    کمال سر محبت ببین نه نقص گناه
    که هر که بی‌هنر افتد نظر به عیب کند

  4. #14
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 بهمن 99 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1399-4-26
    نوشته ها
    449
    امتیاز
    6,953
    سطح
    55
    Points: 6,953, Level: 55
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    195

    تشکرشده 435 در 224 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    فرمان یازدهم:

    خود و دیگران را تشویق کن

    کلام تشویق‌ آمیز و محبت‌ آمیز معلم به کودک می‌ تواند زندگی‌ اش را دگرگون کند.

    کلام تشویق‌ آمیز مدیر یا رئیس می‌ تواند الهام‌ بخش کارکنان یا زیردستان باشد و آن‌ ها را به اوج برساند. هیچ‌ کس هرگز نمی‌ داند که تنها چند کلام صادقانه تشویق‌ آمیز چقدر می‌ تواند تاثیر گذار باشد.
    تشویق دیگران سبب می‌ شود ضمیر ناخودآگاه تان، شما را به پیشرفت و رشد کلامی رهنمون کند.

    مسئولیت تشویق

    اگر مدیر یا رهبر سازمانی هستید، مسئولیت تشویق کارکنان تان بر عهده شماست. اگر دوست هستید، مسئولیت تشویق دوستان تان بر عهده شماست. با هر کسی که در ارتباط هستید، مسئولیت تشویق او بر عهده شماست. تشویقش کنید تا ببینید چه معجزه‌ای اتفاق می‌ افتد! با کلام تان، با نگاه تان، و عمل تان، از هر راهی که می‌ توانید دیگران را تشویق کنید تا شاهد ظهور بهترین عناصر وجودشان باشید.

    همه به تشویق احتیاج دارند

    هیچ‌ کس جمله یا حتی کلمه تشویق‌ آمیزی که در حساس‌ ترین لحظه زندگی‌ اش به او گفته شده، هرگز فراموش نمی‌ کند. شما در سخت‌ ترین ایام زندگی‌ تان با قدرت حتی یکی دو کلمه پرمهر و تشویق‌ آمیزی که کسی به شما گفته است، پیش می‌ روید و به مسیرتان ادامه می‌ دهید.

    تشویق غذای روح است همه ما به این ماده مغذی و اساسی احتیاج داریم.
    چه کسی به تشویق احتیاج دارد؟ هر کسی که نفس می‌کشد!
    تشویق حقیقی، زندگی را دگرگون می‌سازد.
    تشویق حقیقی، تشویق دیگران به‌ خاطر کار خوبی است که انجام داده‌اند.
    تشویق حقیقی؛ به‌معنای کمک کردن به دیگران تا شهامت لازم برای مقابله با زندگی را به‌دست بیاورند.
    تشویق حقیقی؛ یعنی امیدوار بودن و قوت قلب بخشیدن به دیگران برای این‌ که خطر کنند و تغییر به‌ وجود آورند.
    قلب تشویق، عبارت از نشان دادن ارزش واقعی شخص است.
    وقتی به مردم کمک می‌ کنیم تا احساس ارزش و قدرت کرده و انگیزه پیدا کنند، می‌ بینیم که زندگی‌ شان تا ابد تغییر می‌ کند. در آن هنگام می‌ توانند در دنیای بیرون نیز تغییر ایجاد کنند. تشویق، همان انرژی مثبت و نیروی عشق است که شما به دیگران منتقل می‌ کنید تا جرأت و شهامت حرکت پیدا کنند.

    تشویق بسیار قدرتمند است

    قدرت تشویق می‌ تواند نهفته‌ ترین ویژگی‌ های برجسته انسان‌ ها را بیرون بکشد و به نمایش بگذارد. هرگز تصور نکنید که کسی ارزش تشویق ندارد. همه ما خصایص مثبت و خوبی در وجود مان داریم که تنها کافی است کسی به آن‌ ها توجه کرده و با کلام و عملش تشویق کند تا این خصایص نمایان شود و به بهترین وجه بدرخشد. تاثیر تشویق، مانند تاثیر خبرهای خوب بر انسان است.

    پس با تشویق، حامل خبرهای خوب برای افراد باشید. رئیس یک شرکت که چندی پیش او را ملاقات کردم، شعاری زیبا را در یک قاب زیبا به نحوی که رو به صندلی مهمانش قرار گیرد، روی میزش گذاشته بود. شعار این بود: «اگر خبر خوبی برایم ندارید، بهتر است خاموش بمانید.»

    من او را خیلی تحسین کردم و گفتم که به‌ نظرم این شعار به‌ صورت زیرکانه مردم را به خوش‌ بینی و مثبت‌ اندیشی تشویق می کند
    او لبخندی زد و گفت: «تذکر مهمی است؛ ولی از جایی‌ که من نشسته‌ام، اهمیتش بیشتر احساس می‌ شود»، با گفتن این جمله او قاب را برگرداند تا من بتوانم طرف دیگر آن را ببینم.

    طرف دیگر قاب نوشته شده بود: «اگر خبر خوبی برایشان نداری، خاموش بمان!»
    تشویق برای هر فردی همان خبر خوش است. پس اگر اهل تشویق نیستید، حداقل خاموش بمانید!
    در جایی‌ که باید تشویق کنید، اگر خاموش ماندید، ضمیر ناخودآگاه تان را خاموش کرده‌اید.

    تشویق مسری است

    وقتی کسی را تشویق می‌ کنید با احساس خوبی که در او ایجاد خواهید کرد، موجی را به راه می‌ اندازید که می‌ تواند به تمام انسان‌ ها برسد. تشویق شما هرگز هدر نمی‌ رود و پیشروی آن هرگز متوقف نمی‌ شود، بلکه زنجیره‌ای بلند و طولانی می‌ سازد که روزی از نو به شما باز می‌ گردد.

    تشویق کردن، روش موفق‌ هاست

    موفق‌ ترین آدم‌ها بیشتر از همه، دیگران را تشویق می‌کنند. پس با درک این حقیقت و براساس این اصل، هرچه بیشتر دیگران را برای خصایص و اعمال خوبشان تشویق کنید، خود نیز موفق‌ تر می‌شوید؛ به‌عبارتی دیگر، هر چه بکارید، همان را درو می‌کنید. این چرخه‌ای است که ثمراتش مدام بیشتر می‌ شود.

    بیایید چند روز آینده رژیم تشویق بگیریم، خودمان و دیگران را تشویق کنیم و پس از آن تا پایان عمر این کار را ادامه دهیم.
    تشویق خود و دیگران، فرمان بیدار باش به ضمیر ناخودآگاه است.

  5. #15
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 بهمن 99 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1399-4-26
    نوشته ها
    449
    امتیاز
    6,953
    سطح
    55
    Points: 6,953, Level: 55
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    195

    تشکرشده 435 در 224 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    فرمان دوازدهم:

    نقشه ذهنی زندگی و اهداف خود را رسم کن

    نقشه ذهنی چیست؟

    این روش به شکل‌ های دیگری از مدت‌ ها پیش وجود داشته است؛ اما تونی بوزان، روان‌شناس انگلیسی برای اولین‌ بار شکل مدرن آن‌ را مطرح کرد تا به این ترتیب به‌ خاطر سپردن، یاد گرفتن و حل مشکلات آسان‌ تر شود.

    نقشه ذهنی؛ نمودار درختی است که برای بیان کلمات، ایده‌ها، فعالیت‌ ها یا موارد دیگر مربوط به یک کلید واژه یا ایده مورد استفاده قرار می‌ گیرد. این نمودار برای تولید، سازماندهی و ساختار دهی ایده‌ ها و افکار به‌ کار گرفته می‌شود و در حل مسئله ، فرایند تصمیم‌ گیری و نوشتن می‌ تواند مورد استفاده قرار گیرد.

    نقشه ذهنی یک ابزار کارامد برای طوفان ذهنی است که در انواع صورت‌ ها با ایده‌ ها، مشکلات و موضوعات مختلف، روابط بین آن‌ها را نشان می‌ دهد. این روش کمک می‌ کند تا ضمن مرتب‌ سازی و نظم‌ دهی به اندیشه‌ های مختلف موجود در ذهن فرد یا افراد بتوانیم ادراک بهتری از موضوعات پیچیده پیدا کنیم.

    اغلب یک نقشه ذهنی با یک موضوع یا مشکل محوری که در مرکز نقشه قرار می‌ گیرد، آغاز می‌ شود و به موضوعات، تصاویر و عبارات مرتبط با آن و خطوطی به مشکل یا موضوع محوری متصل می‌ شوند.

    با استفاده از نقشه ذهنی می‌ توان به‌ سرعت ساختار یک موضوع را شناسایی کرد؛
    همچنین ارتباط بین اجزای سازنده موضوع را درک کرد. استفاده از نقشه ذهنی بسیار آسان است. کافی است برای استفاده از آن یک برگ کاغذ بردارید، یک دایره یا بیضی وسط صفحه بکشید و عنوان موضوع مورد نظر را روی آن بنویسید. سپس با اضافه کردن شاخه‌ های مختلف متصل به مرکز، موضوعات جانبی را بیفزایید. هر شاخه می‌ تواند زیر شاخه‌ های مختلف داشته باشد.
    می‌ توان برای هر موضوع در هر شاخه از رنگ‌ های مختلف استفاده کرد و حتی
    می‌ توان شکل‌ های مختلفی را در کنار موضوعات افزود.

    چطور یک نقشه ذهنی کارامد ایجاد کنیم؟
    برای ایجاد نقشه ذهنی نمی‌ توان بیان کرد؛ قوانین مشخصی وجود ندارد که حتما باید از آن‌ ها پیروی کرد، زیرا خود فرایند ایجاد نقشه ذهنی روندی خلاقانه برای افزایش میزان تفکر خلاقانه است، اما برای این‌ که نقشه ذهنی مؤثر تری داشته باشید، بهتر است موارد زیر را در نظر بگیرید:

    1. از وسط صفحه شروع کنید؛ این خصوصیت مغز است که بر مرکز صفحه تمرکز کند. به‌ همین علت بهتر است که با نوشتن یک کلمه یا قرار دادن یک شکل مرتبط با موضوع در میان صفحه کار خود را شروع کنید.

    2. با موضوع جدی برخورد نکنید؛ اولین چیزی را بنویسید که به ذهن تان می‌ رسد (حتی موارد مسخره و غیر مرتبط)، ذهن تان را محدود نکنید. قرار نیست نقشه‌ ذهنی راه‌ حل نهایی برای موضوعی که به آن فکر می‌ کنید، باشد. هر آن چه به ذهن تان می‌ رسد، به موضوع مرکزی مرتبط کنید.

    3. شاخه‌ ها را گسترش دهید؛ برای هر موضوع که به مرکز متصل است، زیر شاخه‌ای بیفزاید و شرح بسیار کوتاهی بنویسید. موضوعات مرتبط با هر شاخه را می‌ توان به هر شاخه متصل کرد و نقشه را گسترش داد.

    4. سریع فکر کنید؛ اغلب در چنین شرایطی ذهن تان از ایده‌ های مختلف پر شده و می‌ خواهد که منفجر شود. به‌ سرعت تمام ایده‌ ها را تبدیل به کلمه یا تصویر و یا هر آن چه برایتان قابل درک است، کنید و آن‌ها را روی کاغذ بیاورید.

    5. هیچ محدوده‌ ای وجود ندارد؛ همان‌ طور که در گذشته نیز بیان شد؛ برای ایجاد نقشه ذهنی هیچ محدودیتی وجود ندارد. از هر نوع ابزار نوشتن می‌ توانید استفاده کنید. خط‌ ها و شاخه‌ ها می‌ توانند هر رنگی داشته باشند. همچنین هر نوع شکلی که می‌ توانید، به‌ کار ببرید.

    6. خیلی زود قضاوت نکنید؛ دوباره یادآوری می‌ کنم، هیچ محدودیتی وجود ندارد. در زمان ایجاد نقشه شما در شرایط طوفان ذهنی قرار دارید. پس ذهن خود را برای این‌ که متوجه شوید، موضوعی که نوشته‌ اید درست یا غلط است، متوقف نکنید. احتمال دارد موارد بدون‌ ربطی که نوشته‌ اید، در گذشته کاربرد داشته باشند.

    7. متوقف نشوید؛ بکوشید دست تان روی کاغذ حرکت کند. اگر چیزی به فکرتان نرسید، شاخه‌ های خالی بکشید و در این زمان متوجه خواهید شد که ذهن تان ایده‌ های جدید را خواهد یافت. می‌ توانید حتی رنگ‌ ها را تغییر دهید تا ذهن تان انرژی تازه‌ای بگیرد یا حتی کاغذتان را به دیوار بچسبانید تا شرایط فیزیکی جدیدی برای اندیشیدن پیدا کنید.

    8. روابط و شاخه‌ها را افزایش دهید؛ گاهی ایده‌ها و موارد مربوط به آن‌ ها به‌سرعت به ذهن تان می‌ رسد. همیشه بکوشید ابتدا تمام موارد را به هسته مرکزی در صفحه متصل کنید. محدودیتی برای این‌ که چه موضوعی، به چه شاخه‌ ای باید متصل باشد، در نظر نگیرید. سازماندهی و طبقه‌ بندی می‌ تواند انجام شود. (حتی در صورت وجود اشتراک موضوعی بین شاخه‌های مختلف)، آن‌ ها را با یک خط به یکدیگر متصل کنید.

    رعایت کردن این موارد به شما کمک می‌ کند تا بتوانید به‌ صورت خلاقانه به پرورش ایده‌ ها، افکار و هر آنچه مورد نظرتان است، بپردازید.

    بنابراین برای رسم یک نقشه ذهنی به‌صورت زیر عمل کنید:

    1. هدف و ایده اصلی خود را مشخص کنید.
    2. از مرکز صفحه آغاز کنید.
    3. یک تصویر مرتبط در مرکز قرار دهید.
    4. از سه رنگ اصلی برای شروع استفاده کنید.
    5. از این طرح خطوطی به‌صورت شعاع‌ های مختلف به اطراف بکشید.
    6. از یک کلید واژه یا شکل برای هر خط استفاده کنید.
    7. نقشه ذهنی خود را توسعه دهید.

    نقشه ذهنی؛ نوعی ابزار تفکر است که به حافظه و تفکر کمک می‌ کند. در واقع تفکرات درونی مغز انسان است که روی کاغذ منعکس شده و نیروی بهره هوشی و شفاهی سنتی را با بهره هوشی خلاق می‌ آمیزد تا ابزار تفکر نیروی خارق‌ العاده را در اختیار انسان بگذارد.

    نقشه ذهنی؛ تکنیکی است که در آن نویسنده اندیشه‌ های مختلف خود درباره یک موضوع را به یکدیگر در روشی خاص مرتبط می‌سازد .
    گفته می‌ شود که این تکنیک را آقای تونی بوزان ابداع کرده است؛ ولی در اصل آن ایده متعلق به لئوناردو داوینچی و نام دیگر آن «اشکال عنکبوتی» است. این تکنیک برای نشان دادن ایده‌ها، اطلاعات، یادداشت‌ ها و غیره به روش دیاگرام‌ های درختی به‌ کار می‌ رود.

    در این روش افراد خواهند آموخت که چگونه از هر دو نیمکره راست و چپ مغز خود استفاده کنند و این وسیله باعث خواهد شد که یادگیری در کمترین زمان ممکن و با صرف کمترین انرژی و بیشترین تمرکز ممکن صورت گیرد. روش نقشه ذهنی، روشی است که به‌طور تقریبی تمام مؤسسات آموزشی پیشرفته جهان از این روش استفاده می‌ کنند.

    همچنین ثابت شده است این روش، ضمن این‌که بهره‌ وری و راندمان حافظه و ضریب یادگیری فرد را افزایش می‌ دهد، بر روی خلاقیت و قدرت نو آوری فرد نیز تأثیری به‌ طور کامل محسوس دارد و باعث افزایش اعتماد به‌ نفس و قدرت تفکر شخص می‌شود. در واقع روش نقشه ذهنی یا ضمیر نگار، روشی برای شبیه‌ سازی ساختار نرون‌های عصبی مغز روی یک صفحه کاغذ دو بعدی است.

    در واقع نقشه ذهنی، همان نقشه شناختی فرد درباره موقعیتی خاص یا مسئله مورد علاقه او است .
    در برخی کشورها این ابزار درباره اختلالات یادگیری مورد استفاده قرار می‌ گیرد. این نقشه را می‌ توان در تمام جنبه‌ های زندگی به‌ کار برد. از جمله در جاهایی که پیشرفت یادگیری و تفکر، کند و نامفهوم است، می‌ توان آن را گسترش داد تا باعث افزایش عملکرد انسان شود .

    نقشه‌ های ذهنی در عصر اطلاعات مؤثرتر واقع می‌ شود. این نقشه‌ ها جنبه‌ های مختلف یک موضوع را به‌صورت منظم و قابل ادراک ترسیم می‌کند. تونی بوزان می‌گوید: «برای چند برابر کردن نبوغ، استفاده از یادداشت‌ های همانند آن است که به ستاره‌ شناسی یک جارو بدهید و از او بخواهید به ماه سفر کند، درحالی‌که نقشه ذهنی ابزاری مانند یک سفینه فضایی است.»

  6. #16
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 بهمن 99 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1399-4-26
    نوشته ها
    449
    امتیاز
    6,953
    سطح
    55
    Points: 6,953, Level: 55
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    195

    تشکرشده 435 در 224 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    نقشه ذهنی نیز همانند یک جاده امکان‌ های زیر را فراهم می‌کند:
    1. به فرد یک مرور کلی از مفاهیم بسیاری که مربوط به یک موضوع است می‌دهد (چکیده‌ای از یک موضوع بزرگ).

    2. راه‌ هایی را به فرد نشان می‌دهد (برای رسیدن به هدف).

    3. حجم زیادی از اطلاعات را در یک صفحه جمع می‌ کند (در حافظه موثر است).

    4. با مشاهده راه‌های مختلف باعث می‌ شود یک مسئله خلاقانه حل شود.

    5. کارایی فرد را افزایش می‌ دهد.

    6. به فرد کمک می‌ کند تا با لذت نگاه کند، بخواند، سرگرم باشد و در عین حال به‌ خاطر بیاورد .

    7. توجه مغز و چشم را به خود جلب می‌کند.

    از مزایای نقشه ذهنی نسبت به دیگر آزمون‌ های ذهنی این است:

    1.متعلق به همه گروه‌ های سنی است (به‌ جز نوزادان که قدرت ترسیم ندارند).

    2.در تجارت، مدرسه، خانه و همه مکان‌ ها می‌ تواند استفاده شود .

    3.نیاز به آزمونگر ندارد و خود افراد آن‌ را ترسیم می‌ کنند .

    4.زمان خاصی برای اجرا ندارد و می‌تواند در طولانی مدت ترسیم شود .

    برای کشیدن نقشه ذهنی چهار مرحله وجود دارد:
    به این منظور به یک صفحه سفید بزرگ و چند ماژیک رنگی نیاز دارید.

    1. در مرکز این کاغذ سفید یک نقاشی یا طرحی از یک آدم کوچک بکشید که به‌ طور فرضی شکل شماست؛ این طرح را می‌ توانید هر طور که دوست دارید بکشید؛ از یک طرح کلی انسان تا جزئیات یک آدم، یا یک عکس چاپ‌ شده از خودتان.

    2. از این طرح خطوطی به شکل شعا‌ع‌ های مختلف به اطراف بکشید؛ هر شعاع یک جنبه مهم از زندگی شما را نشان می‌دهد (خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی، شغلی، روحیه، سلامتی، محل زندگی، دوستی، معنویت، مالی، روابط، سلامتی، موضوعات شخصی، سرگرمی‌ها، آینده ایده‌آل همراه با آرزوها و اهداف، دوستیابی، برخورداری از یک تعطیلات عالی و بی‌کم‌ و‌ کاست، ورزش، موسیقی، کتاب‌ خوانی و مطالعه، انتخاب‌ ها و…). هر خط را با نوشتن کلمه‌ ای در بالای آن مشخص کنید. از رنگ‌ های مختلف برای کشیدن و نوشتن روی خطوط کمک بگیرید. هر خط را با نوشتن کلمه‌ای در بالای آن مشخص کنید.

    3. در آخر هر خط یک نقاشی بکشید که جنبه‌ ای از عرصه زندگی شما را به تصویر بکشد؛ برای مثال یک صورت یا لبخند برای دوستی، دو دست که یکدیگر را برای اجتماعی می‌ فشارند، مهم نیست چه نمادی را انتخاب می‌ کنید. هر چیزی که برای شما معنی مشخصی دارد، بکشید. اکنون این خطوط را از طرف دیگر امتداد دهید. در مورد این‌ که عناوین برای شما چه معنی می‌ دهد، فکر کنید. اگر ذهن شما کار نمی‌ کند، از تداعی معانی استفاده کنید. اولین لغتی که به ذهن تان در مورد عناوین مربوطه می‌ رسد، انتخاب کنید. برای مثال اولین لغتی را بنویسید که در مورد امور اقتصادی به ذهن تان می‌ رسد، مانند بازنشستگی، تعطیلات، خانه بزرگ‌ تر، مدرسه خصوصی و غیره.

    4. نقشه ذهنی خود را در یک دوره زمانی تکمیل کنید؛ آن را همراه و کنار خود داشته باشید و نظرات، افکار و اهداف بیشتری را در آن وارد کنید که مدام به ذهن تان خطور می‌ کند.

    این رویکرد، شناسایی هر سه نوع هدف مهم در زندگی‌تان را آسان‌تر می‌کند:

    «چراها»، «چیستی‌ها»، و «چگونگی‌ها».

    زمانی‌ که این کار را انجام می‌دهید، اهداف به‌ دست آمده را از نقشه ذهنی برداشته و در فرم اهداف (بلند مدت، میان‌ مدت، و کوتاه‌ مدت) بنویسید.

    در نهایت این‌ که نقشه ذهنی را در یک دوره زمانی تکمیل و آن را همراه خود داشته باشید و نظرات، افکار و اهداف بیشتری که مدام به ذهن تان می‌ رسد، به آن بیفزایید.

    بعضی افراد نوشتن فهرست اهداف خود را به این شکل، مشکل می‌ پندارند، به‌ ویژه در مورد اهداف «چگونگی». اگر شما نیز در این مورد مشکل دارید، از ابتکار نقشه‌ بندی ذهن، روش انقلابی فکر خلاق که تونی بوزان آن‌ را ابداع کرده است، استفاده کنید.

    و اما لئوناردو چه نقشه ذهنی داشته، بسیار مورد سوال است؟

    تعیین نقشه ذهنی یک نابغه با ضریب هوشی 205 می‌تواند صفحه‌ ای به بزرگی یک زمین فوتبال باشد. شما چطور فکر می‌ کنید؟ نقشه ذهنی شما چقدر فضا اشغال می‌ کند و اگر بخواهید آن را به بیرون از ذهن خود منتقل کنید، به چقدر فضا نیاز دارید؟ به این پرسش‌ها بیشتر بیندیشید!

  7. #17
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 بهمن 99 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1399-4-26
    نوشته ها
    449
    امتیاز
    6,953
    سطح
    55
    Points: 6,953, Level: 55
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    195

    تشکرشده 435 در 224 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    فرمان سیزدهم:

    با هر کار منظمی، پاداشی دو برابر خواهی گرفت

    نظم و انضباط نه‌ تنها از‌ ‌رازهای پیروزی انسان‌ های بزرگ است، بلکه کاخ بلند آفرینش روی آن استوار شده ‌است.‌ ‌اگر منظومه شمسی برقرار است و سیارات دور آن می‌ گردند و کوچک‌ ترین خللی در طی قرون‌ ‌در آن ‌رخ نداده، بنابراین بنیاد آفرینش آن را نظم و محاسبه تشکیل‌ ‌داده است.‌

    در تمام مظاهر هستی، از بزرگ‌ ترین موجودات تا کوچک‌ ترین آن‌ ها؛ یعنی اتم، نظم و دقت به‌ کار رفته است. ‌نظمی که بر بزرگ‌ ترین منظومه‌ های جهان حکومت می‌ کند،‌ ‌بر اتم نیز حکم فرماست.‌
    هر اتم هسته‌ ای مرکزی به‌نام پروتون دارد و الکترون‌ ها‌ مانند سیارات، با حفظ نظم و ترتیب دور هسته مرکزی ‌خود می‌ گردند‌.‌

    جهان آفرینش برای ما بهترین راهنماست. نقشه زندگی، دوام، ثبات حیات و رمز پیروزی را باید از آن ‌آموخت که به ما می‌ گوید: «رمز بقا و استواری من نظمی است که آفریدگارم در درونم نهاده است.‌»

    اگر در‌ ‌مراکز علمی هرج و مرج حکم فرما شد، از دستگاه بازرگانی کشور نظم و حساب رخت‌ ‌بربست و ‌توازن عرضه و تقاضا از بین رفت، باید فاتحه زندگی را در آن کشور‌ ‌خواند‌.

    یکی از نشانه‌ های نظم این است که اوقات شبانه‌ روزی را بر نیازمندی‌ های خود تقسیم کنید و زیر بنای ‌زندگی که نظم است، محکم‌ تر‌ ‌سازید و از بی‌ نظمی که کشنده شایستگی و برباد دهنده هر گونه ‌استعداد است، بپرهیزید.‌
    از وزیر لایق و‌ ‌شایسته‌ ای که به همه کارهای خود به‌ دقت رسیدگی می‌ کرد، پرسیدند‌: «چطور به این ‌همه کار می‌ رسید؟‌»

    ‌گفت: «آنچه را امروز می‌ توانم انجام دهم، به فردا نمی‌اندازم و هیچ‌ گاه در کاری تأخیر را روا ‌نمی‌دارم.»
    من از تابلوهایی که در آژانس‌ ها و کارگاه‌ ها نصب می‌ کنند‌ ‌و در آن می‌ نویسند: «وقت طلاست» بسیار شگفت‌ زده می‌ شوم، زیرا ارزش وقت به‌ مراتب بالاتر از‌ ‌طلاست؛ ولی این موجود گرانبها در صورتی از طلا ارزشمند تر می‌ شود که نظم و انضباط در‌ ‌اوقات انسان برقرار باشد و هر کاری در موقع خود صورت گیرد.‌

  8. #18
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 بهمن 99 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1399-4-26
    نوشته ها
    449
    امتیاز
    6,953
    سطح
    55
    Points: 6,953, Level: 55
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    195

    تشکرشده 435 در 224 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    فرمان چهاردهم:

    مراقب چراغ قرمزهای زندگی باش

    خطا کردن یک کار انسانی است؛ اما تکرار آن یک کار احمقانه است. شخصیت زیبای یک انسان با عملکرد و رفتار او رابطه مستقیم دارد و انسان‌ هایی که شخصیتی عالی و اعتماد به‌ نفس خوبی دارند، اغلب تمایلی به انجام عمل خلاف نشان نمی‌ دهند، بنابراین مجبور به عذر خواهی به‌ خاطر خلاف نمی‌ شوند. انجام هر عمل خلافی منجر به تخریب شخصیت فرد خلاف کار می‌ شود.

    برای مثال وقتی کسی از چراغ قرمز عبور کرده و پلیس او را متوقف می‌ کند، او نیز شروع به عذرخواهی کرده، تمام شخصیتش زیر سوال می‌ رود و اعتماد به‌ نفسش خدشه‌ دار می‌ شود. شما فردی هستید که باور عالی از خود دارید و شخصیت زیبای انسانی خود را خوب درک کرده‌اید و به سازندگی بنای باورهای خود مشغولید، حتی اگر نیمه های شب که خیابان خلوت است و حتی پلیسی هم نیست، آن‌جا که به چراغ قرمز می‌ رسید، توقف می‌ کنید و می‌ ایستید تا چراغ سبز شود؛ نه به‌ خاطر پلیس یا دیگران، بلکه برای شخصیت زیبای درون خودتان.

    شما خوب می‌ دانید که ضمیر ناخودآگاه نسبت به چراغ قرمز شرطی شده است و اگر چراغ قرمز را رد کنید و نایستید، او بی‌ شخصیت قلمدادتان کرده و به بنای اعتماد به‌ نفس تان آسیب وارد می‌ کند. به هر حال شما با اشراف بر این حقیقت همواره مراقب هستید تا کاری نکنید که آن ضمیر ،حرکت نادرستی در ساختن بنای باورها و شخصیت شما انجام دهد. در این‌ جا خالی از لطف نیست که توجه شما را به سخنی حکیمانه جلب کنیم که می‌گوید: «بپرهیزید از انجام هر معصیتی در خلوت خودتان؛ زیرا او که شاهد است، حاکم است.»

    معنای این سخن حکیمانه آن است که در دنیای انسان، خلوتی وجود ندارد. در همه‌ جا خدای رحمان حضور دارد، بر اعمال و رفتار ما شاهد است و در عین حال اوست که در نهایت حکم می‌ کند و پایان کارهای بد به‌ دست اوست. برای سیستم نظارت و اجرای درون انسان نیز همین‌ طور است. به این معنا که ضمیر ناخودآگاه که سازنده باور، روحیه، سلامت و بیماری انسان‌ هاست در هر لحظه در وجود شما نظارت فعال دارد و هرگز از شما جدا نمی‌ شود. پس ای انسان، آگاه باش که تمام شخصیت و باورهایت، تو را در هر لحظه می‌ سازد که بر تمام اندیشه‌ ها و عملکرد تو واقف و آگاه است و اشراف کامل دارد.
    مراقب او باش، تا او مراقب خوشبختی، سعادت و سلامتی تو باشد.

  9. #19
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 بهمن 99 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1399-4-26
    نوشته ها
    449
    امتیاز
    6,953
    سطح
    55
    Points: 6,953, Level: 55
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    195

    تشکرشده 435 در 224 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    فرمان پانزدهم:

    از دانش و تجربه به‌ درستی استفاده کن

    تجربه مدرسه‌ ای است که دانش‌ آموزان خود را با قیمتی گران بار می‌ آورد.

    تجربه چیست؟
    پاسخ عموم ما به این پرسش این است که تجربه یکی از مهم‌ ترین روش‌های کسب معرفت در انسان است!
    اما آیا موافقید یک نگاه دیگر بیندازیم؟

    - پسر جان! تو دانشجوی سال اول هستی! هنوز خیلی وارد نیستی! تجربه نشون داده کاری که می‌خواهی انجام بدی، امکان‌ ناپذیر!

    - دختر عزیزم! من پدرت هستم! تجربه‌ ام می‌ گه تو باید این کاری که من بهت می‌ گم، انجام بدی!!

    - ببین مجید! تجربه نشون داده که به زنت باید با شدت برخورد کنی!

    - اصلا با حرفت موافق نیستم! این حرف با تمام تجربیاتی که تا حالا داشتم، مخالفه!
    و...

    در بسیاری مواقع، استفاده نامناسب از وسیله‌ ای مهم به‌ نام تجربه می‌ تواند نتایجی نامطلوب به‌ همراه داشته باشد. تجربه‌ ای که می‌ تواند جلوی راه‌ های رفته شکست‌ خورده را بگیرد، اگر جایگاه مناسبی نداشته باشد، عامل رسوب و درجا زدن (پسروی) است. تصور کنید اگر مخترعان، تنها بر اساس تجربیات گذشتگان خود عمل می‌ کردند، اکنون ‌جهان ما چگونه بود!
    اصالت را از تجربه بگیریم تا تنوع را در زندگی حس کنیم و فرصت تجربیات جدید را از خود نگیریم!

    حکایت دانش و تجربه

    روزی از یک تعمیرکار معروف برای تعمیر دیگ بخار فرسوده یک کشتی دعوت کردند. او از مسئول کشتی چند سوال کرد،‌ نگاهی به لوله‌ های زنگ‌ زده انداخت و به صدای سوت‌ مانندی که از دستگاه بر می‌ خاست، خوب گوش داد. سپس چکشی به‌ دست گرفت و چند ضربه کوتاه به قسمت‌ هایی از آن زد. دستگاه شروع به کار کرد. تعمیرکار آسوده از این موضوع‌، محل را ترک کرد. او صورت‌ حسابی به‌دمبلغ هزار دلار برای صاحب کشتی فرستاد. صاحب کشتی بسیار خشمگین شد و برای تعمیرکار پیغام فرستاد که تو فقط پانزده دقیقه این‌ جا بودی. بهتر است شرح خدمات انجام‌ شده را برای من بفرستی. این بود آنچه تعمیرکار برای صاحب کشتی فرستاد:
    برای چکش‌ کاری قسمت مربوط: یک دلار.
    برای تشخیص درست و دقیق: 999 دلار!
    جمع: 1000 دلار
    این یک نمونه از بهره‌گیری درست از تجربه است.

  10. #20
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 بهمن 99 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1399-4-26
    نوشته ها
    449
    امتیاز
    6,953
    سطح
    55
    Points: 6,953, Level: 55
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    195

    تشکرشده 435 در 224 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    69
    Array
    فرمان شانزدهم:

    خویشتن و زمان را درست مدیریت کن

    معلمی با جعبه‌ ای در دست وارد کلاس شد و جعبه را روی میز گذاشت. بدون هیچ کلمه‌ای یک ظرف شیشه‌ای بزرگ و چند سنگ بزرگ از داخل جعبه برداشت و تا جایی‌ که ظرف گنجایش داشت، سنگ بزرگ را داخل ظرف گذاشت.
    سپس از شاگردان خود پرسید: «آیا این ظرف پر است؟»
    همه شاگردان گفتند: «بله»
    بعد معلم مقداری سنگ‌ ریزه از داخل جعبه برداشت، آن‌ ها را به داخل ظرف ریخت و ظرف را به آرامی تکان داد. سنگ‌ ریزه‌ ها در بین جاهای باز بین سنگ‌ های بزرگ قرار گرفتند. این کار را تکرار کرد تا دیگر سنگ‌ ریزه‌ ای جا نشود.

    دوباره از شاگردان پرسید: «آیا ظرف پر است؟»
    شاگردان با تعجب گفتند: «بله»
    دوباره معلم از داخل جعبه ظرفی پر از شن، بیرون آورد و داخل ظرف شیشه‌ای ریخت و ماسه‌ ها همه جاهای خالی را پر کردند.
    معلم بار دیگر پرسید: «آیا ظرف پر است؟» و شاگردان یکصدا گفتند: «بله».

    معلم یک بطری آب را از داخل جعبه بیرون آورد و روی همه محتویات داخل ظرف شیشه‌ای خالی کرد و گفت: «حالا ظرف پر است؟»
    سپس پرسید: «می‌دانید مفهوم این نمایش چیست؟» در ادامه گفت: «این شیشه و محتویات آن نمایی از زندگی شماست. اگر سنگ‌ های بزرگ را اول نگذارید، هیچ‌ وقت فرصت پرداختن به آن‌ها را نخواهید یافت.

    سنگ‌ های بزرگ مهم‌ ترین موارد (خدای تان، خانواده‌ تان، فرزندان تان، تندرستی‌ تان، دوستان تان و مهم‌ ترین علایق شما) در زندگی‌ تان هستند. مواردی که اگر همه چیزهای دیگر نباشند؛ ولی آن‌ ها باقی بمانند و زندگی‌ تان پا بر جا خواهد بود. به‌ یاد داشته باشید که ابتدا سنگ‌ های بزرگ را بگذارید، در غیر این صورت هیچ‌ گاه به آن‌ ها دست نخواهید یافت. سنگ‌ ریزه‌ ها مانند سایر موارد قابل اهمیت هستند؛ مانند تحصیل، کار، خانه و ماشین. شن‌ها نیز همان است.»

    سپس گفت: «اگر با کارهای کوچک (شن و آب) خود را خسته کنید، زندگی خود را با کارهای کوچکی که اهمیت زیادی ندارند، پر می‌ کنید و هیچ‌ گاه وقت کافی و مفید برای کارهای بزرگ و مهم (سنگ‌ های بزرگ) نخواهید داشت. اول سنگ‌ های بزرگ را در نظر داشته باشید؛ یعنی درست همان چیزهایی که در حقیقت برایتان اهمیت دارد. کارها را باید دسته‌ بندی و اولویت‌ بندی کرد و در زمان مناسب آن‌ ها را انجام داد.»

    اکنون به من بگویید سنگ‌ های بزرگ زندگی شما کدام است؟
    یکی از سنگ‌ های بزرگ زندگی مدیریت فردی است .مدیریت زمان امکان‌ پذیر نیست، مگر این‌که قادر باشیم خود را مدیریت کنیم.

    هرچند برای راحتی عبارت «مدیریت زمان» را به‌ کار می‌ بریم، آنچه به‌ راستی در پی کشف آن هستیم، راه‌ های اداره خودمان است و البته تا آن‌جا که امکان‌ پذیر باشد، اداره محیط مان با حداکثر کارایی.

    با توجه به این‌ که مدیریت زمان در واقع مدیریت فردی است، نگرش‌ های ذهنی منفی به‌ ویژه در ما سدهایی برای دستیابی به آن ایجاد می‌ کند.

    ارزیابی نگرش‌های مربوط به مدیریت زمان

    برای بررسی نگرش تان درباره مدیریت زمان به موارد زیر که با باورهای شما هماهنگ است، یک امتیاز بدهید.

    1. من به‌ طور ذاتی فردی نامنظم هستم.
    2.تنها راه کسب بازده بیشتر، کار با همت و پشتکار است.
    3.من می‌ توانم در تمام روز به یک حد، کارایی داشته باشم.
    4.برنامه‌ ریزی زمان سبب می‌ شود اختیار زندگی از بین برود.
    5.من باید برای خود ضرب‌ الاجل بگذارم (زمان مشخصی تعیین کنم) تا به حداکثر کارایی برسم.
    6.من باید بر چگونگی صرف وقتم کنترل کامل داشته باشم.
    7.اگر می‌ خواهیم کاری را خوب انجام دهیم، فقط باید خود آن کار را انجام دهیم.
    8.تفویض اختیار؛ بزرگ‌ ترین راه صرفه‌ جویی در وقت است.
    9.من حتی وقت آن را ندارم که برای کارهایم از قبل برنامه‌ ریزی کنم.
    10. عدم وقت‌ شناسی نشانه بی‌ کفایتی یا بی‌ احترامی است.

    نمرات:

    0: شما نگرش بسیار مثبتی نسبت به مدیریت زمان دارید و بدون شک در اجرای روش‌ های عملی مدیریت زمان، هیچ‌ گونه مشکلی نخواهید داشت.

    3-1: هر چند برداشتی سازنده نسبت به مدیریت زمان دارید، چند نگرش منفی که به آن معتقد هستید، شما را به عقب خواهد انداخت.

    6-4: توانایی شما برای مدیریت زمان با تاثیر از نگرش‌ های منفی‌ تان تحلیل رفته است.

    10-7: این عدد روشن می‌ سازد که توانایی شما در مدیریت زمان به‌ طور محسوسی به‌ واسطه باورهای نادرست و مضر لطمه خورده است. در مقطع کنونی به‌ احتمال زیاد بسیار مردد هستید که راحت زندگی کردن و زیر فشار کمتری بودن، می‌ تواند در تحت کنترل خودتان باشد. شما باید نگرشی مثبت نسبت به مدیریت زمان پیدا کنید.
    «زمانی‌که از دست می‌دهید، هرگز بازگشت‌پذیر نیست.»
    «اگر نتوانید خویشتن را اداره و برنامه‌ ریزی کنید، هیچ چیز دیگر را هم نمی‌ توانید اداره و مدیریت کنید.»
    برای این‌ که بتوانید به‌ درستی از زمان استفاده کنید، برای خودتان یک آگهی ترحیم خیالی درست کنید.
    (اول از آخر شروع کنید! به تعبیر قدیمی‌ها: عاقل آن است که اندیشه کند، پایان را!)


 
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:06 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.