به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 بهمن 01 [ 13:56]
    تاریخ عضویت
    1398-12-04
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    2,416
    سطح
    29
    Points: 2,416, Level: 29
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 8 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    درمیان گذاشتن یا نگذاشتن انتقاد از خانواده زن با همسر در دوران نامزدی

    باعرض سلام و آرزوی سلامتی

    قبل از هرگونه مطرح کردن مشکل و همچنین مطالعه توسط کاربران عزیز و گرامی کمال سپاس و قدردانی از یکایک شما عزیزان را دارم.

    و اما موضوع مورد مشاوره من
    من مرد جوانی هستم 35 ساله که سه سال از زمان جدایی زندگی قبلم میگذرد و بعد از کلی زمان و مشورت باخانمی آشنا شدم که 33 ساله هستن و بسیار محترم و خوب بنظرم اومدن( نحوه آشنایی به صورت سنتی و معرفی از طریق آشنایی به خانواده بود) در حال حاضر من با این خانم نامزد هستم و مهر و علاقه ایشون به دلم نشسته و از لحاظ عقلی هم ایشون و خونواده محترمشون مورد تایید هستن
    یک پیش زمینه ای لازم است که خدمتتون عرض میکنم: در مورد خانم هم باید بگم از لحاظ روحی(خانمی کمالگرا هستند که یک مقدار حساس هم هستند! ایشون در خونوادش از لحاظ تصمیم گیری در مورد مسایئل مختلف شخصیت مستقلی داره اما خیلی نگران مادر و خانوادشون هستن به نوعی وابستگی عاطفی دارند و در خیلی از موارد این وابستگی عاطفی لحاظ میشه ! در کل میترسن یا بهتره بگم نگران این هستن که مادرشون به دلیل فوت پدرشون تنها بمونه در حالی که خواهر کوچکتر از خودشون هم دارن و در منزل پدری پیش مادرشون زندگی میکنن همچنین دو برادر مجرد دیگر هم دارند که یکی در تهران و دیگری در شهرستان زندگی مستقل و مجردی خودشونو با فعالیت در کار آزاد میگذرونن...پدر محترم هم که چند سال پیش رحمت خدا رفتند در کل خود را فرزندی مشئول پذیر در قبال مادر عزیزشون میدونن به گونه ای که یکی از خواسته های ازدواج را شرط فراهم کردن منزل چه به صورت رهنی و چه به صورت خرید نزدیک منزل مادر اعلام کردن البته اینها به صورت شفاهی بوده و من هم تا الان که نامزدیم فراهم کردم و خونه ای در نزدیکی منزل خانواده خانمم رهن کردم. تا به نوعی نشان بدم که چقدر خواستش برام مهمه و تلاش میکنم تا در زندگی هم به خواسته هاش جامه عمل بپوشونم... خانواده خانمم و ما از دو قومیت مختلف هستیم که با عرض معذرت نامی از قوم نمیارم تا سوتفاهی پیش نیاد ولی در کل تفاوت های فرهنگی و آداب و رسوم این خانواده را باهاشون غریبه نیستیم و در خانواده پدری و مادری خودم هم با قومیت این خانواده خانمم هم سابقه وصلت از قبل بوده(هم وصلت با ترک و کرد بوده هم با با لر و بختیاری و عرب و...)!!!! تا به اینجای نامزدی که سعی کردیم منو خانمم از همدیگه شناخت پیدا کنیم و روحیات همدیگرو بشناسیم و نقاط ضعف و قوت همدیگرو درنظر بگیریم و هماهنگ بشیم، کنار این دوره شناخت سعی کردیم دوران نامزدی هم با خاطرات خوبش داشته باشیم ... از این رو معاشرت دو طرفه داشتیم گفتمان های دوستانه زیادی باهم داشتیم در مورد خیلی از چیزها و به ریزترین ها صحبت کردیم و من هم سعی کردم چون ازدواج دومم هست حواسم را بیشتر جمع کنم و دقت بیشتری کنم و شنونده خوبی هم باشم از اینرو به ایام عید و خوشی و روزهای تلخ و غم وفات عزیزان فامیل، جشن تولد و هدیه گرفتن و غیره توجه میکنم ...
    روزی عروس بزرگ خونواده خانمم زنگ زد و مسئله ای را با من در میون گذاشتند که خودشون این مسئله را اینجوری عنوان کردند که مادر شوهرم پیش من نشت و در مورد رسم وروسم شما از اون جهت که من و شما باهم هم زبون هستیم و قومیت یکسانی داریم با من صحبت کرد البته صحبت ظاهرا حالت انتقادی و گلایه نداشته و بیشتر خالت سوال و جوابی در جهت شناخت بوده....به من عروس این خونواده گفت که باتوجه به اینکه دختردایی و دختر عموی دخترم هم با پسری عقد کردن که هم زبان و از قومیت شبیه من هستش چرا کارهایی که اونها برای دختردایی و دختر عموی دخترم میکنن ایشون یعنی من و خونوادم برای دخترشون نمیکنیم؟!! گفتم چه کاری باید انجام میشد چون من و خونوادم خودمون به این مسئله ها خیلی خیلی توجه میکنیم گفتند مثلا شوهر دختر دایی و دختر عموی من (اسم خانممو گفتن) براش توی عید فطر هدیه گرفتن پس اگر اینها با این قومیت در این روزهای نامزدی و عقد هدیه میگیرند پس چرا داماد جدید من(ینی خود من) برای دخترشون چیزی نگرفتم؟ من در کمال تعجب پاسخ دادم تا جایی که من مطلع هستم اتفاقا هدایا گرفته شده و میشه و فکر میکنم شما مطلع نباشی و من نگاه مسئولیت آمیزم به خانمم نگاه نامزد نیست به گونه ای نگاه یک شوهر هستش به خصوص در مورد مسائل مالی( به طوری که خرجی هم در توانم میدهم و هدیه نیز میگیرم) مثلا چندروز قبل از اینکه شما تماس بگیری ما بیرون رفتیم و من به سلیقه خودش براش لباس گرفتم!!!! یا حتی موارد فوتی و شادی رو در موعد خودش با گرمی تبریک و تسلیت گفتم و خانواده هم همراهم کردند و به خانواده خانمم احترام گذاشتن!!! این ماجرا به خوبی و خوشی گذشت اما مسئله ای فکر من را مشغول کرده و آن این هستش که آیا این مسئله ای که این خانم به اسم زن داداش و عروس خانواده خانمم به من گفته آیا درست بوده و در جایگاه یک عروس میتواند همچین چیزی را به من بگوید؟ دوم اینکه علی رغم اینکه از من خواست به دختر خانم ینی خانمم اصلا چیزی نگویم کار درستی است که نگویم یا اینکه در عالم زن و شوهری کار دست این است که از همین حالا بین زن و شوهر گفتمان سکرن و چیز مخفی به عنوان حرفهای این چنینی باقی نماند؟!!! من خودم آدمی هستم و دوست دارم اگر قرار است نکته ای عنوان شود خود خانمم به من راحت بگوید حالا اگر دوستانه هم بود چه بهتر!!! کمااینکه در ماه های قبل انتقادی در رفتار مادرم داشتند و به من عقیده خودشونو گفتند و من براشون توضیح دادم و آن مورد گذشت!!1 حالا بنظر شما آیا من با ایشون در میون بزارم که از اون جهت من تو همدیگرو دوست داریم و قرار گذاشتیم که خودمون مسایل ، شناخت و مشورت ها رو دمیون بزاریم ی چیزی رو میخواستم بهت بگم و این مورد رو عنوان کنم؟ نظر شما عزیزان چیه ؟ یا اینکه اصلا اطلاع ندهم؟ راستش نمیخوام اون خانم هم در آینده به خودش اجازه بده بیشتر و بیشتر به عنوان واسطه نفوذ بیشتر در زندگی ما داشته باشه!!!! ممنون میشم راهنماییم کنین

  2. #2
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    سلام به شما
    سه سؤال دارم لطفا پاسخ بدین؛

    ۱. چند وقته از آشنایی و نامزدیتون میگذره؟
    ۱. منظور شما از نامزدی ، عقد رسمی هست؟
    ۳. چطور متوجه کمالگرایی در ایشان شدین؟


  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 بهمن 01 [ 13:56]
    تاریخ عضویت
    1398-12-04
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    2,416
    سطح
    29
    Points: 2,416, Level: 29
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 8 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سلام مجدد و عرض پوزش بابت غلط املایی
    از نامزدی رسمی ما چهار ماه میگذرد ولی گفتمان بین ما دو نفر از چهار ماه قبل از نامزدی میگذرد که در کل زمان آشنایی و صحبت بین ما براین اساس میشود 8 ماه.
    منظور از نامزدی، قرائت صیغه محرمیت یاعقد موقت که در عرف جامعه ونه قانون همون صیغه محرمیت جهت شناخت و معاشرت راحت هستش.
    در مورد کمالگرایی در چهار ماه قبل از نامزدی به پیشنهاد خودم پیش مشاور با تخصص روانپزشکی که روانشناسی هم میکنه رفتیم مشاوره ازدواج گرفتیم و تست دادیم و دکتر گفت هر دوی شما کمالگرا هستید ولی خانم انعطاف پذیری کمتری دارند و براشون آسانترا تجویز کردن و خانمم استفاده کرد و به گفته خودش خیلی بهتر و رله تر شد...البته همین دکتر قبلا برای منم آسانترا تجویز کرده بود که استفاده کردم و راضی بودم....

  4. #4
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    بله متشکرم

    * در مورد مسئله ی ( تماس عروس بزرگ)

    شما هیچوقت تا حرفی رو از زبان خانمتون نشنیدین از هیچکسی درباره ی ایشان قبول نکنین و بالعکس، از خانمتونم همین رو بخواین.
    پس به حرف های عروس بزرگ اعتنا و اعتماد نکنین و از بیانش پیش دیگران خودداری کنین.
    شما اگر شنونده ی خوب و قابل اعتمادی برای همسرتون باشین نیاز ندارین واسطه ای حرف بیاره یا ببره و از ایشان تقاضا کنین هر وقتی حرفی بود که لازم بود من بدانم و نیازی داشتی مستقیم با خودم صحبت کن. همین

    * درباه ی مسئله ی ( کمال گرایی )

    ببینید برای این مسئله باید سایر ویژگی های شخصیتی دو نفرتون بررسی بشه، با توجه به آنها میشه گفت کمال گرایی میتواند برای شما دو نفر مشکل ساز باشد یا خیر.

    این انعطاف پذیری متفاوتی که اشاره کردین باید دید چقدر متفاوت هست. بهتر هست حالا که تست دادین پیش همون متخصص باقی مراحل رو طی کنین ( اگرچه برای مشورت نیاز به روانشناس هست )

    * درباره ی مسئله ی ( حدود در نامزدی )

    ببینید درسته صیغه ی محرمیت خوانده شده ولی باید حدود رو حفظ کنین، حدود یک ارتباط تنها محدود به برخی مسائل نیست بلکه به خرج کردن، بیان احساسات و ... هم مربوط میشه.
    شما ازدواج دومتون هست و باید بسیار محتاط باشین، اگر مدیریت احساسات و عواطف نداشته باشین دچار خطا در شناخت همسر آیندتون میشین و تصمیماتتون احساس محور خواهند بود.

    از طرفی هیچ لزومی نداره برای هر مناسبتی یا بدون مناسبت هدیه ای آماده کنین، این کارا برای الان نیست و خیلی باید مراقب باشین.
    رسم و روسوم رو کنار بگذارین و به شیوه ی صحیح ظاهر بشین، چرا که قسمت اعظمی از این توجهات و خریدها مربوط به زمانی هست که ایشان همسر قانونی و پذیرفته ی شما باشن.
    در واقع با این کار ها توقعات ایشان رو بالا میبرین و اجازه نمیدین نامزدی و عقد و عروسی تفاوت هایی داشته باشن و اون هیجان و شادی لازم در هر مرحله حفظ بشه، از طرفی این خرج ها گاهی زمینه ساز پذیرش آسیب های بیشتر هست ... یعنی بعضی ها بخاطر مسائل مالی و خروج سرمایه از بانک عاطفی و مالی از یک رابطه ی اشتباه نمیتونن خارج بشن!

    رعایت تمامی نکات مهم شما رو از آسیب های احتمالی دور خواهد کرد و سبب این خواهد شد ازدواج موفقی رو تجربه کنین.



    ویرایش توسط سحر بهاری : دوشنبه 13 مرداد 99 در ساعت 17:54

  5. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 بهمن 01 [ 13:56]
    تاریخ عضویت
    1398-12-04
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    2,416
    سطح
    29
    Points: 2,416, Level: 29
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 8 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    باسلام و تشکر مجدد بابت مشاورتون، اما من جواب سوالمو در مورد تماس عروس بزرگ نگرفتم...آیا بنظرتون بهتر این هستش که من تماس عروس بزرگ رو به نامزدم بگم یا نگم؟

  6. #6
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط shervin2020 نمایش پست ها
    باسلام و تشکر مجدد بابت مشاورتون، اما من جواب سوالمو در مورد تماس عروس بزرگ نگرفتم...آیا بنظرتون بهتر این هستش که من تماس عروس بزرگ رو به نامزدم بگم یا نگم؟
    نه لازم نیست و به حرف اون خانمم اعتنا و اعتماد نکنین.
    از همین الان نباید اجازه بدین حرف های دیگران، نظرات اونها و ... وارد حریم شما بشه و بتونه زندگیتون رو بعدها تحت تأثیر قرار بده. خواه مادر زنتون باشه ، خواه عروس یا هر کسی دیگر

    نامزدتون خودش باید مستقیم از مسئله ای اعلام رضایت یا نارضایتی کنه و دو نفری در موردش با آرامش گفتگو کنین و به نتیجه برسین. ( اگر به نتیجه ای نرسیدین از مشاور کمک بگیرین )



 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:13 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.