به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 18 , از مجموع 18
  1. #11
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    دیروز [ 22:51]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,157
    امتیاز
    90,081
    سطح
    100
    Points: 90,081, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,808

    تشکرشده 6,772 در 2,368 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط « 7 » نمایش پست ها

    آقای باغبان نکات کلیدی 6 مرحله را داشتم مینوشتم ولی مرحله ی 3 را خوب متوجه نشدم ...چه ربطی با ایجاد عادت جدید داره ؟ میشه با مثال توضیح بدین برام ...




    سلام مجدد




    ***مرحله سوم قطع یه الگو هست ،،
    مثلا اگه ما بخوایم عادت کنیم که تو زندگی فکرهای منفی نکنیم و یا خودخوریهای منفی نداشته باشیم و به جاش ، الگوی فکر مثبت بذاریم ،،باید این مراحل را بریم :
    مرحله 1: تعهد ( قدرت )
    مرحله 2:انگیزه
    مرحله 3 :قطع الگوی منفی
    مرحله 4 : جایگزینی الگو مثبت برا الگوی منفی
    مرحله 5 : تکرار الگو مثبت ( بر ا تقویت شبکه های عصبی و نورون ها بر الگو مثبت و جدید )
    مرحله 6 : امتحان و بازبینی نتیجه ( تست )
    اگه ما الگو منفی را قطع نکنیم و بخوایم مثلا به فکرهای منفی ادامه بدیم ( د رمثال بالا ) ...خب نتیجه نمی گیریم .
    باز باید از دوباره شروع کنیم ،،و یا اون مرحله را درست انجام بدیم .





    *** قطع الگو ، فقط فکری نیست ..می تونه عملی هم باشه ،،
    به مثال مگس توجه کنید :
    ""اگر به الگوی رفتاری یه مگس در اتاقی که پنجره آن بسته هست توجه کنیم ،،می بینیم که این مگسه مثلا : داره با کله هی میره تو شیشه . :))
    مگس دنبال نوره - به سوی پنجره پرواز میکنه و بارها و بارها خودش را به شیشه می کوبه،، حتی ممکن هست ساعت ها این کار را کنه ،،
    اون مگسه نمی تونه از پنجره بسته بیرون بره حتی اگه اون مگسه قدرت( تعهد) و انگیزه داشته باشه .( مرحله 1 و 2)
    اون مگس باید روش خودش را عوض کنه و کار قبل را انجام نده ( مرحله سوم -در واقع الگوی غلط را قطع کنه )
    سپس دنبال یه جایگزین و یه راه جدید باشه ( مرحله چهارم ) ،مثلا بیاد عقب و راه دیگه را انتخاب کنه و یا راه جدید و مورد نظر را پیدا کنه ،،

    خداوند پدیده های آفرینش را خلق کرده برای انسان،، که ما با دیدن آنها تفکر کنیم ،، زیرا همه چیز برای انسان آفریده شده است ،،و ما باید نهایت استفاده را بکنیم . """
    "" اینها مثال بود که 4 مرحله اول بیان بشه . ""







    ***با توجه به مثال بالا ،،برا خیلی از کارها مانند رژیم غذایی هم همین هست ،،
    یعنی بیایم موقع ناهار ، قبلا که مثلا یک بشقاب کامل می خوردیم ،،روشمون را عوض کنیم و دیگه یه بشقاب کامل نخوریم ( قطع الگو مرحله سوم ) و مثلا بجاش دو سوم بشقاب غذا میل کنیم ( مرحله 4 )
    سپس این الگو را تکرار کنیم ( الگوی دو سوم بشقاب غذا خوردن) ( مرحله 5 ) ...در آخر هم ببنیم چقدر موفق بودیم .( مرحله 6 - تست )
    بعد یه مدت بدن عادت می کنه و شرطی میشه .
    آروم و آروم ...ولی پیوسته .






    ***امیدوارم رسونده باشم مطلب را .
    بعدا می یام چند تا مطلب دیگه اضافه می کنم
    شاید در پی نوشت یا پست دیگه .
    فعلا .



    --------------------------------------------------------------------


    پی نوشت :

    - کتابهای راز شاد زیستن + مشکلات را شکلات کنید (مسعود لعلی ) + نیروی حال ..........مفیده در این راستا ( بعدا فرصت شد بخونید )
    - هرشب چند دقیقه قبل از خواب قرآن گوش بدید.
    -بعد نماز ، چند دقیقه رو به قبله بشینید و سکوت کنید و به چیزی فکر نکنید


    ویرایش توسط باغبان : سه شنبه 14 مرداد 99 در ساعت 03:30 دلیل: پی نوشت + مرتب سازی + رنگ آمیزی

  2. 2 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    miss seven (دوشنبه 13 مرداد 99), Mvaz (دوشنبه 13 مرداد 99)

  3. #12
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    دیروز [ 22:51]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,157
    امتیاز
    90,081
    سطح
    100
    Points: 90,081, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,808

    تشکرشده 6,772 در 2,368 پست

    Rep Power
    0
    Array




    نقل قول نوشته اصلی توسط « 7 » نمایش پست ها


    آقای باغبان خیلی ممنونم ازتون بابت زمانیکه گذاشتین و راهنمایی کردین .
    خواهش می کنم


    ...............................



    من یه دفتر و قلم بر میدارم و سعی میکنم همه ی این 6 تا مرحله رو پیاده کنم روش ... در ابتدا سعی میکنم با یکی دو تا عادت شروع کنم تا یه وقت خسته نشم و قید برنامه رو نزنم چون متأسفانه خودمو میشناسم .... بعد یواش یواش بقیه ی عادت ها رو هم به زندگیم اضافه میکنم ...ان شاءالله موفق بشم ... نتیجه ی کار را یه ماه دیگه تو همین تاپیک اعلام میکنم ...اینکه چطوری گذشت .

    خیلی خوبه
    حتما با توکل به خدا و تلاشی که می کنید موفق می شید
    درسته ..آروم و پپوسته شروع کنید
    اولویت بندی داشته باشید ،،
    یعنی ببینید کدام الگوی منفی بیشتر شما را اذیت می کنه ،، کدام واجب تره ...اون را انتخاب کنید ...بیاریدش تو سیستمی که بهتون گفتم ....بعد دیگه تلاش و تمرین .


    یه عادت را بهبود بدید ...وقت موفق شدید و رشد کردید ....خودتون متوجه میشید که اعتماد به نقستون هم رفته بالا .
    اون عادت که بهبود پیدا کرد ...شرطی میشه !
    اون موقع میرید سراغ یه چیز جدید
    معلومه ما نمی تونیم چند تار کار با هم انجام بدیم




    ...............................


    و اما یه سؤال دیگه :
    آقای باغبان خودتون بهتر میدونید که کسیکه رژیم میگیره باید قید فست فود و چیزای خوشمزه را بزنه ...
    تا حالا چند بار وقتی خواستم رژیم بگیرم قبلش یه فست فود خوشمزه میخورم و یا تنقلات مورد علاقه ام و بعد فردای اون روز میگم از امروز دیه رژیمی سون ....
    اما گاهی یه دفعه یاد قارچ سوخاری و تنقلات می افتم و بی خیال میشم

    خب برمی گرده به مرحله 1 ،،یعنی تعهد
    طبیعی ست وقتی رژیم را شروع می کنیم ....دنیا ما را امتحان کنه ...مثلا همسایه مون زنگ بزنه و بشقاب نون خامه ای را بگه نذری آوردم ،،
    اونجاست تعهد مشخص میشه .
    در کل به نظرم مدیریت خودش را می خواد ،،علاوه بر تکنیک هایی که بهتون گفتم ...حتمابا مشاور تغذیه هم مشورت کنید
    چیزی که میل می کنیم باید علمی و حساب شده باشه ،،
    یعنی تکنیک های بالینی + تکنیک های تغذیه ،، مکمل هم هستند در موردی که فرمودید ( رژیم غذایی)
    اگه این دو را با هم انجام بدید ...شرایط ممتازی پیدا می کنید و مسیر براتون آسون تر میشه.




    به مرور زمان ، خواستید خودتون این تاپیک را توسعه بدید و اینکه چه کارهایی انجام دادید در این مسیر ،،،
    اینا نظرات من بود ،،می تونید نظرات و راهنمایی های بیشتری داشته باشید و دریافت کنید از تالار همدردی ،،حالا چه از دوستان دیگه و یا از نظر مستقیم مدیر همدردی عزیز .( انجمن آزاد یا ... )
    مراجعه حضوری هم داشته باشید اگه لازم شد .
    موفق باشی





    ویرایش توسط باغبان : دوشنبه 13 مرداد 99 در ساعت 21:43 دلیل: نگارشی

  4. 2 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    miss seven (دوشنبه 13 مرداد 99), Mvaz (دوشنبه 13 مرداد 99)

  5. #13
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دیروز [ 18:46]
    تاریخ عضویت
    1398-1-10
    نوشته ها
    786
    امتیاز
    23,235
    سطح
    93
    Points: 23,235, Level: 93
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,562

    تشکرشده 1,776 در 732 پست

    Rep Power
    172
    Array
    سلام

    خانم سون اقای باغبان خیلی خوب راهنمایی کردن و به نظرم شما هر چی جلو رفتین در این تاپیک ریشه های کمالگرایی تون خودش رو نشون میداد.

    اولین قدمتون این باشه فقط رو موضوع اصلی تاپیک تمرکز کنید.

    به نوعی منظورم اینه برای درمان کمالگرایی باید کمالگرایی نکنید.
    یه مدت رو حرف های اقای باغبان تمرکز کنید و عمل کنید و نتایج رو اینجا درمیون بگذارید.

    حداقل 21 روز فکر کنم اقای باغبان بهتون تمرین دادن.

  6. 2 کاربر از پست مفید Mvaz تشکرکرده اند .

    miss seven (دوشنبه 13 مرداد 99), باغبان (دوشنبه 13 مرداد 99)

  7. #14
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 مرداد 01 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1394-9-10
    نوشته ها
    1,022
    امتیاز
    36,001
    سطح
    100
    Points: 36,001, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    5,233

    تشکرشده 2,945 در 957 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    257
    Array
    سلام دوستان عزیزم .... آقای باغبان عزیز واقعا نمیدونم چجوری ازتون تشکر کنم ...ان شاءالله هیچ وقت توی زندگی درمونده نشین ....

    سحر جانم و آقای mvaz گرامی ممنونم از بابت نظرات شما دوستان خوبم در تالار .

    اول راهنمایی های آقای باغبان را به کار میگیرم ...اگر ان شاءالله نتیجه ی خوبی برایم داشت که الهی شکر ولی اگر لغزیدم توی راه میام و دوباره راهنمایی میگیرم .... البته برنامه ی آقای باغبان کامل بود ...اگر هم خدایی نکرده عملی نشه بخاطر کم کاری من هست .

    دو تا عادت را در نظر گرفتم ...اگر خوب پیش بره میام میگم بهتون ...

    ممنونم از همتون که هستین

    در پناه حق
    در عشق

    اگر طاقت ویرانگی ات نیست
    دلتنگ کسی باش که
    دلتنگ تو باشد . . . !

  8. 2 کاربر از پست مفید miss seven تشکرکرده اند .

    Mvaz (سه شنبه 14 مرداد 99), باغبان (دوشنبه 13 مرداد 99)

  9. #15
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 مرداد 01 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1394-9-10
    نوشته ها
    1,022
    امتیاز
    36,001
    سطح
    100
    Points: 36,001, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    5,233

    تشکرشده 2,945 در 957 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    257
    Array
    سلام دوستان عزیزم

    امیدوارم حالتون خوب باشه .

    یه کم ناراحتم ولی به خودم مسلطم چون میدونم یه جای کارم میلنگه ....من فراموش کردم یه چیزی را به شما بگم ....

    زمانیکه من میخوام یه کاری رو به صورت عادت و یا به عنوان یه هدف توی زندگیم انجام بدم از قبل خودمو توی اون موقعیت قرار میدم ( توی ذهنم ) و اینقدر ذوق زده میشم که کلا دیگه اون کار به مرحله ی عمل نمیرسه .... چرا بنظرتون اینطوره ؟

    متأسفانه دو روز فقط تونستم به عادت هایی که برای خودم قرار داده بودم پایبند بمونم و رها کردم ...باید یه مسیر دیگه ای پیش بگیرم ...نظرتون چیه ؟

    خیلی ناراحتم .

    مرحله ی یک و دو آقای باغبان رو انجام دادم ...توی یه دفتر سؤال دردی و لذت بخش از خودم پرسیدم و کلی دلایل قانع کننده ولی ...
    در عشق

    اگر طاقت ویرانگی ات نیست
    دلتنگ کسی باش که
    دلتنگ تو باشد . . . !

  10. کاربر روبرو از پست مفید miss seven تشکرکرده است .

    باغبان (جمعه 17 مرداد 99)

  11. #16
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    دیروز [ 22:51]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,157
    امتیاز
    90,081
    سطح
    100
    Points: 90,081, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,808

    تشکرشده 6,772 در 2,368 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط « 7 » نمایش پست ها
    زمانیکه من میخوام یه کاری رو به صورت عادت و یا به عنوان یه هدف توی زندگیم انجام بدم از قبل خودمو توی اون موقعیت قرار میدم ( توی ذهنم ) و اینقدر ذوق زده میشم که کلا دیگه اون کار به مرحله ی عمل نمیرسه .... چرا بنظرتون اینطوره ؟



    سلام
    به نظرم دلایل زیر می تونه باشه :
    - معیارهای سرسختانه درکار ( کمال گرایی )
    - گسترش فکر در راستای پیچیدگی موضوع ،،یعنی اینقدر در مورد اون کار فکر و تصویر سازی می کنیم ..اینقدر کمال گونانه و وسواس گونانه عمل می کنیم ، تا انرژی دیگه ای برامون نمی نونه برا عمل و تلاش در راستای درست .
    تاپیک تله های شخصیتی ( طرحواره ها ) را کامل بخونید و کا رکنید روش .





    -------------------------------------------------------------




    نقل قول نوشته اصلی توسط « 7 » نمایش پست ها

    .توی یه دفتر سؤال دردی و لذت بخش از خودم پرسیدم و کلی دلایل قانع کننده ولی ...


    تعهد هم مهمه ،،،تعهد به تغییر
    طبیعی ست برا تغییر باید هزینه کنیم ....
    باید یه کاری کنیم تغییر برامون لذت بخش باشه .



    یه مطلب زیر خاکی :
    بعضی موقع ها دلایل کافی را پیدا می کنیم ،،
    اما ،، می رسیم به مطلب زیر :


    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی نمایش پست ها

    همانطور که درمان و جراحی آپاندیس نیاز حضوری به جراح دارد و یک نفر که نیاز به جراحی آپاندیس دارد نمی تواند صرفا در فضای مجازی با خواندن مطلب آنرا حل کند ،



    -------------------------------------------------------------




    همان طور که در صفحه قبل گفته شد و دوستان هم بیان فرمودند ،،،
    مراجعه حضوری داشته باشید ،،
    باید با یه برنامه ای تحت نظارت و راهنمایی های مشاور و مداوم کار کنید .

    د رهر کاری :
    توکل + راهنمایی از مشاوران اون حوزه + تلاش + تلاش + تلاش + صبر




    عیدتون هم پیشاپیش مبارک
    د رپناه خدا .
    ویرایش توسط باغبان : جمعه 17 مرداد 99 در ساعت 18:17

  12. کاربر روبرو از پست مفید باغبان تشکرکرده است .

    miss seven (جمعه 17 مرداد 99)

  13. #17
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 مرداد 01 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1394-9-10
    نوشته ها
    1,022
    امتیاز
    36,001
    سطح
    100
    Points: 36,001, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    5,233

    تشکرشده 2,945 در 957 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    257
    Array
    سلام آقای باغبان ، وقت و عاقبتتون بخیر باشه .

    عید شما هم مبارک باشه

    خیلی ممنونم ازتون .... بخدا بعد از ظهر خیلی از خوودم ناراحت بودم ...از تقصیر ها و کمکاری های خودم ...توی خونه هم مرتب در این باره با خانواده ام صحبت میکنم ... همه بهم میگن تا کی میخوای این مدلی زندگی کنی ؟ بخدا بعدا پشیمون میشی و این صحبت ها بیشتر باعث استرس من میشه .... تا حالا موجودی به عجیب و غریبی خودم ندیدم .... کاش یه آدمی پیدا میشد که مثل من وده ولی با یه ترفندی خودشو نجات داده و موفق شده زندگیشو عوض کنه ..

    بد از ظهر دوباره یه قلم و دفتر برداشتم و فقط به صحبت های اساتیدم و شما فکر کردم ....اینکه آدمی که یه عمر زندگی میکرده حالا نمیتونه یه دفعه مدل زندگیشو دگرگون کنه ....باید آهسته و پیوسته باشه ...

    میدونید یه چیزی هم هست ....خیلی میترسم از اینکه نتونم موفق بشم ...با خودم میگم یه عمر اینطوری زندگی کردی حالا چطوری میخوای همه چیزو تغییر بدی ؟

    هدف هایی که دارم کوچیکش کردم .... مثلا فعلا برای فردا برنامه ریزی کردم ...ببینم چطور پیش میره ....
    آقای باغبان آدم بی ثبات خیلی بده ...متأسفانه منم همینجوری ام .... از این مدل هام که الآن عاشقن و بعد فارغ ... زود حالات روحیم عوض میشه ...

    یادمه دبیرستان که بودم یه بار مدیر مدرسمون اومد کلاس و برای ما بچه ها حسابی صحبت کرد که تو کار های خونه به پدر و مادرتون کمک کنید و از این جور حرفا و من تحت تأثیر قرار گرفته بودم و وقتی رفتم خونه حسابی شروع کردم به کمک کردن به مامانم ....ولی فقط یه روز اینجور بودم و فردای اون روز دوباره شدم همون سون قبل ... یادمه مامانم اون روز که کار میکردم خیلی خوشحال بود و مدیرمون رو اینقدر دعا کرد

    خلاصه این هم از من ... خدا شاهده با تمام وجودم میخوام تغییر کنم و حتی دلایل قانع کننده فراوانی دارم و همه را نوشتم ولی نمیدونم چرا حسی ندارم .... میگم نکنه بخاطر قرص های اعصاب هست که میخورم ؟ نکنه منو بی میل به زندگی کردن ؟
    در عشق

    اگر طاقت ویرانگی ات نیست
    دلتنگ کسی باش که
    دلتنگ تو باشد . . . !

  14. کاربر روبرو از پست مفید miss seven تشکرکرده است .

    باغبان (جمعه 17 مرداد 99)

  15. #18
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    دیروز [ 22:51]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,157
    امتیاز
    90,081
    سطح
    100
    Points: 90,081, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,808

    تشکرشده 6,772 در 2,368 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط « 7 » نمایش پست ها

    میدونید یه چیزی هم هست ....خیلی میترسم از اینکه نتونم موفق بشم ...با خودم میگم یه عمر اینطوری زندگی کردی حالا چطوری میخوای همه چیزو تغییر بدی ؟

    سلام
    ممنون از لطف شما
    بالاخره هر فردی یه مسائلی تو زندگیش داره ،،،
    اشکال نداره ،،باید تلاش خودمون را بکنیم .
    وقتی یه کاری را شروع می کنیم ،،چون معیار کمال گرایی هم داریم ،،دوست داریم اون کار سریع نتیجه بگیره ( بدون نقص ) ،، در حالی که باید یه زمانی صرف بشه و تلاش بشه ،،تا ذهن بازسازی کنه ،،


    کلا تو هر مسئله اول باید شدتش را کم کنیم ...کم رنگش کنیم ،،
    شاید ایراد ماها این باشه که دوست داریم سریع همه چیز اتفاق بیافته ....
    الگوهایی که شاید 10 ها سال حمل کردیم را دوست داریم دو روزه درمان کنیم ،،
    باید آروم و آروم و با برنامه بریم جلو .
    عصای جادویی ای در کار نیست :)
    شاید هفته ی اول هیچ پیشرفتی نبینیم ،،،ولی وقتی مقاومت کردیم ،،وقتی در راستای درست قدم برداشتیم .....آروم آروم ،روزنه ها ی موفقیت را می بینیم و در مسیر حس می کنیم .



    چون فرمودید دارو مصرف می کنید .....از خود پزشکتون مشورت بگیرید و با مشاوره ایشون ( پزشکتون ) حتما در مسیر روانشناسی بالینی هم قدم بردارید...
    یه مشاور او هم حضوری ، می بایست باهاتون کا رکنه ،،طبق برنامه ها و رهنمود ها .




    با توجه به تاپیکتون و نقل قول بالای شما ، روی این موارد مطالعه داشته باشید
    خانم دکتر چراغی استاد دانشگاه و روان درمان هستند ،،،
    خوندن این مطالب راه کارهایی خوبی بهتون میده ،،،( چه برا تجربه خودتون و چه برا رفتن پیش مشاور )

    طرحواره شکست

    طرحواره شکست 2

    طرحواره شکست 3

    طرحواره شکست 4





    تحقیق و بررسی بیشتر :



    نشانه های تله شکست

    ریشه های تله شکست

    تله شکست و سبک های مقابله ای





    ..............................




    طرحواره معیارهای سرسختانه

    طرحواره معیارهای سرسختانه 2

    طرحواره معیارهای سرسختانه 3

    طرحواره معیارهای سرسختانه 4

    طرحواره معیارهای سرسختانه 5

    طرحواره معیارهای سرسختانه 6




    ----------------------------------------------------------------------------------


    این مطالب را حداقل باید یه ماه توش کار کنید ،،
    نکته برداری کنید ،
    امتحان کنید ،،
    بعد نتیجه گیری کنید .



    در هر صورت ان شالله و با زحمتی که می کشید و با راهنمایی هایی که دریافت می کنید ،،، بتونید مسائل را اصولی و ریشه ای حل کنید .
    می تونید از مشاوره مدیر همدردی در انجمن آزاد جویا بشید دراین مورد .




    یا حق .


    ویرایش توسط باغبان : جمعه 17 مرداد 99 در ساعت 21:27 دلیل: تصحیح تایپی

  16. کاربر روبرو از پست مفید باغبان تشکرکرده است .

    miss seven (شنبه 18 مرداد 99)


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:15 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.